11 نتیجه برای حقیقی
مسعود امینی، مهرداد حسینپور، گشتاسب ستاری، ساسان حقیقی،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده
مقدمه: هرچند آزمون تحمل گلوکز خوراکی به عنوان استاندارد طلایی جهت تشخیص دیابت و اختلال تحمل گلوکز شناخته میشود، انجام آن مشکل است و از نظر زمانی وقتگیر میباشد. با توجه به مزیتهای فراوان هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c)، در این تحقیق تلاش شده است تا ارزش استفاده از این معیار جهت غربالگری و تشخیص دیابت و اختلال تحمل گلوکز مورد بررسی قرار گیرد.
روشها: در یک مطالعه مقطعی، 497 فرد ارجاعشده جهت انجام آزمون تحمل گلوکز خوراکی، همزمان از جهت میزان HbA1c مورد بررسی قرار گرفتند. پس از تعیین موارد دیابتی، اختلال تحمل گلوکز (IGT) و نرمال (بر مبنای معیار سازمان جهانی سلامت) حساسیت و ویژگی نقاط قطع برابر با میانگین HbA1c (در افراد نرمال) بهعلاوه یک، دو، سه و چهار انحراف معیار جهت تشخیص موارد دیابتی، IGT و مجموع دو گروه یادشده بررسی و منحنیهای ROC ترسیم گردید. جهت سنجش اختلاف سطح HbA1c در گروههای مختلف از آزمون t غیرزوج و آنالیز واریانس استفاده گردید. در تمامی موارد 05/0 P< معنیدار تلقی شد.
یافتهها: میانگین HbA1c در گروههای بیماران دیابتی، IGT، مجموع دو گروه یاد شده و افراد نرمال به ترتیب برابر با 5/1±2/9، 8/0±9/7، 3/1±4/8 و 7/0±8/6 درصد بود که اختلافات مشاهده شده بین تمامی گروهها با مقادیر
000/0= p معنیدار بود. پس از بررسی نتایج و منحنیهای ROC مشخص گردید که نقطه قطع 5/7 (میانگین + یک انحراف معیار) در مجموع از مناسب ترین حساسیت (53/97 برای شناسایی بیماران دیابتی، 37/66برای شناسایی موارد IGT و 22/80 برای شناساییمجموع دو گروه یادشده) و ویژگی (8/73 برای شناسایی بیماران دیابتی، 44/69 برای شناسایی موارد IGT و66/86 برای شناساییمجموع دو گروه یادشده) برخوردار میباشد.
نتیجهگیری: سطح هموگلوبین A1c برابر با 5/7 درصد، میتواند معیاری حساس با ویژگی مناسب جهت غربالگری به ویژه در رابطه با مجموع بیماران دیابتی + IGT و بیماران دیابتی (به تنهایی) محسوب گردد. لذا پیشنهاد میشود با انجام تحقیقات مشابه در سطح کشوری، ارزش این روش برای غربالگری موارد دیابت و IGT مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
بهزاد شمس، مهین هاشمی پور، سیدحسین سعادت، سیدمحمدحسن امامی، زهرا عبدیزدان، اکبر حسن زاده، خسرو خطیبی، ساسان حقیقی، سیلوا هوسپیان،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه: با توجه به حضور مجموعهای از عوامل مختلف مستعدکننده، افزایش شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بیماران دیابتی محتمل به نظر میرسد. این مطالعه، با هدف بررسی شیوع عفونت فوق در کودکان دیابتی و مقایسه آن با گروه شاهد به انجام رسیده است.
روشها: در یک مطالعه مقطعی، تعداد 75 بیمار دیابتی 2ـ18 ساله و به همین تعداد کودک غیردیابتی بهعنوان گروه شاهد انتخاب و هر دو گروه از نظر سن، جنس و وضعیت اقتصادی- اجتماعی همسان گردیدند. سپس در تمامی افراد مورد مطالعه، IgG ضد هلیکوباکتر پیلوری اندازهگیری و فراوانی نسبی عفونت هلیکوباکتر پیلوری بر مبنای آزمون مذکور، مشخص گردید. در بیماران دیابتی با علائم گوارشی و سرولوژی مثبت، آندوسکوپی به منظور تأیید نهایی تشخیص و مشخص نمودن موارد نیازمند درمان انجام شد.
یافتهها: شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری در بیماران دیابتی، 7/22% و در گروه شاهد 3/17% بود که اختلاف موجود، از نظر آماری معنیدار نبود. از نظر متغیرهای زمینهای مانند سن، جنس، سن شروع دیابت، تعداد ویزیت طی شش ماهه اخیر، HbA1c و نیاز به انسولین روزانه، تفاوت معنیداری بین بیماران دیابتی آلوده به هلیکوباکتر پیلوری و افراد غیرآلوده، وجود نداشت. علائم گوارشی در کودکان دیابتی شایعتر از گروه شاهد بود ولی شیوع این علائم در دو گروه دیابتی آلوده و غیرآلوده، تفاوت معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: چنین به نظر میرسد که ابتلا به دیابت باعث افزایش شیوع عفونت هلیکوباکتر پیلوری در کودکان دیابتی نشده است. با این حال، برای تعیین اثر درمان اختلال یادشده در بهبود کنترل قند خون کودکان دیابتی نوع 1، انجام مطالعات بیشتر ضرورت دارد.
اعظمالسادات طباطبایی، نگار حری، محبوبه فرمانی، ساسان حقیقی، بدرالملوک فرقانی، مسعود امینی،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده
یبوست شایعترین علامت گوارشی در دیابت است. اریترومایسین آگونیست هورمون گوارشی موتیلین میباشد که میتواند اثرات این هورمون را در تحریک حرکات روده و ترشح انسولین تقلید نماید.در این مطالعه تلاش گردیده که با توجه به خواص اریترومایسین، اثرات آن در بهبودی علایم یبوست و کنترل بهتر قند خون مورد بررسی قرار گرفته و با متوکلوپرامید مقایسه گردد.
روشها: در یک کارآزمایی بالینی 3 ماهه بر روی بیماران دیابتی نوع 2 مبتلا به یبوست، 24 بیمارتحت درمان با اریترومایسین (400 میلیگرم قبل از خواب) و 15 بیمارتحت درمان با متوکلوپرامید (mg10 میلیگرم سه بار در روز قبل از غذا ) قرار گرفتند. آزمایشهای قند خون ناشتا و دو ساعت بعد در شروع طرح و هریک ماه یکبار، تا سه ماه و HbA1c در شروع و پایان مطالعه اندازهگیری و مقایسه گردیدند. شدت یبوست براساس تعداد دفعات اجابت مزاج در هفته، در هر ماه از بیماران سؤال شد و فرمهای مربوطه جهت بررسی بهبود وضعیت یبوست تکمیل گردید.
یافتهها: در گروه تحت درمان با اریترومایسین قند خون دو ساعت بعد از غذا کاهش پیدا نمود (از0/47±7/99 به 3/46±0/174 و 01/0=P ). یبوست در هر دو گروه بهبودی چشمگیری داشت (0=P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که در بیماران دیابتی تیپ 2 مبتلا به یبوست، مصرف اریترومایسین به میزان 400 میلی گرم قبل از خواب نه تنها سبب بهبودی در یبوست میشود بلکه کنترل بهتر قند خون را نیز به همراه دارد.
نگار حری، محبوبه فرمانی، ساسان حقیقی، گشتاسب ستاری، زهرا پورنقشبند، مسعود امینی،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
در مبتلایان به سندرم تخمدان پلی کیستیک(PCOS) احتمال وجود دیابت نوع 2 و بیماریهای قلبی ـ عروقی بیشتر است. با توجه به شیوع بالاتر PCOS در بیماران دیابتی نوع 2 و اولویت استفاده از داروهای حساسکننده به انسولین در حضور این اختلال، شناسایی PCOS در بیماران دیابتی ضروری به نظر میرسد. این مطالعه با هدف بررسی میزان شیوع PCOS در بیماران دیابتی نوع 2 به انجام رسیده است.
روشها : 157 زن مبتلا به دیابت نوع 2 در سنین باروری از نظر معیارهای تشخیص PCOS بالینی، تأیید شده در ,1990 National Institute of Child Health and Human Development Conference of PCOS بررسی و به دو گروه مبتلا و غیرمبتلا تقسیم شدند. در دو گروه پرسشنامه وضعیت بارداری تکمیل شد. دور کمر، فشار خون، وزن و قد اندازهگیری و آزمایشهای بیوشیمیایی در دو گروه و آزمایشهای هورمونی در گروه PCOS انجام شد.
یافتهها : شیوع PCOS در این جامعه بالا و حدود (4/13ـ5/4 : 95% CI) 3/8% بود. در گروه PCOS، دیابت به وضوح در سنین پایینتر آغاز شده و BMI و دور کمر به طور معنیداری بیشتر بود، کلسترول تام، HDL، LDL ،HbA1c، تریگلیسرید و فشار خون در دو گروه تفاوتی نداشت.
نتیجهگیری : PCOS در جامعه دیابتی شیوع بالایی دارد. در بیماران دیابتی مبتلا به PCOS، احتمال دارد که مقاومت به انسولین بیشتر از گروه غیرمبتلا باشد بنابراین در این بیماران تکیه بیشتر بر کاهش مقاومت به انسولین میتواند در کنترل دقیقتر بیماری قند و بهبود وضعیت بیمار کمک کننده باشد.
فرشته کلانتری، سیلوا هوسپیان، ساسان حقیقی، مسعود امینی،
دوره 6، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی شیوع عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در بیماران دیابتی نوع 1مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان می باشد.
روشها : در این مطالعه مقطعی، شیوع عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی شامل دیس لیپیدمی، مصرف سیگار و پرفشاری خون در افراد دیابتی نوع یک 30ـ15 ساله مورد بررسی قرار گرفت. موارد mg/dl 170> کلسترول ، mg/dl 100 LDL< ، mg/dl 35> HDL ، mg/dl 150< TG، فشار خون سیستولیک کمتر از 120 و دیاستولیک کمتر از 80 میلیمتر جیوه به عنوان حد مطلوب کنترل محسوب شدند.
یافته ها : در 219 بیمار دیابتی نوع 1 ( میانگین سنی 3/10 5/22 سال ، زن/مرد=120/99)، میانگین کلسترول و HDL کلسترول در زنان(9/34176،1/344/46) بالاتر از مردان بود(4/329/162،1/105/41) (05/0P<). در کل جمعیت مورد مطالعه شیوع مصرف سیگار(15 نفر ) 9/6%، هیپرکلسترولمی(104نفر) 4/47%، 100 HDL (50نفر) 8/22%، هیپرتری گلیسریدمی(40نفر) 3/18% و پرفشاری خون (17نفر( 7/7% بود. در بررسی عوامل خطر به تفکیک جنس شیوع mg/dl35HDL< در مردان وmg/dl 170> کلسترول در زنان بیشتر بود (05/0P<).
نتیجه گیری : نظر به شیوع نسبتاً بالای عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در جمعیت دیابتی نوع 1 اصفهان و نیز تعدیل پذیر بودن این فاکتورها، تلاش در جهت آموزش کنترل مطلوب دیابت، افزایش فعالیت بدنی و پیگیری مستمر این عوامل خطر در بیماران دیابتی نوع 1 ضروری به نظر میرسد.
راحیل رستمی، آرزو حقیقیان رودسری، بنفشه گلستان، فریده طاهباز،
دوره 9، شماره 0 - ( ويژه نامه عوامل خطرسازديابت و بيماريهاي قلبي- عروقي 1389 )
چکیده
مقدمه: مداخلههای تغذیهای، یکی از روشهای مهم برای کاهش چربیهای خون میباشند. در این مطالعه، اثر مصرف آب مرکبات بر فراسنجهای لیپیدی خون افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی خفیف تا متوسط مورد بررسی قرار گرفت.
روشها: در این کارآزمایی بالینی متقاطع، 2 مرد و 18 زن 60-45 سال با کلسترول سرم mg/dl300-200 شرکت کردندکه بطور تصادفی به دو گروه AوB، رژیم گام 1 کلسترول و یا رژیم گام 1 کلسترول همراه با دریافت روزانه 250 میلیلیتر آب مرکبات (مخلوط آب پرتقال و آب گریپ فروت به نسبت مساوی) تقسیم شدند. 6 هفته بعد از رعایت رژیمها، دوره استراحت به مدت 2 هفته برقرار شد و سپس گروهها با هم جا به جا شدند و مطالعه 6 هفته دیگر ادامه یافت. در شروع و پایان هر مرحله از مطالعه اندازهگیریهای تنسنجی، یادآمد غذایی 24 ساعته، فشارخون و چربیهای خون انجام گرفت.
یافتهها: مقادیر نمایه توده بدن، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، سطوح LDL-C , HDL-C , TG و نسبت TC/HDL-C تحت تاثیر نوع مداخله قرار نگرفتند. در حالی که تحت تاثیر نوع مداخله در سطح کلسترول تام (TC) سرم کاهش معنیدار (024/0P =) و در نسبت HDL-C/LDL-C افزایش معنیداری دیده شد ( 04/0P =).
نتیجهگیری: رژیم غذایی گام 1 به اضافه آب مرکبات، موجب کاهش کلسترول تام و افزایش نسبت HDL-C/LDL-C در افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی شد، لذا میتواند به عنوان مداخلهای مؤثر در بیماران مبتلا به این اختلال در نظر گرفته شود.
راحیل رستمی، آرزو حقیقیان رودسری، بنفشه گلستان، فریده طاهباز،
دوره 10، شماره 1 - ( 10-1389 )
چکیده
مقدمه: مداخلههای تغذیهای، یکی از روشهای مهم برای کاهش چربیهای خون میباشند. در این مطالعه، اثر مصرف آب مرکبات بر فراسنجهای لیپیدی خون افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی خفیف تا متوسط مورد بررسی قرار گرفت.
روشها: در این کارآزمایی بالینی متقاطع، 2 مرد و 18 زن 60-45 سال با کلسترول سرم mg/dl300-200 شرکت کردندکه بطور تصادفی به دو گروه AوB، رژیم گام 1 کلسترول و یا رژیم گام 1 کلسترول همراه با دریافت روزانه 250 میلیلیتر آب مرکبات (مخلوط آب پرتقال و آب گریپ فروت به نسبت مساوی) تقسیم شدند. 6 هفته بعد از رعایت رژیمها، دوره استراحت به مدت 2 هفته برقرار شد و سپس گروهها با هم جا به جا شدند و مطالعه 6 هفته دیگر ادامه یافت. در شروع و پایان هر مرحله از مطالعه اندازهگیریهای تنسنجی، یادآمد غذایی 24 ساعته، فشارخون و چربیهای خون انجام گرفت.
یافتهها: مقادیر نمایه توده بدن، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، سطوح LDL-C , HDL-C , TG و نسبت TC/HDL-C تحت تاثیر نوع مداخله قرار نگرفتند. در حالی که تحت تاثیر نوع مداخله در سطح کلسترول تام (TC) سرم کاهش معنیدار (024/0P =) و در نسبت HDL-C/LDL-C افزایش معنیداری دیده شد ( 04/0P =).
نتیجهگیری: رژیم غذایی گام 1 به اضافه آب مرکبات، موجب کاهش کلسترول تام و افزایش نسبت HDL-C/LDL-C در افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی شد، لذا میتواند به عنوان مداخلهای مؤثر در بیماران مبتلا به این اختلال در نظر گرفته شود.
بهزاد فروتن، سحر ملزمی، حسین هراتی پور، شهرام ملزمی، ناهید بلبل حقیقی، فاطمه سادات علم الهدی، امیر حسین آشنایی، سید رضا موسوی، محمد رضا جعفری، محسن چوپانی مقدم،
دوره 13، شماره 5 - ( 4-1393 )
چکیده
مقدمه: یافتن داروهای موثر در التیام زخم دیابتی مد نظر پژوهشگران است. هدف از این تحقیق بررسی اثرات التیام بخش پالماتین در بهبود زخمهای پوستی موشهای سالم و دیابتی میباشد.
روشها: در این مطالعه 16 سر موش نر نژاد ویستار به 4 گروه (کنترل منفی، کنترل مثبت، تجربی یک، تجربی دو) تقسیم گردیدند. در گروههای مورد آزمایش، زخمی به مساحت 4 سانتیمتر مربع در سمت چپ ستون فقرات ایجاد گردید و روند ترمیم زخم به صورت ماکروسکوپی بررسی شد.
یافتهها: زخم گروههای دیابتی شده با استرپتوزوسین، در مقایسه با گروه سالم ترمیم دیرتری نشان داد و التیام زخم در گروههای تجربی تیمار شده با پالماتین نسبت به گروه کنترل از سرعت بیشتری برخوردار بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که پالماتین موجب تسریع ترمیم زخمهای پوستی نمونههای سالم و دیابتی میشود.
مهدی زارعی، محمدرضا حامدی نیا، امیرحسین حقیقی، رها نورافشار، سارا امینی،
دوره 16، شماره 1 - ( 10-1395 )
چکیده
مقدمه: هدف مطالعهی حاضر بررسی تأثیر سه برنامهی تمرینات هوازی- مقاومتی با شدتهای مختلف بر کنترل متابولیک و سطوح ویسفاتین در مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: 43 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بهصورت تصادفی در 4 گروه (سه گروه تمرینات ترکیبی 1، 2 ،3 و گروه کنترل) تقسیم شدند. گروههای تمرینی بهمدت 12 هفته، 3 جلسه در هفته تمرینات ترکیبی هوازی- مقاومتی را با شدتهای مشخص (گروه 1: مقاومتی60-50% یک تکرار بیشینه- هوازی 80-70 % ضربان قلب بیشینه، گروه 2: مقاومتی70-60% یک تکرار بیشینه- هوازی70-60% ضربان قلب بیشینه و گروه 3: مقاومتی80-70% یک تکرار بیشینه- هوازی 60-50% ضربان قلب بیشینه) اجرا کردند. فرآیند خونگیری بهمنظور تعیین سطوح ویسفاتین، انسولین، گلوکز ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله قبل و پس از 12 هفته، اجرا شد.
یافتهها: پس از 12 هفته تمرین سطوح ویسفاتین و مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله در هرسه گروه تمرینی و گلوکز ناشتا در گروه 2 تمرینات ترکیبی نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری کاهش یافت (05/0>P). در هر سه گروه تمرینی حداکثر اکسیژن مصرفی بهطور معناداری افزایش یافت (05/0>P). تفاوت معنیداری در وزن، نمایهی تودهی بدنی، درصد چربی، سطوح انسولین و مقاومت به انسولین بین گروهها مشاهده نشد.
نتیجهگیری: 12 هفته تمرینات ترکیبی با شدتهای اجرا شده بهواسطهی کاهش سطوح ویسفاتین و هموگلوبین گلیکوزیله و بهبود توان هوازی میتواند در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مفید باشد. علاوه بر فواید فوق، تمرینات ترکیبی با شدت70-60 % یکتکراربیشینه، 70-60 % ضربان قلب بیشینه بهواسطهی کاهش گلوکز ناشتا میتواند مزیتهای مثبت بیشتری را نصیب این بیماران نماید.
رویا عسکری، امیر حسین حقیقی، ندا بدری،
دوره 17، شماره 4 - ( 2-1397 )
چکیده
مقدمه: افزایش قند خون، با کاهش دفاع ضداکسایشی بدن، همراه است. هدف تحقیق حاضر مقایسهی اثر تمرینات مقاومتیـ هوازی با و بدون مصرف زنجبیل بر برخی از شاخصهای اکسایشی و ضداکسایشی در زنان چاق دیابتی نوع دو بود.
روشها: 24 زن دیابتی نوع دو با میانگین سنی 36/4±47/49 سال، نمایهی تودهی بدن 16/3±31 کیلوگرم/ مترمربع، قد 04/0±56/1 متر بهصورت نمونه در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه 12نفره تجربی و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه 12 هفته، 3 جلسه در هفته، تمرینات مقاومتی را با شدت 85-75 درصد یک تکرار بیشینه در 8 ایستگاه، و پس از 5 دقیقه استراحت، تمرینات تناوبی هوازی را با شدت 85-75 درصد ضربان قلب بیشینه، انجام دادند. یک گروه روزانه کپسولهای 800 میلیگرمی پودر ریزوم زنجبیل و گروه دوم کپسولهای حاوی آرد گندم را مصرف کردند. 24 ساعت قبل و بعد از دورهی تمرینی، مالون دی آلدئید (MDA) ظرفیت تام آنتیاکسیدانی (TAC) آنزیم سوپراکسید دیسمیوتاز (SOD)مقدار گلوتایتون (GSH)، هموگلوبین گلیکوزیله (HbAlc)، گلوکز و انسولین و ترکیب بدنی سنجیده شد.
یافتهها: 12 هفته تمرین ترکیبی همراه و بدون مصرف زنجبیل سبب کاهش معنادار هموگلوبین گلیکوزیله، انسولین، مقاومت انسولینی، درصد چربی و افزایش معنادار TACو گلوتایتون نسبت به حالت پایه شد (05/≥0P)، در حالی که بر مقادیر SOD و MDA تأثیر معناداری بر جای نگذاشت.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد انجام تمرینات ترکیبی با و بدون مصرف زنجبیل سبب بهبود شرایط آنتیاکسیدانی و برخی از شاخصهای ترکیب بدنی در زنان چاقدیابتی نوع دو باشد.
سمانه راه نورد، نسرین الهی، داریوش رخ افروز، مجمد حسین حقیقی زاده، مهرنوش ذاکرکیش،
دوره 18، شماره 2 - ( 11-1397 )
چکیده
مقدمه: مهمترین عامل زمینه ساز مرگ و میر بیماران دیابتی عدم انجام خودمراقبتی است. روشهای آموزشی مختلفی جهت بهبود خودمراقبتی استفاده میشود. این مطالعه با هدف مقایسهی تأثیر آموزش گروهی و مبتنی بر موبایل بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
روشها: در کارآزمایی بالینی 90 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی انتخاب و با توجه به برخی ویژگیهای فردی به سه گره همگن آموزش گروهی، آموزش مبتنی بر موبایل و کنترل تقسیم شدند. درگروه آموزش گروهی هشت جلسه آموزش و در آموزش مبتنی بر موبایل نرمافزار آموزشی بر روی گوشی بیماران نصب گردید. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامهی نیازسنجی خودمراقبتی (اصغریان)، و پرسشنامهی دموگرافیک در بیماران دیابتی نوع دو بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 22 و آزمونهای آماری واریانس یک طرفه و تی زوجی در سطح معنیداری 05/0 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: آموزش گروهی و آموزش مبتنی بر موبایل نسبت به آموزش روتین اثربخشی معناداری داشت (001/0=P). آموزش خودمراقبتی به جز در حیطهی مراقبت از پا که تأثیر آموزش مبتنی بر موبایل بیشتر از آموزش گروهی بوده است، در سایر موارد اختلاف معنی داری نداشتند. در مقایسهی نمره خود مراقبتی در سه گروه اختلاف معنیدار آماری دیده شد.
نتیجهگیری: هرچند در یافتهها اثربخشی آموزش گروهی و مبتنی بر موبایل مشاهده شد. امّا استفاده از برنامههای آموزشی مبتنی بر موبایل بهدلیل دسترسی آسان، فقدان محدودیت زمانی و مکانی توصیه میشود.