19 نتیجه برای موسوی
رحیم وکیلی، محمدجواد موسوی تقیآبادی،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده
مقدمه: دیابت شایعترین بیماری غدد درونریز و متابولیسم کودکان است و با توجه بهعوارض جسمی و روانیآن، لازم است مبتلایان آگاهی کافی از بیماری خود داشته و نقشفعال و موثری در کنترل قند ایفا نمایند. انجام آزمایشهای مکرر و مصرف روزانه دارو هزینه زیادی در بر دارد، از این رو بیماران دیابتی باید مورد حمایت قرارگیرند. هدف از این مطالعه ارزیابی وضعیت کنترل بیماری و میزان استفاده از تسهیلات در بیماران دیابتی1 می باشد.روشها: مطالعه مقطعی بر روی 150 بیمار مبتلا به نوع 1 دیابت انجام شد و نتایج با شرایط بیماران در کشورهای آلمان، فرانسه، امریکا، استرالیا و عربستان مقایسه گردید.
یافتهها : نتایج این مطالعه بیانگر رژیم انسولین درمانی ناقص و غیراستاندارد (در 59 %بیماران)، داشتن گلوکومتر و نوار آزمون گلوکز (79/3 % بیماران) و وارسی مرتبHbA1c فقط در 66/8 % موارد بود که با وضعیت کنترل بیماران در سایر کشورها تفاوت آماری معنیداری دارد (001/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه لازم است دورههای آموزشی ویژه برای بیماران مبتلا به دیابت برگزار و کلیه بیماران دیابتی تحت پوشش بیمههای حمایتی قرار گرفته و آزمایشهای لازم برای نظارت بر کنترل بیماری به صورت رایگان برای آنها انجام شود.
علی محمد شریفی، سید هادی موسوی، باقر لاریجانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده
مقدمه: مکانیسم دقیق ایجاد اختلالات عروقی در دیابت نوع I (IDDM) روشن نگردیده است. شواهد زیادی مبنی بر تغییر مکانیسم های تنظیم کننده تونیسیته عروق از جمله تغییر فعالیت آنزیم ACE در بعضی بافتها در رتهای دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین وجود دارد. جهت بررسی اثرات درمان با انسولین بر این تغییرات مطالعه زیر انجام گرفت.روشها: مطالعه بر روی سه گروه متشکل از 8 رت از نژاد Sprauge Dawely انجام گرفت. دیابت توسط mg/kg 60 استرپتوزوتوسین داخل صفاقی در دو گروه دیابتی بدون درمان (D) و درمان شده توسط انسولین (IT) القا گردید. رتهای گروه IT روزانه توسط units/kg/day10 از انسولین NPH به مدت 4 هفته درمان شدند. گروه کنترل(C) و دیابتی بدون درمان (D) همان مقدار سالین در کل مطالعه دریافت کردند. فعالیت آنزیم ACE به روش HPLC اندازه گیری گردید.
یافتهها: 4 هفته پس از القا، در مطالعه گروه D, SBP و آنزیم ACE در سرم، ریه، قلب و آئورت افزایش یافت. درمان با انسولین این تغییرات را به حالت طبیعی برگرداند و فعالیت آنزیم در گروه IT نسبت به گروه شاهد تغییری نداشت.
نتیجهگیری: می توان نتیجه گرفت که افزایش فعالیت آنزیم ACE و بهویژه ACE قلبی عروقی میتواند در پاتوژنز واسکولوپاتی دیابتی نقش داشته باشد و همچنین یکی از مکانیسم های احتمالی انسولین در کاهش عوارض قلبی عروقی می تواند از طریق کاهش فعالیت این آنزیم باشد.
علی محمد شریفی، سید هادی موسوی، باقر لاریجانی،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده
بیماری دیابت شیرین یک مشکل بهداشتی در سراسر جهان است که حدود یک تا دو درصد افراد جامعه بدان مبتلا هستند. اختلالات عروقی مانند افزایش فشار خون، نفروپاتی و رتینوپاتی از علل بروز مورتالیتی در این بیماری می باشند. هر چند سازوکار بروز آسیب عروقی در هیپرگلیسمی، هنوز کاملاً روشن نگردیده است؛ ولی می توان به تغییر در سیستم رنین-آنژیوتانسین- آلدسترون (RAAS) و فعالیت آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE) اشاره کرد. جهت بررسی ارتباط تغییرات فشار خون سیستولی (SBP) و فعالیت آنزیم ACE در دیابت نوع یک, این مطالعه در موشهای صحرایی دیابتی شده توسط استرپتوزوتوسین، به عنوان مدل حیوانی دیابت نوع یک, انجام گرفت.
روشها: مطالعه در دو گروه کنترل (C) و دیابتی (D) متشکل از 8 رت در هر گروه از نژاد Sprauge Dawely انجام گرفت. دیابت توسط mg/kg 60 استرپتوزوتوسین داخل صفاقی در گروه (D) القا گردید. فشار خون سیستولی با روش دمی اندازهگیری شد. فعالیت آنزیم ACE به روش HPLC اندازه گیری گردید.
یافتهها: 4 هفته پس از القا دیابت، SBP در گروه D نسبت به کنترل بطور معنیداری افزایش یافت. فعالیت آنزیم ACE در پایان مطالعه در سرم، قلب، ریه و آئورت رت های گروه D افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل داشت که درصد افزایش آن در آئورت و قلب بیشتر بود. فعالیت آنزیم ACE در کلیه کاهش یافت.
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که افزایش فعالیت آنزیم ACE و بهویژه ACE قلبی عروقی میتواند در پاتوژنز واسکولوپاتی دیابتی نقش داشته و در ایجاد فشار خون در این مدل دیابتی مؤثر باشد.
فرانک شریفی، نیلوفر احمدی مقدم، نورالدین موسوی نسب،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1384 )
چکیده
ازآنجـاکه پوکی استخوان یکی از عوارض مهم دوران یائسگی است ، شناخت عوامل خطر آن دارای اهمیت ویـژه ای است. ارتبــاط دیابت نوع 1 با پوکی استخـوان در مطالعات زیادی مسجل شده است . ولی اطلاعات در مورد تراکم استخوان در دیابت نوع 2 متفاوت و یا متناقض است . مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه دیابت نوع 2 و میزان کنترل قند خون با تراکم استخوان در زنان یائسه در شهر زنجان و در سال 1382 انجام شد .
روشها: در این مطالعه مورد شاهدی ، 40 زن یائسه دیابتی به همراه 40 زن یائسه غیر دیابتی که از نظر سن ، طول مدت یائسگی و نمایه توده بدنی با گروه اول همگون شده بودند، مورد سنجش تراکم استخوان با روش DXA قرار گرفتند. هیچ کدام از افراد مورد مطالعه ، دارای عوامل خطر اضافی به جز یائسگی برای پوکی استخوان نبودند . میزان کلسیم، فسفر و آلکالین فسفاتاز سرم در تمام افراد اندازهگیری شد و افراد با اختلال در این نشانگرها حذف شدند . سطح استرادیول سرم نیز در تمام افراد اندازه گیری شد واطلاعات بدست آمده به وسیله روش های آماری t-test ،کای اسکوار و آنالیز واریانس و محاسبه correlation و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند .
یافتهها: فراوانی استئوپنی و استئوپروز در نواحی سه گانه مهرههای کمری ،فمور و ساعد در گروه افراد دیابتی با افراد غیردیابتی تفاوت معنی داری نداشت .میانگین تراکم استخوان در ناحیه گردن ران در افراد دیابتی حتی بیشتر از افراد سالم بود (013/0P=) . طول مدت یائسگی در هر دو گروه با تراکم استخوان ارتباط معنی دار و معکوسی داشت (01/0P<). ارتباطی بین سطح استرادیول سرم وتراکم استخوان در هر دو گروه یافت نشد . در افراد دیابتی ارتباط معکوس و معنی داری بین سطح Hb A1C با تراکم استخوان در مهره های کمری وجود داشت (01/0P=).
نتیجهگیری: پوکی استخوان را نمی توان یک عارضه دیابت نوع 2 محسوب کرد . لذا انجام اقدامات تشخیصی و درمانی برای پوکی استخوان در بیماران دیابتی نوع 2 می بایستی مورد به مورد و براساس وجود سایر عوامل خطر پوکی استخوان باشد .
مهسا محمدآملی، روح اله موسوی زاده، پروین امیری، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده
مقدمه: پیوند جزایر پانکراس بهعنوان روشی مناسب در درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 شناخته شده است. هر چند فعال شدن سایتوکینهای پیشالتهابی مترشحه از خود جزایر پانکراس منجر به وقایع التهابی به هم پیوستهای میگردد که باعث از دست رفتن پیوند به طور حاد و یا مزمن میگردد. .مسیر سیگنالی NF - kB در پاسخ به استرسهای ناشی از جداسازی و تخلیص جزایر پانکراس فعال میگردد که ترشح و آزادسازی مدیاتورهای التهابی از جمله MCP - 1 را به دنبال دارد. این امر نقش مهمی در فعالسازی سلولهای ایمنی و تجمع این سلولها در محل پیوند ایفا مینماید که باعث تشدید پروسه وازنش پیوند میگردد.
روشها: در این مطالعه سعی بر این بوده تا اثر Curcumin به عنوان یک بازدارنده قوی NF-κB بر تولید MCP-1 از جزایر پانکراس و عملکرد جزایر در شرایط in vitro مورد مطالعه قرار گیرد.
یافتهها: نتایج به دست آمده نشان داد که Curcumin در محیط کشت باعث کاهش ترشح MCP-1 از جزایر پانکراس در مقایسه با گروه کنترل می گردد و در مقادیر مورد نظر باعث کاهش عملکرد جزایر پانکراس نگردید.
نتیجهگیری: تحقیقات بر روی محرک هایی که باعث القاء تولید و ترشح فاکتور های التهابی از جزایر پانکراس می گردد و مکانیسم ها و مسیرهایی که در اثر این محرک ها فعال می گردد؛ سودمند خواهد بود و به یافتن روش هایی برای کاهش این محرک ها و غیر فعال نمودن این مسیرهای التهابی کمک خواهد نمود که در نهایت می تواند نتایج حاصل از پیوند جزایر پانکراس را بهبود بخشد.
نغمه ستاراحمدی، علی اکبر موسوی موحدی،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1386 )
چکیده
اندرکنش قندهای احیا کننده با پروتیینها منجر به ایجاد یک سری واکنش های آبشاری می شود که به واکنش گلایکه شدن یا میلارد معروفند که نقش مهمی در ایجاد عوارض دیابت ایفا می کند. در این مرور کوتاه، تغییرات ساختاری آلبومین سرم خون گلایکه شده (GHSA) توسط قندهای مختلف در زمان های گوناگون انکوبه شدن که در متون علمی گزارش شده به همراه مطالعات گروه ما گزارش می گردد. مطالعات گروه ما نشان میدهد آلبومین سرم انسانی (HSA)، در اثر گلایکه شدن دستخوش تغییرات ساختاری می شود. در فرایند گلایکه شدن آلبومین در روز 21 انکوبه شدن، جدا شدن گلوکز از آلبومین گلایکه شده موجب ایجاد مولتن گلبول می شود که مقدمه ای برای بیماری های در ارتباط با مولتن گلبول می تواند باشد. همچنین گلایکه شدن طولانی مدت آلبومین سرم انسانی موجب توده ای شدن، تشکیل آمیلوئید و کاهش کشش سطحی آلبومین گلایکه شده می شود و نقش مواد فعال سطحی و غیرطبیعی کننده را برای پروتئین ایفا می کند ما نشان دادیم آلژینات به عنوان یک پلیمر قندی می تواند گلایکه شدن آلبومین را کاهش دهد. در نهایت مقایسه ای بین اندرکنش مصنوعی و آزمایشگاهی قند ها با آلبومین و نمونه HSA بیماران دیابتی مورد مطالعه گروه ما قرار گرفت ، تنها تعداد اسیدآمینه های آرژینین در آلبومین بیماران دیابتی به میزان بیشتری تغییر یافته اند.
سیدعلینقی کاظمی، علی کوشا، فرانک شریفی، سید نورالدین موسوی نسب، علی اوسط ملتی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1387 )
چکیده
مقدمه: با توجه به پیشنهاد نقطه برش (Cut-off point) دور کمر جدید برای بزرگسالان در ایران، این مطالعه جهت تعیین شیوع سندرم متابولیک در افراد گروه سنی21-17 سال با معیار فوق و مقایسه آن با معیارهای انجمن جهانی دیابت((IDF و ATP III طراحی شد.
روشها: در این مطالعه از اطلاعات مربوط به 507 فرد 21-17 ساله (شامل 277 نفر مذکر و 230 نفر مونث ) در پروژه قلب سالم شهر زنجان که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، استفاده شد. معیارهای پیشنهادی مرکز تحقیقات بیماری های متابولیک زنجان با معیارهای IDF و ATP III مقایسه و شیوع سندرم متابولیک استخراج گردید.سپس میزان همخوانی بین سه تعریف فوق برای تعیین شیوع سندرم متابولیک محاسبه شد.
یافته ها: میزان شیوع سندرم متابولیک بر مبنای معیارهای ATPIII برابر6/5% (فاصله اطمینان 95 درصد: 2/8 - 4 %) بر مبنای معیارهای IDF برابر2/4 % (فاصله امطمینان 95 درصد: 8/5 - 4/2 %) و با معیارهای پیشنهادی مرکزتحقیقات بیماری های متابولیک زنجان برابر 5/8% (فاصله اطمینان 95 درصد: 11 - 6% ) بود .HDL پایین با شیوع 2/ 72 درصد شایعترین اختلال متابولیک بود. بیشترین ضریب توافق بین معیار ATPIII و معیار پیشنهادی وجود داشت(کاپا: 77درصد).
نتیجهگیری: اگر چه استفاده از معیار پیشنهادی زنجان برای دور کمر ایرانیان، شیوع سندرم متابولیک را بیش از سایر معیارها نشان میدهد، ولی درجه توافق بالایی با آنها دارد. انجام مطالعات آیندهنگر برای بررسی ارزش هریک از معیارهای فوق در پیش گویی اتفاقات قلبی عروقی پیشنهاد می شود.
زهره موسوی، شرابه هزارخوانی، هاله رکنی یزدی، سعید ابراهیم زاده،
دوره 8، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده
مقدمه: استرس هیپرگلیسمی با افزایش مرگ و میر داخل بیمارستان در بیماران مبتلا به بیماریهای وخیم و بستری در بخش مراقبتهای ویژه (ICU) همراه است. اما مشخص نیست که آیا این اختلال در بیماران یک بخش اورژانس داخلی نیز با افزایش مرگ و میر همراه است یا خیر. هدف از این مطالعه تعیین شیوع استرس هیپرگلیسمی و میزان مرگ و میر مرتبط با آن در بیماران بستری در یک بخش اورژانس داخلی بود.
روشها: طی این مطالعه طولی1 آیندهنگر به مدت 6 ماه، 1031 بیمار که در اورژانس داخلی بیمارستان امام رضا (ع) (یک بیمارستان آموزشی و مرکز ارجاع در شهرستان مشهد) بستری شدند، مورد مطالعه قرار گرفتند. 102 بیمار به علت بدخیمی و 63 نفر به علت طول بستری کمتر از 24 ساعت از مطالعه حذف شدند. تمام بیماران مورد معاینه قرار گرفته و شرح حال اخذ شد. آزمایشهای اولیه شامل قند خون تصادفی زمان بستری، اوره، کراتینین و شمارش کامل سلولهای خونی (CBC) انجام و قند خون ناشتا (FBS) حداقل در 2 نوبت اندازهگیری شد. بیماران بر اساس قند خون ناشتا به 5 گروه تقسیم شدند. در تمام بیماران گروه استرس هیپرگلیسمی، HbA1C اندازهگیری شد.
یافتهها :866 بیمار (480 مرد، 386 زن) با متوسط سن 18 ± 54 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. شیوع استرس هیپرگلیسمی 14% ،دیابت قبلی شناخته شده 6/15%، گلوکز خون ناشتای مختل 1/6%، بیماران تحت درمان کورتیکواسترویید 7% و بیماران با قندخون طبیعی 3/57% بود. در بیماران گروه استرس هیپرگلیسمی، مرگ و میر داخل بیمارستانی (8/19%) بیشتر از بیماران دیابتی (7/3%)، بیماران با قندطبیعی (4/1%)، بیماران با گلوکز خون ناشتای مختل (9/1%) و بیماران تحت درمان کورتیکواستروئید (7/4%) بود (0001/0=P برای هر 4 گروه). 8% از بیماران گروه استرس هیپرگلیسمی (1/1% از کل بیماران)، HbAlC بیشتر از 6% داشتند. در این گروه میزان مرگ و میر و طول مدت اقامت در بیمارستان مشابه با گروه HbAlC طبیعی بود.
تیجهگیری: در این مطالعه استرس هیپرگلیسمی یک یافته شایع (14%) در بیماران بستری در بخش اورژانس داخلی بود و این بیماران مرگ و میر بالاتر از سایر بیماران داشتند(0001/0=P).
1- Longitudinal
مجید ولی زاده، ناصر فرهمند، سید نورالدین موسوی نسب، عذرا طباطبائی ملاذی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه : هدف از مطالعه حاضر، مقایسه نسبت آلبومین به کراتینین
(ACR) در نمونه ادرار صبحگاهی با دفع آلبومین در ادرار 24 ساعته در بیماران دیابتی (با استفاده از کیتهای رایج مورد استفاده در کشور) ، همچنین تعیین همبستگی بین این دو روش و نیز تعیین میزان روز به روز ACR میباشد.
روشها : در این مطالعه مقطعی در سال 1384 در شهر زنجان ، یک نمونه ادرار 24 ساعته و 2 نمونه منفرد صبحگاهی برای سنجش آلبومین به روش ایمنوتوربیدیمتری در 201 بیمار سرپایی مبتلا به دیابت نوع 2 ارزیابی شد. ضریب همبستگی ACR در نمونههای منفرد در مقایسه با آلبومین دفعی ادرار24 ساعته با آزمون آماری همبستگی پیرسون و آنالیز رگرسیون و نیز عملکرد تشخیصی آن در تشخیص میکروآلبومینوری تعیین شد.
یافتهها : 51 نفر از 201 بیمار (4/25%) میکرو و 8 نفر (4%) ماکروآلبومینوری داشتند. ضریب همبستگی نسبت آلبومین به کراتینین حداکثر 81/0 (0001/0 < P) و معادله رگرسیون در بهترین شرایط: 526/8 + (ACR روز دوم 891/0) = آلبومین دفعی ادرار 24 ساعته، بدست آمد. ضریب همبستگی در بیماران میکروآلبومینوریک فقط درمورد ACR روز دوم(50/ 0) از لحاظ آماری معنی دار بود. در صورت استفاده از Cut-off معمول 30 میلی گرم بر گرم برای ACR دوم ، مقادیر حساسیت و ویژگی100 %و 8/93 % برای بیماران با سن کمتر از 40 سال(19 نفر) و 9/47% و3/83% برای بیماران 40 سال و بالاتر (182 نفر) بدست آمد.
نتیجه گیری: به نظر میرسدتا زمان ارزیابی بیشتر کیت های آزمایشگاهی در دسترس، آزمون نسبت آلبومین به کراتی نین در نمونه ادرار صبحگاهی، جایگزین قابل قبولی برای اندازه گیری آلبومین ادرار 24 ساعته به منظور تشخیص میکروآلبومینوری در بیماران دیابتی در ایران نمیباشد.
فرانک شریفی، آفاق انجم شعاع، سمیه کیانی مجد، نورالدین موسوی نسب،
دوره 9، شماره 4 - ( 6-1389 )
چکیده
مقدمه: با مطرح شدن مقاومت به انسولین به عنوان یکی از سازوکارهای ایجاد سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) و نقش آهن در ایجاد مقاومت به انسولین، این مطالعه جهت بررسی میزان فریتین سرم به عنوان نشانگر ذخیره آهن بدن در بیماران PCOS و رابطه آن با شدت علائم بالینی طراحی شد.
روشها: این مطالعه مورد- شاهدی، بر روی 102 زن با PCOS و 66 زن سالم، که از نظر سنی با هم همخوان بودند صورت گرفت. معاینات تنسنجی و تعیین شدت علایم هیپرآندروژنیسم انجام و سطوح سرمی قند، فریتین، انسولین و آندروژن اندازهگیری شد. نتایج با روشهای آماری T-test، Mann withney، محاسبه Correlation، شانس نسبی، و مدل رگرسیون لجستیک مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین فریتین سرم در افراد PCOSبالاتر از افراد نرمال بود ] ng/ml 52 ±60 در مقابل ng/ml 38±46؛ 007/0=[P. فریتین سرم در افراد با فرم شدید اولیگومنوره افزایش معنیداری را نشان داد (03/0=P). بین فریتین سرم و شدت هیرسوتیسم و دیگر علایم هیپرآندروژنیسم ارتباط معنیداری بدست نیامد. اگرچه فریتین با انسولین سرم ارتباط معنیداری داشت (02/0=P، 26/0= r). ولی ارتباط معناداری بین فریتین یا انسولین با آندروژنهای سرم بدست نیامد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بالاتر بودن سطح فریتین افراد مبتلا به PCOS با شدت اولیگومنوره ارتباط دارد ولی با شدت هیرسوتیسم و دیگر علایم هیپرآندروژنیسم مرتبط نیست.
سید علینقی کاظمی، منصور صادقزاده، فرانک شریفی، علی کوشا، نورالدین موسوی نسب،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
MicrosoftInternetExplorer4
مقدمه: میزانNon HDL کلسترول در
نمونههای غیر ناشتا ارزشمند بوده، روش اندازهگیری آن آسان است و میتواند حوادث
قلبی عروقی را پیشبینی نماید. این مطالعه جهت مقایسه نقش افزایش این اندکس در
مقایسه با LDL کلسترول به عنوان یک فاکتور خطرسندرم متابولیک انجام شده است.
روشها: در این مطالعه از اطلاعات مربوط
به 3277 نفر از افراد بزرگتر از 15 سال که با نمونهگیری تصادفی خوشهای از سطح
شهر زنجان انتخاب و در مطالعه قلب سالم شرکت کرده بودند، استفاده شده است. تجزیه
و تحلیل اطلاعات با استفاده از روشهای آماری Chi-Square و ضریب همبستگی پیرسون، محاسبه odds ratio و آنالیز رگرسیون لجستیک انجام شد.
یافتهها: 31% موارد مورد بررسی مبتلا به سندرم متابولیک بودند. LDL-C بالا در 21% و Non HDL-C بالا در 9/31% افراد با سندرم
متابولیک دیده شد. در بررسی همبستگی بین متغیرها رابطه قوی و مثبتی بین میزان LDL-C و Non-HDL-C به دست آمد (0001/0=P، 839/0:r). میزان odds ratio برای سندرم متابولیک در حضور Non HDL-C بالا (001/0=P؛ 2/6-1/4: 95% CI) 1/5 بود که این میزان برای LDL-C (01/0=P؛ 2/3-1/2: 95% CI) 6/2 است.
نتیجهگیری: در این مطالعه در افراد مبتلا به سندرم متابولیک، تعداد موارد اختلال در Non HDL-c به وضوح بیشتر است. لذا
c-Non HDL در مقایسه با LDL-c به عنوان یک
عامل خطر سندرم متابولیک ارزشمندتر بوده و پیگیری اختلالات لیپیدی در بیماران
مبتلا به سندرم متابولیک با Non
HDL-c ارجحیت به مراتب
بیشتری نسبت به LDL دارد.
سیده عظمت موسویفر، میترا ذوالفقاری، شادان پدرام، حمید حقانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده
مقدمه: کنترل دیابت شامل پنج جزء کنترل تغذیه، ورزش، اندازهگیری قند خون، درمان دارویی و آموزش به بیمار میباشد. اما آموزش به تنهایی تبعیت از رژیم درمانی را تضمین نمیکند. از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر دو روش پیگیری (تلفن و موبایل) بر میزان تبعیت از رژیم درمانی در مبتلایان به دیابت نوع 2 انجام گرفته است.
روشها: این مطالعه یک پژوهش نیمه تجربی است. جامعه پژوهش، بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران بودند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل برگه ثبت اطلاعات و هموگلوبین گلیکوزیله و پرسشنامه تبعیت از رژیم درمانی بود. جمعآوری اطلاعات در 3 نوبت (شروع مطالعه، بعد از 3 ماه بعد و6 ماه بعد) انجام شد. پرسشنامه به روش مصاحبه حضوری توسط همکار پژوهشگر تکمیل گردید و بیماران به طور تصادفی به دو گروه پیگیری تلفنی (39 نفر) و پیگیری از طریق موبایل (38 نفر) تقسیم شدند. پیگیری تلفنی در ماه اول هر هفته دو بار و در طی ماه دوم و سوم هفتهای یک بار با واحد های مورد پژوهش برقرار گردید. بیماران در گروه موبایل حدود 6 پیام در هفته دریافت نمودند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (کای دو، تست دقیق فیشر، تی مستقل و تی زوج) در نرمافزار SPSS ویرایش 5/11 استفاده شد.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که هر دو مداخله بر کاهش هموگلوبین گلیکوزیله مؤثر بوده، به طوری که در گروه پیگیری تلفنی با 0001/0P= میانگین تغییرات 93/0- و در گروه پیام کوتاه با 0001/0P= میانگین تغییرات 01/1- بود. تفاوت معنادار آماری در میزان تبعیت از رژیم غذایی (0001/0P=)، ورزش (0001/0P=) و تبعیت از رژیم دارویی (0001/0P=) در هر دو گروه مشاهده شد.
نتیجهگیری: یافتههای بدست آمده از این پژوهش، نشان داد که پیگیری تلفنی و پیگیری از طریق سرویس پیام کوتاه، منجر به بهبود مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله و ارتقای تبعیت از رژیم درمانی در مبتلایان میگردد. بنابراین با توجه به راحتی و سادگی سرویس پیام کوتاه، پیشنهاد میگردد که از این سیستمهای ارتباطی در پیگیری بیماران دیابتی به عنوان یک رسانه مکمل استفاده شود.
علی اکبر موسوی موحدی، مهران حبیبی رضایی، موسی بهلولی، نغمه ستار احمدی، احمد محمدی نژاد، مسعود امانلو، فرشته تقوی،
دوره 11، شماره 1 - ( 10-1390 )
چکیده
مجاورت زمان دار قندها با پروتئینها باعث گلایکه شدن غیر آنزیمی شده و موجب ایجاد تغییرات ساختاری و عملکردی در پروتئینها میشود. فرایند گلایکه شده پروتئینها به بروز اختلالات زیادی از جمله بیماریهای عصبی، کبدی، کلیوی و نیز پیری منجر میشود؛ به همین سبب تجمعات پروتئینی غیر محلول ناشی از فرایند گلایکه شدن، از نشانههای تشخیصی بیماریهای مربوط محسوب میگردد. در این مقاله، تغییرات ساختاری ایجاد شده در آلبومین سرم انسانی در اثر گلایکه شدن با استفاده از روشهای گوناگون مانند
گرماسنجی روبش دمایی (DSC)، طیف سنجیهای مرئی و نامرئی؛ دورنگ نمایی چرخشی (CD) و فلورسانس مورد مطالعه قرار گرفته است. اتصال گلوکز با آلبومین سرم انسانی باعث بروز تغییر در ساختارهای دوم و سوم و ایجاد دمینهای انرژتیک جدید به صورت وابسته به غلظت گلوکز میگردد. در صورت مجاورت آلبومین سرم انسانی با گلوکز و سایر قندها در مدتهای طولانی (20 هفته)، به مرور مقدار مارپیچهای آلفا کاهش یافته و صفحات بتا افزایش مییابد. این فرایند در نهایت منجر به شکلگیری ساختارهای شبه آمیلوئیدی و فیبریلی میشود که توسط
میکروسکوب الکترونی مورد عکسبرداری قرار گرفته است. در میان قندها، ریبوز بیشترین اثر و گلوکز کمترین اثر را در فیبریلزایی ایفا مینمایند.
بهزاد فروتن، سحر ملزمی، حسین هراتی پور، شهرام ملزمی، ناهید بلبل حقیقی، فاطمه سادات علم الهدی، امیر حسین آشنایی، سید رضا موسوی، محمد رضا جعفری، محسن چوپانی مقدم،
دوره 13، شماره 5 - ( 4-1393 )
چکیده
مقدمه: یافتن داروهای موثر در التیام زخم دیابتی مد نظر پژوهشگران است. هدف از این تحقیق بررسی اثرات التیام بخش پالماتین در بهبود زخمهای پوستی موشهای سالم و دیابتی میباشد.
روشها: در این مطالعه 16 سر موش نر نژاد ویستار به 4 گروه (کنترل منفی، کنترل مثبت، تجربی یک، تجربی دو) تقسیم گردیدند. در گروههای مورد آزمایش، زخمی به مساحت 4 سانتیمتر مربع در سمت چپ ستون فقرات ایجاد گردید و روند ترمیم زخم به صورت ماکروسکوپی بررسی شد.
یافتهها: زخم گروههای دیابتی شده با استرپتوزوسین، در مقایسه با گروه سالم ترمیم دیرتری نشان داد و التیام زخم در گروههای تجربی تیمار شده با پالماتین نسبت به گروه کنترل از سرعت بیشتری برخوردار بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که پالماتین موجب تسریع ترمیم زخمهای پوستی نمونههای سالم و دیابتی میشود.
میرحجت موسوی نژاد، حسن متین همایی، محمدعلی آذربایجانی، مقصود پیری،
دوره 15، شماره 6 - ( 4-1395 )
چکیده
مقدمه: تمرینهای ورزشی بهعنوان جزء سودمند برنامهی درمانی مبتلایان به دیابت معرفی شده است. فرآیند آنژیوژنز در افراد دیابتی، میتواند با فعالیتهای ورزشی تحت تأثیر قرار بگیرد. هدف ما در این پژوهش، تعیین تأثیر تمرین هوازی بر بیان mir-126 و تراکم مویرگی بافت قلبی در رتهای نر دیابتی بود.
روشها: تعداد 20 سر رت نژاد ویستار با میانگین وزنی 85/10± 9/191 گرم، تصادفی به دو گروه کنترل دیابتی (10n=)، و تمرینی دیابتی (10n=) تقسیم و گروهها براساس وزن همسانسازی شدند. دیابت از طریق ترکیب مصرف غذای پُرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین ایجاد شد. برنامهی تمرینی شامل 8 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط بر روی نوارگردان بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، و پس از ناشتایی شبانه نمونهگیری بافت قلبی بهعمل آمد. بیان ژن mir-126 با استفاده از روش Real Time PCR انجام شد. جهت اندازهگیری دانسیته مویرگی عضلهی قلبی از روش ایمونوهیستوشیمی (فعالیت آلکالین فسفاتاز) استفاده شد. برای مقایسهی اختلاف میانگینها از آزمون تی مستقل استفاده گردید و سطح معنی داری آزمون ها 05/0 P < در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد، اجرای 8 هفته تمرین هوازی موجب افزایش معنیدار بیان mir-126 (001/0 =P) و تراکم مویرگی (018/0 =P) بافت قلبی در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعهی حاضر که نشان دهندهی توسعهی آنژیوژنز توسط تمرین هوازی در شرایط دیابتی میباشد، میتوان بیان کرد تمرین هوازی بهعنوان یک درمان غیردارویی برای بهبود خون رسانی قلب میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
افشین موسوی چلک، عارف ریاحی،
دوره 17، شماره 5 - ( 4-1397 )
چکیده
مقدمه: تعیین جایگاه و نقش هر کشور در تولیدات علمی در حوزههای مختلف موضوعی، نشان دهندهی میزان توانمندی و عملکرد آن کشور در جهت ارتقا و کمک به بهبود آن موضوع میباشد. هدف از مطالعهی حاضر، بررسی کمی و کیفی تولیدات علمی حوزهی دیابت جمهوری اسلامی ایران و تعیین جایگاه آن در منطقه و جهان میباشد.
روشها: مطالعهی حاضر به روش پیمایشی توصیفی (مقطعی) و با رویکرد علمسنجی صورت گرفته است. جامعهی مطالعهی حاضر را 2291 مقاله و مدرک علمی جمهوری اسلامی ایران در حوزهی دیابت تشکیل میدهند که طی دو دههی اخیر و در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس نمایه شدهاند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ترسیم گرافها، از نرم افزارهای SPSS، NodeXL و VOSviewer استفاده شده است.
یافتهها: روند تولیدات علمی ایران در حوزهی دیابت در طی سالهای مورد بررسی رشد داشته و از 5 مورد در سال 1996 به 299 مورد در سال 2015 رسیده است. یافتهها نشان داد که دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایالات متحده آمریکا و دکتر فریدون عزیزی بهترتیب بهعنوان مهمترین مرکز تولید کننده، کشور همکار و نویسندهی پرتولید شناسایی شدهاند. همچنین جایگاه جمهوری اسلامی ایران طی سالهای مورد بررسی رشد مطلوبی داشته و ایران بهترتیب درسطح منطقهای و سطح بینالمللی به رتبهی دوم و بیست و یکم ارتقاء یافته است.
نتیجهگیری: هرچند به لحاظ کمی تولیدات علمی کشورمان در حوزهی دیابت طی سالهای مورد بررسی رشد مثبتی داشته است، ولی سهم جمهوری اسلامی ایران از کل تولیدات علمی حوزهی دیابت بسیار ناچیز بوده است. همچنین بخش قابل توجهی از مدارک علمی منتشر شده در مجلات نه چندان معتبر و باکیفیت داخلی منتشر شدهاند. سیاستگذاری و برنامهریزی دانشگاههای علوم پزشکی و در راس آن وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای افزایش مطالعات و پژوهشهای مرتبط با حوزه دیابت و ارتقای سطح کمی و کیفی تولیدات علمی لازم و ضروری بهنظر میرسد.
سید حبیب الله موسوی بهار، مهدی کمکی، نسیم کریمی، روناک حمزه ای،
دوره 18، شماره 1 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه: ویتامین D در سلامت، بقاء و باروری انسانها نقش مهمی دارد، این ویتامین برای جذب کلسیم، رشد استخوان و تنظیم سیستم ایمنی بدن ضروری است، در سالهای اخیر به نقش ویتامین D در بیماریهای مختلف توجه بسیاری شده است. با توجه به مطالعات انجام شده میزان کمبود این ویتامین در کشور ما بسیار شایع است، هدف از این مطالعه بررسی میزان شیوع و وضعیت ویتامین D در ساکنین شهر همدان است.
روشها: در یک مطالعهی مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی در بازهی زمانی یک ساله، سطح ویتامین D تعداد 7816 نفر از مراجعین به آزمایشگاههای بیمارستانهای شهیدبهشتی و فرشچیان سینای همدان مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزار R نسخهی 3.2.3 و در سطح معنیداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل و اثر تعدیل شده عوامل سن و جنس بر روی سطح ویتامین D با برازش مدل رگرسیون لجستیک مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: شیوع کمبود ویتامین D در استان همدان 69% برآورد شد. بهطوریکه 2/20 درصد دارای کمبود شدید ویتامین D (کمتر از10 نانوگرم بر میلیلیتر) ، 5/20 درصد کمبود متوسط (10 تا 20 نانوگرم بر میلیلیتر) و 6/28 درصد کمبود خفیف (20 تا 30 نانوگرم بر میلیلیتر) داشتند. شیوع این کمبود در مردان 7/46 درصد و در زنان 7/38 درصد تعیین شد. باتوجه به نتایج ارتباط معنیداری بین جنس و سن با سطوح ویتامین D وجود داشت (001/0P-value<).
نتیجهگیری: با توجه به این مطالعه، کمبود ویتـامین D در همدان شایع و بررسی بیشتر در جهت بهبـود کیفیت زندگی و جلوگیری از عوارض کمبود این ویتامین ضروری است.
سمیه موسوی، فرانک هادی، فریده آذربانی،
دوره 20، شماره 3 - ( 12-1399 )
چکیده
مقدمه: گونههای آویشن مقادیر قابل توجهی از ترکیبات فنلی و فلاونوئیدی دارند و فعالیتهای آنتیاکسیدانی قوی را نشان میدهند. پاراکسوناز 1 بهعنوان آنزیم آنتیاکسیدان عمل میکند و لیپوپروتیینها با چگالی پایین را در برابر اکسیداسیون محافظت میکند. هدف از این مطالعه ارزیابی ظرفیت آنتیاکسیدانی عصارهی هیدروالکی آویشن و تأثیر آن بر فعالیت آنزیم پاراکسوناز1 سرمی افراد سالم و دیابتی است.
روشها: فعالیت آنتیاکسیدانی و شناسایی گروههای عاملی ترکیبات موجود در عصارهی هیدروالکلی گیاه بهترتیب با استفاده از آزمونهای مهار رادیکال آزاد DPPH و آنالیز طیف سنجی FTIR تعیین شد. فعالیت آنزیم پاراکسوناز1 در 40 فرد سالم و دیابتی با اندازهگیری میزان هیدرولیز سوبسترای پاراوکسون به P نیتروفنل و جذب در 405 نانومتر انجام شد. نتایج با آزمونهای دانکن و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: مقدار IC50 (غلظت مهار رادیکالهای آزاد DPPH ) برابر با 5/477 میکروگرم بر میلیلیتر بهدست آمد. بررسی طیف FTIR وجود مولکولهای زیستی حاوی گروه هیدروکسیل و حلقهی آروماتیک را در عصارهی هیدروالکلی گیاه نشان داد. فعالیت آنزیم پاراکسوناز سرمی افراد سالم و دیابتی که بهمدت 15 دقیقه در معرض عصاره با غلظت mg/mL ۱ قرار گرفتند، بهترتیب 57/3 ± 95/49 و 25/3 ± 05/51 درصد افزایش یافت.
نتیجه گیری: گرچه تفاوت معنیداری بین فعالیت آنزیم سرمی افراد سالم و دیابتی در حضور و بدون حضور عصاره وجود نداشت، اما میزان فعالسازی آنزیم تحت تأثیر عصاره در افراد سالم و بیمار تفاوت معنیداری نداشت. عصارهی گیاه، فعالیت آنزیم پاراکسوناز را احتمالاً بهدلیل داشتن خاصیت آنتیاکسیدانی و حضور ترکیبات فنلی افزایش میدهد.
سیده ندا موسوی، سارا قراچه، میرسعید سیددراجی، الهام حسینی، فریبا کوهدانی،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: مطالعات حیوانی نشان دادهاند که رژیم غذایی کم/پُرکالری مادر در دوران بارداری میتواند با تغییر در بیان ژن سیرتوئین-1، بهعنوان یک سنسور متابولیک، بر متابولیسم فرزندان اثر بگذارد. اما تاکنون مطالعهای به بررسی اثر رژیم غذایی ایزوکالریک در این زمینه نپرداخته است. در این مطالعه اثر دو نوع رژیم غذایی ایزوکالریک با مقادیر متفاوت چربی بر بیان ژن و پروتئین سیروتوئین-1 در بافت کبد تولههای نر و ماده بررسی شده است.
روشها: گروه کنترل رژیم غذایی AIN93G دریافت نمودند. در این رژیم غذایی 16% و 64% از کل کالری بهترتیب از چربی و کربوهیدرات تأمین شد. گروه مداخله رژیم غذایی پُرچرب AIN93G دریافت نمودند که بهترتیب 48% و 32% از کل کالری روزانه از چربی و کربوهیدرات تأمین شد. چربی رژیم غذایی از روغن سویا در هر دوگروه تأمین شد. رژیمهای غذایی ایزوکالریک بوده و 20% از کل کالری روزانه از پروتئین فراهم شد. مادران در کل دوران بارداری و شیردهی یکی از این دونوع رژیم غذایی را دریافت کرده و همهی تولهها پس از دورهی از شیرگیری (3 هفته پس از تولد)، رژیم غذایی کنترل را دریافت نمودند.
یافتهها: میزان بیان ژن و پروتئین سیرتوئین-1 در تولههای نر و ماده متولد شده از موشهای مادری که رژیم غذایی پُرچرب دریافت کرده بودند کمتر از تولههای گروه کنترل بود (001/0>P).
نتیجهگیری: تغییر در میزان چربی دریافتی در رژیم غذایی مادر، بدون افزایش میزان انرژی دریافتی، بر بیان ژن و پروتئین سیرتوئین-1در کبد نسل بعد مؤثر است.