جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای شیخ الاسلامی

همایون شیخ الاسلامی، کمال بوستانی، سیما هاشمی پور، فاطمه حاج منوچهری، امیر ضیائی،
دوره 4، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده

تحقیقات متعدد نشانگر این مطلب بوده اند که شیوع بیماری سلیاک در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 در مقایسه با جمعیت عادی غیر دیابتی بالاست.به همین جهت غربالگری بیماری سلیاک در بیماران دیابت نوع 1 توصیه شده است. این مطالعه جهت بررسی فراوانی نسبی سلیاک در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 انجام شده است.
روش‌ها: این مطالعه به صورت مورد- شاهدی در سال 1383 در بیمارستان بوعلی سینا قزوین انجام گرفته است. سطوح آنتی بادی های تام IgA ، آنتی بادی ضد گلیادین ( IgA ) وسطح آنتی بادی ضد بافتی ترانس گلوتامیناز در 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 با 60 نفر از افراد غیر دیابتی سالم مقایسه شد و در افرادی که هر دو آنتی بادی AGA-IgA و tTG-IgA آنها بالا بود ، اقدام به آندوسکوپی فوقانی و برداشت بیوپسی از بخش دیستال دئودنوم گردید.
یافته‌ها: هیچ‌کدام از بیماران در گروه مورد کمبود IgA نداشتند . در 14 بیمار از گروه مورد و 12 نفر از گروه کنترل، AGA-IgA مثبت شد که از نظر آمــاری اختلاف معنی داری بین آنها وجود نداشت. در 2 بیمار گروه مورد نیز IgA-tTG مثبت شد. بیـوپسی از رودۀ بـاریـــک در 1 مـــورد از 2 بیمــار دیابتیک با سرولوژی مثبت (AGA-IgA و tTG-IgA مثبت) ، نشان‌دهندۀ آتروفی ویلوس Type IIIC ( بر اساس معیارهای اصلاح شدۀ Marsh در سال 2001 ) بود . بیوپسی بیمار دوم طبیعی گزارش گردید.
نتیجه‌گیری: فراوانی بیماری سلیاک در بیماران با دیابت نوع 1 در این مطالعه 67/1% تعیین گردید که تفـاوت معنی داری از جهت ابتلا به سلیاک در بین 2 گروه مورد مطالعه پیدا نشد. با توجه به میزان بالای مثبت کاذب آزمون AGA-IgA ، ما نتیجه گرفتیم این آزمون ، آزمون غربالگری قابل اعتمادی برای سلیاک نیست . اگر چه تیترهای بسیار بالایِ آزمون AGA-IgA می تواند درجۀ اعتماد به آن را افزایش دهد ، با این وجود نباید از آن به عنوان تنها آزمون مشخص کنندۀ وجود یا عدم وجود سلیاک بهره گرفت.


آزاده ضابطیان، فرزاد حدایق، مریم توحیدی، فرهاد شیخ الاسلامی، فریدون عزیزی،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1386 )
چکیده

هدف از این مطالعه تعیین و بررسی شیوع سندرم متابولیک و ارتباط آن با بیماری های قلبی-عروقی در افراد مسن ایرانی بود.
روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، شیوع سندرم متابولیک بر اساس معیارهای ATP III ،WHO و IDF در 720 مرد و زن
65 ≤ سال بررسی گردید. رگرسیون لجستیک با روش مرحله‌ای برای تخمین نسبت شانس بروز بیماری های قلبی-عروقی در ارتباط با هر یک از تعاریف سندرم متابولیک در 3 الگو یا طرح صورت گرفت. بدین‌ترتیب که الگوی اول نسبت شانس بروز بیماری های قلبی-عروقی را با تعدیل متغیر سن و الگوی دوم بعد از تعدیل متغیرهایی سن، سابقه مصرف سیگار، سابقه خانوادگی بروز بیماری های قلبی-عروقی زودرس و LDL ‌ سرمی و در نهایت در الگوی سوم تاثیر متغیرهای مخدوش کننده ذکر شده در الگوی دوم به علاوه اجزای سندرم متابولیک بر اساس هر یک از سه معیار تعدیل می‌شود.
یافته‌ها: شیوع سندرم متابولیک به ترتیب 8/50، 9/41 و 8/41% بر اساس ATP III ، IDF و WHO یافت شد. IDF هم خوانی بالا با ATP III داشت. در الگوی 2، دو تعریف ATP III و WHO با CHD با نسبت های شانس به ترتیب (2/2-1/1) 6/1 و (4/2-9/1) 7/1 ارتباط داشتند. در الگوی 3، چاقی (طبق WHO) و فشار خون بالا (طبق ATP III و WHO) با CHD ارتباط داشتند.
نتیجه‌گیری: بر اساس ATP III و WHO، سندرم متابولیک با CHD بعد از تعدیل متغیرهای قراردادی ارتباط نشان داد ولی بعد از تعدیل اجزای آن این ارتباط از دست رفت.






گیتا شفیعی، داود خلیلی، نوشین فهیم فر، فرهاد شیخ الاسلامی، آرش قنبریان، فریدون عزیزی، فرزاد حدائق،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1392 )
چکیده

مقدمه: هدف از مطالعه حاضر ارزیابی توانایی نوار قلب غیر طبیعی در زمان استراحت (ECG) در مقابل پرسشنامه رز و ارزش افزودن آن در پیش‌بینی خطر 10 ساله بیماری‌های عروق قلبی (CHD) در یک جمعیت شهری ایرانی با شیوع بالای این بیماری می‌باشد. روش‌ها: در این مطالعه کوهورت، 5101 فرد ≥30 سال (2201مرد و 2900 زن) بدون سابقه بیماری‌های قلبی- عروقی از سال1380 تا سال 1388 در تهران بررسی شدند. سپس افراد به چهار گروه براساس داده‌های پرسشنامه رز و یافته‌های ایسکیمی در نوار قلب تقسیم شدند:Rose-/ECG-, Rose+/ECG-, Rose-/ECG+, Rose+/ECG+. خطر نسبی بروز CHD نسبت به گروه Rose-/ECG- به عنوان رفرانس در یک مدل رگرسیونی کاکس محاسبه گردید. به منظور ارزیابی ارزش افزودن ECG به پرسشنامه رز در پیش‌بینی CHD، از IDI (Integrated Discrimination Improvement) استفاده شد. یافته‌ها: در طی پیگیری، تعداد 387 واقعه بیماری عروق کرونری مشاهده شد. در تجزیه و تحلیل چند متغیره خطر نسبی برای مردان و زنان با Rose+/ECG- به ترتیب معادل (91/3-71/1)59/2 و (44/3-48/1)26/2 و برای مردان و زنان با Rose-/ECG+ (05/2-90/0) 36/1 و (12/3-40/1) 09/2 بود. اختلافی بین مدل‌های رز به تنهایی و رز با ECG در پیش‌بینی وقایع CHD به خصوص در مردان (در آماره C، 179/0=P و IDI نسبی، 537/0=P) یافت نشد. نتیجه‌گیری: پرسشنامه رز به عنوان یک ابزار ساده غربالگری است که از نظر کلینیکی اهمیت یکسانی در پیشگویی بروز CHD در مردان و زنان دارد. افزودن یک نوار قلب غیر طبیعی به پرسشنامه رز خطر بروز بیشتر وقایع CHD در آینده را بیان نمی‌کند.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb