48 نتیجه برای حشمت
محمدحسن باستانحق، باقر لاریجانی، علیرضا خلیلی فرد، آرش حسین نژاد، رامین حشمت، نسیم خالقیان، غزال خوشهچین،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه : دیابت شایعترین علت نارسایی کلیه، نابینایی و آمپوتاسیون غیرتروماتیک است. طبق توصیه ADA(American Diabetes Association)، پیشگیری از عوارض بیماری با انجام پایش سطوح قند خون بیماران امکانپذیر است.
روشها: نوار سنجش قند خون بتاچک (Betachek) ساخت کشور استرالیا که نیازی به دستگاههای الکترونیک گلوکومتر ندارد، قادر است طیف و محدودهای از مقادیر قند خون را به بیمار نشان دهد. در این مطالعه در 100 بیمار دیابتی با سنین مختلف که بهطور داوطلبانه از درمانگاه دیابت بیمارستان دکتر شریعتی انتخاب شدند، نمونههای خون مویرگی و وریدی با این نوار مورد آزمایش قرار گرفت و سپس با روش آنزیماتیک (روش استاندارد کیت آزمایشگاهی) مقایسه گردید.
یافتهها: اختلاف میانگین قند خون مویرگی و وریدی با روش استاندارد به ترتیب mg/dl 85/21 (0001/0P<) و mg/dl 09/17 (002/0P<) بود که به میزان 13/11% در خون مویرگی و 7/8% در خون وریدی بیشتر از روش استاندارد بود. در این مطالعه براساس همخوانی پیرسون مقادیر همخوانی در خون وریدی بیشتر از خون مویرگی بود (840/0 در مقایسه با 824/0) و با روش استاندارد به طور معنیدار همخوانی داشت (0001/0P<).
نتیجهگیری: براساس این نتایج، با توجه به وجود همخوانی قابل قبول نوارهای سنجش قند خون بتاچک با روش استاندارد آزمایشگاهی، استفاده از این نوارها برای پایش سطح قند خون خانگی قابل قبول به نظر میرسد.
باقر لاریجانی، حسین فخرزاده، زهرا کمیلیان، رامین حشمت، رضا برادر جلیلی، منصوره معادی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه: هیپرلیپیدمی از مهمترین عوامل خطر پیدایش و پیشرفت بیماریهای قلبی - عروقی در جهان محسوب میشود. تعداد مرگ و میر ناشی از این بیماری در ایران روزانه 166 نفر و سالانه تقریباً 125000 نفر میباشد. مطالعات متعدد نشان میدهد که باید راهکارهایی در جهت پیشگیری و اصلاح شیوه زندگی انجام پذیرد که این میسر نمیشود مگر با آموزش فراگیر و مداوم که تیم درمان خصوصاً پرستاران میتوانند نقش به سزایی در انجام آن داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی مقایسهای اثر آموزش از طریق برگزاری جلسات گروهی و کتابچههای آموزشی بر میزان آگاهی و عملکرد بیماران مراجعهکننده به درمانگاه لیپید است.
روشها: این بررسی از نوع مطالعات مداخلهای است که نمونههایی بهصورت تصادفی انتخاب شد و با استفاده از ابزار پرسشنامه میزان آگاهی و عملکرد قبل از آموزش و بعد از آموزش مورد سنجش قرار گرفت. تعداد نمونهها 304 نفر بودهاند که به 152 نفر کتابچه داده شد و 152 نفر دیگر دعوت به بحث گروهی شدند.
یافتهها: در گروه یک (بحث گروهی) بعد از آموزش 27% افزایش آگاهی و عملکرد مشاهده شده و در گروه دو (کتابچه) 26% افزایش مشاهده گردید که بین دو گروه تفاوت معنیداری بهدست نیامد.
نتیجهگیری: با توجه به یکسان بودن میانگین نمرات دو گروه شاید بتوان گفت که اثر هر جلسه آموزشی میتواند معادل دادن کتابچه به بیماران باشد؛ بنابراین پیشنهاد میشود که برای نتیجهگیری بهتر، این جلسات بهطور مداوم و در فواصل منظم برگزار گردد.
سید پژمان مدنی، باقر لاریجانی، محمدهاشم عرفانی، رامین حشمت،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: نوروپاتی یک عارضه بسیار شایع و خطرناک دیابت است که به مرگ و میر و صرف هزینه مراقبتی بسیار زیاد منجر میگردد. تشخیص زودهنگام نوروپاتی دورین (distal neuropathy)، حسی و حرکتی قرینه اندامها با افزایش امکان مداخله درمانی مؤثر میتواند عوارض را کاهش دهد. روشها: در این مطالعه 68 بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 یا 2 پس از انجام ارزیابیهای غربالگری بریتانیا (UK) و میشیگان، از نظر متغیرهای قابل اندازهگیری عصب سورال در هر دو اندام پایینی شامل سرعت هدایت عصبی، ارتفاع موج و تأخیر زمانی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: شیوع نوروپاتی برپایه یافتههای الکتروفیزیولوژیک عصب سورال 2/63% بود. 4/54% اعصاب سورال سمت راست و 50% اعصاب سورال سمت چپ دارای متغیرهای غیرطبیعی بودند و اختلال دوطرفه همزمان در 3/35% موارد دیده شد. همخوانی معنیداری بین تغییرات الکتروفیزیولوژیک و یافتههای بالینی میشیگان موجود بود (003/0P<) اما یافتههای الکتروفیزیولوژیک با معیار UK همخوانی معنیداری نداشتند (3/0P>). شایعترین پارامتر تغییر یافته در بیماران دیابتی مورد مطالعه، ارتفاع موج سورال بود.
نتیجهگیری: ارزیابی هدایتی عصب سورال بهعنوان یکی از سادهترین و شاخصترین و حساسترین اعصاب حسی درگیر شده در نوروپاتی محیطی دیابت در تمامی بیماران دیابتی بدون توجه به علایم بیمار، برای یافتن موارد فروبالینی (subclinical) پیشنهاد میشود. در این نوع ارزیابیها برای افزایش حساسیت آزمون اندازهگیری ارتفاع امواج حسی سورال نیز مهم است.
حسین فخرزاده، عبدالحمید باقری، آناهیتا حمیدی، رسول پورابراهیم، رامین حشمت، معصومه نوری، یلدا رضائیخواه، باقر لاریجانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: چاقی از مهمترین مشکلات بهداشتی بسیاری از کشورهای جهان به شمار میرود که سبب افزایش بروز بیماریهای قلبی عروقی میشود. چاقی کودکان عوارض متعددی را هم در زمان کودکی و هم بزرگسالی ایجاد میکند. این مطالعه به منظور ارزیابی عوامل خطر ساز بیماریهای قلبی عروقی در کودکان چاق ایرانی انجام شده است.روشها: در این مطالعه توصیفی 13086 کودک 12-7 ساله با استفاده از اندازهگیری دور کمر غربالگری شدهاند. کودکانی که اندازه دور کمرشان بیشتر یا مساوی 61 سانتیمتربود به منظور ارزیابی دقیق تر انتخاب شدند. تعداد این کودکان 284 پسر و 279 دختر بود که نمایه توده بدنی آنها بیش از مقدار طبیعی بود (اضافه وزن، چاقی). در این کودکان عوامل خطرساز بیماریهای قلبی عروقی شامل کلسترول تام ، LDL، HDL، تریگلیسریدو فشار خون ارزیابی شد. علاوه بر آن میزان قند خون و انسولین ناشتا، apo-A، apo-B و لپتین نیز اندازهگیری شد.
یافتهها: تعداد7/2% از کودکان دچار افزایش وزن یا چاقی، هیچیک از عوامل خطرساز بیماریهای قلبی عروقی را نداشتند در حالیکه 6/20% کودکان حداقل یک عامل و 6/45% بیش از 3 عامل خطر از عوامل خطر قلبی عروقی را بههمراه داشتند. شیوع افزایش میزان کلسترول در جمعیت مورد مطالعه 6/42% بود. همبستگی بین نمایه توده بدنی و فشار خون سیستولی و دیاستولی وجود داشت (05/0P<، 26/0=r و 05/0P< 30/0=r) همچنین بین نمایه توده بدنی و apo-B و لپتین همبستگی قوی وجود داشتp<0.05)).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده بالاتر بودن میزان شیوع عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در کودکان چاق میباشد و بر پیشگیری و کنترل هرچه سریعتر چاقی در کودکان از همان ابتدای زمان کودکی تأکید مینماید.
حسن فلاححسینی، باقر لاریجانی، حسین فخرزاده، بیتا رجبیپور، شاهین آخوندزاده، طیبه تولیت، رامین حشمت،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: اختلالات متابولیسمی و کاهش قدرت آنتیاکسیدانی خون در بیماران دیابتی مبتلا به چربی خون بالا منجر به افزایش تولید و کاهش دفع رادیکالهای آزاد اکسیژن و از عوامل مؤثر در تشدید بسیاری از بیماریهای ثانویه میباشد. تأثیر مثبت آنتیاکسیدانها در بهبود اختلالات متابولیسمی فوق در مطالعات متعددی گزارش شده است. در این کارآزمایی بالینی تأثیر عصاره بذر گیاه دارویی ماریتیغال یا سیلیبوم ماریانوم (Silybum marianum) با خواص آنتیاکسیدانی که به سیلیمارین معروف است روی چربی خون در بیماران دیابتی مبتلا به چربی خون بالا بررسی شد. روشها: تعداد 54 بیمار دیابتی مراجعهکننده به بیمارستان شریعتی دارای کلسترول خون بین 200 الی 300 میلیگرم در دسیلیتر و قند خون 150 الی 200 میلیگرم در دسیلیتر انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه درمان با سیلیمارین(29 نفر) و دارونما(25 نفر) تقسیم شدند. بیماران هر دو گروه قبل از ورود به مطالعه و سپس بعد از 4 ماه از نظر میزان کلسترول، LDL، HDL, تریگلیسرید, قند, SGOT و SGPT خون در حالت ناشتا بررسی شدند. به بیماران گروه سیلیمارین بعد از ورود به مطالعه روزانه 3 عدد قرص 200 میلیگرمی سیلیمارین و به گروه دارونما روزی 3 عدد قرص دارونما تجویز شد.
یافتهها: نتایج طرح حاکی از آن بود که در گروه سیلیمارین میزان کلسترول, LDL , تریگلیسرید, SGOT ، SGPT و قند خون ناشتا بعد از چهار ماه در مقایسه با زمان ورود به مطالعه بطور معنیدار کاهش یافت. این تغییرات در گروه دارونما مشاهده نشد ولی میزان قند خون بطور معنیداری افزایش یافت.
نتیجهگیری: تجویز داروی گیاهی سیلیمارین به بیماران دیابتی نوع دوم مبتلا به چربی خون بالا موجب کاهش میزان کلسترول, LDL, تریگلیسرید, SGOT و SGPT و همچنین قند خون ناشتا میشود.
حسین فخرزاده، رسول پورابراهیم، فاطمه بندریان، رامین حشمت، فروزان جلیل پور، معصومه نوری، عذرا طباطبایی، فرزانه زاهدی، ایمان رحیمی، سارا قطبی،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده
بیماری های قلب و عروق شایعترین علل مرگ در ایران هستند. وجود سابقه بیماری قلبی- عروقی در والدین در ارتباط قوی با تجمع عوامل خطرساز در فرزندان دارد. تشخیص و درمان عوامل خطر ساز از هنگام کودکی به منظور کاهش میزان بروز بیماری های قلب و عروق در دوران بزرگسالی امری ضروری است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر ساز قلب و عروق در دانش آموزان مدارس راهنمایی و والدین آنها در دو گروه پر خطر و کم خطر انجام گرفته است.
روشها: مدارس راهنمایی منطقه شش تهران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. درگروه اول خانواده های پرخطر و در گروه دوم خانواده های کم خطر مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مجموع 169 دانش آموز از گروه اول و 105دانش آموز از گروه دوم همراه با خانواده هایشان در این مطالعه شرکت کردند. شاخص های تن سنجی و متابولیک در همه این افراد اندازه گیری شد.
یافتهها: میانگین محیط دور کمر و WHR در پدران گروه پر خطر به طور معنی داری بیشتر بود. میانگین مقادیر کلسترول تام وکلسترول LDL به طور معنی داری هم در والدین و هم در فرزندان گروه پر خطر بیشتر بود. میانگین مقادیر قند خون ناشتا به طور معنی داری در پدران و فرزندان گروه پر خطر بیشتر بود. مصرف سیگار در پدران خانواده های پر خطر شایع تر بود . شیوع هیپرگلیسمی، هیپرکلسترولمی تام و هیپرکلسترولمی LDL در والدین و فرزندان در خانواده های در معرض خطر بیشتر بود. شیوع اضافه وزن و چاقی در پدران و فرزندان خانوادههای پرخطر بیشتر بود.
نتیجهگیری: عوامل خطر ساز قلب و عروق در خانواده های در معرض خطر شایع تر است. غربالگری خانوادههای پر خطر از دوران کودکی برای پیشگیری از پیشرفت آترواسکلروز و کاستن از وقوع حوادث قلب و عروق در هنگام بزرگسالی یک اقدام ضروری است. برای این منظور می توان از دانش آموزان برای انتقال پیام های مربوط به سلامت و ترغیب خانواده ها به شرکت در برنامه غربالگری استفاده نمود.
حسین فخرزاده، پانته آ ابراهیم پور، رسول پورابراهیم، رامین حشمت، باقر لاریجانی،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده
هموسیستیین به عنوان یکی از عوامل خطرزای جدید بیماری های قلبی-عروقی و سندرم متابولیک مطرح شده است . با توجه به شیوع و بار اقتصادی بالای این بیماری ها در کشور ما، بررسی وضعیت توزیع این عامل خطرزا اهمیت ویژهای دارد.
روشها: این مطالعه در ساکنین 25 تا 64 ساله پایگاه تحقیقات جمعیتی دانشگاه علوم پزشکی تهران (منطقه 17 تهران )و بر اساس طرح MONICA سازمان بهداشت جهانی انجام شده است. تشخیص سندرم متابولیک براساس معیارهای ATP III صورت گرفت. سطوح هموسیستیین بالاتر از 15 میکرو مول در لیتر ,, فولات پایین تر از 11 نانو مول در لیتر و ویتامین 12B کمتر از 185 پیکو مول در لیتر غیر طبیعی در نظر گرفته شد.
یافته ها: در کل جمعیت 5/54% به افزایش سطوح هموسیستیین، 2/98% دارای مقادیر پائین اسید فولیک و 27% دارای مقادیر پایین ویتامین 12B دچار بودند. هموسیستیین در مردان سطح بالاتری داشت. تفاوت سطوح میانگین هیچ یک از این سه عامل در مبتلایان و غیر مبتلایان به سندرم متابولیک معنی دار نبوده است. از بین این سه عامل فقط تفاوت شیوع اختلال هموسیستیین بین زنان مبتلا و غیر مبتلا به سندرم متابولیک) 010/0 (p= معنی دار است.
نتیجه گیری: مطابق این تحقیق ، شیوع هموسیستیین بالا و کمبود اسید فولیک و ویتامین12B در جامعه ما بالاست. ارتباط خاصی نیز بین اختلال این عوامل و ابتلا به سندرم متابولیک دیده نشد. البته با توجه به نتایج متناقض مطالعات مختلف موجود در این زمینه و مرگ ومیر بالای ناشی از بیماری های قلب وعروق در کشور ما، نیاز به تحقیقات بیشتری در این رابطه وجود دارد.
مهناز لنکرانی، ندا ولیزاده، رامین حشمت، علیرضا شفایی، محمدرضا امینی، معصومه نوری، اشرف آلیاسین، باقر لاریجانی،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده
سندرم تخمدان ﭘﻠﻲکیستیک ((PCOS شایعترین ﺁندوکرینوﭘﺎتی در زنان و شایعترین علت نازایی ناشی از عدم تخمک ﮔذاری می باشد. زنان مبتلا به این بیماری به غیر از علایم شایعی ماننداختلالات قاعدﮔﻰ، هیرسوتیسم و نازایی در معرض عوارض جدی شامل افزایش خطر سرطان ﺁندومتر و ﭘﺴﺘﺎن، دیسﻟﻴﭙﻴدمی، ﻫﻴﭙﺮتانسیون وبیماریهای قلبی وعروقی ودیابت می باشند.باتوجه به اهمیت عوارض درازمدت این بیماری، در این مطالعه برﺁن شدیم که وضعیت دموﮔﺮافیک،بالینی واختلالات متابولیک را با تأکید بر ﭘﺮوفایل ﭼﺮبی، قند خون ناشتا و هورمونها در زنان مبتلا به این سندرم نشان دهیم.
روشها:درطی یک مطالعه مورد- شاهد، جمعیت بیماران مبتلابه PCOS ازبین زنان مراجعه کننده به درماﻧﮕﺎه فوق تخصصی غدد یا درماﻧﮕﺎه تخصصی زنان که در طیف سنی 15-40سال بودند انتخاب شدند.به ازای هربیمار، یک نفر ﺯن سالم انتخاب گردید .تشخیص PCOS طبق تعریفNIH درسال1990و برﭘﺎیه علایم بالینی اختلالات تخمک گذاری بصورت آمنوره ,اﻟﻴﮕومنوره ویا نازایی وعلایم آزماﻳﺸﮕﺎهی یا بالینی ﻫﻴﭙﺮآندروﮊنیسم,نظیرهیرسوتیسم یا آکنه و رد علل دﻳﮕﺮداده شد. در کلیه بیماران وﮔﺮوه شاهدشرح حال مناسب تهیه ومعاینه بالینی صورت ﮔﺮفت.فشارخون، قد، وزن، دورکمر، دورباسن، شدت هیرسوتیسم، آکنه و دﻳﮕﺮنشانه ها تعیین وثبت ﮔﺮدید.بعداز12-14ساعت ناشتابودن نمونه خون برای آزمایشهای FBS، تریﮔﻠﻴﺴﻴﺮید، کلسترول، LDL ، HDL و آزمایشهای هورمونی نظیر ﭘﺮولاکتین، 17-هیدروکسی ﭘﺮوﮊسترون ,تستوسترون تام،DHEA-S وTSH ارسال شد. تشخیص دیس ﻟﻴﭙﻴﺪمی برﭘﺎﻳﻪدستورالعملNCEPصورت ﮔﺮفت. جهت بررسی آماری از آزمونهای T test وMann_whitneyU برای متغیرهای کمی و از آزمونهای Fisher Exact و Chi-squareبرای متغیرهای کیفی استفاده شد.
یافتهها:سن بیماران از15تا36سال(26/5±75/23)وسنﮔﺮوه شاهداز19تا 40سال(40/5± 49/24) بود.میاﻧﮕﻴﻦشاخص توده بدن (BMI)در بیماران32/5±93/24 کیلوﮔﺮم برمتر مربع ودرﮔﺮوه شاهد56/2±56/21بود. میاﻧﮕﻴﻦ فشارخون دیاستولیک درﮔﺮوه بیماران بطورمعنیداری بیشتر از ﮔﺮوه شاهد بود. شایعترین تظاهر بیماری، هیرسوتیسم(7/72%) وپس ازآن الیگومنوره (1/69%) بود.میانگین سطح سرمی تری گلیسیریددرگروه بیماران بطورمعنیداری بیشتر از گروه شاهد بود ولی از نظر میانگین سطحFBS ، LDL، Chol.وHDL تفاوت آماری معنیداری بین دوگروه وجود نداشت. شیوع تریگلیسیرید بالا(≥200mg/dl)،کلسترول بالا(≥200mg/dl )، LDL بالا (≥130mg/dl) در بیماران بطور معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود ولی از نظر HDL <35 بین دو گروه تفاوت معنیداری یافت نشد. درگروه بیماران چاق، شیوع تریگلیسیرید و کلسترول بالا بهطور معنیداری بیشتر از مبتلایان غیر چاق بود درحالیکه درموردLDL وHDL غیرطبیعی این تفاوت معنیداری نبود. از نظر شیوع اختلال گلوکز ناشتا، بین گروه بیماران و گروه شاهد تفاوت آماری معنیداری یافت نشد. میانگین سطح سرمی تستوسترون تام درگروه بیماران بهطور معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود. از نظر مقادیر DHEA-S، 17هیدروکسی پروژسترون ،پرولاکتین و TSHاختلاف بین دو گروه معنی دار نبود.
نتیجهگیری: شیوع چاقی ودیس لیپیدمی در مبتلایان به PCOSبیشتر از زنان سالم میباشد. همچنین مبتلایان چاق نسبت به افراد غیرچاق بیشتر در معرض خطر دیسلیپیدمی هستند؛ لذا رفتار درمانی برای چاقی یک جزءاصلی راهبرد درمانی میباشد. لازمست که خطرات پیدایش دیابت ،دیس لیپیدمی وفشارخون به بیماران گوشزدشده و در بیماران ﭼﺎﻕ در رابطه با اهمیت تغییرشیوه زندگی، رژیم غذایی و ورزش با بیماران صحبت شودودرصورت لزوم درمان دارویی اختصاصی برای هرکدام ازحالات فوق شروع شود. دراین مطالعه قند پلاسمای ناشتا در دو گروه تفاوت قابل ملاحظه ای نداشت وممکنست با روش آزمون تحمل گلوکزخوراکی بهتر بتوان اختلالات تحمل گلوکز را در زنان مبتلا به PCOS نشان داد. جهت غرباﻟﮕﺮی ازنظردیس ﻟﻴﭙﻴﺪمی نیزاندازه ﮔﻴﺮیﭘﺮوفایل ﻟﻴﭙﻴﺪ در وضعیت ناشتا درکلیه بیماران اندیکاسیون دارد.
آناهیتا حمیدی، عبدالحمید باقری، حسین فخرزاده، رامین حشمت، علیرضا معیری، محمد جعفر محمودی، رسول پور ابراهیم، عذرا طباطبایی، باقر لاریجانی،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده
لپتین هورمونی مشتق از بافت چربی بوده که در پاتوژنز چاقی نقش عمدهای ایفا میکند. هیپرانسولینمی و مقاومت به انسولین از جمله عوارض چاقی میباشند. هیپرانسولینمی یکی از عواملی است که بهنظر میرسد سطح هورمون لپتین را تحت تأثیر خود قرار میدهد. مطالعات اندکی به بررسی ارتباط بین لپتین و مقاومت به انسولین در چاقی کودکان و نوجوانان پرداختهاند. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی این ارتباط در کودکان چاق ایرانی بود.
روشها: تعداد 13089 دانشآموز مدارس ابتدایی 12 - 7 ساله بررسی شدند. کودکان بر اساس منحنی های رشد به دو گروه دارای افزایش وزن و طبیعی طبقهبندی شدند. از این تعداد 498 کودک برای ارزیابی بیشتر انتخاب شدند که 347 نفر در مطالعه شرکت کردند. قند خون ناشتا، انسولین و لپتین اندازهگیری شد و نمایه HOMA - IR و نسبت گلوکز به انسولین ناشتا (FGIR) به طریق ریاضی محاسبه و سپس بین دو گروه مقایسه شد.
یافتهها: بین دو گروه چاق و غیرچاق از نظر میزان لپتین تفاوت معنیداری وجود داشت (1/8 58/11 در برابر 2/5 1/8 05/0 P<). قبل از تطبیق با نمایه توده بدنی، بین لپتین سرم و انسولین ناشتا، نمایه HOMA و FGIR رابطه معنیداری وجود داشت (05/0 P< 07/0 = r و 01/0 P< 1/0 = r 05/0 P< 1/0 = r) که بعد از تطبیق با نمایه توده بدنی، رابطه معنیداری یافت نشد.
نتیجهگیری: رابطه بین لپتین و مقاوت به انسولین ضعیف بوده و بعد از کنترل برای نمایه توده بدنی رابطه از میان رفت. بهنظر میرسد که عوامل دیگری از جمله نمایه توده بدنی و مقدار چربی کلی بدن در این رابطه تأثیرگذار هستند. انجام مطالعات بیشتر در این زمینه پیشنهاد میشود.
میترا نیافر، فاطمه اصفهانیان، علیرضا استقامتی، رامین حشمت، مهدی هدایتی، معصومه کرمی، مهرشاد عباسی، منوچهر نخجوانی،
دوره 4، شماره 4 - ( 3-1384 )
چکیده
سطح استرس اکسیداتیو در بیماران دیابتی بالا است و اکسیداسیون LDL-C ورود و تجمع آن در ماکروفاژها را تسهیل می نماید که شاید از علل افزایش آترواسکلروز و بیماریهای قلبی عروقی در این بیماران باشد. از طرف دیگر ترکیبات اکسید شده LDL-C خاصیت ایمونوژنیک داشته و باعث تولید آنتی بادی می شوند. البته اثر این آنتی بادیها در مهار یا تحریک روند آترواسکلروز بهخوبی معلوم نیست. مطالعه حاضر سطح LDL-C اکسید شده و آنتی بادی ضد آن را در بیماران دیابتی و افراد سالم مقایسه می نماید.
روشها: جمعیت مورد مطالعه81 بیمار دیابتی نوع دو 40 تا 65 ساله غیر سیگاری بودند که تحت درمان با داروهای پایین آورنده چربی خون و فشار خون نبوده و سابقه بیماری قلبی- عروقی و کلیوی نداشتند. به عنوان گروه شاهد 69 فرد سالم انتخاب شده و از نظر جنس و نمایه توده بدن با گروه مورد هماهنگ شدند. پس از اخذ رضایت برای ورود به مطالعه ، اطلاعات دموگرافیک و آنتروپومتریک افراد مورد مطالعه ثبت گردید. در نمونه خون ناشتا قند، کلسترول تام، HDL ، تریگلیسرید ، نیتروژن اوره ،اسید اوریک، الکترولیتها، هموگلوبین گلیکوزیله(HbA1c)، LDL اکسید شده و آنتی بادی ضد آن اندازه گیری شده و میزان LDL ، نسبت LDL اکسید شده به خود LDL و نمایه توده بدن محاسبه گردید.
یافتهها: در دو گروه شاهد و بیمار، میزان LDL اکسید شده با LDL-C و کلسترول تام متناسب بود. سطح LDL اکسید شده و نسبت LDL اکسید شده به LDL در گروه شاهد بیش از بیماران دیابتی بود. در بیماران دیابتی آنتی بادی ضد LDL اکسیدشده با آن ارتباط معنی دار داشت. سطح LDL اکسید شده با سن و میزان کنترل قند خون ارتباط نداشت.
نتیجهگیری: سطح LDL اکسید شده در بیماران دیابتی کمتر از افراد سالم و متناسب با آنتی بادی ضد آن است. طبق مطالعات موجود بهنظر می آید نوع و شدت اکسیداسیون در بیماران دیابتی بهگونهای است که برداشت آن توسط ماکروفاژ و سایر سلولها را تسهیل و در نتیجه سطح خونی آن را کاهش می دهد.
حسین فخرزاده، پانتهآ ابراهیم پور، رسول پورابراهیم، رامین حشمت، معصومه نوری، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی،
دوره 4، شماره 4 - ( 3-1384 )
چکیده
هموسیستیین یکی از عوامل خطرزای نسبتا" جدید مطرح در بیماری های قلبی- عروقی است. می دانیم که اغلب عوامل خطرزای بیماری های قلبی- عروقی و دیابت مشابه میباشند. با توجه به شیوع بالای دیابت در کشور ما و مشخص نبودن تأثیر این عامل در بیماری دیابت، بر آن شدیم تا مطالعه ای در این زمینه انجام دهیم.
روشها: این مطالعه در ساکنین 64-25 ساله منطقه 17 شهری تهران و طبق پروتکل MONICA سازمان جهانی بهداشت (WHO) انجام شد. هوموسیستیین بالاتر از 15 میکرومول در لیتر، غیرطبیعی در نظر گرفته شد. طبق معیار انجمن دیابت امریکا (2004 ADA) ، گلوکز ناشتای سرم 100 تا 125 میلی گرم در دسی لیتر به عنوان عدم تحمل گلوکز مساوی یا بیشتر از 126 به عنوان دیابت در نظر گرفته شد.
یافتهها: 5/54% کل جمعیت دچار افزایش هموسیستیین بودند. شیوع عدم تحمل گلوکز 5/3% و شیوع دیابت 1/10% بود. شیوع عدم تحمل گلوکز و دیابت در واجدین هموسیستیین طبیعی و غیر طبیعی تفاوت معنی داری نداشت (365/0 = p). این تفاوت در هیچیک از دو جنس نیز معنی دار نبوده است؛ ولی میانگین گلوکز در مبتلایان به اختلال هموسیستیین به طور معنی داری پایین تر بود (003/0 =p).
نتیجهگیری: در مجموع یافته ها حاکی از ارتباط معکوس سطح گلوکز خون با سطح هوموسیستیین سرم بوده است. از آنجاییکه در مورد اثر هموسیستیین به عنوان یک عامل مؤثر در ابتلا به دیابت همچنان اختلاف نظر وجود دارد؛ نیاز به تحقیقات بیشتری جهت مشخص شدن نقش واقعی هموسیستیین در این بیماری وجود دارد.
عذرا طباطبایی ملاذی، رامین حشمت، سیداخوان حجازی مقدم، اقبال طاهری، صدیقه سهیلی خواه، فرزانه درویش زاده، باقر لاریجانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 5-1384 )
چکیده
دیابت، بیماری مزمن وناتوانکننده ای است که 90% مبتلایان به آن از نوع دو هستند و متفورمین دارویی پرمصرف در کنترل قند خون در این دسته بیماران به شمار میرود. این دارو در بیماران چاقی که مشکلاتی نظیر نارسایی کلیه یا کبد نداشته باشند، به عنوان داروی خط اول درمان مطرح است. انواع متفاوتی از این دارو در دنیا وجود دارد. ما طی یک کارآزمایی بالینی دو فرم ژنریک وغیرژنریک متفورمین(ساخت شرکتهای دارویی آریا و مرک) را در بیماران نوع دو دیابت از نظر میزان کنترل قند خون و لیپیدها و نیز عوارض دارویی شایع و غیرشایع مورد بررسی قرار دادیم.
روشها: مطالعه به روش کارآزمایی بالینی دوسو کور و تصادفی شده با 60 بیمار دیابتی نوع دو(غیر باردار و تحت درمان با گلیبنکلامید) جهت مقایسه تاثیر متفورمین 500 میلی گرمی تولید داخل(آریا) با تولید خارج(مرک فرانسه) به صورت درمان ترکیبی با گلیبنکلامید و بمدت 12 هفته انجام گردید.بیماران از نظر متغیرهای قندخون ناشتا و دو ساعت بعدصبحانه،HbA1C، لیپیدهای سرم،آنزیم های کبدی، وزن، نمایه توده بدنی وعوارض دارویی شایع و غیر شایع بررسی شدند.
یافتهها: هر دو نوع متفورمین،اثرات درمانی یکسانی درکنترل قندخون،لیپیدهای سرم ووزن داشته وازنظرمیزان تاثیراختلاف آماری قابل ملاحظه ای با هم نداشتند.عارضه دارویی شایع در هردو نوع متفورمین،نفخ شکم(33%) بود.اختلاف آماری قابل ملاحظه ای بین این دو دارو در بررسی عوارض دارویی شایع وغیرشایع مشاهده نشد.رضایتمندی بیماران ازمصرف متفورمین در هر دو گروه در 70% موارد خوب توصیف شد.
نتیجهگیری: بنظر میرسد با توجه به اثربخشی درمانی مطلوب متفورمین تولید داخل، بروز عوارض دارویی کم و مشابه متفورمین تولید خارج، قیمت بسیار پایین تولید وعرضه آن، متفورمین تولید داخل کشور جایگزین مناسبی باشد.
حسین فخرزاده، مریم قدسی، آناهیتا حمیدی، علیرضا معیری، رامین حشمت، رسول پور براهیم، معصومه نوری، باقر لاریجانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 5-1384 )
چکیده
وجود همبستگی بین نمایه توده بدنی و افزایش فشار خون در افراد چاق اثبات شده است. از طرف دیگر به نظر می رسد که لپتین، هورمون نو یافته بافت چربی، دارای نقش مهمی در پاتوژنز چاقی باشد.در این مطالعه رابطه بین لپتین ،چاقی و افزایش فشار خون در نمونه ای از کودکان چاق ایرانی بررسی شد.
روشها: در این مطالعه تمامی کودکان 12-7 ساله دبستانهای منطقه 6 تهران جهت چاقی غربالگری شدند. از تمامی کودکانی که دور کمر آنها بالاتر از صدک 90 سن و جنسشان بود جهت شرکت در مطالعه دعوت به عمل آمد. شاخص های آنتروپومتریک 563 دانش آموز وارد شده در مطالعه اندازه گیری شد و نمونه خون ناشتا جهت اندازه گیری لپتین به عمل آمد.برای ارزیابی ارتباط بین عوامل مختلف با چاقی، آنالیز رگرسیون خطی چند متغیره به عمل آمد.
یافتهها: میانگین هندسی سطح سرمی لپتین در این جامعه 18/2±65/8 نانوگرم بر میلی لیتر بود. سطوح سرمی لپتین در دختران بیشتر از پسران بود (009/0P=). همبستگی معنیداری بین نمایه توده بدنی با سطوح سرمی لپتین ،سن کودک، فشار خون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک وجود داشت. در آنالیز رگرسیون چند متغیره پس از تطبیق برای متغیر های دیگر، فشار خون سیستولیک و فشار خون دیاستولیک همبستگی خود را با لپتین از دست دادند
نتیجهگیری: در کودکان چاق ایرانی نمایه توده بدنی با سطوح سرمی لپتین رابطه دارد. ارتباط مستقیم و قوی بین چاقی و سطوح سرمی لپتین، این فرضیه را که هورمون لپتین در پاتوژنز چاقی دارای نقش است ،تقویت می کند. به نظر نمی رسد که لپتین به صورت واسطهای اصلی بین چاقی و فشار خون عمل کند. هرچند که مقادیر زیاد آن به صورت عامل خطر برای افزایش فشار خون عمل کند.
حسین فخرزاده، سارا قطبی، رامین حشمت، رسول پور ابراهیم، معصومه نوری، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1384 )
چکیده
هوموسیستیین، یک عامل خطرزای مستقل بیماریهای قلب و عروق است. بنابراین، تعیین عوامل موثر بر آن در بررسی نقش پاتولوژیک و کاهش مقادیر آن، اهمیت ویژه ای دارد. هدف از مطالعه حاضر، تعیین عوامل موثر بر غلظت هوموسیستیین است.
روشها: این بررسی با انجام یک مطالعه مقطعی در قالب "مطالعه هوموسیستیین تهران"، بر روی 1214 فرد سالم 64-25 ساله، به منظور تعیین مقادیر هوموسیستیین، فولات، ویتامین 12B، تری گلیسرید، کلسترولHDL-C, LDL-C, FBS, BMI,، فشارخون و کشیدن سیگار با مراجعه به منازل و تکمیل پرسشنامه، مصاحبه، معاینه وخونگیری از نمونه ها ترتیب یافته است.
یافتهها: 1191 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند که 416 نفر(9/34%) مرد و 775 نفر(1/65%) زن بودند. شیوع هیپرهوموسیستیینمی در مردان و زنان به طور معنی داری اختلاف داشته (6/96% در مقابل 4/83%، 0001/0P<)، با افزایش سن افزایش می یافت. فولات و ویتامین 12 B با هوموسیستیین رابطه معکوس داشتند و با تطبیق بیشتر، هوموسیستیین رابطه منفی معنی دار با سطحLDL-C و ابتلا به دیابت داشته؛ با سن، جنس مذکر، سیگار کشیدن و نمایه توده بدنی، رابطه مثبت معنی داری نشان داد. هرچند ارتباط میان سطح هوموسیستیین و فشار خون مشاهده شد، اما این ارتباط پس از تطبیق برای سن، جنس، نمایه توده بدنی و کشیدن سیگار، تنها در زنان و تنها در مورد فشار خون سیستولی معنادار باقی ماند.
نتیجهگیری: ما دریافتیم که مصرف اسید فولیک و کشیدن سیگار، عمده ترین عواملی هستند که بر روی توزیع پلاسمایی هوموسیستیین تاثیر میگذارند. فواید بالقوه بهبود وضعیت تغذیه و افزایش دریافت مغذی ها به همراه توقف مصرف سیگار به عنوان عوامل موثر پیشگیری در بیماران در معرض خطر بالای ابتلا به بیماریهای قلبی- عروقی مد نظر قرار گیرند.
جواد حیدری، سید محمد اکرمی، رامین حشمت، پروین امیری، حسین فخرزاده، محمد پژوهی،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
uncoupling protein (UCP2)عضوی از خانواده پروتیینهای حامل پروتون از غشای میتوکندری میباشد. UCP2 از ژنهای مطرح در زمینه چاقی و دیابت نوع دو است. پلی مورفیسم GA، در ناحیه پروموتور این ژن بررسی شده است.
روشها: تعداد 75 نفر داوطلب 64-25 ساله که چاق نبوده و دیابت نداشتند، طی یک مطالعه مقطعی و مبتنی بر جمعیت منطقه 17 تهران بصورت تصادفی انتخاب شدند و از نمونه های خون کامل آنها، استخراج DNA صورت گرفت؛ سپس از طریق PCR و RFLP وضعیت پلی مورفیسم و میزان آلل های A وG جمعیت مورد مطالعه مشخص شد. ارتباط بین این ژنوتیپ و متغیرهای بالینی و بیوشیمیایی نظیر BMI و کلسترول و تری گلیسرید بررسی گردید. نتایج حاصله به لحاظ وضعیت همخوانی با استفاده از آزمون هتروژنیتی با نتایج سایر مطالعات از جمعیتهای کشورهای دیگر مقایسه شد.
یافتهها: شیوع آلل های ناحیه پروموتور ژن UCP2 در جمعیت سالم تهران 4/9% AA ، 6/54% GA و 36% GG به دست آمد.
نتیجه گیری: در افراد سالم داشتن آلل G بهنفع افزایشHDL میباشد (02/0 (P= . از سوی دیگر در این مطالعه اختلاف معنی داری بین شیوع آللهای پروموتور ژن UCP2 در جمعیت ایرانی با نتایج مطالعات انجام شده در کشورهای ایتالیا، اتریش، دانمارک و آلمان وجود نداشت. اما اختلاف معنی داری با جمعیت سالم ژاپنی گزارش شده در دو مطالعه مختلف بدست آمد که می تواند نشانه قرابت ژنتیکی بیشتر ایرانیها با قفقازیهای اروپایی باشد.
محمد جعفر محمودی، حوریه ثقفی، حسین فخرزاده، رامین حشمت، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی، ،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
اختلالات چربی خون یکی از عوامل خطرساز اصلی بیماری های قلب و عروق است. این بررسی با هدف تعیین میزان شیوع اختلالات چربی خون در وابستگان درجه اول شامل برادران، خواهران، فرزندان پسر و فرزندان دختر بیماران مبتلا به بیماری زودرس عروق کرونری انجام شده است.
روشها: در یک مطالعه مقطعی بر روی 232 نفر از وابستگان درجه اول، بیماران مبتلا به بیماری زودرس عروق کرونری، شیوع اختلالات کلسترول تام، LDL، HDL، TG، ApoB100،ApoA1 وLP(a) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در 7/29% وابستگان درجه اول کلسترول تام بیشتر از 200، 3/10%، LDL بالای 160، 9/12%، HDL کمتر از 40، 8/32%، TGبیشتر از 200، 2/14%، ApoB100بیشتر از 130، 7/1%، ApoA1 کمتر از 90 و 47%، LP(a) بیشتر از 30 بدست آمد. میانگین مقادیر TG در مردان نسبت به زنان به طور معنیداری بالاتر و سطوح HDL و ApoA1 پایین تر بود. شیوع کلی دیس لیپوپروتئینمی در وابستگان 6/59% ارزیابی شد.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای اختلالات چربی خون در وابستگان بیماران مبتلا به بیماری زودرس عروق کرونری اقدام در جهت تعیین و تعدیل این عامل خطر اصلی بیماری های عروق کرونری به منظور پیشگیری اولیه در ایشان، توصیه میشود.
عذرا طباطبایی ملاذی، مامک شریعت، رامین حشمت، فرشته مجلسی، معصومه علی محمدیان، عبدالفتاح صراف نژاد، نسیبه خالق نژاد، باقر لاریجانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: دیابت بیماری مزمنی است که هر ارگانی از بدن را متأثر میسازد. یکی از مشکلات این بیماری واژینیت مقاوم به درمان می باشد که با عواملی نظیر وضعیت کنترل قندخون، زمینه آلرژی و آتوپی مرتبط است. از جمله پاتوژنهای شایع این عارضه کاندیدا آلبیکنس است. اکثر پزشکان به صرف وجود علایم بالینی واژینیت(بدون بررسی آزمایشگاهی) اقدام به درمان می کنند.
روشها: این مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی و مقطعی با همکاری 160 بیمار زن دیابتی (و غیرباردار) در کلینیک دیابت بیمارستان دکتر شریعتی طی سالهای 1384-1381 انجام شد. برای بیماران سنجش قند خون ناشتا و 2 ساعت پس از صبحانه، هموگلوبینA1C و کشت ترشحات واژن انجام شد. آزمون آماری مورد استفاده در این طرح Fisher's Exact Test بود.
یافتهها: در این مطالعه، 71% بیماران واژینیت بالینی(قارچی یا باکتریال) و 5/12% کل بیماران واژینیت کاندیدایی داشتند. در بررسی میکروسکوپی واژینیت کاندیدایی، 3/1% موارد کاندیدا ( در 7/16% کل افراد مورد مطالعه) مشاهده گردید. شیوع واژینیت بالینی کاندیدا همراه با کشت مثبت کاندیدا 6/2 % بود. با احتساب 2/6% که تنها کشت مثبت کاندیدا داشتند (در افراد مبتلا به واژینیت بالینی ولی بدون علایم واژینیت کاندیدایی ) ، شیوع کلی واژینیت کاندیدایی بر اساس کشت مثبت کاندیدا در ترشحات واژن، 8/8% محاسبه شد. بین میانگین قند خون ناشتا و کشت عفونی واژن، اختلاف آماری قابل ملاحظه بود. کشت مثبت کاندیدای واژن با سن، وضعیت کنترل قند خون ، سابقه آلرژی، وضعیت بهداشت ناحیه تناسلی، شغل، تحصیلات، نوع دیابت، نحوه درمان و یا مدت ابتلا به دیابت رابطه ای نداشت.
نتیجهگیری: پیشنهاد میشود درافراد دیابتی با علایم واژینیت، بهویژه واژینیت کاندیدایی(حتی با وجود شواهد میکروسکپی)، کشت ترشحات واژن انجام شود.
عسل عطایی جعفری، سعید حسینی، رامین حشمت، محمد پرویز، سرمه رئیس زاده، مهدی یوسفی، محمد پژوهی،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: خطر بیماریهای قلبی عروقی در دیابت بالاست، بنابراین دستیابی به سطوح مناسب چربی های خون در این بیماران، از اهمیت خاصی برخوردار است. تغذیه و از جمله مصرف آنتوسیانین ها، نقش مهمی در کاهش خطر بیماریهای قلبی و فشار خون دارد. در این مطالعه، اثر مصرف کنسانتره آب آلبالو به عنوان یک منبع غنی از آنتوسیانینها، بر سطح چربیها و فشار خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مورد بررسی قرار گرفت.
روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، 16 زن دیابتی نوع 2 با قند خون ناشتای ≥ 110 mg/dl و LDL-C≥ 100 mg/dl مورد بررسی قرار گرفتند و 40 g/day کنسانتره آب آلبالو به مدت 6 هفته مصرف کردند. وزن، چربی های خون و سطح فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در شروع و پایان مطالعه اندازه گیری شد. همچنین مصرف غذای 2 روز نیز توسط بیماران به ثبت رسید. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها، از آزمون ویلکاکسون استفاده شد.
یافتهها: میانگین (±SD) سن، وزن، کلسترول تام، LDL-C و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در ابتدای مطالعه به ترتیب 8/8±6/53 سال، 9/14±8/72 کیلوگرم، 0/27±9/213 mg/dl، 7/14±4/118mg/dl، 7/15±1/129 mmHg و1/8±7/81 mmHg بود. در پایان مطالعه مقادیر وزن، کلسترول تام، LDL-C و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بطور معنیداری کاهش یافتند (05/0>P). تغییرات مشاهده شده در سطح HDL-C و تری گلیسیرید سرم از نظر آماری معنی دار نبود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که مصرف آب آلبالو، به بهبود عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 کمک میکند.
حسن میرزایی، تقی گل محمدی، سید محمد اکرمی، محمود دوستی، منوچهر نخجوانی، رامین حشمت، پروین امیری،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
مقدمه :Peroxisome Proliferators Activated Receptor -γ2 (2γPPAR-) عضوی از خانواده بزرگ گیرندههای هستهای میباشد که تمایز آدیپوسیتها، متابولیسم لیپید و حساسیت به انسولین را تنظیم میکند. هدف مطالعه بررسی ارتباط پلی مورفیسم Pro12Ala ژن 2γPPAR- در افراد ایرانی مبتلا به چاقی می باشد.
روشها: تعداد ٧٨ نفر داوطلب مبتلا به چاقی با kg/m2۳۰BMI> و mg/dl126FBS< به همراه ٧٨ فرد سالم با kg/m230 BMI< و mg/dl126FBS< که مبتلا به چاقی و دیابت نوع 2 نبودند، طی یک مطالعه مورد شاهدی انتخاب شدند و از نمونههای خون کامل آنها، استخراج DNA صورت گرفت. ژن 2γPPAR- با روش PCR تکثیر و سپس چند شکلی مربوطه با روش RFLP (Restriction fragment lengths polymorphism) بررسی گردید. نسبت شانس با آزمونهای یک و چند متغیره جهت بررسی ارتباط چند شکلی ژن 2γPPAR- با چاقی محاسبه شد.
یافتهها: فراوانی آلل G در گروه کنترل 9/8 و فراوانی آلل G در گروه چاق 7/16 و فراوانی آللC درگروه کنترل 1/91 و در گروه چاق 3/83 بود. در گروه چاق بین میزان قند خون ناشتا و BMI با ژنوتیپ ها ارتباط معنی داری وجود داشت. افراد ناقل آلل G، قند خون ناشتای کمتر و BMI بالاتری داشتند. مقایسه فراوانی ژنوتیپهای 2γ PPAR-در گروه چاق با گروه کنترل با استفاده از آزمونX2 انجام گردید و مشاهده گردید که بین چاقی با پلی مورفیسم Pro12Ala ژن 2γ-PPAR ارتباط معنیداری وجود داشت (۰۲۵/۰ P=و۰۱ /۵X2=).
نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که پلی مورفیس K
نتیجهگیری:Pro12Ala ژن 2γ-PPAR با چاقی رابطه دارد و داشتن آلل G ( آلانین ) با افزایش BMI و کاهش قند خون ناشتا مرتبط است.
حسین فخرزاده، آزاده سادات خضری، علی رفائی، رسول پورابراهیم، محمد جعفر محمودی، رامین حشمت، فاطمه بندریان،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
مقـدمه: با گسترش الگوی زندگی شهری، شاهد افزایش روزافزون شیوع عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در کشور هستیم. لذا غربالگری این عوامل خطرساز از اولویت های ساختار بهداشتی کشور است. هدف از این مطالعه بررسی ارزش روش غربالگری به کمک سابقه خانوادگی بوده است.
روشها: 10 مدرسه راهنمایی واقع در منطقه 6 شهرداری تهران به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس پرسشنامه ای جهت بررسی سابقه خانوادگی بیماریهای قلبی عروقی در میان دانش آموزان توزیع گردید که به کمک والدینشان آن را تکمیل کردند. پس از جدا کردن خانواده های با یا بدون سابقه خانوادگی، آنها به صورت جداگانه جهت بررسی بیشتر به بیمارستان شریعتی دعوت شدند. برای آنالیز اطلاعات از نرم افزار SPSS ویرایش 10 و تستهای آماری T-test , Chi-Square و تستهای توصیفی استفاده شد.
یافتهها: بر اساس پرسشنامه اولیه، حدود 40% خانواده ها سابقه خانوادگی مثبت داشتند. از میان خانواده های با سابقه فامیلی مثبت (پر خطر)، 72% و از گروه شاهد (گروه کم خطر)، 34% به درمانگاه مراجعه نمودند. میانگین کلسترول تام (TC) و LDL-C در خانواده های پر خطر بطور معنی داری بالاتر بود. میانگین قند خون ناشتا در پدران و فرزندان خانواده های پر خطر نیز بالاتر بود )05/0(P <. فراوانی افراد با کلسترول تام بالای mg/dl200 و قند خون ناشتای بالای mg/dl100 در خانواده های پر خطر بیشتر بود. فراوانی افراد با LDL-C بالای mg/dl130 نیز در پدران و فرزندان خانوادههای پر خطر بالاتر بود. میانگین سن، فشار خون، BMI، TG و HDL-C در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.
نتیجهگیری: میزان مشارکت و فراوانی عوامل خطر قلبی عروقی در خانواده های با سابقه خانوادگی مثبت بطور معنی داری بیشتر است. لذا یافته های این مطالعه، استفاده از سابقه خانوادگی را جهت غربالگری تایید می نماید.