16 نتیجه برای بهار
نصرت اله ضرغامی، نادر بهاری وند، علی مهدوی فرد، عباس مهاجری،
دوره 8، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده
مقدمه: رتینوپاتی دیابتی یکی از جدی ترین عوارض ناشی از اختلال میکروواسکولر شبکیه است. بیماری دیابت منجر به افزایش تظاهر عوامل رشد رگ ساز در برخی بافتها در پاسخ به هیپرگلیسمی و ایسکمی بافتی می شود. به علاوه، فاکتور رشد اندوتلیوم عروقی (VEGF) به عنوان عامل میتوژن قوی اندوتلیال و عامل نشت پذیری عروقی شناخته شده است. شواهد اخیر بر نقش مستقیم VEGF در پاتوژنز رتینوپاتی تکثیری دیابتی دلالت دارند. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین سطوح VEGF مایع ویتره با آلبومینوری و درجه کنترل قند خون در بیماران دچار رتینوپاتی تکثیری دیابتی است.
روشها: 30 بیمار مبتلا به رتینوپاتی تکثیری دیابتی و 35 شاهد مبتلا به رتینوپاتی تکثیری غیردیابتی که از لحاظ سن و جنس با گروه اول همسان بودند، در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی بررسی شدند. سطوح VEGF ویتره و سرم اندازه گیری و بین دو گروه مقایسه گردید. در گروه رتینوپاتی تکثیری دیابتی، سطح سرمی هموگلوبین A1c، میکروآلبومینوری، کراتینین سرم، مراحل نفروپاتی و رتینوپاتی و مدت دیابت قندی نیز تعیین شد. رابطه بین VEGF ویتره و سرم با عوامل مذکور تعیین شد.
یافته ها: 30 بیمار دچار رتینوپاتی تکثیری دیابتی (شامل 19 مرد و 11 زن)، با سن متوسط 10±56 سال وارد مطالعه شدند (35شاهد). سطح متوسط VEGF ویتره و سرم در گروه مورد بطور معنی داری بیشتر بود (به ترتیب 69/588±10/383 و 55/245±12/515 pg/ml در برابر 97/10±81/24 و 55/274±58/343 pg/ml ؛ 001/0=P، 011/0=P)(شاهد). همبستگی بالا و معنی داری بین سطوح VEGF ویتره و سرم مشاهده گردید (012/0=P، 453/0=r). VEGF سرم بطور معنی داری در بیماران تحت درمان دارویی (045/0=P)، کنترل خوب قند خون (039/0=P) و مرحله 1 نفروپاتی (042/0=P) پایین تر بود. همچنین همبستگی معنی داری بین سطح VEGF سرم و نسبت آلبومین ادرار به کراتینین خون مشاهده شد (017/0=P، 432/0=r). روابط دیگر معنی دار نبودند (05/0
نتیجه گیری: نتایج مطالعه ما مشابه موارد گزارش شده در سایر بررسی ها می باشد. عوامل پایین آورنده سطح VEGF سرم و ویتره، ممکن است در بیماران دچار رتینوپاتی تکثیری دیابتی از ارزش بالایی برخوردار باشند؛ به ویژه اگر در مراحل اولیه تجویز گردند.
روناک نعلینی، ایرج حیدری، محمدعلی بهار،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
مقدمه: هدف از این مطالعه، بررسی ویژگیهای کارکرد آنالیتیک دو روش
مستقیم و محاسبهای سنجش میزان LDL و مقایسه دو روش از نظر تاثیر بر طبقهبندی در تشخیص هایپر
کلسترولمی است.
روشها: تعداد 352 نفر از
مراجعه کنندگان به یکی از آزمایشگاههای تهران به صورت پی در پی وارد مطالعه شدند.
دادههای جمعیت شناختی و خصوصیات بالینی و عوامل خطر بیماریهای کرونر با یک
پرسشنامه جمعآوری شدند. یک نمونه خون ناشتا از شرکت کنندگان تهیه و سرم آن جداسازی
و فریز شد. همه نمونهها در یک روز از نظر میزان کلسترول تام، لیپوپروتئین با
تراکم بالا و میزان تریگلیسرید (TG) به روش آنزیمی
مورد ارزیابی قرار گرفتند. میزان لیپوپروتئین با تراکم پایین (LDL) به دو روش محاسبهای فریدوالد و روش مستقیم هموژن مورد سنجش قرار
گرفت. برای مقایسه کارکرد آنالیتیک دو روش از تحلیل رگرسیونی و منحنی بلاند-آلتمن
استفاده شد.
یافتهها: مقدار LDL سنجش
شده با دو روش ارتباط قوی و معنیداری داشت (95/0(r=
. روش محاسباتی دارای
سوگیری مثبت نسبت به روش مستقیم بود که این سوگیری در سطوح بالاتر TG واضحتر بود.
عملکرد روش محاسباتی در طبقهبندی بیماران بر اساس معیارهای NCEP-ATP-III به ویژه در افراد
دارای عوامل خطر بیشتر، بهتر از روش مستقیم بود.
نتیجهگیری: در این مطالعه روش
مستقیم سنجش LDL برتری خاصی در
مقایسه با روش محاسباتی نداشت. تا زمانی که روشهای
مستقیم دقیقتری در دسترس قرار بگیرند، استفاده از روشهای مستقیم باید با احتیاط
بیشتری انجام شود.
محمود یوسفیفرد، هادی بهاریفر، سیدمصطفی حسینی، رضا چمن، شروین تسلیمی، سیداحمد سیدعلی نقی، سیدمرتضی کریمیان،
دوره 11، شماره 1 - ( 10-1390 )
چکیده
AHR (aryl hydrocarbon receptor) یک فاکتور رونویسی وابسته به لیگاند است که حجم زیادی از ژنها را در گونههای مختلف کنترل میکند. این گیرنده به مجموعهای از ترکیبات شیمیایی که از لحاظ ساختاری متفاوت میباشند متصل و فعال شده و
نقش مهمی را در سازوکارهای مختلف بازی میکند. AHR بیشتر به عنوان گیرندهای که در اثرات سمی زنوبیوتیکها نقش دارد شناخته میشود اما شواهد زیادی در دست میباشد که نشان میدهد این فاکتور رونویسی اثرات مهمی نیز در فرآیندهای بیولوژیک دارد. مسیر سیگنالینگ AHR برای تنظیم عملکرد سیستم ایمنی، رشد و تنظیم چرخه سلول، تنظیم سیستم تولید مثل و تنظیم سیستم حیاتی میباشد. علاوه بر این، نقش مهمی نیز در بروز انواع مختلف سرطان از جمله سرطانهای دستگاه گوارش و ریه ایفا مینماید. نقش AHR در ایجاد سرطان یک نقش دوگانه میباشد. هنگامی که این گیرنده توسط لیگاند خارجی فعال میشود، القاء کننده سرطان بوده در حالی که در صورت فعال شدن با لیگاند داخلی، رشد تومور را مهار مینماید. هدف از این مطالعه بیان ویژگیهای ساختاری، مسیر سیگنالینگ، معرفی لیگاندهای داخلی و خارجی این گیرنده بوده و در نهایت نیز به نقشهای این گیرنده، خواهد پرداخت.
سیدحمید کمالی، علیرضا خلج، شیرین حسنی رنجبر، محمد مهدی اصفهانی، محمد کمالی نژاد، سهیل امیدملایری، سیدعلی کمالی، سیده جیهان حسنی خبیر، بهاره یارجو،
دوره 12، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده
مقدمه: ترکیب گیاهی اطریفل صغیر (تری پالا) در طب سنتی، کاربردهای وسیعی دارد و اثرات ضد چاقی آن به اثبات رسیده است. به علاوه اثرات مفید دیگری نیز بر سلامت بدن دارد که شامل اثر آنتی اکسیدانی و پاکسازی رادیکالهای آزاد هیدروکسیل و نیتریک اکساید میباشد. روشها: هدف از این مطالعه بررسی اثر ترکیب گیاهی اطریفل صغیر، در کاهش وزن و نمایه توده بدنی(BMI) در افراد چاق در مقایسه با دارونما میباشد. در مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور حاضر که به مدت 12 هفته به طول انجامید، بیماران چاق در محدوده سنی 16 تا 60 سال انتخاب شدند. بیماران به طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده 5 گرم از ترکیب اطریفل صغیر (31n=) و یا پلاسبو(31n=)، دو بار در روز، برای مدت 12 هفته، تقسیم شدند. وزن بدن، BMI، دور کمر و دورباسن، در مرحله ورود به مطالعه و هر 4 هفته یکبار در طول مدت 12 هفته، اندازهگیری شد. ایمنی دارو به واسطه بررسی عملکرد کبد و کلیه، ارزیابی شد. یافتهها: در مقایسه با گروه دارونما، در گروه مداخله اختلاف معنیداری در کاهش وزن موثر، 82/4 کیلو گرم (درجه اطمینان 95 %، 11/6-52/3، 001/0 P<) کاهش معنیداری در دور کمر، 01/4 سانتیمتر(درجه اطمینان 95 %، 90/5-13/2، 001/0 P<) و کاهش معنیداری در دور باسن، 21/3 سانتیمتر (درجه اطمینان 95 %، 45/4-96/1، 001/0P<) مشاهده شد. هیچ عوارض جانبی و تغییرات قابل ملاحظهای درتستهای عملکردی کبد و کلیه، در دو گروه پلاسبو و مداخله، مشاهده نشد. نتیجهگیری: به نظر میرسد اطریفل صغیر اثرات مثبتی در کاهش وزن افراد چاق دارد.
ندا نظری، حسین فخرزاده ، فرشاد شریفی، سيد مسعود ارزاقی، مهتاب علیزاده ، ندا مهرداد، شروان شعاعی، بهارک نجفی، مصطفی قربانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
مقدمه: سوء تغذیه یکی از مشکلات جدی دوران سالمندی است. برای ارزیابی وضعیت تغذیه در این گروه نیاز به بعضی از اندازهگیریهای تن سنجی مانند طول قد نیاز است که به علت مشکلاتی مانند زمین گیر بودن بعضی از سالمندان و دفورمیتی-های اسکلتی، معمولاً اندازه گیری طول قد در این گروه سنی با مشکلاتی مواجه است. از این رو، هدف از انجام این مطالعه آن است که با استفاده از سایر شاخصهای تن سنجی نظیر طول ساق پا و ساعد و سن ، مدلی برای پیشگویی قد سالمندان ایرانی بیابیم.
روشها: در مجموع 165 نفر سالمند با سن 60 سال و بالاتر، از بین حدود 800 نفر سالمندان ساکن آسایشگاه خیریه کهریزک که شرایط ورود به مطالعه را دارا بودند، به صورت تصادفی ساده بر اساس کد پذیرش انتخاب شدند و برای آنها اندازهگیری قد به صورت ایستاده، طول ساق پا و طول ساعد انجام شد. با استفاده از اطلاعات 99 نفر از سالمندان، مدل رگرسیون خطی چند متغیره، مدل پیشگویی اندازه قد در سالمندان زن و مرد ساخته شد. در 66 نفر بقیه شرکت کنندگان مدل ساخته شده مورد آزمون قرار گرفت.
یافتهها: معادلات زیر برای پیشگویی طول قد از طول ساقپا، طول ساعد و سن برای زنان ومردان ساخته شد:
928/78+ (430/1×طول ساق پا) + (817/0×طول ساعد) – (176/0×سن) = طول قد در مردان
694/71+ (414/1×طول ساق پا) + (084/1×طول ساعد) – (277/0×سن) = طول قد در زنان
میزانR2 محاسبه شده برای مردان برابر است با 63/0 و برای زنان 52/0 بود. میزان خطای مدل برابر با 44/0+ سانتیمتر بود که برای مردان این خطا 16/0- و در زنان 09/1+ سانتیمتر بود که اختلاف معنیداری با اندازه قد ایستاده نداشتند.
نتیجهگیری: با استفاده از طول ساق، ساعد و سن، طول قد با خطای جزئی در سالمندان ایرانی قابل برآورد است. البته خطای مدل برای زنان بیشتر از مردان است.
بهارک نجفی، سيد مسعود ارزاقی، حسین فخرزاده ، فرشاد شریفی، شروان شعاعی، مهتاب علیزاده ، محسن اسدی لاری، رضا فدای وطن، ندا مهرداد،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
مقدمه: اختلالات روانی در سالمندان شایع هستند. هدف این مطالعه بررسی وضعیت سلامت روانی در مناطق مختلف شهر تهران و عوامل مرتبط با آن در سالمندان 65 سال و بالاتر است.
روشها: این مطالعه با استفاده از دادههای سالمندان 65 سال و بالاتر شرکت کننده در مطالعه سنجش عدالت و عوامل مرتبط با آن در شهر تهران (Urban-HEART1) انجام شد. جهت بررسی اطلاعات 1313 نفر وارد مطالعه شد. متغیرها شامل ویژگیهای دموگرافیک (جنس، سن، سطح تحصیلات، بعد خانوار، وضعیت تاهل و وضعیت اشتغال) و سلامت روان با استفاده از پرسشنامه فارسی شده GHQ-28 در چهار حیطه سوماتیک، افـسردگی، بیـخوابی و اضـطراب و دادههای کیفیت زندگی با استفاده از SF-12 بود.
یافتهها: میانگین سن شرکت کنندگان (91/5) 68/73 بود (627 نفر زن و 686 نفر مرد). میانه امتیاز GHQ-28 در شرکت کنندگان (0/22) 0/24 بود [در زنان (0/20) 0/27 و در مردان (0/19) 0/19و (01/0>P)]. در نقطه برش 23 پرسشنامه GHQ-28، 2/50 درصد از شرکت کنندگان دچار مشکل سلامت روان بودند (در زنان 2/61 و مردان 1/40 درصد)(01/0>P). سالمندان منطقه 3 شهرداری بهترین وضعیت سلامت روان و سالمندان منطقه 20 شهرداری بدترین وضعیت سلامت روان را داشتند(3/26 درصد مردان و 5/38 درصد زنان منطقه 3 و 7/65 درصد مردان و 2/84 درصد زنان منطقه20 مشکل سلامت روان داشتند). در مدل رگرسیون لجستیک چند متغیری با افزایش هر سال سن، 9/2 درصد شانس مشکل سلامت روان افزایش یافت (01/0 >P) و با افزایش سطح تحصیلات، وضعیت سلامت روان ارتقاء یافت (01/0 >P روند). ارتباط بین بُعد خانوار و سلامت روان از نظر آماری معنی دار نبود (06/0=P).
نتیجهگیری: وضعیت سلامت روان در سالمندان تهرانی نسبت به سایر کشورها بسیار بدتر است و سالمندان ساکن منطقه 20 شهرداری از بدترین و منطقه 3 شهرداری از بهترین وضعیت سلامت روان برخوردار بودند.
سیما قاسمی، بهارک نجفی، علیرضا معماری، ندا نظری، فریبرز بختیاری، مهتاب علیزاده خویی، سيد مسعود ارزاقی، شروان شعاعی، ندا مهرداد، فرشاد شریفی،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: زمین خوردن یکی از معضلات دوران سالمندی است. سالمندان ساکن موسسات نگهداری به سبب وضعیت سلامت خود و شرایط محیطی بیشتر در معرض زمین خوردن هستند. این مطالعه بهمنظور رصد عوامل مؤثر بر زمین خوردن سالمندان در آسایشگاه خیریه کهریزک طراحی و اجرا شده است.
روشها: این مطالعه یک پژوهش طولی آیندهنگر بود. 194 نفر از ساکنان آسایشگاه خیریه کهریزک دارای معیارهای ورود به مطالعه بهصورت خوشهای تصادفی انتخاب شدند. در ابتدای مطالعه اطلاعات دموگرافیک، شیوهزندگی، سابقه بیماریها و دارویی، توانایی بینایی با روش پرسشگری و اندازه گیریهای آنتروپومتریک، همچنین اطلاعات مربوط به وضعیت شناختی با استفاده از پرسشنامههای آزمون خلاصه شده ذهنی، سنجش وضعیت ذهنی مختصر و وضعیت تعادل با استفاده از آزمون حرکت Tinetti و خرده امتیاز تعادل و راه رفتن آن، وضعیت افسردگی با استفاده از امتیاز افسردگی سالمندان-15، جمعآوری شد. پیگیری شرکتکنندگان شامل بروز زمین خوردن و عوارض آن، بهصورت روزانه با تلفن و همچنین پُر کردن فرم حوادث و سوانح توسط مسئول بخش انجام گرفت. دادهها با استفاده از مدل رگرسیون تک متغیره و چند متغیره آنالیز شدند.
یافتهها: میانگین سن شرکت کنندگان 82/8 ±02/76 سال و میانگین روزهای پیگیری 26/189±40/754 روز بود. 44 مورد زمین خوردن در مدت پیگیری (بیش از دو سال) ثبت شد و میزان زمین خوردن در سال 7/22 به ازای هر صد نفر شرکت کننده بود. سابقه سکته مغزی، پارکینسون، کاهش بینایی، مصرف داروهای ضد افسردگی، امتیاز Tinetti و خرده امتیاز تعادل Tinetti در مدل چند متغیره رگرسیون کاکس بعد از تعدیل (برای سن، جنس، مدت بقاء و نمایه توده بدنی)، با زمین خوردن ارتباط داشت.
نتیجهگیری: زمین خوردن در سالمندان با سابقه بیماریهای مزمن مانند سکته مغزی و پارکینسون، وضعیت بینایی، مصرف داروهای ضد افسردگی در ارتباط است و ابزار Tinetti قابلیت پیشگویی بروز زمین خوردن را در سالمندان دارد.
بهارک نجفی، فریبرز بختیاری، آذر معنوی، محمد رضا صوفی نژاد، حسین فخر زاده ، سيد مسعود ارزاقی ، مهتاب علیزاده، ندا نظری، شروان شعاعی، فرشاد شریفی،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: احتمال مرگ و میر در سالمندان بهدلایل مختلف بیشتر است. هدف این مطالعه بررسی علل مرگ سالمندان و میزان دقت علل مرگ ثبت شده در گواهی مرگ با استفاده از بررسی مجدد پرونده پزشکی میباشد.
روشها: این پژوهش بر پایه دادههای گواهی فوت و بررسی مجدد پروندههای تمام افراد فوت شده توسط پزشک متبحر دیگر از فروردین 91 تا پایان آبان ماه 91 در آسایشگاه خیریه کهریزک انجام شده است. در مجموع پرونده 156 نفر از سالمندان 65 سال و بالاتر که در این مدت فوت شده بودند، بررسی شد. متغیرهای استخراج شده شامل ویژگیهای دموگرافیک (سن و جنس)، تاریخ و ساعت تشخیص مرگ و علل مرگ بود.
یافتهها: میانگین سن فوت شدگان (05/8) 8/83 سال، میانگین سن در زنان 2/84 و در مردان 5/81 سال بود (01/0>P). بیشترین علت مرگ سالمندان در گواهی فوت و بررسی مجدد پرونده پزشکی، مرگ ناگهانی قلبی به ترتیب با 5/42% و 9/25% بود. بالاترین میزان همخوانی بین علل مرگ گواهی فوت و بررسی مجدد پرونده پزشکی، با استفاده از ضریب کاپا در مورد خونریزی گوارشی (75/0=K) و پس از آن در سرطانها (71/0=K) و عفونتهای تنفسی (67/0=K) دیده شد (01/0>Ps). کاپای میزان کلی بین دو روش ثبت علت مرگ 50/0 محاسبه شد. بیشترین تعداد مرگ در فاصله ساعات 13:59 – 12:00 و بعد از آن در فاصله ساعات 9:59 - 8:00 بهترتیب 2/16% و 1/14% اتفاق افتاد.
نتیجهگیری: علل مرگ ثبت شده در گواهیهای فوت در آسایشگاههای سالمندان از دقت چندانی برخوردار نیست. با توجه به شیوع بالای مرگ ناگهانی قلبی در مراکز نگهداری سالمندان، فراهم کردن امکانات و تیم احیاء قلبی-ریوی میتواند در کاهش این نوع مرگ ها مؤثر باشد.
فریبرز بختیاری، مهشید فروغان، حسین فخرزاده، ندا نظری، بهارک نجفی، مهتاب علیزاده، سيد مسعود ارزاقی، فرشاد شریفی، شروان شعاعی، مصطفی قربانی،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: یکی از مشکلات شایع دوران سالمندی که شیوع آن با افزایش سن افزایش مییابد، زوال عقل است. با تشخیص زود هنگام افراد مبتلا به این مشکل میتوان به بهیود کیفیت زندگی این افراد کمک کرد. هدف از این مطالعه سنجش روایی و پایایی آزمون کوتاه شده شناختی فارسی در سالمندان ساکن در خانههای سالمندان است.
روشها: 176 نفر سالمند با سن 60 سال و بالاتر ساکن آسایشگاه خیریه کهریزک دارای شرایط ورود به مطالعه، بهصورت تصادفی ساده براساس کد پرونده پزشکی انتخاب شدند. اطلاعات دموگرافیک، سابقه قبلی پزشکی جمعآوری شد. پرسشنامه مقیاس افسردگی سالمندان (Geriatric Depression Scale)، مقیاس تباهی همه جانبه (Global Deterioration Scale) و همچنین پرسشنامه آزمون کوتاه شده شناختی هنجار شده فارسی برای شرکت کنندگان تکمیل گردید. بر اساس معیارهای تشخیصی دمانسDSM-IV، افراد به دو گروه با وضعیت شناختی طبیعی و دچار اختلال شناخت تقسیم شدند. از نقاط برش مقیاس تباهی همه جانبه برای سنجش میزان روایی، حساسیت و ویژگی آزمون کوتاه شده شناختی فارسی، استفاده شد.
یافتهها: میانگین سن شرکت کننده (94/7)30/77 بود. روایی افتراقی آزمون کوتاه شده شناختی برای تشخیص افراد بدون اختلال شناختی و با اختلال شناختی مناسب بود [بهترتیـب (33/2) 35/7 و (29/2) 96/5 و 01/0 >P] بود و در نقطـه برش 8 >AMT ، حساسیت 15/92% و ویژگی 5/81% بر اساس مقیاس تباهی همه جانبه، داشت. همچنین میزان حساسیت و ویژگی براساس معیارهای DSM IV بهترتیب برابر با 9/64 و 64% با نقطه برش 7 بود. پایایی درونی AMT فارسی شده قابل قبول بود (ضریب کرومباخ آلفا = 76/0). همچنین پایایی برونی آن برای یک آزمونگر خوب بود (ضریب همبستگی بین گروهی =89/0).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که آزمون کوتاه شده شناختی فارسی از روایی و پایایی خوبی در سالمندان ایرانی برخوردار است
مریم السادات دانشپور، بهاره صداقتی خیاط، مهدی هدایتی، فریدون عزیزی،
دوره 14، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده
مقدمه: شیوع بیماریهای غیرواگیر مانند سندرم متابولیک در کشورهای در حال توسعه بهشدت رو به افزایش میباشد. همزمانی بروز سه شرط بالینی از میان چاقی شکمی، افزایش فشار خون، افزایش قند ناشتا، افزایش تری گلیسرید و کاهش کلسترول با دانسیته بالا شرط تشخیص این سندرم میباشد. در مطالعه مروری حاضر بهبررسی تغییرات ژنتیکی مرتبط با این سندرم در دنیا و در مطالعه قند و لیپید تهران پرداخته است. روشها: بهمنظور یافتن ژنها و تغییرات ژنتیکی مرتبط با سندرم متابولیک، بانک داده ژنوتیپ و فنوتیپ (dbGaP) و جستجوگر ژنتیک اپیدمیولوژی انسانی (HuGE navigator) بررسی گردیدند. همچنین، جهت بررسی مطالعات انجام شده در این زمینه در ایران و مطالعه قند و لیپید تهران از بانک اینترنتی PubMed نیز استفاده گردید. یافتهها: 30 فنوتیپ مرتبط با این سندرم انتخاب شد که 21 فنوتیپ آن شاخصتر بودند. از بین پُلی مورفیسمهای مرتبط با سندرم متابولیک و یا فاکتورهای خطر آن 173 پُلی مورفیسم بعد از حذف نتایج مشابه باقی ماند. در انتها شش ناحیه ژنی که در ارتباط بیشتری با بروز این سندرم بودند باقی ماندند. نتیجهگیری: شناسایی ژنهای مسئول سندرم متابولیک بهعنوان یک بیماری چند ژنی میتواند به ارتقای سطح درمان و پیشگیری کمک نماید. بهطور کلی طی این مسیر نیازمند انجام مطالعات تکمیلی ژنتیکی از دهها هزار نفر از افراد مبتلا به سندرم متابولیک در سطح کشور است، شناسایی و اولویت بندی بررسی این تغییرات ژنتیکی میتواند گامی به سمت جلو باشد.
بهارک نجفی، پریسا طاهری تنجانی، فرشاد شریفی، حسین فخرزاده، مهتاب علیزاده خویی، سید مسعود ارزاقی، مهدی ورمقانی، مهدی ابراهیمی،
دوره 16، شماره 5 - ( 7-1396 )
چکیده
مقدمه: سالمند شدن جامعه، از چالشهای سلامت عمومی در قرن حاضر است. تأمین سلامت و شناسایی نیازهای سالمندان، نیازمند شناخت جامع و دقیق از وضعیت سلامت ایشان است.
روشها: در یک مطالعهی مقطعی، وضعیت سلامت 191 نفر از سالمندان 60 سال و بالاتر استان سیستان و بلوچستان بررسی شد. سلامت عمومی با پرسشنامهی فارسی کوتاه وضعیت سلامت (SF-36)، وضعیت تغذیه با پرسشنامهی ارزیابی مختصر تغذیه (MNA)، وضعیت فعالیت فیزیکی با دو پرسش از پرسشنامهی کوتاه فارسی فعالیت فیزیکی، افسردگی با پرسشنامهی فارسی کوتاه افسردگی سالمندان، وضعیت عملکردی با پرسشنامهی عملکرد پایه و متوسط روزمرهی زندگی، همچنین اطلاعات دموگرافیک، سابقهی بیماریها و واکسیناسیون، شرکت در فعالیتهای اجتماعی، استفاده از خدمات و مراقبتهای سالمندی با پرسشنامهی تأیید شدهای مورد بررسی قرار گرفتند. وضعیت فشارخون علاوه بر پرسش از خود سالمندان، با دو نوبت سنجش فشار خون بیماران اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین سن شرکت کنندگان 81/69 (با انحراف معیار 32/8) سال بود. 2/4% از سالمندان وضعیت سلامت خود را عالی و 4/9% بد گزارش کردند. 3/35% سابقهی زمین خوردن در یک سال اخیر را داشتند. 6/15% در تست 3 کلمه دچار اختلال حافظه بودند. مشکل شنوایی و بینایی بهترتیب 3/30% و6/56% گزارش شد. 9/8% دچار سوء تغذیه و 8/25% دچار اختلال در عملکرد پایهی روزمرهی زندگی و 2/58% دچار اختلال در عملکرد متوسط روزانه بودند.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که شیوع سوء تغذیه، اختلال در عملکرد پایه و متوسط روزمرهی زندگی و اختلال حافظه در سالمندان استان سیستان و بلوچستان بالاتر از میانگین کشوری و جهانی باشد.
بهاره حیدری شریف آبادی، فرزانه تقیان،
دوره 17، شماره 6 - ( 7-1397 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر10هفته تمرین تناوبی شدید و مصرف چای سبز بر سطح سرمی آیریزین و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: در این مطالعهی نیمه تجربی 48 زن مبتلا به دیابت نوع دو (با میانگین سن:04/3± 55/49 سال ، وزن: 78/5±72/76 کیلوگرم، قد: 06/5±33/153 سانتیمتر و BMI: 41/57±1/31) بهصورت تصادفی در چهار گروه 12نفری، تمرین تناوبی، تمرین تناوبی به همراه مصرف مکمل چای سبز، مکمل چای سبز و کنترل تقسیم شدند. گروههای تمرین تناوبی، برنامهی تمرینی را بهمدت 10 هفته، 3 جلسه در هفته با شدت (85 -75 )% حداکثر ضربان قلب بیشینه پرداختند. گروه مکمل بهمدت 10 هفته روزانه 3 کپسول 500 میلیگرمی عصارهی چای سبز را دریافت نمودند. خونگیری قبل و بعد از مداخله برای اندازهگیری سطوح آیریزین، گلوکز، انسولین و مقاومت به انسولین انجام شد. بهمنظور تحلیل دادهها از آزمون تی همبسته، واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0 استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد پس از 10 هفته، سطوح آیریزین و حداکثر اکسیژن مصرفی در هر سه گروه نسبت به گروه کنترل بهطور معناداری افزایش یافت (05/0≥P). ). همچنین نتایج بیانگر افزایش معنادار آیریزین در گروه ترکیبی نسبت به گروه چای سبز میباشد. سطح سرمی انسولین، گلوکز، مقاومت به انسولین و وزن، نمایهی تودهی بدنی در هر سه گروه نسبت به گروه کنترل و گروه چای سبز و گروه ترکیبی بهطور معناداری کاهش یافت (05/0≥P). و تفاوت معناداری در سطوح آیریزین، در بین گروهها مشاهده نشد. (05/0≤P).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش بهنظر میرسد انجام تمرین تناوبی به همراه مکمل چای سبز بهواسطه افزایش آیریزین و کاهش گلوکز میتواند در بهبود مقاومت به انسولین بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مفید باشد. شاید بتوان با افزایش مدت تمرین و مصرف مکمل در مورد آیریزین و حداکثر اکسیژن مصرفی نیز به یافتههای مطلوب دست یافت.
سید حبیب الله موسوی بهار، مهدی کمکی، نسیم کریمی، روناک حمزه ای،
دوره 18، شماره 1 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه: ویتامین D در سلامت، بقاء و باروری انسانها نقش مهمی دارد، این ویتامین برای جذب کلسیم، رشد استخوان و تنظیم سیستم ایمنی بدن ضروری است، در سالهای اخیر به نقش ویتامین D در بیماریهای مختلف توجه بسیاری شده است. با توجه به مطالعات انجام شده میزان کمبود این ویتامین در کشور ما بسیار شایع است، هدف از این مطالعه بررسی میزان شیوع و وضعیت ویتامین D در ساکنین شهر همدان است.
روشها: در یک مطالعهی مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی در بازهی زمانی یک ساله، سطح ویتامین D تعداد 7816 نفر از مراجعین به آزمایشگاههای بیمارستانهای شهیدبهشتی و فرشچیان سینای همدان مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار R نسخهی 3.2.3 و در سطح معنیداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل و اثر تعدیل شده عوامل سن و جنس بر روی سطح ویتامین D با برازش مدل رگرسیون لجستیک مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: شیوع کمبود ویتامین D در استان همدان 69% برآورد شد. بهطوریکه 2/20 درصد دارای کمبود شدید ویتامین D (کمتر از10 نانوگرم بر میلیلیتر) ، 5/20 درصد کمبود متوسط (10 تا 20 نانوگرم بر میلیلیتر) و 6/28 درصد کمبود خفیف (20 تا 30 نانوگرم بر میلیلیتر) داشتند. شیوع این کمبود در مردان 7/46 درصد و در زنان 7/38 درصد تعیین شد. باتوجه به نتایج ارتباط معنیداری بین جنس و سن با سطوح ویتامین D وجود داشت (001/0P-value<).
نتیجهگیری: با توجه به این مطالعه، کمبود ویتـامین D در همدان شایع و بررسی بیشتر در جهت بهبـود کیفیت زندگی و جلوگیری از عوارض کمبود این ویتامین ضروری است.
بهاره غنی، مهسا محسن زاده، فواد فیض الهی،
دوره 19، شماره 5 - ( 4-1399 )
چکیده
مقدمه: اگرچه برخی مطالعات، سازوکار عملکرد سلولهایهای بتا را در مدلهای حیوانی و کم و بیش در جمعیتهای انسانی مطالعه نمودهاند، اما تاکنون نقش ورزش درمانی یا اجرای فعالیت ورزشی HIIT همراه با مصرف مکمل انگور سیاه بر بیان ژنهای درگیر در سلولهای بتای پانکراس کمتر مطالعه شده است، لذا هدف از مطالعهی حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل انگور سیاه بر میزان بیان ژن PPARα و PPARγ در بافت پانکراس رتهای نر مبتلا به دیابت نوع دو است.
روشها: مطالعه در قالب یک طرح تجربی انجام شد. آزمودنیهای این طرح را 40 رت نر 8 ماهه با میانگین وزنی 250 گرم تشکیل دادند. پس از آشنایی آزمودنیها با تمرین و القاء دیابت توسط STZ بهصورت تصادفی در 5 گروه شامل تمرین، مکمل، تمرین و مکمل، کنترل دیابتی و کنترل پایه تقسیم شدند. پس از 8 هفته تمرین که ۵ جلسه در هفته و بهمدت ۸ هفته که فعالیت بر روی نوارگردان با شدت90% Vo2max و مکملدهی عصارهی هستهی انگور سیاه بود، میزان ژنهای PPARα و PPARγ بعد از استخراج RNA از پانکراس و سنتز cDNA اندازهگیری شد. میزان ژن PPARα و PPARγ با روش PCR Time-Real مورد سنجش قرار گرفت. دادهها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس دو عاملی در سطح معنیداری 05/0 توسط نرمافزار SPSS نسخه 24 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: اثر تمرین به همراه مصرف عصارهی دانه انگور سیاه بر بیان ژنهای PPARγ و PPARα در پانکراس رتهای دیابتی معنادار نبود، اما تمرین به تنهایی سبب افزایش معنادار بیان ژن PPARα در بافت پانکراس نمونههای دیابتی شد. همچنین مصرف عصارهی دانهی انگور سیاه نیز به تنهایی موجب افزایش معنادار بیان ژنهای PPARγ و PPARα شد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد تنظیم بیان ژنهای PPARα و PPARγ از طریق تمرین و مصرف عصارهی دانهی انگور سیاه احتمال دارد منجر به بهبود و حفظ عملکرد سلولهای بتای پانکراس در رتهای دیابتی شود.
خانم فاطمه صلحدوست، دکتر محمد شرافتی مقدم، دکتر بهاره زارع،
دوره 24، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: استرس شبکه آندوپلاسیمیک منجر به پاسخ پروتئین بازنشده یا تانخورده میشود که پروتئینهای ATF4 و CHOP نقشهای بسیار مهمی در این مسیر سیگنالینگ دارند؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر، تاثیر تمرین مقاومتی بر محتوای پروتئینهای ATF4 و CHOP در بطن چپ قلب موشهای صحرایی دیابتی نوع 2 میباشد.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 12 سر رت نر 2 ماهه از نژاد اسپراگداولی انتخاب و وزن آنها بعد از چهار هفته به میانگین 20±280 گرم رسید. دیابت نوع 2 از طریق تزریق محلولهای نیکوتینآمید (110 mg/kg) و استرپتوزوتوسین (60 mg/kg) القاء شد. رتها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین مقاومتی و کنترل دیابتی تقسیم شدند؛ تمرین مقاومتی شامل 8 هفته و هفتهای 3 جلسه بالارفتن از یک نردبان عمودی با شیب 85 درجه به طول یک متر با 26 پله و 2 سانتیمتر فضای بین هر پله بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t-مستقل در نرمافزارهای SPSS نسخهی 29 و گرافپد پریسم نسخه 3/2/10 استفاده شد. سطح معناداری 05/0P≤ در نظر گرفته شده است.
یافتهها: محتوای پروتئینهای ATF4 و CHOP به دنبال 8 هفته تمرین مقاومتی، تغییر معنیداری را نسبت به گروه کنترل در بطن چپ قلب نشان داد (001/0P=).
نتیجهگیری: افزایش پروتئینهای ATF4 و CHOP میتواند منجر به افزایش مرگ سلولی کاردمیوستها در بطن چپ قلب آزمودنیهای دیابتی نوع 2 از طریق افزایش استرس شبکه آندوپلاسمی و شروع پاسخ پروتئین بازنشده یا تانخورده شود.
دکتر علیرضا مومیوند1، دکتر بهاره توکلی فر، دکتر گلاره وهاب زاده، دکتر سعیده ممتاز، دکتر ملیحه فرید، دکتر حسین رفیع منش، دکتر مهدی گودرزوند،
دوره 24، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت یکی از شایعترین اختلالات غدد آندوکرین می باشد که مشخصه اصلی آن افزایش غلظت گلوکز در سرم بیماران است. داروهای گیاهی به دلیل عوارض کمتر دارای مقبولیت زیادی در نزد مردم هستند. هدف این مطالعه بررسی اثر محافظتی مخلوط عصاره گیاهان شنبلیله، قرهقاط، خارمریم، گزنه، بادرنجبویه و هندوانه ابوجهل در مدل سلولی PC12 در محیط حاوی گلوکز بالا.
مواد و روشها: پس از زمانهای 24 ، 48 و72 ساعت از مجاور دادن غلظت های مختلف عصاره های گیاهی (شنبلیله، قره قاط، خارمریم، گزنه، بادرنجبویه و هندوانه ابوجهل) در محیط کشت نرمالِ سلولهایِ PC12 و محیط کشت با گلوکز بالا (mg/ml 25، 5/13)، میزان حیات سلولی از طریق روش MTT انجام گردید.
یافتهها: میزان زنده مانی سلول های PC12 در24، 48 و 72 ساعت بعد از تیمار کردن با مخلوط عصاره های گیاهی تغییری در حیات سلولی ایجاد نکرد. میزان زنده مانی سلول ها در گروه دوز بالای گلوکز، نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشته و مخلوط عصاره های گیاهی دردوزهای بالا به طور معنی داری منجر به کاهش مرگ سلولی در این شرایط گردید.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای موجود، گلوکز با غلظت (mg/ml 25، 5/13)، موجب مرگ سلولهای PC12 گردیده و مخلوط عصاره های گیاهی توانست در غلظت های بالا منجر به کاهش مرگ سلولی ناشی از گلوکز بالا در هر سه زمان 24، 48 و 72 ساعت بعد از مواجهه با سلولهای عصبی شود.