37 نتیجه برای مهاجری
سید ابوالقاسم سجادی، حسین حسینزاده، سیداحمد مهاجری،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده
هدف: بررسی اثر ساپونین تام چوبک (Acanthopyllum squarrosum) بر جذب انسولین از راه بینی در مقایسه آن با ساپونین کیلایا (Quillaja saponaria) و سدیم کولات بهعنوان جذب افزاهایی که قبلا" اثر آنها به اثبات است.
روشها: در فرمولاسیون محلولهای مورد استفاده در این آزمایش، انسولین به میزان 2 واحد بینالمللی برای هر موش تجویز گردید و کربوکسی متیل سلولز (CMC) با غلظت 1% و ماده جذبافزا نیز با همین غلظت به فرمولاسیون اضافه شد. کاهش غلظت گلوکز خون ناشی از تجویز هر فرمولاسیون در 5 رت در حالت ناشتا مطالعه و بررسی شد.
یافته ها: اثر جذب افزایی ساپونین تام چوبک از لحاظ آماری اختلاف معنیداری با دوجذب افزای شناخته شده ساپونین کیلایا و سدیم کولات نداشت. درصد
قند خون نسبت به قند خون پایه پس از 130 دقیقه از تجویز محلولهای حاوی انسولین و جذب افزاهای مختلف بدین شرح بود : برای محلول حاوی ساپونین چوبک(06/11% ) 78/36%، برای محلول حاوی ساپونین کیلایا (39/2% ) 46/27% و برای محلول حاوی سدیم کولات (93/14% ) 94/39%.
نتیجهگیری: میتوان گفت که ساپونین تام چوبک دارای خاصیت جذبافزایی قابلملاحظهای است و اثر آن با ساپونین کیلایا قابل مقایسه میباشد.
ایرج نبی پور، فرهاد وفاجو، محمد سعید مهاجری، هومان سلیمی پور، شهرام ابوطالبی، پیمان عندلیب، مجتبی جعفری،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده
مقدمه: برای دهها سال، نقش کاهش غلظت لیپیدهای سرم در پیشگیری از سکته مغزی در هالهای از ابهام بوده است. اما نتایج کارآزماییهای آیندهنگر جدید نشان داده است که مصرف پراواستاتین در کاهش رخداد سکته مغزی مؤثر است.
روشها: برای آشکار نمودن طیف اختلالات لیپوپروتئینی بیماران سکته مغزی در استان بوشهر طی دو مدت پنج ماهه در 204 بیمار دچار حوادث عروقی مغز(113 مذکر و 91 مؤنث) که بهصورت متوالی که در بیمارستان دانشگاهی فاطمه زهرای بندر بوشهر بستری شده بودند، حداکثر تا 48 ساعت پس از وقوع حادثه عروقی مغز از لحاظ غلظت سرمی لیپیدها و لیپوپروتئینها بررسی شدند.
یافتهها: 6/67% از بیماران در دهههای هفتم و هشتم زندگی قرار داشتند. براساس یافتههای برشنگاری رایانهای
(computed tomography) مغز، میزان شیوع سکته مغزی با خونریزی (مجموع خونریزی درونمغزی و زیرعنکبوتیه)، سکته مغزی ایسکمیک و یافتههای غیراختصاصی به ترتیب 6/24، 4/31 و 25% بود. همچنین موارد حمله ایسکمیک گذرا (transient ischemic attack)، 2/15% (31 مورد) بود. سابقه پرفشاری خون 5/57%، دیابت قندی 4/21% مصرف دخانیات 5/51% و وجود چاقی مرکزی در 8/35% از بیماران وجود داشت. کلسترول 200 میلیگرم در دسیلیتر در 5/50%، تریگلیسرید 150 میلیگرم در دسیلیتر در 6/32% و HDL-C کمتر از 35 میلیگرم در دسیلیتر در 4/28% از بیماران و LDL-C 130 میلیگرم در دسیلیتر در 1/51% بیماران دیده شد. وجود سابقه مصرف دخانیات در مردان با کلسترول
LDL < 130 میلیگرم در دسیلیتر همبستگی داشت.
نتیجه گیری: اختلالات لیپوپروتئینی و غلظت غیرطبیعی لیپیدهای سرم در بیماران با حوادث عروقی مغز استان بوشهر، شیوع بالایی دارند.
شهین یاراحمدی، باقر لاریجانی، ابراهیم جوادی، محمدحسن باستانحق، محمد پژوهی، رضا ملکزاده، محمود محمودی، علیرضا شفائی، محمدرضا مهاجری تهرانی، علی رجبی، محمد فرهادی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده
مقدمه: بیماری سلیاک و دیابت نوع 1 از نظرنشانگرهای HLA و جایگاههای کروموزومی یکسان با یکدیگر مربوط هستند که ممکن است علت وقوع این دو اختلال با یکدیگر در عده زیادی از زیر گروههای جمعیتی شبیه باشد. این مطالعه برای بررسی شیوع مثبت بودن پادتن ضدگلیادین (یک نشانگر در بیماری سلیاک) در بیماران دیابتی شهر تهران و تعیین اینکه آیا یافتههای گزارش شده در مورد افزایش آنتیگلیادین مثبت در بیماران دیابتی در مطالعه ما نیز تکرار میشود یا خیر، طراحی گردید.
روشها: در این مطالعه 182 نفر (52 نفر با دیابت نوع 1 و 130 نفر با دیابت نوع 2) شرکت کردند که 110 نفر آنها زن بودند. محدوده سنی بیماران در گروه دیابت نوع1 3-5/29 سال و در گروه دیابت نوع 2 42-65 سال بود. از هر بیمار یک نمونه خون تهیه و با روش ایمونوفلورسانس غیرمستقیم از نظر IgG ضدگلیادین بررسی شد. لازم به ذکر است تمام بیماران در زمان نمونهگیری فاقد علائم گوارشی بودند.
یافتهها: در یک بیمار با دیابت نوع 1 (9/1%) و دو بیمار با دیابت نوع 2 (5/1%) IgG ضدگلیادین مثبت بود. شیوع مثبت بودن پادتن ضدگلیادین در افراد سالم دهنده خون در شهر تهران 064/0% است.
نتیجهگیری: شیوع آنتیگلیادین در بیماران دیابتی نوع 1 و 2 به ترتیب 30 و 24 برابر بیشتر از جمعیت عادی در شهر تهران است که این با گزارش سایر مناطق در مورد شیوع بیماری سلیاک در بیماران دیابتی سازگار و متناسب است. بهعلت حساسیت و ویژگی نسبتاً کم (هر دو حدود 80 %) آنتیبادی ضدگلیادین، از آن کمتر استفاده میشود (نسبت به ایدهآل) اما سنجش با ایمونوفلورسانس غیرمستقیم یک روش سریع و ارزان قیمت است و برای برنامههای غربالگری زیرگروههای جمعیتی مناسب میباشد و میتوان آن را برای همه بیماران دیابتی در معرض خطر توصیه نمود.
باقر لاریجانی، فرید ابوالحسنی، محمدرضا مهاجری تهرانی، عذرا طباطبایی،
دوره 4، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده
دیابت، بیماری متابولیک مزمنی است که منجر به صدمه به ارگانهای مختلف فرد مبتلا و کاهش طول عمر وی میشود. این بیماری به دلیل افزایش سن جمعیت، افزایش رشدجمعیت، افزایش شیوع چاقی به علت کمتحرکی، مصرف بیشتر قندهای ساده وغذاهای با کالری بالا، شیوع فزایندهای یافته است، به گونهای که بر اساس پیش بینی سازمان جهانی سلامت، انتظار میرودکه تعداد بزرگسالان (20 ساله و بالاتر) دچار دیابت در سال 2025 میلادی به 300 میلیون نفر برسد. با توجه به پراکندگی جغرافیایی بسیار متفاوت بیماری دیابت در جهان و عدم اطلاع دقیق از شیوع و بروز این بیماری در ایران، بر آن شدیم مدارک و منابع موجود در این زمینه را ارزیابی مجدد نموده تا به برآورد روشنی در مورد شیوع دیابت در کشور دست یابیم.
روشها: به دلیل جمع آوری اطلاعات از یک نمونه فراگیر کشوری، نتایج مطالعهی سلامت و بیماری در مورد شیوع موارد شناخته شده دیابت، که در سال 1379 توسط مرکز ملی تحقیقات علوم پزشکی انجام گرفته است، مبنای محاسبه شیوع قرار گرفت. به منظور تعیین نسبت شیوع واقعی به شیوع موارد شناخته شده از سایر مطالعاتی که در مورد شیوع دیابت در کشور انجام گرفته بود استفاده شد. برای برآورد بروز، از مدلسازی اپیدمیولوژیک استفاده شد.
یافتهها: بر این اساس شیوع دیابت در سال 1380 در جمعیت بالاتر از 20 سال 67/4% یا 6/1 میلیون نفر برآورد شد. همچنین تخمین زده شد که در این سال نزدیک به صد هزار نفر به بیماری دیابت نوع 2 مبتلا شدهاند.
نتیجهگیری: محدودیت اصلی این مطالعه محدود بودن مطالعاتی است که برای برآورد نسبت شیوع واقعی به شیوع موارد شناخته شده مورد استفاده واقع شدند.
فرید ابوالحسنی، محمدرضا مهاجری تهرانی، عذرا طباطبایی ملاذی، باقر لاریجانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 5-1384 )
چکیده
با توجه به شیوع فزاینده دیابت در دنیا ،اداره و درمان دیابت و عوارض آن نیازمند صرف هزینههای قابل توجهی ازطرف بیماران و سیستم بهداشتی - درمانی جامعه میباشد.با در نظرگرفتن محدودیت منابع ،دولتها میبایست با پایش مستمر سلامت جامعه، مهمترین نیازهای سلامتی را شناسایی و با به کار گیری مداخلههای کارآمد برای کاستن از بار آنها تلاش کنند.یکی از شاخصهای ارزیابی سلامت جامعه، تعیین بار بیماریها میباشد که به کمک آن سالهای از دست رفته به علت ابتلا به بیماریها محاسبه میگردد. در این مقاله، هدف برآورد بار دیابت و عوارض آن در سال 1380 در ایران با استفاده از مطالعات دهه اخیرمیباشد.
روش ها: با استفاده از مطالعات انجام شده دردهه اخیر در مورد شیوع دیابت و عوارض آن، بار بیماری دیابت و عوارض آن در سال1380 در ایران و در قالب شاخص DALYsیا سالهای از دست رفته با ناتوانی تعدیل شده، و به کمک نرم افزار DisMod محاسبه شد.
یافتهها: بار بیماری دیابت در سال 1380 برابر با 306440 سال به دست آمد. در همان سال بار رتینوپاتی دیابتی ونیز نفروپاتی دیابتی هر کدام جداگانه 20532 سال،نوروپاتی 33286 سال،پای دیابتی 5848 سال و بار قطع عضو بدلیل دیابت 1573 سال برآورد شد.
نتیجهگیری: باتوجه به بار حاصل از دیابت و عوارض آن و نیز محدودیت منابع تامین کننده نیازهای بهداشتی - درمانی جامعه،دیابت یکی از اولویت های بهداشتی - درمانی جهان و به ویژه کشور ما بوده و اتخاذ اقداماتی مؤثر جهت پیشگیری و درمان دیابت به منظور کاهش این بیماری و عوارض آن ضروری می باشد.
محمد رضا مهاجری تهرانی، محمد حسین گذشتی، اکبر سلطانی،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
هیدرآدنیت چرکی، یک بیماری عودکننده است که باعث درگیری غدد عرق پوست عمدتاً در نواحی چین دار بدن میگردد. سیر بالینی این بیماری به میزان زیادی متغیر است. در موارد خفیف، بهصورت ندولهای منفرد عود کننده دیده میشود ولی در موارد شدید، با التهاب مزمن و ایجاد آبسه و اسکار همراه بوده و بندرت به اسکواموس سل کارسینوما تبدیل میشود. در حالیکه عوامل ژنتیکی، هورمونها و عفونت در ایجاد بیماری نقش دارند، پاتوژنز دقیق آن هنوز مشخص نیست. علاوه بر این درمان موثر آن کاملا مشخص نشده است. درمان اصلی آن جراحی و آنتیبیوتیکهای موضعی و سیستمیک است.
ما یک مرد دیابتی 63 ساله با سابقه طولانی هیدرآدنیت چرکی درمان نشده و درگیری شدید ناحیه سرین را معرفی میکنیم. جهت بررسی آن در Pubmed جستجو انجام شد که 7 مورد همراهی هیدرآدنیت چرکی و دیابت یافت شد.
سهیلا امینی مقدم، محمدرضا مهاجری تهرانی، زهرا شعبان نژاد خاص، رامین حشمت، اشرف آل یاسین، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده
مقدمه: پپتید- cمایع آمنیوتیک بیانگر میزان ترشح انسولین جنین است . شرایط هیپر انسولینمی جنین، سبب افزایش وزن موقع تولد واختلال تحمل گلوکز و چاقی درسنین بالاتر می شود.شیوع تولد نوزادان ماکروزوم در ایران 10% می باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط پپتید-c و انسولین مایع آمنییوتیک با ماکروزومی نوزادان بود.
روشها: این مطالعه به صورت مورد- شاهدی انجام شده است. 10 نوزاد که در زمان تولد وزن بالای 4000 گرم داشتند، به عنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند و 28 نوزاد با وزن کمتر از 4000 گرم به عنوان گروه شاهد وارد مطالعه گردیدند. مادران نوزادان هر دو گروه از نظر میانگین سنی و تعداد زایمان و وزن قبل از بارداری اختلاف زیادی نداشتند. چنانچه شرکت کنندگان شرایط خروج از مطالعه را نداشتند، در هنگام زایمان حدود cc 10 مایع آمنیوتیک طی آمنیوسنتز گرفته شد و همچنین از بند ناف جنین یا خون وریدی جنین وخون وریدی مادر جهت اندازه گیری انسولین و پپتید-c و گلوکز نمونهگیری به عمل آمد.
یافتهها: نوزادان ماکروزوم در مقایسه با گروه شاهد اختلاف معنی داری در پپتید
-c خون نوزاد (044/0=P)وخون مادر(043/0= P) داشتند. میزان انسولین در مادران نوزادان ماکروزوم و نوزادان ماکروزوم و مایع آمنیوتیک بالاتر از گروه شاهد بود ولی از نظر آماری معنیدار نبود. میزان پپتید-c در مایع آمنیوتیک نوزادان ماکروزوم نیز بالاتر از گروه شاهد بود.
نتیجهگیری : افزایش پپتید-c مایع آمنیوتیک، خون نوزاد وخون مادر، میتواند با افزایش وزن جنین ارتباط داشته باشد.
نصرت اله ضرغامی، قربان محمدزاده، فریدون ممقانی، رضا حاج حسینی، عباس مهاجری،
دوره 6، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده
لپتین پپتیدی است که قویا با آدیپوزیته بدن ارتباط دارد و شاخص بالقوه ای برای چاقی ومشکلات ناشی از چاقی میباشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط سطح سرمی لپتین با شاخص های آنتروپومتریک در زنان با درجات مختلف چاقی میباشد.
روشها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی روی 106 زن غیر دیابتی با 25 ≥ BMI و38 زن غیر دیابتی با 25 BMI ≤ انجام گرفت. سطح سرمی لپتین با روش ایمنواسی وگلوکزخون ناشتا با روش گلوکز اکسیداز اندازه گیری شدند.نمایه توده بدن از تقسیم وزن(کیلوگرم) بر قد (متر مربع) محاسبه گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج این مطالعه، میانگین غلظت ها ی سرمی لپتین در زنان با وزن طبیعی، اضافه وزن، چاق درجه 1وچاق درجه 2 بهترتیب 56/0 ± 88/6 ، 73/1 ± 30/39، 04/1 ±60/ 46و 13/3 ± 22/48 نانوگرم برمیلی لیتر بود. افزایش غلظت سرمی لپتین متناسب با افزایش نمایه توده بدن (BMI) چشمگیر بود. اختلاف غلظت سرمی لپتین در بین تمام گروهها از نظر آماری معنی دار بود(001/0P<). همبستگی مستقیم معنی داری بین لپتین و نمایه توده بدن با (001 /0 , P<736/0r =) مشاهده شد. همبستگی معنی داری بین لپتین و سن و لپتین با نسبت دور کمر به دور باسن (WHR)در هیچ کدام از گروه ها مشاهد نشد.
نتیجهگیری: یافته ها ی این مطالعه نشان می دهند که غلظت لپتین با افزایش درجه چاقی افزایش مییابد و از بین شاخصهای مختلف آنتروپومتریک، قویاً با نمایه توده بدن ارتباط دارد.
عذرا طباطبایی ملاذی، محمدرضا مهاجری تهرانی، محمدحسین فروزانفر، زهرا شعبان نژاد خاص، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 4 - ( 3-1386 )
چکیده
مقدمه:درمطالعات گوناگون استفاده از پمپ (انفوزیون مداوم زیر جلدی انسولین) نتایج قابل ملاحظه ای در حفظ و کنترل قند خون افراد دیابتی نوع 1 داشته است.با توجه به محدودیتهایی نظیرمسائل تکنیکی و نیاز به آموزش ، مطالعه حاضر به روش کارآزمایی بالینی و بدون گروه مقایسه برای بررسی تاثیر استفاده از پمپ در تنظیم قند خون بیماران دیابتی نوع 1 انجام شد. این مطالعه احتمالاً اولین گزارش رسمی استفاده از پمپ و مقایسه با قبل از آن در کنترل قند خون در ایران میباشد.
روشها: 9 بیمار دیابتی نوع یک ( بدون عوارض دیابت) بهمدت 6 ماه تحت درمان با استفاده از پمپ قرار گرفتند. بررسی اثربخشی این روش درمانی در کنترل بیماری با مقایسه سطح هموگلوبین گلیکوزیله((HbA1C قبل و پس از درمان با پمپ و جهت بررسی عوارض احتمالی آن از میزان بروز هیپوگلیسمی استفاده شد.
یافتهها: 7 مرد و2 زن، درمحدوده سنی39-15 سال و با سابقه 15 -1/0 سال ابتلا به دیابت مورد مطالعه قرارگرفتند. میانگین HbA1C بیماران از 6/8% در ابتدای مطالعه به 1/7% پس از 6 ماه استفاده از پمپ رسید که این اختلاف از نظر آماری قابل ملاحظه بود(03/0P=). متوسط نیاز به انسولین از 66 واحد روزانه در آغاز مطالعه به 56 واحد روزانه در انتهای مطالعه و با اختلاف آماری قابل ملاحظه (03/0=P) کاهش یافت. تغییرات قابل ملاحظه قند خون ناشتا، هیپوگلیسمی بالینی و تغییرات بارز وزن مشاهده نشد.
نتیجه گیری: استفاده از پمپ در درمان بیماران دیابتی نوع 1 در ایران، احتمالاً روشی موثر و بیعارضه در کنترل قند خون بیماران میباشد. البته ما در رابطه با عوارض این روش نمیتوانیم به طور قطع قضاوت نماییم.
نصرت اله ضرغامی، نادر بهاری وند، علی مهدوی فرد، عباس مهاجری،
دوره 8، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده
مقدمه: رتینوپاتی دیابتی یکی از جدی ترین عوارض ناشی از اختلال میکروواسکولر شبکیه است. بیماری دیابت منجر به افزایش تظاهر عوامل رشد رگ ساز در برخی بافتها در پاسخ به هیپرگلیسمی و ایسکمی بافتی می شود. به علاوه، فاکتور رشد اندوتلیوم عروقی (VEGF) به عنوان عامل میتوژن قوی اندوتلیال و عامل نشت پذیری عروقی شناخته شده است. شواهد اخیر بر نقش مستقیم VEGF در پاتوژنز رتینوپاتی تکثیری دیابتی دلالت دارند. هدف از این مطالعه، بررسی رابطه بین سطوح VEGF مایع ویتره با آلبومینوری و درجه کنترل قند خون در بیماران دچار رتینوپاتی تکثیری دیابتی است.
روشها: 30 بیمار مبتلا به رتینوپاتی تکثیری دیابتی و 35 شاهد مبتلا به رتینوپاتی تکثیری غیردیابتی که از لحاظ سن و جنس با گروه اول همسان بودند، در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی بررسی شدند. سطوح VEGF ویتره و سرم اندازه گیری و بین دو گروه مقایسه گردید. در گروه رتینوپاتی تکثیری دیابتی، سطح سرمی هموگلوبین A1c، میکروآلبومینوری، کراتینین سرم، مراحل نفروپاتی و رتینوپاتی و مدت دیابت قندی نیز تعیین شد. رابطه بین VEGF ویتره و سرم با عوامل مذکور تعیین شد.
یافته ها: 30 بیمار دچار رتینوپاتی تکثیری دیابتی (شامل 19 مرد و 11 زن)، با سن متوسط 10±56 سال وارد مطالعه شدند (35شاهد). سطح متوسط VEGF ویتره و سرم در گروه مورد بطور معنی داری بیشتر بود (به ترتیب 69/588±10/383 و 55/245±12/515 pg/ml در برابر 97/10±81/24 و 55/274±58/343 pg/ml ؛ 001/0=P، 011/0=P)(شاهد). همبستگی بالا و معنی داری بین سطوح VEGF ویتره و سرم مشاهده گردید (012/0=P، 453/0=r). VEGF سرم بطور معنی داری در بیماران تحت درمان دارویی (045/0=P)، کنترل خوب قند خون (039/0=P) و مرحله 1 نفروپاتی (042/0=P) پایین تر بود. همچنین همبستگی معنی داری بین سطح VEGF سرم و نسبت آلبومین ادرار به کراتینین خون مشاهده شد (017/0=P، 432/0=r). روابط دیگر معنی دار نبودند (05/0
نتیجه گیری: نتایج مطالعه ما مشابه موارد گزارش شده در سایر بررسی ها می باشد. عوامل پایین آورنده سطح VEGF سرم و ویتره، ممکن است در بیماران دچار رتینوپاتی تکثیری دیابتی از ارزش بالایی برخوردار باشند؛ به ویژه اگر در مراحل اولیه تجویز گردند.
عذرا طباطبایی ملاذی، محمدرضا مهاجری تهرانی، محمد پژوهی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده
یکی از مهمترین مشکلات فراروی نظامهای سلامتی، افزایش بروز بیماریهای غیرواگیر از جمله دیابت می باشد. براساس برآورد سازمان جهانی بهداشت، در سال 2025 بیش از 300 میلیون نفر در جهان به بیماری دیابت مبتلا شده و بالاترین رشد موارد ابتلا در کشورهای در حال توسعه خواهد بود. امروزه به دلیل فراهم آمدن امکان دسترسی به انسولین ودرمان های نوین دیابت، احتمال زنده ماندن بیماران و ابتلا به عوارض مزمن دیابت افزایش یافته است. یکی از شایعترین عوارض دیابت که اغلب نیز نادیده گرفته می شود، زخم پای دیابتی است. هزینه درمان و مراقبت از پای دیابتی و نیز بار ناشی از آن، رقم بالایی است. با توجه به این که بیش از 85 % موارد قطع عضو ناشی از پای دیابتی قابل پیشگیری هستند، لذا با پیشگیری از ایجاد زخم وهمچنین فراهم نمودن زمینه بهبودی آن، بسیاری از این هزینه ها کاهش خواهند یافت. از جمله اقدامات پیشگیرانه ، رویکرد تیمی در زمینه مراقبت پای دیابتی می باشد. با توجه به شیوع 3 میلیونی دیابت در ایران و اختصاص حدودﴽ 15 % تعداد سال های از دست رفته ناشی از دیابت در ایران به دلیل نوروپاتی، زخم پا و قطع عضو، مرکز تحقیقات غدد دانشگاه علوم پزشکی تهران، در سال 1386 پیشنهاد تشکیل گروه تحقیقاتی - مطالعاتی پای دیابتی با هدف گسترش دانش و اصلاح عملکرد در تمام جنبه های مراقبت از زخم پا، انتقال دانش نوین در زمینه پوشش پا و پانسمان های نوین به عملکرد از طریق ایجاد ارتباط فعال و متمرکز بین اعضای گروه و نیز آموزش تخصصی تیم مراقبت بهداشت و بیماران نمود. در این گزارش به اهم فعالیت های انجام شده توسط این گروه اشاره می شود.
محمدرضا مهاجری تهرانی، مهرنوش محسنی، فاطمه محمدزاده، پرویز حسینی، محمد حسین گذشتی، لاله رضوی نعمت الهی، محمد حسن فروزانفر، کبری امیدفر، مریم اعلا، عباس کتابچی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: دیابت به عنوان فرایندی التهابی و مزمن، یکی از علل مهم ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی به شمار می رود و نقش هیپرگلیسمی از طریق برخی از سازوکارهای بیوشیمیایی در ایجاد عوارض میکرو و ماکروواسکولار مشخص شده است. هیپوگلیسمی نیز یکی از عوارض نا خواسته درمانهای دارویی در بیماران دیابتی است و ارتباط آن با اختلالات قلبی عروقی نشان داده شده؛ حال آن که تاثیر آن بر نشانگرهای التهابی تاثیر گذار بر روی بیماریهای قلبی عروقی، شناخته شده نیست. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر هیپوگلیسمی به عنوان یک استرس بر نشانگرهای التهابی موثر بر بیماریهای قلبی عروقی در افراد سالم انجام شده است.
روشها: مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی با تزریق u/kg 15/0-1/0 انسولین رگولار به صورت داخل وریدی جهت ایجاد هیپوگلیسمی (قند کمتر یا مساوی mg/dl39) در 15 داوطلب سالم انجام شد. کل زمان آزمایش 240 دقیقه برای هر فرد بود و سطوح سرمی گلوکز، کورتیزول،ACTH , اپی نفرین، نوراپی نفرین، هورمون رشد و سیتوکین های پیش التهابی (CRP, TNF-a, IL-8, IL-6, IL-1b) در زمانهای پایه و 240 ،120، 60، 45،30 دقیقه بعد از تزریق انسولین اندازه گیری شد.
یافتهها: سطح سرمی هورمونهای کورتیزول، هورمون رشد ،اپی نفرین ، نوراپی نفرین و ACTH در زمان هیپوگلیسمی افزایش یافته بود (05/0P<).افزایش سطوح سرمی عوامل پیش التهابی TNF-a, IL-6,IL-1b در زمان هیپوگلیسمی کاملا معنی دار بودند (05/0P<) اما در مورد دو مارکر CRPوIL-8 ، رابطه معنی داری بین زمان هیپوگلیسمی و میانگین تغییرات دیده نشد.
نتیجه گیری: هیپوگلیسمی به عنوان یک استرس غیر اختصاصی مانند هیپرگلیسمی می تواند با فعال کردن سیستم اتونوم و ترشح کاتکول آمینها، سبب افزایش برخی از نشانگرهای قلبی عروقی و سیتوکین های التهابی موثر در بیماریهای قلبی عروقی می گردد.
عذرا طباطبایی ملاذی، محمدرضا مهاجری تهرانی، سید پژمان مدنی، رامین حشمت، باقر لاریجانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 5-1389 )
چکیده
مقدمه: در بیش از 80% موارد، نوروپاتی محیطی عامل خطرساز بروز زخم پای دیابتی است. لذا معاینه عصبی در غربالگری بیماران در معرض خطر زخم پا اهمیت فراوانی دارد. هدف این مطالعه بررسی شیوع نوروپاتی محیطی در بیماران دیابتی براساس یافتههای بالینی و عوامل موثر بر بروز آن میباشد.
روشها: این مطالعه توصیفی - تحلیلی و مقطعی در سال 1384 و با انتخاب تصادفی 124 بیمار دیابتی کلینیک دیابت بیمارستان شریعتی تهران انجام گرفت. مشخصات دموگرافیک و پرسشنامههای بریتانیا، میشیگان، سیستم امتیازدهی نوروپاتی دیابت (DNS) Diabetic Neuropathy Score، آزمون ده نقطهای مونوفیلامان و بررسی نمونه خون ناشتا جهت تعیین قند خون انجام شد. آزمونهای آماری Chi-square، همبستگی پیرسون و رگرسیون لجستیک استفاده شدند.
یافتهها: محدوده سنی بیماران 75 - 17 سال، 44% مرد، 91% مبتلا به دیابت نوع 2، میانگین مدت ابتلا 10 سال و میانگین قند خون ناشتا mg/dl5/181 بود. شیوع نوروپاتی محیطی براساس پرسشنامه میشیگان، DNSو آزمون مونوفیلامان 38-32% و با پرسشنامه بریتانیا 54% برآورد شد. قویترین رابطه خطی بین پرسشنامه میشیگان با DNS (7/0= ضریب همبستگی) و سپس بین آزمون مونوفیلامان وDNS با ضریب همبستگی حدود6/0 مشاهده شد. سن بالای 50 سال، مدت ابتلا به دیابت بیش از 10 سال و قند خون ناشتا بالاتر از 200mg/dl، عوامل خطرساز بروز نوروپاتی با استفاده از معیار DNS بودند.
نتیجهگیری: شیوع بالای نوروپاتی دیابتی در این مطالعه، موید اهمیت ارزیابی و توجه به نوروپاتی در معاینه بیماران دیابتی است. با توجه به دقتهای مشابه و سهولت انجام، پیشنهاد میکنیم از پرسشنامه میشیگان و آزمون مونوفیلامان در کنار هم برای تشخیص نوروپاتی دیابتی استفاده شود. در بیماران مسنتر، سابقه ابتلای طولانیتر و بیماران با قندخون بالا، ارزیابی مرتب پاها و کنترل شدید قندخون مد نظر باشند.
محمدرضا مهاجری تهرانی، مریم پرویزی، سهیلا امینی مقدم، رامین حشمت، زهرا شعبان نژاد خاص، مریم اعلاء، حمیدرضا آقایی میبدی، ساسان عباس شرقی، باقر لاریجانی،
دوره 9، شماره 4 - ( 6-1389 )
چکیده
مقدمه: برخی مطالعات در زمینه شیوع دیابت بارداری (GDM) در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک(PCO) ، حاکی از آن است که خطر بروز GDM در زنان مبتلا به PCO بیشتر از افرادی است که از این اختلال رنج نمیبرند. از آنجایی که نژاد عامل موثری در ارتباط بین دیابت بارداری و سندرم تخمدان پلیکیستیک میباشد، مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط بین سندرم تخمدان پلیکیستیک و دیابت بارداری، در زنان ایرانی با سابقه دیابت بارداری در بیمارستان شریعتی تهران انجام شد.
روشها: نمونهها شامل 20 زن دارای سابقه دیابت بارداری و 24 زن بدون سابقه دیابت بارداری بودند که از بین مراجعین به درمانگاه پره ناتال بیمارستان شریعتی بطور اتفاقی انتخاب شده و پس از گذشت 2 سال از زایمان مورد بررسی قرار گرفتند. بررسیهای انجام شده شامل معاینات بالینی، بررسیهای آزمایشگاهی و انجام سونوگرافی شکمی به منظور بررسی مورفولوژی تخمدانها بود. معیارهای تشخیصیNational institute of Health)) NIHو Rotterdam برای تشخیص سندرم تخمدان پلیکیستیک مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: شیوع سندرم تخمدان پلی کیستیک در گروه دارای سابقه دیابت بارداری بیشتر از گروه بدون سابقه دیابت بارداری بود (45% درمقابل25%). مورفولوژی پلی کیستیک در تخمدانها و هیرسوتیسم در گروه مبتلا به دیابت بارداری در مقایسه با گروه دیگر بالاتر بود. سطوح سرمی قند ناشتای خون، لیپید، HbA1c و انسولین ناشتای خون نیز در این گروه بالاتر بود.
نتیجهگیری: در این مطالعه شیوع بالاتری از سندرم تخمدان پلی کیستیک و اختلالات متابولیک در زنان دارای سابقه دیابت بارداری مشاهده شد که بیانگر ارتباط بین این دو بیماری در زنان ایرانی میباشد و بر اساس توصیه ADA، غربالگری زود هنگام بیماران دارای سندرم تخمدان پلی کیستیک از نظر ابتلا به دیابت بارداری در تشخیص زودرس این عارضه، ضروری است.
شبنم عباسزاده اهرنجانی، ساره امینی، رسول ستودهمنش، رامین حشمت، نصیر محسنی جم، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
MicrosoftInternetExplorer4
مقدمه: سنگ کیسه صفرا، یکی از شایعترین بیماریهای گوارشی در دنیاست که علل زیادی از جمله دیابت زمینهساز آن است. هدف این مطالعه بررسی فراوانی و عوامل خطرزای ابتلا به سنگ
کیسه صفرا در بیماران دیابتی میباشد.
روشها: این مطالعه به صورت مقطعی و توصیفی بوده که بر روی 300 نفر
از بیماران دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان شریعتی تهران در بین
سالهای 1384 الی 1386 انجام گرفته است. بیماران پس از انجام سونوگرافی، براساس وجود و یا عدم وجود
سنگ کیسه صفرا به ترتیب به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند و عوامل خطرزا از طریق تحلیلهای
آماری مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: در این
جمعیت، فراوانی سنگ کیسه صفرا 20 نفر(7/6%) بود و جنسیت زن با خطر ابتلا به سنگ
کیسه صفرا همراهی معنیدار داشت (60/11-07/1: 95% CI، 22/3=OR). میانگین سن افراد دارای سنگ کیسه
صفرا (01/0=P) و همچنین
میانگین تعداد زایمانها (01/0=P) و میانگین سن منوپوز (02/0=P) در گروه دارای سنگ کیسه صفرا به طور
معنیداری بیش از گروه فاقد سنگ بود.
نتیجهگیری: شیوع سنگ
کیسه صفرا در این بیماران تقریبا مشابه شیوع سنگ کیسه صفرا در جمعیت ایرانی است. در
این مطالعه مانند سایر مطالعات، جنسیت زن و میانگین تعداد زایمانها و سن منوپوز
با وجود سنگ کیسه صفرا ارتباط داشت. پیشنهاد میگردد که در مطالعات آتی از حجم
نمونه بیشتری جهت تعیین فراوانی و عوامل خطرساز احتمالی استفاده گردد و گروهها از
نظر رده سنی همسان شوند.
لیلا محمدزاده، اعظم کشاورزی، سیدحسین صمدانی فرد، ابوالفضل شجاعی فرد، کامران علی مقدم، محمدرضا امینی، سیده حمیده فخرایی، اردشیر قوامزاده، محمدرضا استادعلی، علی شهریاری احمدی، باقر لاریجانی، ارمغان فرد اصفهانی، اشرف ملک محمدی، مریم اعلاء، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده
مقدمه: چندین مطالعه به صورت مداخلهای نشان داده که سلولهای بنیادین حاصل از آسپیراسیون مغز استخوان یا سلولهای منونوکلئر خون محیطی (CD34) میتوانند منجر به آنژیوژنز و بهبود فعالیت بافتی در بافت ایسکمیک شده و به بهبود زخم کمک کنند اما نتایج آنها ضد و نقیض بوده، لذا ما تصمیم گرفتیم تحقیق حاضر را با نمونه بیشتر انجام دهیم.
روشها: در این روش سلولهای بنیادین گرفته شده از خون محیطی تحریک شده با فاکتور کلونی محرک گرانولوسیت
(G-CSF) به 7 بیمار مبتلا به زخم پای دیابتی تزریق گردید و14 بیمار به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند که 3 ماه بعد هر دو گروه از نظر اندازه و بهبود زخم و کاهش درد و برقراری مجدد نبض و میزان
آمپوتاسیون و عوارض ناشی از سلولهای بنیادین مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: در گروه مورد، خونرسانی بافتی نسبت به گروه شاهد بهتر شده است که این مساله با بهبود ABI
(035/0=P) و برقراری مجدد نبض
(01/0=P) تفاوت معنیداری داشته و میزان
آمپوتاسیون ماژور (بالای مچ پا) در گروه شاهد 7 نفر از 14 نفر بوده اما
در گروه مورد در طی سه ماه آمپوتاسیون ماژور دیده نشد (04/0=P). همینطور درد ناشی از ایسکیمی اندام در گروه مورد در طی سه ماه کاهش بارزی نسبت به گروه شاهد داشت (01/0=P).
نتیجهگیری: تحقیق حاضر نشان داد که تزریق سلولهای بنیادین گرفته شده از خون محیطی در بهبود زخم پای دیابتی مؤثر بوده و در بهبود خونرسانی به اندام مبتلا کمک کننده است و از آمپوتاسیون اندام جلوگیری میکند.
سارا طاهریان، فرید بحرپیما، اعظم کشاورزی، علیرضا سرمدی، مریم اعلاء، باقر لاریجانی، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده
مقدمه: از مهمترین و پرهزینهترین عوارض مزمن دیابت، مشکلات مربوط به پا است که به علت کاهش خونرسانی اندام تحتانی و نوروپاتی رخ داده و میتواند منجر به زخم پا و بستریهای طولانی مدت و گاه آمپوتاسیون اندام شده و کیفیت زندگی فرد را تغییر دهد. روشهای متعددی برای پیشگیری از این عوارض بکار رفته است. دستگاه (IPC) Intermittent Pneumatic Compression، یک روش فیزیوتراپی برای بهبود اختلالات گردش خون محیطی و پیشگیری از ترومبوز وریدهای عمقی میباشد. این مطالعه نیز با هدف بررسی اثرات IPC درگردش خون شریانی بیماران دیابتی انجام شده است.
روشها: این کارآزمایی بالینی بر روی 18 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 و سن بالای 46 سال و(Ankle Bracial Index ) 9/0 £ ABI < 5/0، از میان بیماران مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان شریعتی، انجام شده است. اندامهای تحتانی بیماران برای 10جلسه 45 دقیقهای و بطور یک روز در میان، تحت IPC با فشار mmHg 120 قرار گرفت. میزان ABI قبل از شروع و در جلسه اول و انتهای جلسه دهم درمان، میزان نوروپاتی حسی توسط تست مونوفیلامان و پرسشنامه Valkقبل از جلسه اول و انتهای جلسه دهم بررسی شدند. میزان جریان خون میکروسیرکولاسیون نیز قبل و بعد از جلسات درمانی اول، پنجم و دهم سنجیده شدند.
یافتهها: میزان ABI متعاقب IPC با (006/0P=) و نمره حاصل از تست مونوفیلامان وپرسشنامه valk نیز با (0001/0=P) افزایش معنیداری را نسبت به قبل از درمان نشان دادند.
نتیجهگیری: مداخله IPC میتواند در افزایش جریان خون ماکروواسکولار اندام تحتانی و بهبود نوروپاتی حسی بیماران دیابتی مؤثر باشد.
سمیه اصغری، محمدجواد حسین زاده، محمدرضا مهاجری تهرانی، مجتبی صحت،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده
مقدمه: آدیپونکتین، آدیپوکینی است که به طور اختصاصی از بافت چربی ترشح میشود و دارای خصوصیات ضد دیابتی، ضد التهابی و ضد آتروژنی است. روی در افزایش حساسیت به انسولین و تحریک برداشت گلوکز نقش دارد. علاوه بر این، روی جزء ساختاری و عملکردی PPARγ میباشد که فعالیت آن با افزایش بیان آدیپونکتین و افزایش حساسیت به انسولین همراه است. در این مطالعه ما به بررسی اثرات مکمل خوراکی روی بر سطح سرمی آدیپونکتین و وضعیت مقاومت به انسولین در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 پرداختهایم.
روشها: این پژوهش به روش کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور بر روی 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 ملیتوس مراجعه کننده به مرکز دیابت گلابچی شهرستان کاشان صورت گرفت. افراد واجد شرایط به طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده قرص گلوکونات روی (mg30) و یا دریافت کننده دارونما تقسیم شدند و به مدت 12 هفته این مکملها را مصرف کردند. از کلیه بیماران مورد بررسی در شروع مطالعه و در انتهای ماه سوم، جهت اندازهگیری روی سرم، نمایههای گلیسمی، آدیپونکتین و hs-CRP در حالت ناشتا، خونگیری به عمل آمد.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد پس از 3 ماه مصرف مکمل گلوکونات روی، میزان قند خون ناشتا در گروه مداخله کاهش و در گروه دارونما افزایش یافت؛ ولی هیچ یک از این تغییرات از نظر آماری معنیدار نبود. در گروه مداخله، سطح HbA1c کاهش و میزان آدیپونکتین سرم افزایش معنیداری یافت (به ترتیب 005/0P=، 05/0P=) ولی در مقایسه با گروه دارونما اختلاف آنها معنیدار نبود. انسولین سرم نیز در گروه مداخله نسبت به گروه دارونما افزایش معنیداری یافت (03/0P=). تنها میزان قند خون ناشتا با تعدیل متغیرهای مخدوشگر نسبت به گروه دارونما کاهش معنیداری داشت (006/0P=). مصرف مکمل روی تاثیر معنیداری بر HOMA و شاخص التهابی hs-CRP نداشت.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر مصرف مکمل روی با کاهش گلوکز ناشتای سرم همراه بود ولی در مورد تاثیر آن بر آدیپونکتین سرم، به مطالعات بیشتری نیاز است.
شبنم عباسزاده اهرنجانی، هما کاشانی، محمد حسین فروزانفر، باقر لاریجانی، حمیدرضا آقایی میبدی، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
MicrosoftInternetExplorer4
مقدمه: چاقی یکی از مشکلات تهدید کننده حیات بوده که با بیماریهای
قلبی- عروقی، دیابت و دیس لیپیدمی مرتبط میباشد. با توجه به کمی اطلاعات در زمینه
مقادیر نرمال شاخصهای آنتروپومتریک در ایران خصوصاً در بزرگسالان؛ این مطالعه جهت
بررسی توزیع مقادیر دور کمر، وزن و شاخص توده بدنی در جمعیت ایرانی طراحی شده است.
روشها: در این مطالعه از دادههای مطالعه بیماریهای غیر واگیردار
که در سال 2005 در ایران انجام شد استفاده گردیده است. 79611
نفر از افراد 20-64 ساله به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. روش LMS جهت تعیین صدکهای مختلف برای متغیرهای دور کمر و
شاخص توده بدنی در مقابل سن به کار برده شد.
یافتهها: میانگین دور کمر با افزایش سن افزایش داشته و در تمام سنین
به جز 20 تا 24 سال در زنان بیش از مردان بود. میانگین BMI در تمام سنین در زنان بیش از مردان
بود؛ در حالی که میانگین وزن و قد در تمام سنین در مردان بیش از زنان بود. افزایش BMI، وزن و دور کمر در مردان بیش از زنان
با اختلالات متابولیک همچون دیابت، پرفشاری خون و هیپرکلسترولمی مرتبط بود.
نتیجهگیری: با توجه به بالاتر بودن شاخص توده بدنی و دور کمر در زنان
و ارتباط مستقیم چاقی با بیماریهای قلبی، دیابت و دیس لیپیدمی؛ لزوم توجه بیشتر
به چاقی خصوصاً در زنان و بهبود آموزش و کاهش وزن در این جنس مشخص میگردد.
مریم اعلا، عذرا طباطبایی ملاذی، مهناز سنجری، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 5 - ( 8-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
MicrosoftInternetExplorer4
دیابت به عنوان یکی
از بیماریهای غیر واگیر سهم زیادی از هزینه، زمان و نیروی انسانی سیستمهای
بهداشتی را به خود اختصاص داده است. اکنون به دلیل تغییر در شیوه زندگی، فرایند
صنعتی شدن و افزایش طول عمر بیماران، بروز دیابت و عوارض و مشکلات آن بیش از پیش
رخ مینماید و در این میان پای دیابتی یکی از عوارض مهم دیابت محسوب میشود. پرستاران
در واقع مراقبین بهداشتی در پیشگیری و تشخیص به هنگام دیابت و عوارض آن هستند از
آن جمله میتوان به نقش آنان در مراقبت از سلامت، بهداشت، آموزش جامعه، مدیریت
سیستم بهداشتی، مراقبت از بیماران و ارتقای کیفیت زندگی اشاره نمود. پرستاران در
بعد آموزش وظیفه خطیر پیشگیری از ابتلا به پای دیابتی، نحوه مراقبت از پا و
جلوگیری از آسیب به آن را بر عهده دارند. در بعد مراقبت، تشخیص زود هنگام هر نوع
تغییر در پوست و حس پا، مراقبت موثر و استفاده از پانسمانها و تکنولوژی نوین را
عهدهدار هستند. در حیطه بازتوانی، کمک به تحرک بیمار مبتلا به زخم پا و بیمارانی
که پای خود را در اثر این عارضه از دست دادهاند، از وظایف پرستار دیابت است. لذا
ضروری است پرستاران به صورت تخصصی آموزشهای لازم را دریافت نموده و همیشه سعی در
به روز کردن دانش خود داشته باشند تا بتوانند با استفاده از آخرین دستورالعملهای
مراقبت از پای دیابتی به ارایه خدمات موثر پرداخته و موجب ارتقای سلامت در بیماران
دیابتی شوند.
در راستای ارتقای
سطح دانش پرستاران در این زمینه، پیشنهاد میشود ضمن تدوین دورههای کوتاه مدت
آموزشی برای پرستاران، گایدلاینها و الگوریتمهای درمانی در بخشها و مراکز
درمانی مورد استفاده قرار گیرند تا علاوه بر آشنایی مداوم پرستاران با رویکردهای
نوین درمانی، تمرکز بر مراقبت تخصصی در دیابت و پای دیابتی را افزایش دهند.