جستجو در مقالات منتشر شده


22 نتیجه برای رحیمی

باقر لاریجانی، مژگان سنجری، فرزانه زاهدی، رضا برادر جلیلی، محمدرضا امینی، ایمان رحیمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: اختلاف نظرهایی در باره اثر روزه داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت سرمی گلوکز ناشتا (بدون تغییر، افزایش خفیف، کاهش خفیف) وجود دارد. این مطالعه به‎منظور تعیین اثر روزه‎داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت گلوکز سرمی ناشتا در بالغین سالم انجام می‎شود.
روشها: مطالعه از نوع نیمه‎تجربی (قبل و بعد) بر روی 115 داوطلب سالم (67 مرد و 48 زن) که حداقل 25 روز در ماه روزه‏دار بوده‏اند صورت پذیرفت. نمونه‏ گیری از خون یک هفته پیش از شروع ماه رمضان در ساعت 7 صبح (پس از 8 ساعت ناشتایی)، روز 14 و 28 ماه رمضان (یک ساعت پیش از غروب آفتاب) انجام شد. مدت زمان روزه‏داری
5/05/11 ساعت بود. سنجش گلوکز پلاسما توسط روش آنزیمی بوده و تحلیل آماری داده‏ها توسط paired t-test وآنالیز واریانس با کمک نرم‏افزار SPSS نسخه 10.0 به‎عمل آمد.
یافته‎ها: غلظت سرمی گلوکز ناشتا از mg/dl0/94/88 به mg/dl3/154/75 در روز 14 و به mg/dl7/79/62
(001/0p<) در پایان ماه رمضان کاهش یافت. تغییرات غلظت هم در مردان (mg/dl8/85/87 به mg/dl4/68/60) (001/0p<) و هم در زنان (mg/dl3/97/89 به mg/dl4/87/65) (001/0p<) مشاهده شد. کاهش کالری دریافتی نیز در تمام افراد مشاهده گردید (001/0p<) و تغییرات آن رابطه مستقیمی با کاهش گلوکز در تمام جمعیت مورد مطالعه داشت (01/0p<).
نتیجه‎گیری: غلظت سرمی گلوکز ناشتا به‎دنبال روزه‏داری در ماه رمضان کاهش می‏یابد و این تغییرات با کاهش کالری دریافتی نیز همراه هستند. به‎نظر نمی‎رسد که روزه‏داری در ماه مبارک رمضان عوارض ناخواسته جدی بر قندخون در افراد سالم داشته باشد.


حسین فخرزاده، رسول پورابراهیم، فاطمه بندریان، رامین حشمت، فروزان جلیل پور، معصومه نوری، عذرا طباطبایی، فرزانه زاهدی، ایمان رحیمی، سارا قطبی،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده

بیماری های قلب و عروق شایعترین علل مرگ در ایران هستند. وجود سابقه بیماری قلبی- عروقی در والدین در ارتباط قوی با تجمع عوامل خطرساز در فرزندان دارد. تشخیص و درمان عوامل خطر ساز از هنگام کودکی به منظور کاهش میزان بروز بیماری های قلب و عروق در دوران بزرگسالی امری ضروری است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر ساز قلب و عروق در دانش آموزان مدارس راهنمایی و والدین آنها در دو گروه پر خطر و کم خطر انجام گرفته است.
روش‌ها: مدارس راهنمایی منطقه شش تهران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. درگروه اول خانواده های پرخطر و در گروه دوم خانواده های کم خطر مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مجموع 169 دانش آموز از گروه اول و 105دانش آموز از گروه دوم همراه با خانواده هایشان در این مطالعه شرکت کردند. شاخص های تن سنجی و متابولیک در همه این افراد اندازه گیری شد.
یافته‌ها: میانگین محیط دور کمر و WHR در پدران گروه پر خطر به طور معنی داری بیشتر بود. میانگین مقادیر کلسترول تام وکلسترول LDL به طور معنی داری هم در والدین و هم در فرزندان گروه پر خطر بیشتر بود. میانگین مقادیر قند خون ناشتا به طور معنی داری در پدران و فرزندان گروه پر خطر بیشتر بود. مصرف سیگار در پدران خانواده های پر خطر شایع تر بود . شیوع هیپرگلیسمی، هیپرکلسترولمی تام و هیپرکلسترولمی LDL در والدین و فرزندان در خانواده های در معرض خطر بیشتر بود. شیوع اضافه وزن و چاقی در پدران و فرزندان خانواده‌های پرخطر بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: عوامل خطر ساز قلب و عروق در خانواده های در معرض خطر شایع تر است. غربالگری خانواده‌های پر خطر از دوران کودکی برای پیشگیری از پیشرفت آترواسکلروز و کاستن از وقوع حوادث قلب و عروق در هنگام بزرگسالی یک اقدام ضروری است. برای این منظور می توان از دانش آموزان برای انتقال پیام های مربوط به سلامت و ترغیب خانواده ها به شرکت در برنامه غربالگری استفاده نمود.


لادن گیاهی، ابوالقاسم جزایری، عباس رحیمی، مظاهر رحمانی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده

مقدمه: نقش آدیپونکتین در تنظیم متابولیسم گلوکز، مقاومت به انسولین و اختلالات مرتبط با چاقی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه حاضر به منظور تعیین سطح سرمی آدیپونکتین و ارتباط آن با درصد توده چربی بدن و حساسیت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن دیابتی و غیر دیابتی انجام شده است.
روش‌ها: مطالعه بر روی مردان دارای اضافه وزن دیابتی نوع 2 ( 20 نفر) و غیر دیابتی ( 20 نفر) انجام شد. سطح سرمی آدیپونکتین به روش ELIZA، FBS به روش گلوکز اکسیداز و انسولین ناشتا به روش Immunoreactive اندازه‌گیری شدند. درصد توده چربی بر اساس امپدانس بیوالکتریک تعیین شد. حساسیت به انسولین نیز بر اساس فرمول QUICKI محاسبه شد.
یافته‌ها: با وجود یکسان بودن تقریبی BMI در هر دو گروه، میانگین درصد توده چربی در گروه دیابتی(87/2 ±55/26% )بدون وابستگی به سن به طور معناداری بالاتر از گروه غیر دیابتی (64/2±93/22 %) بود (05/0P<). میانگین آدیپونکتین در گروه دیابتی ( µg /ml 53/3±77/7 ) کمتر از گروه غیر دیابتی(µg /ml 03/0±13/8) بود، گرچه این اختلاف از نظر آماری معنا دار نبود. بین آدیپونکتین و درصد توده چربی ارتباط معکوسی مشاهده شد که از نظر آماری معنا دار نبود. از طرف دیگر ارتباط مستقیمی بین آدیپونکتین و حساسیت به انسولین در گروه غیر دیابتی مشاهده شد( 5/0+=r ؛ 04/0=P).
نتیجه‌گیری: پایین بودن سطح آدیپونکتین در مردان دارای اضافه وزن دیابتی در مقایسه با مردان مشابه غیر دیابتی، به علاوه ارتباط مثبت آدیپونکتین با حساسیت به انسولین نشان دهنده اثر کاهش سطح این هورمون در موارد مقاومت به انسولین و دیابت در مردان ایرانی دارای اضافه وزن است.


صدیقه عسگری، پریوش رحیمی، حسین مدنی، پروین محزونی، نجمه کبیری،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1387 )
چکیده

مقدمه: دیابت یک ناهنجاری متابولیکی است که با هیپرگلیسمی ناشی از نقص در ترشح، عملکرد انسولین و یا هردو مشخص می‌گردد.  برگ گردو در طب سنتی ایران برای درمان دیابت کاربرد داشته‌ است.  در این مطالعه اثر عصاره هیدروالکلی برگ خشک گردو در پیشگیری از دیابت در موش‌های صحرایی مورد بررسی قرارگرفت.

 روش‌ها: در این تحقیق 18 موش‌ صحرایی نر با وزن متوسط 240 - 180گرم به طور تصادفی در سه گروه شش تایی تقسیم شدند: گروه اول(کنترل غیردیابتی)، گروه دوم( کنترل دیابتی)، گروه سوم(پیشگیری با عصاره هیدروالکلی). برای ایجاد دیابت  از آلوکسان با دوز mg/kg 120 وزن بدن استفاده شد و تزریقات به صورت درون صفاقی انجام گرفت. موش‌های صحرایی برای 16 ساعت ناشتا بوده، سپس خون در لوله‌های هپارینه برای تعیین میزان انسولین، قند، HbA1c، LDL، HDL و VLDL جمع‌‌آوری شد.      
 یافته‌ها : نتایج حاکی از کاهش معنی‌دار میزان قند و  LDLدر گروه‌های تیمار شده با عصاره هیدروالکلی برگ خشک گردو بود(05/0 P<).  علاوه بر این، در گروه‌های تیمار شده، میزان انسولین افزایش معنی‌داری نسبت به گروه دیابتی یافته بود(05/0 P<). آزمایش‌های بافت‌شناسی نشان دادند که این عصاره در موش‌های صحرایی دیابتی سبب جلوگیری از تخریب بافت پانکراس شده است.

 نتیجه‌گیری: این نتایج نشان می‌دهند که عصاره هیدروالکلی برگ خشک گردو ممکن است در درمان و پیشگیری از دیابت موثر بوده باشد.  تاثیر این عصاره احتمالاً به دلیل وجود فلاونوییدها و خواص آنتی اکسیدانی آنهاست.


بیت‌الله علی‌پور، عباس دل‌اذر، علیرضا استادرحیمی، سرور علیپور-آژیری، مهران مسکری،
دوره 9، شماره 2 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه: استرس اکسیداتیو، آشکارا با دیابت و عوارض آن در ارتباط است. احتمالا ترکیبات موجود در چای، بافت‌های بدن را در مقابل آسیب‌های اکسیدانی محافظت می‌کند. بر این اساس اثر عصاره تام چای سیاه و فراکسیون‌های حاصل از آن بر استرس اکسیداتیو رت‌های دیابتی مطالعه شد.

روش‌ها: در این مطالعه، 56 رت نر سه ماهه در محدوده وزنی 250-200 گرم انتخاب و به طور تصادفی به 8 گروه 7تایی تقسیم و به مدت یک ماه مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه‌های اول و دوم سالم غیر دیابتی و بقیه گروه‌ها توسط استرپتوزوتوسین دیابتی شدند. به گروه‌های هشت گانه به ترتیب: 1- حامل (کنترل)، 2- عصاره تام+ حامل  (کنترل)، 3- حامل (دیابتی، کنترل)، 4- عصاره تام+ حامل (دیابتی) و فراکسیون‌های متانولی+ حامل 5-20% (دیابتی) 6- 40% (دیابتی)، 7- 60% (دیابتی)، 8- ترکیب 80 و 100% (دیابتی) به صورت داخل صفاقی روزانه ترزیق شد. در پایان مطالعه از رت‌ها خون‌گیری و پارامترهای استرس اکسیداتیو اندازه‌گیری گردید و داده‌ها با استفاده از روش آنالیز واریانس یک طرفه و نرم‌افزار SPSS مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: در این مطالعه، عصاره تام باعث افزایش آنتی اکسیدانت تام (001/0 =(P، سوپر اکسید دیسموتاز(010/0 =P)، گلوتاتیون پراکسیداز (000/ =P) و گلوتاتیون (002/0 =P) در رت‌های سالم و دیابتیک و کاهش مالون دی آلدیید (01/0=P) در رت‌های دیابتیک شد. همچنین فراکسیون 20%، باعث بیشترین افزایش در میزان‌های تام آنتی اکسیدانت (009/ 0=P)، سوپراکسید دیسموتاز ( 002/0=P)، گلوتاتیون پراکسیداز(001/0=P) و گلوتاتیون (001/0=p) و بیشترین کاهش در میزان مالون دی آلدیید (001/=P) در رت‌های دیابتیک گردید.

نتیجه‌گیری: تجویز عصاره تام چای سیاه و فراکسیون 20% حاصل از آن، بر استرس اکسیداتیو رت‌های دیابتیک تاثیر مثبت دارد.


محمد فشارکی، محمد صاحب‌الزمانی، رابعه رحیمی،
دوره 9، شماره 3 - ( 5-1389 )
چکیده

مقدمه: تعداد زیادی از دانش‌آموزان دارای اضافه وزن در کشورهای جهان سوم به دلیل فقدان آموزش دچار عوارض جسمی و روانی می‌گردند. هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر آموزش بر اصلاح سبک زندگی دانش‌آموزان دختر دارای اضافه وزن در مقطع ابتدایی شهرستان ارومیه در سال 1388 بود.
روش‌ها: در این پژوهش نیمه تجربی، ابتدا دانش‌آموزان با استفاده از متر و وزنه و منحنی صدک نمایه توده بدنی (BMI) برای دختران 18-2 سال ارزیابی شده و افراد با  نمایه توده بدنی بیشتر از 85% به عنوان اضافه وزن تلقی شدند. خصوصیات دموگرافیک و سبک زندگی (مانند عادات و سرعت غذا خوردن، خوردن تنقلات، نوع و میزان فعالیت فیزیکی) با استفاده از پرسشنامه محقق‌ساز جمع‌آوری گردید. سپس آموزش سبک صحیح زندگی در 6 جلسه 1 ساعتی به دانش‌آموزان داده شد. یک ماه پس از آخرین جلسه آموزشی ارزیابی مجدد با همان فرم اولیه انجام گرفت. آزمون‌های آماری مورد استفاده ویلکاکسون و تی زوج بودند.
یافته‌ها: در انتهای بررسی اولیه، 95 دانش‌آموز دختر مقطع ابتدایی با BMI بالای 85%انتخاب شدند. اکثر شرکت کنندگان 11-5/10 سال سن داشتند. میانگین نمره سبک زندگی قبل از آموزش 31/17 ±24/46 بود که بعد از آموزش 64/13±33/56 شد. آموزش ما بر مواردی چون خوردن در هنگام تماشای تلویزیون، خوردن تنقلات، بازی با رایانه هنگام فراغت اثر معنی‌دار و اصلاح کننده رفتار داشت (05/0 ≥ P). ولی تأثیرمعنی‌داری در انجام ورزش علاوه بر فعالیت بدنی روزانه و یا ورزش هنگام اوقات فراغت، نداشت (به ترتیب 63/0P= و 25/0P=  بود).
نتیجه‌گیری: آموزش سبک صحیح زندگی به دانش‌آموزان دارای اضافه وزن در سنین مقطع ابتدایی می‌تواند در اصلاح رفتارهای تغذیه‌ای آنان مناسب باشد.


احسانه طاهری، محمود جلالی، احمد ساعدی، ابوالقاسم جزایری، عباس رحیمی،
دوره 10، شماره 5 - ( 8-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: دیابت، یک اختلال متابولیکی است که با افزایش تولید رادیکال‌های آزاد و ایجاد استرس اکسیداتیو همراه است. مطالعه روی مدل‌های حیوانی مبتلا به دیابت و کشت سلول‌های سرطانی نشان داده‌اند که ویتامین D می‌تواند نقش آنتی‌اکسیدانی داشته باشد. تاکنون مطالعه‌ای به بررسی این ارتباط در بیماران دیابتی و افراد سالم نپرداخته است.
روش‌ها: این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 180 نفر (95 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و 85 فرد سالم) انجام گرفت. متغیرهای سن، جنس، نمایه توده بدنی، سطح سرمی (OH) D25، کلسیم، فسفر، پاراتورمون، فعالیت آنزیم‌های گلوتاتیون ردوکتاز(GR)، گلوتاتیون پراکسیداز (GSH-Px)، سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و ظرفیت تام آنتی‌اکسیدانی (TAC) اندازه‌گیری و ارتباط بین سطح سرمی  (OH) D25 و فعالیت هر یک از فراسنج‌های آنتی‌اکسیدانی تحلیل گردید.
یافته‌ها: در این مطالعه، 1/82 درصد افراد دیابتی و 6/75 درصد افراد سالم دچار کمبود یا ناکفایتی وضعیت ویتامین D بودند. در بیماران دیابتی، فعالیت آنزیم‌های GR و GSH-Px بالاتر و فعالیت آنزیم SOD پایین‌تر از افراد سالم بود. در بیماران دیابتی ارتباط مستقیمی و در افراد سالم ارتباط معکوسی بین میانگین سطح سرمی (OH) D25 و فعالیت آنزیم‌هایSOD، GR وGSH-PX  مشاهده شد. سطح سرمی  (OH) D25 و TAC در هر دو گروه ارتباط مستقیمی داشت. در مقایسه دو گروه بیماران دیابتی و افراد سالم، ارتباط بین سطح سرمی (OH) D25 و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی معنی دار نبود.
نتیجه‌گیری: ویتامینD در بیماران دیابتی و افراد سالم سبب تعدیل فعالیت آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی می‌شود و تایید نقش آن به عنوان یک آنتی‌اکسیدان نیاز به مطالعات بیشتر دارد.


سارا نجاتی نمینی، سعید حسینی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 12-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: برای حفظ وزن بدن، تعادل بین دریافت و مصرف انرژی روزانه ضروری می باشد. میزان سوخت و ساز پایین بدن یا به عبارتی مصرف انرژی کمتر توسط بدن می تواند عاملی برای چاقی محسوب شود در حالیکه ارتباط بین میزان متابولیسم استراحت (RMR) پایین و چاقی در مطالعات به وضوح مشخص نشده است و نتایج متناقضی در این رابطه وجود دارد. هدف این پژوهش، پی بردن به مقدار RMR در افراد چاق و افراد با وزن طبیعی و مقایسه بین این دو گروه و همچنین بررسی ارتباط بین RMR و اجزای ترکیب بدن می باشد.
روش‌ها: افراد شرکت کننده در این مطالعه مورد-شاهدی شامل 99 نفر افراد سالم غیر سیگاری (52 فرد چاق به عنوان گروه مورد و 47 نفر با وزن طبیعی به عنوان گروه شاهد) بودند. اطلاعات آنتروپومتری (وزن، قد، دور کمر، دور باسن، نسبت دور کمر به باسن و میانگین نمایه توده بدنی)، ترکیب بدن (توسط دستگاه امپدانس بیوالکتریک) و RMR (توسط کالریمتری غیر مستقیم) در دو گروه اندازه گیری شد. کلیه اندازه گیری ها در صبح و به صورت ناشتا صورت گرفت.
یافته‌ها: میانگین نمایه توده بدنی (BMI) در گروه مورد بطور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود. مقدار RMR در گروه مورد بالاتر از گروه شاهد بود (001/0=P)، ولی پس از تعدیل RMR برای توده چربی بدن ((FM و توده بدون چربی بدن (FFM) اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود نداشت (484/0 P=). پس از انجام آنالیز رگرسیون، FFM در کنار سایر متغیرها ارتباط مستقیم و معنی دار (001/0>P، 778/0r=) و دور کمر ارتباط معکوس و معنی دار (028/0P=، 27/0-r=) با RMR داشتند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه تفاوتی در RMR افراد چاق و افراد با وزن طبیعی دیده نشد. در کنار سایر متغیرهای تاثیرگذار، FFM و دور کمر بیشترین ارتباط را با RMR داشتند.


هما ناصح، سید مسعود ارزاقی، رویا قاسم‌زاده، عباس رحیمی فروشانی، محمد کمالی، علی اصغر ارسطو،
دوره 11، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: با توجه به افزایش میزان دیابت و رشد سالمندی در کشور، بررسی کلیه ابعاد مرتبط با دیابت برای برنامه‌ریزی این گروه لازم می‌باشد. این مطالعه به بررسی حیطه‌های مشکل ساز ناشی از دیابت در سالمندان دیابتی شهر تهران پرداخته است.
روش‌ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی بوده و به کمک مصاحبه حضوری و تکمیل پرسشنامه‌های دموگرافیک و PAID که سه حیطه دارد، توسط 93 سالمند دیابتی ساکن سرای سالمندان کهریزک تهران انجام یافته است. یافته‌ها با کمک نرم‌افزار SPSS ویرایش 16 آنالیز گردید (05/0P<).
یافته‌ها: یافته‌ها نشانگر رابطه معنی‌دار بین حیطه‌های مشکل ساز دیابت و جنس (011/0=P)، وضعیت اشتغال (001/0=P)، نوع درمان (001/0=P) و اختلالات خواب (001/0=P) می‌باشد. نمرات افراد در هر سه حیطه در کسانی که انسولین استفاده می‌کردند، بهتر بود.
نتیجه‌گیری: بهتر است جهت کاهش مشکلات و عوارض ناشی از دیابت کلیه ابعاد جسمی، روانی و ... این بیماران در نظر گرفته شده و در برنامه‌ریزی‌های کوتاه مدت و بلند مدت مد نظر قرار گیرند.


آذر طل، فرشته مجلسی، عباس رحیمی فروشانی، داود شجاعی‌زاده، پروین عباسی بروجنی،
دوره 11، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: دیابت نوع 2 در زمره بیماری‌های مزمن با عوارض بسیار است که توجه به ابعاد روانی زندگی بیماران مبتلا با دیابت و تبعیت از رژیم درمانی از اهمیت خاصی بر خوردار است. این مطالعه با هدف بررسی سازگاری شناختی صفتی و حالتی در بیماران دیابتی نوع 2 و تعیین عوامل موثر بر این سازگاری طراحی و انجام شد.
روش‌ها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود که به مدت 6 ماه در سال 1391 انجام شد. جامعه پژوهش در این مطالعه، بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به بیمارستان‌های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران بود، حجم نمونه 480 نفر و نمونه‌گیری به روش در دسترس انجام شد. سازگاری شناختی در دو بعد صفتی و حالتی بیماران دیابتی نوع 2 با استفاده از پرسشنامه دو قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با بیماری و سازگاری شناختی بر اساس مقیاس پنج درجه‌ای لیکرت اندازه‌گیری گردید. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 5/11 با استفاده از آزمون‌های کای دو و مدل رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی‌داری در این مطالعه 05/0 بود.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که وضعیت تاهل (01/0=P)، سال‌های ابتلا به بیماری دیابت (001/0>P)، وضعیت شغلی (001/0>P)، گروه‌های سنی (001/0=P)، سابقه مثبت خانوادگی دیابت (001/0>P)، وضعیت درآمد (001/0>P) و HbA1C (001/0>P) با هر دو نوع سازگاری شناختی ارتباط داشتند. جنسیت با سازگاری شناختی حالتی (008/0=P) و سطح تحصیلات (001/0>P) و بیماری‌های زمینه‌ای همراه (02/0=P) با سازگاری شناختی صفتی ارتباط آماری معنی‌داری داشتند. مدل رگرسیون لجستیک نشان داد که سال‌های ابتلا به دیابت، گروه‌های سنی، میزان درآمد، سابقه خانوادگی وHbA1C شانس سازگاری حالتی بالا و معنی‌داری داشتند و شانس بالا بودن سازگاری شناختی صفتی با سابقه خانوادگی دیابت، بیماری زمینه‌ای همراه، HbA1C ارتباط داشت.
نتیجه‌گیری: با عنایت به تاثیر عوامل جمعیت شناختی و بالینی در میزان سازگاری شناختی صفتی و حالتی، ضرورت انجام مداخلات مبتنی بر ارتقاء سلامت با کاربرد تئوری‌های سازگاری اجتناب ناپذیر است.


آذر طل، فرشته مجلسی، عباس رحیمی فروشانی، داود شجاعی‌زاده، بهرام محبی،
دوره 11، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده

1024x768 مقدمه: بیماران دیابتی در اداره و مدیریت بیماری خود با موانع زیادی دست به گریبان هستند. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط ویژگی‌های فردی و مرتبط با سلامت با موانع تشخیصی و درمانی زندگی با دیابت در بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به بیمارستان‌های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران طراحی و اجرا شد.
روش‌ها: این مطالعه از نوع مقطعی (توصیفی- تحلیلی) بود که در سال 1391 بر روی600 بیمار به طور تصادفی ساده انجام شد. ابزار مطالعه شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با سلامت و بیماری و شاخص کنترل دیابت (HbA1C) با 10 سوال و ابزار زندگی با دیابت در ابعاد موانع تشخیصی (6 سوال)، موانع دارو درمانی(10 سوال) و موانع خودپایشی (5 سوال) بود که توسط مقیاس از کاملاً موافقم (5) تا کاملاً مخالفم (1) اندازه‌گیری گردید. روایی و پایایی ابزار اندازه گرفته شد. روش جمع‌آوری اطلاعات، تکمیل پرسشنامه و با استفاده از تکنیک مصاحبه بود. برای تجزیه وتحلیل داده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 5/11 و آزمون‌های آماری توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (کای دو و مدل رگرسیون لجستیک) استفاده شد. سطح معنی‌داری در این مطالعه کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار موانع تشخیصی، دارو درمانی و خودپایشی به ترتیب (97/3±48/16)، (13/5±92/29) و (77/2±5/14) بود. نتایج مطالعه نشان داد که برخی عوامل فردی و مرتبط با دیابت با این سه مانع ارتباط آماری معنی‌داری داشتند (05/0P<). مدل رگرسیون لجستیک هم شانس شدید بودن هر سه مانع را مشخص نمود.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های مطالعه به نظر می‌رسد بهبود ارتباط بین افراد حرفه‌ای گروه سلامت و تلاش برای بهره‌گیری و فراهم کردن منابع برای بیماران دیابتی در کاهش موانع تشخیصی، دارو درمانی و خوپایشی اثربخش خواهدبود.

Normal 0 false false false


لاله پیاهو، مجید مبصری، علیرضا استاد رحیمی، یاسر خواجه بیشک، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 12، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده

مقدمه: چاقی عامل خطر بسیاری از بیماری‌های مزمن، از اختلالات هورمونی تاثیر می‌پذیرد. لپتین هورمون‌ مترشحه از بافت چربی، در تنظیم اشتها و مصرف انرژی نقش دارد، اما در افراد چاق به‌ دلیل کاهش حساسیت گیرنده‌های آن، مقاومت لپتینی نمایان می‌شود. کمبود ریز مغذی‌ها از جمله عنصر روی در افراد چاق گزارش شده است. بین غلظت پایین روی و سطوح بالای لپتین در افراد چاق ارتباط وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مکمل یاری روی بر سطوح لپتین و شاخص‌های تن سنجی در افراد چاق انجام شد. روش‌ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی60 فرد چاق با نمایه توده بدنی (kg/m2) 30 و بالا به مدت یک ماه انجام شد. افراد حائز شرایط به صورت تصادفی به دو گروه مداخله (30 نفر) و کنترل (30 نفر) تقسیم و به ترتیب روزانه30 میلی‌گرم قرص روی و 30 میلی‌گرم نشاسته دریافت کردند. از آزمون تی زوجی و تحلیل کوواریانس به ترتیب برای مقایسه قبل و بعد و مقایسه میانگین متغیرها بعد از انجام مداخله با تعدیل روی اندازه‌گیری‌‌های پایه ستفاده شد. یافته‌ها: غلظت لپیتن و روی سرم در افراد گروه مداخله افزایش معنی داری نشان داد، ]به ترتیب (ابتدا: 2/17±8/35 انتها: 6/18±2/48) و (ابتدا: 9/19±67 انتها: 1/23±1/74)[، در حالی‌که این نتایج برای افراد گروه کنترل معنی‌دار نبود. وزن، نمایه توده بدنی (BMI) و دور کمر در گروه مداخله در پایان مطالعه کاهش معنی‌داری داشت (05/0 p<). نتیجه‌گیری: مکمل روی تاثیر مثبتی در افزایش غلظت لپتین و روی سرمی و کاهش شاخص‌های تن سنجی داشت. انجام مطالعات با مدت زمان بیشتر پیشنهاد می‌گردد.
مهتاب علیزاده ، اعظم دخت رحیمی، مصعومه آرشین چی، فرشاد شریفی، سيد مسعود ارزاقی، حسین فخرزاده ،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده

هدف: این مطالعه به بررسی سلامت جسمانی گروه‌های مختلف سنی سالمندان در شهر تهران می‌پردازد. این مطالعه می‌تواند با تعیین تفاوت‌های وضعیت سلامت جسمانی و اولویت‌های مراقبتی درگروه‌های سنی سالمندان و نیز تاثیر عوامل اقتصادی –اجتماعی بر سلامت جسمانی افراد سالمند به سیاست گذاری‌های بهداشتی مورد نیاز آنان کمک کند. روش‌ها: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است که به روش تصادفی در سال 1389 بر روی 402 سالمند 60 ساله و بالاتر، ساکن شهر تهران در منطقه تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. پرسشنامه‌ها به روش مصاحبه چهره به چهره و در چند مورد خاص با مصاحبه تلفنی تکمیل گردید. ابزارهای جمع آوری داده‌ها پرسشنامه در سه قسمت اطلاعات دموگرافیک، تست ابزار سنجش توانایی انجام فعالیت‌های روزمره زندگی (ADL) و پرسشنامه عملکرد فیزیکی فرم کوتاه SF-36 بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS نسخه 15 و نیز نرم افزار Stata و آزمون‌های کروسکال والیس و کای دو و مدل رگرسیون رتبه‌ای چند متغیره (ordered regression polytomos) استفاده شد. یافته‌ها: بر اسا س نتایج 45 درصد از افراد سالمند درگروه سنی (60 تا 69) سال و 5/36 درصد در گروه سنی (70تا 79) ساله و 18.5 درصد درگروه سالمندان بالاتراز80 سال قرار داشتند. میانگین سن افراد مورد بررسی در پژوهش حاضر 9/8±5/71 بود (زنان 2/8 ±07/72 و میانگین سن مردان 9/8± 1/71 ). درحدود 2/18 درصد سالمندان مورد بررسی برای انجام فعالیت های روزمره زندگی وابسته، 22.3 درصد نیمه مستقل و 59.5 درصد آنان مستقل بودند. از نظر عملکرد فیزیکی نیز 6/29 % سالمندان دارای محدودیت شدید و 6/32% محدودیت متوسط و 8/37% نیز فاقد محدودیت در عملکرد فیزیکی بودند. سلامت جسمانی سالمندان (توانایی انجام فعالیت‌های روزمره زندگی و عملکرد فیزیکی) با متغیرهای سن، جنس، تاهل، تحصیلات، وضعیت اشتغال، منبع درآمد، وضعیت بیمه، وضعیت مسکن و همراهانی که با سالمند زندگی می‌کنند ارتباط معنی‌داری نشان داد. ولی در آنالیز رگرسیون چند متغیره و با حضور متغیرهای مخدوش کننده سن و زن بودن سالمند بیشترین اثر را در توانایی انجام فعالیت‌های روزمره زندگی سالمند داشت. همچنین در مورد عملکرد فیزیکی سالمند نیز سن، زن بودن، بدون همسربودن و وابستگی مالی سالمند به دیگران بیشترین تاثیر را بر عملکرد فیزیکی داشتند. نتیجه‌گیری: سالمندان پیرتر و زنان سالمند در انجام فعالیت‌های روزمره زندگی ناتوان‌تر به‌نظر می‌رسند. همچنین در این مطالعه سالمندان پیرتر، زنان، سالمندان بدون همسر و سالمندانی که از نظر مالی وابسته به نهادهای حمایتی، همسر، فرزندان، اقوام و سایرین بودند از عملکرد فیزیکی ضعیفی برخوردار بودند.
سیروس کبودی، مهر علی رحیمی، الهام نیرومند، الهه عجمی، افسانه اقبالیان، مجید براتی، نادر رجبی گیلان،
دوره 15، شماره 2 - ( 10-1394 )
چکیده

مقدمه: نیاز به دریافت انسولین در بین بیماران دیابتی نوع دو در مرحله‌ای که بیماری آن‌ها با سایر درمان‌ها قابل کنترل نباشد، امری حیاتی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی باورهای مرتبط با عدم پذیرش انسولین در بین بیماران دیابتی نوع دوم با بهره‌گیری از مدل اعتقاد بهداشتی انجام گردید.

روشها: این مطالعه توصیفی– مقطعی بر روی 400 نفر از بیماران دیابتی نوع دو مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت شهر کرمانشاه انجام پذیرفت. بیماران به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه‌ای که مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و سازه‌های مدل اعتقاد بهداشتی (محقق ساخته) بود از طریق مصاحبه با بیماران تکمیل گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-16 و با آزمون‌های آماری (ضریب همبستگی پیرسون، من ویتنی و کورسکال والیس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: شرکت کنندگان به ترتیب 95/66، 7/60، 95/59، 97/51، 04/68، 74/74 درصد نمرات قابل اکتساب برای حساسیت‌درک شده، شدت‌درک‌شده، خودکارآمدی، منافع‌درکشده، راهنمای عمل و موانع‌درک‌شده را بدست آوردند. نتایج نشان داد که باورهای حساسیت، شدت و خودکارآمدی‌درک شده بیماران دیابتی(نوع دو) نیازمند به انسولین در سطح متوسطی بود ودر مقابل موانع موجود برای پذیرش درمان با انسولین در آنها بیشتر بود.

نتیجه‌گیری: تهیه و تدوین بسته‌های آموزشی مناسب در راستای ارتقاء سطح آگاهی و خودکارآمدی و رفع موانع مرتبط با پذیرش انسولین در بیماران دیابتی ضروری است.


سپیده رحیمی مشکله، ابراهیم مسعودنیا، وحید نیک سرشت،
دوره 17، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده

مقدمه: یکی از عوامل خطری که در سبب‌شناسی بروز دیابت نوع دو توجه اندکی به آن شده است، سبک زندگی است. پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه‌ی بین مؤلفه‌های سبک زندگی و بروز دیابت نوع دو در بین شهروندان شهر رشت انجام شد.
روش‌ها: این مطالعه در قالب یک طرح مورد- شاهدی انجام شد. داده‌ها از 150 نفر با علائم دیابت نوع دو که به بیمارستان‌های حشمت و گلسار و انجمن دیابت رشت مراجعه کرده بودند و 150 نفر از افراد فاقد علائم دیابت نوع دو، با سنین 30 الی 60 سال شهر رشت جمع‌آوری شد. ابزار اندازه‌گیری عبارت بودند از چک لیست ویژگی‌های اجتماعی- جمعیت‌شناختی و بالینی، و فرم کوتاه پروفایل سبک زندگی ارتقاء دهنده‌ی سلامت. داده‌ها با استفاده از آماره‌ی t و c2 و در نرم افزار SPSS نسخه‌ی 22 تحلیل شدند.
یافته‌ها: تفاوت معناداری بین افراد با علائم دیابت نوع دو و افراد سالم از لحاظ سن، نمایه‌ی توده‌ی بدن (BMI)، میزان تحصیلات (01/0 > P)، وضعیت تأهل (05/0 >P)، سابقه‌ی دیابت در خانواده، سابقه‌ی مصرف سیگار، سابقه‌ی فشار خون بالا، سابقه‌ی بیماری قلبی و وضعیت شغلی (01/0 >P) وجود داشت. همچنین تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر مؤلفه‌های رشد معنوی و خودشکوفایی، مدیریت استرس، فعالیت بدنی (01/0 >P)، و مسؤولیت‌پذیری درباره‌ی سلامت (05/0 >P) وجود داشت.
نتیجه‌گیری: مؤلفه‌های سبک زندگی از عوامل مؤثر در بروز دیابت نوع دو می‌باشند. بنابراین، مداخله‌های شناختی و رفتاری با هدف تعدیل و ارتقای سبک زندگی مرتبط با سلامت ضروری به‌نظر می‌رسد.
ایرج خالقی، عیدی علیجانی، علیرضا رحیمی، مهسا محسن زاده،
دوره 21، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده

مقدمه: اختلالات دیابت می‌تواند منجر به تحلیل رفتگی عضلانی شود. این پژوهش با هدف تعیین اثر هم‌زمان تمرین‌های مقاومتی و تزریق سلول‌های اجدادی اندوتلیال بر فاکتور تحلیل رفتگی عضلات نعلی موش‌های صحرایی دیابتی انجام شد.
روش‌ها:30 سر موش صحرایی (با سن 6 هفته با وزن 20±200گرم) به‌صورت تصادفی به پنج گروه سالم پایه، دیابتی کنترل (D)، دیابتی تمرین کرده (DR)، دیابتی تمرین نکرده با تزریق سلول‌های اجدادی اندوتلیال (DI)، دیابتی تمرین کرده با تزریق هم‌زمان سلول‌های اجدادی اندوتلیال (DRI) تقسیم شدند. برای بررسی تغییرات بیان MURF1 به روش وسترن بلات و شاخص مقاومت به انسولین به روش الایزا اندازه‌گیری شدند. داده‌ها به روش آزمون تحلیل واریانس دو عاملی توسط نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 19 در سطح معناداری 5%α≥ تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: در این پژوهش 6 هفته تمرین مقاومتی باعث کاهش معنادار MURF1 و شاخص مقاومت به انسولین شد. همچنین تزریق سلول‌های اجدادی اندوتلیال نیز منجر به کاهش معنادار MURF1 و شاخص مقاومت به انسولین شد. اثر تعاملی تمرین مقاومتی و تزریق سلول‌های اجدادی نیز منجر به کاهش معنادار در سطوح murf1 شد، اما شاخص مقاومت به انسولین در هم‌زمانی تمرین و تزریق نسبت به تنها تمرین یا تزریق برتری معنادار نداشت.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های این مطالعه می‌توان اظهار داشت که تمرین مقاومتی و یا تزریق سلول‌های اجدادی اندوتلیال می‌تواند سبب بهبود تحلیل رفتگی عضلانی شود اما استفاده‌ی هم‌زمان این دو راهکار برتری در کاهش عوارض آتروفی در رت‌های دیابتی نداشت.
سید رضا میرجوادی، علیرضا رحیمی، فریبا آقایی، مهسا محسن زاده،
دوره 21، شماره 5 - ( 11-1400 )
چکیده

هدف‌: از آنجا که انسولین درمانی نمی‌تواند به درستی پیشرفت دیابت و عوارض آن را کنترل کند، سایر درمان‌های جایگزین ممکن است مطلوب باشند. هدف این پژوهش بررسی اثر تمرین مقاومتی و تزریق سلول‌های بنیادی اندوتلیال بر وضعیت اکسیدان و آنتی اکسیدان عضله‌ی اسکلتی در رت‌های نر دیابتی القاء شده با STZ بود.
روش‌ها: در این تحقیق تجربی، 36 سر رت صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین سن 6 هفته) به شش گروه کنترل (سالم)، کنترل دیابتی پایه، کنترل دیابتی، دیابت+تزریق سلول بنیادی، دیابت+تمرین مقاومتی و دیابت+تزریق سلول بنیادی+تمرین مقاومتی تقسیم شدند. در این مطالعه رت‌ها با استفاده از داروی استرپتوزوتوسین به‌صورت تک دوز 40 میلی‌گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن و به‌صورت درون صفاقی دیابتی شدند. تمرینات مقاومتی شامل بالا رفتن از یک نردبان یک متری با وزنه‌ی آویزان به دم به‌مدت 17 جلسه اجرا گردید. تعداد 500 هزار سلول بنیادی مشتق از استخوان توسط دستگاه سل کانتر تزریق شد. میزان آنزیم سوپراکسیددیسموتاز (SOD) و مالون‌دی‌آلدهید (MDA) بافت عضله‌ی اسکلتی رت‌ها با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که سطح SOD رت‌های گروه تمرینات مقاومتی و تزریق سلول‌های بنیادی اندوتلیال نسبت به گروه کنترل دیابتی به‌طور معنی‌داری بیشتر بود (001/0>P). همچنین سطح MDA رت‌های گروه تمرینات مقاومتی و تزریق سلول‌های بنیادی اندوتلیال نسبت به گروه کنترل به‌طور معنی‌داری کمتر بود (001/0>P).
نتیجهگیری: تمرین مقاومتی و تزریق سلول‌های بنیادی اندوتلیال می‌تواند به‌عنوان درمان غیردارویی برای کاهش عوارض عضله‌ی اسکلتی در دیابت نوع یک مورد توجه قرار گیرد.
علی اصغر سلیمانی، علیرضا رحیمی، عیدی علیجانی، امیر سرشین،
دوره 21، شماره 6 - ( 12-1400 )
چکیده

مقدمه: بیماری قلبی عروقی عامل اصلی مرگ و میر در بیماران مبتلا به دیابت نوع یک است و خطر قلبی عروقی حتی در بیماران دیابت نوع 1 با کنترل متابولیک خوب همچنان بالا است. هدف از این تحقیق تعیین اثر شش هفته تمرینات هوازی بر شاخص‌های التهابی و آسیب قلبی در رت‌های نر دیابتی نوع یک بود.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 19 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین وزن 200 -250 گرم) به‌طور تصادفی در چهار گروه تمرین هوازی، شم، کنترل و سالم قرار گرفتند. در این مطالعه، القای دیابت نوع یک با تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین حل شده در بافر سدیم سیترات به روش درون صفاقی انجام شد. تمرین هوازی با شدت 50-60 درصدVO2max، 5 روز در هفته به‌مدت 6 هفته انجام ‌شد. پس از بیهوشی، کالبد شکافی انجام و بطن چپ قلب برداشته شد. سطح فاکتور نکروز تومور آلفا (TNF-α)، گیرنده‌ی آلفا -1 فعال‌کننده‌ی تکثیر پروکسی‏زوم (PGC-1α) و کراتین کیناز (CK) بافت قلب رت‌ها با استفاده از روش وسترن بلات اندازه‌گیری شد. داده‌ها به روش آنالیز واریانس یک‌طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی‌داری P<0.05 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که شش هفته تمرین هوازی منجر به کاهش معنی‌دار TNF-α و CK و افزایش معنی‌دار PGC-1α در بافت قلب موش‌های دیابتی نوع یک شد (001/0>P).
نتیجه‏گیری: با توجه به نتایج، به‌نظر می‌رسد تمرینات هوازی می‌تواند به بهبود شاخص‌های التهابی و آسیب  قلبی در دیابت نوع یک کمک کند.
ایرج خالقی، عیدی علیجانی، علیرضا رحیمی، مهسا محسن زاده،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

مقدمه: دیابت می‌تواند منجر به آتروفی عضلانی شود. این پژوهش با هدف بررسی ترکیب تمرینات مقاومتی و تزریق سلول‌های اجدادی اندوتلیال بر بیان فاکتور آتروفی در عضله‌ی نعلی موش‌های صحرایی دیابتی انجام شد.
روش‌ها:30 سر موش صحرایی (با سن 6 هفته با وزن 20±200گرم) به‌صورت تصادفی به پنج گروه سالم پایه، دیابتی کنترل، دیابتی تمرین کرده، دیابتی تمرین نکرده با تزریق سلول‌‌های اجدادی اندوتلیال، دیابتی تمرین کرده با تزریق هم‌زمان سلول‌های اجدادی اندوتلیال تقسیم شدند. برای بررسی تغییرات میزان پروتئین شوک گرمایی ۲۵ به روش وسترن بلات اندازه‌گیری شد. داده‌های به روش آزمون تحلیل واریانس دو عاملی توسط نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 19 در سطح معناداری α≥%5 تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: در این پژوهش 6 هفته تمرین مقاومتی بر بیان پروتئین شوک گرمایی ۲۵ تأثیر معنی‌داری نداشت. اما تزریق سلول‌های اجدادی اندوتلیال منجر به افزایش معنی‌دار بیان پروتئین شوک گرمایی ۲۵ شد. اثر تعاملی تمرین مقاومتی و تزریق سلول‌های اجدادی بربیان پروتئین شوک گرمایی ۲۵ ‌معنیدار نبود، به‌عبارت دیگر در هم‌زمانی تمرین و تزریق نسبت به تنها تمرین یا تزریق برتری معنی‌دار وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این پژوهش می‌توان اظهار داشت تزریق سلول‌های اجدادی اندوتلیال می‌تواند سبب بهبود تحلیل رفتگی عضلانی شود اما تمرین مقاومتی به تنهایی مؤثر نبود. همچنین تعامل این دو راهکار برتری در کاهش عوارض آتروفی در رت‌های دیابتی نداشت.
مرتضی چناری، علیرضا رحیمی، امیر سرشین، فواد فیض الهی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

مقدمه: آسیب بافت قلب در دیابتی‌ها باعث التهاب و تخریب سلول‌های قلب می‌شود که در نتیجه منجر به آپوپتوز یا مرگ سلول می‌شود. هدف مطالعه‌ی حاضر مقایسهی تأثیر شش هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر شاخص آپوپتوزی کاسپاز 8 و کاتالاز در بافت قلب رت‌های نر دیابتی بود.
روش‌‌ها: در این مطالعه تجربی، 24 سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزن 200 -250 گرم) 10 تا 12 هفته‌ای به شش گروه، تمرین هوازی، تمرین مقاومتی، شم هوازی، شم مقاومتی، کنترل و سالم تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین به مقدار 30 میلی‌گرم بر کیلوگرم به روش درون صفاقی انجام شد. برنامه‌ی تمرین هوازی و مقاومتی به‌مدت شش هفته انجام شد. برای اندازه‌گیری کاسپاز 8 و کاتالاز از روش وسترن بلات استفاده شد. داده‌ها به روش آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی‌داری P<0.05 تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد اختلاف میانگین کاسپاز 8 بین گروه تمرین هوازی با گروه سالم (752/0=P)، گروه تمرین مقاومتی با گروه سالم (723/0=P) و تمرین مقاومتی با گروه تمرین هوازی (00/1=P) معنی‌دار نبود اما میزان کاسپاز 8 در گروه تمرین هوازی نسبت به تمرین مقاومتی کمتر بود. اختلاف میانگین کاتالاز بین گروه تمرین هوازی با گروه سالم (024/0=P) و گروه تمرین هوازی با گروه تمرین مقاومتی (023/0=P) معنادار بود و میزان کاتالاز در گروه تمرین مقاومتی نسبت به تمرین هوازی بیشتر بود.
نتیجهگیری: تمرینات هوازی و مقاومتی می‌تواند موجب کاهش میزان شاخص آپوپتوزی کاسپاز8 و افزایش کاتالاز در بافت قلب رت‌های دیابتی گردد.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb