جستجو در مقالات منتشر شده


26 نتیجه برای مرتضی

فریبا محسنی، منصوره حسام، فرید عابدین درکوش، محمود محمودی، محمد رضا روئینی، محمد حسن باستان حق، باقر لاریجانی، مرتضی رفیعی تهرانی،
دوره 4، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده

تمامی روش‌های رایج تجویز انسولین غیر فیزیولوژیک بوده و انسولین بعلت داشتن ساختمان پپتیدی به‌راحتی قابل جذب از دستگاه گوارش نمی باشد. در مطالعه حاضر یکی از شیوه‌های نوین دارورسانی خوراکی برای انتقال انسولین در انسان مورد مطالعه قرار گرفته است. در این روش با استفاده از دو نوع پلیمر جدید پرسوراخ به نام‌های SPHC و SPHتوانایی این سامانه در انتقال انسولین از طریق دستگاه گوارش بررسی شده است. در این سامانه نوین از ویژگی‌های مکانیکی و شیمیایی برای انتقال داروهای پپتیدی نظیر انسولین استفاده شده است.روش‌ها:کپسول های تهیه شده از انسولین سوار بر پلیمر های SPHC و SPHبه صورت خوراکی به 15 داوطلب سالم غیر دیابتی به منظور بررسی اثربخشی دارو داده شد و سطوح پلاسمایی انسولین، پپتید C و گلوکز در فواصل معین تا 4 ساعت اندازه گیری گردید. یافته‌ها:در مطالعه حاضر میزان سطح زیر منحنی( AUC) انسولین اگزوژن در طی 4 ساعت در گروه دریافت کننده پلیمر - انسولین ازگروهی که انسولین رگولار دریافت کرده بودند بالاتر بود که نشانگر تأثیر پلیمر SPHC در افزایش جذب انسولین می‌باشد . Tmax انسولین در گروه پلیمری طولانی تر از گروه زیر جلدی بود. سطح زیر منحنی میزان افت قند خون در گروه زیر جلدی بیش از گروه پلیمری بود. سطوح پپتید C در گروه پلیمر - انسولین نسبت به گروه دیگر کاهش بیشتری را نشان داد. نتیجه‌گیری: پلیمر های SPHC و SPHبا سازوکار جدیدی سبب افزایش جذب انسولین خوراکی و سرکوب سطوح پپتید C گردیدند.
فریبا محسنی، منصوره حسام، فرید عابدین درکوش، محمود محمودی، محمد حسن باستان حق، باقر لاریجانی، مرتضی رفیعی تهرانی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1384 )
چکیده

روش‌های موجود برای تجویز انسولین، اساساً غیر فیزیولوژیک بوده و برای رسیدن به سطوح یوگلیسمیک نیاز به ایجاد سطوح بالای انسولین در گردش خون عمومی هستیم و عوارض ناشی از این افزایش سطوح انسولین خون بر اهمیت تولید روش جدیدی جهت حمل انسولین به روش فیزیولوژیک که آن را به طور مستقیم به دستگاه گردش خون پورت برساند تأکید دارد. بدین منظور در این مطالعه سامانه جدید دارو رسانی برپایه پلیمرهای SPHC و (superporouse hydrogel and SPH composite) SPHبرای بهبود جذب گوارشی انسولین و به منظور بررسی اثربخشی و ایمنی شکل دارویی در داوطلبین سالم مورد مطالعه قرار گرفت.
روش‌ها: این مطالعه بصورت یک کارآزمایی بالینی مداخله گر در داوطلبین سالم انجام گرفت بدین صورت که کپسول های تهیه شده از انسولین سوار بر پلیمر های SPHC و SPHبه صورت خوراکی به 15 داوطلب سالم غیر دیابتی به منظور بررسی اثربخشی و ایمنی شکل دارویی تجویز شد و سطوح سرمی انسولین, پپتید C و گلوکز در فواصل معین قبل و بعد از مداخله تا 4 ساعت اندازه گیری گردید.
یافته‌ها : در مطالعه حاضر میزانAUC انسولین در گروه پلیمر - انسولین از گروه دارونما بالاتر بود (05/0P<). در گروه پلیمر - انسولین، سطوح گلوکز سرم در بین دقایق 120-60 به حداقل خود رسید و سطوح پپتید C در گروه پلیمر- انسولین نیز در مدتی که انسولین خارجی به حداکثر مقدار خود در خون رسیده بود، سرکوب شد. هیچ گونه عارضه دارویی در طی زمان کارآزمایی و تا 8 هفته پس از آن مشاهده نگردید.
نتیجه‌گیری : پلیمر های SPHC و SPH سبب افزایش جذب انسولین خوراکی و کاهش سطوح پپتید C گردیدند. این مطالعه با بررسی اثر بخشی این فرمولاسیون در بیماران دیابتی دنبال خواهد شد.


محمد علی سردار، سید علی اکبر شمسیان، سید مرتضی تقوی،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده

مقدمه: افزودن فعالیت جسمانی به دارو درمانی در بیماران دیابتی ممکن است تاثیر دارو را افزایش دهد و استفاده از دوز کمتر دارو را ممکن سازد . هدف کلی از این مطالعه اینست که آیا مصرف قرص گلی بن کلامید به همراه تمرین هوازی می‌تواند به طور مؤثرتری تنظیم قند خون بیماران دیابتی نوع 2 را بهبود بخشد؟
روش‌ها: در این مطالعه 28 بیماردیابتی مرد (60-40سال) به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و در سه گروه تجربی : دارو درمانی به تنهایی (مصرف روزانه 5 میلی گرم گلی بن کلامید)، تعامل تمرین هوازی با مصرف روزانه 5 میلی گرم گلی‌بن‌کلامید و تعامل تمرین هوازی با مصرف روزانه 5/2 میلی گرم گلی بن کلامید تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 45 دقیقه رکاب زدن روی چرخ کار سنج با شدت70-60 درصد HRRmax (Heart Rate Reserve) بود. غلظت ناشتایی هموگلوبین گلیکوزیله(HbA1c) ,انسولین، پپتید c و مقاومت به انسولین به عنوان متغیر های وابسته در سه مرحله پیش، میان و پس آزمون اندازه‌گیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل یافته‌های تحقیق از روش آماری آنالیز واریانس (ANOVA ) استفاده گردید.
یافته‌ها: پس از 12 هفته، غلظت HbA1c بیماران شرکت کننده در هر سه گروه به طور معنی داری کاهش و غلظت پپتید C پلاسما افزایش یافت (05/0P<). مقاومت به انسولین در هر سه گروه کاهش، ولی غلظت ناشتای انسولین بدون تغییر باقی ماند. در بین گروه‌ها از نظر تغییرات ایجاد شده در متغیرهای تحقـیق تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (05/0P>).
نتیجه‌گیری:
در بیماران دیابتی نوع 2، مصرف گلی‌بن‌کلامید به تنهایی و به صورت تعاملی با تمرین هوازی سبب بهبود کنترل گلوکز خون و مقاومت به انسولـین می‌شود و بیماران دیابتی نوع 2 که از قرص گلی‌بن‌کلامید جهت درمان استفاده می‌کنند، ممکن است با انجام تمرین هوازی بتوانند میزان مصرف گلی بن کلامید را کاهش دهند بدون آن‌که در روند بهبود متابولیکی ایجاد شده اختلالی بوجود آید.


علی محمد شریفی، مرجان کلکته چی، فاطمه سمیعی، مرتضی کشاورز،
دوره 8، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده

مقدمه: از سازوکارهای شناخته شده ضایعات قلبی عروقی ناشی از دیابت، افزایش آنزیم مبدل آنژیوتانسینACE)) و کاهش نیتریک اکساید(NO) در سرم  می باشد. در این مطالعه  اثر هارمین  بر میزان فعالیت آنزیم ACE و همچنین میزان تولید نیتریک اکساید  در دیابت مورد بررسی قرار گرفت.

روش‌ها: در این مطالعه از ۱۸ موش در سه گروه کنترل ،دیابتی و دیابتی درمان شده با هارمین استفاده گردید. از استرپتوزوسین (STZ ) جهت دیابتی کردن موش‌ها استفاده شد. پس از درمان موش‌های دیابتی شده با هارمین به مدت سه هفته، میزان ACE سرم به روش  HPLC اندازه گیری گردید. میزان فعالیت نیتریک اکساید نیز به روش گریس اندازه گیری گردید.   از آزمون t-student، در مقایسه نتایج استفاده شد.

یافته‌ها: میزان فعالیت ACE   سرم در گروه دیابتی نسبت به کنترل افزایش معنی داری را نشان داد که در گروه درمان شده توسط هارمین به میزان معنی داری کاهش یافت (۰۵/۰( P<. میزان  NO در سرم موش های دیابتی گروه دیابتی نسبت به کنترل بطور معنی‌داری کاهش یافت. میزان این کاهش 50% بوده (۰۱/۰ P<) که در گروه درمان شده توسط هارمین موجب افزایش معنی‌دار میزان نیتریک اکسید (NO) گردید بطوریکه میزان آن به حد تقریبی کنترل برگشت (۰۵/۰ P<).

نتیجه‌گیری:  از مطالعه اخیر می‌توان چنین نتیجه‌گیری نمود که هارمین ازطرفی موجب کاهش فعالیت آنزیم ACE و از طرف دیگر موجب افزایش و نرمال شدن میزان NO در سرم گروه درمان شده با هارمین  می‌گردد که شاید در  بهبود عواقب قلبی و عروقی ناشی از دیابت موثر باشند.


مرتضی تقوی، صدیقه فاطمی، رباب ابوترابی،
دوره 8، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده

مقدمه: سلامت جنسی مسأله مهمی است که اغلب در مراقبت بیماران دیابتی نادیده گرفته می‌شود. بر خلاف اختلال نعوظ در مردان دیابتی که مطالعات زیادی در مورد آن انجام شده است، در مورد اختلال عملکرد جنسی در زنان  مطالعه چندانی نشده است. هدف از این مطالعه ارزیابی فراوانی اختلال عملکرد جنسی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 و مقایسه آن با یک گروه کنترل هم سن بوده است.

روش‌ها:  50 بیمار زن مبتلا به دیابت نوع 2 که دارای همسر و زندگی زناشویی مشترک بودند و جهت کنترل از فروردین تا اسفند 1386به کلینیک غدد بیمارستان قائم مراجعه کرده بودند انتخاب شدند. هموگلوبین گلیکوزیله(HbA1C)  و قند خون ناشتا(FBS)   در تمام بیماران اندازه‌گیری و عملکرد جنسی (SF) آنها با استفاده از پرسشنامه ارزیابی شد. امتیاز عملکرد جنسی در مورد هر یک از اجزای آن محاسبه و با یک گروه شاهد 40 نفری متاهل و با سن مشابه مقایسه شد.

یافته ها: سن متوسط در گروه بیماران 68± 39 سال و گروه کنترل 53±42 سال بود. نمایه توده بدنی (BMI) در گروه بیماران  Kg/m26± 5/29 ودر گروه کنترول  Kg/m2 6± 8/21 بود.  FBSدر گروه بیماران mg/dl 5/69 ± 3/123 و HbA1C در آنها 9/1 ± 95/8 درصدگزارش شد. امتیاز عملکرد جنسی در تمایل جنسی، تحریک پذیری، مرطوب شدن واژن، ارگاسم  و رضایت جنسی کلی، در گروه بیماران کمتر از گروه کنترل بودند (05/0 P <). سن و مدت ابتلا به دیابت رابطه منفی با تمام مراحل عملکرد جنسی داشتند ولی رابطه آماری قابل ملاحظه بین  امتیاز عملکرد جنسی و BMI، میزان کنترل قندخون (FBS و HbA1C)، تحصیلات و شغل بیمار وجود نداشت.

نتیجه گیری: دیابت نوع 2 بصورت قابل ملاحظه ای عملکرد جنسی زنان مبتلا را مختل می کند. سن و مدت ابتلا به بیماری عوامل تعیین کننده در امتیاز عملکرد جنسی هستند.   


نصرت‌اله ضرغامی، محمد جعفر ملکی، فریدون ممقانی، قربان محمدزاده، صالح زاهدی اصل، مرتضی قوجازاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه: آدیپونکتین، پپتید مشتق شده از بافت چربی، ارتباط معکوس با آدیپوزیتی دارد. در حالیکه تاثیر آن روی متابولیسم لیپید پروفایل در انسان کاملا مطالعه نشده است. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی ارتباط بین آدیپونکتین با شاخص‌های آنتروپومتریک و پروفایل لیپیدی در بین زنان با وزن نرمال و درجات مختلف چاقی انجام شد.

روش‌ها: این مطالعه روی 126 زن در گروه‌های اضافه وزن و درجات مختلف چاق( Kg/m2  25BMI>) و 33  نفر زن با وزن نرمال (Kg/m2  25BMI<) انجام گرفت. سطوح سرمی آدیپونکتین و لپتین با روش  ایمنواسای با تعیین شد. سطوح گلوکز و پروفایل لیپید در حالت ناشتا به ترتیب با روش‌های گلوکز اکسیداز و آنزیماتیک اندازه‌گیری شدند. برای تعیین اختلاف میانگین متغیرها، همبستگی بین آدیپونکتین با سایر پارامترهای مورد مطالعه و نشان دادن گرایش تاثیرگذاری این پارامترها بر روی آدیپونکتین در بین گروه‌ها به ترتیب از آزمون‌های آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده گردید.

یافته‌ها: میانگین غلظت سرمی آدیپونکتین با افزایش درجات چاقی  به طور معنی‌داری کاهش یافت (05/0>P). اختلاف میانگین پروفایل لیپید ، متغیرهای آنتروپومتریک ، غلظت سرمی آدیپونکتین، غلظت لپتین و گلوکز در بین گروه‌ها از نظر آماری معنی‌دار بود (05/0>P). همبستگی بین آدیپونکتین با نمایه توده بدن (321/0- =r) معکوس و معنی‌داری بود. بین غلظت سرمی آدیپونکتین با سطح سرمی  لپتین همبستگی یافت نشد (115/0- =r). همبستگی بین آدیپونکتین با لیپید پروفایل  منفی و معنی‌دار، در حالی که همبستگی آن با سطح سرمی HDL-کلسترول مستقیم و معنی‌دار بود (134/0=r). نتایج آنالیز رگرسیون چند گانه نشان داد که نمایه توده بدن، دور باسن، قد و دور وسط بازو همبستگی معنی داری با آدیپونکتین دارند (05/0>P). به ترتیب گلوکز و اندازه دور باسن بیشترین و میزان تری‌گلیسرید و اندازه ضخامت چین پوستی کمترین همبستگی با آدیپونکتین را در گروه‌های مورد مطالعه داشتند.

نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان داد که آدیپونکتین برخلاف لپتین همبستگی معکوسی با شاخص‌های آدیپوزیتی و پروفایل لیپیدی در زنان داشت؛ بنابراین ممکن است به عنوان یک شاخص در مطالعه بیماری‌های مرتبط با چاقی زنان در نظر گرفته شود.


مریم رضایی اول، علیرضا استقامتی، اعظم علمداری، افسانه مرتضی، علی پاشا میثمی، منوچهر نخجوانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 5-1389 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع 2، یک وضعیت التهابی است که انتظار می‌رود افزایش سایتوکاین‌ها و تشکیل زیاد رادیکال‌های آزاد و افزایش اکسیداسیون در این بیماری؛ همگی باعث القای پاسخ پروتئین‌های شوک حرارتی شوند. در حقیقت نقش حیاتی پروتئین‌های شوک حرارتی در دیابت با توانایی آنها برای خنثی کردن و دناتوره شدن پروتئین‌های بافتی و تسهیل ترمیم سلولی و سازوکارهای دفاعی پررنگ شده است. از طرفی در مطالعات invitro و invivo در مورد سطح پروتئین شوک حرارتی 70 در دیابت، نتایج متفاوتی ارائه شده است. با توجه به مطالعات محدودی که بر روی سطح سرمی پروتئین‌های شوک حرارتی در بیماران دیابتی نوع 2 انجام شده است، جهت بررسی تأثیر وجود یا عدم وجود دیابت بر سطح سرمی HSP70، در این مطالعه به بررسی رابطه فوق پرداخته می‌شود.
روش: این مطالعه به صورت Stratified cross-sectional و بر روی 36 بیمار دیابتی نوع 2 بتازگی تشخیص داده شده و 36 فرد سالم غیر دیابتی که از نظر سن و جنس با گروه دیابتی همسان‌سازی شده بودند، به عنوان گروه کنترل انجام شد. فشار خون، قد، وزن و آزمایش‌های بیوشیمیایی شامل سطح سرمی FBS، HbA1C و پروفایل لیپید و سطح سرمی HSP70 (به روش الایزا) در هر گروه اندازه‌گیری شد. ارتباط متغیرهای مستقل با سطح سرمی HSP70 توسط ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز ANCOVA بررسی شد.
یافته‌ها: سطح سرمی HSP70 در گروه بیماران دیابتی با میانگین سنی 9±49 سال به طور قابل ملاحظه‌ای بالاتر از گروه کنترل با میانگین سنی 7±47 سال بود. (ng/ml 3/0±5/0در مقایسه با  ng/ml1±2/0 ، 001/0P<). با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون ارتباط معنی‌دار بین HSP70 و متغیرهای مستقل به دست نیامد و بعد از آنالیز ANCOVA تنها بیماری دیابت با سطح سرمی HSP70 رابطۀ معنی‌دار داشت (001/0P<).
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نخستین شواهدی است که نشان می‌دهد سطح سرمی HSP70 در بیماران دیابتی نوع 2 بالاتر از افراد سالم می‌باشد و شاید این سطح سرمی بالا را بتوان به عنوان نشانگری از شدت التهاب و استرس اکسیداتیو در دیابت محسوب کرد.


ناهید خلیلی، سید سجاد محسنی صالحی منفرد، حامد وحیدی، عطیه طالب پور، مرتضی رفیعی تهرانی، فرید عابدین درکوش، باقر لاریجانی،
دوره 9، شماره 4 - ( 6-1389 )
چکیده

در بیماری دیابت، کنترل قند خون در محدوده‌ نرمال به منظور جلوگیری از ایجاد هرگونه عارضه‌ای بسیار اهمیت دارد. در حال حاضر این کار به وسیله‌ درمان پیچیده‌ای شامل تزریق‌های متعدد روزانه انسولین و یا تزریق مداوم انسولین به‌وسیله پمپ و پایش دقیق میزان قند خون انجام می‌گیرد. روشی که بتواند از تزریق‌های متعدد انسولین جلوگیری کرده و فارماکوکینتیک انواع انسولین را بهبود بخشد، همیشه در کانون توجهات در تحقیقات مربوط به دیابت بوده است. در صورتی که این شیوه‌ها توسعه یابند، بطور کلی غیر تهاجمی بوده و مطلوب بیماران هستند و کمک می‌کنند تا بیماران به کنترل بهتری از قند خون برسند. تاکنون امید بخش‌ترین روش جایگزین، روش استنشاقی بوده است که از میان آنها Exubera® از طرف EMEA و FDA برای استفاده بیماران دیابتی 1 و 2 مورد تأیید قرار گرفت اما آن هم بدلیل هزینه‌های بسیار زیاد و عوارض تنفسی، مورد استقبال واقع نشد و توسط شرکت سازنده از بازار جمع‌آوری گردید. دیگر روش‌ها نیز در حال پیشرفت هستند. اخیراً در دو روش Intestinal  (HIM2) و Buccal (oral-lyn) پیشرفت‌های جالبی بدست آمده است. در مقاله مروری پیش رو، روش‌های مختلف از جمله نازال، بوکال، چشمی، خوراکی، ترنس درمال، ریوی، رکتال و حتی واژینال و رحمیِ تجویز انسولین که در تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته‌اند بیان شده و نقاط قوت و ضعف و همچنین آینده آنها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.


ناهید خلیلی، فرید عابدین درکوش، باقر لاریجانی، مرتضی رفیعی تهرانی، سید سجاد صالحی منفر، الهه مرتضویان، کبری امیدفر،
دوره 10، شماره 1 - ( 10-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: دیابت شیرین به عنوان شایع‌ترین بیماری متابولیک، یکی از پر هزینه‌ترین بیماری‌هاست. سیستم‌های خوراکی پپتیدها و پروتئین‌ها، درد و ناراحتی تزریقات مکرر را به همراه ندارند و ترکیبات سیستم‌های خوراکی بسیار ارزان‌تر از اشکال تزریقی است. در این مطالعه اثر درمانی انسولین خوراکی با این سیستم حامل جدید در بیماران دیابتی وابسته به انسولین مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش‌ها: در یک کارآزمایی بالینی، 14 بیمار دیابتی وابسته به انسولین 45-17 ساله براساس کرایتریای مطالعه انتخاب و در 5 هفته متوالی هر هفته یک روز تحت درمان با انسولین خوراکی (inside  IU800، یا IU outside 1600، یاoutside   IU800) یا دارونما یا انسولین تزریقی IU/kg 1/0 قرار گرفته و در حین مطالعه به فواصل منظم نمونه خون جهت گلوکز، انسولین و
c-peptide گرفته شد.
نتایج: 12 بیمار تا پایان مطالعه همکاری کردند. انسولین خوراکی با دوز 1600 واحد در کاهش قند خون مؤثرتر از انسولین تزریقی بود ولی اختلاف معنی‌داری نداشت. انسولین تزریقی با اختلاف قابل توجهی بالاترین AUC انسولین را داشت (004/0= P). انسولین خوراکی 800 واحد outside بیشترین فراهم زیستی ( 12/0%) را داشت.
بحث: داروی انسولین خوراکی به روش پلیمر SPHC و SPH با وجود اینکه توانسته قند خون را بطور مناسبی در مقایسه با انسولین تزریقی پایین بیاورد، اما بعلت فراهم‌زیستی پایین و تنوع نتیجه در هر بیمار، نمی‌تواند آرزوی بیماران و محققان در ارائه راه آسان‌تر استفاده از انسولین برطرف کند و هنوز راه طولانی بر سر راه این هدف وجود دارد.


ساره رستمی، مرتضی بهنام رسولی، علی مقیمی، مسعود فریدونی، زینب مؤمنی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: نوروپاتی مرکزی یکی از رایج‌ترین عوارض دیابت است که منجر به اختلال در عملکردهای شناختی از قبیل یادگیری و حافظه می‌شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی همزمان و مقایسه‌ای اثرات دیابت نوع1 و نوع2 بر یادگیری، حافظه فضایی و حافظه احترازی در رت است.
روش‌ها: 21 رت نر نژاد ویستار به سه گروه کنترل، دیابتی نوع 1 و دیابتی نوع 2 تقسیم شدند. القای دیابت نوع 1 با تزریق داخل صفاقی استرپتوزتوسین با دوز mg/kg60 وزن بدن و القای دیابت نوع 2 با تجویز خوراکی فروکتوز 10% در آب آشامیدنی به مدت 8 هفته انجام شد. 6 هفته پس از تأیید دیابت یادگیری و حافظه فضایی رت‌ها به وسیله آزمون ماز آبی موریس و حافظه احترازی با آزمون شاتل باکس بررسی شد.
یافته‌ها: در آزمون ماز آبی در مقایسه با گروه کنترل گروه دیابتی نوع 1 افزایش معنی‌دار (01/0P<) در مسافت طی شده و زمان رسیدن به سکو نشان داد در حالی که این افزایش در گروه دیابتی نوع 2 معنی‌دار نبود. در آزمون شاتل باکس نیز در رت‌های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل تأخیر در زمان ورود به محفظه تاریک بطور معنی‌داری (01/0P<) کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: در هر دو نوع دیابت حافظه احترازی آسیب می‌بیند در حالی که در رابطه با حافظه فضایی این آسیب در دیابت نوع 1 بارزتر است. در عین حال ممکن است آسیب حافظه فضایی در دیابت نوع 2 وابسته به دوره ابتلای به بیماری و سن باشد.


زینب مؤمنی، مرتضی بهنام رسولی، مسعود فریدونی، ساره رستمی،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوعی اختلال متابولیک است که با هیپرگلیسمی ناشی از نقص در عملکرد انسولین، ترشح آن و یا هر دو همراه است. دیابت موجب القای مرگ نورونی در مناطق مختلف مغز به ویژه هیپوکامپ می‌شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی مقایسه‌ای و همزمان اثرات دیابت نوع 1 و 2 بر تراکم نورونی در هیپوکامپ رت می‌باشد.
روش‌ها: رت‌های نر ویستار به سه گروه 6 تایی شامل کنترل، دیابت نوع 1 و دیابت نوع 2 تقسیم شدند. القای دیابت نوع 1 با تزریق زیر پوستی آلوکسان با دوز  mg/kg135 وزن بدن و القای دیابت نوع 2 با تجویز خوراکی فروکتوز 10% در آب آشامیدنی به مدت هشت هفته انجام شد. دو ماه پس از تأیید القای هر دو نوع دیابت، وضعیت تراکم نورونی هیپوکامپ به وسیله تکنیک دایسکتور مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: تراکم نورونی در ناحیه CA1 در هر دو گروه تجربی کاهش معنی‌داری با گروه کنترل نشان داد در حالی که تراکم نورونی ناحیه CA3 تنها در گروه دیابت نوع 1 کاهش معنی‌داری با گروه کنترل داشت (05/0P<). در کل ناحیه هیپوکامپ نیز تراکم نورونی گروه دیابتی نوع 1 کاهش معنی‌داری با گروه کنترل نشان داد (05/0P<).
نتیجه‌گیری: کاهش بارز تراکم نورونی در ناحیه CA1 احتمالاً بدلیل آسیب پذیرتر بودن این ناحیه به شرایط پاتولوژیک است. در کل هیپوکامپ نیز کاهش تراکم نورونی در گروه دیابتی نوع 1 بارزتر است در حالی که ممکن است در دیابت نوع 2 وابسته به دوره ابتلا به بیماری و سن باشد.


محمود یوسفی‌فرد، هادی بهاری‌فر، سیدمصطفی حسینی، رضا چمن، شروین تسلیمی، سیداحمد سیدعلی نقی، سیدمرتضی کریمیان،
دوره 11، شماره 1 - ( 10-1390 )
چکیده

AHR (aryl hydrocarbon receptor) یک فاکتور رونویسی وابسته به لیگاند است که حجم زیادی از ژن‌ها را در گونه‌های مختلف کنترل می‌کند. این گیرنده به مجموعه‌ای از ترکیبات شیمیایی که از لحاظ ساختاری متفاوت می‌باشند متصل و فعال شده و نقش مهمی را در سازوکارهای مختلف بازی می‌کند. AHR بیشتر به عنوان گیرنده‌ای که در اثرات سمی زنوبیوتیک‌ها نقش دارد شناخته می‌شود اما شواهد زیادی در دست می‌باشد که نشان می‌دهد این فاکتور رونویسی اثرات مهمی نیز در فرآیندهای بیولوژیک دارد. مسیر سیگنالینگ AHR برای تنظیم عملکرد سیستم ایمنی، رشد و تنظیم چرخه سلول، تنظیم سیستم تولید مثل و تنظیم سیستم حیاتی می‌باشد. علاوه بر این، نقش مهمی نیز در بروز انواع مختلف سرطان از جمله سرطان‌های دستگاه گوارش و ریه ایفا می‌نماید. نقش AHR در ایجاد سرطان یک نقش دوگانه می‌باشد. هنگامی که این گیرنده توسط لیگاند خارجی فعال می‌شود، القاء کننده سرطان بوده در حالی که در صورت فعال شدن با لیگاند داخلی، رشد تومور را مهار می‌نماید. هدف از این مطالعه بیان ویژگی‌های ساختاری، مسیر سیگنالینگ، معرفی لیگاندهای داخلی و خارجی این گیرنده بوده و در نهایت نیز به نقش‌های این گیرنده، خواهد پرداخت.


الهه خواجوئی، زهره الهی مقدم، مرتضی بهنام رسولی، ناصر مهدوی شهری،
دوره 13، شماره 5 - ( 4-1393 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوعی بیماری درون‌ریز متابولیک است که اختلالات متابولیکی ناشی از آن ممکن است عمل سایر غدد درون‌ریز درگیر در متابولیسم از جمله غده تیروئید را نیز تحت تاثیر قرار دهد. در مطالعه حاضر اثرات دیابت القایی نوع یک و نوع دو بر ساختار غده تیروئید و سطوح فاکتورهای بیوشیمیایی خون در موش صحرایی نر نژاد ویستار مورد بررسی قرار گرفته است. روش‌ها: سی رت نر بالغ به سه گروه کنترل، دیابت القایی نوع یک (mg/kg130) آلوکسان و دیابت القایی نوع دو (تیمار با آب آشامیدنی حاوی فروکتوز 10% به‌مدت 8 هفته) تقسیم شدند. پس از القای دیابت، رت‌ها به‌مدت دو ماه نگهداری شدند و در طی این مدت سطوح سرمی فاکتورهای بیوشیمیایی و انسولین کلیه موش‌ها در سه مقطع زمانی قبل، وسط و پایان دوره آزمایش‌اندازه‌گیری شد. پس از فیکس، غده تیروئید موش‌ها به ‌روش پرفیوژن و طی مسیر آماده‌سازی بافتی، تهیه مقاطع میکروسکوپی سریال و رنگ آمیزی، وضعیت ساختاری غده تیروئید به‌وسیله تکنیک‌های استریولوژیکی کاوالیه و دایسکتور مورد بررسی کمی قرار گرفت. یافته‌ها: دو ماه پس از القای دیابت، در دیابت نوع یک افزایش سطح‌تری گلیسرید و کلسترول و کاهش سطح LDL در حالی که در دیابت نوع دو، در سطوح LDL وHDL اندکی کاهش مشاهده شد. نتایج حاصل از بررسی ساختاری غده تیروئید بیانگر کاهش چشم‌گیر (05/0P<) حجم غده تیروئید و افزایش معنی‌دار (01/0P<) دانسیته سطحی فولیکول‌ها و به عبارت دیگر کاهش حجم فولیکول‌ها در هر دو گروه دیابتی بود. نتیجه‌گیری: این نتایج رابطه نزدیک بین اختلالات تیروئیدی با دیابت را مورد تائید قرار می‌دهند.
حبیبه متین، بابک رستگاری مهر، محمد اسحاق افکاری، مهناز صلحی، محمدحسین تقدیسی، مرتضی منصوریان، زهرا شفیعیان ، مصطفی قربانی ، حمید آسایش، حمید جعفر علیلو،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

مقدمه: افزایش جمعیت سالمندی و به تبع آن افزایش میزان بیماری‌های مزمن و کاهش سطح کیفیت زندگی سالمندان مشکلات زیادی را برای جوامع مختلف در پی داشته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی با استفاده از سازه‌های آموزشی الگوی پرسید در ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان انجام شده است. روش‌ها: در این پژوهش نیمه تجربی 54 نفر از سالمندان تحت پوشش فرهنگ‌سرای سالمندان تهران در قالب دو گروه آزمون و کنترل در سال 1388 شرکت داشتند. برای جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه محقق ساخته‌ای بر اساس مدل پرسید و همچنین پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفاده شد و کیفیت زندگی سالمندان قبل و 1 ماه بعد از مداخله آموزشی بررسی شد. برای آنالیز داده‌های حاصل از این بررسی نیز از آزمون‌های آماری آنالیز واریانس یک‌طرفه، تی مستقل و تی زوجی استفاده شد. یافته‌ها: میانگین نمره کل کیفیت زندگی سالمندان گروه آزمون، قبل و بعد از مداخله آموزشی با مقدار 05/0< P اختلاف معنی‌داری نشان داد ولی بین نمره کل دو گروه تفاوت معنی‌دار آماری مشاهده نشد. همچنین ارتباط عامل مستعد کننده (نگرش)، بعضی از عوامل قادر کننده و عوامل رفتاری با کیفیت زندگی با مقدار 05/0< P معنی‌دار بود. بررسی ارتباط سازه مستعد کننده (آگاهی) و عوامل تقویت کننده با کیفیت زندگی نتیجه آماری معنی‌داری نشان نداد. نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که برنامه‌های آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت در ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان مؤثر است.
حمید آسایش، مصطفی قربانی، محمد پرورش مسعود، حسین رحمانی انارکی، حسین انصاری، مرتضی منصوریان، عزیز رضا‌پور، فرشاد شریفی، رسول محمدی،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

مقدمه: کارکنان بهداشتی نگرش‌ها و باورهای متفاوتی نسبت به سالمندان دارند که بر رفتار آن‌ها در ارائه خدمات سلامت به این افراد موثر است. این مطالعه با هدف تعیین نگرش پزشکان عمومی شاغل در مرکز بهداشتی درمانی استان گلستان نسبت به سالمندان انجام شده است. روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، 152 نفر از پزشکان شاغل در مراکز بهداشتی استان گلستان بهطور تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه‌ اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس نگرش نسبت به سالمندان کوگان برای گردآوری داده‌ها استفاده شد. آنالیز داده‌ها در محیط نرم افزار آماری SPSS 16 با آزمون‌های آماری تی مستقل، تی زوجی، ضریب همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک‌طرفه انجام شد. یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار سن پزشکان شرکت کننده در این مطالعه 82/5± 73/32 بود. میانگین نمره کل نگرش نسبت به سالمندان 22/10 ± 48/115 بود (دامنه نمرات در مقیاس 204-34). 2/54 درصد از پزشکان عمومی نمره کم‌تر از میانگین را در مقیاس نگرش به سالمندان کسب کرده بودند. میانگین نمرات نگرش منفی نسبت به سالمندان بالاتر از میانگین نمرات نگرش مثبت بود که از لحاظ آماری معنی‌دار بود (001/0 > P). نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های این مطالعه، فقط نیمی از پزشکان عمومی، نگرش نسبتاً مطلوبی نسبت به سالمندان داشتند. از آنجایی نگرش‌های منفی با تاثیر بر رفتارهای افراد می‌تواند سبب اختلال در ارائه خدمات سلامت گردد بنابراین طراحی برنامه‌هایی برای بهبود نگرش پزشکان نسبت به سالمندان ضروری به‌نظر می‌رسد.
علی دل پیشه، مرتضی منصوریان، بابک رستگاری مهر، شبنم شکوهی اردبیلی، مهران بابانژاد، مصطفی قربانی، زهرا شفیعیان، عزیز رضاپور،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

مقدمه: جمعیت جهان رو به پیر شدن است و انتظار می‌رود که در سال ۲۰۲۰ بیش از یک میلیارد نفر از جمعیت جهان را سالمندان تشکیل دهند. پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت اقتصادی-اجتماعی و سلامت جسمی سالمندان ساکن در استان ایلام در سال ١۳۹۰صورت گرفته است. روش‌ها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که در آن 1012 سالمند ساکن در شهرستان‌های استان ایلام به روش تخصیص متناسب در مطالعه شرکت داده شدند. گردآوری داده‌ها با استفاده از یک پرسشنامه‏ استاندارد صورت گرفت. داده‌های گردآوری شده با استفاده از نرم‏افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه برابر 02/8 ±1/70 سال بود. اختلاف معنی‌داری بین وضعیت اشتغال و نوع شغل سالمندان مورد مطالعه به تفکیک شهرستان محل سکونت وجود داشت (001/0 >P). میانگین فشارخون سیستولیک و دیاستولیک افراد مورد مطالعه به‌ترتیب 38/28±03/133 و 02/8±76/11 و میانگین توده بدنی آن‌ها 48/4±72/25 بود. 1/36% از سالمندان مورد مطالعه سابقه ابتلا به بیماری‌های قلبی داشته، 15% مبتلا به دیابت و 5/22% دچار مشکل تنفسی بودند. 3/45% سابقه جراحی، 8/72% سابقه درد مفاصل، 6/64% سابقه درد اسکلتی و 6/12% سابقه سکته مغزی داشتند. 8/23% دچار مشکل شناخت زمان، 8/22% شناخت مکان، 2/22% شناخت اشخاص، 9/25% دچار لرزش در دست و سر بودند. نتیجه‌گیری: مشکلات شایع جسمی سالمندان استان ایلام تا حدود زیادی به مشکلات جسمی گزارش شده سالمندان از سایر نقاط کشور شباهت دارد و عمده‌ترین تفاوت‌ها به وضعیت اقتصادی- اجتماعی برمی‌گردد که با توجه به پایین‌تر بودن درآمد سرانه استان ایلام در مقایسه با سایر استان‌ها، این امر بر وضعیت سلامت سالمندان مؤثر بوده است.
محمد حسین حاجی ابراهیمی، عبدالرحمان چرکزی، بابک رستگاری مهر، آناهیتا همایون پور، زهرا حاجی ابراهیمی، مرتضی منصوریان، مصطفی قربانی، زهرا شفیعیان، عزیز رضاپور،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

مقدمه: سلامت دهان و دندان سالمندان هم از نظر تغدیه‌ای، نوع غذای مورد استفاده و سلامت جسمی و هم از نظر اعتماد به‌نفس و ظاهر سالمند دارای اهمیت است. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سلامت دهان و دندان سالمندان شهر گرگان انجام گرفت. روش‌ها: در یک پژوهش توصیفی- تحلیلی تعداد 869 نفر سالمند به روش نمونه‌گیری تصادفی منظم وارد مطالعه شدند. داده‌ها از طریق پرسشنامه پیشنهادی سازمان ﺑﻬداشت جهانی برای ارزیابی وضعیت سالمندان تهیه و به روش مصاحبه تکمیل گردید. داده‌ها از طریق آمار توصیفی و آزمون کای اسکوئر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی‌داری 05/0 P < در نظر گرفته شد. یافته‌ها: 3/54 درصد مردان و 6/62 درصد زنان تمامی دندان‌های خود را از دست داده بودند. حفظ تمامی دندان‌ها در دهان در مردان 4/6 درصد و در زنان 5/1 درصد بود. متوسط دندان‌های از دست رفته در مردان 4/12±5/22 دندان و در زنان 2/11±4/24 بود. از دست دادن کامل دندان‌ها در افراد مجرد به‌طور معنی‌داری بیشتر از افراد متأهل بود. بین بی‌دندانی کامل و متغیر تعداد فرزندان ارتباط معنا‌داری مشاهده شد به‌طوری که این مقدار در سالمندان با تعداد فرزندان کمتر، کمتر از سالمندان با تعداد بیش از 4 فرزند بود. میزان دندان‌های از دست رفته کامل در بین سالمندان با وضعیت اقتصادی بد، بیشتر از سالمندان با وضعیت اقتصادی خوب بود. نتیجه‌گیری: سلامت دهان و دندان سالمندان مورد بررسی نامناسب است. برنامه‌ریزی و مداخلات مناسب برای حفظ دندان‌ها تا سنین سالمندی از سنین پایین‌تر محسوس است.
سولماز سلیمانی، سهیلا معین، مرتضی یوسف زادی، نرگس امراللهی بیوکی،
دوره 15، شماره 2 - ( 10-1394 )
چکیده

چکیده

مقدمه: توتیاهای دریایی به شاخه خارپوستان (Echinodermata) از بی‌مهرگان دریایی تعلق دارند که دارای خواص زیستی متعددی می‌باشد. دیابت شیرین، شایع‌ترین بیماری متابولیک در جهان است که شامل گروهی از اختلالات متابولیسمی با درجات متفاوت می‌باشد و اولین مشخصه آن افزایش سطح گلوکز در خون است. هدف از مطالعه پیش‌رو، بررسی خاصیت ضددیابتی به روش ارزیابی مهار فعالیت آنزیم آلفاآمیلاز توسط ارگان‌های مختلف، مایع سلومیک (CF و CL) و رنگدانه پوسته و خار توتیای دریایی E. mathaei می‌باشد.

روش‌ها: در مطالعه آزمایشگاهی، عصاره‌های بافت‌های مختلف (خار، پوسته، گناد و فانوس ارسطو) توتیای دریایی با استفاده از سه حلال ان- هگزان، اتیل‌استات و متانول، براساس افزایش قطبیت جدا گردیدند. مایع سلومیک با روش بافره و رنگدانه پوسته و خار به کمک HCl از توتیای دریایی استخراج شد. سپس فعالیت ضددیابتی با آزمون مهارکنندگی آنزیم آلفاآمیلاز انجام شد.

یافته‌ها: طبق نتایج به‌دست آمده، سلول‌های آزاد مایع سلومیک، سلوموسیت لیزات و رنگدانه پوسته توتیای دریایی دارای میزان بالایی از مهار آنزیم آلفاآمیلاز می‌باشند. نتایج اختلاف معنی‌داری در سطح احتمال 05/0P< را نشان می‌دهد.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نیز نشان داد که توتیای دریایی E. mathaei به‌علت دارا بودن فعالیت بالای آنتی‌اکسیدانی و هم‌چنین ترکیبات فلاونوئیدی، دارای اثر مهاری روی آنزیم آلفاآمیلاز می‌باشد.


مهناز سیدالشهدایی، مرتضی خاقانی زاده، محسن نظامی قلعه نوئی، بهزاد همدانی، سلمان برسته،
دوره 15، شماره 5 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو یک معضل مهم برای سلامت عمومی است که باعث اثرات گسترده‌ای بر عملکردهای فردی و اجتماعی افراد می‌شود. مطالعه‌ پیش‌رو با هدف تعیین ارتباط سواد سلامت با سلامت عمومی در بیماران دیابت نوع دو انجام شد.

روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی بر روی 200 بیمار مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1393 انجام گردید. روش انتخاب نمونه‌ها به‌صورت آسان بود. ابزار جمع‌آوری اطلاعات سه پرسش‌نامه مشخصات فردی، سواد سلامت (TOFHLA)، پرسش‌نامه استاندارد سلامت عمومی GHQ28 بود. داده‌ها به‌وسیله نرم‌افزار SPSS نسخه 16 و با کمک آزمون‌هایی آمار توصیفی، جدول توزیع فراوانی و آزمون‌های آماری (آزمون t،ANOVA  و ضریب همبستگی پیرسون) تجزیه و تحلیل شد.

یافته ها: بیش از نیمی از شرکت‌کنندگان (58 درصد) از سواد سلامت کافی برخوردار نبودند و سلامت عمومی آنان متوسط گزارش شد (میانگین نمره 53/7±58/48). ارتباط معنی‌داری بین سواد سلامت و سلامت عمومی مشاهده شد (191/0-r= و007/0P=). سواد سلامت با سه بعد سلامت عمومی، اضطراب و اختلال خواب (154/0- r= و0029/.P=)، کارکرد اجتماعی (176/0- r= و013/0P=) و افسردگی (218/0-r=و002/0P=) ارتباط آماری معنی‌داری داشت.

نتیجه‌گیری: به‌طور کلی بیماری‌های مزمن، از جمله دیابت، مشکلات بالینی، اجتماعی و روانی زیادی به‌دنبال دارند که این مشکلات به نوبه خود سبب محدودیت فعالیت‌های جسمانی و روانی افراد می‌شود. این مطالعه نشان داد که سواد سلامت و سلامت عمومی ناکافی مشکل شایعی است و بیماران دیابتی نیاز به آموزش‌های بیشتری جهت بهبود سطح سواد سلامت و سلامت عمومی دارند.


مرضیه جهاندار، مرتضی بادله، محمد تقی بادله، شهرام محمد خانی،
دوره 15، شماره 6 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی مداخله‌ی شناختی-رفتاری گروهی کوتاه مدت (CBGI-CHD) بر کیفیت زندگی و ادراک از بیماری، بیماران دیابتی نوع دو بود.

روش‌ها: 28 بیمار دیابتی نوع دو که عضو انجمن دیابت ایران هستند، به‌صورت نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به‌طور جایگزینی تصادفی در گروه آزمایش (14= n) (با یک برنامه‌ی مداخله‌ی 12 هفته‌ای شناختی رفتاری گروهی) و کنترل (14= n) (تنها مراقبت معمول را دریافت کردند)، گمارده شدند. کیفیت زندگی و ادراک بیماری توسط مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامه‌ی ادارک بیماری، قبل از مداخله و بلافاصله بعد از مداخله مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. داده‌ها با کمک نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 19، آمار توصیفی، تحلیل کواریانس تحلیل گردیدند.

یافته‌ها: گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی‌داری در کیفیت زندگی و ادراک بیماری در پس آزمون نشان داد (5%‍ P<). علاوه براین، مداخله در خرده مقیاس‌های کیفیت زندگی به غیر از بعد محیط معنی‌دار بود (5%‍ P<).

نتیجه‌گیری: تحلیل کواریانس نشان می‌دهد که CHD CBGI می‌تواند منجر به افزایش کیفیت زندگی و ادراک بیماری بیماران مبتلا به دیابت نوع ‌دو شود. تحقیقات بعدی با دوره‌های طولانی مدت پیگیری به‌منظور حصول اطمینان از تداوم اثربخشی پیشنهاد می‌گردد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb