جستجو در مقالات منتشر شده


333 نتیجه برای محمد

شهین یاراحمدی، باقر لاریجانی، محمدحسن باستان‎حق، محمد پژوهی، فرزانه زاهدی، رضا برادرجلیلی، محمدرضا امینی، کاظم زنده‏ دل،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده

مقدمه: مطالعات مربوط به آثارمتابولیک روزه‏داری اسلامی در بیماران دچار دیابت نوع 2 نتایج همسانی نداشته‏اند.
روشها: پنجاه و هفت داوطلب دچار بیماری دیابت نوع 2 قبل از ماه رمضان و در روزهای 14 و 28 این ماه تحت ارزیابی‏های تن‏سنجی
(anthropometric) و بیوشیمیایی قرار گرفتند. نشانگرهای بیوشیمیایی با استفاده از روشهای آزمایشگاهی استاندارد اندازه‏گیری شدند. اندازه‏ گیریهای تن‏سنجی براساس معیارهای سازمان جهانی سلامت (WHO) انجام گردید. برای تحلیل آماری از روش آنالیز واریانس برای اندازه‏گیریهای تکرارشونده و آنالیز واریانس دوسویه فریدمن با بهره‏گیری از نرم‏افزار SPSS v6 استفاده شد.
یافته‎ها: میزان دریافت روزانه کلسترول در همه بیماران افزایش یافت (03/0
p<). در خانمها شاخص توده بدن (BMI) افزایش یافت (03/0p<) اما در آقایان BMI و نسبت دور کمر به باسن هر دو کاهش نشان داد (01/0p<) . در طول مطالعه میزان فشار خون و غلظت‏های گلوکز ناشتا و فروکتوزآمین سرم تغییر نکرد. غلظت انسولین پلاسما
(05/0p<) و پپتید C (01/0p<) و مقاومت به انسولین (01/0p<) تنها در بیماران مذکر کاهش یافت. طی مطالعه، غلظتهای کلسترول تام و LDL در همه بیماران بطور معنی‏داری افزایش پیدا کرد.
نتیجه‏ گیری: در صورت آموزش تغذیه و تنظیم درست داروهای ضد دیابت خوراکی، روزه‏داری اسلامی متابولیسم کربوهیدرات‏ها یا حساسیت بافتها به انسولین را در بیماران دیابت نوع 2 تغییر نمی‏دهد. به‎دلیل تغییرات ایجاد شده در رژیم غذایی و پاسخ بیوشیمیایی به بی‏غذایی (starvation)، وضعیت لیپیدهای خون به‎طور نامطلوبی تغییر می‏کند. اخصهای تن‎سنجی در مردان برخلاف زنان بهبود یافت که این ممکن است ناشی از کاهش فعالیت بدنی در خانمها باشد.


باقر لاریجانی، محمدحسن باستان حق، محمد پژوهی، مژگان افشاری، منصوره خانی، معصومه شجریان،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده

مقدمه: دیابت یکی از بیماریهای مزمن شایع با عوارض متعدد ناتوان کننده می‏باشد که تا اندازه زیادی این عوارض قابل پیشگیری و کنترل می‏باشند و از طرفی کنترل عوارض آن و به‌ویژه عوارض مربوط به پا, با صرف وقت و هزینه‏های بسیار همراه است.
روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی گذشته‎نگر، پرونده بیماران دیابتی بستری شده در بیمارستانهای امام خمینی و شریعتی تهران بررسی شد.
یافته‎ها: از بین 101 بیمار ( 4/56% مرد و 6/43% زن) بستری‎شده به‌دلیل زخم پای دیابتی, در 7/34% موارد آمپوتاسیون انجام شده بود.
نتیجه‎گیری: شیوع بالای آمپوتاسیون در بیماران مورد مطالعه، نشان‎دهنده نیاز به رسیدگی و برنامه‏ریزی مراقبتی بیشتر برای کاهش عوارض و عوامل خطرزای زخم پای دیابتی است.


محمد کریم شهرزاد، مریم اردشیری، شهریار آقاخانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

جهان با بیش از 140 میلیون نفر مبتلا به دیابت پا به قرن بیست و یکم گذاشته است که در این میان سهم کشور ما ایران حدود یک و نیم میلیون نفر تخمین زده شده است. با توجه به شیوع بالا و رو به افزایش این بیماری در جامعه بشری به ویژه در کشورهای در حال توسعه و افزایش طول عمر بیماران دیابتی، نیاز به اعمال جراحی در این گروه افزایش یافته است. به علاوه، اعمال جراحی اختصاصی که جهت درمان دیابت و عوارض آن صورت می گیرد نظیر پیوند پانکراس و کلیه، درمان رتینوپاتی، بیماری عروق محیطی، دبریدمان و آمپوتاسیون اندام پایینی نیز رو به افزایش است. با القای بیهوشی و انجام اعمال جراحی تغییرات متابولیک ایجادشده، کنترل قند افراد دیابتی را با مشکلاتی مواجه می‎سازد. از طرفی کنترل دقیق‎تر قند خون قبل از عمل و طی عمل جراحی سبب کاهش خطر عفونت، حوادث قلبی عروقی، ناتوانی و مرگ و میر شده، باعث تسریع در بهبود زخم و کاهش طول مدت اقامت در بیمارستان می‎گردد. به منظور کنترل بهتر دیابت و رسیدن به چنین هدفی لازم است از نوع دیابت، وضعیت کنترل متابولیک و وجود عوارض مزمن دیابت قبل از عمل اطلاع دقیق حاصل شود و از بهترین روش کنترل و پایش همودینامیک و متابولیک طی عمل استفاده گردد. نوع بیهوشی در این بیماران ترجیحاً موضعی است، زیرا تغییرات متابولیک به حداقل می‎رسد. رژیم پیشنهادی برای کنترل قند خون حین عمل با نوع دیابت، کیفیت کنترل قبل از عمل و وسعت عمل جراحی ارتباط دارد. در بیماران دیابتی نوع 1 و همچنین بیماران نوع 2 که تحت درمان با انسولین یا قرصهای کاهنده قند خون هستند و تحت عمل جراحی توأم با بیهوشی عمومی قرار می‎گیرند، به‎منظور کنترل دقیق خون در حین عمل در بیشتر مطالعات رژیم گلوکز به علاوه انسولین و پتاسیم ( GIK) به عنوان بهترین روش‎ معرفی شده است، به شرط آنکه امکان کنترل ساعتی یا حداقل دو ساعت یک بار قند خون وجود داشته باشد. محدوده مطلوب قند خون در حین عمل180 - 120 است. در صورت عدم دسترسی به محدوده مطلوب قند خون در حین عمل 50% میزان NPH صبح قبل از عمل به‎صورت زیرجلدی همراه با انفوزیون گلوکز در حین عمل توصیه می‎گردد. در بیماران دیابتی نوع 2 با کنترل نامطلوب در صورت اورژانس نبودن عمل جراحی، لازم است چند روز قبل از عمل، فرد در بیمارستان بستری و رژیم قرصهای خوراکی ضد دیابت به انسولین تبدیل شود.


مسعود امینی، مریم‌ محمدی‌، مهرداد حسین‌پور،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: در این‌ مطالعه‌، میانگین‌ مقادیر هموگلوبین‌ گلیکوزیله‌ در بیماران‌ مبتلا به‌ پرفشاری خون‌ اولیه‌ در مقایسه‌ با افراد گروه‌ شاهد‌ بررسی‌ می‌شود.
روشها: هفتاد بیمار غیردیابتی‌ مبتلا به‌ ‌ پرفشاری خون‌ اولیه‌ انتخاب‌ گردیده‌ و با افراد گروه‌ شاهد‌ (140 نفر) که‌ سابقه‌ بیماری‌ خاصی‌ را نداشتند مقایسه‌ شدند. کلیه‌ افرادی‌ که‌ سابقه‌ بیماریهای‌ متابولیک‌، کم‌ خونی‌، بیماریهای‌ کلیوی‌، طحال‌برداری‌ و آبستنی‌ داشته‌ یا از داروی‌ خاصی‌ استفاده‌ می‌کردند، از مطالعه‌ خارج‌ شدند. از افراد هر دو گروه‌ نمونه‌ خونی‌ تهیه‌ و سریعا" به‌ آزمایشگاه‌ مرکز تحقیقات‌ غدد و متابولیسم‌ منتقل‌ گردید. در آزمایشگاه‌ پارامترهای‌ قند خون‌ ناشتا و هموگلوبین‌ گلیکوزیله‌ (با روش‌ کالریمتری‌ با اسیدتیوباربیتوریک‌) اندازه‌گیری‌ شد. برای‌ مقایسه‌ میانگین‌ متغیرهای‌ مورد مطالعه‌ از آزمون‌ t غیر زوج‌ استفاده‌ شد. در این‌ مطالعه‌ مقادیر p کمتر از 05/0 معنی‌دار تلقی‌ گردید.
یافته‎ها‌ : میانگین‌ قند ناشتا در گروه‌ مورد 1/16±07/103 میلی‌گرم‌ در دسی‌لیتر و در گروه‌ شاهد‌ 7±92 میلی‌گرم‌ در دسی‌لیتر بود (05/0 p< ). میانگین‌ هموگلوبین‌ گلیکوزیله‌ در گروه‌ مورد 78/0‏± 38/7% و در گروه‌ شاهد‌ 85/0‏±5/6 درصد بود (05/0 p<).
نتیجه‌گیری‌: نتایج‌ این‌ مطالعه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ در بیماران‌ مبتلا به‌ پرفشاری خون‌ اولیه،‌ مقادیر هموگلوبین‌ گلیکوزیله‌ بالاتر از گروه‌ شاهد‌ است‌ .


ابراهیم جوادی، شهین یار احمدی، باقر لاریجانی، سعدالله محمدی، علی‎رضا شفایی، رضا برادر جلیلی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: در بیماران دیابتی نوع 2 معمولاً تری‎گلیسرید افزایش، HDL کاهش و LDL نرمال می‎باشد. این تغییرات خطر بیماریهای عروق کرونر قلب را افزایش می‎دهد. یافته‎های جدید LDL با ذرات کوچک و متراکم را بعنوان یک عامل مهم خطرزا برای بیماریهای عروق کرونر مطرح می‎کند.
روشها: تعداد 298 بیمار دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه غدد بیمارستان شریعتی تهران تحت ارزیابی‎های تن‎سنجی (anthropometric) و بیوشیمیایی قرار گرفتند. اندازه‎گیریهای تن‎سنجی براساس معیارهای سازمان جهانی سلامت (WHO) انجام گردید. نشانگرهای بیوشیمیایی (LDL size, ApoB100, ApoA1, HDL, LDL, Choles, TG) با استفاده از روشهای آزمایشگاهی استاندارد اندازه‎گیری شدند. برای تحلیل آماری داده‎ها از آزمونهای آنالیز واریانس یک سویه و نرم‎افزار SPSS v6 استفاده گردید.
یافته‎ها: بیماران عموماً مسن (2/13  55 سال) با سابقه طولانی ابتلا به دیابت (1/65/9 سال) و در گروه متوسط تا چاق بودند. در مجموع 2/73% بیماران دچار انواع هیپرلیپیدمی بودند. از این تعداد 7/20% فقط هیپرتری‎گلیسریدمی و 21% هیپرکلسترولمی و 5/31% هیپرلیپیدمی مخلوط (هیپرتری‎گلیسریدمی + هیپرکلسترولمی) داشتند. در این افراد میانگین غلظت ApoA1 کمتر از حد طبیعی و غلظت ApoB100 بیشتر از حد طبیعی و الگوی ذرات LDL عموماً کوچک و متراکم بود.
نتیجه‎گیری: براساس نتایج بدست آمده، مطالعات حاضر نشان می‎دهد که ذرات LDL در بیماران دیابتی مورد مطالعه اعم از زن یا مرد علاوه بر تغییرات کمی، بیشتر دچار تغییرات کیفی هستند به گونه‎ای که حدود 5/35% بیماران دارای ذرات کوچکتر و متراکم‎تر LDL هستند. که به نظر می‎رسد شیوع بالای دیس‎لیپیدمی و داشتن ذرات کوچک و متراکم LDL (الگوی B) عامل مهم خطرزایی برای آترواسکلروز در این بیماران می‎باشد.


باقر لاریجانی، مژگان سنجری، فرزانه زاهدی، رضا برادر جلیلی، محمدرضا امینی، ایمان رحیمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده

مقدمه: اختلاف نظرهایی در باره اثر روزه داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت سرمی گلوکز ناشتا (بدون تغییر، افزایش خفیف، کاهش خفیف) وجود دارد. این مطالعه به‎منظور تعیین اثر روزه‎داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت گلوکز سرمی ناشتا در بالغین سالم انجام می‎شود.
روشها: مطالعه از نوع نیمه‎تجربی (قبل و بعد) بر روی 115 داوطلب سالم (67 مرد و 48 زن) که حداقل 25 روز در ماه روزه‏دار بوده‏اند صورت پذیرفت. نمونه‏ گیری از خون یک هفته پیش از شروع ماه رمضان در ساعت 7 صبح (پس از 8 ساعت ناشتایی)، روز 14 و 28 ماه رمضان (یک ساعت پیش از غروب آفتاب) انجام شد. مدت زمان روزه‏داری
5/05/11 ساعت بود. سنجش گلوکز پلاسما توسط روش آنزیمی بوده و تحلیل آماری داده‏ها توسط paired t-test وآنالیز واریانس با کمک نرم‏افزار SPSS نسخه 10.0 به‎عمل آمد.
یافته‎ها: غلظت سرمی گلوکز ناشتا از mg/dl0/94/88 به mg/dl3/154/75 در روز 14 و به mg/dl7/79/62
(001/0p<) در پایان ماه رمضان کاهش یافت. تغییرات غلظت هم در مردان (mg/dl8/85/87 به mg/dl4/68/60) (001/0p<) و هم در زنان (mg/dl3/97/89 به mg/dl4/87/65) (001/0p<) مشاهده شد. کاهش کالری دریافتی نیز در تمام افراد مشاهده گردید (001/0p<) و تغییرات آن رابطه مستقیمی با کاهش گلوکز در تمام جمعیت مورد مطالعه داشت (01/0p<).
نتیجه‎گیری: غلظت سرمی گلوکز ناشتا به‎دنبال روزه‏داری در ماه رمضان کاهش می‏یابد و این تغییرات با کاهش کالری دریافتی نیز همراه هستند. به‎نظر نمی‎رسد که روزه‏داری در ماه مبارک رمضان عوارض ناخواسته جدی بر قندخون در افراد سالم داشته باشد.


منوچهر نخجوانی، بیژن فرزامی، تقی گل محمدی، اکبر جعفرنژاد،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده

مقدمه: گلیکوزیلاسیون غیرآنزیمی پروتئنها در دیابت می‎تواند آثار مخربی بر ساختمان و کارکرد پروتئینها داشته باشد. برپایه مطالعات in vitro و in vivo، گلیکوزیلاسیون غیرآنزیمی پروتئینها و ترکیبات گلیکوزیله نهایی آنها در ایجاد عوارض ماکروواسکولار مانند آترواسکلروز و نیز آثار میکروواسکولار از قبیل رتینوپاتی و نفروپاتی، اهمیت دارد.
روشها: برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و فیزیکی آلبومین گلیکوزیله مانند تحرک الکتروفورتیک، فلورسانس و pH ایزوالکتریک در تشکیل وابسته به‎ زمان ترکیبات گلیکوزیله نهایی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای نخستین بار از روش ایزوالکتریک فوکوسینگ برای بررسی گلیکوزیلاسیون آلبومین سرم افراد دیابتی و مقایسه آن با افراد سالم استفاده شد.
یافته‎ها: تحرک الکتروفورتیک آلبومین گلیکوزیله پس از 10 هفته انکوباسیون با گلوکز نسبت به آلبومین طبیعی 3/21% افزایش نشان داد. pH ایزوالکتریک آلبومین از 6/4 در روز اول به 1/4 در هفته هفتم کاهش یافت. افزایش تحرک الکتروفورتیک همراه با کاهش در pH ایزوالکتریک در هفته اول مشاهده گردید. این تغییرات به خوبی با تغییرات مشاهده شده در فلورسانس همبستگی داشت. محتوای گلوکز نمونه‎های آلبومین نگهداری شده تا هفته اول انکوباسیون کاهش یافت اما پس از هفته دوم به تدریج افزایش نشان می‎داد. اندازه‎گیریهای فلورسانس نیز با این روند تغییرات، همخوانی داشت. در بررسی با روش ایزوالکتریک فوکوسینگ، اختلاف معنی‎داری بین آلبومین سرم افراد دیابتی و آلبومین سرم افراد طبیعی مشاهده شد (00/0= p).
نتیجه‎گیری: افزایش تحرک الکتروفورتیک پس از هفته اول همراه با کاهش همزمان در pH ایزوالکتریک نشان‎دهنده آن است که تشکیل ترکیبات گلیکوزیله نهایی پس از هفته اول آغاز می‎شود. کاهش غلظت گلوکز طی هفته اول و افزایش متعاقب آن پس از هفته دوم را می‎توان به تشکیل و هیدرولیز ترکیبات گلیکوزیله نهایی نسبت داد. شاید بتوان از این روش برای شناسایی وضعیت پایدار دیابت یا درجه پیشرفت آن استفاده کرد.


ایرج نبی ‏پور، فرهاد وفاجو، محمد سعید مهاجری، هومان سلیمی ‏پور، شهرام ابوطالبی، پیمان عندلیب، مجتبی جعفری،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده

مقدمه: برای دهها سال، نقش کاهش غلظت لیپیدهای سرم در پیشگیری از سکته مغزی در هاله‏ای از ابهام بوده است. اما نتایج کارآزمایی‎های آینده‏نگر جدید نشان داده است که مصرف پراواستاتین در کاهش رخداد سکته مغزی مؤثر است.
روشها: برای آشکار نمودن طیف اختلالات لیپوپروتئینی بیماران سکته مغزی در استان بوشهر طی دو مدت پنج ماهه در 204 بیمار دچار حوادث عروقی مغز(113 مذکر و 91 مؤنث) که به‎صورت متوالی که در بیمارستان دانشگاهی فاطمه زهرای بندر بوشهر بستری شده بودند، حداکثر تا 48 ساعت پس از وقوع حادثه عروقی مغز از لحاظ غلظت سرمی لیپیدها و لیپوپروتئین‏ها بررسی شدند.
یافته‎ها: 6/67% از بیماران در دهه‏های هفتم و هشتم زندگی قرار داشتند. براساس یافته‏های برش‎نگاری رایانه‎ای
(computed tomography) مغز، میزان شیوع سکته مغزی با خونریزی (مجموع خونریزی درون‎مغزی و زیرعنکبوتیه)، سکته مغزی ایسکمیک و یافته‏های غیراختصاصی به ترتیب 6/24، 4/31 و 25% بود. همچنین موارد حمله ایسکمیک گذرا (transient ischemic attack)، 2/15% (31 مورد) بود. سابقه پرفشاری خون 5/57%، دیابت قندی 4/21% مصرف دخانیات 5/51% و وجود چاقی مرکزی در 8/35% از بیماران وجود داشت. کلسترول 200 میلی‏گرم در دسی‏لیتر در 5/50%، تری‏گلیسرید  150 میلی‏گرم در دسی‏لیتر در 6/32% و HDL-C کمتر از 35 میلی‏گرم در دسی‏لیتر در 4/28% از بیماران و LDL-C 130 میلی‏گرم در دسی‏لیتر در 1/51% بیماران دیده شد. وجود سابقه مصرف دخانیات در مردان با کلسترول
LDL < 130 میلی‏گرم در دسی‏لیتر همبستگی داشت.
نتیجه ‏گیری: اختلالات لیپوپروتئینی و غلظت غیرطبیعی لیپیدهای سرم در بیماران با حوادث عروقی مغز استان بوشهر، شیوع بالایی دارند.


حسین فخرزاده، ایرج نبی‎پور، محمد رایانی، علیرضا وثیق،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده

هدف: تخمین شیوع آنژین صدری و انفارکتوس قلبی در جمعیت هیپرلیپیدمیک بندر بوشهر با استفاده از پرسشنامه ROSE و تغییرات الکتروکاردیوگرام کد مینه‎سوتا. روشها: طی یک مطالعه مقطعی 1036 نفر از ساکنان 30-64 ساله شهر مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعه از سال 1375 تا 1376 به منظور تعیین شیوع دیابت و عوامل خطرزای کرونری انجام شد. تکمیل پرسشنامه ROSE و ثبت الکتروکاردیوگرام
(ECG) با 12 اشتقاق در تمام این افراد انجام شد. تحلیل تغییرات الکتروکاردیوگرام براساس کد مینه‎سوتا انجام شد. آنژین قطعی درجه 1و2 معیار تشخیص آنژین صدری و کد1.1 مینه‎سوتا یا تاریخچه بروز سکته قلبی، معیار تشخیص انفارکتوس قلبی بود.
یافته‎ها: شیوع خام هیپرکلسترولمی 6/47% و شیوع همسان شده سنی(age adjusted) هیپرکلسترولمی در زنان 3/50% و در مردان 9/43% بود. میانگین غلظت کلسترول در زنان mg/dl 5/492/204 و در مردان mg/dl 1/460/195 بود
(003/0=p). شیوع آنژین صدری 9/4% بود که پس از تطبیق با سن در مردان 6/5% و در زنان 6/4% به دست آمد. شیوع آنژین صدری در افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی 3/6% و در افرادی که غلظت کلسترول نرمال داشتند 6/3% بود(05/0< p). آنژین صدری با هیپرکلسترولمی در مردان همراهی قوی داشت(0005/0< p). شیوع خام انفارکتوس میوکارد 5/2% بود که پس از تطبیق با سن در زنان 6/1% و در مردان 7/2% محاسبه شد(05/0> p). شیوع انفارکتوس میوکارد در بیمارانی که هیپرکلسترولمی داشتند 1/4% و در افراد با غلظت کلسترول طبیعی 9/0% بود (05/0< p). در تحلیل چندمتغیری، انفارکتوس میوکارد با هیپرکلسترولمی در هر دو جنس همراهی معنی‎دار داشت(05/0< p). همچنین انفارکتوس میوکارد در هر دو جنس با دیابت و با پرفشاری خون در مردان همراهی داشت(05/0< p).
نتیجه‎گیری: کاهش میانگین کلسترول در جمعیت شهری بندر بوشهر به‎منظور کاهش شیوع آنژین صدری و انفارکتوس قلبی یک ضرورت است که بدین منظور برنامه‎ریزی در جهت اصلاح شیوه زندگی در این شهر باید در اولویت قرار گیرد.


رحیم‌ وکیلی، محمدجواد موسوی تقی‌آبادی،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده

مقدمه: دیابت‌ شایعترین‌ بیماری‌ غدد درون‌ریز و متابولیسم‌ کودکان‌ است و با توجه‌ به‌عوارض‌ جسمی‌ و روانی‌آن، لازم‌ است‌ مبتلایان‌ آگاهی‌ کافی‌ از بیماری‌ خود داشته‌ و نقش‌فعال‌ و موثری‌ در کنترل‌ قند ایفا نمایند. انجام‌ آزمایشهای مکرر و مصرف‌ روزانه‌ دارو هزینه‌ زیادی‌ در بر دارد، از این رو بیماران‌ دیابتی‌ باید مورد حمایت‌ قرارگیرند. هدف از این مطالعه ارزیابی‌ وضعیت‌ کنترل‌ بیماری‌ و میزان‌ استفاده‌ از تسهیلات‌ در بیماران‌ دیابتی‌1 می باشد.

روشها: ‌ مطالعه‌ مقطعی‌ بر روی‌ 150 بیمار مبتلا به‌ نوع‌ 1 دیابت‌ انجام‌ شد و نتایج‌ با شرایط بیماران‌ در کشورهای‌ آلمان‌، فرانسه‌، امریکا، استرالیا و عربستان‌ مقایسه‌ گردید.

یافته‌ها : نتایج‌ این‌ مطالعه‌ بیانگر رژیم‌ انسولین‌ درمانی‌ ناقص‌ و غیراستاندارد (در 59 %بیماران‌)، داشتن‌ گلوکومتر و نوار آزمون‌ گلوکز (79/3 % بیماران‌) و وارسی ‌ مرتب‌HbA1c  فقط در 66/8 % موارد بود که‌ با وضعیت‌ کنترل‌ بیماران‌ در سایر کشورها تفاوت‌ آماری‌ معنی‌داری دارد (001/0P<).

نتیجه‌گیری: با توجه‌ به‌ نتایج‌ این‌ مطالعه‌ لازم‌ است‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ ویژه‌ برای‌ بیماران‌ مبتلا به ‌دیابت‌ برگزار و کلیه‌ بیماران‌ دیابتی‌ تحت‌ پوشش‌ بیمه‌های‌ حمایتی‌ قرار گرفته‌ و آزمایشهای‌ لازم‌ برای‌ نظارت‌ بر کنترل‌ بیماری‌ به صورت‌ رایگان‌ برای‌ آنها انجام‌ شود.


شهین یاراحمدی، باقر لاریجانی، ابراهیم جوادی، محمدحسن باستان‌حق، محمد پژوهی، رضا ملک‌زاده، محمود محمودی، علیرضا شفائی، محمدرضا مهاجری تهرانی، علی رجبی، محمد فرهادی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: بیماری سلیاک و دیابت نوع 1 از نظرنشانگرهای HLA و جایگاههای کروموزومی یکسان با یکدیگر مربوط هستند که ممکن است علت وقوع این دو اختلال با یکدیگر در عده زیادی از زیر گروههای جمعیتی شبیه باشد. این مطالعه برای بررسی شیوع مثبت بودن پادتن ضدگلیادین (یک نشانگر در بیماری سلیاک) در بیماران دیابتی شهر تهران و تعیین اینکه آیا یافته‌های گزارش شده در مورد افزایش آنتی‌گلیادین مثبت در بیماران دیابتی در مطالعه ما نیز تکرار می‌شود یا خیر، طراحی گردید.
روشها: در این مطالعه 182 نفر (52 نفر با دیابت نوع 1 و 130 نفر با دیابت نوع 2) شرکت کردند که 110 نفر آنها زن بودند. محدوده سنی بیماران در گروه دیابت نوع1 3-5/29 سال و در گروه دیابت نوع 2 42-65 سال بود. از هر بیمار یک نمونه خون تهیه و با روش ایمونوفلورسانس غیرمستقیم از نظر IgG ضدگلیادین بررسی شد. لازم به ذکر است تمام بیماران در زمان نمونه‌گیری فاقد علائم گوارشی بودند.
یافته‌ها: در یک بیمار با دیابت نوع 1 (9/1%) و دو بیمار با دیابت نوع 2 (5/1%) IgG ضدگلیادین مثبت بود. شیوع مثبت بودن پادتن ضدگلیادین در افراد سالم دهنده خون در شهر تهران 064/0% است.
نتیجه‌گیری: شیوع آنتی‌گلیادین در بیماران دیابتی نوع 1 و 2 به ترتیب 30 و 24 برابر بیشتر از جمعیت عادی در شهر تهران است که این با گزارش سایر مناطق در مورد شیوع بیماری سلیاک در بیماران دیابتی سازگار و متناسب است. به‌علت حساسیت و ویژگی نسبتاً کم (هر دو حدود 80 %) آنتی‌بادی ضدگلیادین، از آن کمتر استفاده می‌شود (نسبت به ایده‌آل) اما سنجش با ایمونوفلورسانس غیرمستقیم یک روش سریع و ارزان قیمت است و برای برنامه‌های غربالگری زیرگروههای جمعیتی مناسب می‌باشد و می‌توان آن را برای همه بیماران دیابتی در معرض خطر توصیه نمود.


آرش حسین‌نژاد، باقر لاریجانی، محمد پژوهی، حسین ادیبی، ژیلا مقبولی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: گزارشهای متناقضی درباره اثر دیابت نوع2 و شیوه زندگی افراد دیابتی بر میزان تراکم معدنی استخوان وپوکی استخوان وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین دیابت نوع2 و تراکم استخوان و آثار شیوه زندگی در این ارتباط در خانم‌ها در دوران قبل و بعد از یائسگی می‌باشد.
روشها: این مطالعه به‌صورت مقطعی برروی 20 نفر دیابتی و 57 نفر غیردیابتی در دوران قبل از یائسگی و 126 نفر دیابتی و 315 نفر غیر دیابتی در دوران یائسگی انجام شد. افراد مورد مطالعه خانمهای مراجعه‌کننده به بخش سنجش تراکم استخوان مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند. سنجش تراکم استخوان در مناطق ستون مهره‌ها (مهره های دوم تا چهارم کمری) و لگن (سر استخوان ران) با روش DXA انجام شد معیارهای خروج از مطالعه ابتلا به اختلالات هورمونی و غدد درون‌ریز، روماتولوژی یا بیماری مزمن در هر دو گروه بود. افراد دیابتی و غیردیابتی از لحاظ سن و شاخص توده بدن (BMI) در هر دو گروه قبل و بعد از یائسگی همسان شدند.
یافته‌ها: در مجموع 146 نفر مبتلا به دیابت و 372 نفر غیردیابتی بین سنین 40 تا 81 سال بررسی شدند. در دوران قبل از یائسگی تراکم معدنی استخوان در دو گروه دیابتی و غیردیابتی اختلاف معنی‌داری نداشت. در دوران بعد از یائسگی تراکم معدنی استخوان در ستون مهر‌ه‌های کمری در گروه دیابتی بالاتر از گروه غیردیابتی بود. تراکم معدنی استخوان در همه گروه‌ها با افزایش سن کاهش می‌یافت و با شاخص توده بدن ارتباط داشت. پس از تطبیق سن و شاخص توده بدن، اثر شیوه زندگی بر تراکم معدنی استخوان ارزیابی شد. شاغل بودن در دوران بعد از یائسگی اثر مثبتی بر میزان تراکم معدنی استخوان داشته است. مصرف لبنیات با افزایش تراکم معدنی استخوان در افراد دیابتی همراه بوده است. مصرف سیگار ارتباط معنی‌داری با تراکم استخوان نشان نداد.
نتیجه‌گیری: به‌نظر نمی‌رسد که پوکی استخوان و کاهش تراکم استخوان از مشکلات دیابت نوع 2 باشد. در خانمهای دیابتی در سنین یائسگی مصرف لبنیات و فعالیت بدنی برای پیشگیری از پوکی استخوان توصیه می شود.


محمدحسن باستان‌حق، باقر لاریجانی، علیرضا خلیلی فرد، آرش حسین نژاد، رامین حشمت، نسیم خالقیان، غزال خوشه‌چین،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه : دیابت شایعترین علت نارسایی کلیه، نابینایی و آمپوتاسیون غیرتروماتیک است. طبق توصیه ADA(American Diabetes Association)، پیشگیری از عوارض بیماری با انجام پایش سطوح قند خون بیماران امکان‌پذیر است.
روشها: نوار سنجش قند خون بتاچک (Betachek) ساخت کشور استرالیا که نیازی به دستگاههای الکترونیک گلوکومتر ندارد، قادر است طیف و محدوده‌ای از مقادیر قند خون را به بیمار نشان دهد. در این مطالعه در 100 بیمار دیابتی با سنین مختلف که به‌طور داوطلبانه از درمانگاه دیابت بیمارستان دکتر شریعتی انتخاب شدند، نمونه‌های خون مویرگی و وریدی با این نوار مورد آزمایش قرار گرفت و سپس با روش آنزیماتیک (روش استاندارد کیت آزمایشگاهی) مقایسه گردید.
یافته‌ها: اختلاف میانگین قند خون مویرگی و وریدی با روش استاندارد به ترتیب mg/dl 85/21 (0001/0P<) و mg/dl 09/17 (002/0P<) بود که به میزان 13/11% در خون مویرگی و 7/8% در خون وریدی بیشتر از روش استاندارد بود. در این مطالعه براساس همخوانی پیرسون مقادیر همخوانی در خون وریدی بیشتر از خون مویرگی بود (840/0 در مقایسه با 824/0) و با روش استاندارد به طور معنی‌دار همخوانی داشت (0001/0P<).
نتیجه‌گیری: براساس این نتایج، با توجه به وجود همخوانی قابل قبول نوارهای سنجش قند خون بتاچک با روش استاندارد آزمایشگاهی، استفاده از این نوارها برای پایش سطح قند خون خانگی قابل قبول به نظر می‌رسد.


بهزاد شمس، مهین هاشمی پور، سیدحسین سعادت، سیدمحمدحسن امامی، زهرا عبدیزدان، اکبر حسن زاده، خسرو خطیبی، ساسان حقیقی، سیلوا هوسپیان،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: با توجه‌ به‌ حضور مجموعه‌ای‌ از عوامل‌ مختلف‌ مستعدکننده، افزایش‌ شیوع‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ در بیماران دیابتی‌ محتمل‌ به‌ نظر می‌رسد. این‌ مطالعه‌، با هدف‌ بررسی‌ شیوع‌ عفونت‌ فوق در کودکان‌ دیابتی‌ و مقایسه‌ آن‌ با گروه‌ شاهد‌ به‌ انجام‌ رسیده‌ است‌.
روشها: در یک‌ مطالعه‌ مقطعی‌، تعداد 75 بیمار دیابتی‌ 2ـ18 ساله‌ و به‌ همین‌ تعداد کودک‌ غیردیابتی‌ به‌عنوان‌ گروه‌ شاهد انتخاب‌ و هر دو گروه‌ از نظر سن‌، جنس‌ و وضعیت‌ اقتصادی-‌ اجتماعی‌ همسان‌ گردیدند. سپس‌ در تمامی‌ افراد مورد مطالعه‌، IgG ضد هلیکوباکتر پیلوری اندازه‌گیری‌ و فراوانی‌ نسبی‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ بر مبنای‌ آزمون‌ مذکور، مشخص‌ گردید. در بیماران‌ دیابتی‌ با علائم‌ گوارشی‌ و سرولوژی‌ مثبت‌، آندوسکوپی‌ به‌ منظور تأیید نهایی‌ تشخیص‌ و مشخص‌ نمودن‌ موارد نیازمند درمان‌ انجام‌ شد.
یافته‌ها: شیوع‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ در بیماران‌ دیابتی‌، 7/22% و در گروه‌ شاهد‌ 3/17% بود که‌ اختلاف‌ موجود، از نظر آماری‌ معنی‌دار نبود. از نظر متغیرهای‌ زمینه‌ای‌ مانند سن‌، جنس‌، سن‌ شروع‌ دیابت‌، تعداد ویزیت‌ طی شش ماهه‌ اخیر، HbA1c و نیاز به‌ انسولین‌ روزانه‌، تفاوت‌ معنی‌داری‌ بین‌ بیماران‌ دیابتی‌ آلوده‌ به‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ و افراد غیرآلوده‌، وجود نداشت‌. علائم‌ گوارشی‌ در کودکان‌ دیابتی‌ شایع‌تر از گروه‌ شاهد‌ بود ولی‌ شیوع‌ این‌ علائم‌ در دو گروه‌ دیابتی‌ آلوده‌ و غیرآلوده‌، تفاوت‌ معنی‌داری‌ نداشت‌.
نتیجه‌گیری: چنین‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ ابتلا به‌ دیابت‌ باعث‌ افزایش‌ شیوع‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ در کودکان‌ دیابتی‌ نشده‌ است‌. با این‌ حال،‌ برای‌ تعیین‌ اثر درمان اختلال‌ یادشده‌ در بهبود کنترل‌ قند خون‌ کودکان‌ دیابتی‌ نوع‌ 1، انجام‌ مطالعات‌ بیشتر ضرورت‌ دارد.


فرگل بویا، باقر لاریجانی، محمد پژوهی، جمشید لطفی، محمد مهدی نورایی، فاطمه بندریان،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: بیش از 5/1 میلیون نفر در ایران مبتلا به دیابت هستند. نوروپاتی یکی از شایعترین عوارض دیابت است که باعث کاهش کیفیت زندگی بیماران دیابتی می‌گردد و در نهایت ممکن است به زخم و آمپوتاسیون پا منجر شود. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر در پیدایش و پیشرفت نوروپاتی دیابتی می‌باشد.
روشها: در این مطالعه مورد - شاهدی که در بیمارستان شریعتی انجام شد،110 بیمار دیابتی شرکت داشتند. برای انتخاب گروه مورد و شاهد از سیستم امتیازدهی میشیگان استفاده شد. معیار تشخیص قطعی نوروپاتی EMG - NCV بود. سپس متغیرهای مختلف شامل غلظت لیپیدهای خونی، فشار خون، مصرف سیگار، روش کنترل دیابت و کیفیت آن بین دو گروه مقایسه شد.
یافته‌ها: در این مطالعه رابطه آماری معنی‌داری بین سن، (کیفیت) کنترل دیابت و مدت بیماری با نوروپاتی به‌دست آمد (005/0 و 04/0 و 04/0 :P). همچنین بین عوامل خطرزای آترواسکلروز (پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی و مصرف سیگار) با نوروپاتی دیابتی ارتباطی وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: هیپرگلیسمی تنها عامل خطرزای قابل کنترل برای نوروپاتی دیابتی است. کنترل قند خون میزان بروز و سرعت پیشرفت نوروپاتی دیابتی را کاهش می‌دهد و کیفیت زندگی بیماران دیابتی را بهبود می‌بخشد. به همین علت باید بیماران مسن، بیماران مرد و بیماران با کنترل بد دیابت از نظر معاینه پاها و دریافت آموزش‌های عملی مورد توجه ویژه قرار گیرند.


محمد افخمی اردکانی، مژگان مدرسی، الهام امیرچقماقی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: دیابت یکی از مهمترین و شایعترین بیماریهای متابولیک درجهان است. شیوع دیابت درایران 5/4-6% و در جمعیت بالای 30 سال مناطق شهری یزد2/14%گزارش شده است . میکروآلبومینوری از مدتها قبل از بروز سندرم بالینی نفروپاتی دیابتی به وقوع می‌پیوندد که با تشخیص زودهنگام آن می‌توان با کنترل بهتر قند خون و به‌کاربردن داروهای مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین و کنترل دقیق فشار خون از پیشرفت نفروپاتی دیابتی جلوگیری کرد. باتوجه به شیوع بالای دیابت در یزد و اهمیت درمان زودهنگام میکروآلبومینوری، برآن شدیم تا ارتباط میکروآلبومینوری را با طول مدت ابتلا به دیابت، سن، شاخص توده بدن، تری گلیسرید وکلسترول سرم و فشار خون بررسی کنیم.
روشها: مطالعه از نوع توصیفی‌- تحلیلی است که به روش مقطعی برروی 288 بیمار دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت یزد در فاصله سالهای 1382 -1381انجام شده است. بیماران به روش نمونه‌گیری متوالی انتخاب شدند. برای بیماران آزمایش میکروآلبومینوری انجام شد .
یافته‌ها: در این مطالعه شیوع میکروآلبومینوری 2/14% به‌دست آمد ومشخص شدکه بین میکروآلبومینوری و فشار خون دیاستولی (003/0(P = وطول مدت ابتلا به دیابت(001/0(P = ارتباط مستقیم وجود دارد ولی میکروآلبومینوری با تری‌گلیسرید وکلسترول سرم، سن و شاخص توده بدن ارتباط معنی‌داری ندارد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نسبت بالای میکروآلبومینوری، پیشنهاد می‌شود آزمون غربالگری میکروآلبومینوری برای تمام بیماران دیابتی به‌ویژه افراد با پرفشاری خون ومدت ابتلای طولانی به دیابت انجام شود تا با درمان مناسب آن و با کنترل دقیق فشار خون از پیشرفت نفروپاتی دیابتی جلوگیری گردد.


محمود سوید، محمد رضا قوانینی، الهه شیردل، غلامحسین عمرانی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: نوروپاتی از جمله عوارض شایع بیماری دیابت است. الکترونوروگرافی و معاینه بالینی ارزش بسیاری در تشخیص زودرس و نهایتاً جلوگیری از عوارض ناتوان کننده آن دارد.
روشها: 103 بیمار دیابتی با میانگین سنی 14  6/52 سال به روش تصادفی از مراجعان به درمانگاه غدد دانشگاه علوم پزشکی شیراز انتخاب شدند. 4/29% بیماران مبتلا به نوع 1و 6/70% به نوع 2 دیابت مبتلا بودند. در تمام بیماران شرح حال ، معاینه عصبی و الکترونوروگرافی شامل اندازه گیری سرعت هدایت عصبی و ارتفاع موج و زمان تأخیر دورین (distal) در سه عصب حسی و حرکتی و رفلکس H (هوفمان) بررسی شد.
یافته‌ها: 4/79% بیماران دارای حداقل یک یافته بالینی و الکترونوروگرافی غیرطبیعی بودند. شیوع نوروپاتی با مدت بیماری رابطه مستقیم داشت (05/0P<). شایعترین شکایت بیماران احساس مورمور و خواب رفتگی اندامها (72/0) و سوزش پاها (36%) بود. شایعترین یافته معاینه کاهش رفلکس مچ پا (92%) و کاهش حس ارتعاش در پاها (76%) بود. غیرطبیعی بودن رفلکس H (5/92%) و کاهش ارتفاع موج حسی عصب پرونئال سطحی (79%) شایعترین یافته‌ها در الکترونوروگرافی بودند. بین یافته‌های بالینی و یافته‌های الکترونوروگرافی ارتباط معنی‌داری وجود داشت.
نتیجه‌گیری: ‌نوروپاتی در بیماران دیابتی ما شیوع بیش از حد معمول دارد. با توجه به همخوانی معاینات بالینی با نتایج الکترونوروگرافی، توجه بیشتر پزشکان به معاینه بالینی و شکایات بیماران دیابتی توصیه می‌شود.


سيد محمد اکرمی، پروین امیری،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

بیماریهای غدد و متابولیسم شامل بیماریهای شایعی نظیر دیابت، استئوپوروز، هیپرلیپیدمی، چاقی و سرطان هستند که بار عمده‌ای از مرگ و میر وناتوانی را بر کشور ما تحمیل می نمایند. با توجه به شیوع بالا و رو به افزایش این بیماریها و اهمیتی که کنترل آنها در کاهش عوارض و صرفه‎‎جویی در بودجه‏های بهداشتی، درمانی و ارتقای سطح سلامت جامعه دارد، مطالعات ژنتیکی علل بیماریهای غدد و متابولیسم ضروری به نظر می‏رسد. این بیماریها معمولا چندژنی بوده و از الگوی ساده وراثتی برخوردار نیستند (multifactorial inheritance). میزان بالای ازدواج‌های خانوادگی در ایران و تنوع نژادی، بر اهمیت این موضوع و ضرورت فعالیت در این بخش می افزایند. از سوی دیگر صفات کمی (quantitative traits) نظیر وزن، قد، فشار خون و بهره هوشی(IQ) نیز وراثت چندژنی دارند و مطالعات خاص با صرف هزینه و زمان زیاد را می طلبند. مطالعه در زمینه ژنتیک سرطانهای غدد (از جمله تیروئید، انسولینوما، فئوکروموسیتوما و نئوپلاسم های متعدد غددی [MEN]) در سطح سلولی و مولکولی، با توجه به نقش تعیین کننده ژنتیک سرطان و با عنایت به وجود سرطانهای خطرناک در کشور اهمیت ویژه ای دارد. این محور از پژوهش در روند پیشگیری، تشخیص زودرس، کنترل و درمان سرطانهای غدد سهم به سزایی خواهد داشت. با توجه به ضرورت و اهمیت تمرکز بر مطالعات مولکولی در زمینه بیماریهای غدد، با تلاش و پیگیری مستمر، حداقل تجهیزات مورد نیاز برای بررسیهای ژنتیکی تهیه گردید. مواد شیمیایی و اقلام مصرفی مورد نیاز جهت استخراج DNAو PCR و ژل الکتروفورز تهیه و از نظر کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه به منظور بررسی دقت و صحت سیستم، تکثیر قطعه 224bp DNA از اگزون 15 ژن BRAF توسط 35 سیکل PCR با استفاده از DNA استخراج شده از بافت پارافینی تیرویید و نیز از گویچه های سفید خون با موفقیت انجام گردید. امکان بررسی چندشکلی های طولی قطعات با استفاده از آنزیمهای محدودکننده (restriction fragment length polymorphism: [RFLP]) نیز در آزمایشگاه فراهم است. با راه اندازی سیستم، مطالعات مولکولی با مشارکت مراکز مختلف علمی و تحقیقاتی داخلی و خارجی امکان پذیر گردیده است. این مرکز به عضویت شبکه پزشکی مولکولی و شبکه بیوتکنولوژی پزشکی کشور درآمده است.
محمد حسین نیکنام، علی رفیعی نژاد، علی اکبر امیر زرگر، فریده خسروی، باقر لاریجانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع 1(T1 DM) بیماری خود ایمن مزمن وپیشرونده است که دراثر تخریب سلولهای بتای جزایر لانگرهانس با واسطه پاسخ های ایمنی پدید می‌آید. اتیولوژی دیابت نوع یک مانند دیگر بیماریهای خود ایمنی ناشناخته است و عوامل متعددی در بروزآن دخالت می‌کنند.هردونوع پاسخ ایمنی و هومورال و سلولی ، در پاتوژنز بیماری نقش اساسی دارند . سیتوکاین ها به‌عنوان پپتیدهای ایمونومدولاتوری مسؤول بسیج سلول های ایمنی و تولید خودپادتن‌ها توسط سلولهای اجرایی هستند. برای ارزیابی نقش پلی مرفیسم ژنهای سایتوکاین‌ها در ایجاد حساسیت و یا مقاومت در برابر بیماری دیابت نوع 1 ،ما  IFN را انتخاب کردیم و همراهی پلی مرفیسم ژن آن را با T1DM بررسی کردیم .
روشها: در این بررسی 30 بیمار مبتلا بهT1DM و 40 فرد سالم به‌عنوان گروه شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند . تکنیک PCR جهت تعیین پلی مرفیسم ژن  IFN بکار گرفته شد .جدا سازی DNA بر اساس روش salting out انجام گرفت. ژن  IFN در موقعیت 5`UTR+5644 بررسی شد نتایج حاصل از PCR به‌کمک ژل الکتروفورز ارزیابی گردید.
یافته‌ها: حاصل مطالعه ما نشان می‌دهد که بین گروه بیمار و گروه شاهد ما اختلاف معنی داری در بروز آللTT ژن IFN  وجود دارد .p<0.05 و RR:0.39(0.22نتیج
ه گیری :در این مطالعه ما یک رابطه منفی بین ژن    IFN در موقعیت UTR+5644` 5` و بیماری دیابت نوع 1 در گروه مورد بررسی یافته ایم و از این جهت می‌توان تصور کرد که که بروز آلل TT در ژن  IFN می‌تواند از بروز دیابت جلوگیری کند


سید پژمان مدنی، باقر لاریجانی، محمدهاشم عرفانی، رامین حشمت،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: نوروپاتی یک عارضه بسیار شایع و خطرناک دیابت است که به مرگ و میر و صرف هزینه مراقبتی بسیار زیاد منجر می‌‌گردد. تشخیص زودهنگام نوروپاتی دورین (distal neuropathy)، حسی و حرکتی قرینه اندامها با افزایش امکان مداخله درمانی مؤثر می‌تواند عوارض را کاهش دهد.

روشها: در این مطالعه 68 بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 یا 2 پس از انجام ارزیابی‌های غربالگری بریتانیا (UK) و میشیگان، از نظر متغیرهای قابل اندازه‌گیری عصب سورال در هر دو اندام پایینی شامل سرعت هدایت عصبی، ارتفاع موج و تأخیر زمانی مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: شیوع نوروپاتی برپایه یافته‌های الکتروفیزیولوژیک عصب سورال 2/63% بود. 4/54% اعصاب سورال سمت راست و 50% اعصاب سورال سمت چپ دارای متغیرهای غیرطبیعی بودند و اختلال دوطرفه همزمان در 3/35% موارد دیده شد. همخوانی معنی‌داری بین تغییرات الکتروفیزیولوژیک و یافته‌های بالینی میشیگان موجود بود (003/0P<) اما یافته‌های الکتروفیزیولوژیک با معیار UK همخوانی معنی‌داری نداشتند (3/0P>). شایعترین پارامتر تغییر یافته در بیماران دیابتی مورد مطالعه، ارتفاع موج سورال بود.

نتیجه‌گیری: ارزیابی هدایتی عصب سورال به‌عنوان یکی از ساده‌ترین و شاخص‌ترین و حساس‌ترین اعصاب حسی درگیر شده در نوروپاتی محیطی دیابت در تمامی بیماران دیابتی بدون توجه به علایم بیمار، برای یافتن موارد فروبالینی (subclinical) پیشنهاد می‌شود. در این نوع ارزیابی‌ها برای افزایش حساسیت آزمون اندازه‌گیری ارتفاع امواج حسی سورال نیز مهم است.



صفحه 1 از 17    
اولین
قبلی
1
...
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb