زهرا کاشی، شیوا برزویی، عذرا اخی، نرگس مسلمی زاده، حمیدرضا ذاکری، رضا محمدپور تهمتن، رفعت بنافتی، لیلا شهباز نژاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
مقدمه: تشخیص دیابت بارداری (GDM) نه تنها از نظر پیشگیری از بیماریها و اختلالات پری ناتال مهم است، بلکه بر پیامدهای طولانی مدت سلامت مادر و کودک نیز تأثیر بسزایی دارد. آزمون های غربالگری دیابت بارداری که هم اکنون مورد استفاده قرار میگیرند، وقت گیر و پرهزینه اند. لذا یافتن آزمونهای ساده تر و ارزانتر با حساسیت و ویژگی قابل قبول، ضروری به نظر میرسند. هدف از انجام این مطالعه، یافتن یک نقطه مناسب از قند پلاسمای ناشتا بهعنوان تست غربالگری دیابت دوران بارداری می باشد.
روشها: در این کارآزمایی بالینی، 200 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه پری ناتال بیمارستان امام خمینی ساری که حداقل یک عامل خطر ابتلا به GDM، شامل سن بیشتر یا مساوی 25 سال، سابقه حاملگی پر خطر (سقط تکراری، پرهاکلامپسی، GDM، ماکروزومی، آنومالی جنینی و مرده زایی)، نمایه توده بدنی (BMI) قبل از بارداری بیشتر یا مساوی kg/m2 25 و سابقه دیابت ملیتوس در فامیل درجه یک داشتند، وارد مطالعه شدند. مبتلایان به دیابت پیش از بارداری، از مطالعه خارج شدند. جهت همه افراد مذکور در هفته 24 تا 28 بارداری، آزمون گلوکز 50 گرمی درخواست شد و در صورتیکه گلوکز پلاسمای یک ساعت بعد ، بیشتر از mg/dl 130 بود، آزمون تحمل گلوکز خوراکی 100 گرمی بر اساس پروتکل ADA، 2006 و معیارهای تشخیصی کارپنتر و کوستان انجام شد و افراد مبتلا به دیابت بارداری مشخص شدند. سپس با استفاده از منحنی Receiver Operating Characteristic (ROC)، سطحی از قند پلاسمای ناشتا (FPG) که در تشخیص دیابت بارداری بالاترین حساسیت و ویژگی را دارا بود، تعیین گردید.
یافتهها: آزمون 50 گرمی گلوکز در 65 نفر (5/32%) مثبت شد و از این مقدار 58 نفر (میزان بازگشت 89%) جهت آزمون 100 گرمی مراجعه کردند که 20 نفر (10%) مبتلا به GDM تشخیص داده شدند. با استفاده از منحنی ROC با سطح زیر منحنی 853/0، سطح قند خون ناشتای mg/dl 5/91، بهترین حساسیت و ویژگی (به ترتیب80% و92% ) را در تشخیص دیابت بارداری، دارا بود.
نتیجهگیری: سطح قند خون ناشتای mg/dl 5/91 ≤ حساسیت و ویژگی مناسبی برای تشخیص دیابت بارداری دارد لذا با توجه به ساده تر و ارزانتر بودن آن نسبت به آزمون 50 گرمی ،به عنوان روش غربالگری دیابت بارداری توصیه میگردد.
زهرا حاج هاشمی، الهام مسلمی، پروانه صانعی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
مقدمه: اگرچه بسیاری از مطالعات مشاهدهای ارتباط میان سطوح سرمی ویتامین D و چاقی شکمی را بررسی کردهاند، یافتهها متناقض است. این مرورسیستماتیک و متاآنالیز دوز-پاسخ بهمنظور جمعبندی این ارتباط در بزرگسالان در مطالعات مشاهدهای انجام شد. روشها: تمامی مطالعات چاپ شده تا مِی2020میلادی در 5 پایگاه اطلاعاتی مورد جستوجو قرارگرفتند. 41 مطالعهی مشاهدهای که ارتباط بین سطوح سرمی ویتامین D و چاقی شکمی را بهصورت نسبت شانس (OR)، نسبت خطر(RR) یا خطر نسبی (HR) بههمراه فاصلهی اطمینان 95% (CI) گزارش کرده بودند، در این مطالعه گنجانده شدند. یافتهها: بهطور کلی44 اندازهی اثر، از 36 مطالعهی مقطعی که بر روی 257699 فرد انجام شده، نشان داد که سطوح سرمی بالای ویتامین D در مقایسه با سطوح پایینی، با 23% کاهش شانس چاقی شکمی مرتبط است (83/0-71/0:CI%95;77/0:OR). پس از انجام آنالیز زیرگروهی، تقریباً درهمهی زیرگروهها ارتباط معناداری مشاهده شد. براساس آنالیز دوز-پاسخ خطی، هر nmol/l 25 افزایش در سطوح سرمی ویتامین D با8% کاهش خطر چاقی شکمی همراه بود (99/0-85/0:CI%95;92/0:OR). بعد از محدود کردن آنالیز به مطالعات با نمونهگیری تصادفی (17 مطالعه با 242135 نفر)، همان ارتباط معنادار و معکوس حاصل شد (87/0-71/0:CI%95;79/0:OR). همچنین در مطالعات با نمونهگیری تصادفی، هرnmol/l 25 افزایش در سطوح سرمی ویتامین D با10% کاهش خطر چاقی شکمی همراه بود (99/0-82/0:CI%95;90/0:OR). نتیجهگیری: در این مطالعهی متاآنالیز که بر روی مطالعات اپیدمیولوژیک انجام شد، ارتباط معنادار و معکوس و خطی بین سطوح سرمی ویتامین D و چاقی شکمی مشاهده گردید. این ارتباط در مطالعات با نمونهگیری تصادفی نیز مشاهده شد. در پایان، برای تعیین ارتباط علت و معلولی نیاز به مطالعات آیندهنگر است.