جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای میرحسینی

احمد اسماعیل زاده، پروین میرمیران، مسعود میرحسینی، فریدون عزیزی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: هرچند که راهنماهای غذایی مصرف بالای غلات را به منظور پیشگیری از ابتلا به بیماریهای مزمن توصیه می‌کنند، مطالعات همه‌گیرشناختی انجام شده در زمینه ارتباط مصرف غلات کامل با سندرم متابولیک نادر است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ارتباط مصرف غلات کامل با سندرم متابولیک و عوامل خطرزای متابولیک صورت گرفت.
روشها: در این مطالعه مقطعی 827 فرد 74-18 ساله از افراد شرکت کننده در مطالعه قند و لیپید تهران به‌طور تصادفی انتخاب شدند. دریافتهای غذایی افراد با استفاده از یک پرسشنامه نیمه‌کمی بسامد خوراک برای یک‌سال و یادآمد 24 ساعته خوراک برای دو روز ارزیابی گردید. طبقه‌بندی غلات به دو رده غلات کامل و تصفیه شده طبق روش Jacob انجام شد. وزن و قد طبق دستورالعمل‌های استاندارد اندازه‌گیری و شاخص توده بدن محاسبه شد. نمونه خون در حالت ناشتا از افراد گرفته شد و فشار خون با روش استاندارد اندازه گیری شد. هیپرتری‌گلیسریدمی، هیپرکلسترولمی، LDL بالا ، HDL پایین و سندرم متابولیک طبق معیارهای ATP III و پرفشاری خون براساس JNC VI تعریف شد. دیابت به‌صورت قند خون ناشتای mg/dl 126≤ یا قند خون دو ساعته mg/dl 200≤ تعریف گردید. چارک‌های غلات کامل و تصفیه شده دریافتی محاسبه شد و تحلیل آماری داده‌ها براساس رده‌بندی افراد مورد مطالعه به چارک‌های مختلف برپایه میزان دریافت غلات کامل و تصفیه شده صورت گرفت.
یافته‌ها: میانگین غلات کامل و تصفیه شده دریافتی در کل افراد 29±93 و 57±201 گرم در روز بود. در هر دو جنس میانگین غلات تصفیه شده دریافتی بیشتر از غلات کامل بود. میزان شیوع عوامل خطرزای متابولیک در افرادی که در چارک چهارم دریافت غلات کامل بودند کمتر از افرادی بود که در چارک اول قرار داشتند. در مورد غلات تصفیه شده شیوع همه عوامل خطرزای متابولیک، به استثنای دیابت در افرادی که در چارک چهارم بودند بیشتر از افرادی بود که در چارک اول قرار داشتند.
پس از تعدیل اثر عوامل مخدوش‌کننده، با افزایش دریافت غلات کامل، روند معنی‌داری در کاهش خطر ابتلا به هیپرتری‌گلیسریدمی (نسبت شانس به ترتیب در چارک‌ها: 1، 89/0، 74/0، 61/0)، پرفشاری خون (1، 99/0، 93/0، 84/0) و سندرم متابولیک (1، 84/0، 76/0، 68/0) مشاهده شد. هم‌چنین با افزایش دریافت غلات تصفیه شده روند معنی‌داری در افزایش خطر ابتلا به هیپرکلسترولمی (1، 07/1، 19/1، 23/1)، هیپرتری‌گلیسریدمی (1، 17/1، 49/1، 01/2)، پرفشاری خون (1، 22/1، 48/1، 69/1) و سندرم متابولیک (1، 68/1، 92/1، 25/2) مشاهده گردید.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها حاکی از ارتباط معکوس بین مصرف غلات کامل با سندرم متابولیک، پرفشاری خون و هیپرتری‌گلیسریدمی هستند. هم‌چنین رابطه مثبتی بین مصرف بالای غلات تصفیه شده با عوامل خطرزای متابولیک مشاهده شد.


مصطفی نجفی، محمود میرحسینی، مریم مغانی لنکرانی، شروین آ ثاری، سید عباس تولایی،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده

رضایتمندی خانوادگی زیر گروه‌های جمعیتی مراجعه کننده به درمانگاه غدد، شامل بیماران دیابتی و غیر دیابتی و همسران آنان در مطالعه حاضر مورد مقایسه قرار گرفت. رابطه بین رضایتمندی خانوادگی و متغیرهای سن، جنس، میزان تحصیلات، وضعیت اقتصادی، نوع دیابت، طول مدت ابتلا، نوع درمان و میزان داروی مصرفی در بیماران دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. فراوانی ناتوانی جنسی و کاهش میل جنسی نیز در زوجین دیابتی و غیر دیابتی مقایسه گردید.
روش‌ها : در این مطالعه که به صورت مورد- شاهدی انجام شد، 400 نفر به صورت غیر تصادفی ساده از بین مراجعین به درمانگاه غدد شهرکرد در سال 1382 انتخاب شدند. نمونه های مورد بررسی به گروه 1 (بیماران دیابتی، 100 نفر)، گروه 2 (همسران بیماران دیابتی،100 نفر)، گروه 3 (بیماران غیر دیابتی، 100 نفر) و گروه 4 (همسران بیماران غیر دیابتی،100 نفر) وارد شدند. دو گروه 1 و 2 از نظر متغیرهای جنس، میزان تحصیلات و وضعیت اقتصادی همسان بودند. رضایتمندی خانوادگی در گروه‌های مذکور با استفاده از پرسشنامه روابط خانوادگی گریمس (GRIMS) مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: میزان رضایتمندی بیماران دیابتی در مقایسه با بیماران غیر دیابتی (05/0=P)، بیماران دیابتی در مقایسه با همسران خود ((003/0=P)، همچنین بیماران غیر دیابتی در مقایسه با همسران خود (002/0=P) به میزان معنی داری کمتر بود، حال آنکه رضایتمندی خانوادگی همسران بیماران دیابتی و همسران بیماران غیر دیابتی تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0P>). سهم ابتلا به ناتوانی عملکرد جنسی در زوجین دیابتی و غیر دیابتی به ترتیب 76% و 32% (05/0P<) و سهم کاهش میل جنسی در زوجین دیابتی و غیر دیابتی به ترتیب 29% و 12% ( 

1/0نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر بر ضرورت توجه به خانواده به عنوان بخشی از رویکرد به بیماری دیابت تأکید دارد. بر پایه نتایج این تحقیق، توصیه می شود حداکثر توجه در این زمینه به بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 و افرادی که میزان داروی بیشتری را مصرف می کنند، معطوف شود.


لیلا زمانپور، ابراهیم بنی طالبی، سیداحسان امیرحسینی،
دوره 15، شماره 5 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: تمرین ورزشی منظم اثرات ضدالتهابی داشته و موجب سرکوب التهاب سیستمی با درجه پایین در دیابت نوع 2 می‌شود. لذا، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک­دوره تمرین سرعتی و موازی هوازی-قدرتی بر سطوح پروتئین واکنشکر- C با حساسیت بالا (hs-CRP)، فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF-α)، اینترلوکین-6 (IL-6) و مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت شیرین نوع 2 (T2DM) صورت گرفت.

روش ­ها: 52 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع 2 (سن 45 تا60 سال، گلوکزناشتای بالاتر از 126 میلی‌گرم بر دسی­لیتر) به‌طور داوطلبانه در تحقیق حاضر شدند و بر اساس مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) در سه گروه تمرین همزمان قدرتی-استقامتی (17نفر) و تمرین سرعتی (17 نفر) و کنترل (18 نفر) قرار گرفتند. گروه همزمان قدرتی-استقامتی به مدت 12 هفته، سه جلسه در هفته تمرین استقامتی با 60 درصد حداکثر ضربان قلب (MHR) و دو جلسه در هفته تمرین مقاومتی با 70 درصد یک تکرار بیشینه (1-RM) انجام دادند. گروه تمرین سرعتی به مدت 12 هفته، سه جلسه در هفته 4 تا10 تکرار آزمون وینگیت 30 ثانیه­ای بر روی ارگومتر را با حداکثر تلاش انجام دادند.

یافته­ ها: نتایج این تحقیق نشان داد که تفاوت معنی­داری بین تاثیر تمرین سرعتی و ترکیبی در فاکتورهای TNF-α (119/0p=IL-6 (08/0p=hs-CRP (214/0p=) و گلوکز (171/0p=) مشاهده نشد. اما در مورد انسولین (036/0p=) و مقاومت به انسولین (008/0p=) تفاوت بین گروهی معنی­دار بود.

نتیجه گیری: هرچند از نظر آماری تفاوت معنی­داری بین این دوشیوه تمرینی مشاهده نشد، بنظر می­رسد با توجه به تاثیر بیشتر تمرینات سرعتی بر برخی فاکتورهای التهابی، تمرین سرعتی نسبت به تمرینات همزمان قدرتی-استقامتی می‌توانند شرایط ضدالتهابی بهتری برای زنان دیابت نوع 2داشته باشد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb