جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای قطبی

حسین فخرزاده، رسول پورابراهیم، فاطمه بندریان، رامین حشمت، فروزان جلیل پور، معصومه نوری، عذرا طباطبایی، فرزانه زاهدی، ایمان رحیمی، سارا قطبی،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده

بیماری های قلب و عروق شایعترین علل مرگ در ایران هستند. وجود سابقه بیماری قلبی- عروقی در والدین در ارتباط قوی با تجمع عوامل خطرساز در فرزندان دارد. تشخیص و درمان عوامل خطر ساز از هنگام کودکی به منظور کاهش میزان بروز بیماری های قلب و عروق در دوران بزرگسالی امری ضروری است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر ساز قلب و عروق در دانش آموزان مدارس راهنمایی و والدین آنها در دو گروه پر خطر و کم خطر انجام گرفته است.
روش‌ها: مدارس راهنمایی منطقه شش تهران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. درگروه اول خانواده های پرخطر و در گروه دوم خانواده های کم خطر مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مجموع 169 دانش آموز از گروه اول و 105دانش آموز از گروه دوم همراه با خانواده هایشان در این مطالعه شرکت کردند. شاخص های تن سنجی و متابولیک در همه این افراد اندازه گیری شد.
یافته‌ها: میانگین محیط دور کمر و WHR در پدران گروه پر خطر به طور معنی داری بیشتر بود. میانگین مقادیر کلسترول تام وکلسترول LDL به طور معنی داری هم در والدین و هم در فرزندان گروه پر خطر بیشتر بود. میانگین مقادیر قند خون ناشتا به طور معنی داری در پدران و فرزندان گروه پر خطر بیشتر بود. مصرف سیگار در پدران خانواده های پر خطر شایع تر بود . شیوع هیپرگلیسمی، هیپرکلسترولمی تام و هیپرکلسترولمی LDL در والدین و فرزندان در خانواده های در معرض خطر بیشتر بود. شیوع اضافه وزن و چاقی در پدران و فرزندان خانواده‌های پرخطر بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: عوامل خطر ساز قلب و عروق در خانواده های در معرض خطر شایع تر است. غربالگری خانواده‌های پر خطر از دوران کودکی برای پیشگیری از پیشرفت آترواسکلروز و کاستن از وقوع حوادث قلب و عروق در هنگام بزرگسالی یک اقدام ضروری است. برای این منظور می توان از دانش آموزان برای انتقال پیام های مربوط به سلامت و ترغیب خانواده ها به شرکت در برنامه غربالگری استفاده نمود.


حسین فخرزاده، سارا قطبی، رامین حشمت، رسول پور ابراهیم، معصومه نوری، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1384 )
چکیده

هوموسیستیین، یک عامل خطرزای مستقل بیماری‌های قلب و عروق است. بنابراین، تعیین عوامل موثر بر آن در بررسی نقش پاتولوژیک و کاهش مقادیر آن، اهمیت ویژه ای دارد. هدف از مطالعه حاضر، تعیین عوامل موثر بر غلظت هوموسیستیین است.
روش‌ها: این بررسی با انجام یک مطالعه مقطعی در قالب "مطالعه هوموسیستیین تهران"، بر روی 1214 فرد سالم 64-25 ساله، به منظور تعیین مقادیر هوموسیستیین، فولات، ویتامین 12B، تری گلیسرید، کلسترولHDL-C, LDL-C, FBS, BMI,، فشارخون و کشیدن سیگار با مراجعه به منازل و تکمیل پرسشنامه، مصاحبه، معاینه وخونگیری از نمونه ها ترتیب یافته است.
یافته‌ها: 1191 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند که 416 نفر(9/34%) مرد و 775 نفر(1/65%) زن بودند. شیوع هیپرهوموسیستیینمی در مردان و زنان به طور معنی داری اختلاف داشته (6/96% در مقابل 4/83%، 0001/0P<)، با افزایش سن افزایش می یافت. فولات و ویتامین 12 B با هوموسیستیین رابطه معکوس داشتند و با تطبیق بیشتر، هوموسیستیین رابطه منفی معنی دار با سطحLDL-C و ابتلا به دیابت داشته؛ با سن، جنس مذکر، سیگار کشیدن و نمایه توده بدنی، رابطه مثبت معنی داری نشان داد. هرچند ارتباط میان سطح هوموسیستیین و فشار خون مشاهده شد، اما این ارتباط پس از تطبیق برای سن، جنس، نمایه توده بدنی و کشیدن سیگار، تنها در زنان و تنها در مورد فشار خون سیستولی معنادار باقی ماند.
نتیجه‌گیری: ما دریافتیم که مصرف اسید فولیک و کشیدن سیگار، عمده ترین عواملی هستند که بر روی توزیع پلاسمایی هوموسیستیین تاثیر می‌گذارند. فواید بالقوه بهبود وضعیت تغذیه و افزایش دریافت مغذی ها به همراه توقف مصرف سیگار به عنوان عوامل موثر پیشگیری در بیماران در معرض خطر بالای ابتلا به بیماری‌های قلبی- عروقی مد نظر قرار گیرند.


حسین فخرزاده، سارا قطبی، باقر لاریجانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1386 )
چکیده

اخیراً سطح بالای هوموسیستیین پلاسما به عنوان یک عامل خطرساز مهم بیماری های قلب و عروق شناخته شده است.مطالعات اپیدمیولوژیک نشان داده اند که خطر وقوع سکته های قلبی و مغزی و حوادث عروق محیطی در کسانی سطح افزایش یافته هوموسیستیین پلاسما دارند بیشتر است. هوموسیستیین از طریق آسیب زدن به لایه داخلی شریان‌ها و کمک به لخته شدن خون، باعث تشدید روند آترواسکلروز می‌شود. فولات و ویتامین‌های گروه B باعث شکسته شدن مولکول هوموسیستیین می شوند و غنی سازی غذا با فولات، منجر به کاهش میانگین سطح سرمی هوموسیستیین در افراد جامعه می‌شود. عوامل ژنتیکی و تغذیه ای تاثیر قوی بر سطح هوموسیستیین سرم دارند. ناهنجاری‌های ژنتیکی و مسائلی همچون کمبود فولات و ویتامین B، هیپوتیروییدی، بیماری‌های کلیوی ، پسوریازیس و پاره ای داروها از علل شایع افزایش هوموسیستیین پلاسما هستند.کارآزمایی های بالینی تاکنون به طور متقن نشان نداده اند که کاستن از هوموسیستیین سرم منجر به کم شدن حوادث قلبی عروقی می‌شود، با این حال چون هوموسیستیین یک عامل خطر بیماری‌های قلب و عروق است، توصیه می‌شود که مقدار آن پایین آورده شود. افزایش هوموسیستیین همچنین در بروز نقائص مادرزادی و زوال عقل موثر است و دادن مکمل‌های فولیک اسید در دوران بارداری در پیشگیری از بروز نقایص لوله عصبی کمک می‌کند.
حسین فخرزاده، مژده مژده میرعارفین، فرشاد شریفی، سارا قطبی، محسن رضایی همامی، مهسا محمد آملی، بانو عدالت، رسول پورابراهیم، معصومه نوری، جواد توکلی بزاز، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 3 - ( 1-1388 )
چکیده

مقدمه: در بررسی های انجام گرفته بر روی گروه‌هایی خاص  از مبتلایان به اسکیزوفرنیا و دیابت، مشاهده شده است که بین MTHFR و سندرم متابولیک ارتباط وجود دارد . اما تاکنون این رابطه در مطالعات جمعیتی  بررسی نشده است . هدف از این مطالعه بررسی رابطه پلی مورفیسم در ژن MTHFR با سندرم متابولیک ( MS ) ، دیابت نوع 2 و پرفشاری خون در جمعیت ایرانی بود .

روش‌ها: این مطالعه به روش مقطعی و به منظور بررسی ارتباط سندرم متابولیک، پرفشاری خون و دیابت نوع 2 انجام گرفت.  افراد شرکت کننده در "مطالعه هموسیستئین تهران" وارد این طرح شدند . مقادیر سرمی گلوکز ، تری گلیسرید ( TG ) ، کلسترول تام ( TC ) ، HDL کلسترول ( HDL-C ) و LDL کلسترول ( LDL-C ) ، هموسیستئین ، فولیک اسید و B12 در حالت ناشتا اندازه گیری شد . تعیین پلی مورفیسم ژن  MTHFR به روش   PCR-RFLP صورت گرفت .

یافته‌ها : در این طرح 150 فرد مبتلا به سندرم متابولیک ، 160 فرد مبتلا به پرفشاری خون و 191 فرد دیابتی مورد بررسی قرار گرفتند . شیوع ژنوتیپ‌های CC ، CT و TT در این سه گروه تفاوت قابل ملاحظه ای با گروه کنترل نداشت. در افراد گروه کنترل و مبتلایان به پرفشاری خون ، سطح هموسیستئین در ژنوتیپ TT نسبت به دو ژنوتیپ CC و CT به طور معنی داری بالاتر بود ( 05/0 > p ) . سطح فولیک اسید سرم در مبتلایان به پرفشاری خون در ژنوتیپ TT نسبت به CC به طور معنی داری پایین تر بود ( 001/0 > P ) . در مبتلایان به دیابت، سطح هموسیستئین سرم در ژنوتیپ CC نسبت به TT پایین تر بود ( 01/0 > P )؛ در حالیکه بالعکس سطح فولیک اسید سرم در ژنوتیپ CC به طور معنی داری بالاتر از TT بود ( 05/0>P ). در مبتلایان به دیابت و پرفشاری خون، سطح هموسیستئین و فولیک اسید سرم بین آلل های C و T تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند در حالی که  در مبتلایان به   MS فقط سطح هموسیستئین چنین تفاوتی را نشان داد ( 001/0 > P ) .

نتیجه‌گیری : در این مطالعه رابطه معنی داری بین پلی مورفیسم MTHFR و سندرم متابولیک ، پرفشاری خون و دیابت در جمعیت مورد بررسی مشاهده نشد . انجام مطالعات بیشتر و بر روی تعداد افراد بیشتر برای تأیید این رابطه ضروری به نظر می رسد .


حسین فخرزاده، فرشاد شریفی، مژده میرعارفین، یاسر تجلی‌زاده خوب، قاسم کیایی، رسول پورابراهیم، معصومه نوری، محمدحسین فروزانفر، سارا قطبی، مریم قادرپناهی، باقر لاریجانی،
دوره 9، شماره 0 - ( ويژه نامه عوامل خطرسازديابت و بيماري‌هاي قلبي- عروقي 1389 )
چکیده

مقدمه: غلظت زیاد هموسیستئین با افزایش خطر بروز پرفشاری خون همراه است. با این که دوزهای کم و زیاد فولات به صورت معنی‌دار موجب کاهش سطح هموسیستئین خون می‌شوند، ولی اثرات نسبی دوزهای متفاوت آن بر روی پرفشاری خون هنوز به خوبی شناخته شده نیست. در این مطالعه به بررسی ارتباط بین دوز اسید فولیک، کاهش هموسیستئین و نیز تغیرات فشار خون پرداخته‌ایم.

روش‌ها: بیست و چهار فرد مبتلا به بیماری پرفشاری خون همراه با هیپرهموسیستئینمی خفیف و متوسط (moderate/intermediate hyperhomocysteinemia)، پنج میلی‌گرم اسید فولیک و یا دارونما به صورت روزانه به مدت شش هفته دریافت کردند. در ابتدا و نیز بعد از شش هفته از شروع مطالعه، فشار خون، سطح خونی هموسیستئین، فولات و ویتامین B12 اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: با این که تفاوت معنی‌داری میان فشار خون دیاستولی در دو گروه مورد مطالعه یافت نشد (17/0=P ، ANOVA)، ولی کاهش معنی‌دار فشار خون سیستولی در گروه مداخله (اسید فولیک) نسبت به گروه دارونما مشاهده شد (001/0=P، ANOVA). کاهش معنی‌دار میزان هموسیستئین و نیز افزایش معنی‌دار میزان فولات در گروه اسید فولیک نسبت به گروه دارونما مشاهده گردید (به ترتیب 04/0 =P و 002/0 = P، ANOVA). همچنین تغییرات غلظت اسید فولیک به صورت معنی‌دار و معکوس با تغییرات فشار خون سیستولیک ارتباط داشت (51/0 -=r ، 02/0 =P،  Pearson's correlation coefficient).

نتیجه‌گیری: مصرف کوتاه مدت مکمل اسید فولیک با دوز بالا در کاهش فشار خون سیستولیک در افراد مبتلا به پرفشاری خون همراه با هیپرهموسیستئینمی موثر است.


حسین فخرزاده، مریم قادرپناهی، فرشاد شریفی، زهره بادامچی‌زاده، مژده میرعارفین، رسول پورابراهیم، سارا قطبی، معصومه نوری، باقر لاریجانی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: نقش مفید فعالیت بدنی در ممانعت از ابتلا به دیابت در مطالعات متعدد به چشم می‌خورد. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط میان فعالیت بدنی با شدت متوسط (150 دقیقه در هفته) یا بیشتر و کاهش خطر دیابت در بزرگسالان چاق و غیر چاق ساکن منطقه 17 تهران بود.
روش‌ها: 1552 فرد 64-25 ساله از ساکنین منطقه 17 تهران بطور تصادفی توسط یک نمونه‌گیری خوشه‌ای یک مرحله‌ای انتخاب شدند و در این مطالعه مقطعی که بخشی از مطالعه عوامل خطر بیماری‌های قلبی- عروقی در جمعیت تحت پوشش پایگاه تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی تهران و مطابق با الگوی مونیکای سازمان بهداشت جهانی بود، شرکت کردند. به منظور ارزیابی فعالیت بدنی ایروبیک با شدت متوسط از پرسشنامه فعالیت بدنی انتخابی مونیکا استفاده شد. دیابت با تشخیص قبلی و یا استفاده اخیر از داروهای هیپوگلیسمیک یا انسولین و یا قند خون ناشتای ≥  mg/dl126 تعریف شد.
یافته‌ها: پس از تقسیم‌بندی بر اساس وضعیت چاقی و در مقایسه با گروه غیر فعال، نسبت شانس (OR) تعدیل شده دیابت نوع 2 در گروه چاق دارای فعالیت بدنی ≥150 دقیقه در هفته، 64/0 (فاصله اطمینان %95: 39/1-30/0) بود درحالی که در نمونه‌های غیرچاق، این فعالیت بدنی بطور معنی‌داری با کاهش 50 درصدی خطر دیابت نوع 2 مرتبط بود (OR=50/0؛ فاصله اطمینان %95: 94/0-26/0).
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه حاکی از وجود یک ارتباط معنی‌دار میان این سطح از فعالیت بدنی و کاهش خطر دیابت در بزرگسالان غیر چاق ایرانی بود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb