جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای صادقیان

مهری دلوریان‌زاده، حسین باقری، فریده صادقیان،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده

مقدمه: بیماری دیابت از جمله بیماری‌های مزمنی است که به مراقبت پزشکی مداوم و آموزش خود مراقبتی نیاز دارد و تغذیه درمانی جزء جدا نشدنی از مدیریت دیابت می باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر مشاوره رژیم غذایی دیابتی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک تغذیه بیمارستان امام حسین(ع) شاهرود صورت گرفته است.
روش‌ها: در پژوهش حاضر که یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده (Randomized Clinical Trial) است، تعداد ۱۴۴بیمار ۶۵ - ۳۵ ساله مبتلا به دیابت نوع دو، مراجعه کننده به کلینیک تغذیه بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود انتخاب گردیدند و به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. سپس برای نمونه های گروه مورد، برنامه مشاوره رژیم غذایی حاوی: ۶۰-۵۰% کل کالری از کربوهیدرات، ۲۰-۱۰% پروتیین و کمتر از ۳۰ درصد چربی، به صورت شفاهی طی یک جلسه ۳۰ دقیقه ای انجام شد و به صورت مکتوب نیز در اختیار آنان قرار گرفت و در گروه شاهد مداخله ای صورت نگرفت. کیفیت زندگی بیماران هر دو گروه، در دو مرحله قبل از مشاوره رژیم غذایی و یک‌ماه پس از آن توسط پرسشنامه کیفیت زندگی SF-۳۶، سنجیده شد و در پایان میانگین نمره کیفیت زندگی و ابعاد آن در دو گروه مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل یافته ها توسط برنامه SPSS انجام شد. از آزمون آماری t جهت آنالیز داده‌ها استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سنی واحدهای مورد پژوهش ۱۰±۱/۵۲ سال بود. قبل از مشاوره، کیفیت زندگی کل در ۴۶% از واحدهای پژوهش در سطح ضعیف برآورد گردید و ۲/۵۴% از واحدها اظهار داشتند که وضعیت سلامت آنها نسبت به سال گذشته بدتر است. آزمون آماری تی مستقل با ۰۵/۰ P< تفاوت معنی داری را از لحاظ میانگین وزن، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، قند خون ناشتا، قند خون غیر ناشتا، کلسترول و تری‌گلیسرید خون، پس از مشاوره رژیم غذایی در دو گروه مورد و شاهد نشان داد. همچنین با ۰۵/۰ P< تفاوت معنی داری از لحاظ میانگین نمره کیفیت زندگی کل و ابعاد مختلف آن، پس از مشاوره رژیم غذایی در دو گروه مورد و شاهد مشاهده شد. آزمون آماری تی مزدوج نیز افزایش معنی‌داری از لحاظ میانگین نمره کیفیت زندگی کل و ابعاد مختلف آن قبل و بعد از مشاوره رژیم غذایی در گروه مورد نشان داد، ولی در گروه شاهد مشاهده نگردید.
نتیجه ‏گیری: برنامه مشاوره رژیم غذایی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابت نوع دو در ابعاد مختلف آن می گردد، لذا استفاده از برنامه مشاوره رژیم غذایی جهت پیشگیری و کاهش بروز عوارض و افزایش سازگاری بیماران با بیماری دیابت توصیه می‌گردد.


مهدی صادقیان، ذات الله عاصمی، مریم کرم علی، پروانه صانعی، احمد اسماعیل زاده،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: این مطالعه با هدف ارزیابی تأثیرات مکمل یاری کلسیم و ویتامین D بر وضعیت متابولیک زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری (GDM) طراحی شده است.

روش‌ها: این مداخله به‌صورت تصادفی سازی شده و کنترل شده با پلاسبو در کلینیک‌های بارداری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شده است. شرکت کنندگان شامل ۵۶ خانم مبتلا به GDM در هفته ۲۸-۲۴ بارداری (محدوده سنی ۱۸ تا ۴۰ سال) بودند. افراد به‌طور تصادفی به دو گروه تخصیص داده شدند. به افراد گروه کلسیم به‌علاوه ویتامین D (۲۸ نفر) ۱۰۰۰ میلی‌گرم کلسیم در روز و یک قرص ویتامین D IU ۵۰۰۰۰ دوبار در طول مطالعه (یک بار در ابتدای مطالعه و یک بار در روز ۲۱ مداخله) داده شد و افراد در گروه دارونما (۲۸ نفر) دو عدد دارونما در زمان‌های ذکر شده دریافت کردند. نمونه‌های خون به‌صورت ناشتا و در ابتدا و هفته ۶ مداخله گرفته شد.

یافته‌ها: ۵۱ نفر (گروه دارونما ۲۶ نفر، گروه مداخله ۲۵ نفر) در مطالعه شرکت نمودند. آنالیز براساس یک رویکرد intention-to-treat (به قصد درمان) بود و همه ۵۶ خانم مبتلا به GDM (۲۸ نفر در هر گروه) در آنالیز نهایی وارد شدند. در مقایسه با گروه دارونما کاهش معنی‌داری در گلوکز ناشتای پلاسما (mmol/L ۶۹/۰±۸۹/۰- در مقابل mmol/L ۹۲/۰±۲۶/۰+، ۰۰۱/۰>P)، سطح انسولین سرمی (pmol/L ۲۵/۳۲±۵۵/۱۳- در مقابل pmol/L ۵/۳۸۰±۱۷/۹+، ۰۲/۰=P) و HOMA-IR (۱۸/۱±۹۱/۰- در مقابل ۰۱/۲±۶۳/۰+، ۰۰۱/۰=P) و افزایش معنی‌داری در QUICKI (۰۳/۰±۰۲/۰+ در مقابل ۰۲/۰±۰۰۲/۰-، ۰۰۳/۰=P) مشاهده شد. به‌علاوه، بعد از مداخله کاهش معنی‌داری در گروه مداخله در سطح سرمی LDL کلسترول و نسبت کلسترول تام به HDL کلسترول و افزایش معنی‌داری در سطوح HDL کلسترول در مقایسه با گروه دارونما مشاهده شد. همچنین مکمل یاری با کلسیم به‌علاوه ویتامین D سطح GSH را افزایش (µmol/L ۶۴/۱۳۱±۱۴/۵۱+ در مقابل µmol/L ۶۳/۲۰۳±۲۷/۴۷-، ۰۳/۰=P) و سطح MDA را در مقایسه با گروه دارونما کاهش داد (µmol/L ۶۶/۰±۰۶/۰+ در مقابل µmol/L ۲±۹۳/۰+، ۰۲/۰=P).

نتیجه‌گیری: مکمل یاری با کلسیم به‌علاوه ویتامین D در زنان مبتلا به GDM اثرات مفیدی بر پروفایل متابولیکی آن‌ها داشت.


زهرا صادقیان فر، عبدالکریم شیخی، سید محمد غیبی حیات،
دوره ۱۶، شماره ۶ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: به‌طور معمول مازاد تغذیه، در بدن به‌صورت چربی ذخیره و به چاقی منجر می‌شود. یکی از عوامل ابتلا به دیابت نوع دو، چاقی است. سایتوکاین‌های پیش التهابی مانند Tumor necrosis factorγ (TNF- α) و Interferon gamma (IFNγ) به پیام‌رسانی انسولین در بافت‌های حساس انسولین آسیب می‌زنند. در این مطالعه تأثیر عصاره سیر بر بیان سایتوکاین‌های IFNγ و TNF- α مترشحه از سلول‌های منونوکلئار اندازه‌گیری شد.
روش‌ها: پس از گرفتن خون محیطی بیماران مبتلابه دیابت نوع دو، سلول‌های منونوکلئار آن با روش فایکول جداسازی گردید و با دو غلظت عصاره سیر (۳۰% و ۱۰%)، برای مدت ۴۸ و ۷۲ ساعت کشت داده شد. سپس برای اندازه‌گیری میزان ترشح سایتوکاین IFNγ و TNF- α از روش الایزا استفاده شد.
یافته‌ها: عصاره‌ی سیر سبب کاهش میزان ترشح TNF-α از سلول‌های منونوکلئار شد هرچند که زمان و غلظت عصاره بر نتایج بی‌تأثیر بود همچنین عصاره‌ی سیر در میزان ترشح IFNγ نقشی نداشت.
نتیجه‌گیری: با استفاده از عصاره‌ی سیر می‌توان استراتژی‌های درمانی را در پیش گرفت که هدف آن‌ها هم التهاب و هم مقاومت به انسولین بافت چربی است که برای پیشگیری و درمان دیابت نوع دو مفید است.
لیلا صادقیان، محبوبه چین آوه، علیرضا فیلی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی تکنیک‌های مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی بر میزان قند خون بیماران دیابتی می‌باشد.
روش‌ها: روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و به‌صورت تجربی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل بوده است. بدین منظور از بین بیماران مبتلا به دیابت مراجعه‌کننده به مرکز دیابت شهر بوشهر، ۴۵ نفر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر در هر گروه) و در یک گروه کنترل (۱۵ نفر) به روش نمونه‌گیری هدفمند با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. به گروه‌های آزمایش تکنیک‌های مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی بهمدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای آموزش داده شد. در این تحقیق برای سنجش قندخون از دستگاه گلوکومتر اکیوچک اکتیو استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS ویرایش ۲۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مرحله‌ی پیگیری با فاصله دو ماه پس از مداخله درمانی انجام شد.
یافته‌ها: آموزش به دو شیوه‌ی تکنیک‌های مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی سبب کاهش قندخون بیماران دیابتی شده است (۰۰۰۱/۰=P) و تأثیر آن در طول زمان پایدار بوده است (۰۵/۰>P). همچنین بین اثربخشی تکنیک‌های مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی بر میزان قند خون بیماران دیابتی تفاوت معنی‌داری وجود دارد (۰۵/۰>P)؛ به‌طوریکه آموزش تکنیک‌های مقابله با استرس تأثیر بیشتری بر کاهش میزان قند خون بیماران دیابتی داشته است.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر آن است که آموزش تکنیک‌های مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی می‌تواند به‌طور قابل توجهی میزان قندخون بیماران دیابتی را کاهش دهد و در درمان دیابت مؤثر واقع شود.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb