4 نتیجه برای نوروزی
امیرعباس منظمی، حمید رجبی، رضا قراخانلو، محمد جوان، منیژه نوروزیان، کبری امیدفر، روحاله نیکویی،
دوره 10، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر تمرین استقامتی بر میزان محتوی پروتئینی مبادلهگر سدیم هیدروژن (1NHE ) و کوترانسپورتر سدیم بیکربنات (1NBC ) در غشای عضلات اسکلتی رتهای دیابتی نوع 2 بود.
روشها: تعداد 40 رت نژاد ویستار نر در سن 4 هفتگی با میانگین وزن 8/9±7/93 گرم انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه کنترل سالم (7 سر رت) کنترل دیابتی (9 سر رت) و تمرینی دیابتی (9 سر رت) تقسیم شدند. دیابت از طریق ترکیب تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین و مصرف غذای پرچرب ایجاد و تمرین استقامتی (دویدن روی نوار گردان جوندگان، شروع با min/m20 تدریجاً به min/m30 در هفته آخر) به مدت هفت هفته، بر گروه تمرینی دیابتی اعمال شد. جهت تایید مقاومت انسولین از مقادیر HOMA-IR استفاده گردید. 24 ساعت پس از اتمام پروتکل تمرینی، رتها تشریح و عضله نعلی (SOL) و باز کننده طویل انگشتان (EDL) استخراج شدند. اندازهگیری انسولین پلاسما به روش ELISA، غلظت گلوکز پلاسما با روش آنزیماتیک گلوکز اکسیداز و میزان محتوی پروتئینی 1NHE و1NBC با تکنیک وسترن بلاتینگ انجام گرفت و با استفاده تکنیک Scanning Densitometric نرم افزار Image j چگالی باندهای 1NHE و1NBC تعیین شد. جهت تعیین معنیدار بودن تفاوت متغیرها بین گروههای تحقیق از آزمون آنوای یک راهه و آزمون تعقیبی توکی TUKEY استفاده شد.
یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد مقادیر IR INDEX-HOMA در دو گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل سالم بیشتر بود (001/0>P)، همچنین اختلاف معنیدار بین میزان محتوی پروتینی 1NHE عضله EDL بین گروه تمرینی دیابتی و کنترل دیابتی یافت شد (05/0>P). میزان محتوی پروتئینی 1NBC عضله EDL و همچنین میزان محتوی پروتئینی 1NHE و 1NBC عضله نعلی نیز در هر دو گروه دیابتی کنترل و تمرین افزایش پیدا کرد اما این افزایش غیر معنیدار بود (05/0>P).
نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان داد که محتوی پروتئینی 1NHE و 1NBC عضلات اسکلتی رتهای دیابتی نوع 2 در مقایسه با گروه کنترل سالم کاهش داشته است و تمرین استقامتی محتوی این ترانسپورترها را در گروه تمرینی دیابتی افزایش میدهد. بنابر این میتواند سطوح این ترانسپورترها را به شرایط نرمال نزدیک کند.
حسین اقبالی، محمدعلی اقبالی، عبدالرضا نوروزی، حسین شیوا،
دوره 11، شماره 3 - ( 12-1390 )
چکیده
1024x768 Normal
0
false
false
false
مقدمه: براساس مطالعات صورت
گرفته، گام نخست در کنترل و درمان دیابت نوع 2، برنامه غذایی مناسب میباشد. شیوههای
متعددی جهت تعیین برنامه غذایی مناسب برای بیماران دیابتی وجود دارد که با
درنظرگرفتن مصرف متعادل پروتئین و کربوهیدرات ها و همچنین مصرف کم قندهای ساده و چربی ایجاد میشوند. هدف این
تحقیق، تعیین برنامه بهینه غذایی با استفاده از مدلسازی برنامهریزی خطی ریاضی،
با هدف کمینهسازی چربیهای اشباع و قندهای
ساده دریافتی از مواد غذایی است.
روشها: به عنوان نمونه، یک
زن 55 ساله، کم تحرک، با نمایه توده بدنی
(BMI)
kg/m2 25
و مبتلا به دیابت نوع 2 درنظر گرفته شد. با استفاده از منابع کتابخانهای، میزان
مورد نیاز روزانه وهمچنین حداکثر میزان مجاز دریافت روزانه
(Tolerable
upper intake levels) از مواد مغذی برای این فرد، مشخص گردید. کمینهسازی چربیهای
اشباع و قندهای ساده به عنوان
اهداف مدل برنامهریزی خطی ریاضی و حداقل و حداکثر میزان مجاز دریافت از مواد مغذی
به عنوان قیدهای مسأله درنظرگرفته شد. سپس برای حل این مدل از نرم افزار محاسباتی متلب
(MATLAB) استفاده گردید.
یافتهها: باتوجه به توابع هدف، محدودیتهای مسأله و تنوع غذایی در وعدهها
و میان وعدهها، اعداد مربوط به میزان مصرف مواد موجود در برنامه غذایی بهینه که
درآن کمترین میزان چربیهای اشباع و قندهای
ساده مشاهده میشد، به دست آمدند. همچنین میزان دریافت روزانه انواع مغذیها
در این برنامه غذایی، به گونهای مناسب حاصل شدند.
نتیجهگیری: استفاده از مدل برنامهریزی خطی ریاضی میتواند در بهینه سازی
برنامه غذایی بیماران دیابتی نوع 2 با اهداف کمینهسازی چربیهای اشباع و قندهای
ساده، موثر باشد. در برنامه حاصل از پیادهسازی مدل ریاضی، ضمن برخورداری از تمامی
گروههای غذایی، شاهد کمترین میزان چربیهای اشباع و قندهای ساده خواهیم بود.
منیژه دهی، کیان نوروزی، پروانه آقاجری، مریم خوشبخت، نازیلا وثوقی،
دوره 17، شماره 1 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع روزافزون بیماری دیابت و کاهش کیفیت زندگی این بیماران، مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامهی بازدید منزل بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی صورت گرفته است.
روشها: مطالعهی حاضر یک مطالعهی کارآزمایی بالینی میباشد که 66 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به خانههای بهداشت روستاهای اطراف مراغه با توجه به معیارهای ورود به مطالعه انتخاب و سپس بهصورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفت و سپس برنامهی بازدید منزل که برنامهی آموزشی ساختار یافته است طی شش ماه برای گروه تجربی صورت گرفت. قبل و بعد از مداخله، پرسشنامهی کیفیت زندگی بیماران دیابتی توسط تمامی نمونههای پژوهش تکمیل شد. برای تحلیل نتایج از نرم افزارSPSS و آزمون آماری t تست استفاده شد.
یافتهها: در گروه تجربی میانگین نمرات کیفیت زندگی در ابعاد مختلف قبل و بعد از انجام مداخله، تفاوت آماری معنیداری نشان داد و در گروه کنترل، میانگین نمرات کیفیت زندگی قبل و بعد از انجام مداخله، تفاوت آماری معناداری نشان نداد. و همچنین مقایسهی میانگین نمرات کیفیت زندگی در بین دو گروه بعد از انجام مداخله، اختلاف معنی داری نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان دهندهی تأثیر قابل توجه برنامه بازدید منزل، در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم است، در نتیجه در نظر گرفتن برنامه بازدید منزل بهعنوان یکی از اقدامات اصلی در ارائه مراقبت به بیماران دیابتی، ضروری بهنظر میرسد، بهطوریکه پرستاران و سایر اعضای تیم بهداشتی میتوانند با بازدید منزل و ارائه مداخلات مناسب به ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت و در نتیجه کاهش مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی مربوط به این بیماری کمک کنند.
معصومه شجاعی برجوئی، سمیه نوروزی، پارسا برنوس، کیمیا مختاری، عزیزه اسدزاده،
دوره 22، شماره 3 - ( 6-1401 )
چکیده
مقدمه: دیابت ملیتوس به گروهی از اختلالات متابولیکی اطلاق میشود که با افزایش سطح خونی گلوکز بهعلت اختلال در ترشح انسولین، عملکرد انسولین یا هر دو همراه است. با توجه به این که آلفاگلوکوزیداز یک آنزیم کلیدی در هیدرولیز کربوهیدراتها و افزایش سطح قند خون است. هدف از این پژوهش بررسی بیوانفورماتیکی مهار آنزیم آلفاگلوکوزیداز بهوسیلهی ترکیبات اصلی گیاه مریم گلی است.
روشها: این پژوهش به روش توصیفی –تحلیلی صورت گرفت. جهت مطالعهی نحوهی برهم کنش و میزان انرژی اتصال ترکیبات در جایگاه فعال آنزیم، ساختار سه بعدی ترکیبات و پروتئین مورد بررسی بهترتیب از پایگاههایPubChem وPDB بهدست آمد. پس از بهینهسازی انرژی توسط نرمافزار Hyperchem، مطالعات داکینگ بهوسیلهی نرمافزار AutoDock 4.2 انجام گرفت و برای بهدست آوردن پارامترهای لیپینسکی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی ترکیبات از سرورSwiss ADME استفاده شد.
یافتهها: ترکیبات مورد مطالعه از نظر انرژی اتصال و نحوهی برهمکنش مشابه با دو ترکیب کنترل مثبت وگلیبوز و میگلیتول بودند، بهترین نتایج داکینگ مربوط به ترکیب کامفور است. در حقیقت این ترکیب با منفیترین سطح انرژی اتصال (Kcal/mol 95/3-) تمایل بیشتری برای اتصال به آمینواسیدهای کلیدی جایگاه فعال آنزیم آلفاگلوکوزیداز دارد.
نتیجه گیری: با توجه به برهمکنشهای مناسب ترکیبات مریم گلی با آنزیم میتوان پس از تأیید نتایج در شرایط برون تنی و درون تنی از این گیاه بهعنوان یک کاندید مناسب دارویی در درمان دیابت استفاده کرد.