جستجو در مقالات منتشر شده


14 نتیجه برای فتی

زهرا کاشی، شیوا برزویی، عذرا اخی، نرگس مسلمی زاده، حمیدرضا ذاکری، رضا محمدپور تهمتن، رفعت بنافتی، لیلا شهباز نژاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده

مقدمه: تشخیص دیابت بارداری (GDM) نه تنها از نظر پیشگیری از بیماری‌ها و اختلالات پری ناتال مهم است، بلکه بر پیامدهای طولانی مدت سلامت مادر و کودک نیز تأثیر بسزایی دارد. آزمون های غربالگری دیابت بارداری که هم اکنون مورد استفاده قرار می‌گیرند، وقت گیر و پرهزینه اند. لذا یافتن آزمون‌های ساده تر و ارزانتر با حساسیت و ویژگی قابل قبول، ضروری به نظر می‌رسند. هدف از انجام این مطالعه، یافتن یک نقطه مناسب از قند پلاسمای ناشتا به‌عنوان تست غربالگری دیابت دوران بارداری می باشد.
روش‌ها: در این کارآزمایی بالینی، 200 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه پری ناتال بیمارستان امام خمینی ساری که حداقل یک عامل خطر ابتلا به GDM، شامل سن بیشتر یا مساوی 25 سال، سابقه حاملگی پر خطر (سقط تکراری، پره‌اکلامپسی، GDM، ماکروزومی، آنومالی جنینی و مرده زایی)، نمایه توده بدنی (BMI) قبل از بارداری بیشتر یا مساوی kg/m2 25 و سابقه دیابت ملیتوس در فامیل درجه یک داشتند، وارد مطالعه شدند. مبتلایان به دیابت پیش از بارداری، از مطالعه خارج شدند. جهت همه افراد مذکور در هفته 24 تا 28 بارداری، آزمون گلوکز 50 گرمی درخواست شد و در صورتی‌که گلوکز پلاسمای یک ساعت بعد ، بیشتر از mg/dl 130 بود، آزمون تحمل گلوکز خوراکی 100 گرمی بر اساس پروتکل ADA، 2006 و معیارهای تشخیصی کارپنتر و کوستان انجام شد و افراد مبتلا به دیابت بارداری مشخص شدند. سپس با استفاده از منحنی Receiver Operating Characteristic (ROC)، سطحی از قند پلاسمای ناشتا (FPG) که در تشخیص دیابت بارداری بالاترین حساسیت و ویژگی را دارا بود، تعیین گردید.
یافته‌ها: آزمون 50 گرمی گلوکز در 65 نفر (5/32%) مثبت شد و از این مقدار 58 نفر (میزان بازگشت 89%) جهت آزمون 100 گرمی مراجعه کردند که 20 نفر (10%) مبتلا به GDM تشخیص داده شدند. با استفاده از منحنی ROC با سطح زیر منحنی 853/0، سطح قند خون ناشتای mg/dl 5/91، بهترین حساسیت و ویژگی (به ترتیب80% و92% ) را در تشخیص دیابت بارداری، دارا بود.
نتیجه‌گیری: سطح قند خون ناشتای mg/dl 5/91 ≤ حساسیت و ویژگی مناسبی برای تشخیص دیابت بارداری دارد لذا با توجه به ساده تر و ارزانتر بودن آن نسبت به آزمون 50 گرمی ،به عنوان روش غربالگری دیابت بارداری توصیه می‌گردد.


علی محرابی، لادن فتی، محمدحسن دوازده امامی، اسدالله رجب،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس شناختی­ـ­رفتاری بر کنترل قند خون و کاهش مشکلات هیجانی­(افسردگی، اضطراب و استرس) در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 بود.

روش­ها: 25 نفر از بیماران دیابتی نوع یک عضو انجمن دیابت ایران به شیوه نمونه­گیری داوطلبانه­ در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش­(13=n) و کنترل­(12=n) قرار گرفتند و علاوه بر پاسخ دادن به مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس­(DASS)، آزمایش HbA1c خون از آنها به عمل آمد. پس از آن، گروه آزمایش در یک دوره آموزش مدیریت استرس که طی 12 جلسه­ 2­ساعته­ هفتگی و به شیوه شناختی­ـ­رفتاری گروهی برگزار شد، شرکت کردند و در پایان، افراد هر دو گروه دوباره به DASS پاسخ دادند. 3 ماه پس از مداخله، آزمایش خون پس­آزمون در مورد هر دو گروه و آزمون پیگیری DASS در مورد گروه آزمایش اجرا شد. برای تحلیل داده­ها، از آمار توصیفی، تحلیل کواریانس، تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

یافته­ ها: پس از مداخله، میانگین نمرات HbA1c، افسردگی، استرس (001/0>P) و اضطراب­(012/0=P) در گروه آزمایش به­طور معنی­داری کاهش یافت. در­ضمن اثرهای مشاهده شده در مورد افسردگی، اضطراب و استرس، 3 ماه پس از مداخله باقی مانده بود­­(01/0>P).

نتیجه ­گیری: آموزش مدیریت استرس می­تواند به­عنوان بخشی از مراقبت جامع دیابت سودمند باشد.  


ندا آقایی، محمد شرافتی مقدم، فرهاد دریانوش، سعیده شادمهری، شیوا جهانی گلبر،
دوره 18، شماره 3 - ( 12-1397 )
چکیده

مقدمه: مسیر mTORC1 از مسیرهای مهم سنتز پروتئین در قلب است که می‌تواند منجر به هیپرتروفی فیزیولوژیک یا پاتولوژیک شود. دیابت می‌تواند منجر به نقص در این مسیر شود. هدف از مطالعه‌ی حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین هوازی بر محتوای پروتئین‌های مسیر سیگنالینگ mTORC1 در بافت قلب موش‌های صحرایی مبتلا به دیابت نوع یک است.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 16 سر موش صحرایی نر 3 ماهه نر از نژاد اسپراگ‌داولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب ‏شدند و پس از دیابتی شدن نوع یک از طریق محلول استرپتوزوتوسین، به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (8 سر) و کنترل دیابتی (8 سر) تقسیم ‏شدند؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامه‌ی تمرینی (هر جلسه 42 دقیقه و از سرعت 10 تا 20 متر بر دقیقه) به‏‌مدت 4 هفته به تمرین هوازی پرداختند؛ در حالی که گروه کنترل هیچ‌گونه برنامه‌ی تمرینی نداشتند. برای تجزیه ‌وتحلیل داده‌ها از آزمون‌های t-وابسته و t-مستقل استفاده‏ شد. سطح معنی‌داری، 05/0P≤ در نظر گرفته شده است.
یافته‌ها: افزایش معنی‌داری در محتوای پروتئین‌های AKT1 (015/0P<mTOR (001/0P< P70S6K1 (006/0P<)، 4EBP1 (05/0P<) در گروه‌ تمرین هوازی نسبت به کنترل مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: تمرین هوازی به‌مدت 4 هفته توانست مسیر AKT1/mTOR/P70S6K1 و AKT1/mTOR/4E-BP1 را در مسیر mTORC1 فعال کند؛ بنابراین، با توجه به عوارض قلبی در افراد دیابتی نوع یک، تمرین هوازی می‌تواند از طریق مسیر mTORC1 منجر به سنتز پروتئین و هیپرتروفی فیزیولوژیک قلبی شود.
مسعود جوکار، محمد شرافتی مقدم،
دوره 18، شماره 6 - ( 6-1398 )
چکیده

مقدمه: کاردیومیوپاتی دیابتی عارضه‌ای از دیابت نوع دو است که می‌تواند منجر به اتوفاژی سلولی عضله‌ی قلب از طریق پروتئین‌های FOXO3a و Beclin-1 شود؛ بنابراین، هدف از مطالعه‌ی حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر محتوای پروتئین‌های FOXO3a و Beclin-1 در بافت عضله‌ی قلب موش‌های صحرایی نر نژاد اسپراگوداولی مبتلا به دیابت نوع دو است.
روش‌ها: در این مطالعه تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگوداولی با میانگین وزن 20±270 گرم انتخاب و پس از دیابتی شدن از طریق القاء STZ و نیکوتین‌آمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (6 سر) و کنترل دیابتی (6 سر) تقسیم ‏شدند؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامه‌ی تمرینی (هر جلسه 42 دقیقه، سرعت بین 10 تا 30 متر بر دقیقه) به‌مدت 8 هفته به تمرین HIIT پرداختند؛ در حالی که گروه کنترل هیچ‌گونه برنامه‌ی تمرینی نداشتند. همچنین موش‌های صحرایی هیچ‌گونه درمانی با انسولین را در طول دوره‌ی پژوهش نداشتند. برای تجزیه‌ وتحلیل داده‌ها از آزمون t-مستقل استفاده‏ شد. سطح معنی‌داری 05/0P≤ در نظر گرفته شده است.
یافته‌ها: هشت هفته تمرین HIIT منجر به کاهش معنی‌داری در محتوای پروتئین‌های FOXO3a (008/0P=) و Beclin-1 (002/0P=) گروه تمرین دیابتی نسبت به گروه کنترل دیابتی شد.
نتیجه‌گیری: می‌توان گفت که هشت هفته تمرین HIIT با کاهش محتوای پروتئین‌های FOXO3a و Beclin-1 منجر به مهار مسیر اتوفاژی FOXO3a/Beclin-1 شده است؛ بنابراین استفاده از تمرینات HIIT می‌تواند برای آزمودنی‌های دیابتی که مستعد کاردیومیوپاتی دیابتی هستند، مفید باشد.
فاطمه زارعی، محمد شرافتی مقدم، مریم شعبانی، مسعود جوکار،
دوره 19، شماره 1 - ( 11-1398 )
چکیده

مقدمه: چاقی و دیابت نوع 2 می‌تواند در عملکرد مسیرهای مهم سلولی اختلال ایجاد کند. فعال شدن مسیر mTOR منجر به تنظیم پروتئین SREBP1 برای متابولیسم و تنظیم بافت چربی می‌شود. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر محتوای پروتئین‌های mTOR و SREBP1 در بافت چربی موش‌های صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع 2 می‌باشد.
روش‌ها: در این مطالعه تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگوداولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب و پس از دیابتی شدن از طریق القاء STZ و نیکوتین‌آمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (6 سر) و کنترل دیابتی (6 سر) تقسیم ‏شدند؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامه تمرینی به‏ مدت 4 هفته به تمرین ورزشی HIIT پرداختند؛ در حالی که گروه کنترل هیچ‌گونه برنامه تمرینی نداشتند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آزمون t-مستقل و t-وابسته استفاده‏ شد.
یافته‌ها: تغییر معنی‌داری در محتوای پروتئین‌ mTOR (12/0>p) مشاهده نشد؛ اما محتوای پروتئین SREBP1 (001/0>p) افزایش معنی‌دار یافت. وزن گروه کنترل (0001/0P=) و گروه HIIT (010/0P=) افزایش معنی‌داری را نشان داد. قند خون گروه کنترل نیز افزایش معنی‌داری داشت (0001/0P=)؛ اما، قند خون موش‌های گروه HIIT،  تغییر معنی‌داری را نشان نداد (14/0P=).
نتیجه‌گیری: 4 هفته تمرین HIIT نتوانست وزن، میزان قند خون و محتوای پروتئین‌های mTOR را تغییر معنی‌داری دهد. اما منجر به افزایش محتوای SREBP1 شد؛ بنابراین در تجویز تمرین HIIT باید عواملی مانند مدت زمان و شدت تمرین به گونه‌ای تنظیم شود که بهترین نتیجه حاصل شود.
مسعود جوکار، محمد شرافتی مقدم، محسن ثالثی،
دوره 19، شماره 5 - ( 4-1399 )
چکیده

مقدمه: یکی از مسیرهای بیولوژیکی مهم درگیر در حفظ هموستاز انرژی، مسیر AMPK/PGC-1α است. فعال‌شدن این مسیر از طریق تمرین ورزشی می‌تواند در تنظیم فرآیندهای بایوژنز میتوکندری و حفظ تعادل انرژی در افراد دیابتی مهم باشد؛ بنابراین، هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر تمرین ورزشی بر میزان پروتئین‌های AMPK و PGC-1α در بافت بطن چپ قلب موش‌های صحرایی نر مبتلا به دیابت نوع دو است.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگوداولی با میانگین وزنی 20±270 گرم انتخاب و پس از دیابتی شدن از طریق القاء استرپتوزوتوسین و نیکوتین‌آمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی و کنترل دیابتی (هر گروه 6 سر) تقسیم ‏شدند. گروه تمرین 4 روز در هفته به‌مدت 8 هفته شامل 30 دقیقه تمرین استقامتی با شدتی حدود 50 تا 70 درصد حداکثر سرعت پرداختند؛ در حالی که گروه کنترل هیچ‌گونه برنامه‌ی تمرینی نداشتند. همچنین موش‌های صحرایی هیچ‌گونه درمانی با انسولین را در طول دوره‌ی پژوهش نداشتند. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از آزمون t-مستقل در نرم‌افزار SPSS نسخه 21 استفاده‏ شد.
یافته‌ها: افزایش معنی‌داری در میزان پروتئین‌های AMPK (002/0P=) و PGC-1α (0001/0P=) در گروه‌ تمرین استقامتی نسبت به کنترل مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج تحقیق حاضر، تمرین استقامتی توانست میزان پروتئین‌های AMPK و PGC-1α را افزایش معنی‌داری دهد؛ بنابراین، به احتمال زیاد افزایش این پروتئین‌ها می‌تواند منجر به تولید انرژی و افزایش بیوژنز میتوکندریایی شود.
مریم شعبانی، محمد شرافتی مقدم، کاملیا مقدمی،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1399 )
چکیده

مقدمه: مسیر پیام‌رسان انسولین از اهمیت بالایی برخوردار است که دیابت می‌تواند منجر به اختلال در این مسیر شود؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر،  تأثیر 8 هفته تمرین استقامتی بر پروتئین کیناز-B (PKB یا AKT) و هدف مکانیکی راپامایسین (mTOR) در بطن چپ قلب موش‌های صحرایی دیابتی شده از طریق القاء استرپتوزوتوسین و نیکوتین‌آمید است.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ‌داولی با میانگین وزنی 20±270 گرم انتخاب و پس از دیابتی‌شدن از طریق القاء استرپتوزوتوسین و نیکوتین‌آمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین و کنترل (هر گروه 6 سر) تقسیم ‏شدند. برنامه‌ی تمرینی دویدن موش‌های صحرایی بر روی تردمیل، به‌مدت 8 هفته و هر هفته 4 جلسه، شامل 30 دقیقه تمرین استقامتی با شدتی حدود 50 تا 70 درصد حداکثر سرعت انجام شد. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS و آزمون آماری t-مستقل استفاده‏ شد.
یافته‌ها: هشت هفته تمرین استقامتی منجر به افزایش معنی‌دار در محتوای پروتئین کیناز-B شد (03/0P=)؛ اما تغییر معنی‌داری در محتوای پروتئین هدف مکانیکی راپامایسین در گروه‌ تمرین استقامتی نسبت به کنترل مشاهده نشد (97/0P=).
نتیجه‌گیری: پروتئین کیناز-B پروتئین کلیدی برای تنظیم بسیاری از مسیرهای سلولی است که هشت هفته تمرین استقامتی منجر به افزایش معنی‌دار آن شد؛ با توجه به تغییر نکردن محتوای پروتئین هدف مکانیکی راپامایسین این احتمال وجود دارد که تمرین استقامتی نمی‌تواند از طریق مسیر mTORC1 منجر به هیپرتروفی فیزیولوژیک قلبی شود.
مسعود جوکار، موسی امیراحمدی، محمد شرافتی مقدم،
دوره 20، شماره 3 - ( 12-1399 )
چکیده

مقدمه: مسیر میوستاتین/SMAD یکی از مسیرهای مهم تنظیم‌کننده آتروفی سلول‌های عضلانی قلب است. دیابت می‌تواند در این مسیر اختلال ایجاد کند؛ بنابراین هدف از انجام تحقیق حاضر، تأثیر شش هفته تمرین استقامتی بر میزان پروتئین‌های میوستاتین و SMAD2/3 در بافت بطن چپ عضله‌ی قلب موش‌های صحرایی دیابتی نوع یک است.
روش‌ها: در این مطالعه، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه نر از نژاد اسپراگ‌داولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب ‏شدند. پس از القاء دیابت از طریق محلول استرپتوزوتوسین، به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین استقامتی دیابتی (6 سر) و کنترل دیابتی (6 سر) تقسیم ‏شدند؛ گروه‌های تمرینی 4 روز در هفته به‏‌مدت 6 هفته برنامه تمرینی را شامل 32 دقیقه تمرین استقامتی با شدتی حدود 50 تا 70 درصد حداکثر سرعت انجام دادند؛ برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 23 و آزمون آماری t-مستقل استفاده‏ شد. سطح معنی‌داری، 05/0p≤ در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: تمرین استقامتی منجر به کاهش معنی‌داری در محتوای پروتئین‌های میوستاتین (024/0P=) و SMAD2/3 (001/0P=) بین گروه‌های تمرین و کنترل در بافت عضله قلبی شد.
نتیجه‌گیری: می‌توان گفت تمرین استقامتی با کاهش محتوای پروتئین‌های میوستاتین و SMAD2/3 در بطن چپ قلبی به احتمال توانسته است از آتروفی قلبی در آزمودنی‌های دیابتی نوع یک جلوگیری کند. این کاهش می‌تواند منجر به هیپرتروفی فیزیولوژیک قلبی شود.
ندا آقایی بهمن‌بگلو، محمد شرافتی مقدم، موسی امیراحمدی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

مقدمه: پروتئین‌های AMPK و P53 تنظیم‌کننده‌ی پروتئین TOR در کمپلکس TORC1 هستند که بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیک را تنظیم می‌کند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر پروتئین‌های AMPK و P53 بر مسیر TOR به‌دنبال تمرین استقامتی در بطن چپ قلب موش‌های صحرایی دیابتی‌شده توسط استرپتوزوتوسین و نیکوتین‌آمید است.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ‌داولی با میانگین وزنی 20±270 گرم انتخاب و پس از دیابتی‌شدن از طریق القاء استرپتوزوتوسین و نیکوتین‌آمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین و کنترل (هر گروه 6 سر) تقسیم ‏شدند. گروه تمرینی به‌مدت 6 هفته و هر هفته 4 جلسه به‌مدت 42 دقیقه تمرین استقامتی دویدن روی تردمیل مخصوص جوندگان را با شدتی حدود 50 تا 70 درصد حداکثر سرعت انجام ‌دادند. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه 23 و آزمون t-مستقل استفاده‏ شد.
یافته‌ها: شش هفته تمرین استقامتی منجر به افزایش معنی‌داری در محتوای پروتئین‌های AMPK (009/0P=) و TOR (005/0P=) بین گروه‌های تمرین و کنترل در بافت بطن چپ عضله‌ی قلبی شد. در مقابل کاهش معنی‌داری در محتوای پروتئین P53 بین گروه‌های تمرین و کنترل در بافت بطن چپ عضله‌ی قلبی مشاهده شد (0001/0P=).
نتیجه‌گیری: نتایج نشان دادند که تمرین استقامتی می‌تواند با افزایش محتوای پروتئین‌های AMPK و TOR و کاهش محتوای پروتئین P53 سبب تنظیم فرآیندهایی مانند سوخت و ساز، بیوژنز میتوکندیریایی، هیپرتروفی قلبی، مهار اتوفاژی در قلب آزمودنی‌های دیابتی شود.
ندا آقایی بهمن‌بگلو، رضا صلبوخی، محمد شرافتی مقدم،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

مقدمه: پروتئین‌های خانواده FOXO عوامل مهم در مسیر اتوفاژی هستند. پروتئین کیناز-B تنظیم‌کننده مهم برای این خانواده است که می‌تواند از طریق تمرین ورزشی تنظیم شوند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر پروتئین کیناز- B(PKB) بر پروتئین‌های خانواده اتوفاژی FOXO (FOXO1 و FOXO3a) به دنبال تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) در بطن چپ قلب موش‌های صحرایی دیابتی‌شده توسط استرپتوزوتوسین (STZ) و نیکوتین‌آمید می‌باشد.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ ‌و داولی با میانگین وزن 20±270 گرم انتخاب و پس از ایجاد دیابت نوع دو از طریق القاء STZ و نیکوتین‌آمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (6 سر) و کنترل دیابتی (6 سر) تقسیم ‏شدند؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامه‌ی تمرینی به‌مدت 8 هفته به تمرین HIIT پرداختند. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه 23 و آزمون t-مستقل استفاده‏ شد. سطح معنی‌داری 05/0P≤ در نظر گرفته شده است.
یافته‌ها: تمرین HIIT منجر به افزایش معنی‌داری در محتوای پروتئین‌های PKB بین گروه‌های تمرین و کنترل شد (0001/0P=). در مقابل کاهش معنی‌داری در محتوای پروتئین‌های FOXO1 (003/0P=) و FOXO3a (006/0P=) بین گروه‌های تمرین و کنترل مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به‌نظر می‌رسد تمرین HIIT ، با افزایش و تنظیم PKB منجر به کاهش و غیرفعال‌شدن پروتئین‌های FOXO1 و FOXO3a در قلب آزمودنی‌های دیابتی می‌شود. مهار این پروتئین‌ها می‌تواند از اتوفاژی بیش از حد قلبی در آزمودنی‌های دیابتی جلوگیری کند.
اکبر قدرت‌نما، مریم شعبانی، محمد شرافتی مقدم،
دوره 21، شماره 5 - ( 11-1400 )
چکیده

مقدمه: دیابت از عوامل مهم در نقص‌های قلبی است که می‌تواند منجر به آتروفی سلول‌های قلبی شود. فعالیت‌های ورزشی با تنظیم عوامل سلولی می‌تواند از عوارض دیابت جلوگیری کند. بنابراین هدف از انجام تحقیق حاضر، تأثیر تمرین استقامتی و تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر محتوای پروتئین‌های MSTN و فولیستاتین در بافت بطن چپ قلب موش‌های دیابتی نوع یک و دو است.
روش‌ها: در این مطالعه، 36 سر موش صحرایی نر 2 ماهه نر از نژاد اسپراگ‌داولی با میانگین وزن 30±280 گرم انتخاب ‏شدند. پس از القاء دیابت‌های نوع یک (18 سر) و دو (18 سر) از طریق محلول استرپتوزوتوسین و نیکوتین‌‌آمید، به روش تصادفی هر نوع دیابت به 3 گروه، تمرین استقامتی، HIIT و کنترل (هر گروه 6 سر) تقسیم ‏شدند؛ گروه‌های تمرینی 4 روز در هفته به‏‌مدت 4 هفته برنامه‌ی تمرینی استقامتی (50 تا 70 درصد حداکثر سرعت) و HIIT (شدت 85 تا 95 درصد حداکثر سرعت) را انجام دادند؛ تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از طریق آزمون‌های آماری آنوای یک‌طرفه و تعقیبی توکی در نرم‌افزار SPSS انجام‏ شد.
یافته‌ها: تمرین استقامتی و HIIT در گروه‌های تمرینی دیابتی منجر به کاهش معنی‌داری در محتوای پروتئین‌های MSTN (0001/0P=) و افزایش محتوای پروتئین فولیستاتین شد (0001/0P=).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد چهار هفته تمرین استقامتی و HIIT با کاهش محتوای MSTN و افزایش فولیستاتین می‌تواند از آتروفی بیش از حد میوکارد جلوگیری کند. بنابراین تمرین‌های ورزشی با شدت، مدت و نوع مناسب می‌تواند سازوکار دفاعی و درمانی مناسبی برای افراد دیابتی جهت جلوگیری یا کاهش عوارض قلبی باشد.
سجاد میرزائی، محمد شرافتی مقدم، نگین دژدار، مهدیه عبدی،
دوره 22، شماره 5 - ( 10-1401 )
چکیده

مقدمه: پروتئین‌های mTOR و CREBدو عامل مهم در مسیرهای سلولی و تنظیم متابولیسم بافت چربی هستند. بنابراین هدف از مطالعه‌ی حاضر، تأثیر تمرین استقامتی بر میزان پروتئین‌های mTOR و CREB در بافت چربی رت‌های دیابتی نوع دو است.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 18 سر رت نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ ‌داولی با میانگین وزن 20±270 گرم انتخاب شدند. 12 سر از رت‌ها از طریق تزریق درون ‌صفاقی محلول‌های استرپتوزوتوسین و نیکوتین‌آمید دیابتی نوع دو شدند. این رت‌ها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (هر گروه 6 سر) و کنترل دیابتی تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم (6 سر) نیز درنظر گرفته شد؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامه‌ی تمرینی به‌مدت 6 هفته به تمرین استقامتی پرداختند. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 23 و آزمون‌های آنوای-یک‌طرفه و تعقیبی توکی استفاده‏ شد.
یافته‌ها: محتوای پروتئین mTOR به‌دنبال 6 هفته تمرین استقامتی، تغییر معنی‌داری را نشان داد (0001/0P=)؛ آزمون تعقیبی توکی نشان داد این تغییر معنی‌دار بین جفت گروه‌های تمرین دیابتی نسبت‌به کنترل سالم (004/0P=) و گروه‌های کنترل دیابتی نسبت ‌به کنترل سالم است (0001/0P=). محتوای پروتئین CREB تغییر معنی‌داری را نشان داد (0001/0P=)؛ این تغییر معنی‌دار بین جفت گروه‌های تمرین دیابتی نسبت‌به کنترل دیابتی (02/0P=)، تمرین دیابتی نسبت‌به کنترل سالم (0001/0P=) و گروه‌های کنترل دیابتی نسبت‌به کنترل سالم (0001/0P=) بود.
نتیجه‌گیری: پروتئین‌های  mTORو  CREBبه‌دنبال تمرین استقامتی کاهش یافتند که می‌تواند در تنظیم سوخت‌و‌ساز بافت چربی مؤثر باشند؛ با این وجود باید شرایط تمرینی بیشتری مدّ نظر قرار گیرد.
خانم فاطمه صلح‌دوست، دکتر محمد شرافتی مقدم، دکتر بهاره زارع،
دوره 24، شماره 6 - ( 12-1402 )
چکیده

مقدمه: استرس شبکه آندوپلاسیمیک منجر به پاسخ پروتئین بازنشده یا تانخورده می‌شود که پروتئین‌های ATF4 و CHOP نقش‌های بسیار مهمی در این مسیر سیگنالینگ دارند؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر، تاثیر تمرین مقاومتی بر محتوای پروتئین‌های ATF4 و CHOP در بطن چپ قلب موش‌های صحرایی دیابتی نوع 2 می‌باشد.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 12 سر رت نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ‌‌داولی انتخاب و وزن‌ آنها بعد از چهار هفته به میانگین 20±280 گرم رسید. دیابت نوع 2 از طریق تزریق محلول‌های نیکوتین‌آمید (110 mg/kg) و استرپتوزوتوسین (60 mg/kg)  القاء شد. رت‌ها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین مقاومتی و کنترل دیابتی تقسیم شدند؛ تمرین مقاومتی شامل 8 هفته و هفته‌ای 3 جلسه بالارفتن از یک نردبان عمودی با شیب 85 درجه به طول یک متر با 26 پله و 2 سانتی‌متر فضای بین هر پله بود. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از آزمون‌ t-مستقل در نرم‌افزار‌های SPSS نسخه‌ی 29 و گراف‌پد پریسم نسخه 3/2/10 استفاده‏ شد. سطح معناداری 05/0P≤ در نظر گرفته شده است.
یافته‌ها: محتوای پروتئین‌های ATF4 و CHOP به دنبال 8 هفته تمرین مقاومتی، تغییر معنی‌داری را نسبت به گروه کنترل در بطن چپ قلب نشان داد (001/0P=).
نتیجه‌گیری: افزایش پروتئین‌های ATF4 و CHOP می‌تواند منجر به افزایش مرگ سلولی کاردمیوست‌ها در بطن چپ قلب آزمودنی‌های دیابتی نوع 2 از طریق افزایش استرس شبکه آندوپلاسمی و شروع پاسخ پروتئین بازنشده یا تانخورده شود.
خانم فاطمه صلح‌دوست، دکتر محمد شرافتی مقدم، خانم میترا تجری،
دوره 24، شماره 6 - ( 12-1402 )
چکیده

مقدمه: دیابت می‌تواند در تعادل مرگ سلولی از طریق مسیرهای سلولی متفاوت اختلال ایجاد کند و تمرین‌های ورزشی یا مصرف مکمل‌ها می‌تواند در حفظ تعادل انواع مرگ سلولی موثر باشد؛ بنابراین هدف از انجام تحقیق حاضر، تأثیر مصرف مکمل منیزیم و تمرین ورزشی بر محتوای پروتئین‌های CREB2 و پروتئین همولوگC/EBP  (CHOP) در بطن چپ قلب موش‌های صحرایی دیابتی نوع 2 می‌باشد.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 24 سر رت نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ‌‌داولی با میانگین وزن 20±180 گرم انتخاب شدند. دیابت نوع 2 از طریق تزریق محلول‌های نیکوتین‌آمید و استرپتوزوتوسین القاء شد. رت‌ها به روش تصادفی به 4 گروه، 1) گروه کنترل، 2) گروه مکمل، 3) گروه تمرین و 4) گروه تمرین+مکمل تقسیم شدند؛ تمرین مقاومتی شامل 8 هفته و هفته‌ای 3 جلسه بالارفتن از یک نردبان بود. مکمل منیزیم به صورت یک بار در روز به رت‌ها خورانده شد. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آنوای-یک‌طرفه و تعقیبی توکی در نرم‌افزار‌های SPSS نسخه‌ی 29 استفاده‏ شد.
یافته‌ها: هشت هفته مصرف مکمل منیزیم و انجام تمرین مقاومتی منجر به تغییر معنی‌داری در محتوای پروتئین‌های CREB2 و CHOP بین گروه‌ها در بطن چپ قلب شد (001/0=p). کاهش معنی‌داری در گروه‌های تمرین مقاومتی+مکمل منیزیم و مکمل منیزیم نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (05/0p)؛ اما گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود (05/0p).
نتیجه‌گیری: افزایش و کاهش پروتئین‌های CREB2 و CHOP در بطن چپ قلب می‌تواند مانند یک مکانیسم دو جانبه، منجر به بهبود و سازگاری فیزیولوژیکی شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb