جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای فروغ

مهدیه مهراب محسنی، پروین امیری، فروغ اعظم سیاح پور، شیرین حسنی زنجبر، ناهید روحی‌پور، رامین حشمت، باقر لاریجانی، جواد توکلی بزاز، مهسا محمد آملی،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

مقدمه: پلی‌مورفیسم‌های ژن فاکتور رشد اندوتلیال عروقی VEGF (Vascular Endothelial Growth Factor) با عوارض گوناگون از جمله نوروپاتی و رتینوپاتی دیابتی ارتباط دارد. ما در این مطالعه ارتباط بین پلی‌مورفیسم‌های ژن VEGF و زخم پای دیابتی را بررسی نمودیم.
روش‌ها: گروه مورد مطالعه شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 واجد زخم پای دیابتی (247N=) و فاقد زخم پای دیابتی (241N=)؛ گروه کنترل شامل 98 فرد سالم بود (98N=). از روش ARMS-PCR برای تعیین ژنوتیپ پلی‌مورفیسم‌های تک نوکلئوئیدی ژن VEGF در موقعیت‌های C/T 7- و C/A 2578- استفاده شد.
یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپ AA در بیماران واجد زخم پای دیابتی در مقایسه با افراد دیابتی فاقد زخم پای دیابتی کاهش معنی‌داری داشت (80/0-24/0=CI 95%، 44/0=OR، AA vs. CA+CC). همچنین کاهش معنی‌داری در فراوانی آلل A در بیماران مبتلا به زخم پای دیابتی در مقایسه با کنترل‌های سالم وجود داشت (96/0-48/0 CI= 95%، 68/0OR=، 02/0P=).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که فراوانی آلل A در بیماران مبتلا به زخم پای دیابتی کمتر بود که نشان دهنده اثر حمایتی این آلل است. سازوکار احتمالی، کاهش رگزایی در بیماران فاقد این آلل می‌باشد.


فتانه هاشم دباغیان، نوش‌آفرین کاظمی‌خو، محمدابراهیم خمسه، رخساره عقیلی، بیژن فروغ، اشرف‌الدین گوشه‌گیر، مجتبی ملک، مرجان لاجوردی، سیدمحمد اکرمی،
دوره 11، شماره 1 - ( 10-1390 )
چکیده

مقدمه: پلی نوروپاتی دو طرفه دیستال دیابتی (DSP) از مشکلات شایع و آزار دهنده در بیماران مبتلا به دیابت می‌باشد و هزینه گزافی برای فرد و جامعه به همراه دارد. فرم مزمن معمولا بسیار آزار دهنده و به انواع درمان‌ها مقاوم است. از جمله روش‌های درمانی غیر دارویی می‌توان به درمان با لیزر کم‌توان اشاره کرد که تاثیر مطلوبی در کاهش درد دارد ولی اثر آن در نوروپاتی دیابتی به قدر کافی بررسی نشده است.
روش‌ها: در این مطالعه ما 107 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 را از نظر نوروپاتی توسط آزمون غربالگری میشیگان مورد بررسی قراردادیم. در نهایت 27 بیمار شرایط ورود به مطالعه را پیدا کردند. قبل از شروع درمان برای بیماران آزمون سرعت هدایت جریان عصبی (NCV) انجام شد. بیماران به مدت 10 جلسه یک روز در میان تحت درمان با لیزر کم توان با طول موج 808 و 905 نانومتر با دوز 10 ژول بر سانتی‌متر مربع قرار گرفتند. در پایان درمان NCV بیماران مجددا اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: NCV در تمام موارد به غیر از درگیری عصب تیبیال راست، افزایش قابل ملاحظه‌ای نشان داد. هیچ عارضه جانبی در بیماران گزارش نشد.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان دهنده اثر قابل ملاحظه لیزر کم توان در سرعت انتقال عصبی بیماران دیابتی مبتلا به DSP می‌باشد و می‌تواند به عنوان یک روش درمانی غیردارویی و غیر تهاجمی مناسب در این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.


فریبرز بختیاری، مهشید فروغان، حسین فخرزاده، ندا نظری، بهارک نجفی، مهتاب علیزاده، سيد مسعود ارزاقی، فرشاد شریفی، شروان شعاعی، مصطفی قربانی،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

مقدمه: یکی از مشکلات شایع دوران سالمندی که شیوع آن با افزایش سن افزایش مییابد، زوال عقل است. با تشخیص زود هنگام افراد مبتلا به این مشکل میتوان به بهیود کیفیت زندگی این افراد کمک کرد. هدف از این مطالعه سنجش روایی و پایایی آزمون کوتاه شده شناختی فارسی در سالمندان ساکن در خانه‌های سالمندان است. روش‌ها: 176 نفر سالمند با سن 60 سال و بالاتر ساکن آسایشگاه خیریه کهریزک دارای شرایط ورود به مطالعه، به‌صورت تصادفی ساده براساس کد پرونده پزشکی انتخاب شدند. اطلاعات دموگرافیک، سابقه قبلی پزشکی جمع‌آوری شد. پرسشنامه مقیاس افسردگی سالمندان (Geriatric Depression Scale)، مقیاس تباهی همه جانبه (Global Deterioration Scale) و همچنین پرسشنامه آزمون کوتاه شده شناختی هنجار شده فارسی برای شرکت کنندگان تکمیل گردید. بر اساس معیارهای تشخیصی دمانسDSM-IV، افراد به دو گروه با وضعیت شناختی طبیعی و دچار اختلال شناخت تقسیم شدند. از نقاط برش مقیاس تباهی همه جانبه برای سنجش میزان روایی، حساسیت و ویژگی آزمون کوتاه شده شناختی فارسی، استفاده شد. یافته‌ها: میانگین سن شرکت کننده (94/7)30/77 بود. روایی افتراقی آزمون کوتاه شده شناختی برای تشخیص افراد بدون اختلال شناختی و با اختلال شناختی مناسب بود [به‌ترتیـب (33/2) 35/7 و (29/2) 96/5 و 01/0 >P] بود و در نقطـه برش 8 >AMT ، حساسیت 15/92% و ویژگی 5/81% بر اساس مقیاس تباهی همه جانبه، داشت. همچنین میزان حساسیت و ویژگی براساس معیارهای D‏SM IV به‌ترتیب برابر با 9/64 و 64% با نقطه برش 7 بود. پایایی درونی AMT فارسی شده قابل قبول بود (ضریب کرومباخ آلفا = 76/0). همچنین پایایی برونی آن برای یک آزمون‌گر خوب بود (ضریب همبستگی بین گروهی =89/0). نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که آزمون کوتاه شده شناختی فارسی از روایی و پایایی خوبی در سالمندان ایرانی برخوردار است
محمد علی بشارت، فروغ شجاعی، علیرضا کیامنش، حمید امیری،
دوره 14، شماره 2 - ( 10-1393 )
چکیده

مقدمه: نقش چاقی و اضافه وزن در پیدایش و تداوم بیماری‌های جدی پزشکی و اختلال‌های روان‌شناختی از یک سو، و تاثیر عوامل روانشناختی بر چاقی از سوی دیگر، اهمیت پژوهش در این حوزه را مضاعف کرده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک‌های دلبستگی و سبک‌های فرزند پروری در بزرگسالان مبتلا به چاقی و افراد غیرمبتلا بود. روش‌ها: تعداد 144نفر، شامل 72 مبتلا به چاقی (48 زن و 24 مرد) و 72 غیر مبتلا (48 زن و 24 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس دلبستگی بزرگسالان (Adult Attachment Inventory) و پرسشنامه اقتدار والدین (Parental Authority Questionnaire) را تکمیل کردند. یافته‌ها: بین سبک دلبستگی ایمن و نمایه توده بدنی (Body Mass Index) در افراد مبتلا به چاقی، رابطه منفی معنی‌دار وجود داشت، اما بین سبک‌های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) و نمایه توده بدنی رابطه معنی‌دار تایید نشد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که بین میانگین سبک‌های دلبستگی ایمن و ناایمن- دوسوگرا با نمایه توده بدنی در دو گروه مبتلا به چاقی و گروه غیرمبتلا تفاوت معنی‌دار وجود دارد. در بررسی سبک‌های فرزندپروری و نمایه توده بدنی، بین سبک فرزند پروری مقتدرانه پدری و نمایه توده بدنی رابطه معنی‌دار به‌دست آمد، اما بین سبک‌های فرزند پروری آمرانه و سهل‌گیرانه والدین (پدر/ مادر) و نمایه توده بدنی رابطه معنی‌دار تایید نشد. نتیجه‌گیری: با در نظر گرفتن نقش سبک‌های دلبستگی و سبک‌های فرزندپروری می‌توان زمینه مساعدی در مداخلات پیشگیری و برنامه‌های درمانی، به‌منظور ارتقاء سلامت جسمانی و روان‌شناختی افراد فراهم آورد.


فرزانه سعیدی فرد، اکبر سلطانی، فرشته قدیری، سحر معنوی، مطهره طالبا، معین فروغی، پروانه انصاری، مصطفی قربانی، حمیده موسی پور،
دوره 17، شماره 4 - ( 2-1397 )
چکیده

مقدمه: هنگام رویکرد بالینی به بیماران، پزشکان بایستی قادر به تخمین میزان اهمیت و نیز اولویت یافته‌های بالینی باشند. هدف از این مطالعه بررسی میزان همبستگی وزن‌دهی پزشکان به یافته‌های بالینی، با نسبت احتمال مثبت یافته‌ها ((likelihood ratio (LR) در بیمار مبتلا به آسیت می‌باشد.
روش‌ها: در این مطالعه از 110 پزشک خواسته شد تا پرسشنامه‌ای را تکمیل نمایند که حاوی یک سناریو از یک بیمار مبتلا به آسیت و تعدادی یافته بالینی مربوط به آسیت بود. آنها بایستی به این یافته‌های بالینی براساس میزان اهیمت آن ها در تشخیص آسیت و اینکه وجود آن یافته‌ها تا چه میزان می‌تواند تشخیص آسیت را تحت تأثیر قرار دهد، وزنی بین 0 تا 100 اختصاص دهند. هم‌زمان نسبت احتمال مثبت یافته‌ها نیز از شواهد معتبر موجود استخراج شد و میزان همبستگی وزن‌هایی که پزشکان به یافته‌ها اختصاص داده بودند با نسبت احتمال مثبت یافته‌ها ارزیابی شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که اختلاف معناداری بین وزن‌هایی که پزشکان به یافته‌ها اختصاص داده بودند با نسبت احتمال مثبت یافته‌ها وجود دارد و اوزان اختصاص داده شده توسط پزشکان با نسبت احتمال مثبت یافته‌ها همبستگی ندارد.
نتیجه‌گیری: طبق نتایج ما پزشکان در تخمین میزان اهمیت یافته‌های بالینی در بیماران مبتلا به آسیت دچار خطا هستند. مطالعات بعدی لازم است تا مشخص گردد که این تخمین نادرست تا چه اندازه می‌تواند بر رویکرد بالینی به بیماران تأثیر سوء داشته باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb