3 نتیجه برای رمضان خانی
رحمان سوری، نیکو خسروی، شقایق جعفرپور، اعظم رمضان خانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 10-1395 )
چکیده
مقدمه: التهاب نقش مهمی در فرایندهای مقاومت به انسولین ایفا میکند و بهنظر میرسد واسطههای شیمیایی مانند کمرین در مقاومت به انسولین نقش محوری دارند. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسهی آثار فعالیت هوازی و محدودیت کالریک بر سطوح سرمی کمرین و شاخص مقاومت به انسولین در زنان دیابتی نوع دو میباشد.
روشها: در این مطالعهی نیمهتجربی، 30 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع دو (میانگین سن 4/٥±3/49 سال؛ وزن3/7±8/٧8 کیلوگرم) در این پژوهش شرکت نمودند و بهطور تصادفی به سه گروه محدودیت کالریک (گروه تجربی١)، فعالیت هوازی بههمراه محدودیت کالریک (گروه تجربی٢) و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی ١ از یک رژیم غذایی با ٢٥% محدودیت کالریک بهمدت 12 هفته استفاده نمودند. آزمودنیهای گروه تجربی ٢ نیز از یک برنامهی تمرینی شامل فعالیت هوازی و دویدن بر روی تردمیل و 50% محدودیت کالریک برنامهی رژیم غذایی گروه تجربی ١ بهصورت ترکیبی استفاده نمودند (٥/١٢% افزایش هزینهی انرژی و ٥/١٢% محدودیت کالریک). قبل و پس از 12 هفته، خونگیری بهمنظور اندازگیری کمرین، اینترلوکین 6، گلوکز و انسولین انجام شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری تی زوجی و آنالیز واریانس یکطرفه در سطح معناداری (٠٥/٠P<) تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که نمایهی تودهی بدنی (BMI)، نسبت دور کمر به دور لگن (WHR)، شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) و اینترلوکین6 در همهی گروههای تجربی کاهش معناداری داشت (٠٥/٠P<). نتایج حاکی از کاهش معنادار سطوح کمرین در گروههای تجربی ١ (٠01/٠P=) و ٢ بود (٠01/٠P=). بین تغییرات کمرین با تغییرات BMI، HOMA-IR، WHR و اینترلوکین6، همبستگی معناداری مشاهده گردید (٠٥/٠P<).
نتیجهگیری: با توجه به رابطهی کمرین با مقاومت به انسولین و نیز تأثیرپذیری آنها از تمرین هوازی و محدودیت کالریک، ممکن است، کاهش سطوح آن نقش ویژهای در کاهش مقاومت به انسولین، ایفا نماید.
رحمان سوری، مهدی انگوتی، محمدرضا اسد، صادق ستاری فرد، اعظم رمضان خانی،
دوره 17، شماره 6 - ( 7-1397 )
چکیده
مقدمه: روی آلفا-2- گلیکوپروتئین (ZAG)، اخیراً در تنظیم متابولیسم بافت چربی بهعلت ارتباط منفی آن با چاقی و مقاومت به انسولین مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین پر شدت تناوبی (HIIT) بر میزان ZAG پلاسما و بافت چربی رتهای نر مبتلا به دیابت نوع دو میباشد.
روشها: در این مطالعه، 21 سر رت نر در سه گروه شاهد (سالم)، کنترل (دیابتی) و تمرین تناوبی (دیابتی با تمرین) مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه تمرین، بهمدت 8 هفته به فعالیت تناوبی با تناوبهای کوتاه 15 تا 30 ثانیه و تعداد 5 تا 12 تکرار (1 دقیقه استراحت فعال بین هر تناوب) و سرعت 27 تا 34 متر بر دقیقه بر روی تردمیل پرداختند. 24 ساعت پس از پایان جلسهی تمرینی، نمونهی خونی و بافت چربی بهمنظور اندازهگیری سطوح ZAG از رتها گرفته شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه و تعقیبی توکی در سطح معناداری (٠٥/٠P<) تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان دادند که تفاوت معناداری در میزان ZAG بافت چربی بین گروههای شاهد و کنترل وجود داشت که در گروه کنترل دیابتی پایینتر بود (001/0P<). همچنین بین دو گروه شاهد و تمرین تناوبی نیز تفاوت معناداری در میزان ZAG بافت چربی دیده شد که در گروه شاهد بالاتر بود (005/0=P). هشت هفته تمرین HIIT باعث افزایش معنادار میزان ترشح پروتئین ZAG بافت چربی در مقایسه با گروه کنترل دیابتی گردید (003/0=P). تفاوت معناداری در میزان سطوح پلاسمایی ZAG بین هیچ یک از گروهها مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرین پرشدت تناوبی باعث افزایش میزان ZAG در بافت چربی رتهای نر دیابتی میشود که این امر میتواند باعث کاهش مقاومت انسولین در دیابت نوع دو گردد.
منیژه نامجو، پروانه نظرعلی، رحمان سوری، اعظم رمضان خانی، فاطمه فلاح،
دوره 22، شماره 4 - ( 8-1401 )
چکیده
مقدمه: آدرنومدولین(ADM)یک پپتید چند عملکردی است که در طیف گستردهای از فرآیندهای فیزیولوژیکی و عملکرد قلبی-عروقی نقش دارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسهی تأثیر فعالیت جسمانی ((PA بر سطوح ADM، نیتریکاکساید (NO) و میزان مقاومت به انسولین (HOMA-IR) در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار بود.
روشها: 12 ورزشکار و11 غیر ورزشکار دراین مطالعهی نیمهتجربی شرکت کردند. شرکتکنندگان پژوهش با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. تمرین تردمیل بیشینه (برنامهی بروس) در هر دو گروه انجام شد. نمونههای خونی قبل و پس از انجام جلسه تمرین جهت بررسی متغیرها جمعآوری گردید. دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس یکطرفه، تی زوجی، تی مستقل و همبستگی پیرسون و در سطح معنیداری 05/0P< تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که پس ازیک وهله فعالیت ورزشی زیربیشینه، شاخص HOMA-IR در گروه غیر ورزشکار کاهش (034/0 P=) و مقادیر NO هر دو گروه ورزشکار و غیر ورزشکار افزایشیافت (001/0 P=، 002/0 P=) واین افزایش در گروه ورزشکار بیشتر بود. همچنین در مقادیر ADM سرم در گروه غیر ورزشکار (001/0 P=) پس از اتمام وهلهی تمرین افزایش مشاهده شد.
نتیجهگیری: یک جلسه فعالیت جسمانی، احتمالاً با افزایش سطوح ADM و NO میتواند منجر به اتساع عروقی بهتر و بهبود عملکرد اندوتلیال و همچنین بهبود مقاومت به انسولین در افراد غیرفعال شود. از آنجا که در افراد ورزشکار تنها سطوح NO پس از پایان فعالیت افزایش یافت، بهنظر میرسد PA بر بهبود عملکرد اندوتلیال افرادغیرفعال تأثیر بیشتری دارد.