جستجو در مقالات منتشر شده


61 نتیجه برای راد

شهین یاراحمدی، باقر لاریجانی، محمدحسن باستان‎حق، محمد پژوهی، فرزانه زاهدی، رضا برادرجلیلی، محمدرضا امینی، کاظم زنده‏ دل،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده

مقدمه: مطالعات مربوط به آثارمتابولیک روزه‏داری اسلامی در بیماران دچار دیابت نوع 2 نتایج همسانی نداشته‏اند.
روشها: پنجاه و هفت داوطلب دچار بیماری دیابت نوع 2 قبل از ماه رمضان و در روزهای 14 و 28 این ماه تحت ارزیابی‏های تن‏سنجی
(anthropometric) و بیوشیمیایی قرار گرفتند. نشانگرهای بیوشیمیایی با استفاده از روشهای آزمایشگاهی استاندارد اندازه‏گیری شدند. اندازه‏ گیریهای تن‏سنجی براساس معیارهای سازمان جهانی سلامت (WHO) انجام گردید. برای تحلیل آماری از روش آنالیز واریانس برای اندازه‏گیریهای تکرارشونده و آنالیز واریانس دوسویه فریدمن با بهره‏گیری از نرم‏افزار SPSS v6 استفاده شد.
یافته‎ها: میزان دریافت روزانه کلسترول در همه بیماران افزایش یافت (03/0
p<). در خانمها شاخص توده بدن (BMI) افزایش یافت (03/0p<) اما در آقایان BMI و نسبت دور کمر به باسن هر دو کاهش نشان داد (01/0p<) . در طول مطالعه میزان فشار خون و غلظت‏های گلوکز ناشتا و فروکتوزآمین سرم تغییر نکرد. غلظت انسولین پلاسما
(05/0p<) و پپتید C (01/0p<) و مقاومت به انسولین (01/0p<) تنها در بیماران مذکر کاهش یافت. طی مطالعه، غلظتهای کلسترول تام و LDL در همه بیماران بطور معنی‏داری افزایش پیدا کرد.
نتیجه‏ گیری: در صورت آموزش تغذیه و تنظیم درست داروهای ضد دیابت خوراکی، روزه‏داری اسلامی متابولیسم کربوهیدرات‏ها یا حساسیت بافتها به انسولین را در بیماران دیابت نوع 2 تغییر نمی‏دهد. به‎دلیل تغییرات ایجاد شده در رژیم غذایی و پاسخ بیوشیمیایی به بی‏غذایی (starvation)، وضعیت لیپیدهای خون به‎طور نامطلوبی تغییر می‏کند. اخصهای تن‎سنجی در مردان برخلاف زنان بهبود یافت که این ممکن است ناشی از کاهش فعالیت بدنی در خانمها باشد.


حسین فخرزاده، پیمان فریدنیا، مهرزاد بحتویی، مصطفی محقق، رسول پور ابراهیم، رضا برادر جلیلی، علیرضا وثیق، معصومه نوری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: به منظور ارزیابی وضعیت لیپیدهای سرم و ارتباط آن با دیابت و سایر عوامل خطرزای قلبی- عروقی در کارکنان مرد صنعت نفت جزیره خارک، طی یک مطالعه مقطعی پارامترهای تن‎سنجی (anthropometric) و متابولیک 1255 نفر از این کارگران مشخص گردید.
روشها: در این مطالعه مقطعی 1437 نفر از کارکنان مرد شرکت پایانه‎های صادراتی نفت خام و کارخانه پتروشیمی جزیره خارک از دهم شهریور 79 لغایت دهم خرداد 80 مورد بررسی از لحاظ معیارهای متابولیک و آنتروپومتریک قرار گرفتند.
یافتهها: شیوع افزایش غلظت کلسترول تام
(mg/dl 200)، تری گلیسرید ( mg/dl 200) و لیپوپروتئین کم چگال (LDL) (mg/dl130) به ترتیب 7/32%، 5/39% و 5/18% و شیوع کمبود غلظت کلسترول با لیپوپروتئین پر چگال (HDL) (mg/dl40<) نیز 1/13% بود. افزایش شاخص توده بدن (Body mass index) kg/m2) 25) در 3/61% کارگران مشاهده شد. چاقی احشایی با معیار افزایش محیط دور کمر بیش از 100 سانتیمتر در 4/32% افراد مشاهده شد. بین افزایش کلسترول و افزایش تری‎گلیسرید با افزایش شاخص توده بدن رابطه مستقیم و معنی‏دار وجود داشت (به ترتیب 001/0=p و 0001/0=p). همچنین بین افزایش کلسترول و افزایش تری‎گلیسرید با افزایش محیط دور کمر رابطه مستقیم وجود داشت, که در مورد افزایش کلسترول این رابطه معنی دار بود (به ترتیب 02/0=p و 06/0=p). افزایش کلسترول کم‎چگال نیز با افزایش محیط دور کمر رابطه مستقیم و معنی‏دار داشت (04/0=P).اختلالات متابولیسم گلوکز در 6/10% کارگران مشاهده شد. دیابت با افزایش کلسترول و کاهش کلسترول با لیپوپروتئین پرچگال رابطه مستقیم و معنی‏دار داشت (به ترتیب 04/0=p و 05/0p<). 4/42% کارکنان سیگار مصرف می‌کردند و 4/57% افراد نیز کم‎تحرک بودند. با افزایش تحرک بدنی روند روبه کاهشی در غلظت قند و کلسترول خون مشاهده شد (به ترتیب 1/0=p و 08/0=p). شیوع اضافه وزن، چاقی احشایی، افزایش فشار خون دیاستولی، دیابت و مصرف سیگار در کارگران یقه آبی بیشتر بود ولی اختلافی بین دو گروه یقه آبی و یقه سفید از لحاظ وضعیت لیپیدهای سرم و میزان فعالیت بدنی وجود نداشت
نتیجه‎گیری: شیوع زیاد دیس
‎لیپیدمی و سایر عوامل خطرزای قلبی- عروقی در کارکنان صنعت نفت جزیره خارک لزوم هدفمند شدن اقدامات پیشگیرانه قلبی- عروقی در کارکنان صنعت نفت را مورد تاکید قرار می‏دهد.


ابراهیم جوادی، شهین یار احمدی، باقر لاریجانی، سعدالله محمدی، علی‎رضا شفایی، رضا برادر جلیلی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: در بیماران دیابتی نوع 2 معمولاً تری‎گلیسرید افزایش، HDL کاهش و LDL نرمال می‎باشد. این تغییرات خطر بیماریهای عروق کرونر قلب را افزایش می‎دهد. یافته‎های جدید LDL با ذرات کوچک و متراکم را بعنوان یک عامل مهم خطرزا برای بیماریهای عروق کرونر مطرح می‎کند.
روشها: تعداد 298 بیمار دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه غدد بیمارستان شریعتی تهران تحت ارزیابی‎های تن‎سنجی (anthropometric) و بیوشیمیایی قرار گرفتند. اندازه‎گیریهای تن‎سنجی براساس معیارهای سازمان جهانی سلامت (WHO) انجام گردید. نشانگرهای بیوشیمیایی (LDL size, ApoB100, ApoA1, HDL, LDL, Choles, TG) با استفاده از روشهای آزمایشگاهی استاندارد اندازه‎گیری شدند. برای تحلیل آماری داده‎ها از آزمونهای آنالیز واریانس یک سویه و نرم‎افزار SPSS v6 استفاده گردید.
یافته‎ها: بیماران عموماً مسن (2/13  55 سال) با سابقه طولانی ابتلا به دیابت (1/65/9 سال) و در گروه متوسط تا چاق بودند. در مجموع 2/73% بیماران دچار انواع هیپرلیپیدمی بودند. از این تعداد 7/20% فقط هیپرتری‎گلیسریدمی و 21% هیپرکلسترولمی و 5/31% هیپرلیپیدمی مخلوط (هیپرتری‎گلیسریدمی + هیپرکلسترولمی) داشتند. در این افراد میانگین غلظت ApoA1 کمتر از حد طبیعی و غلظت ApoB100 بیشتر از حد طبیعی و الگوی ذرات LDL عموماً کوچک و متراکم بود.
نتیجه‎گیری: براساس نتایج بدست آمده، مطالعات حاضر نشان می‎دهد که ذرات LDL در بیماران دیابتی مورد مطالعه اعم از زن یا مرد علاوه بر تغییرات کمی، بیشتر دچار تغییرات کیفی هستند به گونه‎ای که حدود 5/35% بیماران دارای ذرات کوچکتر و متراکم‎تر LDL هستند. که به نظر می‎رسد شیوع بالای دیس‎لیپیدمی و داشتن ذرات کوچک و متراکم LDL (الگوی B) عامل مهم خطرزایی برای آترواسکلروز در این بیماران می‎باشد.


باقر لاریجانی، مژگان سنجری، فرزانه زاهدی، رضا برادر جلیلی، محمدرضا امینی، ایمان رحیمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: اختلاف نظرهایی در باره اثر روزه داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت سرمی گلوکز ناشتا (بدون تغییر، افزایش خفیف، کاهش خفیف) وجود دارد. این مطالعه به‎منظور تعیین اثر روزه‎داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت گلوکز سرمی ناشتا در بالغین سالم انجام می‎شود.
روشها: مطالعه از نوع نیمه‎تجربی (قبل و بعد) بر روی 115 داوطلب سالم (67 مرد و 48 زن) که حداقل 25 روز در ماه روزه‏دار بوده‏اند صورت پذیرفت. نمونه‏ گیری از خون یک هفته پیش از شروع ماه رمضان در ساعت 7 صبح (پس از 8 ساعت ناشتایی)، روز 14 و 28 ماه رمضان (یک ساعت پیش از غروب آفتاب) انجام شد. مدت زمان روزه‏داری
5/05/11 ساعت بود. سنجش گلوکز پلاسما توسط روش آنزیمی بوده و تحلیل آماری داده‏ها توسط paired t-test وآنالیز واریانس با کمک نرم‏افزار SPSS نسخه 10.0 به‎عمل آمد.
یافته‎ها: غلظت سرمی گلوکز ناشتا از mg/dl0/94/88 به mg/dl3/154/75 در روز 14 و به mg/dl7/79/62
(001/0p<) در پایان ماه رمضان کاهش یافت. تغییرات غلظت هم در مردان (mg/dl8/85/87 به mg/dl4/68/60) (001/0p<) و هم در زنان (mg/dl3/97/89 به mg/dl4/87/65) (001/0p<) مشاهده شد. کاهش کالری دریافتی نیز در تمام افراد مشاهده گردید (001/0p<) و تغییرات آن رابطه مستقیمی با کاهش گلوکز در تمام جمعیت مورد مطالعه داشت (01/0p<).
نتیجه‎گیری: غلظت سرمی گلوکز ناشتا به‎دنبال روزه‏داری در ماه رمضان کاهش می‏یابد و این تغییرات با کاهش کالری دریافتی نیز همراه هستند. به‎نظر نمی‎رسد که روزه‏داری در ماه مبارک رمضان عوارض ناخواسته جدی بر قندخون در افراد سالم داشته باشد.


نصرت الله ضرغامی، رادینا اشتیاقی، علی خسروبیگی، دیان دایر، جمال حلاج زاده،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: دیابت شایعترین بیماری غدد درون ریز در انسان است. عدم کنترل دیابت به موازات پیشرفت آن به عوارضی از قبیل رتینوپاتی و نفروپاتی منجر می‌شود. در حال حاضر برای کنترل طولانی مدت دیابت از اندازه گیری هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) استفاده می گردد اما به علت عدم دسترسی به یک روش استاندارد همگانی برای آن، یافته‌های جدید فاکتور رشد شبه انسولین- 1 (IGF-I‌) را به عنوان شاخص احتمالی کنترل دیابت مطرح نموده‌اند. در این مطالعه ارتباط بین میزان غلظتهای سرمی تام I-IGF و HbA1C بررسی می‌گردد.
روشها: این مطالعه مورد- شاهدی مقطعی بر روی 26 بیمار دیابتی نوع 1 (15 مرد و 11 زن با میانگین سنی 1/9±7/23 سال) تازه تشخیص داده شده که فاقد عوارض پیشرفته این بیماری بودند انجام شد. گروه شاهد شامل 26 فرد سالم (9 مرد و 17 زن با میانگین سنی 4/4±1/24 سال) بود. میزان گلوکز ناشتایی پلاسما (FPG) با استفاده از روش آنزیمی (گلوکز اکسیداز) و HbA1C به روش کالریمتری اندازه‌گیری شدند. IGF-I و پروتئین شماره 3 متصل‌شونده به آن (IGFBP-3) به طریق ایمونواسی اندازه گیری شدند. معنی‌دار بودن آماری برای سطح 05/0 ‍P< دو دنباله در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میانگین غلظت I-IGF در گروه بیماران به طور معنی‌داری پایین‌تر از گروه شاهد بود(05/0‍P<). بین میانگین سطوح I-IGF و HbA1C همبستگی معکوس معنی‌داری ملاحظه گردید(05/0‍P<).
نتیجه‌گیری : با توجه به یافته‌های این مطالعه نتیجه گرفته شد هنگامی‌که دیابت به‌خوبی کنترل نباشد، غلظت سرمی
 IGF-I کاهش می‌یابد. از طرف دیگر غلظت سرمی تام IGF-I با HbA1c همبستگی داشت لذا شاید بتوان از میزان IGF-I به‌طور غیرمستقیم به‌عنوان نشانگر میزان کنترل قند خون در دیابت استفاده نمود.


باقر لاریجانی، حسین فخرزاده، زهرا کمیلیان، رامین حشمت، رضا برادر جلیلی، منصوره معادی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: هیپرلیپیدمی از مهمترین عوامل خطر پیدایش و پیشرفت بیماریهای قلبی - عروقی در جهان محسوب می‌شود. تعداد مرگ و میر ناشی از این بیماری در ایران روزانه 166 نفر و سالانه تقریباً 125000 نفر می‌باشد. مطالعات متعدد نشان می‌دهد که باید راهکارهایی در جهت پیشگیری و اصلاح شیوه زندگی انجام پذیرد که این میسر نمی‌شود مگر با آموزش فراگیر و مداوم که تیم درمان خصوصاً پرستاران می‌توانند نقش به سزایی در انجام آن داشته باشند. هدف از این ‌مطالعه بررسی مقایسه‌ای اثر آموزش از طریق برگزاری جلسات گروهی و کتابچه‌های آموزشی بر میزان آگاهی و عملکرد بیماران مراجعه‌کننده به درمانگاه لیپید است.
روشها: این بررسی از نوع مطالعات مداخله‌ای است که نمونه‌هایی به‌صورت تصادفی انتخاب شد و با استفاده از ابزار پرسشنامه میزان آگاهی و عملکرد قبل از آموزش و بعد از آموزش مورد سنجش قرار گرفت. تعداد نمونه‌ها 304 نفر بوده‌اند که به 152 نفر کتابچه داده شد و 152 نفر دیگر دعوت به بحث گروهی شدند.
یافته‌ها: در گروه یک (بحث گروهی) بعد از آموزش 27% افزایش آگاهی و عملکرد مشاهده شده و در گروه دو (کتابچه) 26% افزایش مشاهده گردید که بین دو گروه تفاوت معنی‌داری به‌دست نیامد.
نتیجه‌گیری: با توجه به یکسان بودن میانگین نمرات دو گروه ‌شاید بتوان ‌گفت که ‌اثر هر جلسه آموزشی می‌تواند معادل دادن کتابچه به بیماران باشد؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود که برای نتیجه‌گیری بهتر، این جلسات به‌طور مداوم و در فواصل منظم برگزار گردد.


مازیار مرادی لاکه، حسین فخرزاده، مریم سعیدی، محمد جعفر محمودی، نگار نادرپو، محمد باقری‌راد،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده

مقدمه: ارزیابی روند بروز پیامدهای بیماری‌های ایسکمیک قلب، عوامل خطرزای آنها و چگونگی برخورد نظام سلامت با افراد مبتلا به پیامدهای فوق یا در معرض خطر آنها، از مهمترین ابزارها در پایش برنامه های کنترل بیماری های ایسکمیک قلبی است. طرح حاضر با هدف ارزیابی امکان پیاده سازی سیستم ثبت وقایع کرونری، مشابه سیستم ثبت پیامدهای کرونری در پروژه MONICA بر پایه استفاده از داده های موجود در سیستم در بیمارستان امیراعلم تهران انجام شد.
روش‌ها: پرونده های 320 بیمار (شامل 80 بیمار از هر دوره 3 ماهه از ابتدای مرداد 82 تا انتهای تیر 83) که با تشخیص اولیه سندروم حاد کرونر بستری شده بودند، از نظر داده های موجود در پرونده ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها بر اساس 3 مولفه «همبستگی درونی داده ها»، «تغییر ناگهانی در نسبت داده های ناکافی در دوره های زمانی متوالی» و «نسبت کلی داده های ناکافی» ارزیابی گردیدند.
یافته‌ها: داده های ثبت شده در پرونده بر اساس تعاریف طرح
 MONICA، در 7/0 درصد از پیامدها برای رسیدن به تشخیص کافی نبود و در 2/11 درصد از پیامدها، تشخیص احتمالی را به دنبال داشت. میانه درصد داده‌های گمشده (Missing) در داروهای تجویز شده پیش از پیامد هم در پیامدهای قطعی غیرکشنده و هم در مجموع پیامدهای کشنده بیش از 10 درصد بود (معادل نمره 1 از 4). میانه درصد داده های گمشده در رابطه با الکتروکاردیوگرام، آنزیم ها و احیای قلبی در پیامدهای غیرکشنده کمتر از 5 درصد و در پیامدهای کشنده کمتر از 2 درصد (معادل نمره 3 از 4) بود.
نتیجه‌گیری: کیفیت داده های موجود در پرونده ها و چگونگی ثبت آنها در این مطالعه با بسیاری از واحدهای گزارش دهنده طرح
MONICA که عمدتاً از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی بوده اند، قابل مقایسه است. بر این اساس به نظر می رسد استفاده از داده های موجود در پرونده ها برای ثبت نظام مند پیامدهای قلبی، اقدامی موثر و شدنی باشد.


مریم راد، مریم السادات هاشمی پور، محمد رضا کریمی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده

مقدمه: دیابت دارای اثرات متعددی بر روی بافت‌های دهان است.تظاهرات دهانی به‌ویژه بیماری‌های پریودنتال و عفونت‌های قارچی و باکتریایی عودکننده در بیمارانی که قند خون آنها کنترل نشده باشد،با شدت بیشتری بروز می کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط تظاهرات دهانی در مراجعین به مرکز دیابت کرمان با مدت ابتلا و نحوه کنترل قند خون بود.
روش‌ها: جامعه مورد مطالعه116 بیمار دیابتی درمانگاه دیابت بیمارستان شهید باهنر کرمان بودند.این افراداز نظر وضعیت دندان‌ها، بافت پریودنشیوم، خشکی، سوزش دهان و تغییرات مخاطی مورد ارزیابی قرار گرفتند.همچنین اطلاعات مورد نیازدر رابطه با تاریخچه دیابت و نحوه کنترل قند خون ثبت گردید. نتایج با استفاده از برنامه SPSS و آزمون مجذور کای وt-test مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: شایعترین تظاهرات دهانی در جامعه مورد مطالعه شامل ژنژیویت (3/96%)،پریودنتیت (2/90%) وخشکی دهان (24/67%) بودند.ارتباط معنی‌داری بین مدت ابتلا به دیابت و بیماری‌های پریودنتال (012/0=P) و سوزش دهان (002/0=P) وجود داشت. در این مطالعه بین کنترل قند خون و بیماری‌های پریودنتال رابطه معنی‌داری وجود نداشت، ولی این بیماری‌ها در افرادی که قند خونشان کنترل شده بود، بامیزان کمتری مشاهده گردید.
نتیجه‌گیری :نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که بیماری‌های پریودنتال و خشکی دهان از عوارض شایع دیابت می باشند. بنابراین دندانپزشکان باید برای کنترل وحفظ وضعیت سلامت دهانی در مبتلایان به دیابت ،عملکرد غده بزاقی و وضعیت پریودنتال رابه طور دقیق ارزیابی کنند .


آتبین مرادی زیرکوهی، محسن خوش‌نیت نیکو، فرهاد زارع، ژیلا مقبولی، آرش حسین نژاد، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده

مقدمه: لپتین و آدیپونکتین هورمون‌هایی هستند که به طور عمده از بافت چربی تولید می‌شوند و با وزن بدن ارتباط دارد. مطالعات انجام شده طی بارداری، نتایج متناقضی از نقش لپتین و آدیپونکتین در طی بارداری بر وزن تولد نوزاد گزارش کرده‌اند. هدف از این مطالعه ارزیابی سطوح سرمی لپتین و آدیپونکتین مادری و بند‌ناف و ارتباط آن با وزن هنگام تولد نوزاد می باشد.
روش‌ها: این مطالعه به صورت مقطعی در 86 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. نمونه خون از مادر در اتاق زایمان و بعد از تولد نوزاد از بند ناف گرفته شد. نمونه‌های مادر و بند ناف از نظر غلظت لپتین و آدیپونکتین آزمون شد. وزن هنگام تولد و قد نوزاد در اطاق زایمان اندازه گیری شد.
یافته‌ها: میانگین نمایه توده بدنی مادر8/4 ± 8/23 کیلوگرم بر متر مربع،وزن نوزادان 46/0  13/3 کیلوگرم و میانگین هفته بارداری 6/2 ± 15/38 هفته بود. ارتباط معنی‌داری بین آدیپونکتین نوزاد با وزن نوزاد یافت نشد. لپتین نوزاد همبستگی مثبت معنی‌داری با وزن نوزاد نشان داد.
نتیجه‌گیری : تغییرات سطح لپتین نوزادی منعکس کننده تغییر بافت چربی در نوزاد است و می‌تواند بر روی وزن نوزاد موثر باشد.


محسن خوش‌نیت، زهرا کمیلیان، منصوره معادی، مریم پیمانی، رامین حشمت، رضا برادر جلیلی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 4 - ( 3-1386 )
چکیده

دیابت نوع 1، یکی از مهم ترین معضلات بهداشتی درسراسر دنیا محسوب می شود. مراقبین بهداشتی در مدارس باید در زمینه‌ دیابت اطلاعات لازم را داشته باشند تا کودکان دیابتی بتوانند از فرصت‌های آموزشی خود به درستی بهره برند. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر 3 روش مختلف آموزش بر میزان آگاهی مراقبین بهداشتی در برخورد با کودکان دیابتی است تا براساس آن بتوان روش مناسبی را جهت ارتقای سطح آگاهی مراقبین بهداشتی مدارس ارائه نمود.

روش‌ها :در این مطالعه مداخله ای ، نمونه‌ها (132نفر) از فهرست مراقبین بهداشتی تهران‌ به صورت تصادفی انتخاب و بر مبنای نوع آموزش به 3 گروه (پوستر ، کتابچه،آموزش گروهی) تقسیم شدند .برای هر 3 گروه پرسشنامه‌ای قبل و بعد از آموزش تکمیل گردید. پرسشنامه شامل دو بخش بود، بخش اول آن، اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم پرسشنامه از 16 سؤال تشکیل شده بود که اطلاعاتشان را درباره دیابت مشخص می‌کرد. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون t وآنالیز واریانس انجام شد.

یافته‌ها : میزان آگاهی افراد مورد مطالعه، قبل از آموزش بر اساس نمرات ،5/23% ضعیف ، 8/59% متوسط و7/16% خوب‌ بود. بعد از مداخله، میزان آگاهی در گروه آموزش با استفاده ازکتابچه و آموزش گروهی به طور معنی داری افزایش یافته بود در حالیکه در گروه آموزشی پوستر ارتقای معناداری در سطح آگاهی مراقبین بهداشتی دیده نشد.
نتیجه گیری : بر اساس یافته‌های این مطالعه ، از بین روش‌های آموزشی، ابتدا آموزش گروهی و بعد از آن آموزش از طریق کتابچه در افزایش آگاهی مراقبین بهداشتی مؤثر ‌باشد.


غلامرضا شریفی راد، محمد حسن انتظاری، عزیز کامران، لیلا آزادبخت،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1387 )
چکیده

مقدمه: بیماری دیابت از جمله بیماری‌هایی است که سهم عمده درمان و کنترل آن  به عهده بیماران است، لذا آگاهی آنان در زمینه های مختلف به ویژه رژیم غذایی از اهمیت بالایی برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی کارایی مدل اعتقاد بهداشتی (Health Belief Model ) جهت آموزش رژیم غذایی به بیماران دیابتی نوع 2  انجام گردید.

روش‌ها: جمعیت مورد مطالعه، تعداد 88 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت پوشش انجمن دیابت ایران بودند که به طور تصادفی به دو گروه مداخله (44 نفر) و کنترل (44 نفر) تقسیم شدند. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه طی مصاحبه مستقیم و در دو نوبت قبل از مداخله آموزشی و یک‌ماه بعد از آن جمع‌آوری گردید.

یافته ها: پس از مداخله، نمرات آگاهی در گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد افزایش یافت (001/0 >P ). شدت درک شده نیز پس از مداخله در گروه مداخله در مقایسه با شاهد افزایش یافت ( 001/0>P  ). این افزایش درگروه مداخله در خصوص حساسیت درک شده ، تهدید درک شده و منافع درک شده صادق بود(001/0P<). افزایش نمرات عملکرد در گروه مداخله نیز به میزان بیشتری از گروه شاهد بود (001/0 >P  ). میانگین قند خون در گروه مداخله به میزان معنی داری در مقایسه با گروه شاهد کاهش یافت (001/0 > P ).وزن و BMI در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.

نتیجه‌گیری: کارایی مدل اعتقاد بهداشتی در آموزش رژیم غذایی به بیماران دیابتی مورد تایید قرار می‌گیرد.


عسل عطایی جعفری، مهدی نجفی، سعید حسینی، آناهیتا هوشیار راد، رامین حشمت،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1387 )
چکیده

مقدمه: به دلیل اهمیت تغذیه صحیح در به تاخیر انداختن عوارض قلبی عروقی، لازم است پیش از هرگونه مداخله تغذیه ای و آموزش، دورنمایی از وضعیت موجود و عادات غذایی بیماران کاندید CABG در دست باشد. در این مطالعه کیفیت رژیم غذایی مربوط به یکسال گذشته بیماران بستری جهت عمل CABG به صورت میزان پیروی از رژیم مدیترانه ای بررسی و برخی عوامل موثر بر آن شناسایی شدند.

روش‌ها: دریافت غذایی در 418 بیمار بستری آماده عمل CABG ،توسط پرسشنامه بسامد غذایی بدست آمد و میزان پیروی از رژیم مدیترانه ای با روش امتیازدهی Med-DQI (شاخص کیفیت رژیمی مدیترانه ای)، ارزیابی شد. کیفیت رژیم بر اساس امتیازها تعیین شد. امتیاز 0 تا 4، بالاترین کیفیت و امتیاز 11 تا 14، رژیم ناسالم را نشان می دهد. همچنین ارتباط بین مشخصات دموگرافیک بیماران با چارک های امتیاز کیفیت رژیم ارزیابی شد.

یافته ها: میانگین امتیاز کیفیت رژیم بیماران 0/2 ± 3/5 بود. 34% بیماران دارای رژیم سالم (امتیاز 4-0) بودند و تنها 2 نفر در رده رژیم ناسالم (امتیاز 14-11) قرار داشتند. میانگین دریافت اسیدهای چرب اشباع، کلسترول و گوشت در بیماران با بهترین کیفیت رژیمی بطور معنی داری کمتر از بیماران با کیفیت پایین‌تر رژیم بود و برعکس، از دریافت بالاتر روغن زیتون، ماهی، غلات، و میوه و سبزی برخوردار بودند (0001/0>P). با این وجود حتی در گروه رژیم سالم، میانگین دریافت گوشت، روغن زیتون و ماهی به بالاترین امتیاز رژیم مدیترانه ای نمی رسید.

نتیجه گیری: بیماران کاندید CABG در طی 1 سال قبل از جراحی، از عملکرد رژیمی خوبی برخوردار بوده اند و تقریبا هیچکدام در رده رژیم نا سالم قرار نداشتند. لازم است بر مصرف کمتر گوشت و مصرف بیشتر روغن زیتون و ماهی در این بیماران تاکید شود.


الهام فقیه ایمانی، مسعود امینی، غلامرضا بارانی، پروین مرادمند، پیمان ادیبی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1387 )
چکیده

مقدمه: اسکیزوفرنیا یک بیماری روانی است که 6/4-4/1 از هر 1000 نفر جمعیت را مبتلا می‌سازد. برخی مطالعات به شیوع بیشتر سندرم متابولیک در این بیماران اشاره کرده‌اند. در مطالعه حاضر به بررسی شیوع این سندرم در نمونه‌ای از بیماران مبتلا به  اسکیزوفرنیا در ایران پرداخته‌ایم .
روش‌ها: مطالعه به صورت  مورد- شاهد بر روی 100 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا و 100 فرد سالم انجام شد. شیوع کلی سندرم متابولیک و تک تک عوامل سندرم متابولیک (چاقی، پرفشاری خون و دیس لیپیدمی) مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز اطلاعات با استفاده از آزمون‌های  ANCOVA ، Chi-Square و نرم افزار SPSS انجام شد .

یافته‌ها: شیوع کلی سندرم متابولیک در بیماران مورد مطالعه 18% و در افراد شاهد 6/5% بود (05/0 P<). در رابطه با دیابت اختلاف معنی‌داری بدست نیامد. ولی قند خون ناشتا در افراد بیمار به طور معنی‌داری بالاتر از افراد شاهد بود. همچنین متوسط دور کمر در بیماران بیش از افراد شاهد گزارش شد (001/0 P<) ولی در مورد سایر عوامل سندرم متابولیک نتایج معنی‌داری بدست نیامد .

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که شیوع سندرم متابولیک به عنوان عامل خطر بیماری‌های قلبی ـ عروقی در بیماران اسکیزوفرنیا بیشتر است و این یافته با مطالعات قبلی همخوانی دارد. لازم است قبل از شروع و حین درمان، بررسی‌هایی از این نظر بر روی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شود.


آرش حسین‌نژاد، حوریه ثقفی، مظاهر رحمانی، بهنود برادران نویری، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: پوکی استخوان و شکستگی‌های ناشی از آن به همراه بیماری‌های قلبی عروقی، هر دو از جمله بیماری‌های قابل پیشگیری هستند که سالیانه هزینه‌ زیادی را بر  نظام سلامت کشور تحمیل می‌کنند. هدف از انجام این مطالعه، پیدا کردن رابطه‌ احتمالی بین سطح خونی انواع لیپیدهای خون و واگردش استخوانی در زنان پیش و پس از یائسگی بود.

روش‌ها: 279 نفر از زنانی که برای بررسی وضعیت استخوانی به مرکز سنجش تراکم استخوان ارجاع داده شده بودند، از لحاظ سطح سرمی پروفایل لیپیدها، استئوپروتگرین و لیگاند گیرنده فعال کننده‌ فاکتور هسته‌ای(NF - KB) KB   (RANKL) ارزیابی شدند.

یافته‌ها: ارتباط معکوس معنی داری میان کلسترول تام سرم و تراکم استخوانی مهره‌های L2 - L4 (02/0 = P و 152/0- = r) و همچنین T - score مهره های4L - 2L (02/0 = P و 151/0- = r) وجود داشت. LDL-C نیز به طور معکوس با تراکم استخوانی مهره‌های 4L - 2L (007/0 = P و 184/0- = r)، T - score در 4L - 2L (007/0 = P و 184/0- = r) و Z-Score  مهره های 4 L - 2L (04/0 = P و 134/0- = r) رابطه داشت. اما هیچ رابطه‌ای میان تری‌گلیسرید و HDL - C با پارامترهای تراکم استخوان مهره‌های کمری یافت نشد. اگر چه 5/35% از زنانی که mg/dL 130 > LDL داشتند از نظر سطح سرمی RANKL بالای صدک 75 بودند، اما این میزان در بین زنان با mg/dL 130 < LDL تنها 7/18% بود (39/2 = Odds Ratio و 01/0 = P 6/4 - 24/1 : 95%  CI). استئوپروتگرین رابطه‌ای با LDL - C نداشت. در آنالیز یک متغیره، LDL مستقل از سن  رابطه‌ معنی داری با RANKL داشت (02/0 = P).

نتیجه‌گیری: از آنجایی که RANKL  یک نشانگر استخوانی است که تخریب استخوان را نشان می‌دهد، یافته‌ مطالعه ما می‌تواند بیانگر اثر مخرب احتمالی LDL - C بر متابولیسم استخوان باشد.

  


اصغر قاسمی، صالح زاهدی اصل، لیلا صیدمرادی، فریدون عزیزی،
دوره 9، شماره 0 - ( ويژه نامه عوامل خطرسازديابت و بيماري‌هاي قلبي- عروقي 1389 )
چکیده

مقدمه: هدف از مطالعه حاضر، بررسی الگوی عوامل خطرزای سندرم متابولیک و ارتباط آن با متابولیت‌های سرمی اکسید نیتریک (NOx)  در کودکان و نوجوانان است.

روش‌ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در 851 کودک و نوجوان با دامنه سنی 4 تا 19 سال انجام شد. سندرم متابولیک بر اساس معیارهای تغییر یافته ATPIII تعریف شد. برای بررسی الگوی عوامل خطرزای سندرم متابولیک از تحلیل عاملی استفاده شد.

یافته‌ها: شیوع سندرم متابولیک در پسران و دختران به ترتیب 8/10 و 0/10 درصد بود. غلظت سرمی NOx در افراد مبتلا به سندرم متابولیک بعد از تعدیل سن و جنس بالاتر بود (2/25 در برابر 9/27 mmol/L، 04/0P=). تعداد افراد با سندرم متابولیک در پایین‌ترین چارک NOx در مقایسه با چارک بالایی NOx از 1/6 به 2/13 درصد افزایش یافت (014/0P=)؛ پس از تعدیل سن و جنس، شانس ابتلا به سندرم متابولیک در افرادی که در چارک بالایی NOx  قرار داشتند، بالاتر بود (نسبت شانس 2/2، 029/0P=). در کل جمعیت سه عامل فشار خون/چاقی، لیپید/چاقی و گلوکز/اکسید نیتریک شناسایی شد که توجیه کننده 9/59 درصد واریانس کل داده‌ها بود. تفکیک بر اساس جنس، مجدداً سه عامل را در هر جنس مشخص کرد، اما این بارNOx  در مردان در دو عامل وارد شده بود.

نتیجه‌گیری: متابولیت‌های سرمی اکسید نیتریک با سندرم متابولیک در کودکان و نوجوانان ارتباط دارد، علاوه بر آن در آنالیز بررسی هم‌گروهی عوامل خطرساز متابولیکی،  NOx با اجزای دیگر سندرم متابولیک به ویژه قند خون ناشتا همراه گردید.


صالح زاهدی اصل، اصغر قاسمی، لیلا صیدمرادی، پروین سربخش، فریدون عزیزی،
دوره 9، شماره 0 - ( ويژه نامه عوامل خطرسازديابت و بيماري‌هاي قلبي- عروقي 1389 )
چکیده

مقدمه: شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد تولید بالای اکسید نیتریک با اختلالات متابولیک در ارتباط است. هدف از این مطالعه، تعیین سطح سرمی متابولیت‌های اکسید نیتریک (NOx) در افراد دارای سندرم متابولیک می‌باشد.

روش‌ها: افراد شرکت کننده در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی، 3505 مرد و زن با دامنه سنی 20 تا 94 سال بودند که بین سال‌های 85 تا 86 در فاز 3 مطالعه قند و لیپید تهران (TLGS) شرکت کرده بودند. TLGS یک مطالعه آینده نگر به منظور تعیین عوامل خطرساز برای بیماری‌های قلبی- عروقی در تهران است که 15005 نفر فرد بالای 3 سال از ساکنین منطقه 13 تهران در آن مشارکت دارند. سطح سرمی NOx با استفاده از روش گریس اندازه‌گیری شد و ارتباط آن با سندرم متابولیک مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: ارتباط مستقیمی بین تعداد عوامل خطرساز متابولیک و سطح سرمی NOx در هر دو جنس مشاهده شد (01/0P<). سطح سرمی NOx به طور معنی داری در مبتلایان به سندرم متابولیک ( 01/0±2/30 در برابر 02/0±1/26، 001/0P<) و دیابت نوع 2 (03/0±3/32 در برابر 01/0±7/26، 001/0P<) بالاتر بود.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه تایید کننده این فرضیه است که ممکن است تولید بیش از حد اکسید نیتریک در سازوکارهای زمینه‌ساز حساسیت به انسولین نقش داشته باشد.


آرش حسین‌نژاد، خدیجه میرزایی، آبتین مرادی زیرکوهی، فرهاد زارع، ژیلا مقبولی، باقر لاریجانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه: بارداری و تکامل جنین با تغییرات عمده متابولیکی و توزیع مجدد بافت چربی همراه است. از آنجا که آدیپونکتین و لپتین از جمله هورمون های عمده مترشحه بافت چربی هستند، به نظر می رسد ارزیابی تغییرات این آدیپوکین ها در متابولیسم جنین موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی سطوح آدیپونکتین و لپتین در بند ناف و سرم مادر و ارتباط آنها شاخص های رشد و واگردش استخوان در جنین است.

روش‌ها: در یک مطالعه مقطعی که  در بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران  انجام شد، 77 نمونه خون بند ناف (39 نوزاد پسر و 38 نوزاد دختر) بلافاصله پس از زایمان جمع آوری گردید.  ویژگی های بالینی و شاخص های رشد نوزادان ثبت و سطوح لپتین، آدیپونکتین، استئوکلسین و کراس لپس تعیین شد.

یافته‌ها: مطالعه حاضر نشان داد میانگین غلظت آدیپونکتین بندناف، 3 برابر میانگین آن در خون مادر است. سطح لپتین بند ناف با وزن هنگام تولد و نسبت قد به وزن هنگام تولد ارتباط معناداری داشت (به ترتیب 29/0=r، 01/0=P و 24/0=r، 04/0=P). نتایج این مطالعه اختلاف معناداری میان وزن و قد هنگام تولد نوزادان پسر و دختر نشان نداد. همچنین غلظت لپتین نوزاد و مادر، شاخص پندرال و نیز سطوح آدیپونکتین نوزاد در میان نوزادان پسر و دختر، معنادار نبود. همچنین سطوح  لپتین و آدیپونکتین در آنالیز تک متغیره مستقل از جنس، وزن و قد هنگام تولد با واگردش استخوان نوزاد ارتباط داشتند.

نتیجه‌گیری: یافته های این مطالعه ارتباط لپتین با وزن هنگام تولد نوزاد را نشان داد و نتایج حاصل از مطالعه حاضر بیانگر تاثیر مهم لپتین و آدیپونکتین بر واگردش استخوان نوزاد  می باشد.


سروش راد، محمد قدریان، عفت رزاقی، پیمانه حیدریان،
دوره 10، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده

مقدمه: دیابت پس از پیوند، یک عارضه مهم و شایع بعد از پیوند کلیه است و سبب افزایش خطر بیماری‌های قلبی عروقی، عفونت، کاهش بقای بافت پیوندی و افزایش مرگ و میر بیمار می‌شود. در این مطالعه اثربخشی ریپاگلیناید در درمان دیابت پس از پیوند کلیه مورد بررسی قرار گرفت.
روش‌ها: 16 بیمار با دیابت پس از پیوند کلیه تحت درمان قبلی با انسولین و/ یا متفورمین با ریپاگلیناید (Novo Norm, Novo Nordisk Pars) درمان و به مدت 6 ماه پیگیری شدند. بیماران رژیم دارویی ایمونو ساپرسیو یکسان شامل سیکلوسپورین، پردنیزولون و میکوفنولات موفتیل دریافت می‌کردند. درمان موفقیت‌آمیز با مقادیر 7% HbA1C < و گلوکز خون ناشتا در حدود 130-90 mg/dl به عنوان هدف اصلی و گلوکز خون دو ساعت پس از هر وعده غذا در حدود 180-110 mg/dl به عنوان هدف دوم تعریف شد.
یافته‌ها: 15 بیمار به اهداف اصلی مطالعه رسیدند. میانگین HbA1C از 5/1 ± 7/6 به 0/1 ± 9/5 درصد کاهش یافت (001/0P=). 12 بیمار به هدف دوم مطالعه نیز دست یافتند. 3 بیمار با اضافه کردن یک دوز انسولین رگولار قبل از وعده غذایی نهار به هدف دوم مطالعه نیز رسیدند. دوز داروهای ایمونوساپرسیو، وزن، نمایه توده بدنی (BMI)، کراتینین و پروتئین ادرار 24 ساعته قبل و بعد از مطالعه تغییر معنی‌دار آماری نداشت.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که در نمونه مورد مطالعه این مرکز ریپاگلیناید یک داروی مؤثر بر دیابت پس از پیوند بوده و می‌تواند جایگزین درمان قبلی این بیماران با انسولین و/یا متفورمین شود.


رامین حشمت، عذرا طباطبایی ملاذی، کامران مرادزاده، شبنم عباس‌زاده اهرنجانی، صمیمه شهبازی، غزال خوشه‌چین، فاطمه بندریان، باقر لاریجانی،
دوره 10، شماره 5 - ( 8-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: امروزه کمبود ویتامین D یکی از مشکلات شایع سلامتی در دنیا و نیز در ایران محسوب می‌شود. ویتامین D برای ترشح طبیعی انسولین در پاسخ به گلوکز و حفظ تحمل گلوکز ضروری است. تنها مطالعات معدودی در زمینه تاثیر مصرف مکمل‌های ویتامین D در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شده است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مکمل تزریقی ویتامین D بر مقاومت به انسولین و فاکتورهای آنتروپومتریک در دیابت طراحی گردید.
روش‌ها: این کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور در دو گروه مداخله (تزریق عضلانی و منفرد 300000 واحد ویتامین D3) و گروه دارونما و با همکاری 42 بیمار دیابتی نوع 2 انجام شد. پس از ثبت اطلاعات دموگرافیک و بررسی فاکتورهای آنتروپومتریک (دور کمر، فشار خون و نمایه توده بدنی)، نمونه خون جهت بررسی قندخون ناشتا، 25- هیدروکسی D3، انسولین، هموگلوبین گلیکوزیله A1c (HbA1c) و نمایه بررسی هومئوستاز(Homeostasis Model Assessment Index) در دو زمان قبل و بعد سه ماه گرفته شد. برای آنالیز آماری از آزمون‌های T-Test ونان پارامتریک استفاده شد.
یافته‌ها: در ابتدای مطالعه بین دو گروه (هر گروه 21 نفر) از نظر خصوصیات دموگرافیک، فاکتورهای آنتروپومتریک، نتایج بیوشیمیایی و نمایه HOMA اختلاف آماری معنی‌داری مشاهده نشد. در گروه مداخله در انتهای مطالعه سطح HbA1c ، فاکتورهای آنتروپومتریک و نمایه HOMA تغییرآماری معنی‌داری نداشتند. سطح سرمی 25- هیدروکسی D3 افزایش آماری معنی‌داری نسبت به سطح پایه نشان داد (007/0=P).
نتیجه‌گیری: مصرف مکمل تزریقی ویتامین D تاثیر آماری معنی‌داری بر کنترل دیابت و مقاومت به انسولین نداشت. بنظر می‌رسد جهت اثبات تاثیر قطعی مصرف منفرد مکمل ویتامین D بر کنترل دیابت و عوامل خطرساز آن، نیاز به مطالعات تکمیلی است.


سعید پیرمرادی، فرزانه عباسی، مهسا محمدآملی،
دوره 11، شماره 1 - ( 10-1390 )
چکیده

مقدمه: اثرات محافظتی فاکتور رشد TGF-β در انواع مختلفی از بیماری‌های خودایمنی به خصوص بیماری‌هایی که در آنها اندام خاصی درگیر می‌شود مورد بررسی قرارگرفته که بیماری دیابت نوع 1 از آن جمله است. TGF-β همچنین با تحریک تولید سایتوکاین‌هایی از Th17، به عنوان یک واسطه‌ پیش التهابی مطرح است. هدف از انجام این مطالعه بررسی و مقایسه‌ تفاوت در میزان بیان ژن TGF-β در سلول‌های تک هسته‌ای خون محیطی تحریک نشده‌ (PBMCS) بیماران مبتلا به انواع مختلف دیابت در مقایسه با گروه کنترل بود.
روش‌ها: بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 به یک گروه بیست نفره با سن کمتر از 18 سال در زمان تشخیص بیماری و یک گروه بیست نفره با سن بیشتر از 18 سال در زمان تشخیص بیماری تقسیم‌ شدند. همچنین 18 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و بیست فرد سالم به عنوان کنترل در همان منطقه جغرافیایی انتخاب شدند. بیان ژن TGF-β در سلول‌های تک هسته‌ای خون محیطی (PBMCS) تازه و تحریک نشده در هر گروه با استفاده از تکنیک Real-Time PCR به روش کمی تعیین شد.
یافته‌ها: بیان ژن TGF-β در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 با سن کمتر از 18سال کاهش بیشتری پیدا کرده بود. کاهش معنی‌دار بیان ژن TGF-β در هر دو گروه بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 با سن بالای 18 سال و بیماران با سن پائیین 18 سال در مقایسه با گروه افراد کنترل و افراد گروه مبتلا به دیابت نوع 2 مشاهده شد. هیچ تفاوت معنی‌داری در بیان ژن TGF-β میان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و افراد سالم کنترل وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه یافته‌های قبلی درباره‌ تنظیم بیان ژن TGF-β در دیابت نوع یک را تقویت می‌کند، همچنین در این مطالعه هیچ تفاوت معنی‌داری بین افراد زیر18سال دیابتی و افراد بالای 18 سال دیابتی مشاهده نشد که این نشان می‌دهد سازوکار یکسانی می‌تواند در بیماری‌زایی هر دو نوع دخیل باشد. انجام مطالعات بیشتر در مورد انواع دیگری از سایتوکاین‌های ترشحی از Th17 برای تأیید یافته‌های بررسی کنونی ضروری است.



صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb