10 نتیجه برای جلیلی
شهین یاراحمدی، باقر لاریجانی، محمدحسن باستانحق، محمد پژوهی، فرزانه زاهدی، رضا برادرجلیلی، محمدرضا امینی، کاظم زنده دل،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده
مقدمه: مطالعات مربوط به آثارمتابولیک روزهداری اسلامی در بیماران دچار دیابت نوع 2 نتایج همسانی نداشتهاند.
روشها: پنجاه و هفت داوطلب دچار بیماری دیابت نوع 2 قبل از ماه رمضان و در روزهای 14 و 28 این ماه تحت ارزیابیهای تنسنجی
(anthropometric) و بیوشیمیایی قرار گرفتند. نشانگرهای بیوشیمیایی با استفاده از روشهای آزمایشگاهی استاندارد اندازهگیری شدند. اندازه گیریهای تنسنجی براساس معیارهای سازمان جهانی سلامت (WHO) انجام گردید. برای تحلیل آماری از روش آنالیز واریانس برای اندازهگیریهای تکرارشونده و آنالیز واریانس دوسویه فریدمن با بهرهگیری از نرمافزار SPSS v6 استفاده شد.
یافتهها: میزان دریافت روزانه کلسترول در همه بیماران افزایش یافت (03/0
p<). در خانمها شاخص توده بدن (BMI) افزایش یافت (03/0p<) اما در آقایان BMI و نسبت دور کمر به باسن هر دو کاهش نشان داد (01/0p<) . در طول مطالعه میزان فشار خون و غلظتهای گلوکز ناشتا و فروکتوزآمین سرم تغییر نکرد. غلظت انسولین پلاسما
(05/0p<) و پپتید C (01/0p<) و مقاومت به انسولین (01/0p<) تنها در بیماران مذکر کاهش یافت. طی مطالعه، غلظتهای کلسترول تام و LDL در همه بیماران بطور معنیداری افزایش پیدا کرد.
نتیجه گیری: در صورت آموزش تغذیه و تنظیم درست داروهای ضد دیابت خوراکی، روزهداری اسلامی متابولیسم کربوهیدراتها یا حساسیت بافتها به انسولین را در بیماران دیابت نوع 2 تغییر نمیدهد. بهدلیل تغییرات ایجاد شده در رژیم غذایی و پاسخ بیوشیمیایی به بیغذایی (starvation)، وضعیت لیپیدهای خون بهطور نامطلوبی تغییر میکند. اخصهای تنسنجی در مردان برخلاف زنان بهبود یافت که این ممکن است ناشی از کاهش فعالیت بدنی در خانمها باشد.
حسین فخرزاده، پیمان فریدنیا، مهرزاد بحتویی، مصطفی محقق، رسول پور ابراهیم، رضا برادر جلیلی، علیرضا وثیق، معصومه نوری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
مقدمه: به منظور ارزیابی وضعیت لیپیدهای سرم و ارتباط آن با دیابت و سایر عوامل خطرزای قلبی- عروقی در کارکنان مرد صنعت نفت جزیره خارک، طی یک مطالعه مقطعی پارامترهای تنسنجی (anthropometric) و متابولیک 1255 نفر از این کارگران مشخص گردید.
روشها: در این مطالعه مقطعی 1437 نفر از کارکنان مرد شرکت پایانههای صادراتی نفت خام و کارخانه پتروشیمی جزیره خارک از دهم شهریور 79 لغایت دهم خرداد 80 مورد بررسی از لحاظ معیارهای متابولیک و آنتروپومتریک قرار گرفتند.
یافتهها: شیوع افزایش غلظت کلسترول تام
(mg/dl 200)، تری گلیسرید ( mg/dl 200) و لیپوپروتئین کم چگال (LDL) (mg/dl130) به ترتیب 7/32%، 5/39% و 5/18% و شیوع کمبود غلظت کلسترول با لیپوپروتئین پر چگال (HDL) (mg/dl40<) نیز 1/13% بود. افزایش شاخص توده بدن (Body mass index) kg/m2) 25) در 3/61% کارگران مشاهده شد. چاقی احشایی با معیار افزایش محیط دور کمر بیش از 100 سانتیمتر در 4/32% افراد مشاهده شد. بین افزایش کلسترول و افزایش تریگلیسرید با افزایش شاخص توده بدن رابطه مستقیم و معنیدار وجود داشت (به ترتیب 001/0=p و 0001/0=p). همچنین بین افزایش کلسترول و افزایش تریگلیسرید با افزایش محیط دور کمر رابطه مستقیم وجود داشت, که در مورد افزایش کلسترول این رابطه معنی دار بود (به ترتیب 02/0=p و 06/0=p). افزایش کلسترول کمچگال نیز با افزایش محیط دور کمر رابطه مستقیم و معنیدار داشت (04/0=P).اختلالات متابولیسم گلوکز در 6/10% کارگران مشاهده شد. دیابت با افزایش کلسترول و کاهش کلسترول با لیپوپروتئین پرچگال رابطه مستقیم و معنیدار داشت (به ترتیب 04/0=p و 05/0p<). 4/42% کارکنان سیگار مصرف میکردند و 4/57% افراد نیز کمتحرک بودند. با افزایش تحرک بدنی روند روبه کاهشی در غلظت قند و کلسترول خون مشاهده شد (به ترتیب 1/0=p و 08/0=p). شیوع اضافه وزن، چاقی احشایی، افزایش فشار خون دیاستولی، دیابت و مصرف سیگار در کارگران یقه آبی بیشتر بود ولی اختلافی بین دو گروه یقه آبی و یقه سفید از لحاظ وضعیت لیپیدهای سرم و میزان فعالیت بدنی وجود نداشت
نتیجهگیری: شیوع زیاد دیس
لیپیدمی و سایر عوامل خطرزای قلبی- عروقی در کارکنان صنعت نفت جزیره خارک لزوم هدفمند شدن اقدامات پیشگیرانه قلبی- عروقی در کارکنان صنعت نفت را مورد تاکید قرار میدهد.
ابراهیم جوادی، شهین یار احمدی، باقر لاریجانی، سعدالله محمدی، علیرضا شفایی، رضا برادر جلیلی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
مقدمه: در بیماران دیابتی نوع 2 معمولاً تریگلیسرید افزایش، HDL کاهش و LDL نرمال میباشد. این تغییرات خطر بیماریهای عروق کرونر قلب را افزایش میدهد. یافتههای جدید LDL با ذرات کوچک و متراکم را بعنوان یک عامل مهم خطرزا برای بیماریهای عروق کرونر مطرح میکند.
روشها: تعداد 298 بیمار دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه غدد بیمارستان شریعتی تهران تحت ارزیابیهای تنسنجی (anthropometric) و بیوشیمیایی قرار گرفتند. اندازهگیریهای تنسنجی براساس معیارهای سازمان جهانی سلامت (WHO) انجام گردید. نشانگرهای بیوشیمیایی (LDL size, ApoB100, ApoA1, HDL, LDL, Choles, TG) با استفاده از روشهای آزمایشگاهی استاندارد اندازهگیری شدند. برای تحلیل آماری دادهها از آزمونهای آنالیز واریانس یک سویه و نرمافزار SPSS v6 استفاده گردید.
یافتهها: بیماران عموماً مسن (2/13 55 سال) با سابقه طولانی ابتلا به دیابت (1/65/9 سال) و در گروه متوسط تا چاق بودند. در مجموع 2/73% بیماران دچار انواع هیپرلیپیدمی بودند. از این تعداد 7/20% فقط هیپرتریگلیسریدمی و 21% هیپرکلسترولمی و 5/31% هیپرلیپیدمی مخلوط (هیپرتریگلیسریدمی + هیپرکلسترولمی) داشتند. در این افراد میانگین غلظت ApoA1 کمتر از حد طبیعی و غلظت ApoB100 بیشتر از حد طبیعی و الگوی ذرات LDL عموماً کوچک و متراکم بود.
نتیجهگیری: براساس نتایج بدست آمده، مطالعات حاضر نشان میدهد که ذرات LDL در بیماران دیابتی مورد مطالعه اعم از زن یا مرد علاوه بر تغییرات کمی، بیشتر دچار تغییرات کیفی هستند به گونهای که حدود 5/35% بیماران دارای ذرات کوچکتر و متراکمتر LDL هستند. که به نظر میرسد شیوع بالای دیسلیپیدمی و داشتن ذرات کوچک و متراکم LDL (الگوی B) عامل مهم خطرزایی برای آترواسکلروز در این بیماران میباشد.
باقر لاریجانی، مژگان سنجری، فرزانه زاهدی، رضا برادر جلیلی، محمدرضا امینی، ایمان رحیمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
مقدمه: اختلاف نظرهایی در باره اثر روزه داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت سرمی گلوکز ناشتا (بدون تغییر، افزایش خفیف، کاهش خفیف) وجود دارد. این مطالعه بهمنظور تعیین اثر روزهداری در ماه مبارک رمضان بر غلظت گلوکز سرمی ناشتا در بالغین سالم انجام میشود.
روشها: مطالعه از نوع نیمهتجربی (قبل و بعد) بر روی 115 داوطلب سالم (67 مرد و 48 زن) که حداقل 25 روز در ماه روزهدار بودهاند صورت پذیرفت. نمونه گیری از خون یک هفته پیش از شروع ماه رمضان در ساعت 7 صبح (پس از 8 ساعت ناشتایی)، روز 14 و 28 ماه رمضان (یک ساعت پیش از غروب آفتاب) انجام شد. مدت زمان روزهداری
5/05/11 ساعت بود. سنجش گلوکز پلاسما توسط روش آنزیمی بوده و تحلیل آماری دادهها توسط paired t-test وآنالیز واریانس با کمک نرمافزار SPSS نسخه 10.0 بهعمل آمد.
یافتهها: غلظت سرمی گلوکز ناشتا از mg/dl0/94/88 به mg/dl3/154/75 در روز 14 و به mg/dl7/79/62
(001/0p<) در پایان ماه رمضان کاهش یافت. تغییرات غلظت هم در مردان (mg/dl8/85/87 به mg/dl4/68/60) (001/0p<) و هم در زنان (mg/dl3/97/89 به mg/dl4/87/65) (001/0p<) مشاهده شد. کاهش کالری دریافتی نیز در تمام افراد مشاهده گردید (001/0p<) و تغییرات آن رابطه مستقیمی با کاهش گلوکز در تمام جمعیت مورد مطالعه داشت (01/0p<).
نتیجهگیری: غلظت سرمی گلوکز ناشتا بهدنبال روزهداری در ماه رمضان کاهش مییابد و این تغییرات با کاهش کالری دریافتی نیز همراه هستند. بهنظر نمیرسد که روزهداری در ماه مبارک رمضان عوارض ناخواسته جدی بر قندخون در افراد سالم داشته باشد.
باقر لاریجانی، حسین فخرزاده، زهرا کمیلیان، رامین حشمت، رضا برادر جلیلی، منصوره معادی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه: هیپرلیپیدمی از مهمترین عوامل خطر پیدایش و پیشرفت بیماریهای قلبی - عروقی در جهان محسوب میشود. تعداد مرگ و میر ناشی از این بیماری در ایران روزانه 166 نفر و سالانه تقریباً 125000 نفر میباشد. مطالعات متعدد نشان میدهد که باید راهکارهایی در جهت پیشگیری و اصلاح شیوه زندگی انجام پذیرد که این میسر نمیشود مگر با آموزش فراگیر و مداوم که تیم درمان خصوصاً پرستاران میتوانند نقش به سزایی در انجام آن داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی مقایسهای اثر آموزش از طریق برگزاری جلسات گروهی و کتابچههای آموزشی بر میزان آگاهی و عملکرد بیماران مراجعهکننده به درمانگاه لیپید است.
روشها: این بررسی از نوع مطالعات مداخلهای است که نمونههایی بهصورت تصادفی انتخاب شد و با استفاده از ابزار پرسشنامه میزان آگاهی و عملکرد قبل از آموزش و بعد از آموزش مورد سنجش قرار گرفت. تعداد نمونهها 304 نفر بودهاند که به 152 نفر کتابچه داده شد و 152 نفر دیگر دعوت به بحث گروهی شدند.
یافتهها: در گروه یک (بحث گروهی) بعد از آموزش 27% افزایش آگاهی و عملکرد مشاهده شده و در گروه دو (کتابچه) 26% افزایش مشاهده گردید که بین دو گروه تفاوت معنیداری بهدست نیامد.
نتیجهگیری: با توجه به یکسان بودن میانگین نمرات دو گروه شاید بتوان گفت که اثر هر جلسه آموزشی میتواند معادل دادن کتابچه به بیماران باشد؛ بنابراین پیشنهاد میشود که برای نتیجهگیری بهتر، این جلسات بهطور مداوم و در فواصل منظم برگزار گردد.
جواد زوار رضا، محمود دوستی، صدیقه سلیمانی، فرزاد اسدی جمنانی، بردیا فرزام فر، شهرنازآریا برزین، علی جلیلیان،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: مطالعات تجربی نشان داده اند که مصرف گردو خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی(CHD) را کاهش میدهد. گردو میزان لیپیدهای آتروژن نظیر کلسترول تام(TC) وتریگلیسرید(TG) ولیپوپروتیینهای آتروژن همچونLDL-C،VLDL-C را کاهش میدهد. این تأثیر به علت وجود ترکیبات مختلف بهویژه اسیدهای چرب غیر اشباع با چند پیوند دوگانه (PUFA) از نوع همچون اسید لینولنیک (C18:39,12,15 ) میباشد.
روشها: 20 راس رت نرهیپرکلسترولمیک با وزن g250-200 را به چهار گروه تقسیم کرده ،سپس این رتها به مدت هشت هفته تحت رژیم غذایی که حاوی مکمل عصاره روغنی گردوی ایرانی بود تغذیه گردیدند: گروه شاهد (غلظت 0% عصاره روغنی) و سه گروه مورد 5%، 5/7% و 10% عصاره روغنی گردو (بهترتیب 035/0، 049/0 و 07/0 گرم عصاره روغنی به ازای هر گرم وزن در هر روز).
یافتهها: این مطالعه نشان داد که عصاره روغنی گردوی ایرانی (لواسانات) اثری مثبت در کاهش غلظت سرمی TG (14%)، TC (8/7%)، LDL-C (11%) و VLDL-C (12%) داشته و با افزایش میزان مصرف عصاره(5% ، 5/7% و 10%) این اثر کاهنده نیز بیشتر شد.
نتیجهگیری: به علت کاهش غلظت سرمی لیپیدها و لیپوپروتیینهای آتروژن در اثر مصرف عصاره روغنی گردوی ایرانی (لواسانات)، میتوان گردو را به عنوان یک مکمل غذایی کاهنده خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی معرفی کرد.
محسن خوشنیت، زهرا کمیلیان، منصوره معادی، مریم پیمانی، رامین حشمت، رضا برادر جلیلی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 4 - ( 3-1386 )
چکیده
دیابت نوع 1، یکی از مهم ترین معضلات بهداشتی درسراسر دنیا محسوب می شود. مراقبین بهداشتی در مدارس باید در زمینه دیابت اطلاعات لازم را داشته باشند تا کودکان دیابتی بتوانند از فرصتهای آموزشی خود به درستی بهره برند. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر 3 روش مختلف آموزش بر میزان آگاهی مراقبین بهداشتی در برخورد با کودکان دیابتی است تا براساس آن بتوان روش مناسبی را جهت ارتقای سطح آگاهی مراقبین بهداشتی مدارس ارائه نمود.
روشها :در این مطالعه مداخله ای ، نمونهها (132نفر) از فهرست مراقبین بهداشتی تهران به صورت تصادفی انتخاب و بر مبنای نوع آموزش به 3 گروه (پوستر ، کتابچه،آموزش گروهی) تقسیم شدند .برای هر 3 گروه پرسشنامهای قبل و بعد از آموزش تکمیل گردید. پرسشنامه شامل دو بخش بود، بخش اول آن، اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم پرسشنامه از 16 سؤال تشکیل شده بود که اطلاعاتشان را درباره دیابت مشخص میکرد. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون t وآنالیز واریانس انجام شد.
یافتهها : میزان آگاهی افراد مورد مطالعه، قبل از آموزش بر اساس نمرات ،5/23% ضعیف ، 8/59% متوسط و7/16% خوب بود. بعد از مداخله، میزان آگاهی در گروه آموزش با استفاده ازکتابچه و آموزش گروهی به طور معنی داری افزایش یافته بود در حالیکه در گروه آموزشی پوستر ارتقای معناداری در سطح آگاهی مراقبین بهداشتی دیده نشد.
نتیجه گیری : بر اساس یافتههای این مطالعه ، از بین روشهای آموزشی، ابتدا آموزش گروهی و بعد از آن آموزش از طریق کتابچه در افزایش آگاهی مراقبین بهداشتی مؤثر باشد.
علی جلیلی، باقر لاریجانی، فریده رضی، انسیه نسلی، مصطفی قربانی،
دوره 16، شماره 6 - ( 7-1396 )
چکیده
مقدمه: نفروپاتی دیابتی یک بیماری مزمن کلیوی و یکی از شایعترین عوارض دیابت نوع 2 است. مارکرهای کنونی تشخیصی نفروپاتی دیابتی مانند آلبومین و کراتینین تنها قادر به شناسایی این بیماری در مرحله آسیب کلیوی است. هدف از مطالعه حاضر بررسی متابولومیکس هدفمند اسیدهای آمینه سرم به منظور شناسایی ارتباط پروفایل اسیدهای آمینه سرم با دیابت و نفروپاتی دیابتی میباشد.
روشها: این مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی در سال 95-1394 بر روی 30 بیمار مبتلا به نفروپاتی دیابتی متعاقب دیابت نوع 2،30 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک دیابت 1 پژوهشگاه غدد و 30 فرد غیردیابتیانجام شد. هموگلوبین، HbA1c و BUN خون و سطح سرمی آلبومین،اسیداوریک، آلبومین نمونه رندوم ادرار صبحگاهی و کراتینین ادرار با روشهای استاندارد وسطح سرمی اسیدهای آمینه با استفاده از کروماتوگرافی فاز معکوس با کارایی بالا (HPLC) اندازه گیری شد. از آزمون ANOVA و کروسکال والیس و از رگرسیون اسمی(Nominal regression) به منظور مقایسه گروههای مورد بررسی استفاده شد.
یافته ها: تفاوت آماری معنیداری در سطح سرمی هر 8 اسیدهایآمینه ضروری، اسیدهایآمینه شاخهدار، اسیدهایآمینه آروماتیک و نیز 8 اسیدهایآمینه غیرضروری آلانین، اسید آسپارتیک، سرین، گلوتامین، آرژینین، گلیسین، تیروزین و اورنیتین بین 3 گروه مورد بررسی نفروپاتی دیابتی، دیابت و افراد غیردیابتی مشاهده شد. سطح سرمی آرژینین و ایزولوسین در گروه دیابت بالاتر از غیردیابتی بود. در حالیکه، مقادیر اسیدهایآمینه سرین، گلوتامین، گلیسین، ترئونین، تیروزین، تریپتوفان، متیونین، والین، اورنیتین و لیزین در 2 گروه نفروپاتی دیابتی و دیابت بالاتر از گروه غیردیابتی بود. به ازای هر انحراف معیار کاهش سطح سرمی اسیدهایآمینه سرین، آلانین و ایزولوسین در مقایسه با افراد دیابتی خطر نفروپاتی دیابتی به ترتیب 257/3 (فاصله اطمینان95%= 94/0- 10/0 و 039/0=P)، 207/2 (فاصله اطمینان95%= 81/0- 18/0 و 039/0=P) و 652/2 (فاصله اطمینان95%= 96/0- 21/0 و 012/0=P) برابر شد.
نتیجهگیری: کاهش سطوح سرمی اسیدهای آمینه سرین، لوسین و آلانین ممکن با بروز و پیشرفت نفروپاتی دیابتی مرتبط باشد و میتوان از این ارتباط در اینده و با مطالعات بیشترکاربرد در کنترل متابولیک و بهبود پیشآگهی بیماران مبتلا به نفروپاتی دیابتی استفاده کرد.
شهناز اسماعیلی، فاطمه بندریان، فریده رضی، حسین ادیبی، علی جلیلی، بابک ارجمند، کاملیا رامبد، انسیه نسلی اصفهانی، باقر لاریجانی،
دوره 20، شماره 1 - ( ویژه نامه گرامیداشت 25 سال فعالیت 1399 )
چکیده
مقدمه: پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم (EMRI) یکی از بزرگترین مؤسسات تحقیقاتی در ایران است که برای ایجاد راهبردهای تحقیقاتی و مدیریت بیماریهای غدد و متابولیک مانند دیابت ایجاد شده است. هدف این گزارش مرور و جمعبندی فعالیتهای تحقیقاتی انجام شده مرتبط با دیابت در ربع قرن در EMRI است.
روشها: یک جستجوی جامع در PubMed ، Scopus و Embase برای یافتن مطالعات مرتبط با دیابت در EMRI انجام شد. پس از استخراج دادهها، مقالات براساس نوع مقاله، سطح شواهد، انواع دیابت و موضوع آنها طبقهبندی شدند.
یافتهها: پس از حذف موارد تکراری و غربالگری در نهایت 228 مقاله باقی ماند که طبقهبندی شدند. بیشتر تحقیقات دیابت انجام شده در مرکز تحقیقات دیابت (DRC) در مورد دیابت نوع دو (37%) بود. براساس نوع مقاله، بیشتر مقالات اورجینال بودند. علاوه بر این، مطالعات بالینی بیشترین شواهد را در مستندات بهدست آمده تشکیل میدادند. براساس موضوع، بیشتر مقالات مربوط به علوم پایه و عوامل مرتبط با دیابت بود و بهدنبال آن مطالعات مربوط به مدیریت و پیشگیری از دیابت قرار داشتند.
نتیجهگیری: بیشتر تحقیقات انجام شده در مرکز تحقیقات دیابت در ربع قرن اخیر از نوع مطالعات اصیل و در موضوعات علوم پایه در حوزهی دیابت نوع دو است و بیشترین شواهد تولید شده مربوط به مطالعات مشاهدهای هستند.
مهدی میرزایی علویجه، سیدنصراله حسینی، مرضیه نیک سیرت، امیرحسین هاشمیان، فرزاد جلیلیان،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: کنترل دیابت نوع دو تحت تأثیر سبک زندگی است. هدف این پژوهش تعیین پیشبینی کنندههای پایبندی به درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو با بهرهگیری از ساختارهای نظریهی شناختیجامعهای بود.
روشها: این پژوهش توصیفی تحلیلی در میان 500 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر تهران در سال 1400 انجام شد. نمونهگیری بهصورت تصادفی ساده از بیماران دارای پروندهی درمانی در درمانگاه کنترل دیابت منطقهی پنج تهران انجام شد. ابزار سنجش، پرسشنامهی کتبی مبتنی بر ساختارهای نظریهی شناختیجامعهای بود. دادهها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و آمار تحلیلی (همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی) در نرمافزار SPSS ویرایش 16 تجزیهوتحلیل گردید.
یافتهها: میانگین نمرهی انجام رفتارهای پایبندی به درمان 41/10±34/56 در دامنهی نمرهی 16 تا 80 بود. انتظارات پیامد، خودکارآمدی درک شده و پشتیبانی جامعهای در مجموع 43 درصد از واریانس انجام رفتارهای پایبندی به درمان را برآورد کردند. خودکارآمدی درک شده، قویترین ساختار پیشبینی کننده بود (430/0=ß و 001/0 > P). افزایش سن (126/0-=ß و 004/0 = P)، درمان با انسولین (250/0-=ß و 001/0 > P) و مصرف سیگار (146/0-=ß و 001/0 = P) بهطور معکوس و داشتن بیمه درمانی (181/0=ß و 001/0 > P) بهطور مثبت پیشبینی کنندهی انجام رفتارهای پایبندی به درمان بودند.
نتیجهگیری: توسعه، پیادهسازی و ارزشیابی مداخلههای آموزشی مبتنی بر نظریهی شناختیجامعهای با تأکید بر ارتقاء خودکارآمدی درک شده میتواند یافتههای سودمندی در ارتقاء رفتارهای پایبندی به درمان در میان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو داشته باشد.