جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای عابدی

فریبا محسنی، منصوره حسام، فرید عابدین درکوش، محمود محمودی، محمد رضا روئینی، محمد حسن باستان حق، باقر لاریجانی، مرتضی رفیعی تهرانی،
دوره 4، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده

تمامی روش‌های رایج تجویز انسولین غیر فیزیولوژیک بوده و انسولین بعلت داشتن ساختمان پپتیدی به‌راحتی قابل جذب از دستگاه گوارش نمی باشد. در مطالعه حاضر یکی از شیوه‌های نوین دارورسانی خوراکی برای انتقال انسولین در انسان مورد مطالعه قرار گرفته است. در این روش با استفاده از دو نوع پلیمر جدید پرسوراخ به نام‌های SPHC و SPHتوانایی این سامانه در انتقال انسولین از طریق دستگاه گوارش بررسی شده است. در این سامانه نوین از ویژگی‌های مکانیکی و شیمیایی برای انتقال داروهای پپتیدی نظیر انسولین استفاده شده است.روش‌ها:کپسول های تهیه شده از انسولین سوار بر پلیمر های SPHC و SPHبه صورت خوراکی به 15 داوطلب سالم غیر دیابتی به منظور بررسی اثربخشی دارو داده شد و سطوح پلاسمایی انسولین، پپتید C و گلوکز در فواصل معین تا 4 ساعت اندازه گیری گردید. یافته‌ها:در مطالعه حاضر میزان سطح زیر منحنی( AUC) انسولین اگزوژن در طی 4 ساعت در گروه دریافت کننده پلیمر - انسولین ازگروهی که انسولین رگولار دریافت کرده بودند بالاتر بود که نشانگر تأثیر پلیمر SPHC در افزایش جذب انسولین می‌باشد . Tmax انسولین در گروه پلیمری طولانی تر از گروه زیر جلدی بود. سطح زیر منحنی میزان افت قند خون در گروه زیر جلدی بیش از گروه پلیمری بود. سطوح پپتید C در گروه پلیمر - انسولین نسبت به گروه دیگر کاهش بیشتری را نشان داد. نتیجه‌گیری: پلیمر های SPHC و SPHبا سازوکار جدیدی سبب افزایش جذب انسولین خوراکی و سرکوب سطوح پپتید C گردیدند.
فریبا محسنی، منصوره حسام، فرید عابدین درکوش، محمود محمودی، محمد حسن باستان حق، باقر لاریجانی، مرتضی رفیعی تهرانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1384 )
چکیده

روش‌های موجود برای تجویز انسولین، اساساً غیر فیزیولوژیک بوده و برای رسیدن به سطوح یوگلیسمیک نیاز به ایجاد سطوح بالای انسولین در گردش خون عمومی هستیم و عوارض ناشی از این افزایش سطوح انسولین خون بر اهمیت تولید روش جدیدی جهت حمل انسولین به روش فیزیولوژیک که آن را به طور مستقیم به دستگاه گردش خون پورت برساند تأکید دارد. بدین منظور در این مطالعه سامانه جدید دارو رسانی برپایه پلیمرهای SPHC و (superporouse hydrogel and SPH composite) SPHبرای بهبود جذب گوارشی انسولین و به منظور بررسی اثربخشی و ایمنی شکل دارویی در داوطلبین سالم مورد مطالعه قرار گرفت.
روش‌ها: این مطالعه بصورت یک کارآزمایی بالینی مداخله گر در داوطلبین سالم انجام گرفت بدین صورت که کپسول های تهیه شده از انسولین سوار بر پلیمر های SPHC و SPHبه صورت خوراکی به 15 داوطلب سالم غیر دیابتی به منظور بررسی اثربخشی و ایمنی شکل دارویی تجویز شد و سطوح سرمی انسولین, پپتید C و گلوکز در فواصل معین قبل و بعد از مداخله تا 4 ساعت اندازه گیری گردید.
یافته‌ها : در مطالعه حاضر میزانAUC انسولین در گروه پلیمر - انسولین از گروه دارونما بالاتر بود (05/0P<). در گروه پلیمر - انسولین، سطوح گلوکز سرم در بین دقایق 120-60 به حداقل خود رسید و سطوح پپتید C در گروه پلیمر- انسولین نیز در مدتی که انسولین خارجی به حداکثر مقدار خود در خون رسیده بود، سرکوب شد. هیچ گونه عارضه دارویی در طی زمان کارآزمایی و تا 8 هفته پس از آن مشاهده نگردید.
نتیجه‌گیری : پلیمر های SPHC و SPH سبب افزایش جذب انسولین خوراکی و کاهش سطوح پپتید C گردیدند. این مطالعه با بررسی اثر بخشی این فرمولاسیون در بیماران دیابتی دنبال خواهد شد.


ناهید خلیلی، سید سجاد محسنی صالحی منفرد، حامد وحیدی، عطیه طالب پور، مرتضی رفیعی تهرانی، فرید عابدین درکوش، باقر لاریجانی،
دوره 9، شماره 4 - ( 6-1389 )
چکیده

در بیماری دیابت، کنترل قند خون در محدوده‌ نرمال به منظور جلوگیری از ایجاد هرگونه عارضه‌ای بسیار اهمیت دارد. در حال حاضر این کار به وسیله‌ درمان پیچیده‌ای شامل تزریق‌های متعدد روزانه انسولین و یا تزریق مداوم انسولین به‌وسیله پمپ و پایش دقیق میزان قند خون انجام می‌گیرد. روشی که بتواند از تزریق‌های متعدد انسولین جلوگیری کرده و فارماکوکینتیک انواع انسولین را بهبود بخشد، همیشه در کانون توجهات در تحقیقات مربوط به دیابت بوده است. در صورتی که این شیوه‌ها توسعه یابند، بطور کلی غیر تهاجمی بوده و مطلوب بیماران هستند و کمک می‌کنند تا بیماران به کنترل بهتری از قند خون برسند. تاکنون امید بخش‌ترین روش جایگزین، روش استنشاقی بوده است که از میان آنها Exubera® از طرف EMEA و FDA برای استفاده بیماران دیابتی 1 و 2 مورد تأیید قرار گرفت اما آن هم بدلیل هزینه‌های بسیار زیاد و عوارض تنفسی، مورد استقبال واقع نشد و توسط شرکت سازنده از بازار جمع‌آوری گردید. دیگر روش‌ها نیز در حال پیشرفت هستند. اخیراً در دو روش Intestinal  (HIM2) و Buccal (oral-lyn) پیشرفت‌های جالبی بدست آمده است. در مقاله مروری پیش رو، روش‌های مختلف از جمله نازال، بوکال، چشمی، خوراکی، ترنس درمال، ریوی، رکتال و حتی واژینال و رحمیِ تجویز انسولین که در تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته‌اند بیان شده و نقاط قوت و ضعف و همچنین آینده آنها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.


ناهید خلیلی، فرید عابدین درکوش، باقر لاریجانی، مرتضی رفیعی تهرانی، سید سجاد صالحی منفر، الهه مرتضویان، کبری امیدفر،
دوره 10، شماره 1 - ( 10-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: دیابت شیرین به عنوان شایع‌ترین بیماری متابولیک، یکی از پر هزینه‌ترین بیماری‌هاست. سیستم‌های خوراکی پپتیدها و پروتئین‌ها، درد و ناراحتی تزریقات مکرر را به همراه ندارند و ترکیبات سیستم‌های خوراکی بسیار ارزان‌تر از اشکال تزریقی است. در این مطالعه اثر درمانی انسولین خوراکی با این سیستم حامل جدید در بیماران دیابتی وابسته به انسولین مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش‌ها: در یک کارآزمایی بالینی، 14 بیمار دیابتی وابسته به انسولین 45-17 ساله براساس کرایتریای مطالعه انتخاب و در 5 هفته متوالی هر هفته یک روز تحت درمان با انسولین خوراکی (inside  IU800، یا IU outside 1600، یاoutside   IU800) یا دارونما یا انسولین تزریقی IU/kg 1/0 قرار گرفته و در حین مطالعه به فواصل منظم نمونه خون جهت گلوکز، انسولین و
c-peptide گرفته شد.
نتایج: 12 بیمار تا پایان مطالعه همکاری کردند. انسولین خوراکی با دوز 1600 واحد در کاهش قند خون مؤثرتر از انسولین تزریقی بود ولی اختلاف معنی‌داری نداشت. انسولین تزریقی با اختلاف قابل توجهی بالاترین AUC انسولین را داشت (004/0= P). انسولین خوراکی 800 واحد outside بیشترین فراهم زیستی ( 12/0%) را داشت.
بحث: داروی انسولین خوراکی به روش پلیمر SPHC و SPH با وجود اینکه توانسته قند خون را بطور مناسبی در مقایسه با انسولین تزریقی پایین بیاورد، اما بعلت فراهم‌زیستی پایین و تنوع نتیجه در هر بیمار، نمی‌تواند آرزوی بیماران و محققان در ارائه راه آسان‌تر استفاده از انسولین برطرف کند و هنوز راه طولانی بر سر راه این هدف وجود دارد.


قاسم عابدی، ابوالحسن نقیبی، مهتاب علیزاده ، حسین فخرزاده، فرشاد شریفی، مجتبی رضایی راد، رضا یوسفی، فرشته فرشیدی،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده

هدف: سلامت سالمندان یکی از مسائل و مشکلات بهداشتی در اکثر جوامع است و مقابله با این مشکلات نیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی های دقیق وصحیح می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه "اثربخشی دو روش آموزشی سنتی والکترونیکی شیوه زندگی سالم در زمینه آموزش تغذیه به افراد سالمند صورت گرفته است. روش‌ها: این پژوهش به روش نیمه تجربی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بر روی سالمندان65 سال و بالاتر کانون بازنشستگان شهرستان ساری در سال 1390انجام شد. در این بررسی تعداد 60 نفر سالمند به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو کلاس 15 نفره مجزا برای خانم‌ها و آقایان (هریک30نفر) با استفاده از فیلم و دوکلاس مجزا 15 نفره برای خانم‌ها و آقایان (30نفر) با استفاده از ابزار کتاب، آموزش های تغذیه ایی را دریافت کردند. سنجش آگاهی فراگیران در زمینه تغذیه با استفاده از پرسشنامه استاندارد مرکز بهداشت استان مازندران بوده است که میزان روایی و پایایی آن در این مطالعه سنجیده شد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS ، و با استفاده از شاخص‌های آمار توصیفی ) میانگین و انحراف معیار( توصیف شدند جهت تجزیه و تحلیل از شاخص‌های آمار استنباطی(T مستقل و Tوابسته) استفاده شد. یافته‌ها: میانگین نمرات گروه آموزش دیده با فیلم در زمینه افزایش آگاهی 57/18و میانگین نمرات گروه آموزش دیده با کتاب 90/16 و با درجه آزادی 58 (299/5=t) به‌دست آمد. برای سنجش میزان رضایت میانگین نمره گروه آموزش دیده به روش فیلم به میزان 59 و میانگین نمره گروه آموزش دیده با استفاده از کتاب به میزان 73/35 و با درجه آزادی 58 ( 96/1=t) بدست آمد. نتیجه‌گیری‌: نتایج نشان داد که آموزش به شیوه استفاده از فیلم آموزشی بر بالا رفتن میزان آگاهی‌های تغذیه‌ایی سالمندان موثرتر است و همچنین افراد سالمند از شیوه آموزش زندگی سالم با استفاده از فیلم آموزشی در مقایسه با شیوه سنتی رضایت بیشتری داشتند. از طرفی هزینه آموزش از طریق فیلم آموزشی به سالمندان در مقایسه با آموزش از طریق کتاب کمتر می‌باشد. لذا آموزش از طریق فیلم جهت ارتقاء سلامت سالمندان یک روش کارا و موثرتر پیشنهادی می‌باشد
عصمت مسیبی، مریم شریفی، احمد عابدی،
دوره 15، شماره 4 - ( 2-1395 )
چکیده

مقدمه: دیابت بیماری مزمن و شایعی است که در سال‌های اخیر به‌دلیل تغییر سبک زندگی، عدم تحرک و چاقی متعاقب آن، افزایش چشم‌گیری داشته است. این افزایش شیوع در دیابت، انجام مداخلات متعدد و پراکنده توسط متخصصین و مراقبین سلامت را به‌منظور کنترل و تنظیم قندخون و عوامل تأثیرگذار بر آن به‌دنبال داشته است. هدف از پژوهش حاضر جمع­آوری و ترکیب نتایج این مداخلات، در دو زمینه روانشناختی و ورزشی و تعیین اثربخشی آن‌ها بر کنترل میزان هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) در بیماران مبتلا به دیابت در قالب روش فراتحلیل می‌باشد.

روش‌ها: جهت انجام این مطالعه، از بین پژوهش‌های متعدد مربوط، 38 پژوهش (19مداخله ورزشی و19 مداخله روانشناختی) که از لحاظ روش‌شناختی مورد قبول بودند انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آن‌ها انجام گرفت. این پژوهش مبتنی بر 38 اندازه اثر می‌باشد و ابزار استفاده شده چک لیست فراتحلیل بوده است.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که میزان اندازه اثر مداخلات و آموزش‌های روانشناختی بر کنترل میزان قند خون پایدار 67/0 (00001/0>p) و اندازه اثر مداخلات و آموزش‌های ورزشی 79/0 (00001/0>p) می‌باشد.

نتیجه­گیری: اگرچه طبق جدول کوهن، اندازه اثرهای به‌دست آمده برای اثربخشی مداخلات روانشناختی و ورزشی، هر دو در سطح متوسط می‌باشد، با این حال میزان اثربخشی مداخلات ورزشی بالاتر از مداخلات روانشناختی به‌دست آمده است.


حمید نراقی پور آرانی، حیدر علی عابدی، احمد باهنر،
دوره 16، شماره 6 - ( 7-1396 )
چکیده

مقدمه: بیماری دیابت یک بیماری شایع و یکی از بزرگترین مشکلات بهداشتی کشور می‌باشد. این بیماران علاوه بر مسائل جسمی، ازمشکلات روحی- روانی نیز رنج می‌برد که اختلال در تصویر ذهنی از بدن یکی از برجسته‌ترین آن مشکلات است. مطالعه‌ی حاضر با هدف مقایسه‌ی تصویر ذهنی از خود در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تحت درمان با داروی خوراکی با بیماران تحت درمان با انسولین می‌باشد.
روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی ـ مقایسه‌ای است که به‌صورت مقطعی در سال 1394 با جامعه‌ی آماری شامل بیماران دیابتی نوع دو تحت پوشش مرکز دیابت شهرستان آران و بیدگل انجام شد. حجم نمونه 168 نفر، که از طریق نمونه‌گیری به روش تصادفی ساده انتخاب و از نظز سن وجنس همتا شده‌اند. داده‌های پژوهش با استفاده از پرسشنامه‌ی اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه‌ی چندبعدی نگرش فرد در مورد تصویر بدنی خود (MBSRQ) دارای پایای73/ جمع‌آوری گردیده و با استفاده از آزمون‌های آماری کای دو و t مستقل و فیشر و من ویتنی با نرم افزار SPSS 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته‌های پژوهش حاکی از آنند که دو گروه از لحاظ توزیع جنسیت کاملاً مشابه بوده و تفاوت آماری معناداری بین آن‌ها مشاهده نشد (05/0<P). میانگین سنی در هر دو گروه 13/60 سال بود. از نظر طول مدت بیماری بیشترین فراوانی در بین بیماران با درمان خوراکی (1/82 درصد) و درمان با انسولین (3/58 درصد) مربوط به کمتر از 10 سال بود. تصویر ذهنی از بدن در میان همه‌ی (100 درصد) بیماران با درمان انسولین و 8/98 درصد از بیماران با درمان خوراکی در سطح متوسط بوده است. امتیاز کل تصویر ذهنی از بدن برای بیماران با درمان خوراکی در محدوده‌ی 139 تا 243 با میانگین 01/206 و در بیماران با درمان انسولین در محدوده‌ی 165تا 242 با میانگین 29/205 بوده است که اختلاف معنی‌دار آماری را بین بیماران با درمان خوراکی و انسولین نشان نداد.
نتیجه‌گیری: به‌طور کلی میانگین تصویر ذهنی در بیماران تحت درمان با داروی خوراکی نسبت به بیماران تحت درمان با انسولین بیشتر نبود.از آنجا که یکی از تأثیرات منفی دیابت بر روی بیماران، اختلالات روانی می‌باشد لذا انتظار می‌رود جهت بهبود وضعیت روانی این بیماران و ارتقاء وضعیت سلامت و کنترل بیماری در این مبتلایان، از یافته‌های پژوهش پیش رو بتوان استفاده نمود.
 


مریم حر، اصغر آقایی، احمد عابدی، محسن گل پرور،
دوره 17، شماره 5 - ( 4-1397 )
چکیده

مقدمه: دیابت بیماری مزمنی است که بر بسیاری از ابعاد و جنبه‌های زندگی تأثیر می‌گذارد. تجربه‌ی بیماران جنبه‌های مختلف زندگی او را در بر می‌گیرد زیرا بیمار به‌واسطه‌ی بیکاری‌اش زندگی می‌کند. هدف این مطالعه توضیح نقش سبک زندگی در زندگی بیمار است. بررسی تجربه‌ی زیسته‌ی بیماران در این مورد می‌تواند راهکار اساسی در اصلاح سبک زندگی بیماران دیابتیک باشد.
روش‌ها: این مطالعه یک بررسی کیفی از نوع پدیدارشناسی است که در آن نمونه‌گیری از میان مراجعین به مرکز خیریه‌ی دیابت اصفهان به‌طور هدفمند، با حداکثر تنوع انتخاب شد. 33 بیمار زن مبتلا به دیابت در سنین بین 35 تا 69 سال با سابقه‌ی حداقل یک سال ابتلا به دیابت و نداشتن بیماری روانی حاد، انتخاب شدند. نمونه‌گیری به‌صورت تدریجی از بهمن 95 تا بهار 96 انجام گرفت. بیماران در این مطالعه با انجام مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته طی 45 تا 50 دقیقه مورد بررسی قرار گرفتند. متن مصاحبه‌های ضبط شده، پس از پیاده‌سازی به روش تحلیل کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: طی فرآیند تجزیه و تحلیل داده‌های حاصل از تجربه‌ی زیسته‌ی بیماران مبتلا به دیابت، چهار درون‌مایه شامل بعد سلامت جسمانی، بعد سلامت روان شناختی، بعد سلامت معنوی و سلامت اجتماعی استخراج گردید.
نتیجه‌گیری: برای اصلاح سبک زندگی بیماران نیازبه نگرشی همه جانبه نسبت به موضوع سبک زندگی است. درک تجربه‌ی زیسته‌ی و نتایج حاصل از تجارب مربوط به سبک زندگی ﺳﻼﻣﺖ در ﺑﯿﻤـﺎران مبتلا به دیابت می‌تواند اعضای تیم درمانی و مراقبتی را در ارائه‌ی خدمت مطلوب‌تر کمک نماید و از بازگشت‌های مکرر به سبک زندگی نادرست جلوگیری به‌عمل آید.
زهرا یعقوبی، بهرام عابدی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو، نوعی اختلال متابولیکی است که به‌دلیل مقاومت به انسولین به‌وجود می‌آید. هدف از این تحقیق، مطالعه‌ی اثر 8 هفته تمرین هوازی به‌همراه مصرف مکمل زنجبیل بر FGF21، آیریزین و مقاومت به انسولین در زنان دیابتی نوع دو بود.
روش‌ها: در یک مطالعه‌ی نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون پس‌آزمون، 24 زن مبتلا به دیابت نوع دو به‌صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی‌ها به‌طور تصادفی به دو گروه کنترل (دارونما و تمرین) و تجربی (مکمل و تمرین) تقسیم شدند. گروه تجربی در تمرینات با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب هدف و سه جلسه در هفته شرکت کردند. مکمل‌ دهی زنجبیل نیز هم‌زمان با تمرین به‌صورت عصاره‌ی خشک 1 گرم زنجبیل (کپسول‌های 250 گرمی) و چهار وعده در روز انجام شد. گروه کنترل (دارونما) نیز از کپسول‌های مشابه حاوی آرد بو داده استفاده کردند. به‌منظور ارزیابی سطوح سرمی متغیرها، 24 ساعت قبل و پس از مداخله تمرین و مکمل و در شرایط حداقل 10 ساعت ناشتایی از کلیه‌ی آزمودنی‌ها خون‌گیری به‌عمل آمد. داده‌ها با استفاده از آزمون کوواریانس تجزیه ‌وتحلیل شد (05/0>P).
یافتهها: نتایج نشان داد هشت هفته مداخله‌ی تمرین هوازی و مکمل‌گیری زنجبیل منجر به افزایش معنادار در سطوح آیریزین (0001/0=P) و FGF21 (0001/0=P) و نیز کاهش معنادار در شاخص مقاومت به انسولین (0001/0=P) گردید.
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد استفاده از مداخله‌ی تمرین و مصرف مکمل زنجبیل در برابر تمرین می‌تواند اثرات مثبتی بر عوامل تنظیم‌کننده انرژی در افراد دیابتی نوع دو داشته باشد.
علیرضا باقری، دکتر مهدی مرادی، دکتر محمد ملکی پویا، دکتر بهرام عابدی،
دوره 24، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده

مقدمه: چاقی یک بیماری چند عاملی است که بروز و بار آن بر جوامع در سراسر جهان رو به افزایش است. عملکرد جنسی در این بیماران از ابعاد مهمی است که اغلب نادیده گرفته می‌شود. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین استقامتی به‌هم‌راه تحریک الکتریکی بر بیان ژن برخی از نشان‌گرهای جنسی بافت بیضه موش‌های صحرایی چاق روزه‌دار بود.
روش‌ها: در این مطالعۀ با گروه شاهد 40سر موش‌صحرایی پس از القا چاقی به‌طور تصادفی به 5 گروه 8تایی کنترل، چاق روزه‌دار، روزه‌دار-تمرین استقامتی، روزه‌دار-تحریک الکتریکی و روزه‌دار-تمرین استقامتی-تحریک الکتریکی تقسیم شدند. گروه‌های مداخله برای یک دوره 4 هفته‌ای تحت فعالیت ورزشی (با سرعت 10 تا 20 متر/دقیقه و مدت 20 تا 40 دقیقه)، تحریک‌الکتریکی (دستگاه فوت‌شوک برای 5/0 میلی‌آمپر و 20دقیقه) و روزه‌داری (8/ 16ساعت) قرار گرفتند. پس از تمرین و بی‌هوشی، نمونه‌بردای بافتی صورت گرفت و فرایندهای ملکولی ژن‌ها با استفاده از PCR اندازه‌گیری شد. برای آنالیز از آزمون تحلیل واریانس و نرم‌افزار گراف‌پد استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد تمرین استقامتی منجر به افزایش معنی‌دار بیان ژن‌های 5αR و آروماتاز در موش‌های صحرایی چاق روزه‌دار نسبت به گروه چاق شد (0001/0=P ). همچنین تحریک الکتریکی و تلفیق آن با تمرین استقامتی منجر به افزایش معنی داری بیان ژن 5αR شد (0001/0=P) اما در ژن آرماتاز این افزایش معنی‌داری نبود (377/0=P).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد تمرین استقامتی و تحریک الکتریکی در حین روزه‌داری با افزایش بیان ژن‌های 5-آلفا ردوکتاز و آروماتاز در نمونه‌های چاق در سلامت جنسی آن‌ها موثر بوده و منجر به بهبود آن می‌شود.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb