234 نتیجه برای حسین
باقر لاریجانی، آرش حسین نژاد،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده
دیابت در بارداری به دو دسته تقسیم میشود: اول دیابتی که پیش از بارداری تشخیص داده شده و با بارداری همراه میشود و دوم «دیابت بارداری» که اختلال در تحمل کربوهیدراتهاست و برای نخستین بار در بارداری تشخیص داده میشود. دیابت بارداری شایعترین اختلال متابولیک دوران بارداری است. شیوع دیابت بارداری در جوامع مختلف بین 1 تا 14 درصد کل موارد بارداری گزارش شده است. شیوع دیابت بارداری در شهر تهران در حدود 7/4% بوده است. دیابت همراه با بارداری براساس معیارهایNational Diabetes Data Group (NDDG ) که به تازگی تغییراتی پیدا کرده است, قبل از بارداری تشخیص داده میشود. تشخیص دیابت بارداری بهوسیله آزمون تحمل گلوکز 100 گرم سه ساعته انجام میشود که در این آزمون وجود حداقل دو نوبت اختلال برای تشخیص ضروری است. غربالگری در دیابت بارداری موضوع مورد اختلاف در جوامع مختلف است. دو روش غربالگری «همگانی» و «انتخابی» پیشنهاد شده است. توصیههای انجمن دیابت آمریکا (ADA) تا سال 1997 در جهت انجام غربالگری همگانی بوده است ولی در چهارمین همایش جهانی دیابت بارداری, غربالگری انتخابی بر اساس عوامل خطرزا مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم این پیشنهادها, بعضی از مطالعات بهویژه در مناطقی که بروز بالاتری از دیابت بارداری داشتند, غربالگری همگانی را توصیه نمودهاند. همراه شدن دیابت با بارداری عوارض متعددی برای مادر و جنین دارد. عوارض جنینی دیابت همراه با بارداری شامل ماکروزومی، هیپوگلیسمی نوزادی، هیپوکلسمی، زردی، سندرم زجر تنفسی، پلیسیتمی، نارس بودن نوزاد، سقط و نقایص مادرزادی است. فرزندان مادران مبتلا به دیابت بارداری استعداد بیشتری برای ابتلا به چاقی و اختلال تحمل گلوکز دارند. پایش قند بعد از غذا همراه با اندازهگیری قند خون ناشتا میتواند در کاهش عوارض دیابت در بارداری مؤثر باشد. توصیههای ADA برای کنترل قند خون مادران دیابتی شامل قند خون ناشتا بین مقادیر 60 و 95 میلیگرم در دسیلیتر و قند خون دو ساعت پس از صرف غذا بین مقادیر 80 و 120 میلیگرم در دسیلیتر است. اندازهگیری کتون ادرار در مواردیکه محدودیت کالری در رژیم غذایی وجود دارد, توصیه شده است. کنترل قند خون نیاز به تغییر شیوه زندگی بهویژه در زمینه عادات غذایی و ورزش دارد. نیاز به انسولین با افزایش سن آبستنی افزایش یافته و گاهی در اواخر بارداری و نزدیک به زایمان ثابت میماند یا کاهش پیدا میکندد. بنابراین باید به مقادیر انسولین براساس نیاز بیمار توجه کافی شود. رژیم غذایی مناسب باید با توجه به افزایش وزن بیمار در طی بارداری تغییر کند. دیابت آثار متعددی بر مادر و جنین میگذارد و شیوع بالای دیابت بارداری, دلالت بر ضرورت طراحی شیوهای روشن برای غربالگری، تشخیص و کنترل و درمان دیابت در بارداری دارد.
آرش حسین نژاد، باقر لاریجانی،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده
مقدمه: برآورد هزینه ـ اثربخشی خدمات سلامت و همچنین هزینه ـ فایده در طراحی و ارزیابی نظامهای سلامت نقش اساسی برعهده دارند. بیماریهای متابولیک و بویژه دیابت با توجه به شیوع بالا و رو به افزایش بیماری و هزینههای سنگین از جمله مهمترین مسائل نظامهای سلامت بهشمار میروند. در این رابطه دیابت بارداری بهعنوان شایعترین اختلال متابولیک دوران بارداری و عوارض متعددی که برای مادر و جنین دارد, از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعات زیادی درباره روشهای غربالگری دیابت بارداری انجام شده تا با در نظر گرفتن معیارهای مختلف, جامعه مورد بررسی محدود شده تا درنهایت هزینههای غربالگری کاهش یابد. در این مقاله سعی شده تا با تحلیل نتایج بدستآمده از یک مطالعه مقطعی که درباره دیابت بارداری در تهران انجام شده, بتوان روشهای غربالگری را بر پایه تحلیل هزینهها با هم مقایسه و مناسبترین روش غربالگری را باتوجه به بافت نژادی و فرهنگی ـ اقتصادی جامعه پیشنهاد نمود.
روشها: در این مطالعه 2416 خانم باردار در بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران با روش
غربالگری همگانی بررسی شدند و کلیه عوامل خطرزا ونتایج آزمایشها ومعاینات بالینی برای هر بیمار ثبت
گردید. آزمون gm50 GCT (Glucose Challenge Test) بهعنوان آزمون غربالگری و آزمون gm 100GTT
(Glucose Tolerance Test) جهت تشخیص دیابت بارداری استفاده شده است.
یافتهها: در تحلیل هزینههای مستقیم انجام آزمونهای غربالگری و تشخیصی, در روش غربالگری همگانی با معیارmg/dl 130, هزینه برای هر خانم باردار درحدود30410 ریال معادل 80/3 دلار برآورد شده است و به ازای هر بیمار تشخیص داده شده با این روش 644488 ریال معادل 56/80 دلار هزینه دارد. در روش غربالگری همگانی با ملاک mg/dl140 حساسیت غربالگری 12% کاهش یافته و به 88% میرسد و هزینه غربالگری بهازای هر خانم باردار به 25641 ریال معادل 20/3 دلار و بهازای تشخیص هر بیمار به 69500 ریال معادل 43/77 دلار کاهش مییابد. بنابراین با 6/15% کاهش در هزینه سرانه غربالگری و 87/3% کاهش در هزینه صرف شده برای تشخیص هر بیمار, حساسیت غربالگری 12% کاهش مییابد.
نتیجهگیری: در مجموع با توجه به شیوع بالای بیماری در گروه کمخطر و پایین بودن سطح مراقبتهای سلامت نسبت به جوامعی که روش انتخابی را پیشنهاد میکنند و همچنین پایینتر بودن هزینه انجام آزمونهای غربالگری وتشخیصی نسبت به جوامع فوق و شیوع عوارض بیماری که خود هزینه بالایی را بر نظام سلامت تحمیل میکند، بهنظر میرسد انجام روش غربالگری همگانی علاوهبر حساسیت بالای غربالگری توجیه اقتصادی نیز داشته باشد.
حسین حسینزاده، فرید ایلامی،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده
هدف: ارزیابی اثر هیپرگلیسمی بر فعالیت ضد درد باکلوفن (آگونیست گیرنده GABAB) در موشها
روشها: اثر ضددرد باکلوفن (mg/kg 5/7-5/2، درونصفاقی) در موشهای دیابتیشده با آلوکسان بهمدت 4 و 14 روز با استفاده از آزمون صفحه داغ بررسی شد.
یافتهها: اثر ضددرد وابسته به دوز در پی تجویز باکلوفن در موشهای سالم و موشهای دیابتی تفاوت معنیداری نداشت. اثر ضددرد مرفین (mg/kg 10، درونصفاقی) در گروه دیابتی نسبت به گروه سالم کاهش یافت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد دیابت اثر کمتری روی فعالیت ضددرد باکلوفن نسبت به مرفین داشته باشد.
مسعود امینی، مهرداد حسینپور، گشتاسب ستاری، ساسان حقیقی،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده
مقدمه: هرچند آزمون تحمل گلوکز خوراکی به عنوان استاندارد طلایی جهت تشخیص دیابت و اختلال تحمل گلوکز شناخته میشود، انجام آن مشکل است و از نظر زمانی وقتگیر میباشد. با توجه به مزیتهای فراوان هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c)، در این تحقیق تلاش شده است تا ارزش استفاده از این معیار جهت غربالگری و تشخیص دیابت و اختلال تحمل گلوکز مورد بررسی قرار گیرد.
روشها: در یک مطالعه مقطعی، 497 فرد ارجاعشده جهت انجام آزمون تحمل گلوکز خوراکی، همزمان از جهت میزان HbA1c مورد بررسی قرار گرفتند. پس از تعیین موارد دیابتی، اختلال تحمل گلوکز (IGT) و نرمال (بر مبنای معیار سازمان جهانی سلامت) حساسیت و ویژگی نقاط قطع برابر با میانگین HbA1c (در افراد نرمال) بهعلاوه یک، دو، سه و چهار انحراف معیار جهت تشخیص موارد دیابتی، IGT و مجموع دو گروه یادشده بررسی و منحنیهای ROC ترسیم گردید. جهت سنجش اختلاف سطح HbA1c در گروههای مختلف از آزمون t غیرزوج و آنالیز واریانس استفاده گردید. در تمامی موارد 05/0 P< معنیدار تلقی شد.
یافتهها: میانگین HbA1c در گروههای بیماران دیابتی، IGT، مجموع دو گروه یاد شده و افراد نرمال به ترتیب برابر با 5/1±2/9، 8/0±9/7، 3/1±4/8 و 7/0±8/6 درصد بود که اختلافات مشاهده شده بین تمامی گروهها با مقادیر
000/0= p معنیدار بود. پس از بررسی نتایج و منحنیهای ROC مشخص گردید که نقطه قطع 5/7 (میانگین + یک انحراف معیار) در مجموع از مناسب ترین حساسیت (53/97 برای شناسایی بیماران دیابتی، 37/66برای شناسایی موارد IGT و 22/80 برای شناساییمجموع دو گروه یادشده) و ویژگی (8/73 برای شناسایی بیماران دیابتی، 44/69 برای شناسایی موارد IGT و66/86 برای شناساییمجموع دو گروه یادشده) برخوردار میباشد.
نتیجهگیری: سطح هموگلوبین A1c برابر با 5/7 درصد، میتواند معیاری حساس با ویژگی مناسب جهت غربالگری به ویژه در رابطه با مجموع بیماران دیابتی + IGT و بیماران دیابتی (به تنهایی) محسوب گردد. لذا پیشنهاد میشود با انجام تحقیقات مشابه در سطح کشوری، ارزش این روش برای غربالگری موارد دیابت و IGT مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
مسعود امینی، مریم محمدی، مهرداد حسینپور،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
مقدمه: در این مطالعه، میانگین مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران مبتلا به پرفشاری خون اولیه در مقایسه با افراد گروه شاهد بررسی میشود.
روشها: هفتاد بیمار غیردیابتی مبتلا به پرفشاری خون اولیه انتخاب گردیده و با افراد گروه شاهد (140 نفر) که سابقه بیماری خاصی را نداشتند مقایسه شدند. کلیه افرادی که سابقه بیماریهای متابولیک، کم خونی، بیماریهای کلیوی، طحالبرداری و آبستنی داشته یا از داروی خاصی استفاده میکردند، از مطالعه خارج شدند. از افراد هر دو گروه نمونه خونی تهیه و سریعا" به آزمایشگاه مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم منتقل گردید. در آزمایشگاه پارامترهای قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله (با روش کالریمتری با اسیدتیوباربیتوریک) اندازهگیری شد. برای مقایسه میانگین متغیرهای مورد مطالعه از آزمون t غیر زوج استفاده شد. در این مطالعه مقادیر p کمتر از 05/0 معنیدار تلقی گردید.
یافتهها : میانگین قند ناشتا در گروه مورد 1/16±07/103 میلیگرم در دسیلیتر و در گروه شاهد 7±92 میلیگرم در دسیلیتر بود (05/0 p< ). میانگین هموگلوبین گلیکوزیله در گروه مورد 78/0± 38/7% و در گروه شاهد 85/0±5/6 درصد بود (05/0 p<).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که در بیماران مبتلا به پرفشاری خون اولیه، مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله بالاتر از گروه شاهد است .
حسین فخرزاده، پیمان فریدنیا، مهرزاد بحتویی، مصطفی محقق، رسول پور ابراهیم، رضا برادر جلیلی، علیرضا وثیق، معصومه نوری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
مقدمه: به منظور ارزیابی وضعیت لیپیدهای سرم و ارتباط آن با دیابت و سایر عوامل خطرزای قلبی- عروقی در کارکنان مرد صنعت نفت جزیره خارک، طی یک مطالعه مقطعی پارامترهای تنسنجی (anthropometric) و متابولیک 1255 نفر از این کارگران مشخص گردید.
روشها: در این مطالعه مقطعی 1437 نفر از کارکنان مرد شرکت پایانههای صادراتی نفت خام و کارخانه پتروشیمی جزیره خارک از دهم شهریور 79 لغایت دهم خرداد 80 مورد بررسی از لحاظ معیارهای متابولیک و آنتروپومتریک قرار گرفتند.
یافتهها: شیوع افزایش غلظت کلسترول تام
(mg/dl 200)، تری گلیسرید ( mg/dl 200) و لیپوپروتئین کم چگال (LDL) (mg/dl130) به ترتیب 7/32%، 5/39% و 5/18% و شیوع کمبود غلظت کلسترول با لیپوپروتئین پر چگال (HDL) (mg/dl40<) نیز 1/13% بود. افزایش شاخص توده بدن (Body mass index) kg/m2) 25) در 3/61% کارگران مشاهده شد. چاقی احشایی با معیار افزایش محیط دور کمر بیش از 100 سانتیمتر در 4/32% افراد مشاهده شد. بین افزایش کلسترول و افزایش تریگلیسرید با افزایش شاخص توده بدن رابطه مستقیم و معنیدار وجود داشت (به ترتیب 001/0=p و 0001/0=p). همچنین بین افزایش کلسترول و افزایش تریگلیسرید با افزایش محیط دور کمر رابطه مستقیم وجود داشت, که در مورد افزایش کلسترول این رابطه معنی دار بود (به ترتیب 02/0=p و 06/0=p). افزایش کلسترول کمچگال نیز با افزایش محیط دور کمر رابطه مستقیم و معنیدار داشت (04/0=P).اختلالات متابولیسم گلوکز در 6/10% کارگران مشاهده شد. دیابت با افزایش کلسترول و کاهش کلسترول با لیپوپروتئین پرچگال رابطه مستقیم و معنیدار داشت (به ترتیب 04/0=p و 05/0p<). 4/42% کارکنان سیگار مصرف میکردند و 4/57% افراد نیز کمتحرک بودند. با افزایش تحرک بدنی روند روبه کاهشی در غلظت قند و کلسترول خون مشاهده شد (به ترتیب 1/0=p و 08/0=p). شیوع اضافه وزن، چاقی احشایی، افزایش فشار خون دیاستولی، دیابت و مصرف سیگار در کارگران یقه آبی بیشتر بود ولی اختلافی بین دو گروه یقه آبی و یقه سفید از لحاظ وضعیت لیپیدهای سرم و میزان فعالیت بدنی وجود نداشت
نتیجهگیری: شیوع زیاد دیس
لیپیدمی و سایر عوامل خطرزای قلبی- عروقی در کارکنان صنعت نفت جزیره خارک لزوم هدفمند شدن اقدامات پیشگیرانه قلبی- عروقی در کارکنان صنعت نفت را مورد تاکید قرار میدهد.
آرش حسین نژاد، باقر لاریجانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
دیابت بارداری به عنوان اختلال تحمل کربوهیدرات که برای اولین بار در بارداری ایجاد یا تشخیص داده میشود تعریف میگردد. پرفشاری خون که در نتیجه بارداری بوجود میآید پرفشاری برخاسته از بارداری (PIH) نامیده میشود. پرفشاری خون برخاسته از بارداری خود به دو گروه پرفشاری خون بارداری و پرهاکلامپسی تقسیم میشود. هدف از این مطالعه مقایسه بروز این اختلالات در بیماران مبتلا به دیابت بارداری با گروه شاهد است.
روش: این مطالعه به صورت مورد-شاهدی بر روی 2416 خانم باردار که به 5 درمانگاه وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران مراجعه نمودهاند انجام شده
است. از روش غربالگری همگانی با آزمون تحمل گلوکز 50 گرم یک ساعته در این مطالعه استفاده شده است. مقادیر بالای 130 میلیگرم در دسیلیتر به عنوان مقادیر مثبت تلقی شده و به دنبال آن آزمون تحمل گلوکز 100 گرم سه ساعته به عنوان آزمون تشخیصی انجام شده است. برای تشخیص بیماران مبتلا به دیابت بارداری از معیارهای کارپنتر و کوستون استفاده شده است. در مجموع 114 بیمار مبتلا به دیابت بارداری تشخیص داده شدند. 220 خانم باردار با مقادیر طبیعی قند خون به عنوان گروه شاهد وارد مطالعه شده که این گروه از نظر سن، شاخص توده بدن، تعداد حاملگی و سن بارداری با بیماران مبتلا به دیابت بارداری همسان شدند. از معیارهای کالج مامایی و زنان برای تشخیص پرفشاری خون استفاده شده است.
یافتهها: میزان متوسط سن، شاخص توده بدن، تعداد زایمان در بیماران و گروه شاهد به ترتیب 13/6 09/29 در مقایسه 664/28، 33/443/27 در مقایسه 8/164/26 و بالاخره 79/1 در مقایسه 52/1 بوده است. بیماران مبتلا به دیابت بارداری در مقایسه با گروه شاهد شیوع بالاتری از پرفشاری اساسی خون، پرفشاری خون برخاسته از بارداری و پرهاکلامپسی داشتند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد پرفشاری اساسی خون، پرفشاری برخاسته از بارداری و پرهاکلامپسی در بیماران مبتلا به دیابت بارداری در مقایسه با خانمهای باردار با میزان قند خون طبیعی، شیوع بالاتری دارند.
محسن ایمن شهیدی، حسین حسینزاده،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده
در این مقاله مروری مدلهای حیوانی دیابت در دو بخش مدلهای شبه نوع 1 و مدلهای شبه دیابت نوع 2 معرفی شدهاند. مدلهای شبه دیابت نوع1 در دو قسمت مدلهای ژنتیک و شیمیایی و مدلهای شبه دیابت نوع2 در چهار قسمت شامل مدلهای دیابت نوع2 در موش، در رت، ناشی از تغذیه و ناشی از تکثیر انتخابی ارائه گردیده و از نظر اختلالات متابولیک، وضعیت پانکراس، عوارض درازمدت و مزیتهای پژوهشی بررسی شدهاند.
غلامحسین عمرانی، زهره مظلوم، محمود سوید، علی اشرف رشیدی،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده
مقدمه : عوارض آترواسکلروز از علل شایع مرگ و میر در بیماران دیابتی نوع 2 است. بر پایه بررسی های همهگیرشناختی، مصرف اسیدهای چرب غیراشباع امگا 3 باعث کاهش بیماریهای قلبی - عروقی میشود. در مورد برخی آثار متابولیک این مواد در بیماران دیابتی نتایج بررسیها متناقض بوده است. هدف از این مطالعه بررسی آثار متابولیک این ترکیبات در یک گروه از بیماران دیابتی ایرانی بوده است.
روشها: پنجاه بیمار دیابتی (20 مرد و 30 زن) با میانگین سنی 3/7 49 سال بهطور تصادفی به دو گروه مورد (case) و شاهد (control) تقسیم شدند. در ابتدای ورود به مطالعه غلظتهای قند و چربی های خون، فشار خون و وزن بیماران اندازهگیری شد. بیماران گروه شاهد رژیم غذایی و بیماران گروه مورد رژیم غذایی و روغن ماهی حاوی اسیدهای چرب غیر اشباع امگا 3 به مدت 3 ماه دریافت کردند. در پایان مجدداً پارامترهای اولیه اندازه گیری و مقایسه شد.
یافتهها: اسیدهای چرب غیراشباع باعث کاهش معنی دار در غلظت تریگلیسریدهای خون در گروه مورد گردید (001/0 < p). وزن ، قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله نیز اگر چه در این گروه کاهش داشتند، در مقایسه با گروه شاهد، این تغییرات بیاهمیت بود. کلسترول تام، HDL و LDL تغییری نداشتند. دوز داروهای کاهنده قند خون در هر دو گروه ثابت نگه داشته شد.
نتیجهگیری: اسیدهای چرب امگا- 3 را میتوان بهعنوان کاهنده تریگلیسریدهای خون در بیماران دیابتی نوع 2 توصیه نمود.
سید ابوالقاسم سجادی، حسین حسینزاده، سیداحمد مهاجری،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده
هدف: بررسی اثر ساپونین تام چوبک (Acanthopyllum squarrosum) بر جذب انسولین از راه بینی در مقایسه آن با ساپونین کیلایا (Quillaja saponaria) و سدیم کولات بهعنوان جذب افزاهایی که قبلا" اثر آنها به اثبات است.
روشها: در فرمولاسیون محلولهای مورد استفاده در این آزمایش، انسولین به میزان 2 واحد بینالمللی برای هر موش تجویز گردید و کربوکسی متیل سلولز (CMC) با غلظت 1% و ماده جذبافزا نیز با همین غلظت به فرمولاسیون اضافه شد. کاهش غلظت گلوکز خون ناشی از تجویز هر فرمولاسیون در 5 رت در حالت ناشتا مطالعه و بررسی شد.
یافته ها: اثر جذب افزایی ساپونین تام چوبک از لحاظ آماری اختلاف معنیداری با دوجذب افزای شناخته شده ساپونین کیلایا و سدیم کولات نداشت. درصد
قند خون نسبت به قند خون پایه پس از 130 دقیقه از تجویز محلولهای حاوی انسولین و جذب افزاهای مختلف بدین شرح بود : برای محلول حاوی ساپونین چوبک(06/11% ) 78/36%، برای محلول حاوی ساپونین کیلایا (39/2% ) 46/27% و برای محلول حاوی سدیم کولات (93/14% ) 94/39%.
نتیجهگیری: میتوان گفت که ساپونین تام چوبک دارای خاصیت جذبافزایی قابلملاحظهای است و اثر آن با ساپونین کیلایا قابل مقایسه میباشد.
حسین فخرزاده، ایرج نبیپور، محمد رایانی، علیرضا وثیق،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده
هدف: تخمین شیوع آنژین صدری و انفارکتوس قلبی در جمعیت هیپرلیپیدمیک بندر بوشهر با استفاده از پرسشنامه ROSE و تغییرات الکتروکاردیوگرام کد مینهسوتا. روشها: طی یک مطالعه مقطعی 1036 نفر از ساکنان 30-64 ساله شهر مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعه از سال 1375 تا 1376 به منظور تعیین شیوع دیابت و عوامل خطرزای کرونری انجام شد. تکمیل پرسشنامه ROSE و ثبت الکتروکاردیوگرام
(ECG) با 12 اشتقاق در تمام این افراد انجام شد. تحلیل تغییرات الکتروکاردیوگرام براساس کد مینهسوتا انجام شد. آنژین قطعی درجه 1و2 معیار تشخیص آنژین صدری و کد1.1 مینهسوتا یا تاریخچه بروز سکته قلبی، معیار تشخیص انفارکتوس قلبی بود.
یافتهها: شیوع خام هیپرکلسترولمی 6/47% و شیوع همسان شده سنی(age adjusted) هیپرکلسترولمی در زنان 3/50% و در مردان 9/43% بود. میانگین غلظت کلسترول در زنان mg/dl 5/492/204 و در مردان mg/dl 1/460/195 بود
(003/0=p). شیوع آنژین صدری 9/4% بود که پس از تطبیق با سن در مردان 6/5% و در زنان 6/4% به دست آمد. شیوع آنژین صدری در افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی 3/6% و در افرادی که غلظت کلسترول نرمال داشتند 6/3% بود(05/0< p). آنژین صدری با هیپرکلسترولمی در مردان همراهی قوی داشت(0005/0< p). شیوع خام انفارکتوس میوکارد 5/2% بود که پس از تطبیق با سن در زنان 6/1% و در مردان 7/2% محاسبه شد(05/0> p). شیوع انفارکتوس میوکارد در بیمارانی که هیپرکلسترولمی داشتند 1/4% و در افراد با غلظت کلسترول طبیعی 9/0% بود (05/0< p). در تحلیل چندمتغیری، انفارکتوس میوکارد با هیپرکلسترولمی در هر دو جنس همراهی معنیدار داشت(05/0< p). همچنین انفارکتوس میوکارد در هر دو جنس با دیابت و با پرفشاری خون در مردان همراهی داشت(05/0< p).
نتیجهگیری: کاهش میانگین کلسترول در جمعیت شهری بندر بوشهر بهمنظور کاهش شیوع آنژین صدری و انفارکتوس قلبی یک ضرورت است که بدین منظور برنامهریزی در جهت اصلاح شیوه زندگی در این شهر باید در اولویت قرار گیرد.
محمود سوید، مسعود کاویانی، محمود بهگام، غلامحسین عمرانی،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده
مقدمه: در مورد شیوع اختلالات شنوایی در بیماری دیابت نتایج مطالعات قبلی متناقض و از صفر تا 93 % متغیر بوده است.
روش ها:آستانه شنوایی در 80 بیمار دیابتی با میانگین عمر 16 08/49 و دامنه سنی 16 تا 65 سال و 78 فرد غیردیابتی به وسیله شنوایی سنجی با تون خالص و شنواییسنجی کلامی بررسی شد. هیچکدام از افراد مورد مطالعه سابقه تماس با عوامل مختل کننده شنوایی نداشتند.
یافتهها: آستانه شنوایی در بیماران دیابتی به طور میانگین 8/174/5 دسی بل ضعیف تر از گروه شاهد بود و در مجموع 7/53% دیابتی ها آستانه شنوایی ضعیفتری نسبت به گروه شاهد داشتند. گروه بیماران در آزمون افتراق کلامی ضعیف تر ولی در درک کلام مشابه گروه شاهد بودند. در بیماران مسنتر آستانه شنوایی برای فرکانس های بالاتر و در افراد جوان برای فرکانس های پایین تر اختلال بیشتری نشان میداد. میزان اختلال شنوایی ارتباطی با جنسیت، مدت بیماری و وجود سابقه خانوادگی دیابت نداشت. بیماران مبتلابه رتینوپاتی، آستانه شنوایی ضعیفتری داشتند.
نتیجهگیری: اختلالات شنوایی در بیماران دیابتی شایع است.
آرش حسیننژاد، باقر لاریجانی،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده
مقدمه: تشخیص بموقع اختلال تحمل گلوکز در بارداری در پیشگیری از عوارض مادری و جنینی اهمیت دارد. هدف از این مطالعه بررسی همراهی یافتههای بالینی و آزمایشگاهی با درجات اختلال تحمل کربوهیدرات در دوران بارداری در مقایسه با افراد طبیعی است.روشها: 2416 خانم باردار به پنج درمانگاه دانشگاهی مراجعه نمودند. موارد شناخته شده دیابت قبل از بارداری از مطالعه خارج شدند. آزمون تحمل گلوکز یک ساعته 50 گرم با روش غربالگری همگانی مورد استفاده قرار گرفت. در مواردیکه نتیجه این آزمون ≥ 130 میلیگرم در دسیلیتر بود، آزمون تحمل گلوکز سه ساعته 100 گرم انجام میشد. براساس نتایج آزمونهای GCT و GTT، کلیه مراجعان به چهار گروه دیابت بارداری، IGCT، IGT و طبیعی تقسیم شدند. سابقه فامیلی و عوارض در بارداریهای قبلی از بیماران اخذ شد و معاینات کامل بالینی انجام گرفت که شامل تعیین شاخص توده بدن و فشار خون، ارزیابی افزایش وزن، پروتئینوری، گلیکوزوری، هیدرآمنیوس و ادم بودند. ادرار زیاد و پرنوشی مهمترین یافتههای مورد توجه بودند.
یافتهها: از بین 2416 خانم باردار، 114 نفر (7/4%) مبتلا به دیابت بارداری بودند. از میان این 114 نفر، 42 نفر (8/36%) چاقی، 39 نفر (2/34%) گلیکوزوری، 5 نفر (3/4%) پرهاکلامپسی و 22 نفر (2/19%) افزایش وزن غیرطبیعی داشتند. ادرار زیاد (9/14%) و پرنوشی (6/12%) مهمترین یافتهها بودند. بیماران مبتلا به دیابت بارداری در مقایسه با افراد طبیعی، گلیکوزوری، پلیهیدرآمنیوس، پروتئینوری، افزایش وزن و شاخص توده بدن بالاتری داشتند. همراهی این یافتهها در بیماران دیابت بارداری نسبت به افراد طبیعی از نظر آماری معنیدار بود. از بین بیماران دیابت بارداری 59 نفر (7/51%) هیچ یافته بالینی و آزمایشگاهی نداشتند.
نتیجهگیری: شیوع افراد بدون علامت در بیماران مبتلا به درجات اختلال تحمل کربوهیدرات نشان میدهد که غربالگری براساس یافتههای بالینی و آزمایشگاهی، بیماران زیادی را ناشناخته باقی میگذارد. علیرغم اینکه غربالگری براساس این یافتهها کارآیی لازم را ندارد، میتواند در ارزیابی سلامت دوران بارداری در این بیماران سودمند باشند.
آرش حسیننژاد، باقر لاریجانی، محمد پژوهی، حسین ادیبی، ژیلا مقبولی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه: گزارشهای متناقضی درباره اثر دیابت نوع2 و شیوه زندگی افراد دیابتی بر میزان تراکم معدنی استخوان وپوکی استخوان وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین دیابت نوع2 و تراکم استخوان و آثار شیوه زندگی در این ارتباط در خانمها در دوران قبل و بعد از یائسگی میباشد.
روشها: این مطالعه بهصورت مقطعی برروی 20 نفر دیابتی و 57 نفر غیردیابتی در دوران قبل از یائسگی و 126 نفر دیابتی و 315 نفر غیر دیابتی در دوران یائسگی انجام شد. افراد مورد مطالعه خانمهای مراجعهکننده به بخش سنجش تراکم استخوان مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند. سنجش تراکم استخوان در مناطق ستون مهرهها (مهره های دوم تا چهارم کمری) و لگن (سر استخوان ران) با روش DXA انجام شد معیارهای خروج از مطالعه ابتلا به اختلالات هورمونی و غدد درونریز، روماتولوژی یا بیماری مزمن در هر دو گروه بود. افراد دیابتی و غیردیابتی از لحاظ سن و شاخص توده بدن (BMI) در هر دو گروه قبل و بعد از یائسگی همسان شدند.
یافتهها: در مجموع 146 نفر مبتلا به دیابت و 372 نفر غیردیابتی بین سنین 40 تا 81 سال بررسی شدند. در دوران قبل از یائسگی تراکم معدنی استخوان در دو گروه دیابتی و غیردیابتی اختلاف معنیداری نداشت. در دوران بعد از یائسگی تراکم معدنی استخوان در ستون مهرههای کمری در گروه دیابتی بالاتر از گروه غیردیابتی بود. تراکم معدنی استخوان در همه گروهها با افزایش سن کاهش مییافت و با شاخص توده بدن ارتباط داشت. پس از تطبیق سن و شاخص توده بدن، اثر شیوه زندگی بر تراکم معدنی استخوان ارزیابی شد. شاغل بودن در دوران بعد از یائسگی اثر مثبتی بر میزان تراکم معدنی استخوان داشته است. مصرف لبنیات با افزایش تراکم معدنی استخوان در افراد دیابتی همراه بوده است. مصرف سیگار ارتباط معنیداری با تراکم استخوان نشان نداد.
نتیجهگیری: بهنظر نمیرسد که پوکی استخوان و کاهش تراکم استخوان از مشکلات دیابت نوع 2 باشد. در خانمهای دیابتی در سنین یائسگی مصرف لبنیات و فعالیت بدنی برای پیشگیری از پوکی استخوان توصیه می شود.
محمدحسن باستانحق، باقر لاریجانی، علیرضا خلیلی فرد، آرش حسین نژاد، رامین حشمت، نسیم خالقیان، غزال خوشهچین،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه : دیابت شایعترین علت نارسایی کلیه، نابینایی و آمپوتاسیون غیرتروماتیک است. طبق توصیه ADA(American Diabetes Association)، پیشگیری از عوارض بیماری با انجام پایش سطوح قند خون بیماران امکانپذیر است.
روشها: نوار سنجش قند خون بتاچک (Betachek) ساخت کشور استرالیا که نیازی به دستگاههای الکترونیک گلوکومتر ندارد، قادر است طیف و محدودهای از مقادیر قند خون را به بیمار نشان دهد. در این مطالعه در 100 بیمار دیابتی با سنین مختلف که بهطور داوطلبانه از درمانگاه دیابت بیمارستان دکتر شریعتی انتخاب شدند، نمونههای خون مویرگی و وریدی با این نوار مورد آزمایش قرار گرفت و سپس با روش آنزیماتیک (روش استاندارد کیت آزمایشگاهی) مقایسه گردید.
یافتهها: اختلاف میانگین قند خون مویرگی و وریدی با روش استاندارد به ترتیب mg/dl 85/21 (0001/0P<) و mg/dl 09/17 (002/0P<) بود که به میزان 13/11% در خون مویرگی و 7/8% در خون وریدی بیشتر از روش استاندارد بود. در این مطالعه براساس همخوانی پیرسون مقادیر همخوانی در خون وریدی بیشتر از خون مویرگی بود (840/0 در مقایسه با 824/0) و با روش استاندارد به طور معنیدار همخوانی داشت (0001/0P<).
نتیجهگیری: براساس این نتایج، با توجه به وجود همخوانی قابل قبول نوارهای سنجش قند خون بتاچک با روش استاندارد آزمایشگاهی، استفاده از این نوارها برای پایش سطح قند خون خانگی قابل قبول به نظر میرسد.
بهزاد شمس، مهین هاشمی پور، سیدحسین سعادت، سیدمحمدحسن امامی، زهرا عبدیزدان، اکبر حسن زاده، خسرو خطیبی، ساسان حقیقی، سیلوا هوسپیان،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه: با توجه به حضور مجموعهای از عوامل مختلف مستعدکننده، افزایش شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بیماران دیابتی محتمل به نظر میرسد. این مطالعه، با هدف بررسی شیوع عفونت فوق در کودکان دیابتی و مقایسه آن با گروه شاهد به انجام رسیده است.
روشها: در یک مطالعه مقطعی، تعداد 75 بیمار دیابتی 2ـ18 ساله و به همین تعداد کودک غیردیابتی بهعنوان گروه شاهد انتخاب و هر دو گروه از نظر سن، جنس و وضعیت اقتصادی- اجتماعی همسان گردیدند. سپس در تمامی افراد مورد مطالعه، IgG ضد هلیکوباکتر پیلوری اندازهگیری و فراوانی نسبی عفونت هلیکوباکتر پیلوری بر مبنای آزمون مذکور، مشخص گردید. در بیماران دیابتی با علائم گوارشی و سرولوژی مثبت، آندوسکوپی به منظور تأیید نهایی تشخیص و مشخص نمودن موارد نیازمند درمان انجام شد.
یافتهها: شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بیماران دیابتی، 7/22% و در گروه شاهد 3/17% بود که اختلاف موجود، از نظر آماری معنیدار نبود. از نظر متغیرهای زمینهای مانند سن، جنس، سن شروع دیابت، تعداد ویزیت طی شش ماهه اخیر، HbA1c و نیاز به انسولین روزانه، تفاوت معنیداری بین بیماران دیابتی آلوده به هلیکوباکتر پیلوری و افراد غیرآلوده، وجود نداشت. علائم گوارشی در کودکان دیابتی شایعتر از گروه شاهد بود ولی شیوع این علائم در دو گروه دیابتی آلوده و غیرآلوده، تفاوت معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: چنین به نظر میرسد که ابتلا به دیابت باعث افزایش شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری در کودکان دیابتی نشده است. با این حال، برای تعیین اثر درمان اختلال یادشده در بهبود کنترل قند خون کودکان دیابتی نوع 1، انجام مطالعات بیشتر ضرورت دارد.
محمود سوید، محمد رضا قوانینی، الهه شیردل، غلامحسین عمرانی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه: نوروپاتی از جمله عوارض شایع بیماری دیابت است. الکترونوروگرافی و معاینه بالینی ارزش بسیاری در تشخیص زودرس و نهایتاً جلوگیری از عوارض ناتوان کننده آن دارد.
روشها: 103 بیمار دیابتی با میانگین سنی 14 6/52 سال به روش تصادفی از مراجعان به درمانگاه غدد دانشگاه علوم پزشکی شیراز انتخاب شدند. 4/29% بیماران مبتلا به نوع 1و 6/70% به نوع 2 دیابت مبتلا بودند. در تمام بیماران شرح حال ، معاینه عصبی و الکترونوروگرافی شامل اندازه گیری سرعت هدایت عصبی و ارتفاع موج و زمان تأخیر دورین (distal) در سه عصب حسی و حرکتی و رفلکس H (هوفمان) بررسی شد.
یافتهها: 4/79% بیماران دارای حداقل یک یافته بالینی و الکترونوروگرافی غیرطبیعی بودند. شیوع نوروپاتی با مدت بیماری رابطه مستقیم داشت (05/0P<). شایعترین شکایت بیماران احساس مورمور و خواب رفتگی اندامها (72/0) و سوزش پاها (36%) بود. شایعترین یافته معاینه کاهش رفلکس مچ پا (92%) و کاهش حس ارتعاش در پاها (76%) بود. غیرطبیعی بودن رفلکس H (5/92%) و کاهش ارتفاع موج حسی عصب پرونئال سطحی (79%) شایعترین یافتهها در الکترونوروگرافی بودند. بین یافتههای بالینی و یافتههای الکترونوروگرافی ارتباط معنیداری وجود داشت.
نتیجهگیری: نوروپاتی در بیماران دیابتی ما شیوع بیش از حد معمول دارد. با توجه به همخوانی معاینات بالینی با نتایج الکترونوروگرافی، توجه بیشتر پزشکان به معاینه بالینی و شکایات بیماران دیابتی توصیه میشود.
باقر لاریجانی، حسین فخرزاده، زهرا کمیلیان، رامین حشمت، رضا برادر جلیلی، منصوره معادی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه: هیپرلیپیدمی از مهمترین عوامل خطر پیدایش و پیشرفت بیماریهای قلبی - عروقی در جهان محسوب میشود. تعداد مرگ و میر ناشی از این بیماری در ایران روزانه 166 نفر و سالانه تقریباً 125000 نفر میباشد. مطالعات متعدد نشان میدهد که باید راهکارهایی در جهت پیشگیری و اصلاح شیوه زندگی انجام پذیرد که این میسر نمیشود مگر با آموزش فراگیر و مداوم که تیم درمان خصوصاً پرستاران میتوانند نقش به سزایی در انجام آن داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی مقایسهای اثر آموزش از طریق برگزاری جلسات گروهی و کتابچههای آموزشی بر میزان آگاهی و عملکرد بیماران مراجعهکننده به درمانگاه لیپید است.
روشها: این بررسی از نوع مطالعات مداخلهای است که نمونههایی بهصورت تصادفی انتخاب شد و با استفاده از ابزار پرسشنامه میزان آگاهی و عملکرد قبل از آموزش و بعد از آموزش مورد سنجش قرار گرفت. تعداد نمونهها 304 نفر بودهاند که به 152 نفر کتابچه داده شد و 152 نفر دیگر دعوت به بحث گروهی شدند.
یافتهها: در گروه یک (بحث گروهی) بعد از آموزش 27% افزایش آگاهی و عملکرد مشاهده شده و در گروه دو (کتابچه) 26% افزایش مشاهده گردید که بین دو گروه تفاوت معنیداری بهدست نیامد.
نتیجهگیری: با توجه به یکسان بودن میانگین نمرات دو گروه شاید بتوان گفت که اثر هر جلسه آموزشی میتواند معادل دادن کتابچه به بیماران باشد؛ بنابراین پیشنهاد میشود که برای نتیجهگیری بهتر، این جلسات بهطور مداوم و در فواصل منظم برگزار گردد.
محمد حسین نیکنام، علی رفیعی نژاد، علی اکبر امیر زرگر، فریده خسروی، باقر لاریجانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع 1(T1 DM) بیماری خود ایمن مزمن وپیشرونده است که دراثر تخریب سلولهای بتای جزایر لانگرهانس با واسطه پاسخ های ایمنی پدید میآید. اتیولوژی دیابت نوع یک مانند دیگر بیماریهای خود ایمنی ناشناخته است و عوامل متعددی در بروزآن دخالت میکنند.هردونوع پاسخ ایمنی و هومورال و سلولی ، در پاتوژنز بیماری نقش اساسی دارند . سیتوکاین ها بهعنوان پپتیدهای ایمونومدولاتوری مسؤول بسیج سلول های ایمنی و تولید خودپادتنها توسط سلولهای اجرایی هستند. برای ارزیابی نقش پلی مرفیسم ژنهای سایتوکاینها در ایجاد حساسیت و یا مقاومت در برابر بیماری دیابت نوع 1 ،ما IFN را انتخاب کردیم و همراهی پلی مرفیسم ژن آن را با T1DM بررسی کردیم .
روشها: در این بررسی 30 بیمار مبتلا بهT1DM و 40 فرد سالم بهعنوان گروه شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند . تکنیک PCR جهت تعیین پلی مرفیسم ژن IFN بکار گرفته شد .جدا سازی DNA بر اساس روش salting out انجام گرفت. ژن IFN در موقعیت 5`UTR+5644 بررسی شد نتایج حاصل از PCR بهکمک ژل الکتروفورز ارزیابی گردید.
یافتهها: حاصل مطالعه ما نشان میدهد که بین گروه بیمار و گروه شاهد ما اختلاف معنی داری در بروز آللTT ژن IFN وجود دارد .p<0.05 و RR:0.39(0.22نتیجه گیری :در این مطالعه ما یک رابطه منفی بین ژن IFN در موقعیت UTR+5644` 5` و بیماری دیابت نوع 1 در گروه مورد بررسی یافته ایم و از این جهت میتوان تصور کرد که که بروز آلل TT در ژن IFN میتواند از بروز دیابت جلوگیری کند
احمد اسماعیل زاده، پروین میرمیران، مسعود میرحسینی، فریدون عزیزی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: هرچند که راهنماهای غذایی مصرف بالای غلات را به منظور پیشگیری از ابتلا به بیماریهای مزمن توصیه میکنند، مطالعات همهگیرشناختی انجام شده در زمینه ارتباط مصرف غلات کامل با سندرم متابولیک نادر است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ارتباط مصرف غلات کامل با سندرم متابولیک و عوامل خطرزای متابولیک صورت گرفت.
روشها: در این مطالعه مقطعی 827 فرد 74-18 ساله از افراد شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران بهطور تصادفی انتخاب شدند. دریافتهای غذایی افراد با استفاده از یک پرسشنامه نیمهکمی بسامد خوراک برای یکسال و یادآمد 24 ساعته خوراک برای دو روز ارزیابی گردید. طبقهبندی غلات به دو رده غلات کامل و تصفیه شده طبق روش Jacob انجام شد. وزن و قد طبق دستورالعملهای استاندارد اندازهگیری و شاخص توده بدن محاسبه شد. نمونه خون در حالت ناشتا از افراد گرفته شد و فشار خون با روش استاندارد اندازه گیری شد. هیپرتریگلیسریدمی، هیپرکلسترولمی، LDL بالا ، HDL پایین و سندرم متابولیک طبق معیارهای ATP III و پرفشاری خون براساس JNC VI تعریف شد. دیابت بهصورت قند خون ناشتای mg/dl 126≤ یا قند خون دو ساعته mg/dl 200≤ تعریف گردید. چارکهای غلات کامل و تصفیه شده دریافتی محاسبه شد و تحلیل آماری دادهها براساس ردهبندی افراد مورد مطالعه به چارکهای مختلف برپایه میزان دریافت غلات کامل و تصفیه شده صورت گرفت.
یافتهها: میانگین غلات کامل و تصفیه شده دریافتی در کل افراد 29±93 و 57±201 گرم در روز بود. در هر دو جنس میانگین غلات تصفیه شده دریافتی بیشتر از غلات کامل بود. میزان شیوع عوامل خطرزای متابولیک در افرادی که در چارک چهارم دریافت غلات کامل بودند کمتر از افرادی بود که در چارک اول قرار داشتند. در مورد غلات تصفیه شده شیوع همه عوامل خطرزای متابولیک، به استثنای دیابت در افرادی که در چارک چهارم بودند بیشتر از افرادی بود که در چارک اول قرار داشتند.
پس از تعدیل اثر عوامل مخدوشکننده، با افزایش دریافت غلات کامل، روند معنیداری در کاهش خطر ابتلا به هیپرتریگلیسریدمی (نسبت شانس به ترتیب در چارکها: 1، 89/0، 74/0، 61/0)، پرفشاری خون (1، 99/0، 93/0، 84/0) و سندرم متابولیک (1، 84/0، 76/0، 68/0) مشاهده شد. همچنین با افزایش دریافت غلات تصفیه شده روند معنیداری در افزایش خطر ابتلا به هیپرکلسترولمی (1، 07/1، 19/1، 23/1)، هیپرتریگلیسریدمی (1، 17/1، 49/1، 01/2)، پرفشاری خون (1، 22/1، 48/1، 69/1) و سندرم متابولیک (1، 68/1، 92/1، 25/2) مشاهده گردید.نتیجهگیری: یافتهها حاکی از ارتباط معکوس بین مصرف غلات کامل با سندرم متابولیک، پرفشاری خون و هیپرتریگلیسریدمی هستند. همچنین رابطه مثبتی بین مصرف بالای غلات تصفیه شده با عوامل خطرزای متابولیک مشاهده شد.