جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای رضوی

باقر لاریجانی، فرزانه زاهدی، سیدحسن امامی رضوی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده

اخلاق پزشکی تاریخچه ای بس طولانی در جهان دارد و مسلماً دستیابی به اخلاقی همسو با فرهنگ‌ جوامع مختلف، باید با توجه به پیشینه تاریخی آنها حاصل گردد. اغلب تصور بر این است که تاریخ اخلاق پزشکی با بقراط آغاز می‌شود؛ در حالی که اخلاق پزشکی سابقه‌ای دیرینه‌تر دارد. روشن است که فرهنگ‌های مختلفی همچون بابلی، مصر باستان، یونانی، و ایرانی، همه در قانونمند کردن طب و حفظ حقوق بیماران اهتمام ورزیده‌اند. یکی از اولین دست نوشته های بشری در این موضوع، که به سال 1750 قبل از میلاد بر می‌گردد، قانون حمورابی است که توسط بابلیان تنظیم گردیده است.
در این مقاله سعی شده است ریشه های اخلاق پزشکی در تاریخ طب ایران، خصوصاً پس از گرویدن ایرانیان به اسلام مورد بررسی قرار گیرد. در این دست نوشته به طور عمده از کتب و دست نوشته های پزشکان و مورخان بزرگ ایرانی و خارجی، و پاره ای از مقالات چاپ شده در مجلات معتبر جهان، که از طریق جستجوی در پایگاه‌های اطلاعات علمی همچون Medline و Ovid وموتورهای جستجوئی مانند Google Scholar بدست آمده، استفاده گردیده است.
تاریخچه طب در ایران به حدود قرن چهارم قبل از میلاد مسیح برمی‌گردد. پزشکان بزرگ ایرانی توجه ویژه‌ای به اخلاق پزشکی داشته اند که در کار بالینی، آموزش و تدریس و نگارش کتب مشهود است. بین دوران تمدن باستان و دوره رنسانس در اروپا دوران تاریک موسوم به قرون وسطی است. در این دوران، ایرانیان گام های قابل توجهی در حیطه دانش و اخلاق در جهان برداشته‌اند که مرور خواهد شد.


محمدرضا مهاجری تهرانی، مهرنوش محسنی، فاطمه محمدزاده، پرویز حسینی، محمد حسین گذشتی، لاله رضوی نعمت الهی، محمد حسن فروزانفر، کبری امیدفر، مریم اعلا، عباس کتابچی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: دیابت به عنوان فرایندی التهابی و مزمن، یکی از علل مهم ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی به شمار می رود و نقش هیپرگلیسمی از طریق برخی از سازوکارهای بیوشیمیایی در ایجاد عوارض میکرو و ماکروواسکولار مشخص شده است. هیپوگلیسمی نیز یکی از عوارض نا خواسته درمان‌های دارویی در بیماران دیابتی است و ارتباط آن با اختلالات قلبی عروقی نشان داده شده؛ حال آن که تاثیر آن بر نشانگرهای التهابی تاثیر گذار بر روی بیماری‌های قلبی عروقی، شناخته شده نیست. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر هیپوگلیسمی به عنوان یک استرس بر نشانگرهای التهابی موثر بر بیماری‌های قلبی عروقی در افراد سالم انجام شده است. 

روش‌ها: مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی با تزریق  u/kg 15/0-1/0 انسولین رگولار به صورت داخل وریدی جهت ایجاد هیپوگلیسمی (قند کمتر یا مساوی mg/dl39) در 15 داوطلب سالم انجام شد. کل زمان آزمایش 240 دقیقه برای هر فرد بود و سطوح سرمی گلوکز، کورتیزول،ACTH , اپی نفرین، نوراپی نفرین، هورمون رشد و سیتوکین های پیش التهابی  (CRP, TNF-a, IL-8, IL-6, IL-1b) در زمان‌های پایه و 240 ،120، 60، 45،30 دقیقه بعد از تزریق انسولین اندازه گیری شد.

یافته‌ها: سطح سرمی هورمون‌های کورتیزول، هورمون رشد ،اپی نفرین ، نوراپی نفرین و ACTH  در زمان هیپوگلیسمی افزایش یافته بود (05/0P<).افزایش سطوح سرمی عوامل پیش التهابی TNF-a, IL-6,IL-1b در زمان هیپوگلیسمی کاملا معنی دار بودند (05/0P<) اما در مورد دو مارکر CRPوIL-8 ، رابطه معنی داری بین زمان هیپوگلیسمی و میانگین تغییرات دیده نشد.

نتیجه گیری: هیپوگلیسمی به عنوان یک استرس غیر اختصاصی مانند هیپرگلیسمی می تواند با فعال کردن سیستم اتونوم و ترشح کاتکول آمین‌ها، سبب افزایش برخی از نشانگرهای قلبی عروقی و سیتوکین های التهابی موثر در بیماری‌های قلبی عروقی می گردد.


نسیم رضوی، سيد مسعود ارزاقی، محمدیوسف مهجوری،
دوره 12، شماره 5 - ( 4-1392 )
چکیده

با توجه به شیوع مسئله چاقی در جهان و همچنین در ایران، تمرکز بر درمان این بیماری افزایش یافته است. بیماری چاقی حاصل تعامل ژن، رفتار و محیط است و می‌تواند پیش زمینه بسیاری از بیماری‌های دیگر مثل دیابت، بیماری‌های قلبی و سرطان باشد. تحقیقات نشان می‌دهند که برای کاهش وزن و حفظ آن نیاز به تغییر سبک زندگی داریم. سبک زندگی مرتبط با چاقی شامل تغذیه، ورزش و رفتار درمانی می‌باشد. هدف تحقیق حاضر بررسی کارایی رفتار درمانی در کاهش وزن و نگهداری آن و همچنین بررسی عناصر رفتار درمانی و تعیین کارایی هر یک از این عناصر در درمان می‌باشد. نتایج مطالعات نشان داده است که رفتار درمانی در درمان چاقی موثر بوده و امکان استاندارد کردن این نوع درمان به اثبات رسیده است. لذا، این تحقیق سعی می‌کند نکات مثبت و منفی و کارایی رفتار درمانی در درمان چاقی را بررسی نماید تا بتوان آن را به نحو موثرتری در کاهش و نگهداری ‌وزن به کاربرد. رفتار درمانی می‌تواند با انواع روان درمانی برای عوامل روان‌شناختی مرتبط با چاقی که در درمان ضروری به نظر می رسند، ترکیب شود.
نسیمه سادات رضوی، فرشته مجلسی، بهرام محبی، آذر طل، کمال اعظم،
دوره 16، شماره 3 - ( 12-1395 )
چکیده

مقدمه: ﺗﺒﻌﯿﺖ ﺑﯿﻤﺎران از رژیﻢ درﻣﺎﻧﯽ، ﻣﻮﻓﻘﯿﺖآﻣﯿﺰ ﺑﻮدن درﻣﺎن را ﭘﯿﺶ‌ﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤﻮده و از ﻋﻮارض و ﺷﺪت ﺑﯿﻤﺎری ﻣﯽﮐﺎﻫﺪ. ﻫﺪف از ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﻌﯿﯿﻦ تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل1 AIM بر بهبود تبعیت دارویی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: این مطالعه از نوع مداخله‌ای نیمه تجربی با گروه کنترل که بر روی 180بیمار مبتلا به دیابت نوع دو با استفاده از تخصیص تصادفی ساده در دو گروه مداخله و کنترل، انجام شد. ابزارگردآوری داده‌ها، پرسشنامه‌ی دو بخشی شامل اطلاعات دموگرافیک (با 14 سؤال)، سؤالات مربوط به مدل AIM شامل 10سؤال مربوط به دانش و اطلاعات، 9 سؤال مربوط به انگیزه و 6 سؤال مربوط به توانایی بود. پس از اجرای پیش آزمون، مداخله‌ی آموزشی برای بیماران گروه مداخله انجام شد و مجدداً پرسش‌نامه برای بیماران دو گروه بعد از 6 ماه تکمیل شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از SPSS  نسخه‌ی 23 با استفاده از آزمون‌های آماری ویلکاکسون، کای دو و من ویتنی آنالیزشد. سطح معنی‌داری در این مطالعه کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج: قبل از مداخله‌ی آموزشی دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک و سازه‌ای مدل AIM (سازه‌ی دانش، انگیزه وتوانایی) تفاوت معنی‌داری نداشتند (05/0P>) ولی پس از اجرای مداخله‌ی آموزشی گروه مداخله از نظر دانش و اطلاعات (001/0 P<)، انگیزه (001/0 P<)، توانایی (001/0 P<) و میزان  HbA1C(001/0 P<) تفاوت معنی‌داری با گروه کنترل داشت.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش نشان دادکه نقش مداخله‌ی آموزشی براساس مدل  AIMتأثیر مثبتی در بهبود تبعیت درمانی بیماران مبتلابه دیابت نوع دو داشته و با ارتقاءآگاهی و باور فرد نسبت به بیماری، انگیزه در جهت تبعیت از درمان در بیماران افزایش می‌یابد.
 



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb