جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای مجلسی

عذرا طباطبایی ملاذی، مامک شریعت، رامین حشمت، فرشته مجلسی، معصومه علی محمدیان، عبدالفتاح صراف نژاد، نسیبه خالق نژاد، باقر لاریجانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده

مقدمه: دیابت بیماری مزمنی است که هر ارگانی از بدن را متأثر می‌سازد. یکی از مشکلات این بیماری واژینیت مقاوم به درمان می باشد که با عواملی نظیر وضعیت کنترل قندخون، زمینه آلرژی و آتوپی مرتبط است. از جمله پاتوژن‌های شایع این عارضه کاندیدا آلبیکنس است. اکثر پزشکان به صرف وجود علایم بالینی واژینیت(بدون بررسی آزمایشگاهی) اقدام به درمان می کنند.
روش‌ها: این مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی و مقطعی با همکاری 160 بیمار زن دیابتی (و غیرباردار) در کلینیک دیابت بیمارستان دکتر شریعتی طی سال‌های 1384-1381 انجام شد. برای بیماران سنجش قند خون ناشتا و 2 ساعت پس از صبحانه، هموگلوبینA1C و کشت ترشحات واژن انجام شد. آزمون آماری مورد استفاده در این طرح Fisher's Exact Test بود.
یافته‌ها: در این مطالعه، 71% بیماران واژینیت بالینی(قارچی یا باکتریال) و 5/12% کل بیماران واژینیت کاندیدایی داشتند. در بررسی میکروسکوپی واژینیت کاندیدایی، 3/1% موارد کاندیدا ( در 7/16% کل افراد مورد مطالعه) مشاهده گردید. شیوع واژینیت بالینی کاندیدا همراه با کشت مثبت کاندیدا 6/2 % بود. با احتساب 2/6% که تنها کشت مثبت کاندیدا داشتند (در افراد مبتلا به واژینیت بالینی ولی بدون علایم واژینیت کاندیدایی ) ، شیوع کلی واژینیت کاندیدایی بر اساس کشت مثبت کاندیدا در ترشحات واژن، 8/8% محاسبه شد. بین میانگین قند خون ناشتا و کشت عفونی واژن، اختلاف آماری قابل ملاحظه بود. کشت مثبت کاندیدای واژن با سن، وضعیت کنترل قند خون ، سابقه آلرژی، وضعیت بهداشت ناحیه تناسلی، شغل، تحصیلات، نوع دیابت، نحوه درمان و یا مدت ابتلا به دیابت رابطه ای نداشت.
نتیجه‌گیری: پیشنهاد می‌شود درافراد دیابتی با علایم واژینیت، به‌ویژه واژینیت کاندیدایی(حتی با وجود شواهد میکروسکپی)، کشت ترشحات واژن انجام شود.


آذر طل، فرشته مجلسی، عباس رحیمی فروشانی، داود شجاعی‌زاده، پروین عباسی بروجنی،
دوره 11، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: دیابت نوع 2 در زمره بیماری‌های مزمن با عوارض بسیار است که توجه به ابعاد روانی زندگی بیماران مبتلا با دیابت و تبعیت از رژیم درمانی از اهمیت خاصی بر خوردار است. این مطالعه با هدف بررسی سازگاری شناختی صفتی و حالتی در بیماران دیابتی نوع 2 و تعیین عوامل موثر بر این سازگاری طراحی و انجام شد.
روش‌ها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بود که به مدت 6 ماه در سال 1391 انجام شد. جامعه پژوهش در این مطالعه، بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به بیمارستان‌های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران بود، حجم نمونه 480 نفر و نمونه‌گیری به روش در دسترس انجام شد. سازگاری شناختی در دو بعد صفتی و حالتی بیماران دیابتی نوع 2 با استفاده از پرسشنامه دو قسمتی شامل اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با بیماری و سازگاری شناختی بر اساس مقیاس پنج درجه‌ای لیکرت اندازه‌گیری گردید. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 5/11 با استفاده از آزمون‌های کای دو و مدل رگرسیون لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی‌داری در این مطالعه 05/0 بود.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که وضعیت تاهل (01/0=P)، سال‌های ابتلا به بیماری دیابت (001/0>P)، وضعیت شغلی (001/0>P)، گروه‌های سنی (001/0=P)، سابقه مثبت خانوادگی دیابت (001/0>P)، وضعیت درآمد (001/0>P) و HbA1C (001/0>P) با هر دو نوع سازگاری شناختی ارتباط داشتند. جنسیت با سازگاری شناختی حالتی (008/0=P) و سطح تحصیلات (001/0>P) و بیماری‌های زمینه‌ای همراه (02/0=P) با سازگاری شناختی صفتی ارتباط آماری معنی‌داری داشتند. مدل رگرسیون لجستیک نشان داد که سال‌های ابتلا به دیابت، گروه‌های سنی، میزان درآمد، سابقه خانوادگی وHbA1C شانس سازگاری حالتی بالا و معنی‌داری داشتند و شانس بالا بودن سازگاری شناختی صفتی با سابقه خانوادگی دیابت، بیماری زمینه‌ای همراه، HbA1C ارتباط داشت.
نتیجه‌گیری: با عنایت به تاثیر عوامل جمعیت شناختی و بالینی در میزان سازگاری شناختی صفتی و حالتی، ضرورت انجام مداخلات مبتنی بر ارتقاء سلامت با کاربرد تئوری‌های سازگاری اجتناب ناپذیر است.


آذر طل، فرشته مجلسی، عباس رحیمی فروشانی، داود شجاعی‌زاده، بهرام محبی،
دوره 11، شماره 6 - ( 8-1391 )
چکیده

1024x768 مقدمه: بیماران دیابتی در اداره و مدیریت بیماری خود با موانع زیادی دست به گریبان هستند. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط ویژگی‌های فردی و مرتبط با سلامت با موانع تشخیصی و درمانی زندگی با دیابت در بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به بیمارستان‌های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران طراحی و اجرا شد.
روش‌ها: این مطالعه از نوع مقطعی (توصیفی- تحلیلی) بود که در سال 1391 بر روی600 بیمار به طور تصادفی ساده انجام شد. ابزار مطالعه شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با سلامت و بیماری و شاخص کنترل دیابت (HbA1C) با 10 سوال و ابزار زندگی با دیابت در ابعاد موانع تشخیصی (6 سوال)، موانع دارو درمانی(10 سوال) و موانع خودپایشی (5 سوال) بود که توسط مقیاس از کاملاً موافقم (5) تا کاملاً مخالفم (1) اندازه‌گیری گردید. روایی و پایایی ابزار اندازه گرفته شد. روش جمع‌آوری اطلاعات، تکمیل پرسشنامه و با استفاده از تکنیک مصاحبه بود. برای تجزیه وتحلیل داده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 5/11 و آزمون‌های آماری توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (کای دو و مدل رگرسیون لجستیک) استفاده شد. سطح معنی‌داری در این مطالعه کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار موانع تشخیصی، دارو درمانی و خودپایشی به ترتیب (97/3±48/16)، (13/5±92/29) و (77/2±5/14) بود. نتایج مطالعه نشان داد که برخی عوامل فردی و مرتبط با دیابت با این سه مانع ارتباط آماری معنی‌داری داشتند (05/0P<). مدل رگرسیون لجستیک هم شانس شدید بودن هر سه مانع را مشخص نمود.
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های مطالعه به نظر می‌رسد بهبود ارتباط بین افراد حرفه‌ای گروه سلامت و تلاش برای بهره‌گیری و فراهم کردن منابع برای بیماران دیابتی در کاهش موانع تشخیصی، دارو درمانی و خوپایشی اثربخش خواهدبود.

Normal 0 false false false


نسیمه سادات رضوی، فرشته مجلسی، بهرام محبی، آذر طل، کمال اعظم،
دوره 16، شماره 3 - ( 12-1395 )
چکیده

مقدمه: ﺗﺒﻌﯿﺖ ﺑﯿﻤﺎران از رژیﻢ درﻣﺎﻧﯽ، ﻣﻮﻓﻘﯿﺖآﻣﯿﺰ ﺑﻮدن درﻣﺎن را ﭘﯿﺶ‌ﺑﯿﻨﯽ ﻧﻤﻮده و از ﻋﻮارض و ﺷﺪت ﺑﯿﻤﺎری ﻣﯽﮐﺎﻫﺪ. ﻫﺪف از ایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﻌﯿﯿﻦ تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل1 AIM بر بهبود تبعیت دارویی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: این مطالعه از نوع مداخله‌ای نیمه تجربی با گروه کنترل که بر روی 180بیمار مبتلا به دیابت نوع دو با استفاده از تخصیص تصادفی ساده در دو گروه مداخله و کنترل، انجام شد. ابزارگردآوری داده‌ها، پرسشنامه‌ی دو بخشی شامل اطلاعات دموگرافیک (با 14 سؤال)، سؤالات مربوط به مدل AIM شامل 10سؤال مربوط به دانش و اطلاعات، 9 سؤال مربوط به انگیزه و 6 سؤال مربوط به توانایی بود. پس از اجرای پیش آزمون، مداخله‌ی آموزشی برای بیماران گروه مداخله انجام شد و مجدداً پرسش‌نامه برای بیماران دو گروه بعد از 6 ماه تکمیل شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از SPSS  نسخه‌ی 23 با استفاده از آزمون‌های آماری ویلکاکسون، کای دو و من ویتنی آنالیزشد. سطح معنی‌داری در این مطالعه کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
نتایج: قبل از مداخله‌ی آموزشی دو گروه از نظر مشخصات دموگرافیک و سازه‌ای مدل AIM (سازه‌ی دانش، انگیزه وتوانایی) تفاوت معنی‌داری نداشتند (05/0P>) ولی پس از اجرای مداخله‌ی آموزشی گروه مداخله از نظر دانش و اطلاعات (001/0 P<)، انگیزه (001/0 P<)، توانایی (001/0 P<) و میزان  HbA1C(001/0 P<) تفاوت معنی‌داری با گروه کنترل داشت.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش نشان دادکه نقش مداخله‌ی آموزشی براساس مدل  AIMتأثیر مثبتی در بهبود تبعیت درمانی بیماران مبتلابه دیابت نوع دو داشته و با ارتقاءآگاهی و باور فرد نسبت به بیماری، انگیزه در جهت تبعیت از درمان در بیماران افزایش می‌یابد.
 



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb