9 نتیجه برای بهادر
زهرا بهادران، پروین میرمیران، فرهاد حسینپناه، محبوبه صادقی، فریدون عزیزی،
دوره 11، شماره 2 - ( 11-1390 )
چکیده
مقدمه: استفاده از آنتی اکسیدانها رویکرد جدید در بهبود مقاومت
انسولینی و التهاب در دیابت نوع 2 بشمار میرود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر
پودر جوانه بروکلی به عنوان منبع غنی ترکیب آنتی اکسیدانی سولفورفان بر مقاومت
انسولینی و شاخصهای التهابی در مبتلایان به دیابت نوع 2 بوده است.
روشها: 81 فرد مبتلا به دیابت واجد شرایط پس از تکمیل فرم رضایتنامه،
بصورت تصادفی در سه گروه مداخله قرار گرفتند؛ گروه 1 (10 گرم/ روز پودر جوانه
بروکلی، 27n=)، گروه 2 (5 گرم/ روز پودر جوانه
بروکلی، 29n=) و گروه 3
(5 گرم/ روز دارونما، 25n=). طول مدت مداخله 4 هفته (28 روز)
بود. غلظت سرمی گلوکز، انسولین، پروتئین واکنشگر C،
اینترلوکین-6 و فاکتور نکروزه کننده تومور آلفا و شاخص مقاومت انسولینی در ابتدا و
انتهای مطالعه اندازهگیری شدند.
یافتهها: 72 نفر مطالعه را کامل کردند (23 نفر در گروه 1، 26 نفر در
گروه 2، و 23 نفر در گروه 3). در پایان هفته چهارم، گلوکز ناشتای سرم، غلظت سرمی
انسولین، شاخص مقاومت انسولینی و پروتئین واکنشگر C
در گروه مصرف کننده 10 گرم در روز پودر جوانه بروکلی، کاهش معنیدار داشت
(05/0>P برای همه). همچنین تاثیر مکمل یاری
با پودر جوانه بروکلی در دوز 10 گرم در مقایسه با گروه دارونما در کاهش انسولین
سرم، مقاومت انسولینی، پروتئین واکنشگر C و اینترلوکین-6
معنیدار بود (05/0>P برای تاثیر درمان).
نتیجهگیری: جوانه بروکلی به عنوان منبع غنی سولفورفان میتواند در
بهبود مقاومت انسولینی و شاخصهای التهابی در مبتلایان به دیابت سودمند باشد.
زهرا بهادران، پروین میرمیران، فرهاد حسینپناه، فریدون عزیزی،
دوره 11، شماره 4 - ( 3-1391 )
چکیده
مقدمه: التهاب خفیف و مزمن یکی از عوامل بروز مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 محسوب میگردد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط غلظت سرمی پروتئین واکنشگر C (hs-CRP) با برخی مولفههای هموستاز گلوکز در مبتلایان به دیابت نوع 2 میباشد.
روشها: در این مطالعه که به صورت مقطعی بر روی 72 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 انجام گرفت، اندازهگیریهای تنسنجی و بیوشیمیایی شامل غلظت گلوکز ناشتا، انسولین سرم، فراسنجهای لیپیدی، سطوح سرمی hs-CRP، اینترلوکین-6 (IL-6)، فاکتور نکروزه کننده تومور-آلفا (TNF-α) اندازهگیری و مقاومت به انسولین به روش مدل هموستاز ارزیابی مقاومت به انسولین اندازهگیری گردید. میانگین غلظت قند خون ناشتا، انسولین سرم، نمایه مقاومت به انسولین و فراسنجها لیپیدی در میان سهکهای hs-CRP مقایسه و ارتباط بین hs-CRP، IL-6و TNF-α با نمایه مقاومت به انسولین با استفاده از آنالیز رگرسیون خطی با تعدیل اثر عوامل مداخلهگر تعیین گردید.
یافتهها: میانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه 8/6±51 سال بود. میانگین تعدیل شده hs-CRP در سهک اول، دوم و سوم به ترتیب 02/0±1/1، 02/0±1/3 و 02/0±3/6 میلیگرم در لیتر بود. غلظت انسولین سرم مشخصاً در سهک سوم hs-CRP بالاتر بود (8/7 میلی واحد در لیتر در مقایسه با 4/4 میلی واحد در لیتر در سهک اول). نمایه مقاومت به انسولین در افراد در سهک سوم hs-CRP بیش از 2 برابر افراد در سهک اول بود. بر خلاف IL-6 و TNF-α، ارتباط معنیداری میان غلظت سرمی hs-CRP با سطوح سرمی انسولین و HOMA-IR مشاهده شد.
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر بیانگر ارتباط میان غلظت سرمی hs-CRP با غلظت انسولین و نمایه مقاومت به انسولین، مستقل از عوامل مخدوش کننده در مبتلایان به دیابت نوع 2 بود.
پروین میرمیران، زهرا بهادران، مهدیه گل زرند، فریدون عزیزی،
دوره 11، شماره 4 - ( 3-1391 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: سندرم متابولیک مجموعهای از اختلالات متابولیک است و به
نظر میرسد استرس اکسیداتیو نقش کلیدی در پاتوژنز اختلالات متابولیکی مرتبط با آن
دارد. آنتی اکسیدانهای طبیعی موجود در غذاها نقش محافظتی در برابر استرس
اکسیداتیو و عوارض مرتبط با آن دارند اما تاثیر آنتی اکسیدانها بر خطر بروز سندرم
متابولیک هنوز به درستی شناخته نشده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین
ظرفیت تام آنتی اکسیدانی رژیم غذایی با عوامل خطر سندرم متابولیک در بزرگسالان
تهرانی بود.
روشها: مطالعه مقطعی حاضر با استفاده از اطلاعات 1938 نفر بزرگسال
70-19 ساله شرکت کننده در مرحله سوم مطالعه قند و لیپید انجام شد. 6/43 درصد (845 نفر)
از شرکت کنندگان مرد و 4/56% (1093 نفر) زن بودند. اطلاعات مربوط به رژیم غذایی
افراد با استفاده از یک پرسشنامه روا و پایا نیمه کمی بسامد خوراک ارزیابی و ظرفیت
تام آنتی اکسیدانی رژیم غذای بر اساس ظرفیت جذبی رادیکالهای اکسیژنی توسط غذاها
محاسبه و به صورت میکرومول معادل ترولکس به ازای 100 گرم (μmolTE/100 g) غذای خورده شده بیان
شد.
یافتهها: میانگین سن شرکت کنندگان در ابتدای مطالعه 13±40 سال بود. میانگین ظرفیت تام آنتی اکسیدانی رژیم غذایی
189±962 میکرومول معادل ترولکس/100 گرم غذا
(چارک اول < 842، چارک دوم 958-842، چارک سوم 1080-959 و چارک چهارم > 1080)
بود. افراد شرکت کننده در بالاترین چارک در مقایسه با پایینترین چارک ظرفیت تام
آنتی اکسیدانی، مسنتر بودند و فعالیت بدنی بیشتر بود. دانسیته انرژی رژیم غذایی و
دریافت ویتامین A، کاروتنوئیدها، ویتامینهای E و C، روی، غلات کامل،
میوهها، حبوبات، لبنیات و مغزها در چارک چهارم به طور معنیداری بالاتر بود. پس
از تعدیل اثر عوامل مداخلهگر، ظرفیت تام آنتی اکسیدانی به طور مستقل با دور کمر،
قند خون ناشتا، غلظت تری گلیسرید، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک ارتباط معنیدار
معکوس و با سطوح HDL-C
ارتباط مستقل مثبت داشت.
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر حاکی از ارتباط معکوس ظرفیت آنتی
اکسیدانی با عوامل خطر سندرم متابولیک است لذا، افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی رژیم
غذایی به منظور پیشگیری از بروز این سندرم و پیامدهای آن توصیه میشود.
پروین میرمیران، زهرا بهادران، فیروزه حسینی اصفهانی، فریدون عزیزی،
دوره 13، شماره 2 - ( 10-1392 )
چکیده
مقدمه: در حال حاضر نگرانی جهانی در مورد مصرف بیرویه غذاهای آماده، عوارض متابولکی و بیماریهای قلبی و عروقی وجود دارد. در مطالعه حاضر تاثیر مصرف غذاهای آماده بر بروز سندروم متابولیک پس از 3 سال پیگیری در بزرگسالان تهرانی، ارزیابی گردید.
روشها: مطالعه طولی حاضر در قالب مطالعه قند و لیپید تهران، بین سالهای 86-1384 و 90-1387، بر روی 1466 بزرگسال 70-19 ساله صورت پذیرفت. رژیم غذایی معمول افراد با استفاده از یک پرسشنامه بسامد خوراک نیمه کمی، پایا و روا در ابتدای مطالعه ارزیابی شد. شاخصهای تن سنجی و بیوشیمیایی در ابتدا و انتهای مطالعه ارزیابی گردید. جهت تعیین بروز سندروم متابولیک در چارکهای مصرف غذاهای آماده، آزمون رگرسیون لجستیک با تعدیل اثر عوامل مخدوشگر انجام شد.
یافتهها: میانگین سن شرکت کنندگان در ابتدای مطالعه 3/12±8/37 سال، و میانگین نمایه توده بدنی آنها 5/4±0/26 کیلوگرم بر متر مربع بود. سی و نه درصد شرکت کنندگان در مطالعه مرد بودند. درصد افزایش سطوح تریگلیسیرید سرم در افرادی که در چارک بالای مصرف غذاهای آماده قرار داشتند، در مقایسه با چارک اول، در پایان دوره پیگیری بهطور قابل ملاحظهای بیشتر بود (3/2±6/10% در چارک چهارم در مقایسه با 3/2±4/4% در چارک اول). پس از تعدیل همه عوامل مخدوش کننده احتمالی، بهموازات افزایش مصرف غذاهای آماده روند افزایشی معنیداری در شانس ابتلا به سندروم متابولیک مشاهده شد (P برای روند کمتر از 05/0) و شانس ابتلا به سندروم متابولیک نیز در بالاترین چارک دریافت غذاهای آماده تا 85% (نسبت شانس 85/1 و حدود اطمینان17/1– 95/2) بالاتر بود.
نتیجهگیری: مصرف زیاد غذاهای آماده میتواند با افزایش خطر بروز سندروم متابولیک همراه باشد.
امیربهادر دخیلی، رضا قراخانلو، منصوره موحدین، علی خازنی، محمد کشاورز،
دوره 13، شماره 3 - ( 12-1392 )
چکیده
مقدمه: نوروپاتی دیابت یکی از رایجترین عوارض دیابت میباشد که با کاهش در سنتز و انتقال نروتروفینها همراه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن NGF در بخش حسی رتهای با نوروپاتی دیابت میباشد.
روشها: 28 سر رت صحرایی بالغ از نژاد ویستار با میانگین توده بدنی 2/11±271 گرم بهطور تصادفی در چهار گروه دیابت کنترل، دیابت تمرین، سالم کنترل و سالم تمرین قرار گرفتند. جهت القا نوروپاتی دیابت، پس از 12 ساعت ناشتایی از روش تزریق درون صفاقی محلول STZ ( mg/kg45) استفاده گردید. 2 هفته پس از تزریق STZ پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط بهمدت 6 هفته انجام گردید و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی رتها قربانی شدند. با استفاده تکنیک Real time-Pcr بیان ژن NGF در بخش حسی نخاع رتها مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تعیین معنادار بودن تفاوت بین گروهها و تعامل متغیرها از تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده گردید.
یافتهها: تمرین استقامتی، موجب افزایش معنادار در بیان ژن NGF در رتها شد. همچنین، کاهش معنیدار سطوح گلوکز خون در گروه دیابت تمرین کرده نسبت به گروه دیابت تمرین نکرده مشاهده گردید.
نتیجهگیری: افزایش فعالیت بدنی و تمرین میتواند بهطور قوی عوامل پاتولوژیک مرتبط با نوروپاتی دیابت را از طریق افزایش فاکتور رشد عصبی تحت تاثیر قرار دهد. لذا پیشنهاد میگردد افراد دیابتی برای پیشگیری از عوارض عصبی و درمان بیماریهای مرتبط با آن از ورزش در کنار دیگر راههای درمانی استفاده نمایند.
محمد کشاورز، رضا قراخانلو، منصوره موحدین، لیلا باقرصاد، امیربهادر دخیلی، علی خازنی،
دوره 13، شماره 4 - ( 2-1393 )
چکیده
مقدمه: تنظیم افزایشی و کاهشی بیان ژن CDK5 بهعنوان یک پروتئین کیناز، در سیستم عصبی راهاندازی مسیرهای مرگ یا بقا نورونها را بههمراه دارد. لذا با توجه به اثرات مزمن تمرین استقامتی بر رشد، جوانه زنی و عملکرد نورونی بهویژه در شرایط پاتولوژیکی تخریب عصبی، در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر 6 هفته تمرین استقامتی بر میزان بیان ژن CDK5 در بخش حرکتی نخاع رتهای نر ویستار با نوروپاتی دیابتی پرداختیم.
روشها: 28 سر موش صحرایی نر ویستار 10 هفتهایی پس از رسیدن به وزن مطلوب (4/8±3/326گرم)، بهطور تصادفی به چهار گروه کنترل سالم (C)، تمرین سالم (HT)، کنترل نوروپاتی (N) و تمرین نوروپاتی (NT) تقسیم شدند. دیابت با استفاده از یک وهله تزریق STZ(45 mg/Kg)ایجاد شد. و پس از تایید ایجاد شرایط نوروپاتی توسط تستهای رفتاری، گروههای تمرین 6 هفته تمرین استقامتی با شدت متوسط و فزاینده را روی تردمیل اجرا کردند و بیان ژن CDK5 در بخش حرکتی سگمنتهای نخاعی عصب سیاتیک با تکنیک Realtime اندازهگیری و با روش 2-ΔΔCT محاسبه شد.
یافتهها: بیان ژن CDK5 پس از 6 هفته تمرین استقامتی در بخش حرکتی نخاع گروه تمرین نوروپاتی بهطور معناداری نسبت به گروه کنترل نوروپاتی کمتر بود. همچنین، تمرین کاهش معنیدار سطوح گلوکز خون در گروه نوروپاتی تمرین نسبت به گروه نوروپاتی کنترل را به همراه داشت.
نتیجهگیری: با توجه به نقش ویژهی CDK5 در توسعه و رشد و یا مرگ نورونی، پژوهش حاضر نشان داد که تمرین استقامتی مزمن با اثرات مفید خود بر شبکه نورونی منجر به کاهش بیان ژن CDK5 در حالت پاتولوژیکی میشود.
مریم بهادری، لیلا کهن، نسیبه جعفری،
دوره 14، شماره 2 - ( 10-1393 )
چکیده
مقدمه: چاقی در تمام جوامع بهعنوان یک مشکل بهداشتی مطرح بوده که به سرعت در حال افزایش است. چاقی بهعنوان یک عامل مرتبط با سبک زندگی، خطر ابتلا به بسیاری از بیماریها را افزایش میدهد. امنتین یک آدیپوسیتوکین جدید است که در بافت چربی احشایی به فراوانی بیان میشود و سطح بیان آن ارتباط معکوس با چاقی دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین چند شکلی ژنتیکی Val109Asp ژن امنتین و چاقی در زنان ایرانی است. روشها: این مطالعه مورد-شاهدی بر روی260 زن شامل 186 زن با 30 >BMI بهعنوان گروه کنترل و 74 زن با 30 &leBMI مبتلا به عارضه چاقی انجام شد. تعیین ژنوتیپهای امنتین با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) و بهدنبال آن چندشکلی طولی قطعات محدود شونده (RFLP) صورت گرفت. آنالیز دادهها توسط نرمافزار SPSS ویرایش 17 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها: فراوانی ژنوتیپهای Asp/Asp، Asp/Val و Val/Val در گروه کنترل بهترتیب 6/65%، 7/31%، 7/2% و در افراد چاق 4/51%، 2/39%، 5/9% بود. مقایسه فراوانی ژنوتیپها در دو گروه نشان داد که افراد دارای ژنوتیپ Val/Val نسبت به افراد واجد ژنوتیپ Asp/Asp در خطر بیشتری برای ابتلا به عارضه چاقی میباشند (01/0 P: ،9/14-3/1=CI%95، 5/4=OR). نتیجهگیری: ارتباط معنیداری بین چندشکلی Val109Asp ژن امنتین و چاقی در زنان ایرانی وجود دارد
زینب امیرحمیدی، هانیه السادات اجتهد، زهرا بهادران، پروین میرمیران، فریدون عزیزی،
دوره 14، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده
مقدمه: مطالعات موجود نشان میدهند دریافت رژیمهای غذایی نادرست بر پیشرفت بیماری کبد چرب غیر الکلی مؤثر میباشد. هدف مطالعه حاضر جمع بندی نتایج مطالعات موجود در زمینه ارتباط دریافتهای غذایی مختلف با این بیماری و دستیابی به نتایج کلی است. روشها: پایگاههای اطلاعاتی Scopus، Pubmed، Cochrane، Magiran، Medlib و SID و لیست پایان نامههای موجود در کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران با هدف یافتن مطالعات مرتبط مورد جستجو قرار گرفتند. مطالعات مورد شاهدی، مقطعی و کوهورت برای ورود به مرور ساختار یافته انتخاب گردیدند. مقالات از نظر تکراری بودن، عنوان، نوع مطالعه، جمعیت مورد مطالعه، متغیرهای بررسی شده و کیفیت گزارشدهی اطلاعات ارزیابی شدند. یافتهها: از میان 2128 مقاله یافت شده با جستجوی اولیه پایگاههای اطلاعاتی، 33 مقاله مورد بازنگری کامل و 6 مقاله برای مرور ساختار یافته انتخاب گردید. مرور مطالعات نشان داد بیماران مبتلا به بیماری کبد چرب غیرالکلی گوشت قرمز، چربیها و شیرینیها را بیشتر، غلات کامل، میوه و سبزی را کمتر دریافت میکردند. داشتن الگوی غذایی غربی با احتمال ابتلا به این بیماری و پیروی بالاتر از رژیم مدیترانهای با استئاتوز کبدی کمتر ارتباط داشت. نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این مرور ساختار یافته، نشان میدهد دریافتهای غذایی مختلف بر بیماری کبد چرب غیرالکلی و عوامل مرتبط با آن اثر میگذارد. با توجه به انجام مطالعات محدود در این زمینه، انجام مطالعات آیندهنگر بیشتر توصیه میشود.
ابوالفضل کاظمی، حمید بهادر،
دوره 21، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه: امروزه در اکثر بیمارستانهای ایران بانک اطلاعاتی وسیعی از ویژگیهای بیماران موجود است که حجم بالایی از اطلاعات مربوط به سوابق بیماری، خانوادگی و پزشکی را شامل میشود. پیدا کردن الگوی دانش این اطلاعات میتواند در جهت پیشبینی عملکرد نظام پزشکی و بهبود فرآیندهای آموزشی کمک شایانی کند.
روشها: تکنیکهای دادهکاوی ابزار تحلیلی هستند که برای استخراج دانش معنادار از مجموعه دادههای بزرگ مورد استفاده قرار میگیرند. در این تحقیق از اطلاعات 500 نفر از مراجعهکنندگان به مرکز بهداشت شهید بلندیان قزوین استفاده شده است. در این تحقیق با استفاده از روشهای دادهکاوی درخت تصمیم و شبکه عصبی و شبکهی بیزین یک مدل پیشبینی شده انجام شده است.
یافتهها: مدل درخت تصمیم بیشترین دقت و شبکهی بیزین کمترین دقت را در تشخیص بیماران دیابت دارد و به تبع آن درخت تصمیم کمترین خطا و شبکهی بیزین بیشترین خطا را دارا هست. مدل درخت تصمیم با 68/95 درصد بیشترین دقت را در پیشبینی داشته است.
نتیجهگیری: چربی بیشترین تأثیر را در پیشبینی بیماری دیابت و جنسیت کمترین تأثیر را در پیشبینی بیماری دیابت دارا هست. بر اساس تحلیل درخت تصمیم قوانین بهدست آمده در بین ویژگیهای بیان شده متغیرهای سن و میزان قند بیشترین تأثیر را در پیشبینی وقوع بیماری دیابت (طبق تحلیل نرمافزار) را دارا هستند و با ایجاد رژیم غذایی مناسب میتوان از ابتلا به این بیماری جلوگیری کرد.