جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای فقیه

شیوا فقیه، شهریار اقتصادی،
دوره 4، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده

نظر به این‌که شیوع چاقی در جهان رو به افزایش بوده و باتوجه به ارتباط چاقی با بیماری‌هایی مثل دیابت نوع 2 ، هیپرلیپیدمی،پرفشاری خون ، بیماری‌های قلب و عروق و سرطان سینه ، مطالعه حاضر برروی 150 دانشجوی دختر که به‌روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک از ساکنین خوابگاه ولنجک دانشگاه شهید بهشتی تهران انتخاب شده بودند ، انجام گرفت.
روش‌ها : این مطالعه از نوع مقطعی -تحلیلی بوده و اطلاعات شامل اندازه گیری قد، وزن،دورکمر، دور باسن و تکمیل پرسشنامه وضعیت اجتماعی -اقتصادی و بسامد خوراک بود. در این مطالعه BMI جهت بررسی چاقی عمومی و WHR جهت بررسی چاقی مرکزی محاسبه شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 11 صورت گرفت.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار سن، نمایه توده بدنی (BMI)، نسبت دور کمر به دور باسن(WHR) و دور کمر (WC) معادل 31 260ماه، 56/2 42/21کیلوگرم بر متر مربع، 04/0 79/0 و 1/7 71/75 سانتی متر بود. درمیان نمونه های مورد بررسی، 5/40 درصد، WHR بیش از 8/0 داشتند . 3/9 درصد دارای اضافه وزن ، 1/62 درصد دارای وزن طبیعی و 6/28 درصد دارای کمبود وزن بودند. 8/37% ازآنها هیچ گاه ورزش نمی کردند و 3/23% فقط از شیرینی‌جات ،چیپس و پفک به عنوان میان وعده استفاده می نمودند . در این بررسی میان BMI و مصرف کره ، شیر ، گوشت (001/0 P<برای همه ) و تخم مرغ (01/0P< )، بین WHR و مصرف تخم مرغ و کره (01/0P< برای هر دو ) و نیز میان WC و مصرف کره (001/0P<) و شیر (01/0P< ) ارتباط معنی دار معکوس مشاهده شد .
نتیجه‌گیری:‌ نتایج مطالعه حاکی از این است که چاقی عمومی در بین نمونه های مورد بررسی از شیوع بالایی برخوردار نیست، اما میزان چاقی مرکزی بر اساس WHR قابل توجه می باشد.


الهام فقیه ایمانی، مسعود امینی، غلامرضا بارانی، پروین مرادمند، پیمان ادیبی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1387 )
چکیده

مقدمه: اسکیزوفرنیا یک بیماری روانی است که 6/4-4/1 از هر 1000 نفر جمعیت را مبتلا می‌سازد. برخی مطالعات به شیوع بیشتر سندرم متابولیک در این بیماران اشاره کرده‌اند. در مطالعه حاضر به بررسی شیوع این سندرم در نمونه‌ای از بیماران مبتلا به  اسکیزوفرنیا در ایران پرداخته‌ایم .
روش‌ها: مطالعه به صورت  مورد- شاهد بر روی 100 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا و 100 فرد سالم انجام شد. شیوع کلی سندرم متابولیک و تک تک عوامل سندرم متابولیک (چاقی، پرفشاری خون و دیس لیپیدمی) مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز اطلاعات با استفاده از آزمون‌های  ANCOVA ، Chi-Square و نرم افزار SPSS انجام شد .

یافته‌ها: شیوع کلی سندرم متابولیک در بیماران مورد مطالعه 18% و در افراد شاهد 6/5% بود (05/0 P<). در رابطه با دیابت اختلاف معنی‌داری بدست نیامد. ولی قند خون ناشتا در افراد بیمار به طور معنی‌داری بالاتر از افراد شاهد بود. همچنین متوسط دور کمر در بیماران بیش از افراد شاهد گزارش شد (001/0 P<) ولی در مورد سایر عوامل سندرم متابولیک نتایج معنی‌داری بدست نیامد .

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که شیوع سندرم متابولیک به عنوان عامل خطر بیماری‌های قلبی ـ عروقی در بیماران اسکیزوفرنیا بیشتر است و این یافته با مطالعات قبلی همخوانی دارد. لازم است قبل از شروع و حین درمان، بررسی‌هایی از این نظر بر روی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شود.


مریم نثاری، معصومه ذاکری مقدم، اسداله رجب، سقراط فقیه زاده، شیوا بصام پور، مظاهر رحمانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه:  بیماران مبتلا به دیابت جهت کنترل موثر بیماری، نیازمند آموزش و حمایت وسیع هستند. در این مطالعه تاثیر پیگیری تلفنی توسط پرستار بر کنترل گلیسمی و چربی‌های خون در مبتلایان به دیابت نوع 2 مورد  بررسی قرار گرفته است.

روش‌ها : این مطالعه یک پژوهش نیمه تجربی است. 60 نفر از بین مبتلایان به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل برگه ثبت اطلاعات جهت درج میزان هموگلوبین گلیکوزیله(HbA1c)  کلسترول تام، تری‌گلیسرید، LDL و HDL  و پرسشنامه بود. تمامی افراد مورد پژوهش تحت آموزش خود مراقبتی در دیابت و مشاوره تغذیه قرار گرفتند و به طور تصادفی به دو گروه تجربه و کنترل تقسیم شدند . مداخله تلفنی  جهت پیگیری تبعیت از رژیم درمانی  در گروه مورد به مدت 12هفته انجام شد.

یافته‌ها: در تجزیه وتحلیل اطلاعات، اختلاف آماری معنی دار (001/0 >P )  بین دوگروه از لحاظ میزان HbA1c  بعد از مطالعه وجود داشت. میانگین تری گلیسرید(001/0 >P )  ، کلسترول تام (001/0 >P )  و LDL (001/0 >P )   قبل و بعد از مطالعه در گروه مورد اختلاف معنی دار داشت.

 نتیجه‌گیری : بعد از 12هفته پیگیری تلفنی توسط پرستار، میزان HbA1c  ،  کلسترول، تری گلیسرید و LDL در گروه تجربه کاهش معنی داری داشت ، لذا می‌توان نتیجه گرفت پیگیری تلفنی توسط پرستار منجر به بهبود وضعیت گلیسمی و کاهش چربی‌های خون در مبتلایان به دیابت نوع 2 می‌گردد.


شیوا فقیه، علیرضا ابدی، مهدی هدایتی، سید مسعود کیمیاگر،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه: مطالعات اخیر پیشنهاد می‌دهند که متابولیسم کلسیم و شاید دیگر ترکیبات موجود در شیر، ممکن است در تغییر تعادل انرژی و در نتیجه کاهش وزن نقش داشته باشند. این مطالعه با هدف مقایسه اثرمصرف شیر کم چربی، شیر سویای غنی شده با کلسیم و مکمل کلسیم بر کاهش وزن و چربی بدن در زنان دارای اضافه وزن و چاق غیر یائسه صورت گرفت.

روش‌ها: در این کارآزمایی بالینی، 100 زن دارای اضافه وزن یا چاق غیر یائسه و سالم، به صورت تصادفی به یکی از گروه‌های زیر اختصاص یافته و به مدت 8 هفته تحت مطالعه بودند: 1)گروه کنترل ، 600-500 میلی گرم در روز کلسیم 2) گروه مکمل کلسیم، همانند گروه کنترل به علاوه 800 میلی گرم کلسیم در روز به شکل کربنات کلسیم 3) گروه شیر، دارای  3 سروینگ در روز شیر کم چربی 4)گروه شیر سویا، دارای  3 سروینگ در روز شیر سویا (انرژی همه گروه‌ها 500 کیلو کالری کمتر از نیاز روزانه فرد بود). در ابتدای مطالعه و پایان هفته 8 ، شاخص‌ها ی تن سنجی اندازه‌گیری و 3 روز پرسشنامه ثبت مواد غذایی و فعالیت بدنی تکمیل شد.

یافته‌ها: مقایسه میانگین تغییرات وزن، دور کمر،  BMI و  WHR نشان داد که کاهش دور کمر وWHR  در بین 4 گروه تفاوت معنی‌دار داشت (به ترتیب 029/0P= و 015/0P= ). پس از تعدیل برای مقادیر پایه، اختلاف در  تغییرات وزن و BMI نیز در بین 4 گروه معنی‌دار شد (به ترتیب 019/0P= و 017/0P= ). بیشترین کاهش در تمام شاخص‌های تن سنجی، متعلق به گروه مصرف کننده شیر بود.

نتیجه‌گیری: افزایش مصرف شیر کم چربی می‌تواند باعث کاهش بیشتر چاقی عمومی و مرکزی نسبت به رژیم کم کالری به تنهایی گردد.


شیرین سالک، فرید بحرپیما، محمدرضا مهاجری تهرانی، سقراط فقیه زاده،
دوره 14، شماره 1 - ( 10-1393 )
چکیده

مقدمه: یکی از مشکلات بیماران دیابتی اختلال تعادل است که از مهمترین علل آن، نوروپاتی محیطی و کاهش حساسیت سوماتوسنسوری است. از تئوری‌های مطرح در نوروپاتی دیابتی، اختلال جریان خون ناشی از آسیب آرتریول‌های تغذیه کننده اعصاب محیطی است. روش فشار متناوب هوایی (IPC) Intermittent Pneumatic Compression، با توجه به تأثیر بر همودینامیک عروقی و بهبود خون‌رسانی، در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه قصد دارد تأثیر این روش را بر بهبود علائم نوروپاتی بسنجد. همچنین با توجه به نقش نوروپاتی بر اختلال تعادل، هدف دیگر مطالعه بررسی اثر این روش بر بهبود تعادل دینامیک بیماران دیابتی است. روش‌ها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی است. 39 بیمار دیابتی نوع دو مبتلا به نوروپاتی به دو گروه درمان (20 بیمار) و کنترل (19 بیمار) تقسیم شدند. گروه درمان تحت 10 جلسه‌ مداخله با روش IPC هر جلسه به‌مدت 45 دقیقه یک روز در میان قرار گرفت. در هر دو گروه در جلسه‌ اول و نهایی، ارزیابی‌های مربوط به تغییرات شدت نوروپاتی با استفاده از پرسشنامه‌های والک و میشیگان، ارزیابی حس عمقی با استفاده از دیاپازون و ارزیابی تعادل با استفاده از دستگاه بیودکس انجام گرفت. یافته‌ها: شاخص‌های ثبات قدامی خلفی و کلی بیودکس در سطح 6 در گروه درمان، بهبودی معنی‌دار داشتند. حس ارتعاش و پرسشنامه‌های نوروپاتی والک و میشیگان نیز نشان دهنده‌ بهبودی معنی‌دار بود (05/0 P ). نتیجه‌گیری: تحقیق حاضر نشان داد روش درمانی IPC تأثیر مثبت بر بهبود شدت نوروپاتی و حس درک ارتعاش و تعادل دینامیک سنجیده شده با بیودکس دارد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb