20 نتیجه برای زارع
فرزاد نجفیپور، فریدون عزیزی، معصومه زارعی زاده،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده
دیابت نوع 2 شایعترین علت هیپرگلیسمی است و در جمعیتهای مختلف از شیوع متفاوتی برخوردار است. تا کنون به این مطلب مهم پی بردهاند که دیابت نوع 2، یک بیماری ژنتیکی است، ولی نحوه وراثت و نوع آن بهخوبی مشخص نشده است. در بررسی ژنهای دخیل در ایجاد دیابت، چندین ژن به عنوان ژن کاندید معرفی شدهاند، ولی هنوز نمیتوان ژن و یا ژنهای دخیل در ایجاد دیابت را مشخص نمود.
روشها: از آنجا که تا کنون بررسی دیابت خانوادگی در ایران انجام نشده است، این بررسی در جمعیت بالای 20 سال شرق تهران انجام شد. در یک جمعیت 14687 نفری در شرق تهران، 180 خانوار دیابت خانوادگی نوع 2 مشخص شدند.
یافتهها: تعداد زنان، 802 نفر و تعداد مردان، 792 نفر بود. بعد از انجام تست تحمل گلوکز خوراکی، 7/40% زنان و 3/32% مردان مبتلا به دیابت بودند. ابتلاء زنان به دیابت به طور مشخص بیشتر از مردان بود (001/0 P <). 656 فرد دیابتی بالای 20 سال بودند که این افراد اکثرا" بین سنین 70 - 41 سال قرار داشتند. بیشترین تعداد بیماران دیابتی در گروه سنی 60 - 51 سال بود. درصد گرفتاری offspring (فرزندان) و siblings (خواهران و برادران) در این نمونه به ترتیب 44% و 53% بود. بیشترین درصد ارتباط دیابت بین افراد درجه اول مربوط به خواهر - برادر و بعد از آن مربوط به پدر - دختر بود.
نتیجهگیری: این بررسی برای اولین بار، نحوه ارتباط دیابت خانوادگی در خانوارهای ایرانی را در یک مطالعه جمعیتی نشان میدهد. با شناخت ارتباط خانوادگی، میتوان اقدامات مؤثر را در جهت پیشگیری این بیماری به اجرا گذاشت. در صورت ایجاد دیابت نوع 2 در یکی از افراد، شیوع دیابت در دیگر اعضاء خانواده تا 50% افزایش مییابد، بنابراین می بایست غربالگری در تمامی اعضای خانواده دیابت نوع 2 به طور مستمر انجام شود تا این بیماری سریعأ تشخیص داده شده و مورد درمان قرار گیرد تا از عوارض عمده دیابت جلوگیری به عمل آید.
فرزاد نجفی پور، معصومه زارعیزاده،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده
دیابت نوع 2 یک بیماری ژنتیکی است ولی تاکنون ژن و یا ژنهای دخیل در ایجاد دیابت بهخوبی مشخص نشده است. در اکثر مطالعات، دیابت یکی از شایعترین علل مرگ و میر و ناتوانی در جوامع می باشد. احتمال وجود دیابت در اعضاء خانواده درجه اول فرد دیابتی، 30% می باشد که تعداد زیادی از این افراد بدون علامت بوده و از دیابت خویش آگاه نیستند.
روشها: در این مطالعه اعضاء خانواده درجه اول دیابت نوع 2 مورد بررسی قرار گرفت و غربالگری جهت یافتن دیابتIFG , وIGT در آنها بهعمل آمد. در این بررسی، 174 خانوار (1556 نفر بالای 30 سال) بررسی شدند که ازاین عده، 1232 نفر زنده بودند و آزمایشات FBS (قند ناشتای پلاسما) و OGTT (تست تحمل گلوکز خوراکی) بهعمل آمد.
یافتهها: در نتایج بهدست آمده 1232 نفر زنده و 324 نفر فوت شده بودند که دیابت در این عده به ترتیب 343 نفر (9/27%) و 82 نفر (3/25%) بود. همچنین 179 نفر (5/14%)، IFG (قند ناشتای مختل) و 89 نفر (2/7%)، IGT(تست تحمل گلوکز مختل) داشتندٍ. درصد درگیری offspring (فرزندان) و sibling (برادر - خواهر) در این نمونه به ترتیب 9/32% و 1/22% بود. بیشترین تعداد افراد دیابتی در گروه سنی 50 - 41 سال قرار داشتند. در این مطالعه مشخص شد در صورت درگیری هر دو والدین، احتمال ابتلا به دیابت در فرزندان بالاتر است. درصد زنان مبتلا به دیابت بیشتر از مردان بود (4/32% در مقابل 2/22%). همچنین بررسی از نظر وجود درگیری دیابت بین افراد درجه اول حاکی از آن بود که بیشترین درصد دیابت مربوط به خواهران- برادران(95/41%)و کمترین آن مربوط به پدر - پسر(9/10%) می باشد.
نتیجهگیری: شیوع دیابت در اکثر جوامع 10 - 8 % می باشد. در صورت ایجاد دیابت نوع 2 در یکی از افراد، شیوع دیابت در دیگر اعضاء خانواده تا 30% افزایش مییابد. بنابراین غربالگری در تمامی اعضاء خانواده دیابت نوع 2، بهطور مستمر باید انجام شود، تا این بیماری سریعا" تشخیص داده شده و مورد درمان قرار گیرد تا از عوارض عمده دیابت جلوگیری شود.
غلامحسین رنجبر عمرانی، امید بازرگان لاری، علیرضا مهدیزاده، نجف زارع، نیکا سعادت،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده
دیابت شایعترین علت نارسایی کلیه، نابینایی، آمپوتاسیون غیرتروماتیک و نوروپاتی است. هموسیستیین یک اسید آمینه سولفوره میباشد که رابطه نزدیکی با اسید آمینه متیونین و سیستیین دارد. تبدیل متیونین به هموسیستیین و نهایتاً سیستیین با آنزیمها و کوآنزیمهایی انجام میشود که از جمله مهمترین مواد شرکتکننده دراین چرخه ویتامینهای B6 و B12 و فولات میباشد. اثر متفورمین بر غلظت پلاسمایی هموسیستیین از طریق کاهش غلظت ویتامین B12 قبلاً در بیماران تیپ 2 دیابت قندی مطرح گردیده بوده است.
روشها: مطالعه حاضر مطالعهای آیندهنگر و تجربی- مداخلهای به شکل کارآزمایی بالینی ֽ در 76 بیمارمبتلا به دیابت قندی نوع دوم در شیراز میباشد. بیماران به دو گروه 38 نفره تقسیم گردیده؛ در گروه اول ازداروی متفورمین با دوز 2000-500 میلی گرم در روز و در گروه دوم از داروی گلیبنکلامید با دوز 5 تا 20 میلیگرم در روزاستفاده شد و حداقل زمان پیگیری شش ماه بود. در این مطالعه از Hb و MCV بعنوان نشانگرهای کمخونی مگالوبلاستیک برای تعقیب وضعیت ویتامین 12B و فولات استفاده شد. اندازهگیری غلظت پلاسمایی هموسیستیین ناشتا، HbA1C و قند خون در ابتدا، 3 و 6 ماه بعد انجام گرفت.
یافتهها: تفاوت معناداری در سن، جنس، وزن، قد و نمایه توده بدنی (BMI) و میزان عوامل سرمی در آغاز مطالعه در دو گروه مشابه بود. افزایش میزان هموسیستیین در بازه سه و شش ماهه پس از شروع درمان در مقایسه با آغاز درمان در گروه متفورمین نشان دهنده افزایش قابل ملاحظه آماری میباشد. ( 003/0P=). در پیگیری ششماهه در گروه متفورمین میانگین سطح پلاسمایی هموسیستیین برابر 58/0 98/10 و در گروه گلیبنکلامید برابر 88/0 10 بود.
نتیجهگیری: متفورمین باعث افزایش سطح هموسیستیین پلاسما می گردد گرچه این اثر اندک است ولی قابل ملاحظه می باشد. مقدار زیادی از متفورمین در دیواره معده و روده جمع شده و باعث سوء جذب ویتامین B12 می گردد. بنابراین منطقی است اینگونه فرض کنیم که 6 ماه درمان با متفورمین که باعث سوء جذب ویتامینB12 میگردد ممکن است باعث افزایش سطح هموسیستیین پلاسما شود. در مطالعه ما درصد افزایش هموسیستیین 54/7 درصد بوده است که شاید علت افزایش بیشتر در مطالعه حاضر در مقایسه با سایر مطالعات، طول مدت بیشتر دریافت متفورمین بوده است. افزایش هموسیستیین سرم ممکن است عوارضی بر روی عروق ایجاد کند که نیاز به مطالعه آینده نگر دارد.
فرزاد نجفی پور، مهری عبداله کوخی، کاظم قدوسی، معصومه زارعیزاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده
دیابت شایعترین بیماری متابولیک انسان است.دیابت نوع 2 ترکیبی متغیر از مقاومت به انسولین و اختلال در ترشح انسولین است که منجر به اختلال در لیپیدهای پلاسما و غلظت لیپوپروتیینها میگردد. دیسلیپیدمی از سایر عوامل خطر اصلی قلبی- عروقی است در ایجاد بیماری شریان کرونر اهمیت بیشتری دارد. در اکثر موارد شایعترین الگوی دیس لیپیدمی در افراد دیابتی به صورت تریگلیسرید (TG) بالا و HDL-C پایین گزارش شده است . سطح پایینHDL-C در افزایش خطر بروز بیماریهای قلبی-عروقی تأثیر زیادی دارد؛ به این علت این بررسی برای یافتن داروی مؤثر تر جهت افزایش HDL-C انجام گرفته است .
روشها: در این بررسی 40 بیمار (13مرد -27 زن) دیابتی نوع دو بهروش Cross over تحت درمان دو داروی ژمفیبروزیل و لواستاتین بطور جداگانه به مدت دو ماه قرار گرفتند و HDL-C قبل و بعد از مصرف دارو ها اندازه گیری شد.در تمامی بیماران مقادیر قند خون، کلسترول تام (TC) وTG قبل و بعد از درمان در حد طبیعی بودند و همچنین بیماران در طول درمان رژیم غذایی خود را تغییر نداده بودند. یافته های آزمایشگاهی جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردید و رابطه میزان افزایشHDL-C و کاهش TC با مصرف لواستاتین و ژمفیبروزیل مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: میانگین HDL-C و TC قبل از مصرف دارو به ترتیب mg/dl 5/36 و mg/dl 56/174 بود . میانگین HDL-C و TC بعد از مصرف لواستاتین به ترتیب mg/dl 30/43 و mg/dl 44/150 بود . میانگین HDL-C و TC بعداز مصرف ژمفیبروزیل به ترتیب mg/dl 33/43 و mg/dl 36/146 بود. لواستاتین باعث افزایش % 54/18 در HDL-C و کاهش %82/13 در TC شده و ژمفیبروزیل نیز باعث افزایش %62/18 در HDL-C و کاهش %05/16 در TC شده است .
نتیجهگیری: تفاوتی بین اثر لواستاتین و ژمفیبروزیل بر روی افزایش HDL-C مشاهده نشد (449/0=P)؛ همچنین تفاوتی بین اثر لواستاتین و ژمفیبروزیل بر روی کاهش TC نیز مشاهده نشده است (992/0P=). میزان افزایش HDL-C بعد از مصرف لواستاتین با جنسیت ارتباط داشت به طوریکه باعث افزایش HDL-C به میزان بیشتر در زنان شده بود (006/0p=)؛ همچنین میزان افزایشHDL-C بعد از مصرف ژمفیبروزیل با جنسیت ارتباط داشت(035/0p=)به طوریکه در زنان باعث افزایش بیشتری شده بود.
معصومه کورش آرامی، عبدالرحمان صریحی، ژیلا بهزادی، سیّد منصور ملکوتی، ایرج امیری، رفعت زارع اکباتانی،
دوره 4، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده
هیپرتانسیون یکی از مشکلات افراد دیابتی میباشد که هنوز سازوکار تأثیر دقیق گلوکز بر این پدیده مشخص نشده است. شواهد نشان میدهد که نیتریک اکسید سنتز شده در دستگاه عصبی از جمله در هسته منزوی در تنظیم مرکزی قلب و عروق ، بارورفلکس و آزادسازی آمینو اسیدهای تحریکی دخالت دارد. در این مطالعه بر آنیم تا تأثیر هیپرگلیسمی را بر نورونهای نیتریک اکسیدرژیک روی هسته منزوی در دیابت بررسی کنیم.
روشها: به این منظور تعداد 18 عدد موش نر با نژاد ویستار دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین را با اورتان بیهوش کرده و پس از کانول گذاری در هسته منزوی، فشار خون را با استفاده از یک کانول داخل شریانی ثبت کردیم.
یافتهها: نتایج نشان داد که تزریق یکطرفه گلوتامات ( 78) و سدیم نیتروپروساید (mM100 (به هسته منزوی فشار خون شریانی را کاهش میدهد . در صورتیکه تزریق یکطرفه L-NAME (nm 1) فشار متوسط شریانی را افزایش میدهد .
نتیجهگیری: این نتایج نشان می دهد که بخشی از تأثیرگلوکز بر افزایش فشار خون در حیوانات دیابتی از طریق نورونهای نیتریکاکسیدرژیک در هسته منزوی اعمال می شود
آتبین مرادی زیرکوهی، محسن خوشنیت نیکو، فرهاد زارع، ژیلا مقبولی، آرش حسین نژاد، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده
مقدمه: لپتین و آدیپونکتین هورمونهایی هستند که به طور عمده از بافت چربی تولید میشوند و با وزن بدن ارتباط دارد. مطالعات انجام شده طی بارداری، نتایج متناقضی از نقش لپتین و آدیپونکتین در طی بارداری بر وزن تولد نوزاد گزارش کردهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی سطوح سرمی لپتین و آدیپونکتین مادری و بندناف و ارتباط آن با وزن هنگام تولد نوزاد می باشد.
روشها: این مطالعه به صورت مقطعی در 86 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. نمونه خون از مادر در اتاق زایمان و بعد از تولد نوزاد از بند ناف گرفته شد. نمونههای مادر و بند ناف از نظر غلظت لپتین و آدیپونکتین آزمون شد. وزن هنگام تولد و قد نوزاد در اطاق زایمان اندازه گیری شد.
یافتهها: میانگین نمایه توده بدنی مادر8/4 ± 8/23 کیلوگرم بر متر مربع،وزن نوزادان 46/0 13/3 کیلوگرم و میانگین هفته بارداری 6/2 ± 15/38 هفته بود. ارتباط معنیداری بین آدیپونکتین نوزاد با وزن نوزاد یافت نشد. لپتین نوزاد همبستگی مثبت معنیداری با وزن نوزاد نشان داد.
نتیجهگیری : تغییرات سطح لپتین نوزادی منعکس کننده تغییر بافت چربی در نوزاد است و میتواند بر روی وزن نوزاد موثر باشد.
نجماهه محوری فر، مرضیه صادقی، لیلا آزادبخت، مریم زارع، احمد اسماعیل زاده، مسعود امینی،
دوره 7، شماره 3 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: در بین بیماریهای مزمن، سندرم متابولیک از جمله مواردی است که با بروز آن، خطر ابتلا به دیابت و بیماریهای قلبی ـ عروقی افزایش می یابد. لذا هدف مطالعه حاضر، بررسی شیوع سندرم متابولیک و سایر عوامل خطر متابولیکی نظیر چاقی، پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی و تاثیر آنها در خویشاوندان سالم درجه 1 بیماران دیابتی نوع 2 در اصفهان میباشد.
روش ها: این مطالعه به روش مقطعی بر روی 1817 فرد 55-35 سال با سابقه خانوادگی درجه 1 بیماران دیابتی نوع 2 انجام گرفت. از افراد آزمایشهای بیوشیمیایی و شاخصهای تن سنجی طبق معیارهای استاندارد گرفته شد. افراد دیابتی، IFG و IGT از مطالعه خارج و 952 نفر که سالم بودند در مطالعه باقی ماندند. تشخیص سندرم متابولیک طبق معیارهای NCEP-ATPIII، که عبارت است از وجود 3 عامل یا بیشتر از موارد چاقی شکمی، پرفشاری خون، TG بالا، HDL پایین و FBS بالا انجام شد.
یافتهها: در این مطالعه، شیوع سندرم متابولیک در کل افراد 7/18 درصد (34/0-3/0 :95%CI) برآورد شد. این شیوع در زنان نسبت به مردان تفاوت چشمگیری نداشت. از اجزای سندرم متابولیک، فاکتور پرفشاری خون کمترین شیوع و HDL پایین و TG بالا بیشترین فراوانی را دارا بودند. شیوع TG بالا در مردان بیشتر از زنان بود (05/0P<). از عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی، 30-25 =BMI بیشترین فراوانی را داشت.
نتیجه گیری: شیوع سندرم متابولیک، اجزاء آن و تمامی عوامل خطر متابولیکی در افراد سالم با سابقه خانوادگی دیابت نوع 2 نسبتاًً بالا می باشد.
فرزاد نجفیپور، معصومه زارعی زاده، لیلا بگلر، فرناز صحاف،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه: برای غربالگری دیابت بارداری، روش های متفاوتی پیشنهاد شده است. برای تایید دیابت حاملگی، آزمون گلوکز 100 گرمی مرسوم تر است اما گاهی با رخداد قند خون بالا در آزمون تحمل گلوکز 50 گرمی می توان دیابت حاملگی را تشخیص داد و نیازی به تست تحمل گلوکز 100 گرمی نیست. هدف از این مطالعه، تعیین کارایی آزمون قند خون ناشتا و آزمون تحمل گلوکز 50 گرمی در تایید و یا رد دیابت حاملگی بود.
روشها: در این مطالعه 350 زن حامله در هفته 28-24 حاملگی تحت بررسی قند خون ناشتا و تحمل گلوکز 50 گرمی قرار گرفتند. بیمارانی که در آزمون تحمل گلوکز قند خون مساوی یا بالاتر از mg/dL 130 داشتند، تحت آزمون تحمل گلوکز 100 گرمی قرار گرفتند. اطلاعات با نرم افزار SPSS ویرایش 14 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: از 350 زن حامله، 45 نفر از مطالعه خارج شدند. 109 نفر (7/35%) در آزمون تحمل گلوکز 50 گرمی قند خون مساوی یا بالاتر از mg/dL 130 داشتند. در این مطالعه 28 نفر (2/9%) دیابت حاملگی و 33 نفر (8/10%) اختلال تحمل گلوکز در حاملگی داشتند. در این بررسی، قند خون بالاتر از mg/dL 200، برابر با دیابت حاملگی بود.
نتیجهگیری: در زمانی که قند خون ناشتا بالا باشد، باید بررسی تحمل گلوکز 50 گرمی انجام شود. با قند خون بالاتر از mg/dL 200 در آزمون تحمل گلوکز 50 گرمی، دیابت حاملگی مسجل است و نیازی به انجام بررسی گلوکز 100 گرمی نیست.
آرش حسیننژاد، خدیجه میرزایی، آبتین مرادی زیرکوهی، فرهاد زارع، ژیلا مقبولی، باقر لاریجانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه: بارداری و تکامل جنین با تغییرات عمده متابولیکی و توزیع مجدد بافت چربی همراه است. از آنجا که آدیپونکتین و لپتین از جمله هورمون های عمده مترشحه بافت چربی هستند، به نظر می رسد ارزیابی تغییرات این آدیپوکین ها در متابولیسم جنین موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی سطوح آدیپونکتین و لپتین در بند ناف و سرم مادر و ارتباط آنها شاخص های رشد و واگردش استخوان در جنین است.
روشها: در یک مطالعه مقطعی که در بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، 77 نمونه خون بند ناف (39 نوزاد پسر و 38 نوزاد دختر) بلافاصله پس از زایمان جمع آوری گردید. ویژگی های بالینی و شاخص های رشد نوزادان ثبت و سطوح لپتین، آدیپونکتین، استئوکلسین و کراس لپس تعیین شد.
یافتهها: مطالعه حاضر نشان داد میانگین غلظت آدیپونکتین بندناف، 3 برابر میانگین آن در خون مادر است. سطح لپتین بند ناف با وزن هنگام تولد و نسبت قد به وزن هنگام تولد ارتباط معناداری داشت (به ترتیب 29/0=r، 01/0=P و 24/0=r، 04/0=P). نتایج این مطالعه اختلاف معناداری میان وزن و قد هنگام تولد نوزادان پسر و دختر نشان نداد. همچنین غلظت لپتین نوزاد و مادر، شاخص پندرال و نیز سطوح آدیپونکتین نوزاد در میان نوزادان پسر و دختر، معنادار نبود. همچنین سطوح لپتین و آدیپونکتین در آنالیز تک متغیره مستقل از جنس، وزن و قد هنگام تولد با واگردش استخوان نوزاد ارتباط داشتند.
نتیجهگیری: یافته های این مطالعه ارتباط لپتین با وزن هنگام تولد نوزاد را نشان داد و نتایج حاصل از مطالعه حاضر بیانگر تاثیر مهم لپتین و آدیپونکتین بر واگردش استخوان نوزاد می باشد.
مهدی زارع بهرام آبادی، ابراهیم قادری، داود تقوایی، فاروق وفائی بانه،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1391 )
چکیده
مقدمه: به منظور کنترل دیابت، بیمار باید قبول کند که یکی از اعضای اصلی تیم مراقبان است. هرچند مصرف داروها و تغییر سبک زندگی ارکان اصلی درمان قلمداد میشوند ولی تاثیر رفتار درمانی شناختی ممکن است بتواند تاثیرات مثبتی در این افراد داشته باشد. تاثیر رفتار درمانی شناختی بر ارتقای کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماریهای مختلف مورد تایید قرار گرفته است، ولی مطالعات کمی در مورد دیابت انجام گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر ارتقاء کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه دیابت سنندج میباشد.
روشها: این پژوهش یک تحقیق نیمه تجربی (Quasi – Experimental) به روش پیش آزمون و پس آزمون بود. تعداد 48 نفر انتخاب شدند و با روش تصادفی بلوکی در دو گروه جایگزین گردیدند. گروه مداخله و گروه شاهد هر کدام شامل 24 نفر از دو جنس مرد و زن به اندازه مساوی بودند. کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی وار و همکاران (Short form-36 items=SF-36) بررسی شد. سپس مداخله با روش رفتار درمانی شناختی انجام گردید. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS ویرایش 19 و آنالیز کوواریانس، تست فیشر، تی مستقل و تست من ویتنی استفاده گردید.
یافتهها: نمره حیطه سلامت جسمی قبل از مداخله در گروه مداخله و گواه به ترتیب 7/64 (8/14±) و 2/67 (5/11±) بود و بعد از مداخله در دو گروه به ترتیب 8/71 (8/11±) و 1/67 (4/11±) بود (003/0=P). نمره حیطه سلامت روانی قبل از مداخله در گروه مداخله و گواه به ترتیب 3/31 (8/7±) و 2/36 (8±) بود و بعد از مداخله در دو گروه به ترتیب 2/54 (8/7±) و 9/36 (9/7±) بود (001/0=P). نمره کلی کیفیت زندگی قبل از مداخله در گروه مداخله و شاهد به ترتیب 4/51 (11±) و 1/55 (5/10±) بود و بعد از مداخله در دو گروه به ترتیب 67 (2/9±) و 9/55 (2/9±) بود(014/0=P).
نتیجهگیری: براساس نتایج، رفتار درمانی شناختی در بیماران دیابتی میتواند کیفیت زندگی کلی و ابعاد سلامت عمومی، سرزندگی و شادابی، عملکرد اجتماعی، محدودیت نقش به علت مشکلات هیجانی و سلامت روانی را ارتقا دهد ولی روی ابعاد محدودیت نقش به علت مشکلات جسمانی، عملکرد جسمانی و درد جسمانی تاثیر معنیداری ندارد.
زهرا میرزایی زاده، هاجر زارع، کبری امیدفر،
دوره 13، شماره 3 - ( 12-1392 )
چکیده
مقدمه: در این مطالعه با استفاده از، آنتیبادی آلبومین انسانی کونژوگه با نانوذرات طلا بهعنوان نشان الکتروشیمیایی و همچنین نانوکامپوزیت مزوپوری حاوی مواد کریستالی متحرک-41 (MCM-41) و پلیوینیلالکل (PVA) بهعنوان سطح تثبیت کننده ایمونوسنسور جدیدی ساخته شده است.
روشها: برای تعیین خواص فیزیکوشیمیایی و الکتروشیمیایی این غشای هیبریدی در ایمونوسنسور طراحی شده، روشهای میکروسکوپ الکترونی انتشار زمینهای (FESEM) ، ولتامتری چرخهای (CV) و ولتامتری تمایز پالسی (DPV) استفاده شده است.
یافتهها: با استفاده از میکروسکوپ الکترونی انتشار زمینهای (FESEM) اتصال مناسبی بین HSA و MCM-41 و همچنین رسوب لایه متراکمی از غشای MCM-41-HSA-PVA روی سطح الکترود مشاهده شد. DPV برای اندازهگیری کمی آنتیژن استفاده گردید.
نتیجهگیری: در شرایط بهینه این بیوسنسور میتواند HSA را در محدوده خطی بالایی (0.5-200µg/ml) با حد تشخیصی پایینتر از 1ng/mlتشخیص دهد. این روش جدید تکرارپذیری، ثبات و پایداری و قابلیت اطمینان مناسبی را نشان داد و همچنین میتواند برای تشخیص آنتیژنهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
موسی خلفی، علی اصغر رواسی، فاطمه شب خیز، محمد مرادی، یاشار زارعی،
دوره 15، شماره 4 - ( 2-1395 )
چکیده
مقدمه: ایرزین بهعنوان مایوکاینی ترشح شده با فعالیت ورزشی شناخته شده است که نقش مهمی در متابولیسم انرژی و تنظیم بیماریهای متابولیک مانند دیابت ایفا میکند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر دو نوع فعالیت ورزشی تناوبی با شدت بالا و تداومی با شدت متوسط بر سطوح ایرزین سرم و پروتئین جداکننده -1 (UCP-1) چربی زیرپوستی در رتهای نر دیابتی است.
روشها: پژوهش حاضر، تجربی با طرح پسآزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 29 سر رت نر دیابتی (12 هفته سن و با وزن 220-240 گرم) به 5 گروه: بلافاصله و 2 ساعت پس از فعالیت ورزشی تناوبی با شدت بالا (HIIE0, HIIE2)، بلافاصله و 2 ساعت پس از فعالیت ورزشی تداومی با شدت متوسط(MICE0, MICE2) و کنترل (C) تقسیم شدند. هر دو گروه MICE با شدت 65-60% حداکثر اکسیژن مصرفی بهمدت 40 دقیقه و هر دو گروه HIIE با شدت 90-95% حداکثر اکسیژن مصرفی در12 تناوب 1 دقیقهای با فواصل استراحتی 1 دقیقهای به فعالیت روی نوار گردان پرداختند. از روش ELISA برای اندازهگیری ایرزین سرم و UCP-1 چربی زیرپوستی استفاده گردید. از آزمون ANOVA و تست تعقیبی توکی برای تحلیل دادهها استفاده و سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد، سطوح ایرزین سرم در گروه HIIE0 و UCP-1 چربی زیرپوستی در گروه HIIE2 نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری داشتند (05/0P≤). با اینحال، بین دیگر گروههای تحقیق تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0P>).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد، فعالیت ورزشی تناوبی با شدت بالا نسبت به فعالیت ورزشی تداومی با شدت متوسط نقش بارزتری در تغییرات معنیدار سطوح سرمی ایرزین و UCP-1چربی زیرپوستی در رتهای دیابتی داشته باشد.
مهدی زارعی، محمدرضا حامدی نیا، امیرحسین حقیقی، رها نورافشار، سارا امینی،
دوره 16، شماره 1 - ( 10-1395 )
چکیده
مقدمه: هدف مطالعهی حاضر بررسی تأثیر سه برنامهی تمرینات هوازی- مقاومتی با شدتهای مختلف بر کنترل متابولیک و سطوح ویسفاتین در مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: 43 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بهصورت تصادفی در 4 گروه (سه گروه تمرینات ترکیبی 1، 2 ،3 و گروه کنترل) تقسیم شدند. گروههای تمرینی بهمدت 12 هفته، 3 جلسه در هفته تمرینات ترکیبی هوازی- مقاومتی را با شدتهای مشخص (گروه 1: مقاومتی60-50% یک تکرار بیشینه- هوازی 80-70 % ضربان قلب بیشینه، گروه 2: مقاومتی70-60% یک تکرار بیشینه- هوازی70-60% ضربان قلب بیشینه و گروه 3: مقاومتی80-70% یک تکرار بیشینه- هوازی 60-50% ضربان قلب بیشینه) اجرا کردند. فرآیند خونگیری بهمنظور تعیین سطوح ویسفاتین، انسولین، گلوکز ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله قبل و پس از 12 هفته، اجرا شد.
یافتهها: پس از 12 هفته تمرین سطوح ویسفاتین و مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله در هرسه گروه تمرینی و گلوکز ناشتا در گروه 2 تمرینات ترکیبی نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری کاهش یافت (05/0>P). در هر سه گروه تمرینی حداکثر اکسیژن مصرفی بهطور معناداری افزایش یافت (05/0>P). تفاوت معنیداری در وزن، نمایهی تودهی بدنی، درصد چربی، سطوح انسولین و مقاومت به انسولین بین گروهها مشاهده نشد.
نتیجهگیری: 12 هفته تمرینات ترکیبی با شدتهای اجرا شده بهواسطهی کاهش سطوح ویسفاتین و هموگلوبین گلیکوزیله و بهبود توان هوازی میتواند در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مفید باشد. علاوه بر فواید فوق، تمرینات ترکیبی با شدت70-60 % یکتکراربیشینه، 70-60 % ضربان قلب بیشینه بهواسطهی کاهش گلوکز ناشتا میتواند مزیتهای مثبت بیشتری را نصیب این بیماران نماید.
حامد کسرایی، مهدی کارگرفرد، پروانه نظرعلی، هادی نوبری، عاطفه زارع،
دوره 18، شماره 4 - ( 2-1398 )
چکیده
مقدمه: التهاب نقش مؤثری در بروز و گسترش اختلالات متابولیکی و ورزش به تنهایی همراه با محدودیتهای رژیم غذایی جهت کاهش وزن، اثرات مفیدی بر کاهش بیومارکرهای التهابی بهویژه در بیماری دیابت نوع دو ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثرات تمرین ترکیبی (مقاومتی- هوازی) با و بدون محدودیت رژیم غذایی جهت کاهش وزن بر برخی مارکرهای التهابی (CRP، TNF-α و ICAM-1) در مردان سالمند مبتلا به دیابت نوع دو است.
روشها: 42 مرد سالمند مبتلا به دیابت نوع دو (سن: 0/2±6/67، وزن: 4/7±2/85، BMI: 0/2±2/28) پس از همسانسازی براساس سطوح سرمی گلوکز و نمایهی تودهی بدنی بهطور تصادفی در یکی از 3 گروه: تمرین ترکیبی (15 نفر)، تمرین ترکیبی همراه با رژیم غذایی کاهش وزن (14 نفر) و رژیم غذایی کاهش وزن به تنهایی (13 نفر) قرار گرفتند. برنامهی تمرین ترکیبی با تمرین هوازی شامل راه رفتن و دویدن با شدت 50-75 درصد ضربان قلب ذخیره بود و تمرین مقاومتی شامل حرکت پرس سینه، زیر بغل سیم کش، جلو ران و پشت ران با 3 جلسه در هفته و بهمدت 12 هفته انجام شد.
یافتهها: پس 12 هفته مداخله، کاهش معناداری در سطوح سرمی ماکرهای التهابی (CRP، ICAM-1 و TNF-α) در پس آزمون نسبت به پیش آزمون در هر سه گروه مشاهده شد (001/0P< برای همه). با این حال، تحلیل آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد، تمرین ترکیبی همراه با رژیم غذایی نسبت به تمرین ترکیبی و محدودیت رژیم غذایی به تنهایی اثرات بیشتری بر کاهش CRP، ICAM-1 و TNF-α داشت شد (001/0P< برای همه). علاوه بر این، کاهش ICAM-1 (001/0P<) و TNF-α (001/0P<) پس از تمرین ترکیبی در مقایسه با محدودیت رژیم غذایی و کاهش CRP پس از محدودیت رژیم غذایی نسبت به تمرین ترکیبی بهطور معناداری بیشتر بود (001/0P<).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد در افراد سالمند مبتلا به دیابت نوع دو، محدودیت کالری مبتنی بر کاهش وزن همراه با تمرین ترکیبی مناسبتر است که برای تعدیل و تنظیم بیومارکرهای التهابی و اختلال عملکرد اندوتلیال در مقایسه با تمرین مقاومتی یا تمرینات هوازی به تنهایی توصیه میشود.
فاطمه زارعی، محمد شرافتی مقدم، مریم شعبانی، مسعود جوکار،
دوره 19، شماره 1 - ( 11-1398 )
چکیده
مقدمه: چاقی و دیابت نوع 2 میتواند در عملکرد مسیرهای مهم سلولی اختلال ایجاد کند. فعال شدن مسیر
mTOR منجر به تنظیم پروتئین
SREBP1 برای متابولیسم و تنظیم بافت چربی میشود. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر محتوای پروتئینهای
mTOR و
SREBP1 در بافت چربی موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع 2 میباشد.
روشها: در این مطالعه تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگوداولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب و پس از دیابتی شدن از طریق القاء
STZ و نیکوتینآمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (6 سر) و کنترل دیابتی (6 سر) تقسیم شدند؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامه تمرینی به مدت 4 هفته به تمرین ورزشی
HIIT پرداختند؛ در حالی که گروه کنترل هیچگونه برنامه تمرینی نداشتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون
t-مستقل و
t-وابسته استفاده شد.
یافتهها: تغییر معنیداری در محتوای پروتئین
mTOR (12/0>p) مشاهده نشد؛ اما محتوای پروتئین
SREBP1 (001/0>
p) افزایش معنیدار یافت. وزن گروه کنترل (0001/0
P=) و گروه
HIIT (010/0
P=) افزایش معنیداری را نشان داد. قند خون گروه کنترل نیز افزایش معنیداری داشت (0001/0
P=)؛ اما، قند خون موشهای گروه
HIIT، تغییر معنیداری را نشان نداد (14/0
P=).
نتیجهگیری: 4 هفته تمرین
HIIT نتوانست وزن، میزان قند خون و محتوای پروتئینهای
mTOR را تغییر معنیداری دهد. اما منجر به افزایش محتوای
SREBP1 شد؛ بنابراین در تجویز تمرین
HIIT باید عواملی مانند مدت زمان و شدت تمرین به گونهای تنظیم شود که بهترین نتیجه حاصل شود.
مهدی زارعی، جواد نخزری خداخیر،
دوره 23، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
مقدمه: فعالیت بدنی و تمرینهای ورزشی بهعنوان بخشی جداییناپذیر از مدیریت و کنترل وزن در افراد دارای اضافه وزن و چاق شناخته میشود. هدف از مطالعۀ حاضر مقایسۀ تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و مقاومتی شدید بر سطوح سرمی آسپروسین و پروتئین 1 مربوط به فاکتور نکروز تومور (CTRP1)C1q در مردان دارای اضافه وزن و چاق بود.
روشها: در این مطالعۀ نیمۀ تجربی، 31 مرد دارای اضافه وزن و چاق بهصورت تصادفی در سه گروه تمرین HIIT (10 نفر)، تمرین مقاومتی شدید (11 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروههای تجربی3 جلسه در هفته بهمدت 9 هفته به اجرای تمرینهای HIIT و تمرینهای مقاومتی شدید پرداختند. قبل و پس از مداخله، جهت اندازهگیری غلظت سرمی آسپروسین و CTRP1 از آزمودنیها نمونههای خونی بهعمل آمد. از آزمون تحلیل کواریانس جهت تجزیهوتحلیل دادهها و سطح معنیداری 05/0 >P استفاده شد.
یافتهها: غلظت آسپروسین در گروه HIIT (013/0 =P) و تمرینهای مقاومتی شدید (042/0 =P) در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری کاهش یافت. یافتههای بین گروهی نشان داد که تفاوت معناداری در غلظت CTRP1 بین هیچکدام از گروهها وجود ندارد. غلظت CTRP1 در گروه HIIT در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون بهطور معناداری کاهش یافت (032/0 =P).
نتیجهگیری: تمرین HIIT و تمرین مقاومتی در مردان دارای اضافه وزن و چاق منجر به کاهش سطوح آسپروسین میگردد. با در نظر گرفتن میزان تغییرات آسپروسین، CTRP1 و سایر شاخصهای تنسنجی و نیم رخ لیپیدی، به نظر میرسد تمرینات HIIT کارایی بهتری در مردان دارای اضافه وزن و چاق داشته باشد.
بتول یمنی اردکانی، ملیحه مبارکیان، ولی بهره ور، مرادعلی زارعی پور، صادق کاظمی، مجتبی فتاحی اردکانی،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده
مقدمه: علیرغم افزایش استفادۀ بیماران دیابتی از داروهای مکمل، تخمین روشنی از مصرف داروهای مکمل و گیاهی توسط این بیماران در ایران وجود ندارد. این مطالعه با هدف تعیین کنندههای استفاده از گیاهان دارویی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو براساس تئوری رفتار برنامهریزی شده انجام شد.
روشها: یک مطالعۀ توصیفی تحلیلی بر روی 633 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعهکننده به مرکز تحقیقات دیابت نوع دو شهر یزد انجام شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامۀ مبتنی بر نظریۀ رفتار برنامهریزیشده استفاده شد. این ابزار علاوه بر اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با بیماری، شامل سؤالاتی در مورد استفاده از داروهای گیاهی مورد استفاده بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی، کای دو، آزمون دقیق فیشر، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد.
یافتهها: رایجترین گیاه مصرفی دارچین (7/34%) بود. اکثر بیماران از گیاهان بهصورت روزانه (9/56%) استفاده میکردند. استفاده از داروهای گیاهی با نگرش (r= 0.48, p< 0.001)، هنجار ذهنی (r= 0.39, p< 0.001)، کنترل رفتار درک شده (r= 0.38, p< 0.001)، و قصد (r= 0.4, p< 0.001) ارتباط معنیداری نشان داد. سازههای تئوری رفتار برنامهریزی شده 73 درصد تمایل به استفاده از داروهای گیاهی را پیشبینی کردند. و سازۀ هنجار انتزاعی بیشترین قدرت پیشگویی کنندهای قصد به مصرف گیاهان دارویی ( 0.49, p< 0.001=ß) را داشت.
نتیجهگیری: هنجار انتزاعی بیشترین پیشگویی کنندۀ تمایل به استفاده از گیاهان دارویی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. لذا توجه به عقاید، رسوم و فرهنگ محیط اطراف جامعه در خودمدیریتی صحیح کنترل بیماری و مصرف داروهای تأثیرگذار در کنترل بسیار مهم است.
حمیدرضا زلفی، امیر شکیب، مهدی زارعی، نگیسا فرهنگی،
دوره 24، شماره 4 - ( 8-1403 )
چکیده
مقدمه: اثرات ورزش منظم بر پروفایل miRNA و شاخصهای استرس اکسیداتیو کمتر شناخته شده است. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی تغییرات بیان ژن mRNA17 و شاخصهای استرس اکسیداتیو در زنان دارای اضافه وزن و چاق بهدنبال تمرینهای عملکردی با شدت بالا بود.
روشها: در این مطالعۀ نیمهتجربی،22 زن دارای اضافه وزن و چاق بهصورت تصادفی در دو گروه تمرین عملکردی با شدت بالا (10 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرینی 3 جلسه در هفته بهمدت 8 هفته به اجرای تمرینهای عملکردی با شدت بالا (مقیاس درک فشار بالاتر و مساوی 7) پرداختند. قبل و پس از 8 هفته، نمونههای خونی جهت اندازهگیری بیان miR-17، مالون دی آلدئید (MDA)، سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام (TAC) به عمل آمد. از آزمون تحلیل کواریانس جهت تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: بعد از هشت هفته تمرینهای عملکردی با شدت بالا، بیان miR-17 در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری کاهش یافت(001/0 =P). بعد از هشت هفته تمرینهای عملکردی با شدت بالا TAC (0001/0 =P)، GPX (007/0 =P) و SOD (001/0 =P) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت. تغییر معناداری در MDA مشاهده نشد (778/0 =P).
نتیجهگیری: نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد هشت هفته تمرین عملکردی با شدت بالا ممکن است منجر به کاهش بیان miR-17 و بهبود شاخصهای استرس اکسیداتیو و آنزیمهای آنتیاکسیدانی گردد که احتمال دارد در بهبود شاخصهای متابولیک و عوارض چاقی مؤثر باشد.
خانم فاطمه صلحدوست، دکتر محمد شرافتی مقدم، دکتر بهاره زارع،
دوره 24، شماره 6 - ( 12-1402 )
چکیده
مقدمه: استرس شبکه آندوپلاسیمیک منجر به پاسخ پروتئین بازنشده یا تانخورده میشود که پروتئینهای ATF4 و CHOP نقشهای بسیار مهمی در این مسیر سیگنالینگ دارند؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر، تاثیر تمرین مقاومتی بر محتوای پروتئینهای ATF4 و CHOP در بطن چپ قلب موشهای صحرایی دیابتی نوع 2 میباشد.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 12 سر رت نر 2 ماهه از نژاد اسپراگداولی انتخاب و وزن آنها بعد از چهار هفته به میانگین 20±280 گرم رسید. دیابت نوع 2 از طریق تزریق محلولهای نیکوتینآمید (110 mg/kg) و استرپتوزوتوسین (60 mg/kg) القاء شد. رتها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین مقاومتی و کنترل دیابتی تقسیم شدند؛ تمرین مقاومتی شامل 8 هفته و هفتهای 3 جلسه بالارفتن از یک نردبان عمودی با شیب 85 درجه به طول یک متر با 26 پله و 2 سانتیمتر فضای بین هر پله بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون t-مستقل در نرمافزارهای SPSS نسخهی 29 و گرافپد پریسم نسخه 3/2/10 استفاده شد. سطح معناداری 05/0P≤ در نظر گرفته شده است.
یافتهها: محتوای پروتئینهای ATF4 و CHOP به دنبال 8 هفته تمرین مقاومتی، تغییر معنیداری را نسبت به گروه کنترل در بطن چپ قلب نشان داد (001/0P=).
نتیجهگیری: افزایش پروتئینهای ATF4 و CHOP میتواند منجر به افزایش مرگ سلولی کاردمیوستها در بطن چپ قلب آزمودنیهای دیابتی نوع 2 از طریق افزایش استرس شبکه آندوپلاسمی و شروع پاسخ پروتئین بازنشده یا تانخورده شود.
فاطمه مشیری نیا، مرادعلی زارعی پور، مهدیه جوکار، فائزه افخمی عقدا،
دوره 24، شماره 6 - ( 12-1402 )
چکیده
مقدمه: دیابت بارداری یکی از شایعترین بیماریهای دوران بارداری است و سواد سلامت مادران باردار نقش مهمی در پیشگیری و مدیریت این بیماری دارد. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه سواد سلامت زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری و غیر دیابتی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر یزد در سال 1402 انجام گرفت.
روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 206 نفر از زنان باردار دیابتی و غیر دیابتی انجام گرفت، روش نمونه گیری مراکز بهداشتی خوشه ای و مادران باردار به روش نمونه گیری تصادفی بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه سوادسلامت جمع آوری و با استفاده از آزمون های کای اسکور ، آزمون t مستقل و آنالیز واریانس مورد تحلیل قرار گرفته است.
یافته ها: میانگین نمره سواد سلامت مادران باردار غیر دیابتی (75/13 ± 26/74) در مقایسه با مادران دیابتی (06/21 ± 527/47) به طور معنیداری بالاتر بود(p< 0/05). و 67% زنان دیابتی سواد سلامت نه چندان کافی داشتند. همچنین نتایج مطالعه نشان داد که ارتباط قوی بین سواد سلامت و دیابت مادر وجود دارد. و مادران دیابتی رابطه معکوسی را بین سواد سلامت و تعداد بارداری و فرزندان نشان دادند، روندی که در مادران غیر دیابتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری: سواد سلامت بالاتر میتواند به ارتقای رفتارهای پیشگیری کننده از دیابت در بارداری کمک کند. مادران باردار با سطح سواد سلامت بالاتر، احتمالاً بهترین تصمیمات را در خصوص بهداشت خود و جنین خود میگیرند. که این نشان از اهمیت آگاهی و آموزش مناسب در زمینه بهداشت برای زنان باردار است.