44 نتیجه برای فرزانه
باقر لاریجانی، فرزانه زاهدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده
بیماری دیابت از بیماریهای مزمن نسبتاً شایع در جهان است که بهطور متفاوتی تمام نژادها را درگیر میسازد. شیوع و بروز بیماری در بسیاری از جوامع بهویژه در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش دارد. طی دهههای اخیر, مطالعات همهگیرشناختی (اپیدمیولوژیک) متعددی درباره شیوع دیابت نوع 2 در کشور ایران به انجام رسیده که بر پایه آنها جمعیت دیابتیهای ایران بیش از 5/1 میلیون نفر برآورد شده است. نتایج مطالعات نشانگر آن است که شیوع دیابت نوع 2 در شهر تهران و نواحی اطراف آن و شهر اصفهان بین 8%- 7% میباشد. در برخی شهرهای کشور شیوع دیابت از این میزان نیز بالاتر میباشد بهنحوی که در شهر یزد (مرکز ایران) و در بندر بوشهر (جنوب کشور) شیوع دیابت نوع 2 بهترتیب 3/16 و 6/13 درصد برآورد گردیده است. اما بهنظر میرسد در مناطق روستایی کشور شیوع پایینتر باشد؛ بهعنوان مثال, براساس برنامه کشوری پیشگیری و کنترل بیماری دیابت شیوع دیابت نوع 2 در مناطق روستایی غربالگری شده, حدود 07/3% بوده است. در روستاهای زنجان (غرب کشور) نیز شیوع دیابت در حد 5% گزارش شده است. بهطور کلی نیمی از بیماران دیابتی از بیماری خود آگاه نیستند. عدم کنترل دقیق بیماری میزان پیدایش عوارض را در آینده افزایش خواهد داد. طی سالهای اخیر طرحهای وسیع کشوری برای پیشگیری اولیه از بروز دیابت، پیشگیری ثانویه از طریق شناسایی بیماران و پیشگیری ثالثیه از عوارض طرحریزی شده است و درحال انجام میباشد. بهنظر میرسد شیوع و بروز دیابت در ایران رو به افزایش باشد که این امر لزوم آموزش عموم جامعه در خصوص اصلاح شیوه زندگی، رژیم غذایی مناسب و افزایش فعالیت بدنی را آشکار میسازد.
شهین یاراحمدی، باقر لاریجانی، محمدحسن باستانحق، محمد پژوهی، فرزانه زاهدی، رضا برادرجلیلی، محمدرضا امینی، کاظم زنده دل،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده
مقدمه: مطالعات مربوط به آثارمتابولیک روزهداری اسلامی در بیماران دچار دیابت نوع 2 نتایج همسانی نداشتهاند.
روشها: پنجاه و هفت داوطلب دچار بیماری دیابت نوع 2 قبل از ماه رمضان و در روزهای 14 و 28 این ماه تحت ارزیابیهای تنسنجی
(anthropometric) و بیوشیمیایی قرار گرفتند. نشانگرهای بیوشیمیایی با استفاده از روشهای آزمایشگاهی استاندارد اندازهگیری شدند. اندازه گیریهای تنسنجی براساس معیارهای سازمان جهانی سلامت (WHO) انجام گردید. برای تحلیل آماری از روش آنالیز واریانس برای اندازهگیریهای تکرارشونده و آنالیز واریانس دوسویه فریدمن با بهرهگیری از نرمافزار SPSS v6 استفاده شد.
یافتهها: میزان دریافت روزانه کلسترول در همه بیماران افزایش یافت (03/0
p<). در خانمها شاخص توده بدن (BMI) افزایش یافت (03/0p<) اما در آقایان BMI و نسبت دور کمر به باسن هر دو کاهش نشان داد (01/0p<) . در طول مطالعه میزان فشار خون و غلظتهای گلوکز ناشتا و فروکتوزآمین سرم تغییر نکرد. غلظت انسولین پلاسما
(05/0p<) و پپتید C (01/0p<) و مقاومت به انسولین (01/0p<) تنها در بیماران مذکر کاهش یافت. طی مطالعه، غلظتهای کلسترول تام و LDL در همه بیماران بطور معنیداری افزایش پیدا کرد.
نتیجه گیری: در صورت آموزش تغذیه و تنظیم درست داروهای ضد دیابت خوراکی، روزهداری اسلامی متابولیسم کربوهیدراتها یا حساسیت بافتها به انسولین را در بیماران دیابت نوع 2 تغییر نمیدهد. بهدلیل تغییرات ایجاد شده در رژیم غذایی و پاسخ بیوشیمیایی به بیغذایی (starvation)، وضعیت لیپیدهای خون بهطور نامطلوبی تغییر میکند. اخصهای تنسنجی در مردان برخلاف زنان بهبود یافت که این ممکن است ناشی از کاهش فعالیت بدنی در خانمها باشد.
فرزانه زاهدی، باقر لاریجانی،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده
مقدمه: مطالعه قلب Framingham از اولین و بزرگترین مطالعاتی است که در زمینه شناسایی عوامل خطرزای بیماری عروق کرونر در جوامع صورت پذیرفته است. براساس این مطالعه، انجمن قلب آمریکا (AHA) معادله و جدول استانداردی را برای پیشبینی خطر ابتلا به بیماری کرونری قلب (CHD)طرحریزی نموده است.
روشها: این معادله در برآورد میزان خطر CHD در بیماران دیابتی نوع 2 طی یک مطالعه مقطعی در درمانگاه دیابت مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران، مورد استفاده قرار گرفته است. عوامل خطرزایی که در این معادله مورد استفاده قرار میگیرند, عبارتند از: سن، کلسترول تام، HDL-C، فشارخون سیستولی، مصرفسیگار، دیابت و هیپرتروفی بطن چپ در نوار قلب. بیماران بر اساس میزان خطر برآوردشده به چهار گروه تقسیم شدند و با توجه به اینکه در ارزیابی میزان خطر در این معادله برخی عوامل خطرزای دیگر لحاظ نگردیده است، عوامل خطرزای دیگری همچون چاقی (با شاخص توده بدن و نسبت کمر به باسن), تریگلیسرید, LDL-C و فشار خون دیاستولی در این مطالعه بررسی شد و ارتباط آنها با میزان خطر محاسبه شده با استفاده از آزمونهای آماری رگرسیون خطی و آنالیز واریانس یکسویه در نرمافزار SPSS.V6مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در بیماران مورد بررسی که شامل 91 زن و 48 مرد بودند, افزایش میزان خطر ده ساله نسبت به آمار AHA بارز بود. میزان خطر پنج و ده ساله در مردان نسبت به زنان افزایش مشخص نشان میداد. بهطور کلی عوامل خطرزای مورد بررسی در کل بیماران فراوانی بالایی داشتند؛ به عنوان مثال, در 36/4%بیماران میزان HDL-C کمتر یا مساوی mg/dl 35 بود. نسبت کلسترول تام به HDL-C که عامل ارزیابی کننده مهم خطر ابتلا به CHD بهشمار میآید بهترتیب در مردان و زنان76/1 18/6 و 12/2 97/5 بود. ارتباط بین میزان خطر پنج و دو ساله با نسبت دور کمر به باسن, شاخص توده بدن و غلظت تریگلیسرید معنیدار نبود اما تفاوت معنیداری بین میزان خطر پنج و دو ساله با فشار خون دیاستولی (بهترتیب 0006/0=p و 0001/0=p) و LDL-C (به ترتیب 005/0=p و 001/0=p) یافت شد.
نتیجهگیری: هرچند خطر افزوده بروز CHD در بیماران دیابتی در این مطالعه نشان داده شده است, بهنظر میرسد خطر واقعی بیش از این میزان باشد. از سوی دیگر نبود ارتباط معنیدار بین نسبت دور کمر به باسن, شاخص توده بدن و غلظت تریگلیسرید با میزان خطر CHD میتواند تا حدودی ارزشمندی این معادله در بیماران دیابتی را زیر سؤال ببرد. در هر حال مطالعات دقیق آیندهنگر ضرورت دارد.
مهناز لنکرانی، فرزانه زاهدی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
آمار جهانی سیر فزاینده میزان شیوع و بروز دیابت نوع 2 را نشان میدهد. بسیاری معتقدند که دیابت نوع 2 یک بیماری قابل پیشگیری است و میتوان با انجام مداخلات مناسب از بروز دیابت در افراد در معرضخطر جلوگیری نمود. به همین دلیل پیشگیری اولیه از دیابت موضوع بسیاری از پژوهشها طی دهههایاخیر بوده است. با توجه به جمعیت حدود دو میلیون نفری دیابتیها در ایران و هشدار سازمان جهانی سلامت (WHO) نسبت به افزایش دیابت در کشورهای در حال توسعه، پیشگیری اولیه از دیابت در کشور ما اهمیت ویژهای مییابد. شناسایی عوامل خطرزای پیدایش دیابت نوع 2 و تعیین راهکارهای اجرایی مناسب در جهت کاستن از سرعت فزاینده بروز دیابت در جامعه در معرض خطر، کانون توجه پژوهشگران میباشد. استعداد ژنتیک (سابقه خانوادگی)، مقاومت به انسولین، چاقی، اختلال تحمل گلوکز، پیشینه دیابت بارداری، کم تحرکی بدنی و رژیم غذایی نامناسب از مهمترین عواملخطرزا بهشمار میروند هرچند عوامل دیگری نیز در پیدایش دیابت مؤثر دانسته شدهاند. بیشتر مطالعات در دسترس، اثر مداخلات رفتاری یا اصلاح شیوه زندگی از طریق افزایش فعالیت بدنی افراد وآموزش رژیم غذایی مناسب را در پیشگیری اولیه از دیابت مورد بررسی قرار دادهاند، اما مطالعات متعددی نیز در مورد اثر داروها بر کاهش میزان بروز دیابت در جامعه منتشر شده است. با توجه به نتایج پژوهشهای موجود، به نظر میرسد طی دهههای آینده دیابت بهعنوان یک بیماری قابل پیشگیری تلقی شود. البته مسلماً با توجه بهپیشرفتهای سریع علمی بشر، علاوه بر اصلاح عادات رفتاری و بهبود شیوه زندگی در آینده، دستیابی به راههای مؤثرتر و قطعیتری برای پیشگیری از دیابت دور از دسترس بهنظر نمیرسد.
باقر لاریجانی، مژگان سنجری، فرزانه زاهدی، رضا برادر جلیلی، محمدرضا امینی، ایمان رحیمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
مقدمه: اختلاف نظرهایی در باره اثر روزه داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت سرمی گلوکز ناشتا (بدون تغییر، افزایش خفیف، کاهش خفیف) وجود دارد. این مطالعه بهمنظور تعیین اثر روزهداری در ماه مبارک رمضان بر غلظت گلوکز سرمی ناشتا در بالغین سالم انجام میشود.
روشها: مطالعه از نوع نیمهتجربی (قبل و بعد) بر روی 115 داوطلب سالم (67 مرد و 48 زن) که حداقل 25 روز در ماه روزهدار بودهاند صورت پذیرفت. نمونه گیری از خون یک هفته پیش از شروع ماه رمضان در ساعت 7 صبح (پس از 8 ساعت ناشتایی)، روز 14 و 28 ماه رمضان (یک ساعت پیش از غروب آفتاب) انجام شد. مدت زمان روزهداری
5/05/11 ساعت بود. سنجش گلوکز پلاسما توسط روش آنزیمی بوده و تحلیل آماری دادهها توسط paired t-test وآنالیز واریانس با کمک نرمافزار SPSS نسخه 10.0 بهعمل آمد.
یافتهها: غلظت سرمی گلوکز ناشتا از mg/dl0/94/88 به mg/dl3/154/75 در روز 14 و به mg/dl7/79/62
(001/0p<) در پایان ماه رمضان کاهش یافت. تغییرات غلظت هم در مردان (mg/dl8/85/87 به mg/dl4/68/60) (001/0p<) و هم در زنان (mg/dl3/97/89 به mg/dl4/87/65) (001/0p<) مشاهده شد. کاهش کالری دریافتی نیز در تمام افراد مشاهده گردید (001/0p<) و تغییرات آن رابطه مستقیمی با کاهش گلوکز در تمام جمعیت مورد مطالعه داشت (01/0p<).
نتیجهگیری: غلظت سرمی گلوکز ناشتا بهدنبال روزهداری در ماه رمضان کاهش مییابد و این تغییرات با کاهش کالری دریافتی نیز همراه هستند. بهنظر نمیرسد که روزهداری در ماه مبارک رمضان عوارض ناخواسته جدی بر قندخون در افراد سالم داشته باشد.
حسین فخرزاده، رسول پورابراهیم، فاطمه بندریان، رامین حشمت، فروزان جلیل پور، معصومه نوری، عذرا طباطبایی، فرزانه زاهدی، ایمان رحیمی، سارا قطبی،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده
بیماری های قلب و عروق شایعترین علل مرگ در ایران هستند. وجود سابقه بیماری قلبی- عروقی در والدین در ارتباط قوی با تجمع عوامل خطرساز در فرزندان دارد. تشخیص و درمان عوامل خطر ساز از هنگام کودکی به منظور کاهش میزان بروز بیماری های قلب و عروق در دوران بزرگسالی امری ضروری است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر ساز قلب و عروق در دانش آموزان مدارس راهنمایی و والدین آنها در دو گروه پر خطر و کم خطر انجام گرفته است.
روشها: مدارس راهنمایی منطقه شش تهران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. درگروه اول خانواده های پرخطر و در گروه دوم خانواده های کم خطر مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مجموع 169 دانش آموز از گروه اول و 105دانش آموز از گروه دوم همراه با خانواده هایشان در این مطالعه شرکت کردند. شاخص های تن سنجی و متابولیک در همه این افراد اندازه گیری شد.
یافتهها: میانگین محیط دور کمر و WHR در پدران گروه پر خطر به طور معنی داری بیشتر بود. میانگین مقادیر کلسترول تام وکلسترول LDL به طور معنی داری هم در والدین و هم در فرزندان گروه پر خطر بیشتر بود. میانگین مقادیر قند خون ناشتا به طور معنی داری در پدران و فرزندان گروه پر خطر بیشتر بود. مصرف سیگار در پدران خانواده های پر خطر شایع تر بود . شیوع هیپرگلیسمی، هیپرکلسترولمی تام و هیپرکلسترولمی LDL در والدین و فرزندان در خانواده های در معرض خطر بیشتر بود. شیوع اضافه وزن و چاقی در پدران و فرزندان خانوادههای پرخطر بیشتر بود.
نتیجهگیری: عوامل خطر ساز قلب و عروق در خانواده های در معرض خطر شایع تر است. غربالگری خانوادههای پر خطر از دوران کودکی برای پیشگیری از پیشرفت آترواسکلروز و کاستن از وقوع حوادث قلب و عروق در هنگام بزرگسالی یک اقدام ضروری است. برای این منظور می توان از دانش آموزان برای انتقال پیام های مربوط به سلامت و ترغیب خانواده ها به شرکت در برنامه غربالگری استفاده نمود.
باقر لاریجانی، مسعود هوشمند، قمر سلطاندراج، فرزانه درویشزاده،
دوره 4، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده
میتوکندری یکی از ارگانهای داخل سلولی است که DNA مخصوص به خود دارد. تا کنون تعدادی بیماری ناشی از جهش mtDNA گزارش شده است. یکی از این جهشها، جهش A3243G و حذف 5kb میباشد. عواقب این جهشهای ژنی طیفی از بیماریها را بوجود میآورد که یکی از آنها دیابت نوع 2 است. هدف از این مطالعه تعیین جهش A3243GtRNAleu و حذف 5kb در بیماران دیابتی نوع 2 میباشد.
روشها: DNA 130 بیمار دیابت نوع 2 که میزان انسولین آنها اندازهگیری شده بود، استخراج گردید. از روشهای تعیین توالی، SSCP, PCR - RFLP در بررسی A3243GtRNAleuو از روش PCR multiplex در تعیین حذف 5kb استفاده شد و با 40 فرد سالم مقایسه شد.
یافتهها: در هیچکدام از بیماران مورد مطالعه جهش A3243GtRNAleu و حذف 5kb مشاهده نشد .ولی درشش بیمار جهش ژنی A3314 در منطقه mt NP1 دیده شد.
نتیجهگیری: جهشA3314 در منطقه حفاظت شده ژنوم جانداران قرار دارد وتا به حال گزارش نشده است پس اهمیت زیادی دارد وتحقیقات بیشتری را می طلبد . تعیین جهشهای ژنی میتوکندریایی و درصد هتروپلاسمی آن در تعیین میزان خطر ابتلا به دیابت قبل از بروز علایم بالینی بسیار مؤثر است.
عذرا طباطبایی ملاذی، رامین حشمت، سیداخوان حجازی مقدم، اقبال طاهری، صدیقه سهیلی خواه، فرزانه درویش زاده، باقر لاریجانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 5-1384 )
چکیده
دیابت، بیماری مزمن وناتوانکننده ای است که 90% مبتلایان به آن از نوع دو هستند و متفورمین دارویی پرمصرف در کنترل قند خون در این دسته بیماران به شمار میرود. این دارو در بیماران چاقی که مشکلاتی نظیر نارسایی کلیه یا کبد نداشته باشند، به عنوان داروی خط اول درمان مطرح است. انواع متفاوتی از این دارو در دنیا وجود دارد. ما طی یک کارآزمایی بالینی دو فرم ژنریک وغیرژنریک متفورمین(ساخت شرکتهای دارویی آریا و مرک) را در بیماران نوع دو دیابت از نظر میزان کنترل قند خون و لیپیدها و نیز عوارض دارویی شایع و غیرشایع مورد بررسی قرار دادیم.
روشها: مطالعه به روش کارآزمایی بالینی دوسو کور و تصادفی شده با 60 بیمار دیابتی نوع دو(غیر باردار و تحت درمان با گلیبنکلامید) جهت مقایسه تاثیر متفورمین 500 میلی گرمی تولید داخل(آریا) با تولید خارج(مرک فرانسه) به صورت درمان ترکیبی با گلیبنکلامید و بمدت 12 هفته انجام گردید.بیماران از نظر متغیرهای قندخون ناشتا و دو ساعت بعدصبحانه،HbA1C، لیپیدهای سرم،آنزیم های کبدی، وزن، نمایه توده بدنی وعوارض دارویی شایع و غیر شایع بررسی شدند.
یافتهها: هر دو نوع متفورمین،اثرات درمانی یکسانی درکنترل قندخون،لیپیدهای سرم ووزن داشته وازنظرمیزان تاثیراختلاف آماری قابل ملاحظه ای با هم نداشتند.عارضه دارویی شایع در هردو نوع متفورمین،نفخ شکم(33%) بود.اختلاف آماری قابل ملاحظه ای بین این دو دارو در بررسی عوارض دارویی شایع وغیرشایع مشاهده نشد.رضایتمندی بیماران ازمصرف متفورمین در هر دو گروه در 70% موارد خوب توصیف شد.
نتیجهگیری: بنظر میرسد با توجه به اثربخشی درمانی مطلوب متفورمین تولید داخل، بروز عوارض دارویی کم و مشابه متفورمین تولید خارج، قیمت بسیار پایین تولید وعرضه آن، متفورمین تولید داخل کشور جایگزین مناسبی باشد.
باقر لاریجانی، فرزانه زاهدی،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
رشد فناوری در بخشهای تشخیص، درمان و پیشگیری، رابطه متقابل اخلاق و طب را پررنگتر نموده است. موضوع «اخلاق در پژوهش» یکی از مباحث وموضوعات مهمی است که توسط مجامع بینالمللی، سازمانهای منطقهای، سیاستگذاران و برنامهریزان کشورهای مختلف و محققان و متخصصان رشتههای مختلف علوم و فنون مورد توجه ویژه قرار گرفته است. در همین راستا ایجاد کمیتههای اخلاق در سطوح مختلف گام مؤثری در جهت توجه به اخلاق در پژوهش محسوب شود. یک «کمیته اخلاق در پژوهش» تشکلی چند مسؤولیتی و مستقل است که پژوهشهای شامل آزمودنیهای انسانی را با هدف حفاظت از شأن، حقوق و رفاه آنها مورد ارزیابی قرار میدهد.
در این مقاله ضمن بیان برخی شواهد تاریخی نقض اصول اخلاقی در پژوهشهای پزشکی، سیر تدوین قوانین مربوط، و راهنماهای بینالمللی در مورد کمیتههای اخلاق و جایگاه آنها در سطح جهان مرور خواهد شد و سپس جایگاه کمیتههای اخلاق در پژوهش در کشور با استناد به قوانین و آیین نامههای موجود و برخی پژوهشهای صورت گرفته مورد ارزیابی کلی قرار خواهد گرفت.
انتظار داریم این مقاله ضمن فراهم نمودن آشنایی هرچه بیشتر پژوهشگران کشورمان با موضوع اخلاق در پژوهش و جایگاه و مسؤولیتهای کمیتههای اخلاق در پژوهش، در جهت تقویت این کمیتهها در کشور مفید باشد.
فرزانه زاهدی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
در حیطه طب و مراقبتهای سلامت، برنامههای مربوط به تسهیم درآمد باید بدقت مورد بررسی قرار گیرد تا اطمینان لازم حاصل شود که اینگونه طرحها با اصول و قواعد اخلاقی همخوانی دارند. در موضوع تسهیم درآمد دو بحث اخلاقی عمده مطرح میباشد که عبارتند از: رضایت آگاهانه و تعارض منافع. پزشک باید مسؤولیت و تعهد حرفهای خود را با صداقت ، امانت و وفاداری نسبت به بیمار، بدون توجه به تعارض با منافع شخصی ایفاء نماید. تعارض منافع معمولا بر درآمد و منافع مالی دلالت دارد. این امر ممکن است مباحث مهمی همچون پرداختهای مالی ویژه به پزشک، تسهیم حق ویزیت و خودارجاعی را در پی داشته باشد. مسائلی از این قبیل میتواند تصمیمگیری حرفهای را مخدوش سازد. برخی کشورها در قوانین حرفهای پزشکی این موضوعات را مورد توجه قرار دادهاند. در این مقاله برآنیم تا ضمن شرح اهمیت موضوعات ذکر شده در صحنه طبابت عملی، برخی مسائل اخلاقی را که باید توسط پزشکان مورد توجه قرار گیرد بیان نمائیم.
باقر لاریجانی، فرزانه زاهدی، سیدحسن امامی رضوی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده
اخلاق پزشکی تاریخچه ای بس طولانی در جهان دارد و مسلماً دستیابی به اخلاقی همسو با فرهنگ جوامع مختلف، باید با توجه به پیشینه تاریخی آنها حاصل گردد. اغلب تصور بر این است که تاریخ اخلاق پزشکی با بقراط آغاز میشود؛ در حالی که اخلاق پزشکی سابقهای دیرینهتر دارد. روشن است که فرهنگهای مختلفی همچون بابلی، مصر باستان، یونانی، و ایرانی، همه در قانونمند کردن طب و حفظ حقوق بیماران اهتمام ورزیدهاند. یکی از اولین دست نوشته های بشری در این موضوع، که به سال 1750 قبل از میلاد بر میگردد، قانون حمورابی است که توسط بابلیان تنظیم گردیده است.
در این مقاله سعی شده است ریشه های اخلاق پزشکی در تاریخ طب ایران، خصوصاً پس از گرویدن ایرانیان به اسلام مورد بررسی قرار گیرد. در این دست نوشته به طور عمده از کتب و دست نوشته های پزشکان و مورخان بزرگ ایرانی و خارجی، و پاره ای از مقالات چاپ شده در مجلات معتبر جهان، که از طریق جستجوی در پایگاههای اطلاعات علمی همچون Medline و Ovid وموتورهای جستجوئی مانند Google Scholar بدست آمده، استفاده گردیده است.
تاریخچه طب در ایران به حدود قرن چهارم قبل از میلاد مسیح برمیگردد. پزشکان بزرگ ایرانی توجه ویژهای به اخلاق پزشکی داشته اند که در کار بالینی، آموزش و تدریس و نگارش کتب مشهود است. بین دوران تمدن باستان و دوره رنسانس در اروپا دوران تاریک موسوم به قرون وسطی است. در این دوران، ایرانیان گام های قابل توجهی در حیطه دانش و اخلاق در جهان برداشتهاند که مرور خواهد شد.
الهام نورصادقی، اصغر قاسمی، فرزانه فرجی، صالح زاهدیاصل،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1387 )
چکیده
مقدمه :یافتههای متناقضی در مورد ارتباط کمبود منیزیم و دیابت و همچنین نقش درمانی مکملهای منیزیم در دیابت وجود دارد، از این رو این مطالعه به بررسی کمبود منیزیم و نیز اثر منیزیم خوراکی بر میزان گلوکز، انسولین، منیزیم و کلسیم پلاسما پرداخته است.
روشها: شصت عدد موش صحرایی نر با نژاد ویستار (250-180 گرم) به 2 دسته دیابتی و 2 دسته کنترل تقسیم شدند. یک گروه از هر دسته حیوانات، سولفات منیزیم اضافه شده در آب آشامیدنی و گروه دیگر تنها آب معمولی دریافت کردند. در طول 6 هفته، هر 2 هفته از حیوانات جهت اندازهگیری غلظتهای گلوکز، انسولین، منیزیم و کلسیم پلاسما خونگیری به عمل آمد.
یافتهها: کمبود منیزیم و افزایش کلسیم پلاسما در گروه دیابتی مشاهده نگردید. همچنین مصرف منیزیم فاقد تاثیر قابل ملاحظهای بر میزان گلوکز، انسولین و کلسیم پلاسما بود.
نتیجهگیری: به نظر میرسد مصرف خوراکی منیزیم به مدت 6 هفته، تأثیر بارزی در میزان گلوکز و انسولین مدل تجربی دیابت نوع 1 ندارد.
حوریه ثقفی، ژیلا مقبولی، خدیجه میرزایی، کبری امیدفر، فرزانه کریمی، مظاهر رحمانی، افسانه بشارتی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده
مقدمه : شواهد موجود نشان میدهند که (Retinol binding protein 4) RBP4نقش مهمی در تنظیم هموستاز گلوکز و حساسیت به انسولین دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین غلظت RBP4 پلاسما ،دیابت بارداری و سندرم متابولیک پس از بارداری بود.
روشها : این مطالعه مورد شاهدی بر روی 192زن باردار (که 92 نفر مبتلا به دیابت بارداری بودند) صورت گرفت. غربالگری با آزمون تحمل 50 گرم گلوکز خوراکی انجام شد. دیابت بارداری با آزمون تحمل 100گرم گلوکز بارداری بر طبق معیار SullivanوMahan و در صورت وجود سطح گلوکز پلاسمایی بیش از mg/dl130تشخیص داده شد. غلظت پلاسمایی RBP4 همه زنان باردار شرکت کننده در مطالعه اندازه گیری شد. منحنی ROC برای برآورد سطح آستانه غلظت RBP4 برای پیشگویی ابتلا به دیابت بارداری رسم گردید.
یافتهها : غلظت RBP4 در بیماران دیابت بارداری به طور معناداری نسبت به گروه کنترل بالاتر بود. رسم منحنی ROC نشان داد که سطح RBP4برابر یا بیش از m/ml42 ،ابتلا به دیابت دوران بارداری را با حساسیت 8/75% و ویژگی 3/65% پیشگویی می کند (001/0P=). آنالیز رگرسیون مستقل از سن و نمایه توده بدنی نشان داد که دیابت بارداری و غلظت سرمی RBP4 ، ارتباط معنی داری دارند. بین بروز سندرم متابولیک پس از زایمان و سطح سرمی RBP4در دوران بارداری ارتباط معناداری یافت نشد.
نتیجه گیری : سنجش RBP4 همراه با ارزیابی سایر عوامل خطر، می تواند در شناسایی زنان در معرض خطر ابتلا به دیابت بارداری، مفید باشد.
حوریه ثقفی، محمد جعفر محمودی، خدیجه میرزایی، فرزانه کریمی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده
مقدمه: این مطالعه به منظور ارزیابی وا گردش استخوان با استفاده از شاخص های بیوشیمیایی متابولیسم استخوان در افراد مبتلا به بیماری شریان کرونری انجام شد.
روشها: دانسیته استخوان و استئوکلسین و کراس لپس سرم در 44 بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونری و 30 فرد واجد آنژیوگرافی طبیعی اندازه گیری شد.
یافته ها : تراکم معدنی فمور افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری به طور معنی داری پایینتر از گروه کنترل بود (04/0=P) . شیوع استئوپروز استخوان فمور در مبتلایان به بیماری عروق کرونری 2/43% برآورد شد در حالی که این میزان در افراد سالم 8/14% بود (77 و14 -29/1 وCI 95%؛ 37/4 OR =،01/0=P ) .سطح سرمی استئوکلسین و کراس لپس با افزایش شدت بیماری عروق کرونری، افزایش داشت. بین شدت بیماری عروق کرونری و سطح سرمی استئوکلسین ارتباط مثبت و معنیدار یافت شد (320/0=r ، 008/0=P) . کراس لپس نیز با تعداد عروق درگیر، ارتباط مشابهی نشان داد(268/0=r و02/0=P). در آنالیز چند متغیره ( پس از تطابق سن ،جنس و نمایه توده بدنی )، شدت بیماری عروق کرونری به طور مستقل با سطح سرمی استئوکلسین در ارتباط بود (006/0=P).
نتیجه گیری : بر اساس این یافته ها چنین به نظر می رسد که احتمالا بیماری شریان کرونری و شدت آترواسکلروز به پیشگویی وضعیت متابولیسم استخوان کمک می کند . بنابراین ممکن است توصیه به ارزیابی دانسیته و واگردش استخوان در تشخیص زودهنگام و پیشگیری از استئوپروز و شکستگی در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری ارزشمند باشد .
ژیلا مقبولی، آرش حسیننژاد، حوریه ثقفی، فرناز نجمی ورزنه، فرزانه کریمی، مظاهر رحمانی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه، مقایسه واگردش استخوانی در بیماران مبتلا به دیابت بارداری با زنان با بارداری طبیعی است.
روشها: یک بررسی مقطعی بر روی 695 زن باردار مراجعه کننده به یکی از 5 درمانگاه بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت. غربالگری کلی با آزمون GCT 50 گرم گلوکز انجام شد و برای افرادی که سطح گلوکز پلاسمای بالاتر از mg/dl 130 داشتند، آزمون تشخیصی OGTT 100 گرم صورت گرفت و در صورت اختلال در این آزمون بر طبق معیار کارپنتر و کوستان، به عنوان بیمار دیابت بارداری در نظر گرفته شدند. سطح انسولین همراه با آزمون OGTT 100 گرم اندازهگیری شد. همچنین میزان استئوکلسین، کراس لپس و کلسیم خون اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین سطح استئوکلسین و کراس لپس، بین دو گروه سالم و بیماران مبتلا به دیابت بارداری، تفاوت معنیداری داشت. در این میان رابطه سطح سرمی کراس لپس در بیماران مبتلا به دیابت بارداری مستقل از سن و نمایه توده بدنی(BMI) بود.
نتیجهگیری: یافتهها حاکی از آن است که دیابت بارداری میتواند روی واگردش استخوانی تأثیر داشته باشد و آن را به سمت افزایش بازجذب استخوانی سوق دهد.
آرش حسین نژاد، محسن خوش نیت نیکو، خدیجه میرزایی، ژیلا مقبولی، فرزانه کریمی، مظاهر رحمانی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه ارزیابی ارتباط سطح سرمی رزیستین، آدیپونکتین و ویسفاتین با احتمال ابتلا به دیابت بارداری و سندرم متابولیک پس از بارداری بود.
روشها: این مطالعه موردی-شاهدی بر روی 146 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه مراقبتهای بارداری مرکز تحقیقات غدد درونریز و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد که از این تعداد 70 زن مبتلا به دیابت بارداری و 76 زن نیز بارداری طبیعی داشتند. افراد شرکت کننده در دوران بارداری و به مدت 12-6 هفته پس از زایمان تحت مراقبت بودند.
یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که غلظت هر سه آدیپوکین مورد مطالعه، اختلاف معناداری در بین زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری و زنان با بارداری طبیعی داشت. در زنان مبتلا به دیابت بارداری نسبت به زنان با بارداری طبیعی، غلظت ویسفاتین بالاتر (ng/ml 12/8±62/10 در مقابل ng/ml 00/4±30/4 ، P < 0.01)، غلظت آدیپونکتین پایینتر (μg/ml 10/5±07/9 درمقابل μg/ml 53/ 8 ±45/13، 01/0 P <) ونیز غلظت رزیستین پایین تر(ng/ml 03/2±04/5 در مقابل ng/ml 63/3±40/10، 01/0 P <) بود. بین بروز سندرم متابولیک پس از زایمان و سطح سرمی پایین رزیستین و آدیپونکتین در دوران بارداری ارتباط معناداری یافت شد که این ارتباط با سطح سرمی ویسفاتین معنادار نبود. آنالیز رگرسیون مستقل از سن و نمایه توده بدنی، بین سطح سرمی آدیپونکتین و رزیستین با ابتلا به سندرم متابولیک پس از زایمان ارتباط معنیداری نشان نداد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر ارتباط احتمالی غلظت آدیپوکینها را با ابتلا به دیابت بارداری نشان می دهد ولی این ارتباط در مورد سندرم متابولیک پس از زایمان مورد تردید است. هر چند مطالعات بیشتری در این زمینه برای آشکار شدن سازوکار آدیپوکین ها در پیشگویی ابتلا به دیابت بارداری و سندرم متابولیک پس از زایمان مورد نیاز است.
آرش حسیننژاد، ژیلا مقبولی، خدیجه میرزایی، فرزانه کریمی، باقر لاریجانی،
دوره 9، شماره 4 - ( 6-1389 )
چکیده
مقدمه: شواهد فراوانی در مورد ارتباط متابولیسم ویتامین D و ابتلا به دیابت نوع 2 وجود دارند. ویتامین D در ترشح و احتمالاً عملکرد انسولین، تنظیم لیپولیز و در نتیجه متابولیسم نقش دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط میان غلظت ویتامین D و سندرم متابولیک در جمعیت ایرانی است.
روشها: مطالعه حاضر به صورت مقطعی و بر روی 646 فرد سالم بدون سابقه ابتلا به دیابت انجام شد. سندرم متابولیک بر اساس معیار سازمان جهانی بهداشت تعریف گردید. سطوح 25- هیدروکسی ویتامین D3 و هورمون پاراتیرویید (PTH) ارزیابی شد.
یافتهها: از میان 646 فرد شرکت کننده در مطالعه، شیوع ابتلا به سندرم متابولیک 3/18 % برآورد گردید (29% در مردان و 6/14% در زنان). شیوع کل کمبود ویتامین D 3/72% بود. شیوع ابتلا به سندرم متابولیک در میان مردان با کمبود ویتامین D بیش از مردان با وضعیت نرمال ویتامین D بود (03/0P=). در مدل رگرسیون لجستیک پس از تطابق سن و جنس، نشان داده شد که کمبود ویتامین D پیشبینی کننده مستقل ابتلا به سندرم متابولیک میباشد (001/0P=).
نتیجهگیری: نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که شیوع کمبود ویتامین D و ابتلا به سندرم متابولیک در میان ایرانیان بالاست و ممکن است کمبود ویتامین D در ابتلا به سندرم متابولیک و پیامدهای آن نقش مهمی ایفا نماید.
آزاده ابراهیم حبیبی، فرزانه عباسی، باقر لاریجانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده
مقدمه: یکی ازاختلالات مربوط به اکسیداسیون اسیدهای چرب در میتوکندری، کمبود SCAD (اسیل کوآ- دهیدروژناز
زنجیر کوتاه) است، که ساختار آنزیم آن در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است.
روشها: جهشهای منتخب با استفاده از نرمافزار MOEدر ساختار آنزیم (2VIG.pdb) وارد شده و برهم کنشهای اسید آمینه طبیعی و جهش یافته در این ساختار با یکدیگر مقایسه شدند. از سه نرمافزارAggrescan ،Tango و CAMlila برای بررسی پیشگویی تاثیر جهش بر میزان تجمع آنزیم استفاده شد.
یافتهها: جهشهای بررسی شده سه نوع عمده را در بر میگرفتند که در میان آنها، تغییر نوع اسید آمینه از باردار/قطبی به آلیفاتیک/آروماتیک و بالعکس به صورت مشخصی بر ساختار آنزیم تاثیر میگذارد. در مورد تغییر اسید آمینه آلیفاتیک یا آروماتیک به یک اسید آمینه دیگر از همین نوع، بررسی اولیه ساختار می تواند دلیل تاثیر گذاری نامطلوب جهش را روشن کند، لیکن در مقایسه این نوع جهشها با یکدیگر، موفق عمل نمیکند. در بین نرمافزارهای پیشگویی تمایل به تجمع نیز، در این مطالعه، CAMlila بهتر عمل میکند.
نتیجهگیری: بررسی ساختار سه بعدی پروتئین برای یافتن میزان اهمیت جهش در تمایل پروتئین به تغییر ساختار تا حدود زیادی راهگشاست و حتی ابزارهای کاملاً متداول و در دسترس نیز میتواند در این زمینه مورد استفاده باشد. از طرفی، برای بررسی موارد ظریفتر، نظیر اختلاف تاثیر دو جهش نسبتاً مشابه، نیاز به استفاده از ابزار پیشرفتهتر نظیر شبیهسازی دینامیک مولکولی وجود دارد.
آرش حسیننژاد، خدیجه میرزایی، شیلان اصلانی، سیدعلی کشاورز، علی طوطی، فرزانه کریمی،
دوره 10، شماره 6 - ( 9-1390 )
چکیده
مقدمه: فاکتور مهار کننده مهاجرت ماکروفاژها MIF (Macrophage migration inhibitory factor) نقش مهمی در التهاب سیستمیک و موضعی و نیز پاسخهای ایمنی ایفا میکند. هدف از این مطالعه ارزیابی بیان ژن MIF در سلولهای مونونوکلئار خون محیطی PBMCs (Peripheral Blood Mononuclear Cells) افراد چاق و مقایسه آن با افراد با وزن نرمال و بررسی هر نوع ارتباط بالقوه بین میزان متابولیسم پایه و چندین متغیر مرتبط با میزان بیان ژن MIF در PBMC بود. همچنین اثرات ضد التهابی ویتامین D به صورت in vitro بر بیان ژن MIF سلولهای افراد چاق و با وزن نرمال مورد ارزیابی قرار گرفت و الگوی بیان ژن MIF در سلولهای PBMC تحت القاء با ویتامین D و گروه کنترل blank در دو گروه چاق و افراد با وزن نرمال مقایسه شد.
روشها: افراد شرکت کننده 30 فرد چاق و 18 فرد با نمایه توده بدنی کمتر از 30 بودند که میزان متابولیسم پایه بدنشان با کالریمتری غیر مستقیم مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان بیان MIF mRNA با استفاده از پرایمرهای ویژه و بیان ژن β-actin به عنوان کنترل داخلی با دستگاه Real-time PCR ارزیابی شد و نتایج به صورت نسبت میزان بیان MIF بر β-actin گزارش شد.
یافتهها: سطح بیان ژن MIF سلولهای PBMC تحت القاء با ویتامین D در گروه با نمایه توده بدنی کمتر از 30 افزایش و در افراد چاق کاهش یافت. یکی از یافتههای جالب مطالعه حاضر مشاهده ارتباط معکوس میزان بیان ژن MIF پس از القاء با ویتامین D با توده و درصد چربی افراد میباشد. همچنین مواجهه با ویتامین D به صورت in vitro باعث تغییر در پاسخ ایمنی PBMC افراد چاق میشود.
نتیجهگیری: چنین به نظر میرسد که تاثیر متفاوت ویتامین D بربیان ژن عوامل التهابی به علت الگوی فعال ایمنی و وضعیت پیش التهابی موجود در افراد چاق باشد؛ که ممکن است بیانگر ارتباط علیتی آن با چاقی باشد.
سعید پیرمرادی، فرزانه عباسی، مهسا محمدآملی،
دوره 11، شماره 1 - ( 10-1390 )
چکیده
مقدمه: اثرات محافظتی فاکتور رشد TGF-β در انواع مختلفی از بیماریهای خودایمنی به خصوص بیماریهایی که در آنها اندام خاصی درگیر میشود مورد بررسی قرارگرفته که بیماری دیابت نوع 1 از آن جمله است. TGF-β همچنین با تحریک تولید سایتوکاینهایی از Th17، به عنوان یک واسطه پیش التهابی مطرح است. هدف از انجام این مطالعه بررسی و مقایسه تفاوت در میزان بیان ژن TGF-β در سلولهای تک هستهای خون محیطی تحریک نشده (PBMCS) بیماران مبتلا به انواع مختلف دیابت در مقایسه با گروه کنترل بود.
روشها: بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 به یک گروه بیست نفره با سن کمتر از 18 سال در زمان تشخیص بیماری و یک گروه بیست نفره با سن بیشتر از 18 سال در زمان تشخیص بیماری تقسیم شدند. همچنین 18 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و بیست فرد سالم به عنوان کنترل در همان منطقه جغرافیایی انتخاب شدند. بیان ژن TGF-β در سلولهای تک هستهای خون محیطی (PBMCS) تازه و تحریک نشده در هر گروه با استفاده از تکنیک Real-Time PCR به روش کمی تعیین شد.
یافتهها: بیان ژن TGF-β در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 با سن کمتر از 18سال کاهش بیشتری پیدا کرده بود. کاهش معنیدار بیان ژن TGF-β در هر دو گروه بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 با سن بالای 18 سال و بیماران با سن پائیین 18 سال در مقایسه با گروه افراد کنترل و افراد گروه مبتلا به دیابت نوع 2 مشاهده شد. هیچ تفاوت معنیداری در بیان ژن TGF-β میان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 و افراد سالم کنترل وجود نداشت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه یافتههای قبلی درباره تنظیم بیان ژن TGF-β در دیابت نوع یک را تقویت میکند، همچنین در این مطالعه هیچ تفاوت معنیداری بین افراد زیر18سال دیابتی و افراد بالای 18 سال دیابتی مشاهده نشد که این نشان میدهد سازوکار یکسانی میتواند در بیماریزایی هر دو نوع دخیل باشد. انجام مطالعات بیشتر در مورد انواع دیگری از سایتوکاینهای ترشحی از Th17 برای تأیید یافتههای بررسی کنونی ضروری است.