10 نتیجه برای نیت نیکو
احیاء گرشاسبی، سید محسن خوش نیت نیکو، مریم عباسیان، بیتا رجبیپور، نادر فلاح،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده
در حال حاضر معیارهای مختلفی برای تشخیص دیابت بارداری به کار می رود ACOG معیارهای NDDG وADA معیارهای کارپنتر کوستان را قبول کرده اند. گرچه هر دو این معیارها، بر اساس مطالعات اوسالیوان و ماهان به دست آمده است، ولی تعداد بیماران تشخیص داده شده بر اساس هر معیار متفاوت است. هدف از این مطالعه ارزیابی شیوع دیابت بارداری براساس معیارهای کارپنتر کوستان و NDDG میباشد.
روشها: درطی یک غربالگری، 1200 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه بارداری انتخاب شدند. بیمارانی که دیابت آشکار داشتند، وارد مطالعه نشدند. برای تمام بیماران طبق الگوریتم غربالگری آزمون GCT و در صورت نتیجه بیشتر یا مساوی از130، تست GTT انجام شد. نتایج آزمون GTT براساس دو معیار اندازهگیری NDDG و کارپنتر کوستان بررسی و با یکدیگر مقایسه گردید.
یافتهها: در این غربالگری 377 نفر، GCT مثبت شدند که از این میان، براساس معیارهای کارپنتر کوستان، 83 نفر (9/6 درصد) و براساس معیارهای NDDG، 44 نفر (6/3درصد) مبتلا به دیابت بارداری بودند. در این مطالعه در صورتی که آستانه قند پلاسما در آزمون GCT، mg/dl140 در نظر گرفته می شد، بر اساس معیارهای کارپنتر کوستان، 16 نفر (1/18 درصد) و براساس معیارهای NDDG، 4 نفر (9 درصد) از بیماران را از دست می دادیم.
نتیجهگیری: با توجه به تفاوت معنیداری که در مقایسه دو روش NDDG و کارپنتر کوستان درتشخیص دیابت بارداری وجود دارد،تعیین ارزش هر کدام از روشها در بهبود پیش آگهی و پیامد ضروری است. از طرفی به نظر ما آستانه mg/dl 130 که توسط محققین قبلی پیشنهاد شده، دارای دقت و صحت بیشترمی باشد.
ژیلا مقبولی، آرش حسین نژاد، محسن خوشنیت نیکو، سید مسعود ارزاقی، مظاهر رحمانی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
مقدمه: مطالعات اندک انجام شده طی بارداری، نتایج متناقضی از نقش غلظت لپتین در اختلالات مرتبط با بارداری و هموستاز گلوکز را گزارش کردهاند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط سطح سرمی لپتین با ابتلا به دیابت بارداری است.
روشها: این مطالعه به صورت مقطعی در 741 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستانهای تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. آزمون غربالگری مورد استفاده، GCT (Glucose challenge test)با 50 گرم گلوکز یکساعته با معیار گلوکز بالاتر از mg/dl 130 بود. در موارد اختلال این آزمون ، پیگیری با آزمون GTT (Glucose tolerance test) با 100 گرم گلوکز سه ساعته بر اساس معیار های کارپنتر و کوستان جهت تشخیص دیابت بارداری استفاده شد. غلظت مادری لپتین نیز مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: بیماران مبتلا به دیابت بارداری نسبت به زنان سالم دارای سن، تعداد فرزند، نمایه توده بدنی و سطح سرمی لپتین بالاتری نسبت به افراد سالم بودند. در تحلیل رگرسیون لجستیک، بعد از تعدیل شاخص توده بدنی و سن، ابتلا به دیابت بارداری، ارتباط مستقلی با غلظت سرمی لپتین داشت.
نتیجهگیری: اندازهگیری لپتین ممکن است در شناخت زنان در معرض خطر ابتلا به دیابت بارداری موثر باشد.
آتبین مرادی زیرکوهی، محسن خوشنیت نیکو، فرهاد زارع، ژیلا مقبولی، آرش حسین نژاد، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده
مقدمه: لپتین و آدیپونکتین هورمونهایی هستند که به طور عمده از بافت چربی تولید میشوند و با وزن بدن ارتباط دارد. مطالعات انجام شده طی بارداری، نتایج متناقضی از نقش لپتین و آدیپونکتین در طی بارداری بر وزن تولد نوزاد گزارش کردهاند. هدف از این مطالعه ارزیابی سطوح سرمی لپتین و آدیپونکتین مادری و بندناف و ارتباط آن با وزن هنگام تولد نوزاد می باشد.
روشها: این مطالعه به صورت مقطعی در 86 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. نمونه خون از مادر در اتاق زایمان و بعد از تولد نوزاد از بند ناف گرفته شد. نمونههای مادر و بند ناف از نظر غلظت لپتین و آدیپونکتین آزمون شد. وزن هنگام تولد و قد نوزاد در اطاق زایمان اندازه گیری شد.
یافتهها: میانگین نمایه توده بدنی مادر8/4 ± 8/23 کیلوگرم بر متر مربع،وزن نوزادان 46/0 13/3 کیلوگرم و میانگین هفته بارداری 6/2 ± 15/38 هفته بود. ارتباط معنیداری بین آدیپونکتین نوزاد با وزن نوزاد یافت نشد. لپتین نوزاد همبستگی مثبت معنیداری با وزن نوزاد نشان داد.
نتیجهگیری : تغییرات سطح لپتین نوزادی منعکس کننده تغییر بافت چربی در نوزاد است و میتواند بر روی وزن نوزاد موثر باشد.
سید محسن خوش نیت نیکو، فرح مادرشاهیان، محسن حسن آبادی، رامین حشمت، نسیم خالقیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: تعداد روزافزون مبتلایان به دیابت در دنیا، آن را به بزرگترین اپیدمی جهانی تبدیل نموده است که نقش آموزش به بیماران را در مراقبت از خود بسیار جدی میکند لذا در این راستا می باید موقعیت شناختی بیماران سالمند را در نظر گرفت. از آنجا که تحقیقات، نتایج متفاوتی را در مورد وضعیت شناختی بیماران مبتلا به دیابت ارایه نمودهاند، این مطالعه با هدف کلی تعیین و مقایسه وضعیت شناختی سالمندان مبتلا به دیابت نوع 2 با افراد غیر مبتلا انجام شد.
روشها: در این مطالعه مورد - شاهدی تعداد 80 نفر از افراد مبتلا به دیابت نوع 2 با 80 نفر از افراد غیر مبتلا به طور تصادفی انتخاب شدند. گروه مورد، مراجعه کنندگان به درمانگاه دیابت و گروه شاهد از افراد غیر دیابتیک سایر درمانگاهها بودند. ابزار انجام پژوهش شامل پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات دموگرافیک، گلوکومتر، پرسشنامه DSM-IV-TR، پرسشنامه مختصر وضعیت روانی(MMSE: Mini Mental Status Examination)* ، آزمایش FBS جهت گروه شاهد و T4, TSH و HbA1c جهت گروه مورد بودند. پس از اخذ رضایت کتبی از نمونه ها، داده ها گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی آنالیز شدند.
یافتهها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات MMSE در گروه مورد 3/23 و گروه شاهد 8/26 بود که اختلاف معنی داری بین دو گروه ( 1 0/0 P <) و همچنین بین مردان (01/0>P) و زنان ( 1 0/0 P <) دو گروه وجود داشت ولی اختلاف معنیداری بین میانگین نمرات مردان و زنان گروه مورد وجود نداشت (46/0=P)، همچنین نتایج، همبستگی معکوس معنی داری بین نمرات MMSE با سن و مدت بیماری را نشان دادند.
نتیجهگیری: سالمندان مبتلا به دیابت درجاتی از اختلالات شناختی را نشان میدهند که با افزایش سن تشدید میگردد .
آرش حسین نژاد، محسن خوش نیت نیکو، خدیجه میرزایی، ژیلا مقبولی، فرزانه کریمی، مظاهر رحمانی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 4-1388 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه ارزیابی ارتباط سطح سرمی رزیستین، آدیپونکتین و ویسفاتین با احتمال ابتلا به دیابت بارداری و سندرم متابولیک پس از بارداری بود.
روشها: این مطالعه موردی-شاهدی بر روی 146 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه مراقبتهای بارداری مرکز تحقیقات غدد درونریز و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد که از این تعداد 70 زن مبتلا به دیابت بارداری و 76 زن نیز بارداری طبیعی داشتند. افراد شرکت کننده در دوران بارداری و به مدت 12-6 هفته پس از زایمان تحت مراقبت بودند.
یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که غلظت هر سه آدیپوکین مورد مطالعه، اختلاف معناداری در بین زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری و زنان با بارداری طبیعی داشت. در زنان مبتلا به دیابت بارداری نسبت به زنان با بارداری طبیعی، غلظت ویسفاتین بالاتر (ng/ml 12/8±62/10 در مقابل ng/ml 00/4±30/4 ، P < 0.01)، غلظت آدیپونکتین پایینتر (μg/ml 10/5±07/9 درمقابل μg/ml 53/ 8 ±45/13، 01/0 P <) ونیز غلظت رزیستین پایین تر(ng/ml 03/2±04/5 در مقابل ng/ml 63/3±40/10، 01/0 P <) بود. بین بروز سندرم متابولیک پس از زایمان و سطح سرمی پایین رزیستین و آدیپونکتین در دوران بارداری ارتباط معناداری یافت شد که این ارتباط با سطح سرمی ویسفاتین معنادار نبود. آنالیز رگرسیون مستقل از سن و نمایه توده بدنی، بین سطح سرمی آدیپونکتین و رزیستین با ابتلا به سندرم متابولیک پس از زایمان ارتباط معنیداری نشان نداد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر ارتباط احتمالی غلظت آدیپوکینها را با ابتلا به دیابت بارداری نشان می دهد ولی این ارتباط در مورد سندرم متابولیک پس از زایمان مورد تردید است. هر چند مطالعات بیشتری در این زمینه برای آشکار شدن سازوکار آدیپوکین ها در پیشگویی ابتلا به دیابت بارداری و سندرم متابولیک پس از زایمان مورد نیاز است.
محسن خوشنیت نیکو، ژاله شادمان،
دوره 10، شماره 5 - ( 8-1390 )
چکیده
در اسلام بیماران از روزهداری معاف هستند ولی در تعریف بیماری هیچ مرز دقیقی بین بیماری و سلامتی ذکر نشده است. آن چه که بیان شده تنها به صورت کیفی است. به این صورت که اگر روزه موجب ضرر جسمانی شود، مجاز نمیباشد. در حال حاضر، شواهد علمی معتبر در ارتباط با خطرات روزهداری در بیماران دیابتی اندک است و با توجه به این که در فقه شیعی مانند آیین سنت مسأله تخییر در روزهداری وجود ندارد، متخصصین همواره در اظهار نظر در مورد بی ضرر بودن و مجاز بودن برای روزهداری با مشکل روبرو هستند. هدف از این مقاله بررسی نظریههای مطرح شده در مورد اجازه روزهداری در دین اسلام، خطرات روزهداری در بیماران دیابتی به همراه توصیههایی جهت کاهش این خطرات، چگونگی تصمیمگیری برای روزهداری و وظایف اخلاقی مطرح شده در گروههای مرتبط با مراقبت بیماران دیابتی است.
جستجوی مطالب این مقاله مروری از اینترنت و در پایگاههای PubMed، SID(Scientific Information Database) و برخی مقالههای منطقهای انجام شد. همچنین، از کتابهای مذهبی و احادیث معتبر استفاده شد.
بر اساس شواهد موجود، ما به طور دقیق نمیتوانیم تعیین کنیم روزهداری برای کدام بیمار دیابتی بی خطر است. بنابراین، نیاز است مطالعات کنترل شده وسیعی در این زمینه صورت گیرد تا اثرات روزه داری در طیف وسیعی از بیماران دیابتی با درجات مختلف کنترل متابولیک مشخص شود. یک وظیفه مهم ما طراحی راهنمایی با دیدگاه شیعی برای شرایط منع و یا اجازه روزه داری در بیماران دیابتی است.
فرح مادرشاهیان، محسن حسنآبادی، محسن خوشنیت نیکو،
دوره 10، شماره 5 - ( 8-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
MicrosoftInternetExplorer4
مقدمه: اثرات
احتمالی ورزش در پیشگیری یا به تاخیر انداختن تخریب شناختی مبهم است. در این
مطالعه وضعیت شناختی سالمندان مبتلا به اضافه وزن و دیابت نوع 2 دارا و فاقد ورزش منظم
با یکدیگر مقایسه گردید.
روشها: در این مطالعه 120 زن و مرد با تشخیص
قطعی دیابت نوع 2 حداقل از دو سال قبل، دارای سن 55 سال یا بالاتر و نمایه توده بدنی Kg/m2 9/29- 25 با
نمونهگیری متوالی و همسانسازی گروهی
(سن، جنسیت، سواد، طول مدت دیابت و نمایه توده بدنی) انتخاب شدند. گروه اول 60 نفر
و دارای حداقل 30 دقیقه ورزش منظم در طی یک سال گذشته، 7 - 4 روز در هفته، و گروه دوم 60 نفر فاقد ورزش منظم بودند. تخریب
شناختی با پرسشنامه مختصر وضعیت روانی (MMSE) اندازهگیری و اطلاعات با آمار
توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: بین میانگین نمره MMSE گروه دارا و فاقد ورزش تفاوت معنیدار
مشاهده گردید (001/0=P). همچنین همبستگی
معنیداری بین طول مدت ورزش روزانه و میانگین نمره MMSE دیده شد (01/0 =P، 56/0 =r). بین نمره MMSE و نمایه توده بدنی ارتباط
معکوس معنیدار در گروه دارای ورزش (04/0 =P، 3/0- =r) همچنین در گروه فاقد ورزش (05/0=P، 4/0- =r) وجود داشت.
نتیجهگیری: دیابت و اضافه وزن موجب کاهش توانایی شناختی سالمندان میگردد
اما ورزش منظم احتمالا نقش مثبتی در بهبود وضعیت شناختی آنان دارد.
محسن خوشنیت نیکو، بهنود برادران نویری، فرناز نجمی ورزنه، ژاله شادمان، رامین حشمت،
دوره 11، شماره 3 - ( 12-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
مقدمه: با
توجه به روش خاص تغذیه در طی روزهداری،
بررسی وضعیت متابولیسم پایه بدن در بیماران دیابتی از نظر توصیههای برنامه غذایی
حائز اهمیت است. هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات انرژی مصرفی در حال استراحت در
بیماران دیابتی در ماه رمضان میباشد.
روشها: این
مطالعه مورد- شاهدی بر روی 31 بیمار دیابتی نوع 2 (13 بیمار که در ماه رمضان روزه
گرفتند و 18 بیمار که روزه نگرفتند) و 15 فرد غیر دیابتی که در ماه رمضان روزه
گرفتند، انجام گرفت. انرژی مصرفی در حال استراحت (REE)، نمایه
توده بدنی (BMI) و فروکتوز آمین در هر
3 گروه در زمانهای هفته اول ماه رمضان، هفته آخر ماه رمضان و یک هفته بعد از
ماه رمضان اندازهگیری شود. HbA1C نیز درهفته
اول و یک هفته بعد از ماه رمضان اندازه گیری
شد.
یافتهها: انرژی
مصرفی در حال استراحت بین هفته اول و یک هفته پس از ماه رمضان در هر 3 گروه به طور
معنیداری کاهش داشت. این کاهش در بیماران دیابتی روزهگیر 5/13% (002/0=P)، در بیماران دیابتی که روزه نگرفتند 2/10% (007/0=P) و در افراد غیر دیابتی که روزه گرفتند 5/9% (007/0=P) بوده است. HbA1C تنها در بیماران دیابتی که روزه
نگرفتند، به طور معناداری کاهش یافت (008/0=P). تغییرات BMI در طول
مطالعه در هیچ یک از گروهها معنا دار نبود (9/0 =P).
نتیجهگیری: با
توجه به این مطالعه،کاهش REE در بیماران دیابتی و افراد غیر
دیابتی روزهگیر، مستقل از اثر BMI وHbA1C بوده و احتمالاً به دلیل روزهداری میباشد. کاهش REE در بیماران دیابتی که روزه نگرفتند، میتواند
ناشی از کاهش HbA1C در آنها باشد. با توجه به کاهش REE در
طول ماه رمضان، تنظیم برنامه غذایی در طول ماه رمضان و بعد از آن ضروری است.
نیما بازیار، کوروش جعفریان، ژاله شادمان، مصطفی قربانی، محسن خوش نیت نیکو، فریده رضی،
دوره 13، شماره 5 - ( 4-1393 )
چکیده
مقدمه:کمبود ویتامین D در ارتباط با اختلال در ترشح انسولین، عدم تحمل گلوکز و دیابت نوع دو است. این مطالعه با هدف بررسی اثر مکملیاری با 50000 واحد ویتامین D بر بهبود سطوح ویتامین D سرم و مقاومت به انسولین در افراد مبتلا به دیابت نوع دو دارای سطوح ناکافی و کمبود ویتامین D انجام شد.
روشها: در این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور 81 فرد مبتلا به دیابت نوع دو با سطوح ویتامین D بین 30-10 نانوگرم در میلیلیتر شرکت کردند که بهطور تصادفی و بر اساس جنس به دو گروه مداخله(ویتامین D 50000 IU هفتهای یکبار) و کنترل(دارونما هفتهای یکبار) تقسیم شدند. طول مدت مطالعه 8 هفته بود. در ابتدا و انتهای مطالعه پس از 12 ساعت ناشتایی شبانه نمونه خون افراد جمعآوری شد و غلظت سرمی گلوکز ناشتا، انسولین ناشتا و 25 هیدروکسی ویتامین D سرم اندازهگیری شد. مقاومت به انسولین نیز از طریق محاسبهHOMA-IR بهدست آمد.
یافتهها:بعد از 8 هفته مکمل یاری با ویتامین D، سطح 25 هیدروکسی ویتامین D در گروه مداخله بهطور معناداری افزایش یافت و به سطوح نرمال رسید. غلظت گلوکز ناشتا، انسولین ناشتا و شاخص HOMA-IR در گروه ویتامین D کاهش معناداری یافت اما در گروه دارونما تغییر معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری:دریافت 8 هفته مکمل ویتامین D 50000 IU، هفتهای یکبار در افراد مبتلا به دیابت نوع دو دارای سطوح ناکافی و کمبود ویتامین D در مقایسه با دارونما میتواند سبب بهبود سطوح ناکافی ویتامین D و بهبود کنترل شاخصهای گلیسمی شود.
نوشین پورسلطان، یداله محرابی، ژاله شادمان، مهدیه آخوندان، آرش رشیدی، سيد محسن خوش نیت نیکو،
دوره 14، شماره 1 - ( 10-1393 )
چکیده
مقدمه: استرس فیزیولوژیک ممکن است غذا خوردن را تحت تأثیر قرار دهد و نوع غذای دریافتی ممکن است سطح استرس فیزیولوژیک را تغییر دهد. با توجه به گزارشاتی مبنی بر بالا بودن سطح کورتیزول سرم بهعنوان بیومارکر استرس در بیماران دیابتی، هدف از این مطالعه بررسی رابطه الگوهای غذایی و غلظت سرمی کورتیزول در بیماران دیابتی نوع دو میباشد.
روشها: این مطالعه در سال 1391 بهصورت مقطعی توصیفی- تحلیلی روی 241 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. الگوهای غذایی عمده به روش تحلیل عاملی بهدست آمد. اندازهگیری غلظت سرمی کورتیزول در ساعت 8 صبح انجام شد. مقایسه سطح کورتیزول سرم بین سهکهای الگوهای غذایی غالب با استفاده از آنالیز کوراریانس با تعدیل اثر متغیرهای مداخلهگر و بررسی رابطه کورتیزول سرم و امتیاز الگوهای غذایی با استفاده از آنالیز رگرسیون خطی انجام شد.
یافتهها: سه الگوی غذایی عمده (غربی، سالم و شبه سالم) شناسایی شد. هیچیک از متغیرهای تنسنجی، سطح فعالیت فیزیکی، مدت زمان ابتلا به دیابت و قند خون ناشتا رابطه معنیداری با سطح کورتیزول سرمی نداشتند. پس از تعدیل اثر عوامل مداخلهگر، تفاوت آماری معنیداری میان میانگین غلظت سرمی کورتیزول در سهکهای الگوهای غذایی و نیز بین غلظت کورتیزول و امتیاز الگوهای غذایی مشاهده نشد. میانگین سطـح کورتیزول سـرمی در جمـعیت مـورد بـررسی nmol/L 10/5±95/12 و در محدوده نرمال بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که در بیماران دیابتی نوع دو، کورتیزول سرم با میزان پیروی از الگوهای غذایی غربی، سالم و شبه سالم رابطهای ندارد.