2 نتیجه برای محمودی مجدآبادی
فرزانه عسگری طایی، زهره قندچی، سیدعلی مصطفوی، پیام حسینزاده، محمود محمودی مجدآبادی، سیدعلی کشاورز،
دوره 11، شماره 4 - ( 3-1391 )
چکیده
مقدمه: یکی از عمدهترین نگرانیها در کودکان مبتلا به دیابت نوع 1 کنترل گلایسمی است. هدف این مطالعه تعیین چگونگی کنترل گلایسمی در ارتباط با رژیم غذایی و برنامه انسولین درمانی در بیماران دیابتی نوع 1 است.
روشها: در مطالعه توصیفی - مقطعی حاضر،85 کودک دیابتی نوع یک عضو انجمن دیابت ایران با میانگین سنی 2±2/14 سال مورد بررسی قرارگرفتند. برای بیماران یادآمد24 ساعته خوراک برای 3 روز تکمیل شد. جهت بررسی وضعیت کنترل گلایسمی از شاخص هموگلوبین گلیکوزیله استفاده شد.
یافتهها: میانگین درصد هموگلوبین گلیکوزیله افراد شرکت کننده در این پژوهش 9/1 ± 1/8 درصد بود. اکثر بیماران (57%) کنترل مطلوبی روی سطوح قند خون خود نداشتند. بین سطوح HbA1C و تعداد وعدههای غذایی (02/0(P=، دفعات پایش قند خون در روز (004/0(P= و سطح تحصیلات مادر (003/0(P= ارتباط معکوس معنیدار مشاهده شد. بین دفعات مراجعه به پزشک (01/0 = (P، دفعات بستری شدن در بیمارستان در سال گذشته (002/0 = (P، و بعد خانوار (001/0(P= با سطوح HbA1C ارتباط معنیدار بود.
نتیجهگیری: با توجه به کنترل نامناسب گلایسمی در اکثر بیماران دیابتی نوع 1 مورد بررسی، لزوم تبیین راهکارهای موثر درمانی و تغذیهای در این بیماران ضروری به نظر میرسد.
ملیحه اکبری عبدل آبادی، بهرام محبی، رویا صادقی، آذر طل، محمود محمودی مجدآبادی،
دوره 16، شماره 1 - ( 10-1395 )
چکیده
مقدمه: غلبه بر موانع مرتبط با مراقبت از دیابت بهعنوان زیرساختی منطقی در راستای توانمندسازی بیماران مبتلا در مدیریت زندگی با دیابت و شناخت عوامل مؤثر بر این موانع به شمار میآید. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مداخلهی آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر موانع آگاهی، سبک زندگی، سازگاری و حمایتی در زندگی با دیابت در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو و عوامل مؤثر بر آن طراحی و اجرا شد.
روشها: این مطالعه یک مداخلهی نیمه تجربی دو گروهی بود که روی 168 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی ماههای مرداد و شهریور سال 94 انجام شد. قبل از اجرای مداخله، پرسشنامه موانع زندگی با دیابت و پرسشنامه براساس سازههای الگوی بزنف تکمیل گردید که بعد از انجام پیش آزمون با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و مقایسه با روش بلوکهای چهارتایی تصادفی شده انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و کنترل تحت بررسی قرار گرفتند. بیماران مبتلا به دیابت گروه مداخله، تحت شش جلسهی آموزشی 45 تا 60 دقیقهای بهعنوان مداخله آموزشی قرار گرفتند و آموزش جلسهی پنجم را به همراه خانواده خود و کادر درمانی مربوطه دریافت کردند. طراحی برنامهی آموزشی براساس سازههای مدل بزنف (آگاهی، نگرش، نرمهای انتزاعی، عوامل قادر کننده و قصد رفتاری) و محتوی آموزشی براساس موانع زندگی با دیابت (آگاهی و باور، سبک زندگی، حمایتی و سازگاری) تدوین گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 20 و آزمونهای آماری T مستقل و T زوجی تجزیه، ویلکاکسون، مک نمار و من یو ویتنی تحلیل شدند. سطح معناداری در مطالعه، کمتر از 5% در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، بین نمرهی دریافتی مربوط به مؤلفههای آگاهی، سبک زندگی، سازگاری و حمایتی موانع زندگی با دیابت و آگاهی، نگرش، نرمهای انتزاعی، عوامل قادر کننده و قصد رفتاری متغیرهای اجزای مدل بزنف در گروه مورد قبل و بعد از مداخله آموزشی اختلاف معناداری وجود داشت (05/0P<).
نتیجهگیری: آموزش بیماران دیابتی نوع دو بر اساس الگوی بزنف بهعنوان الگوی آموزشی مؤثر میتواند به کاهش مؤلفههای آگاهی، سبک زندگی، حمایتی و سازگاری موانع زندگی با دیابت منجر شود.