11 نتیجه برای شیوا
شیوا فقیه، شهریار اقتصادی،
دوره 4، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده
نظر به اینکه شیوع چاقی در جهان رو به افزایش بوده و باتوجه به ارتباط چاقی با بیماریهایی مثل دیابت نوع 2 ، هیپرلیپیدمی،پرفشاری خون ، بیماریهای قلب و عروق و سرطان سینه ، مطالعه حاضر برروی 150 دانشجوی دختر که بهروش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک از ساکنین خوابگاه ولنجک دانشگاه شهید بهشتی تهران انتخاب شده بودند ، انجام گرفت.
روشها : این مطالعه از نوع مقطعی -تحلیلی بوده و اطلاعات شامل اندازه گیری قد، وزن،دورکمر، دور باسن و تکمیل پرسشنامه وضعیت اجتماعی -اقتصادی و بسامد خوراک بود. در این مطالعه BMI جهت بررسی چاقی عمومی و WHR جهت بررسی چاقی مرکزی محاسبه شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 11 صورت گرفت.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار سن، نمایه توده بدنی (BMI)، نسبت دور کمر به دور باسن(WHR) و دور کمر (WC) معادل 31 260ماه، 56/2 42/21کیلوگرم بر متر مربع، 04/0 79/0 و 1/7 71/75 سانتی متر بود. درمیان نمونه های مورد بررسی، 5/40 درصد، WHR بیش از 8/0 داشتند . 3/9 درصد دارای اضافه وزن ، 1/62 درصد دارای وزن طبیعی و 6/28 درصد دارای کمبود وزن بودند. 8/37% ازآنها هیچ گاه ورزش نمی کردند و 3/23% فقط از شیرینیجات ،چیپس و پفک به عنوان میان وعده استفاده می نمودند . در این بررسی میان BMI و مصرف کره ، شیر ، گوشت (001/0 P<برای همه ) و تخم مرغ (01/0P< )، بین WHR و مصرف تخم مرغ و کره (01/0P< برای هر دو ) و نیز میان WC و مصرف کره (001/0P<) و شیر (01/0P< ) ارتباط معنی دار معکوس مشاهده شد .
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاکی از این است که چاقی عمومی در بین نمونه های مورد بررسی از شیوع بالایی برخوردار نیست، اما میزان چاقی مرکزی بر اساس WHR قابل توجه می باشد.
زهرا کاشی، شیوا برزویی، عذرا اخی، نرگس مسلمی زاده، حمیدرضا ذاکری، رضا محمدپور تهمتن، رفعت بنافتی، لیلا شهباز نژاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
مقدمه: تشخیص دیابت بارداری (GDM) نه تنها از نظر پیشگیری از بیماریها و اختلالات پری ناتال مهم است، بلکه بر پیامدهای طولانی مدت سلامت مادر و کودک نیز تأثیر بسزایی دارد. آزمون های غربالگری دیابت بارداری که هم اکنون مورد استفاده قرار میگیرند، وقت گیر و پرهزینه اند. لذا یافتن آزمونهای ساده تر و ارزانتر با حساسیت و ویژگی قابل قبول، ضروری به نظر میرسند. هدف از انجام این مطالعه، یافتن یک نقطه مناسب از قند پلاسمای ناشتا بهعنوان تست غربالگری دیابت دوران بارداری می باشد.
روشها: در این کارآزمایی بالینی، 200 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه پری ناتال بیمارستان امام خمینی ساری که حداقل یک عامل خطر ابتلا به GDM، شامل سن بیشتر یا مساوی 25 سال، سابقه حاملگی پر خطر (سقط تکراری، پرهاکلامپسی، GDM، ماکروزومی، آنومالی جنینی و مرده زایی)، نمایه توده بدنی (BMI) قبل از بارداری بیشتر یا مساوی kg/m2 25 و سابقه دیابت ملیتوس در فامیل درجه یک داشتند، وارد مطالعه شدند. مبتلایان به دیابت پیش از بارداری، از مطالعه خارج شدند. جهت همه افراد مذکور در هفته 24 تا 28 بارداری، آزمون گلوکز 50 گرمی درخواست شد و در صورتیکه گلوکز پلاسمای یک ساعت بعد ، بیشتر از mg/dl 130 بود، آزمون تحمل گلوکز خوراکی 100 گرمی بر اساس پروتکل ADA، 2006 و معیارهای تشخیصی کارپنتر و کوستان انجام شد و افراد مبتلا به دیابت بارداری مشخص شدند. سپس با استفاده از منحنی Receiver Operating Characteristic (ROC)، سطحی از قند پلاسمای ناشتا (FPG) که در تشخیص دیابت بارداری بالاترین حساسیت و ویژگی را دارا بود، تعیین گردید.
یافتهها: آزمون 50 گرمی گلوکز در 65 نفر (5/32%) مثبت شد و از این مقدار 58 نفر (میزان بازگشت 89%) جهت آزمون 100 گرمی مراجعه کردند که 20 نفر (10%) مبتلا به GDM تشخیص داده شدند. با استفاده از منحنی ROC با سطح زیر منحنی 853/0، سطح قند خون ناشتای mg/dl 5/91، بهترین حساسیت و ویژگی (به ترتیب80% و92% ) را در تشخیص دیابت بارداری، دارا بود.
نتیجهگیری: سطح قند خون ناشتای mg/dl 5/91 ≤ حساسیت و ویژگی مناسبی برای تشخیص دیابت بارداری دارد لذا با توجه به ساده تر و ارزانتر بودن آن نسبت به آزمون 50 گرمی ،به عنوان روش غربالگری دیابت بارداری توصیه میگردد.
شیوا حیدری، مریم نوری تاجری، فاطمه شیرازی، مهناز سنجری، مهناز شوقی، صدیقه سالمی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: از آنجای
ی که بخش عمدهای از مراقبت از بیماران د
یابت
ی در منزل و در داخل محیط خانواده انجام میشود، این نهاد م
یتواند نقش چشمگ
یر
ی در کنترل مناسب قند خون داشته باشد. ا
ین مطالعه به منظور بررس
ی ارتباط ب
ین حما
یت خانواده و کنترل قندخون در ب
یماران مبتلا به د
یابت نوع 2 انجام شد.
روشها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، تعداد 230 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع2 مراجعه کننده به انستیتو غدد درونریز و متابولیسم وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران به صورت تصادفی انتخاب و اطلاعات با استفاده از پرسشنامهای که شامل دو بخش، فرم اطلاعات فردی و ابزار استاندارد"حمایت اجتماعی از بیماران دیابتی- نسخه خانواده" بود جمعآوری گردید و جهت بررسی چگونگی کنترل قند خون نیز از شاخص HbA1c استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری کایدو و پیرسون از طریق نرم افزار SPSS ویرایش 15 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: آزمون آماری پیرسون، همبستگی معکوس معنیداری را بین حمایت خانواده و HbA1c نشان داد (0001/0>P، 56/0-r=). همچنین یافتهها نشاندهنده وجود ارتباط معنیدار بین حمایت خانواده و متغیرهای سن(04/0P=)، جنس (02/0P=)، وضعیت تاهل (0001/0P<)، بعد خانوار (003/0P=) و نوع ساختار خانواده (0001/0>P) بود.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن بود که حمایت خانواده سبب بهبود کنترل قند خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 میشود. لذا پیشنهاد میگردد اعضای خانواده بیماران دیابتی به عنوان عضوی از تیم درمان در برنامه درمانی این بیماران مشارکت داده شوند.
مریم نثاری، معصومه ذاکری مقدم، اسداله رجب، سقراط فقیه زاده، شیوا بصام پور، مظاهر رحمانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: بیماران مبتلا به دیابت جهت کنترل موثر بیماری، نیازمند آموزش و حمایت وسیع هستند
. در این مطالعه تاثیر پیگیری تلفنی توسط پرستار بر کنترل گلیسمی و چربیهای خون در مبتلایان به دیابت نوع 2 مورد بررسی قرار گرفته است.
روشها : این مطالعه یک پژوهش نیمه تجربی است. 60 نفر از بین مبتلایان به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل برگه ثبت اطلاعات جهت درج میزان هموگلوبین گلیکوزیله(HbA1c) کلسترول تام، تریگلیسرید، LDL و HDL و پرسشنامه بود. تمامی افراد مورد پژوهش تحت آموزش خود مراقبتی در دیابت و مشاوره تغذیه قرار گرفتند و به طور تصادفی به دو گروه تجربه و کنترل تقسیم شدند . مداخله تلفنی جهت پیگیری تبعیت از رژیم درمانی در گروه مورد به مدت 12هفته انجام شد.
یافتهها: در تجزیه وتحلیل اطلاعات، اختلاف آماری معنی دار (001/0 >P ) بین دوگروه از لحاظ میزان HbA1c بعد از مطالعه وجود داشت. میانگین تری گلیسرید(001/0 >P ) ، کلسترول تام (001/0 >P ) و LDL (001/0 >P ) قبل و بعد از مطالعه در گروه مورد اختلاف معنی دار داشت.
نتیجهگیری : بعد از 12هفته پیگیری تلفنی توسط پرستار، میزان HbA1c ، کلسترول، تری گلیسرید و LDL در گروه تجربه کاهش معنی داری داشت ، لذا میتوان نتیجه گرفت پیگیری تلفنی توسط پرستار منجر به بهبود وضعیت گلیسمی و کاهش چربیهای خون در مبتلایان به دیابت نوع 2 میگردد.
شیوا فقیه، علیرضا ابدی، مهدی هدایتی، سید مسعود کیمیاگر،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه: مطالعات اخیر پیشنهاد میدهند که متابولیسم کلسیم و شاید دیگر ترکیبات موجود در شیر، ممکن است در تغییر تعادل انرژی و در نتیجه کاهش وزن نقش داشته باشند. این مطالعه با هدف مقایسه اثرمصرف شیر کم چربی، شیر سویای غنی شده با کلسیم و مکمل کلسیم بر کاهش وزن و چربی بدن در زنان دارای اضافه وزن و چاق غیر یائسه صورت گرفت.
روشها: در این کارآزمایی بالینی، 100 زن دارای اضافه وزن یا چاق غیر یائسه و سالم، به صورت تصادفی به یکی از گروههای زیر اختصاص یافته و به مدت 8 هفته تحت مطالعه بودند: 1)گروه کنترل ، 600-500 میلی گرم در روز کلسیم 2) گروه مکمل کلسیم، همانند گروه کنترل به علاوه 800 میلی گرم کلسیم در روز به شکل کربنات کلسیم 3) گروه شیر، دارای 3 سروینگ در روز شیر کم چربی 4)گروه شیر سویا، دارای 3 سروینگ در روز شیر سویا (انرژی همه گروهها 500 کیلو کالری کمتر از نیاز روزانه فرد بود). در ابتدای مطالعه و پایان هفته 8 ، شاخصها ی تن سنجی اندازهگیری و 3 روز پرسشنامه ثبت مواد غذایی و فعالیت بدنی تکمیل شد.
یافتهها: مقایسه میانگین تغییرات وزن، دور کمر، BMI و WHR نشان داد که کاهش دور کمر وWHR در بین 4 گروه تفاوت معنیدار داشت (به ترتیب 029/0P= و 015/0P= ). پس از تعدیل برای مقادیر پایه، اختلاف در تغییرات وزن و BMI نیز در بین 4 گروه معنیدار شد (به ترتیب 019/0P= و 017/0P= ). بیشترین کاهش در تمام شاخصهای تن سنجی، متعلق به گروه مصرف کننده شیر بود.
نتیجهگیری: افزایش مصرف شیر کم چربی میتواند باعث کاهش بیشتر چاقی عمومی و مرکزی نسبت به رژیم کم کالری به تنهایی گردد.
شیوا حیدری، فاطمه شیرازی، مهناز سنجری، صالح سلیمی، اسفندیار بالجانی، توران تیزفهم،
دوره 9، شماره 4 - ( 6-1389 )
چکیده
مقدمه: طبق تحقیقات، کنترل مناسب قند خون سبب تأخیر در شروع و پیشرفت عوارض ناشی از دیابت میشود. مطالعه حاضر، با هدف تعیین عوامل موثر بر کنترل قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به انستیتو غدد درونریز و متابولیسم وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران صورت گرفت.
روشها: در این پژوهش توصیفی- مقطعی، تعداد 230 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به انستیتو غدد درونریز و متابولیسم وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران به صورت نمونهگیری آسان انتخاب شدند. فاکتورهای مورد بررسی در این پژوهش شامل 3 دسته عوامل فردی، بالینی و خانوادگی بود. جهت بررسی چگونگی کنترل قند خون نیز از شاخص هموگلوبین گلیکوزیله استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری Chi-Square و فیشر از طریق نرم افزار SPSS نسخه 15 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین هموگلوبین گلیکوزیله افراد شرکتکننده در این پژوهش 9/0±9/4 بود و اکثر واحدهای مورد پژوهش (4/57%) کنترل مطلوبی روی قندخون خود نداشتند. نتایج نشاندهنده ارتباط معنیدار بین کنترل قندخون و وضعیت تأهل (0001/0P<)، وضعیت اقتصادی(003/0P=) طول مدت ابتلا به بیماری دیابت (03/0P=)، آزمایش قند خون در منزل (01/0P=)، نوع ساختار خانواده (01/0P=) و حمایت خانواده (0001/0P<) بود.
نتیجهگیری: این تحقیق اطلاعاتی را در مورد عوامل پیشبینی کننده کنترل قند خود در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 فراهم کرد. با استفاده از این اطلاعات میتوان زیرگروههایی از بیماران دیابتی که بیشتر در معرض عدم کنترل نامناسب قند خون و در نتیجه مرگ و میر و ناخوشی هستند را تعیین و مداخلات لازم جهت کنترل مناسب قند خون در آنها را انجام داد.
حسین اقبالی، محمدعلی اقبالی، عبدالرضا نوروزی، حسین شیوا،
دوره 11، شماره 3 - ( 12-1390 )
چکیده
1024x768 Normal
0
false
false
false
مقدمه: براساس مطالعات صورت
گرفته، گام نخست در کنترل و درمان دیابت نوع 2، برنامه غذایی مناسب میباشد. شیوههای
متعددی جهت تعیین برنامه غذایی مناسب برای بیماران دیابتی وجود دارد که با
درنظرگرفتن مصرف متعادل پروتئین و کربوهیدرات ها و همچنین مصرف کم قندهای ساده و چربی ایجاد میشوند. هدف این
تحقیق، تعیین برنامه بهینه غذایی با استفاده از مدلسازی برنامهریزی خطی ریاضی،
با هدف کمینهسازی چربیهای اشباع و قندهای
ساده دریافتی از مواد غذایی است.
روشها: به عنوان نمونه، یک
زن 55 ساله، کم تحرک، با نمایه توده بدنی
(BMI)
kg/m2 25
و مبتلا به دیابت نوع 2 درنظر گرفته شد. با استفاده از منابع کتابخانهای، میزان
مورد نیاز روزانه وهمچنین حداکثر میزان مجاز دریافت روزانه
(Tolerable
upper intake levels) از مواد مغذی برای این فرد، مشخص گردید. کمینهسازی چربیهای
اشباع و قندهای ساده به عنوان
اهداف مدل برنامهریزی خطی ریاضی و حداقل و حداکثر میزان مجاز دریافت از مواد مغذی
به عنوان قیدهای مسأله درنظرگرفته شد. سپس برای حل این مدل از نرم افزار محاسباتی متلب
(MATLAB) استفاده گردید.
یافتهها: باتوجه به توابع هدف، محدودیتهای مسأله و تنوع غذایی در وعدهها
و میان وعدهها، اعداد مربوط به میزان مصرف مواد موجود در برنامه غذایی بهینه که
درآن کمترین میزان چربیهای اشباع و قندهای
ساده مشاهده میشد، به دست آمدند. همچنین میزان دریافت روزانه انواع مغذیها
در این برنامه غذایی، به گونهای مناسب حاصل شدند.
نتیجهگیری: استفاده از مدل برنامهریزی خطی ریاضی میتواند در بهینه سازی
برنامه غذایی بیماران دیابتی نوع 2 با اهداف کمینهسازی چربیهای اشباع و قندهای
ساده، موثر باشد. در برنامه حاصل از پیادهسازی مدل ریاضی، ضمن برخورداری از تمامی
گروههای غذایی، شاهد کمترین میزان چربیهای اشباع و قندهای ساده خواهیم بود.
شیوا خلیل مقدم، آزاده ابراهیم حبیبی، پروین پاسالار، پریچهره یغمایی، باقر لاریجانی،
دوره 11، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده
مقدمه: آنزیمهای گلیکوزیداز در هضم نشاسته وگلیکوژن در نتیجه افزایش قند خون موثرند. مهارکنندههای این آنزیمها خصوصا مهارکنندههای آلفا آمیلاز به علت نداشتن عوارض جانبی مهار کنندههای آلفا گلوکوزید از اهمیت ویژهای برخوردارند و به عنوان ابزاری با ارزش در درمان دیابت مطرح هستند. جستجوی ابتدایی برای یافتن چنین ترکیباتی با کمک مدلهای in vitro و in vivo صورت میپذیرد. در مورد مهار کنندههای آلفا آمیلاز، از آنجا که موش صحرایی به صورت متداول به عنوان مدل فارماکولوژی مورد استفاده قرار میگیرد، در این مطالعه، مدل ساختار آنزیم این حیوان مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که ساختار کریستالی این آنزیمها موجود نمیباشد مطالعه مدلسازی مولکولی به منظور مقایسه آنزیمهای آمیلاز پانکراسی موش صحرایی و انسان انجام گردید.
روشها: بررسی ترادف آمینواسیدی و مدلسازی ساختار آنزیم موش با استفاده از برنامه Blast،Clustal W و SWISS MODEL انجام شد. جهت یافتن جایگاه احتمالی برهم کنش مهارکنندههای آنزیم، ترکیب شش زیر واحدی قندی که مهار کننده گزارش شده برای آنزیم انسانی است با استفاده از روش جایگیری (داکینگ) در مدل قرار داده شد و برای بررسی بیشتر برهم کنش ترکیب با آنزیم از شبیه سازی دینامیک مولکولی کوتاه مدت استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان دهنده تفاوت جزئی آنزیم موش صحرایی با آنزیم انسان است. در عین حال اسید آمینههای مهم در برهم کنش مهار کنندههای قندی و آنزیم تا حدودی شناسایی شدهاند.
نتیجهگیری: علیرغم اینکه میتوان از آنزیم آلفا آمیلاز پانکراس موش صحرایی به عنوان مدل جهت بررسی اولیه و کلی تاثیر ترکیبات مهار کننده استفاده کرد، باید به تفاوت موجود در ساختار آن توجه کرد و بنابراین نتایج به دست آمده از مدل را در موارد حساس تر با احتیاط تفسیر نمود.
ندا آقایی، محمد شرافتی مقدم، فرهاد دریانوش، سعیده شادمهری، شیوا جهانی گلبر،
دوره 18، شماره 3 - ( 12-1397 )
چکیده
مقدمه:
مسیر mTORC1 از مسیرهای مهم سنتز پروتئین در قلب است که میتواند منجر به هیپرتروفی فیزیولوژیک یا پاتولوژیک شود. دیابت میتواند منجر به نقص در این مسیر شود. هدف از مطالعهی حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین هوازی بر محتوای پروتئینهای مسیر سیگنالینگ mTORC1 در بافت قلب موشهای صحرایی مبتلا به دیابت نوع یک است.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 16 سر موش صحرایی نر 3 ماهه نر از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب شدند و پس از دیابتی شدن نوع یک از طریق محلول استرپتوزوتوسین، به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (8 سر) و کنترل دیابتی (8 سر) تقسیم شدند؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامهی تمرینی (هر جلسه 42 دقیقه و از سرعت 10 تا 20 متر بر دقیقه) بهمدت 4 هفته به تمرین هوازی پرداختند؛ در حالی که گروه کنترل هیچگونه برنامهی تمرینی نداشتند. برای تجزیه وتحلیل دادهها از آزمونهای t-وابسته و t-مستقل استفاده شد. سطح معنیداری، 05/0P≤ در نظر گرفته شده است.
یافتهها: افزایش معنیداری در محتوای پروتئینهای AKT1 (015/0P<)، mTOR (001/0P<)، P70S6K1 (006/0P<)، 4EBP1 (05/0P<) در گروه تمرین هوازی نسبت به کنترل مشاهده شد.
نتیجهگیری: تمرین هوازی بهمدت 4 هفته توانست مسیر AKT1/mTOR/P70S6K1 و AKT1/mTOR/4E-BP1 را در مسیر mTORC1 فعال کند؛ بنابراین، با توجه به عوارض قلبی در افراد دیابتی نوع یک، تمرین هوازی میتواند از طریق مسیر mTORC1 منجر به سنتز پروتئین و هیپرتروفی فیزیولوژیک قلبی شود.
زهره قلی زاده سیاهمزگی، شیوا ایرانی، علی غیاث الدین، پرویز فلاح، وحید حق پناه،
دوره 19، شماره 4 - ( 2-1399 )
چکیده
هدف: زانتوهمول یکی از اصلیترین مواد مؤثرهی گل مادهی گیاه رازک است که تحقیقات زیادی اثرات ضد سرطانی آن را نشان میدهد. مسیر MAPK/ERK یکی از آبشارهای کلیدی در تنظیم بیان ژن، رشد و بقای سلول است. سیگنالینگ غیرطبیعی مسیر MAPK منجر به تکثیر کنترل نشده در سرطان تیروئید میشود. هدف از این مطالعه، بررسی بیوانفورماتیکی پروتئینهای اصلی این مسیر و معرفی آنها بهعنوان پروتئین هدف زانتوهمول است. همچنین بهدلیل اهمیت پروتئینهای EGFR، Grb2، SOS بر مسیر MAPK/ERK، این پروتئینها نیز مورد مطالعه قرار گرفتند.
روشها: ابتدا خواص فیزیکی-شیمیایی، فارماکوکینتیک-فارماکودینامیک زانتوهمول با استفاده از نرمافزار SwissADME پیشبینی شد. سپس ساختار سه بعدی زانتوهمول و پروتئینهای هدف (EGFR، Grb2، SOS ، RAS ، RAF، MEK1، MEK2 ، ERK1، ERK2) بهترتیب از پایگاه PubChem و پایگاه دادههای پروتئین دریافت شد و در بررسی داکینگ مولکولی با استفاده از نرمافزارAutodock4.1 مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که زانتوهمول دارای خاصیت فیزیکی-شیمیایی مناسب است و توسط سازوکار پمپP-گلیکوپروتئین، مقاومت دارویی ایجاد نمیکند. نتایج بهدست آمده از داکینگ مولکولی نشان میدهد که زانتوهمول نسبت به همهی پروتئینهای بررسی شده در مسیر MAPK/ERK پتانسیل مهاری دارد و قویترین برهمکنش آن با پروتئین MEK2 با انرژی اتصال kcal.mol-104/7- است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده، پیشبینی شد که زانتوهمول دارای پتانسیل مهار پروتئینهای مسیر MAPK/ERK است و فاقد سمیت است بنابراین میتواند بهعنوان یک نامزد مهار مسیر MAPK/ERK در سلولهای سرطانی تیروئید معرفی شود.
آذر پیردهقان، امیر مسعود شفیعیان، فرزانه اثنی عشری، شیوا برزوئی،
دوره 22، شماره 5 - ( 10-1401 )
چکیده
مقدمه: امروزه علیرغم وجود داروهای بسیار مؤثر در کنترل قند خون بیماران دیابتی، افراد نسبتاً کمی از درمان دارویی خود تبعیت میکنند. عوامل متعددی ممکن است در عدم تبعیت درمان دارویی نقش داشته باشند. در این مطالعه تأثیر باورهای مرتبط با دارودرمانی بر میزان تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو موردبررسی قرار گرفت.
روشها: در یک مطالعهی مقطعی به روش نمونهگیری در دسترس، 248 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک تخصصی دیابت شهر همدان در سال 1400 انتخاب شدند. میزان تبعیت دارویی با پرسشنامهی موریسکی و باور دارویی با پرسشنامهی Beliefs about Medicines Questionnaire بررسی گردیدند. دادهها با استفاده از آزمون کای دو، آنالیز واریانس و کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سنی بیماران (9/16)6/52 سال بود. 6/51 % زن، 3/61 % بودند. فراوانی تبعیت درمان دارویی ضعیف، متوسط و خوب بهترتیب در بیماران2/53 %، 8/25 % و21 % بود. در بیماران با تبعیت درمان دارویی ضعیف، متوسط و خوب بهترتیب میانگین (انحراف معیار) نمرهی باور نیاز به درمان دارویی (8/5)9/17، (7/3)2/17و (2/1)7/17، باور نگرانی از درمان دارویی (0/2)6/16، (3/2)6/17و (8/1)1/17، باور روش تجویز دارویی (2/2)2/13، (6/2)6/12و (3/2)2/12، نمرهی کلی باور درمان دارویی (1/8)3/58، (8/6)6/57 و (7/4)5/55 و باور آسیبهای درمان برابر با (9/2)6/10، (5/3)2/10 و (0/3)5/8 بود که تنها باور آسیبهای درمان ازنظر آماری معنیدار بود (05/0P<).
نتیجهگیری: بیش از نیمی از بیماران، تبعیت درمان دارویی مناسبی نداشتند. باور آسیبهای درمان دارویی و ترس از عوارض داروهای دیابت بهطور معنیداری با کاهش تبعیت درمان دارویی بیماران مرتبط بود.