جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای زاهدی‌

مهناز لنکرانی، فرزانه زاهدی‌،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

آمار جهانی سیر فزاینده‌ میزان‌ شیوع‌ و بروز دیابت‌ نوع‌ 2 را نشان‌ می‎دهد. بسیاری‌ معتقدند که‌ دیابت‌ نوع‌ 2 یک‌ بیماری‌ قابل‌ پیشگیری‌ است‌ و می‎توان‌ با انجام‌ مداخلات‌ مناسب‌ از بروز دیابت‌ در افراد در معرض‌خطر جلوگیری‌ نمود. به‌ همین‌ دلیل‌ پیشگیری‌ اولیه‌ از دیابت‌ موضوع‌ بسیاری‌ از پژوهشها طی‌ دهه‌های‌اخیر بوده‌ است‌. با توجه‌ به‌ جمعیت‌ حدود دو میلیون‌ نفری‌ دیابتی‌ها در ایران‌ و هشدار سازمان‌ جهانی سلامت (WHO) نسبت به‌ افزایش‌ دیابت‌ در کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌، پیشگیری‌ اولیه‌ از دیابت‌ در کشور ما اهمیت‌ ویژه‌ای‌ می‌یابد. شناسایی‌ عوامل‌ خطرزای پیدایش دیابت‌ نوع‌ 2 و تعیین‌ راهکارهای‌ اجرایی‌ مناسب‌ در جهت‌ کاستن‌ از سرعت‌ فزاینده‌ بروز دیابت‌ در جامعه‌ در معرض‌ خطر، کانون توجه پژوهشگران می‎باشد. استعداد ژنتیک‌ (سابقه‌ خانوادگی‌)، مقاومت‌ به‌ انسولین‌، چاقی‌، اختلال ‌تحمل‌ گلوکز، پیشینه دیابت‌ بارداری، کم‌ تحرکی‌ بدنی‌ و رژیم‌ غذایی‌ نامناسب‌ از مهمترین‌ عوامل‌خطرزا به‌شمار می‎روند هرچند عوامل‌ دیگری‌ نیز در پیدایش دیابت‌ مؤثر دانسته‌ شده‌اند. بیشتر ‌مطالعات‌ در دسترس‌، اثر مداخلات‌ رفتاری‌ یا اصلاح‌ شیوه زندگی‌ از طریق‌ افزایش‌ فعالیت‌ بدنی‌ افراد وآموزش‌ رژیم‌ غذایی‌ مناسب‌ را در پیشگیری‌ اولیه‌ از دیابت‌ مورد بررسی‌ قرار داده‌اند، اما مطالعات‌ متعددی‌ نیز در مورد اثر داروها بر کاهش‌ میزان‌ بروز دیابت‌ در جامعه‌ منتشر شده‌ است‌. با توجه‌ به‌ نتایج‌ پژوهشهای‌ موجود، به‌ نظر می‎رسد طی‌ دهه‌های‌ آینده‌ دیابت‌ به‌عنوان‌ یک‌ بیماری‌ قابل‌ پیشگیری‌ تلقی‌ شود. البته‌ مسلماً با توجه‌ به‌پیشرفتهای‌ سریع‌ علمی‌ بشر، علاوه‌ بر اصلاح‌ عادات‌ رفتاری‌ و بهبود شیوه زندگی‌ در آینده‌، دستیابی‌ به‌ راههای‌ مؤثرتر و قطعی‌تری‌ برای‌ پیشگیری‌ از دیابت‌ دور از دسترس‌ به‎نظر نمی‌رسد.


احمد فرج‌زاده شیخ، صالح زاهدی‌اصل، نرگس عسکری ‌سبزکوهی، سمیه بریهمی،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده

مقدمه: با توجه به ارتباط هیپرکلسترولمی و بیماری‌های قلبی عروقی، مطالعه در جهت معرفی روغن‌هایی که نقش کمتری در افزایش کلسترول خون دارند ضروری می‌باشد. یکی از این روغن‌ها، روغن کنجد می‌باشد. در بررسی حاضر اثر ارده (حاوی روغن کنجد) بر لیپوپروتیین‌ها و تری‌گلیسرید خون موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.
روش‌ها: شصت موش صحرایی نر از نوع آلبینو ویستار به وزن و سن تقریبی یکسان در 6 گروه 10 تایی تقسیم شدند. ابتدا هر 6 گروه به‌مدت 20 روز تحت رژیم عادی یکسان قرار گرفته و سپس گروه‌های 6 گانه به مدت 30 روز تحت رژیم‌های غذایی متفاوت قرار داده شدند.گروه 1 رژیم عادی، گروه 2 رژیم عادی به‌علاوه ارده، گروه 3 رژیم عادی به علاوه روغن آفتاب‌گردان، گروه 4 رژیم پرکلسترول (رژیم عادی به‌علاوه 5/0% اسیدکولیک و‌ 1% کلسترول)، گروه 5 رژیم پرکلسترول به علاوه ارده و گروه 6 رژیم پرکلسترول به علاوه روغن آفتاب گردان به مدت یک ماه مصرف کردند. در انتها، از طریق سینوس چشمی از موش‌ها خونگیری به عمل آمد و غلظت کلسترول، تری‌گلیسرید و HDL سرم اندازه‌گیری شد. VLDL با استفاده از فرمول محاسبه گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که غلظت کلسترول خون موش‌های تغذیه شده با ارده (mg/dl 3/2±2/38) به‌طور معنی‌داری (01/0P<) نسبت به گروه 1 (9/5±5/49) کاهش داشت ولی این کاهش در گروه تغذیه شده با روغن آفتابگردان (گروه 3) معنی‌دار نبود. همچنین ارده به طور معنی‌داری باعث کاهش کلسترول موش‌های تغذیه شده با رژیم پرکلسترول (گروه 5) شد. کاهش کلسترول در موش‌های تغذیه شده با رژیم پرچرب به علاوه روغن آفتاب‌گردان نیز مشاهده گردید. نتایج حاصل از بررسی تری‌گلیسرید حاکی از کاهش معنی‌دار (05/0P<) تری‌گلیسرید در موش‌های گروه 2 در مقایسه با گروه کنترل (گروه 1) بوده است در صورتی که این کاهش در موش‌های تغذیه شده با روغن آفتابگردان (گروه 3) معنی‌دار نبود. در گروه‌های تغذیه شده با رژیم پرکلسترول (گروه‌های 5 و 6) روغن آفتابگردان قادر به کاهش معنی‌دار تری‌گلیسرید نسبت به گروه کنترل (گروه 4) نبود. در بررسی HDL، اختلاف معنی‌داری بین گروه‌های تغذیه شده با ارده و روغن آفتاب‌گردان با گروه کنترل مشاهده نشد. VLDL گروه2 به‌طور معنی‌داری نسبت به گروه 1 کاهش یافت (05/0P<) ولی این کاهش در گروه 3 نسبت به گروه 1 معنی‌دار نیست. تغییرات VLDL در گروهای 5 و6 نیز نسبت به گروه 4 معنی‌دار نمی‌باشد.
نتیجه‌گیری: نتایج بررسی، نشان دهنده اثر کاهش دهنده ارده بر کلسترول و تری‌گلیسرید سرم در رژیم عادی و همچنین کاهش کلسترول در سرم‌های هیپرکلسترولمی می‌‌باشد. با توجه به نتایج این مطالعه، پیشنهاد می‌گردد که اثر درمانی روغن کنجد در کاهش کلسترول افرادی که کلسترول خون بالا دارند مورد بررسی قرار گیرد.


الهام نورصادقی، اصغر قاسمی، فرزانه فرجی، صالح زاهدی‌اصل،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1387 )
چکیده

مقدمه :یافته‌های متناقضی در مورد ارتباط کمبود منیزیم و دیابت و همچنین نقش درمانی مکمل‌های منیزیم در دیابت وجود دارد، از این رو این مطالعه به بررسی کمبود منیزیم و نیز اثر منیزیم خوراکی بر میزان گلوکز، انسولین، منیزیم و کلسیم پلاسما پرداخته است.

 روش‌ها: شصت عدد موش صحرایی نر با نژاد ویستار (250-180 گرم) به 2 دسته دیابتی  و 2 دسته کنترل تقسیم شدند. یک گروه از هر دسته حیوانات، سولفات منیزیم اضافه شده در آب آشامیدنی و گروه دیگر تنها آب معمولی دریافت کردند. در طول 6 هفته، هر 2 هفته از حیوانات جهت اندازه‌گیری غلظت‌های گلوکز، انسولین، منیزیم و کلسیم پلاسما خونگیری به عمل آمد.

یافته‌ها: کمبود منیزیم و افزایش ‌کلسیم پلاسما در گروه دیابتی مشاهده نگردید. همچنین مصرف منیزیم فاقد تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر میزان گلوکز، انسولین و کلسیم پلاسما بود.

 نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد مصرف خوراکی منیزیم به مدت 6 هفته، تأثیر بارزی در میزان گلوکز و انسولین مدل تجربی دیابت نوع 1 ندارد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb