27 نتیجه برای علیزاده
قاسم عابدی، ابوالحسن نقیبی، مهتاب علیزاده ، حسین فخرزاده، فرشاد شریفی، مجتبی رضایی راد، رضا یوسفی، فرشته فرشیدی،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
هدف: سلامت سالمندان یکی از مسائل و مشکلات بهداشتی در اکثر جوامع است و مقابله با این مشکلات نیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی های دقیق وصحیح می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه "اثربخشی دو روش آموزشی سنتی والکترونیکی شیوه زندگی سالم در زمینه آموزش تغذیه به افراد سالمند صورت گرفته است.
روشها: این پژوهش به روش نیمه تجربی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بر روی سالمندان65 سال و بالاتر کانون بازنشستگان شهرستان ساری در سال 1390انجام شد. در این بررسی تعداد 60 نفر سالمند به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو کلاس 15 نفره مجزا برای خانمها و آقایان (هریک30نفر) با استفاده از فیلم و دوکلاس مجزا 15 نفره برای خانمها و آقایان (30نفر) با استفاده از ابزار کتاب، آموزش های تغذیه ایی را دریافت کردند. سنجش آگاهی فراگیران در زمینه تغذیه با استفاده از پرسشنامه استاندارد مرکز بهداشت استان مازندران بوده است که میزان روایی و پایایی آن در این مطالعه سنجیده شد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS ، و با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی ) میانگین و انحراف معیار( توصیف شدند جهت تجزیه و تحلیل از شاخصهای آمار استنباطی(T مستقل و Tوابسته) استفاده شد.
یافتهها: میانگین نمرات گروه آموزش دیده با فیلم در زمینه افزایش آگاهی 57/18و میانگین نمرات گروه آموزش دیده با کتاب 90/16 و با درجه آزادی 58 (299/5=t) بهدست آمد. برای سنجش میزان رضایت میانگین نمره گروه آموزش دیده به روش فیلم به میزان 59 و میانگین نمره گروه آموزش دیده با استفاده از کتاب به میزان 73/35 و با درجه آزادی 58 ( 96/1=t) بدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که آموزش به شیوه استفاده از فیلم آموزشی بر بالا رفتن میزان آگاهیهای تغذیهایی سالمندان موثرتر است و همچنین افراد سالمند از شیوه آموزش زندگی سالم با استفاده از فیلم آموزشی در مقایسه با شیوه سنتی رضایت بیشتری داشتند. از طرفی هزینه آموزش از طریق فیلم آموزشی به سالمندان در مقایسه با آموزش از طریق کتاب کمتر میباشد. لذا آموزش از طریق فیلم جهت ارتقاء سلامت سالمندان یک روش کارا و موثرتر پیشنهادی میباشد
ندا نظری، حسین فخرزاده ، فرشاد شریفی، سيد مسعود ارزاقی، مهتاب علیزاده ، ندا مهرداد، شروان شعاعی، بهارک نجفی، مصطفی قربانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
مقدمه: سوء تغذیه یکی از مشکلات جدی دوران سالمندی است. برای ارزیابی وضعیت تغذیه در این گروه نیاز به بعضی از اندازهگیریهای تن سنجی مانند طول قد نیاز است که به علت مشکلاتی مانند زمین گیر بودن بعضی از سالمندان و دفورمیتی-های اسکلتی، معمولاً اندازه گیری طول قد در این گروه سنی با مشکلاتی مواجه است. از این رو، هدف از انجام این مطالعه آن است که با استفاده از سایر شاخصهای تن سنجی نظیر طول ساق پا و ساعد و سن ، مدلی برای پیشگویی قد سالمندان ایرانی بیابیم.
روشها: در مجموع 165 نفر سالمند با سن 60 سال و بالاتر، از بین حدود 800 نفر سالمندان ساکن آسایشگاه خیریه کهریزک که شرایط ورود به مطالعه را دارا بودند، به صورت تصادفی ساده بر اساس کد پذیرش انتخاب شدند و برای آنها اندازهگیری قد به صورت ایستاده، طول ساق پا و طول ساعد انجام شد. با استفاده از اطلاعات 99 نفر از سالمندان، مدل رگرسیون خطی چند متغیره، مدل پیشگویی اندازه قد در سالمندان زن و مرد ساخته شد. در 66 نفر بقیه شرکت کنندگان مدل ساخته شده مورد آزمون قرار گرفت.
یافتهها: معادلات زیر برای پیشگویی طول قد از طول ساقپا، طول ساعد و سن برای زنان ومردان ساخته شد:
928/78+ (430/1×طول ساق پا) + (817/0×طول ساعد) – (176/0×سن) = طول قد در مردان
694/71+ (414/1×طول ساق پا) + (084/1×طول ساعد) – (277/0×سن) = طول قد در زنان
میزانR2 محاسبه شده برای مردان برابر است با 63/0 و برای زنان 52/0 بود. میزان خطای مدل برابر با 44/0+ سانتیمتر بود که برای مردان این خطا 16/0- و در زنان 09/1+ سانتیمتر بود که اختلاف معنیداری با اندازه قد ایستاده نداشتند.
نتیجهگیری: با استفاده از طول ساق، ساعد و سن، طول قد با خطای جزئی در سالمندان ایرانی قابل برآورد است. البته خطای مدل برای زنان بیشتر از مردان است.
رضا صفدری، مهتاب علیزاده ، سيد مسعود ارزاقی ، حسین فخرزاده ، مینو رفیعی، فرشاد شریفی، مریم محمدی آذر،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
هدف: توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی سبب شده است که امروزه کاربردهای نوینی از این فناوری ها در قالب و شکل جدیدی پا به عرضهبگذارد و طیفی از خدمات گوناگون را در برگیرد .استفاده از پورتال طب سالمندان نقطه دسترسی منحصر به فردی را به دامنه وسیعی از منابع و محتوای اطلاعاتی برای متخصصین طب سالمندان، پزشکان و سایر شاغلین بهداشتی، سالمندان و خانوادههای آنها فراهم کرده و برنامههای کاربردی و اطلاعات موجود در آن منابع مختلف و ناهمگون را یکپارچه میکند. از این رو راه اندازی پورتال ملی طب سالمندان بهترین راهکار برای رفع این مساله است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه پورتال های طب سالمندان در چندین کشور و ارائه پیشنهادات در این زمینه صورت گرفته است.
روشها :این پژوهش از نوع توصیفی- تطبیقی می باشد. بررسی تطبیقی در خصوص پورتال طب سالمندان در کشورهای منتخب انجام گرفته و نتایج مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
نتیجهگیری: ایجاد یک پورتال جامع تخصصی برخوردار از تمامی ویژگیهای مطلوب با پشتوانه راهبردی توسعه و نگهداشت پورتال و آنالیز نیازهای کاربران تحقق مییابد. همچنین وجود ساختار مشخص و یکپارچه نظام خدمات و مراقبتهای سالمندان شرط اصلی تحقق و یکپارچگی خدمات و محتویات ارائه شده پورتال سالمندان است.
مهتاب علیزاده ، اعظم دخت رحیمی، مصعومه آرشین چی، فرشاد شریفی، سيد مسعود ارزاقی، حسین فخرزاده ،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
هدف: این مطالعه به بررسی سلامت جسمانی گروههای مختلف سنی سالمندان در شهر تهران میپردازد. این مطالعه میتواند با تعیین تفاوتهای وضعیت سلامت جسمانی و اولویتهای مراقبتی درگروههای سنی سالمندان و نیز تاثیر عوامل اقتصادی –اجتماعی بر سلامت جسمانی افراد سالمند به سیاست گذاریهای بهداشتی مورد نیاز آنان کمک کند.
روشها: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است که به روش تصادفی در سال 1389 بر روی 402 سالمند 60 ساله و بالاتر، ساکن شهر تهران در منطقه تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شد. پرسشنامهها به روش مصاحبه چهره به چهره و در چند مورد خاص با مصاحبه تلفنی تکمیل گردید. ابزارهای جمع آوری دادهها پرسشنامه در سه قسمت اطلاعات دموگرافیک، تست ابزار سنجش توانایی انجام فعالیتهای روزمره زندگی (ADL) و پرسشنامه عملکرد فیزیکی فرم کوتاه SF-36 بوده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS نسخه 15 و نیز نرم افزار Stata و آزمونهای کروسکال والیس و کای دو و مدل رگرسیون رتبهای چند متغیره (ordered regression polytomos) استفاده شد.
یافتهها: بر اسا س نتایج 45 درصد از افراد سالمند درگروه سنی (60 تا 69) سال و 5/36 درصد در گروه سنی (70تا 79) ساله و 18.5 درصد درگروه سالمندان بالاتراز80 سال قرار داشتند. میانگین سن افراد مورد بررسی در پژوهش حاضر 9/8±5/71 بود (زنان 2/8 ±07/72 و میانگین سن مردان 9/8± 1/71 ). درحدود 2/18 درصد سالمندان مورد بررسی برای انجام فعالیت های روزمره زندگی وابسته، 22.3 درصد نیمه مستقل و 59.5 درصد آنان مستقل بودند. از نظر عملکرد فیزیکی نیز 6/29 % سالمندان دارای محدودیت شدید و 6/32% محدودیت متوسط و 8/37% نیز فاقد محدودیت در عملکرد فیزیکی بودند. سلامت جسمانی سالمندان (توانایی انجام فعالیتهای روزمره زندگی و عملکرد فیزیکی) با متغیرهای سن، جنس، تاهل، تحصیلات، وضعیت اشتغال، منبع درآمد، وضعیت بیمه، وضعیت مسکن و همراهانی که با سالمند زندگی میکنند ارتباط معنیداری نشان داد. ولی در آنالیز رگرسیون چند متغیره و با حضور متغیرهای مخدوش کننده سن و زن بودن سالمند بیشترین اثر را در توانایی انجام فعالیتهای روزمره زندگی سالمند داشت. همچنین در مورد عملکرد فیزیکی سالمند نیز سن، زن بودن، بدون همسربودن و وابستگی مالی سالمند به دیگران بیشترین تاثیر را بر عملکرد فیزیکی داشتند.
نتیجهگیری: سالمندان پیرتر و زنان سالمند در انجام فعالیتهای روزمره زندگی ناتوانتر بهنظر میرسند. همچنین در این مطالعه سالمندان پیرتر، زنان، سالمندان بدون همسر و سالمندانی که از نظر مالی وابسته به نهادهای حمایتی، همسر، فرزندان، اقوام و سایرین بودند از عملکرد فیزیکی ضعیفی برخوردار بودند.
مهتاب علیزاده ، مارک متیوس، سيده زکیا حسین،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
هدف: این مطالعه به بررسی ارتباط وضعیت سلامت روانی (اضطراب و افسردگی و احساس خوب بودن روانی) افراد سالمند با میزان استفاده از خدمات و مراقبتهای اساسی و حمایتی سالمندی و خدمات و مراقبتهای پزشکی در بین سالمندان ایرانی مقیم استرالیا میپردازد.
روشها: این مطالعه مقطعی، توصیفی-تحلیلی، بر روی 302 سالمند 65 سال و بالاتر ایرانی ساکن استرالیا به روش تصادفی ساده در طی سالهای7-2005 انجام شد. روش گردآوری دادهها به شکل مصاحبه چهره به چهره، مصاحبه تلفنی و ارسال پرسشنامه از طریق پست و بوده است. ابزار گردآوری دادهها بر اساس بررسیهای سالیانه وزارت بهداشت کشور استرالیا " بررسی وضعیت سلامت سالمندان در سال 2000" تدوین شده است. برای تعیین سلامت روانی از پرسشنامههای استاندارد اختلالات اضطراب و افسردگی (K6) و ابزار احساس خوب بودن روانی Yeild)) استفاده شده است. ابزارهای استاندارد تعیین میزان استفاده از خدمات و مراقبتهای سالمندی شامل خدمات و مراقبتهای اساسی و حمایتی سالمندی و نیز خدمات و مراقبتهای پزشکی بودهاند. در تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری T Test و ANOVA و مدل رگرسیون خطی و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. آنالیز دادهها توسط نرم افزار SPSS ویرایش 15 انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که اکثریت سالمندان مورد مطالعه در مدت 4 هفته قبل از پرسشگری احساس غمگینی و اظطراب داشتند. بیشتر سالمندان مهاجر ایرانی حد متوسطی از مشکلات روانی (اضطراب و افسردگی) را داشتند. در حدود 25% از سالمندان مورد بررسی حد پایینی از احساس خوب بودن روانی را در مدت 4 هفته قبل ا ز پرسشگری داشتند. میزان استفاده از خدمات و مراقبتهای پزشکی و نیز خدمات و مراقبتهای پایه و اساسی سالمندی عامل تعیین کننده وضعیت سلامت روانی در سالمندان بودند. درحالیکه متغیرهای سلامت روانی (اضطراب و افسردگی و احساس خوب بودن روانی) عامل تعیین کننده در استفاده از خدمات و مراقبتهای حمایتی سالمندی در بین سالمندان مورد مطالعه نبودند.
نتیجهگیری: در این مطالعه میزان استفاده از خدمات و مراقبتهای سالمندی پایه و اساسی که در برگیرنده برآورده کردن نیازهای روزانه زندگی میباشد، عـامل تعیین کننده وضـعیت سلامت روانی در سالمندان ایرانی بودند. لذا دست آوردهـای این مطالعه میتواند خلا آگاهی از وضعیت سلامت روانی سالمندان مهاجر را در مطالعات سالمندشناسی پر نموده و همچنین به سیاست گذاریهای بهداشتی، عدالت اجتماعی، افزایش برابری حقوق سالمندان ایرانی مهاجر و دسترسی بیشتر آنان به خدمات و مراقبتهای سالمندی کمک نماید
مهتاب علیزاده ، حسین فخرزاده ، فرشاد شریفی، نسیبه زنجری، سیامک قاسمی،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
اهداف: با توجه به اهمیت ارائه خدمات بهداشتی به سالمندان، بررسی وضعیت سلامت جسمانی و روانی افراد سالمند در کشور ضروری میباشد. از طرف دیگر به دلیل افزایش شمار سالمندان و نیز افزایش بیماریهای مزمن در سنین سالمندی هزینههای ارائه خدمات بهداشتی نیز روبه افزایش است. از این رو، مشخص کردن سن شروع سالمندی در ارایه خدمات ومراقبتهای سالمندی نیاز به مطالعهای در زمینه تفاوت دو گروه سنی 64-60 ساله و 69-65 ساله در وضعیت سلامت جسمانی و روانی دارد.
روشها: در این مطالعه مقطعی و توصیفی -تحلیلی 400 نفرافراد سالمند در دو گروه سنی 64 -60 ساله و 69-65 ساله ساکن مناطق شهری استان تهران در سال 1390 به روش نمونه گیری چند مرحلهایی انتخاب شدند. نمونهها از لیست پروندههای برنامه سالمندان مراکز بهداشتی با رعایت پراکندگی توزیع جغرافیایی در شهر تهران با روش مصاحبه حضوری نمونه گیری شدند. روش گردآوری دادهها پرسشنامه ساختار یافته بوده که برگرفته از ابزارهای سنجش سلامت جسمانی (دو تست (ADL, PF و ابزارهای سلامت روانی (دو تست K6, Psychological Wellbeing) بوده است.
یافتهها: یافتههای مطالعه نشان داد که سالمندان دو گروه سنی 64-60 ساله و 69-65 ساله در انجام فعالیتهای روزمره زندگی (042/0 = P) و محدودیت در انجام فعالیتهای فیزیکی با یکدیگر تفاوت معناداری داشته (020/0 = P) و با افزایش سن محدودیت در انجام فعالیتهای فیزیکی افزایش مییابد. اما در شاخصهای سلامت روانی یعنی پریشانی روانی و احساس تندرستی روانی هرچند با افزایش سن پریشانی روانی بیشتر و احساس تندرستی روانی کمتر میشود اما تفاوت معناداری بین دو گروه سنی وجود نداشت. البته سطوح پریشانی روانی بین دو گروه سنی متفاوت بوده است.
نتیجهگیری: بر این اساس، ارائه خدمات تکمیلی را میتوان از 65 سال شروع کرد و در ارائه خدمات مشاورهای به تفاوت سلامت زنان و مردان توجه کرد.
بهارک نجفی، سيد مسعود ارزاقی، حسین فخرزاده ، فرشاد شریفی، شروان شعاعی، مهتاب علیزاده ، محسن اسدی لاری، رضا فدای وطن، ندا مهرداد،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
مقدمه: اختلالات روانی در سالمندان شایع هستند. هدف این مطالعه بررسی وضعیت سلامت روانی در مناطق مختلف شهر تهران و عوامل مرتبط با آن در سالمندان 65 سال و بالاتر است.
روشها: این مطالعه با استفاده از دادههای سالمندان 65 سال و بالاتر شرکت کننده در مطالعه سنجش عدالت و عوامل مرتبط با آن در شهر تهران (Urban-HEART1) انجام شد. جهت بررسی اطلاعات 1313 نفر وارد مطالعه شد. متغیرها شامل ویژگیهای دموگرافیک (جنس، سن، سطح تحصیلات، بعد خانوار، وضعیت تاهل و وضعیت اشتغال) و سلامت روان با استفاده از پرسشنامه فارسی شده GHQ-28 در چهار حیطه سوماتیک، افـسردگی، بیـخوابی و اضـطراب و دادههای کیفیت زندگی با استفاده از SF-12 بود.
یافتهها: میانگین سن شرکت کنندگان (91/5) 68/73 بود (627 نفر زن و 686 نفر مرد). میانه امتیاز GHQ-28 در شرکت کنندگان (0/22) 0/24 بود [در زنان (0/20) 0/27 و در مردان (0/19) 0/19و (01/0>P)]. در نقطه برش 23 پرسشنامه GHQ-28، 2/50 درصد از شرکت کنندگان دچار مشکل سلامت روان بودند (در زنان 2/61 و مردان 1/40 درصد)(01/0>P). سالمندان منطقه 3 شهرداری بهترین وضعیت سلامت روان و سالمندان منطقه 20 شهرداری بدترین وضعیت سلامت روان را داشتند(3/26 درصد مردان و 5/38 درصد زنان منطقه 3 و 7/65 درصد مردان و 2/84 درصد زنان منطقه20 مشکل سلامت روان داشتند). در مدل رگرسیون لجستیک چند متغیری با افزایش هر سال سن، 9/2 درصد شانس مشکل سلامت روان افزایش یافت (01/0 >P) و با افزایش سطح تحصیلات، وضعیت سلامت روان ارتقاء یافت (01/0 >P روند). ارتباط بین بُعد خانوار و سلامت روان از نظر آماری معنی دار نبود (06/0=P).
نتیجهگیری: وضعیت سلامت روان در سالمندان تهرانی نسبت به سایر کشورها بسیار بدتر است و سالمندان ساکن منطقه 20 شهرداری از بدترین و منطقه 3 شهرداری از بهترین وضعیت سلامت روان برخوردار بودند.
مهتاب علیزاده ، حسین فخرزاه ، فرشاد شریفی، مریم محمدی آذر، ندا نظری،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
افزایش جمعیت سالمندان در بسیاری از کشورهای توسعه یافته موجب معطوف شدن توجه به سلامت این گروه سنی شده است. در ایران از مدتها قبل مقدمات برنامه سالمندان ایجاد شده است و بر این اساس نهادهای مختلفی وظیفه برنامهریزی برای این گروه را متعهد شدهاند. هماهنگی سیاستها و فعالیتهای مراقبتهای سالمندی و شبکههای ملی سالمندی میتوانند در جهت ایجاد شرایط مناسب برای بهبود شرایط زندگی سالم به سالمندان کمک نمایند. در این مقاله سعی شده است که به بررسی عملکردهای سازمانهای متولی برنامه سالمندان در کشور و مقایسه اهم برنامه های سالمندی در کشورهای توسعه یافته بپردازد.
رضا صفدری، مهتاب علیزاده، مریم محمدی آذر، فرشاد شریفی، حسین فخرزاده،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: افزایش پیش رونده جمعیت سالمندان در بسیاری از کشورهای توسعه یافته موجب معطوف شدن توجه به سلامت این گروه سنی شده است. خدمات مراقبت در منزل نقش اساسی در حمایت از اعضا خانواده فرد سالمند به عنوان مراقب و نیز مراقبین شاغل جهت کمک به ادامه زندگی مستقل سالمند در جامعه دارند. از آنجایی که در کشور نیاز به ایجاد و گسترش خدمات مراقبت در منزل برای سالمندان هر روز بیشتر احساس میشود، لذا این پژوهش با هدف مقایسه ساختار نظام مراقبت در منزل سالمندان در کشورهای توسعه یافته جهت ارائه راهکارهای کاربردی مناسب برای کشور ایران انجام گرفته است.
روشها: برای انجام این پژوهش، ابتدا به جستجوی پایگاههای اطلاعاتی مناسب در این زمینه پرداخته و سپس با در نظر گرفتن اهداف مطالعه، کلید واژههای مناسب انتخاب شدند. در ادامه با استفاده از این کلید واژهها، مقالات مرتبط از مجلات معتبر، به زبان فارسی و لاتین مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: یافتههای پژوهش در ارتباط با ساختار برنامه مراقبت در منزل سالمندان نشان میدهد که کشورهای توسعه یافته به تعیین اهداف، نیازها، اولویتها و تهیه برنامهای مدون در ارتباط با نیازهای سالمندان ساکن منازل پرداختهاند. این کشورها برای حفظ استقلال و توانایی سالمندان و تأمین مراقبت و خدمات درمانی برای سالمندانی که به نوعی توانایی خود را برای مراقبت فردی از دست دادهاند، خدماتی را در قالب برنامه مراقبت در منزل در نظر گرفتهاند.
نتیجهگیری: بررسیها نشان داده است که خدمات مبتنی بر جامعه و خدمات مراقبت در منزل که جزء خدمات پزشکی محسوب نمیشوند، میتوانند به عنوان برنامه پشتیبان جهت ادامه زندگی مستقل سالمندان در منازل خود و حفظ کیفیت زندگی آنان در دراز مدت عمل نمایند. با توجه به اینکه خدمات مراقبت در منزل نقش قابل توجهی در پیشگیری از موارد بستری مجدد سالمند در بیمارستان داشته و به حفظ استقلال و افزایش کیفیت زندگی سالمندان کمک مینماید، بنابراین به نظر میرسد که در ایران نیز باید این خدمات برای بهبود کیفیت زندگی سالمندان ارائه گردد.
سیما قاسمی، بهارک نجفی، علیرضا معماری، ندا نظری، فریبرز بختیاری، مهتاب علیزاده خویی، سيد مسعود ارزاقی، شروان شعاعی، ندا مهرداد، فرشاد شریفی،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: زمین خوردن یکی از معضلات دوران سالمندی است. سالمندان ساکن موسسات نگهداری به سبب وضعیت سلامت خود و شرایط محیطی بیشتر در معرض زمین خوردن هستند. این مطالعه بهمنظور رصد عوامل مؤثر بر زمین خوردن سالمندان در آسایشگاه خیریه کهریزک طراحی و اجرا شده است.
روشها: این مطالعه یک پژوهش طولی آیندهنگر بود. 194 نفر از ساکنان آسایشگاه خیریه کهریزک دارای معیارهای ورود به مطالعه بهصورت خوشهای تصادفی انتخاب شدند. در ابتدای مطالعه اطلاعات دموگرافیک، شیوهزندگی، سابقه بیماریها و دارویی، توانایی بینایی با روش پرسشگری و اندازه گیریهای آنتروپومتریک، همچنین اطلاعات مربوط به وضعیت شناختی با استفاده از پرسشنامههای آزمون خلاصه شده ذهنی، سنجش وضعیت ذهنی مختصر و وضعیت تعادل با استفاده از آزمون حرکت Tinetti و خرده امتیاز تعادل و راه رفتن آن، وضعیت افسردگی با استفاده از امتیاز افسردگی سالمندان-15، جمعآوری شد. پیگیری شرکتکنندگان شامل بروز زمین خوردن و عوارض آن، بهصورت روزانه با تلفن و همچنین پُر کردن فرم حوادث و سوانح توسط مسئول بخش انجام گرفت. دادهها با استفاده از مدل رگرسیون تک متغیره و چند متغیره آنالیز شدند.
یافتهها: میانگین سن شرکت کنندگان 82/8 ±02/76 سال و میانگین روزهای پیگیری 26/189±40/754 روز بود. 44 مورد زمین خوردن در مدت پیگیری (بیش از دو سال) ثبت شد و میزان زمین خوردن در سال 7/22 به ازای هر صد نفر شرکت کننده بود. سابقه سکته مغزی، پارکینسون، کاهش بینایی، مصرف داروهای ضد افسردگی، امتیاز Tinetti و خرده امتیاز تعادل Tinetti در مدل چند متغیره رگرسیون کاکس بعد از تعدیل (برای سن، جنس، مدت بقاء و نمایه توده بدنی)، با زمین خوردن ارتباط داشت.
نتیجهگیری: زمین خوردن در سالمندان با سابقه بیماریهای مزمن مانند سکته مغزی و پارکینسون، وضعیت بینایی، مصرف داروهای ضد افسردگی در ارتباط است و ابزار Tinetti قابلیت پیشگویی بروز زمین خوردن را در سالمندان دارد.
بهارک نجفی، فریبرز بختیاری، آذر معنوی، محمد رضا صوفی نژاد، حسین فخر زاده ، سيد مسعود ارزاقی ، مهتاب علیزاده، ندا نظری، شروان شعاعی، فرشاد شریفی،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: احتمال مرگ و میر در سالمندان بهدلایل مختلف بیشتر است. هدف این مطالعه بررسی علل مرگ سالمندان و میزان دقت علل مرگ ثبت شده در گواهی مرگ با استفاده از بررسی مجدد پرونده پزشکی میباشد.
روشها: این پژوهش بر پایه دادههای گواهی فوت و بررسی مجدد پروندههای تمام افراد فوت شده توسط پزشک متبحر دیگر از فروردین 91 تا پایان آبان ماه 91 در آسایشگاه خیریه کهریزک انجام شده است. در مجموع پرونده 156 نفر از سالمندان 65 سال و بالاتر که در این مدت فوت شده بودند، بررسی شد. متغیرهای استخراج شده شامل ویژگیهای دموگرافیک (سن و جنس)، تاریخ و ساعت تشخیص مرگ و علل مرگ بود.
یافتهها: میانگین سن فوت شدگان (05/8) 8/83 سال، میانگین سن در زنان 2/84 و در مردان 5/81 سال بود (01/0>P). بیشترین علت مرگ سالمندان در گواهی فوت و بررسی مجدد پرونده پزشکی، مرگ ناگهانی قلبی به ترتیب با 5/42% و 9/25% بود. بالاترین میزان همخوانی بین علل مرگ گواهی فوت و بررسی مجدد پرونده پزشکی، با استفاده از ضریب کاپا در مورد خونریزی گوارشی (75/0=K) و پس از آن در سرطانها (71/0=K) و عفونتهای تنفسی (67/0=K) دیده شد (01/0>Ps). کاپای میزان کلی بین دو روش ثبت علت مرگ 50/0 محاسبه شد. بیشترین تعداد مرگ در فاصله ساعات 13:59 – 12:00 و بعد از آن در فاصله ساعات 9:59 - 8:00 بهترتیب 2/16% و 1/14% اتفاق افتاد.
نتیجهگیری: علل مرگ ثبت شده در گواهیهای فوت در آسایشگاههای سالمندان از دقت چندانی برخوردار نیست. با توجه به شیوع بالای مرگ ناگهانی قلبی در مراکز نگهداری سالمندان، فراهم کردن امکانات و تیم احیاء قلبی-ریوی میتواند در کاهش این نوع مرگ ها مؤثر باشد.
فریبرز بختیاری، مهشید فروغان، حسین فخرزاده، ندا نظری، بهارک نجفی، مهتاب علیزاده، سيد مسعود ارزاقی، فرشاد شریفی، شروان شعاعی، مصطفی قربانی،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: یکی از مشکلات شایع دوران سالمندی که شیوع آن با افزایش سن افزایش مییابد، زوال عقل است. با تشخیص زود هنگام افراد مبتلا به این مشکل میتوان به بهیود کیفیت زندگی این افراد کمک کرد. هدف از این مطالعه سنجش روایی و پایایی آزمون کوتاه شده شناختی فارسی در سالمندان ساکن در خانههای سالمندان است.
روشها: 176 نفر سالمند با سن 60 سال و بالاتر ساکن آسایشگاه خیریه کهریزک دارای شرایط ورود به مطالعه، بهصورت تصادفی ساده براساس کد پرونده پزشکی انتخاب شدند. اطلاعات دموگرافیک، سابقه قبلی پزشکی جمعآوری شد. پرسشنامه مقیاس افسردگی سالمندان (Geriatric Depression Scale)، مقیاس تباهی همه جانبه (Global Deterioration Scale) و همچنین پرسشنامه آزمون کوتاه شده شناختی هنجار شده فارسی برای شرکت کنندگان تکمیل گردید. بر اساس معیارهای تشخیصی دمانسDSM-IV، افراد به دو گروه با وضعیت شناختی طبیعی و دچار اختلال شناخت تقسیم شدند. از نقاط برش مقیاس تباهی همه جانبه برای سنجش میزان روایی، حساسیت و ویژگی آزمون کوتاه شده شناختی فارسی، استفاده شد.
یافتهها: میانگین سن شرکت کننده (94/7)30/77 بود. روایی افتراقی آزمون کوتاه شده شناختی برای تشخیص افراد بدون اختلال شناختی و با اختلال شناختی مناسب بود [بهترتیـب (33/2) 35/7 و (29/2) 96/5 و 01/0 >P] بود و در نقطـه برش 8 >AMT ، حساسیت 15/92% و ویژگی 5/81% بر اساس مقیاس تباهی همه جانبه، داشت. همچنین میزان حساسیت و ویژگی براساس معیارهای DSM IV بهترتیب برابر با 9/64 و 64% با نقطه برش 7 بود. پایایی درونی AMT فارسی شده قابل قبول بود (ضریب کرومباخ آلفا = 76/0). همچنین پایایی برونی آن برای یک آزمونگر خوب بود (ضریب همبستگی بین گروهی =89/0).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که آزمون کوتاه شده شناختی فارسی از روایی و پایایی خوبی در سالمندان ایرانی برخوردار است
جعفرصادق تبریزی، یگانه پرتوی، سعیده علیدوست، ام لیلان علیزاده، فاطمه زریئی گاوگانی، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو یکی از بیماریهای مزمن بوده و کیفیت مراقبتهای ارائه شده به بیماران مبتلا به آن از اهمیت زیادی برخوردار است. از اینرو، اندازه گیری کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران منجر به شناسایی نقاط ضعف مراقبتها شده و زمینه را برای تامین نیازهای بیماران و بهبود کیفیت خدمات فراهم میکند. لذا هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کیفیت مراقبتهای ارائه شده به بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم براساس مدل جامع اندازگیری کیفیت مراقبتهای سلامت (CQMH) می باشد.
روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی بوده و جامعه مورد بررسی بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان سینا در شهر تبریز در سال 1391 میباشد. شرکت کنندگان در مطالعه 180 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بوده و روش نمونهگیری از نوع در دسترس میباشد. ابزار جمع آوری دادهها پرسشنامه CQMH است و شامل سه قسمت کیفیت فنی، کیفیت خدمت و کیفیت مشتری میباشد که روایی و پایایی هر سه قسمت مورد تایید قرار گرفته است. برای محاسبه شاخص کیفیت (براساس امتیاز کیفیت فنی، کیفیت خدمت و کیفیت مشتری) از روش آماری تحلیل مولفههای اصلی (PCA) Principal Component Analysis استفاده گردید و فرمول این شاخص براساس ضرایب حاصل از این تحلیل بهدست آمد. با استفاده از آزمونهای آماری T مستقل، کای دو و تحلیل واریانس همبستگی بین متغیرها تعیین شد. تحلیل آماری دادهها با نرم افزار SPSS 17 انجام و سطح معنیداری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: بین استانداردها و مراقبتهای ارائه شده به بیماران مبتلا به دیابت بهویژه در مراقبتهای مربوط به سبک زندگی و خودمدیریتی بیماری، شکاف وسیعی وجود دارد. در بعد کیفیت خدمت، جنبههای استمرار خدمات و ایمنی بهترتیب بالاترین و پایینترین امتیاز کیفیت خدمت را به خود اختصاص دادند. امتیاز کیفیت مشتری نیز، 62/72 (از 100) بوده و تنها 4/9 درصد مشارکت کنندگان به مرحله 4 خودمدیریتی رسیدهاند که حاکی از ضعف این بعد از کیفیت میباشد. همچنین بین سطح تحصیلات و وضعیت کنترل بیماری با نمره کیفیت مشتری ارتباط معنیداری وجود دارد (Pvalue =0.001).
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاکی از وجود شکاف وسیع بین استانداردها و مراقبتهای ارائه شده و همچنین بین انتظارات مشتریان و عملکرد واقعی سیستم است. از طرف دیگر، خود بیماران مبتلا به دیابت نیز در خودمدیریتی بیماری موفق عمل نکرده و اغلب آنها قادر به استمرار مراقبت در شرایط سخت جسمی و روانی نبودند. مجموعه این موارد، در امتیاز پایین شاخص کیفیت نمایان است و نشان دهنده ضرورت بهبود کیفیت میباشد.
زینب علیزاده، لیلا آزادبخت،
دوره 15، شماره 3 - ( 12-1394 )
چکیده
مقدمه: بروز همزمان عوامل خطر بیماری قلبی عروقی بهعنوان سندرم متابولیک شناخته شده است که خطر بروز دیابت و بیماری قلبی را افزایش میدهد. ابتلا به این بیماری همچنین خطر مرگ زودرس از بیماری قلبی و میرایی از همه علل را افزایش میدهد. هر چند این بیماری از اهمیت ویژهای برخوردار است ولی اپیدمیولوژی آن بهطور منظم در ایران بررسی نشده است. هدف مطالعه حاضر بررسی اپیدمیولوژی سندرم متابولیک در ایران است.
روشها: سایتهای مدلاین،www.sid.ir،www.magiran.com،www.iranmedex.com، www.irandoc.ac.ir تا سال 1394 جستجو و فهرست مراجع مقالات مربوط بررسی شد. واژههای کلیدی مورد استفاده عبارت است از سندرم متابولیک، سندرم مقاومت به انسولین، شیوع، اپیدمیولوژی، resistance, epidemiology, metabolic syndrome insulin که در قسمت چکیده مقالات جستجو شد.
یافتهها: تعداد 45 مطالعه، واجد شرایط برای این مرور شناخته شد.20 مقاله به زبان فارسی و25 مقاله به زبان انگلیسی به چاپ رسیده بود. یافتهها بر شیوع بالای سندرم متابولیک و مؤلفههای آن را براساس هر سه معیار در هر دو جنس دلالت دارد. شیوع در زنان بالاتر از مردان بود. شیوع در گروهها و نواحی مختلف متغیر بود، علت این تفاوتها میتواند تفاوت روشهای غربالگری و معیارهای تشخیصی بوده یا ناشی از وجود اقوام مختلف ایران باشد که مقایسه شیوع سندرم متابولیک را در نقاط مختلف کشور دشوار میسازد، با وجود این در اکثر مطالعات این سندرم با سن، جنس، نمایه توده بدنی، HDL پایین و تریگلیسیرید بالا رابطه داشت. بیشترین میزان شیوع در بیماران دیابت نوع دو( 5/73 درصد) و کمترین میزان شیوع در کودکان 9-3 ساله (9/0) گزارش گردید.
نتیجهگیری: شیوع بالای این بیماری و فاکتورهای مرتبط با آن در جمعیت ایرانی ایجاد برنامههای ملی پیشگیری برای مبارزه با این بیماری را طلب میکند لذا ایجاد برنامههای غربالگری در نظام سلامت پیشنهاد میشود.
فرشاد شریفی، ندا نظری، شروان شعاعی، حسن احمدی، مرجان اسداللهی، سید مسعود ارزاقی، مهتاب علیزاده خوئی، حسین فخرزاده،
دوره 16، شماره 4 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: گرچه ابزارهای متعددی برای سنجش وضعیت شناختی و غربالگری دمانس معرفی شدهاند، ولی در جمعیت سالمندان ایرانی اکثر ابزارها به سبب اختلافات فرهنگی و شیوع بالای بیسوادی، کارایی لازم را ندارند. در این مطالعه یک آزمون با عنوان «ابزار ارزیابی مختصر شناختی» [Brief Cognitive Assessment Tool (BCAT)] معرفی شده و خصوصیات روانسنجی آن مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روشها: ابزار BCAT شامل ارزیابی حافظه با استفاده از آزمون سه کلمه و امتیازدهی مشابه Mini-Cog و ارزیابی وضعیت عملکردی در حیطههای «توانایی لباس پوشیدن»، «توانایی استفاده از تلفن»، «توانایی مدیریت داروهای خود»، در هر دو جنس و توانایی مدیریت مالی در مردان و توانایی تهیه غذا در خانمها، میباشد. نحوهی امتیازدهی در افراد با سواد و بیسواد متفاوت است. تشخیص دمانس با وجود اختلال حافظه به همراه اختلال در عملکرد گذاشته میشود 86 نفر از سالمندان ساکن آسایشگاه خیریه کهریزک، (41 نفر زن و 45 نفر زن) بهصورت تصادفی از افراد دارای معیارهای ورود، بدون معیارهای خروج و داوطلب، انتخاب شدند. روایی همزمان با همبستگی نتایج BCAT با امتیاز آزمون مختصر شناختی (MMSE) و روایی ملاک، حساسیت و ویژگی BCAT بر مبنای مقیاس تباهی همه جانبه (GDS) سنجیده شد. پایایی نتایج دو آزمونگر در طی دو هفته با ضریب کاپا ارزیابی گردید.
یافتهها: میزان حساسیت BCAT در تشخیص دمانس براساس GDS، 88/6% و ویژگی آن 6/82% و میزان دقتی برابر با 9/84% داشت. همبستگی بین امتیاز MMSE و دستهبندی با استفاده از BCAT معنادار بود. ضریب کاپا بین نتایج BCAT توسط دو آزمونگر برابر 1/81% بود.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که BCAT در سالمندان ایرانی از خصوصیات روانسنجی خوبی برای تشخیص اختلال شناختی و دمانس برخوردار باشد.
بهارک نجفی، پریسا طاهری تنجانی، فرشاد شریفی، حسین فخرزاده، مهتاب علیزاده خویی، سید مسعود ارزاقی، مهدی ورمقانی، مهدی ابراهیمی،
دوره 16، شماره 5 - ( 7-1396 )
چکیده
مقدمه: سالمند شدن جامعه، از چالشهای سلامت عمومی در قرن حاضر است. تأمین سلامت و شناسایی نیازهای سالمندان، نیازمند شناخت جامع و دقیق از وضعیت سلامت ایشان است.
روشها: در یک مطالعهی مقطعی، وضعیت سلامت 191 نفر از سالمندان 60 سال و بالاتر استان سیستان و بلوچستان بررسی شد. سلامت عمومی با پرسشنامهی فارسی کوتاه وضعیت سلامت (SF-36)، وضعیت تغذیه با پرسشنامهی ارزیابی مختصر تغذیه (MNA)، وضعیت فعالیت فیزیکی با دو پرسش از پرسشنامهی کوتاه فارسی فعالیت فیزیکی، افسردگی با پرسشنامهی فارسی کوتاه افسردگی سالمندان، وضعیت عملکردی با پرسشنامهی عملکرد پایه و متوسط روزمرهی زندگی، همچنین اطلاعات دموگرافیک، سابقهی بیماریها و واکسیناسیون، شرکت در فعالیتهای اجتماعی، استفاده از خدمات و مراقبتهای سالمندی با پرسشنامهی تأیید شدهای مورد بررسی قرار گرفتند. وضعیت فشارخون علاوه بر پرسش از خود سالمندان، با دو نوبت سنجش فشار خون بیماران اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین سن شرکت کنندگان 81/69 (با انحراف معیار 32/8) سال بود. 2/4% از سالمندان وضعیت سلامت خود را عالی و 4/9% بد گزارش کردند. 3/35% سابقهی زمین خوردن در یک سال اخیر را داشتند. 6/15% در تست 3 کلمه دچار اختلال حافظه بودند. مشکل شنوایی و بینایی بهترتیب 3/30% و6/56% گزارش شد. 9/8% دچار سوء تغذیه و 8/25% دچار اختلال در عملکرد پایهی روزمرهی زندگی و 2/58% دچار اختلال در عملکرد متوسط روزانه بودند.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که شیوع سوء تغذیه، اختلال در عملکرد پایه و متوسط روزمرهی زندگی و اختلال حافظه در سالمندان استان سیستان و بلوچستان بالاتر از میانگین کشوری و جهانی باشد.
پریسا طاهری تنجانی، مهدی ورمقانی، ندا نظری، فرشاد شریفی، حسین فخرزاده، سید مسعود ارزاقی، مهتاب علیزاده خوئی، محمداسماعیل مطلق، مهدی ابراهیمی،
دوره 16، شماره 5 - ( 7-1396 )
چکیده
مقدمه: سالمندان از گروههای سنی هستند که بیشترین نیاز را به دریافت خدمات سلامت دارند. برنامهریزی برای ارائهی خدمات در سطح کشوری و منطقهای نیازمند اطلاعات در خصوص وضعیت سلامت سالمندان است. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سلامت سالمندان استان آذربایجان شرقی انجام شده است.
روشها: در این مطالعهی مقطعی، از 19 شهرستان این استان به روش خوشهای چند مرحلهای تصادفی متناسب، تعداد 436 نفر (180 نفر مرد و 258 نفر زن) سالمند 60 سال و بالاتر انتخاب شدند. اطلاعات بهوسیله یک پرسشنامهی دموگرافیک، اندازهگیرهای آنتروپومتریک، اندازهگیری فشار خون و تکمیل پرسشنامههای "بررسی مختصر وضعیت تغذیه"، "مقیاس افسردگی سالمندان 15 سؤالی"، وضعیت عملکرد روزمره زندگی" و "عملکرد روزانهی مرتبط با وسایل" جمعآوری گردید.
یافتهها: میانگین سنی افراد شرکت کننده 31/69 سال بود. شیوع خود-اظهاری دیابت 2/34 % بود. شیوع پُرفشاری خون در سالمندان 5/52 درصد یافت شد. درد شایعترین شکایت شرکت کنندگان بود (9/60 %). 9/46% در راه رفتن مشکل داشتند.3/44% مشکل بینایی و 4/26% از مشکل شنوایی رنج میبردند و در 8/44% اختلال خواب یافت شد. همچنین 26% از شرکت کنندگان دارای خلق افسرده بودند.
نتیجهگیری: سالمندان استان آذربایجان شرقی، احتمالاً وضعیت سلامت بهتری نسبت به میانگین سالمندان ایرانی دارند اما پُرفشاری خون و دیابت، در بین سالمندان این استان شیوع بالایی دارد که نیازمند توجه بیشتری است.
پریسا طاهری تنجانی، فرشاد شریفی، ندا نظری، حسین فخرزاده، مهتاب علیزاده خویی، محمداسماعیل مطلق، حسنا عطایی، سیدمسعود ارزاقی، مهدی ابراهیمی،
دوره 16، شماره 5 - ( 7-1396 )
چکیده
مقدمه: از آنجا که پدیدهی سالمند شدن جامعه بر تمام جنبههای زندگی جوامع بشری از جمله ساختارهای سنی، ارزشها و معیاره، نیازهای سلامت و سازمانهای اجتماعی، اثرات قابل ملاحظهای دارد، مقابله با چالشهای فرارو با اتخاذ سیاستهای مناسب برای ارتقای وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی سالمندان از اهمیت بالایی برخوردار است. استان البرز یکی از استانهای مهاجرتپذیر بوده و پدیدهی مهاجرت تأثیر شگرفی در سلامت روحی و جسمی سالمندان دارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت سلامت سالمندان استان البرز بوده است.
روشها: در این مطالعهی مقطعی، از سه شهرستان استان البرز به روش خوشهای چند مرحلهای تصادفی متناسب، ۲۳۵ نفر (۱۱۳ نفر مرد و ۱۲۲ نفر زن) سالمند ۶۰ ساله و بالاتر انتخاب شدند. اطلاعات توسط یک پرسشنامهی دموگرافیک، اندازهگیریهای آنتروپومتریک، اندازهگیری فشارخون و تکمیل پرسشنامههای "بررسی مختصر وضعیت تغذیه"، "مقیاس افسردگی سالمندان ۱۵ سؤالی"، وضعیت عملکرد روزمرهی زندگی، عملکرد روزانهی مرتبط با وسایل جمعآوری گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS 21 انجام شد. تمام آزمونها دو سویه بوده و در سطح 05/0 >α معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین سنی افراد شرکت کننده ۶۸ سال بود. شیوع اضطراب و افسردگی در میان شرکت کنندگان بهترتیب 5/51 و ۳۴ درصد بود. ۲۷ درصد درمعرض یا دچار سوء تغذیه بودند. 5/54 درصد از مشکلات دهان و دندان رنج میبردند و 8/49 درصد نیز در راه رفتن مشکل داشتند.
نتیجهگیری: در زمینهی وضعیت سلامت سالمندان ساکن استان البرز میتوان گفت که بیماریهای متابولیک در این استان شیوع بالایی دارد و پوشش کم واکسیناسیون آنفلوانزا، شیوع بالای افسردگی و اضطراب و سوء تغذیه نیازمند مداخلات جدی توسط سیاستگذاران در جهت ارتقاء سلامت این سالمندان است.
شهاب علیزاده، خدیجه میرزایی، سید علی کشاورز،
دوره 16، شماره 6 - ( 7-1396 )
چکیده
مقدمه: ادیپوکاینهای امنتین-1، وسپین و پروتئین باند شونده به رتینول- 4 (4RBP-) میانجیهای ترکیب بدن و بافت چربی هستند که در تغییرات متابولیکی ناشی از چاقی نقش دارند. این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین سطوح سرمی این ادیپوکاینها با اجزای ترکیب بدن و وضعیت متابولیکی در فنوتیپهای مختلف اندازهی بدن صورت گرفت.
روشها: در مطالعهی مقطعی حاضر 350 زن شامل 127 نمونه با وضعیت متابولیکی سالم و 223 نمونه با وضعیت متابولیکی ناسالم شرکت کردند. در صورت وجود حداقل 4 مورد از پنج شاخص متابولیکی mmol/L70/1TG≤، mmol/L 60/2 LDL-C≤، mmol/L 20/5TC≤، HDL-C≥1/30 و 95/1HOMA-IR≤، نمونهها دارای وضعیت متابولیکی سالم و در غیر این صورت دارای وضعیت متابولیکی ناسالم در نظر گرفته شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که سطوح سرمی امنتین-1 با وضعیت متابولیکی سالم رابطهی مثبت معنیداری دارد (0001/0p< ،04/1 OR=). حتی پس از کنترل عوامل مخدوشگر سن، جنس و وزن این ارتباط همچنان معنیدار بود. سطوح وسپین و RBP-4 با وضعیت متابولیکی سالم همبستگی معنیداری نداشت. همچنین، رابطهی معنیداری بین امنتین و نمایهی تودهی بدنی (02/0p=،31/0r=) و درصد چربی بدن (02/0p=،32/0r=) در گروه با وضعیت متابولیکی سالم مشاهده شد. در گروه سالم، سطوح سرمی RBP-4 با درصد چربی (0001/0p<،68/0r=) و تودهی چربی بدن (0001/0p<،74/0r=) همبستگی مثبت و با تودهی بدون چربی (0001/0p<،74/0- r=) و محتوای تام آب بدن (0001/0p<،74/0- r=) همبستگی منفی داشت. رابطهی آماری معنیداری بین سطوح سرمی وسپین و شاخصهای ترکیب بدن در هر دو گروه دیده نشد.
نتیجهگیری: سطوح سرمی امنتین-1 میتواند پیشبینی کنندهی مناسبی برای وضعیت متابولیکی سالم باشد.
کبری حاجی علیزاده، بنفشه نوری زاده،
دوره 17، شماره 3 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع بالای بیماری دیابت در جمعیت عمومی و همراهی بالای آن با اختلالات روانی، مطالعهی حاضر با هدف بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر کاهش اضطراب و عملکرد اجتماعی بیماران مبتلا به دیابت صورت گرفت.
روش ها: پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعهی پژوهش شامل کلیهی بیماران دیابتی بود که در نیمه اول سال 1395 به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس مراجعه داشتهاند. جهت انتخاب نمونه، از میان این مراجعه کنندگان 24 نفر براساس نمونهگیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه 12 نفره قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش تحت درمان رفتاری دیالکتیکی بهمدت 8 جلسه قرار گرفتند اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. پرسشنامههای اضطراب بک و سازگاری اجتماعی کالیفرنیا بهعنوان پیش آزمون و پس آزمون بهکار رفتند. دادههای گردآوری شده به روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکووا) در نرمافزار SPSS 21 تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج حاصل از مانکووا نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش اضطراب و بهبود سازگاری اجتماعی بیماران دیابتی بهطور معنیداری مؤثر بوده است.
نتیجهگیری: براساس نتایج بهدست آمده لازم است در مداخلات توانبخشی بیماران دیابتی به بهبود وضعیت روانشناختی آنان با استفاده از روشهای درمانی اثربخش توجه بیشتری مبذول شود.