جستجو در مقالات منتشر شده


21 نتیجه برای هاشمی

بهزاد شمس، مهین هاشمی پور، سیدحسین سعادت، سیدمحمدحسن امامی، زهرا عبدیزدان، اکبر حسن زاده، خسرو خطیبی، ساسان حقیقی، سیلوا هوسپیان،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: با توجه‌ به‌ حضور مجموعه‌ای‌ از عوامل‌ مختلف‌ مستعدکننده، افزایش‌ شیوع‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ در بیماران دیابتی‌ محتمل‌ به‌ نظر می‌رسد. این‌ مطالعه‌، با هدف‌ بررسی‌ شیوع‌ عفونت‌ فوق در کودکان‌ دیابتی‌ و مقایسه‌ آن‌ با گروه‌ شاهد‌ به‌ انجام‌ رسیده‌ است‌.
روشها: در یک‌ مطالعه‌ مقطعی‌، تعداد 75 بیمار دیابتی‌ 2ـ18 ساله‌ و به‌ همین‌ تعداد کودک‌ غیردیابتی‌ به‌عنوان‌ گروه‌ شاهد انتخاب‌ و هر دو گروه‌ از نظر سن‌، جنس‌ و وضعیت‌ اقتصادی-‌ اجتماعی‌ همسان‌ گردیدند. سپس‌ در تمامی‌ افراد مورد مطالعه‌، IgG ضد هلیکوباکتر پیلوری اندازه‌گیری‌ و فراوانی‌ نسبی‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ بر مبنای‌ آزمون‌ مذکور، مشخص‌ گردید. در بیماران‌ دیابتی‌ با علائم‌ گوارشی‌ و سرولوژی‌ مثبت‌، آندوسکوپی‌ به‌ منظور تأیید نهایی‌ تشخیص‌ و مشخص‌ نمودن‌ موارد نیازمند درمان‌ انجام‌ شد.
یافته‌ها: شیوع‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ در بیماران‌ دیابتی‌، 7/22% و در گروه‌ شاهد‌ 3/17% بود که‌ اختلاف‌ موجود، از نظر آماری‌ معنی‌دار نبود. از نظر متغیرهای‌ زمینه‌ای‌ مانند سن‌، جنس‌، سن‌ شروع‌ دیابت‌، تعداد ویزیت‌ طی شش ماهه‌ اخیر، HbA1c و نیاز به‌ انسولین‌ روزانه‌، تفاوت‌ معنی‌داری‌ بین‌ بیماران‌ دیابتی‌ آلوده‌ به‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ و افراد غیرآلوده‌، وجود نداشت‌. علائم‌ گوارشی‌ در کودکان‌ دیابتی‌ شایع‌تر از گروه‌ شاهد‌ بود ولی‌ شیوع‌ این‌ علائم‌ در دو گروه‌ دیابتی‌ آلوده‌ و غیرآلوده‌، تفاوت‌ معنی‌داری‌ نداشت‌.
نتیجه‌گیری: چنین‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ ابتلا به‌ دیابت‌ باعث‌ افزایش‌ شیوع‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ در کودکان‌ دیابتی‌ نشده‌ است‌. با این‌ حال،‌ برای‌ تعیین‌ اثر درمان اختلال‌ یادشده‌ در بهبود کنترل‌ قند خون‌ کودکان‌ دیابتی‌ نوع‌ 1، انجام‌ مطالعات‌ بیشتر ضرورت‌ دارد.


مهین هاشمی پور، قاسمعلی جوانمرد، حمید هورفر، رویا کلیشادی، سیلوا هوسپیان، ساسان حقیق،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: در بیماران تالاسمیک، هموسیدروز می تواند به افزایش پژواک‌زایی (echogenicity) پانکراس در سونوگرافی (پژواک نگاری)، درگیری سلولهای بتا و دیابت منجر گردد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط نمای سونوگرافی پانکراس با حساسیت به انسولین در زمان انجامOGTT در کودکان 10-20 ساله تالاسمیک است.
روشها: پس از حذف بیماران دارای دیابت یا سابقه فامیلی آن، 42 کودک مبتلا به بتاتالاسمی ماژور انتخاب و پس از تعیین پژواک‌زایی پانکراس به وسیله سونوگرافی، بیماران به دو گروه با پژواک‌زایی بالا (تعداد=21) و طبیعی (تعداد=21) تقسیم شدند. سپس OGTT در آنان انجام و شاخص‌های حساسیت به انسولین (ISI) و نسبت انسولین به گلوکز ناشتا و نیز غلظت فریتین سرم تعیین گردید. در23 کودک طبیعی نیز آزمایشهای مذکور بجز فریتین انجام شد و نتایج با استفاده از آزمونهای t-test وANOVA مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته‌ها: در دو گروه با پژواک‌زایی بالا و طبیعی اختلاف میانگین فریتین سرم معنی‌دار بود (05/0P<). اختلاف میانگین گلوکز و انسولین در بین گروهها با تمایل به افزایش در گروه بیماران با پژواک‌زایی بالا، معنی‌دار نبود. بین فریتین و ISI در گروه با پژواک‌زایی بالا رابطه معنی‌دار وجود داشـت. 6/28% بیماران با پژواک‌زایی بالا IFG داشتند (05/0P<).
نتیجه‌گیری: نظر به وجود تمامی موارد IFG در گروه با پژواک‌زایی بالا و رابطه بین فریتین و ISI در این گروه، شاید بتوان از سونوگرافی پانکراس برای تشخیص مراحل ابتدایی دیابت در بیماران تالاسمیک استفاده کرد.


صدیقه عسگری، مژگان قاری‌پور، غلامعلـی نادری، بابک ثابت، علیرضا خسروی، محمد هاشمی،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده

آترواسکلروز، فرآیندی است که با هیپرکلسترولمی و ایجاد fatty streak آغاز می‌گردد. همچنین مطالعات قبلی نقش سیستم ایمنی را در این روند نشان داده‌اند. LDL (لیپوپروتیین با دانسیته کم) می‌تواند دچار تغییراتی گردد که از جمله مهمترین آنها اکسیداسیون می‌باشد. سیستم ایمنی، علیه LDL اکسید جدید تولید شده آنتی‌بادی اختصاصی می‌سازد. تیتر اتوآنتی‌بادی مذکور در جمعیت‌های انسانی به‌عنوان روشی تشخیصی در شناخت میزان پیشرفت آترواسکلروز بکار می‌رود. رابطه‌ای بین افزایش تیتر اتو آنتی‌بادی علیه اکسید LDL و نیز افزایش وقوع بیماری قلبی عروقی نشان داده شده است. در این مطالعه میزان اتوآنتی‌بادی علیه LDL اکساید (Cu+2-LDL، MDA-LDL) و Native-LDL در بیماران آنژیوگرافی غیرطبیعی و آنژیوگرافی طبیعی و گروه شاهد مورد مقایسه قرار گرفته است.
روش‌ها: این مطالعه به شیوه موردی- شاهدی در سه گروه بیماران با آنژیوگرافی غیر طبیعی (دارای گرفتگی عروق کرونر)، بیماران با آنژیوگرافی طبیعی و افراد ظاهراً سالم بعنوان گروه شاهد انجام شد.تعداد نمونه درهرگروه 20 نفر بود. تیتر اتوآنتی بادی علیه اکسید LDL گروه‌های مختلف با روش الایزا تعیین و سپس توسط آزمون آماری ANOVA مقایسه گردید.
یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان می‌دهد که میانگین جذب مشاهده شده در مورد اتوآنتی‌بادی علیه اکسید LDL ناشی از مالون‌دی‌آلدیید در گروه‌ها بترتیب برابر با 415/0±551/3،2/0±361/0، 078/0±093/0 می‌باشد (005/0p<). مقدار اتوآنتی‌بادی علیه Native-LDL و نیز Cu+2-LDL تفاوت معنی‌داری نداشته است.
نتیجه‌گیری: از آنجا که مقادیر اتوآنتی‌بادی علیه اکسید LDL بطور معنی‌دار در گروه آنژیوگرافی غیرطبیعی از افراد به ظاهر سالم و نیز افراد با آنژیوگرافی طبیعی بالاتر است، بنابراین تعیین مقادیر آنتی بادی جهت تشخیص بالینی سریع میزان پیشرفت آترواسکروز مفید می باشد.


زهرا عبدیزدان، نرگس صادقی، بدرالملوک فرقانی، مهین هاشمی پور، منصوره کبیرزاده، مرضیه حسن پور، مریم معروفی،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده

توصیه‌های غذایی در کودکان مبتلا به دیابت نوع 1 با هدف کاهش عوارض دراز مدت دیابت به انجام می رسد. با این حال اطلاعات دقیقی در مورد نحوه به کارگیری توصیه های غذایی در این کودکان وجود ندارد. لذا این مطالعه با هدف بررسی وضعیت تغذیه ای کودکان مبتلا به دیابت نوع 1 به انجام رسیده است.
روش‌ها: در یک مطالعه توصیفی دو گروه کودک 18-4 ساله مبتلا به دیابت قندی نوع یک و سالم با استفاده از پرسشنامه از نظر وضعیت تغذیه‌ای مورد بررسی قرار گرفتند. پایایی پرسشنامه طی یک مطالعه مقدماتی و روایی آن از طریق اعتبار محتوی تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون‌های آماری t و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون انجام شد.
یافته‌ها: در کودکان 6-4 ساله مبتلا به دیابت کالری تام و فیبر مصرفی بیشتر از گروه غیر دیابتی بود. در گروه سنی 10-7 سال میزان فیبر،چــــربی تام، پروتیین، شکر و کلـسترول ،PUFA ،SFA مصرفی ، همچنین درصد کالری مصرفی مربوط به چربی تام، پروتیین، کربوهیدرات، شکر و SFA درکودکان مبتلا به دیابت نسبت به گروه شاهد بیشتر بود. در گروه سنی 14-11 سال، میانگین میزان شکر و فیبر مصرفی همچنین درصد کالری مصرفی مربوط به PUFA و شکر درکودکان دیابتی به طور معنی‌داری بیشتر از غیر دیابتی ها بود. در گروه سنی 18-15 سال، کودکان دیابتی مقــادیر بیشتری از کالری تـــــام ، پروتیین، کربوهیـــدرات، شکر و فیبر را دریافت نموده بودند .
نتیجه‌گیری: درکلیه گروه‌های سنی در دو گروه تحت مطالعه، توزیع کالری مربوط به کربوهیدرات و چربی از توصیه های استاندارد پیروی می کرد درحالی که درصد انرژی مربوط به پروتیین مصرفی مختصری بالاتر از مقادیر توصیه شده استاندارد بود، که درکودکان خطر نفروپاتی دیابتی را به همراه دارد، لذا پیشنهاد می‌شود مصرف پروتیین کاهش یابد. از آنجا که در کودکان تحت مطالعه با افزایش سن مصرف فیبر کمتر شده است، توصیه می‌شود آموزش‌های لازم در این زمینه در سطح وسیع در جامعه انجام گیرد تا با تغییر سبک زندگی در جامعه، کودکان دیابتی در سن مدرسه احساس انزوای اجتماعی کمتری داشته باشند.


همایون شیخ الاسلامی، کمال بوستانی، سیما هاشمی پور، فاطمه حاج منوچهری، امیر ضیائی،
دوره 4، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده

تحقیقات متعدد نشانگر این مطلب بوده اند که شیوع بیماری سلیاک در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 در مقایسه با جمعیت عادی غیر دیابتی بالاست.به همین جهت غربالگری بیماری سلیاک در بیماران دیابت نوع 1 توصیه شده است. این مطالعه جهت بررسی فراوانی نسبی سلیاک در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 انجام شده است.
روش‌ها: این مطالعه به صورت مورد- شاهدی در سال 1383 در بیمارستان بوعلی سینا قزوین انجام گرفته است. سطوح آنتی بادی های تام IgA ، آنتی بادی ضد گلیادین ( IgA ) وسطح آنتی بادی ضد بافتی ترانس گلوتامیناز در 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 با 60 نفر از افراد غیر دیابتی سالم مقایسه شد و در افرادی که هر دو آنتی بادی AGA-IgA و tTG-IgA آنها بالا بود ، اقدام به آندوسکوپی فوقانی و برداشت بیوپسی از بخش دیستال دئودنوم گردید.
یافته‌ها: هیچ‌کدام از بیماران در گروه مورد کمبود IgA نداشتند . در 14 بیمار از گروه مورد و 12 نفر از گروه کنترل، AGA-IgA مثبت شد که از نظر آمــاری اختلاف معنی داری بین آنها وجود نداشت. در 2 بیمار گروه مورد نیز IgA-tTG مثبت شد. بیـوپسی از رودۀ بـاریـــک در 1 مـــورد از 2 بیمــار دیابتیک با سرولوژی مثبت (AGA-IgA و tTG-IgA مثبت) ، نشان‌دهندۀ آتروفی ویلوس Type IIIC ( بر اساس معیارهای اصلاح شدۀ Marsh در سال 2001 ) بود . بیوپسی بیمار دوم طبیعی گزارش گردید.
نتیجه‌گیری: فراوانی بیماری سلیاک در بیماران با دیابت نوع 1 در این مطالعه 67/1% تعیین گردید که تفـاوت معنی داری از جهت ابتلا به سلیاک در بین 2 گروه مورد مطالعه پیدا نشد. با توجه به میزان بالای مثبت کاذب آزمون AGA-IgA ، ما نتیجه گرفتیم این آزمون ، آزمون غربالگری قابل اعتمادی برای سلیاک نیست . اگر چه تیترهای بسیار بالایِ آزمون AGA-IgA می تواند درجۀ اعتماد به آن را افزایش دهد ، با این وجود نباید از آن به عنوان تنها آزمون مشخص کنندۀ وجود یا عدم وجود سلیاک بهره گرفت.


مریم راد، مریم السادات هاشمی پور، محمد رضا کریمی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده

مقدمه: دیابت دارای اثرات متعددی بر روی بافت‌های دهان است.تظاهرات دهانی به‌ویژه بیماری‌های پریودنتال و عفونت‌های قارچی و باکتریایی عودکننده در بیمارانی که قند خون آنها کنترل نشده باشد،با شدت بیشتری بروز می کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط تظاهرات دهانی در مراجعین به مرکز دیابت کرمان با مدت ابتلا و نحوه کنترل قند خون بود.
روش‌ها: جامعه مورد مطالعه116 بیمار دیابتی درمانگاه دیابت بیمارستان شهید باهنر کرمان بودند.این افراداز نظر وضعیت دندان‌ها، بافت پریودنشیوم، خشکی، سوزش دهان و تغییرات مخاطی مورد ارزیابی قرار گرفتند.همچنین اطلاعات مورد نیازدر رابطه با تاریخچه دیابت و نحوه کنترل قند خون ثبت گردید. نتایج با استفاده از برنامه SPSS و آزمون مجذور کای وt-test مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: شایعترین تظاهرات دهانی در جامعه مورد مطالعه شامل ژنژیویت (3/96%)،پریودنتیت (2/90%) وخشکی دهان (24/67%) بودند.ارتباط معنی‌داری بین مدت ابتلا به دیابت و بیماری‌های پریودنتال (012/0=P) و سوزش دهان (002/0=P) وجود داشت. در این مطالعه بین کنترل قند خون و بیماری‌های پریودنتال رابطه معنی‌داری وجود نداشت، ولی این بیماری‌ها در افرادی که قند خونشان کنترل شده بود، بامیزان کمتری مشاهده گردید.
نتیجه‌گیری :نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که بیماری‌های پریودنتال و خشکی دهان از عوارض شایع دیابت می باشند. بنابراین دندانپزشکان باید برای کنترل وحفظ وضعیت سلامت دهانی در مبتلایان به دیابت ،عملکرد غده بزاقی و وضعیت پریودنتال رابه طور دقیق ارزیابی کنند .


مهدی خبازخوب، اکبر فتوحی، حسن هاشمی، کاظم محمد،
دوره 7، شماره 3 - ( 4-1387 )
چکیده

چکیده

مقدمه: چاقی و اضافه وزن با توجه به نقشی که در بروز بیماری‌های قلبی، فشار خون و دیابت دارند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. گزارش حاضر با هدف تعیین چاقی و اضافه وزن بر حسب سن و جنس در جمعیت شهری تهران ارائه می‌گردد.

روش ها: طی یک مطالعه جمعیتی مقطعی بوسیله نمونه گیری خوشه­ای طبقه­بندی شده، نمونه­ها متناسب با جمعیت مناطق تهران (طبقه­ها) انتخاب شدند. وزن و قد افراد شرکت کننده در شرایط استاندارد اندازه گیری شد. برای تعین چاقی، اضافه وزن و لاغری از صدک های نمایه توده بدن برای سن و جنس استفاده گردید. مقادیر گزارش شده شیوع بر حسب سن و جنس استاندارد شده و رابطه چاقی و لاغری با سن و جنس به عنوان متغیرهای مستقل بوسیله رگرسیون لجستیک محاسبه شد.

یافته ها: از 6497 فرد انتخاب شده، 3/70% (4565 فرد) در مطالعه شرکت کردند که قد و وزن 4452 نفر اندازه گیری شد. 42% نمونه ها مذکر و میانگین سنی شرکت کنندگان 7/18± 3/30 سال بود. شیوع چاقی و اضافه وزن به ترتیب 6/13% (7/14-4/12: CI 95%) و 9/24% (3/26-4/23: CI 95%) بود. چاقی و اضافه وزن بطور معنی داری با افزایش سن زیادمی‌شود و بر خلاف اضافه وزن که در دو جنس تفاوتی نداشت (826/0= P) چاقی در زنان بیشتر است (001/0>P).

نتیجه گیری: چاقی نزد ساکنین تهران از نسبت متوسطی برخوردار است. یافته های مربوط به اضافه وزن می‌تواند به عنوان هشداری برای جمعیت تهران باشد بطوری که بر اساس این یافته ها، یک اپیدمی چاقی در جمعیت پیش بینی تهران می‌شود.


سودابه اعلی‌تاب، عبدالحمید باقری، فرشاد شریفی، مژده میرعارفین، زهره بادامچی زاده، مریم قادرپناهی، امیر پژمان هاشمی طاهری، حسین فخرزاده، باقر لاریجانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 11-1390 )
چکیده

مقدمه: دیابت حاملگی، یک عارضه حاملگی می‌باشد که با عوارض متعددی می‌تواند همراه باشد. در پژوهش حاضر ما رابطه بین فاکتورهای التهابی و آترواسکروز زود رس را بوسیله اندازه‌گیری FMD (Flow Mediated Dilatation) و CIMT (Carotid Intima - Media Thickness) در زنان با و بدون سابقه قبلی دیابت حاملگی بررسی نمودیم.
روش‌ها: 40زن با و بدون سابقه قبلی دیابت حاملگی با متوسط زمانی 4 سال پس از گذشتن حاملگی دارای این عارضه بدون داشتن دیابت، فشار خون، علائم بیماری‌های قلبی و عروقی در این مطالعه وارد شدند. سطح سرمی اینترلوکین -6، CRP، آدیپونکتین، هموسیستئین و سایر پارامترهای خونی براساس روش‌های استاندارد موجود در هر دو گروه بررسی شد. احتمال وجود آترواسکروز زودرس بوسیله اندازه‌گیری FMD وCIMT بررسی شد.
یافته‌ها: HOMA-1R و میزان انسولین ناشتای پلاسما به صورت معنی‌داری در زنان با سابقه قبلی دیابت حاملگی بالاتر از گروه شاهد بود. در این گروه همچنین میزان CIMT اندکی بالاتر و درصد FMD به صورت معنی‌داری پایین‌تر از گروه کنترل بود. کنترل میزان FMD برای فاکتورهای سن و فشار خون همچنان میزان پایین‌تری را در گروه بیمار نشان داد. رابطه معنی‌داری بین FMD و فاکتورهای التهابی مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: سونوداپلر شریان براکیال جهت محاسبه FMD می‌تواند به عنوان یک روش پیگیری در این دسته از زنان که در خطر بالاتری جهت ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی هستند، توصیه شود.


احسانه طاهری، احمد ساعدی، محمود جلالی، علی ملک شاهی مقدم، مصطفی قربانی، سیدمحمد هاشمی،
دوره 11، شماره 2 - ( 11-1390 )
چکیده

مقدمه: با توجه به شیوع بالای کمبود ویتامینD و اپیدمی چاقی‏، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد ارتباط معکوسی بین سطح سرمی 25 هیدروکسی ویتامینD و نمایه توده بدنی (BMI) وجود دارد؛ هرچند اطلاعات متناقضی در این زمینه نیز وجود دارد. مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین سطح ناشتای سرمی ویتامینD، کلسیم و پاراتورمون با BMI در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 در مقایسه با افراد سالم انجام شد.
روش‌ها: این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 180 نفر شامل 95 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2  و 85 فرد سالم انجام گرفت. دو گروه از نظر سن و جنس با یکدیگر تطابق داشتند. سطح سرمی (OH)D25، کلسیم، فسفر و هورمون پاراتورمون اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: 1/82 درصد افراد دیابتی و 6/75 درصد افراد سالم دچار کمبود یا ناکفایتی وضعیت ویتامین D بودند. در بیماران دیابتی سطح سرمی ویتامین D 40/11±60/20ng/ml، PTH 11/26±57/49pmol/l، کلسیم 58/0±94/8 mg/dl و فسفر 38/0±67/3mg/dl بود. در گروه کنترل سطح سرمی ویتامین D 03/16±22/22ng/ml، PTH 0/19±28/41pmol/l، کلسیم 53/0±13/9 mg/dl و فسفر 43/0±69/3 mg/dl بود. ارتباط معکوسی میان سطح سرمی ناشتای 25 هیدروکسی ویتامین D و BMI در هر دو گروه مورد (38/0- r=، 03/0P=) و گروه کنترل (67/0- r=، 57/0P=) مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: کمبود و ناکفایتی ویتامین D در هر دو گروه بیماران دیابتی و گروه کنترل شیوع بالایی داشت. سطح سرمی ناشتای 25 هیدروکسی ویتامین D با BMI ارتباط معکوسی در هر دو گروه داشت، این ارتباط در بیماران دیابتی معنی‌دار بود.


لادن مهران، گلشن امیرشکاری، عطیه آموزگار، میترا هاشمی‌نیا، حسین دلشاد، فریدون عزیزی،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1391 )
چکیده

مقدمه: مصرف سیگار، با کاهش غلظت سرمی TSH، خطر پایین‌تر کم‌کاری تیرویید و احتمالاً، فراوانی پایین‌تر اتوایمنوتیرویید مرتبط می‌باشد. مطالعات متعدد جمعیتی در مناطق کمبود یُد ارتباط سیگار را با عملکرد تیرویید نشان داده‌اند ولی مطالعات جمعیتی مشابه در مناطق با کفایت یُد بسیار اندک می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی این موضوع که آیا ارتباطی بین سطح سرمی TSH و آنتی‌بادی ضد پراکسیداز با کشیدن سیگار وجود دارد، می‌باشد.
روش‌ها: در یک مطالعه مقطعی در قالب مطالعه قند و لیپید تهران به صورت تصادفی 1558 فرد با عملکرد تیرویید طبیعی و بدون سابقه بیماری تیرویید بررسی شدند. TSH و TPOAb از نمونه سرم ناشتا اندازه‌گیری شد. نمونه‌ها به دو گروه سیگاری و غیرسیگاری طبقه‌بندی شدند.
یافته‌ها: میانگین Ln TSH در سیگاری‌ها به طور معنی‌داری کمتر از غیر سیگاری‌ها بود (82/0±36/0 در مقایسه با 82/0±6/0، 001/0>P). احتمال وقوع هایپوتیروئیدی در سیگاری‌ها به وضوح کمتر از غیر سیگاری‌ها بود (8/0-2/0=CI 95%، 4/0=OR). میزان مثبت بودن TPOAb در غیر سیگاری‌ها به طور معنی‌داری بالاتر از سیگاری‌ها بود. (5/13% در مقایسه با 7/6%، 001/0>P).
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد کشیدن سیگار با سطح پایین‌تر TSHسرم، احتمال کمتر وقوع هایپوتیروییدی و اتوایمیونیتی تیرویید همراه است.

فریدون عزیزی، لادن مهران، مریم دلشاد، عطیه آموزگار، میترا هاشمی‌نیا، حسین دلشاد،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1391 )
چکیده

مقدمه: گزارش‌های مربوط به ارتباط میان غلظت سرمی تیروتروپین و نمایه توده بدنی (BMI) در افراد با عملکرد نرمال تیروئید محدود بوده و متفاوت می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین سطح سرمی تیروتروپین در محدوده رفرانس و نمایه توده بدنی بود.
روش‌ها: 1581 فرد بدون سابقه بیماری تیروئید در قالب مطالعه قند و لیپید تهران در بررسی مقطعی به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. سطح تیروتروپین سرم و آنتی‌بادی ضد پراکسیداز در نمونه سرمی ناشتای افراد اندازه‌گیری شد. قد و وزن اندازه‌گیری و نمایه توده بدن محاسبه گردید.
یافته‌ها: غلظت سرمی تیروتروپین در محدوده نرمال ارتباط مثبت و معنی‌داری با نمایه توده بدنی داشت (002/0P<) به گونه‌ای که هر واحد افزایش 1μu/ml در غلظت سرمی TSH با افزایش kg/m2 31/0 در میانگین BMI همراه بود (002/0P<، 5/0-1/0=CI؛ 95%). این ارتباط مثبت و معنی‌دار بعد از کنترل برای جنس، فعالیت بدنی و سیگار و حتی در زیر گروه افراد بدون بیماری تیروئید اتوایمیون (بدون وجود TPO Ab) همچنان حفظ شد. ارتباط بین سطوح سرمی TSH و نمایه توده بدنی فقط در افراد غیرسیگاری وجود داشت (004/0P<).
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه تأییدی است براین موضوع که غلظت سرمی تیروتروپین در محدوده رفرانس، یکی از عوامل مؤثر بر نمایه توده بدنی در افراد غیر سیگاری می‌باشد.

محمد فیوضی، جواد حدادنیا، نسرین ملانیا، مریم هاشمیان، کاظم حسن‌پور،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1391 )
چکیده

مقدمه: یکی از عوارض خطرناک بیماری دیابت نوع 1، افزایش و یا کاهش ناگهانی سطح غلظت قند خون می‌باشد که باعث بروز خطراتی مانند اغما و بیهوشی خواهد شد. انسولین و گلیبن‌کلامید، دو دارویی هستند که در اثر تجویز دُز صحیح، سطح غلظت قند خون را در نهایت، به درستی تنظیم می‌کنند تا از بروز چنین عوارضی پیشگیری شود. بنابراین استفاده از روشی مناسب به منظور پیش‌بینی یا تجویز صحیح این دارو‌ها و در نهایت پیشگیری از این عوارض، گام مهمی در جهت کنترل بهینه بیماری محسوب می‌شود. در این تحقیق ما بر آن هستیم، تا با استفاده از ترکیب الگوریتم‌های داده‌کاوی و هوش مصنوعی، پیش‌بینی صحیحی از دُز انسولین وگلیبن‌کلامید برای بیماران انجام دهیم.
روش‌ها: مراحل ایجاد سیستمی هوشمند به منظور تعیین و پیش‌بینی میزان صحیح انسولین و گلیبن‌کلامید بدین صورت است؛ که ابتدا لازم است تا شرایط و پارامترهایی که در میزان و دُز دارو (انسولین و گلیبن‌کلامید) برای بیماران دخیل هستند را شناسایی نماییم، سپس بانک جامعی مبتنی بر این ویژگی‌ها تشکیل دهیم، با همکاری تیم پزشکی مرکز تحقیقات دیابت شهرستان سبزوار، بانک جامعی در 3 مرحله براساس اطلاعات 110 بیمار و 258 مورد مشکوک آن مرکز طراحی شد، سپس طبق قاعده سیستم‌های هوشمند و شبکه‌های عصبی مصنوعی، مدلی به منظور پیش‌بینی میزان دُز انسولین و گلیبن‌کلامید برای بیماران طراحی شد.
یافته‌ها: سیستم پیشنهادی با استفاده از ترکیب روش‌های مذکور موفق شد با تکیه بر ویژگی‌های پایگاه داده در قالب ترکیب و تعامل به دقت پیش بینی‌بیش از 95% دست یابد. در مقایسه با روش‌های رایج از یکطرف و روش‌های مصنوعی از طرف دیگر (غالباً در بهترین حالت دقت و صحت قدرت پیش‌بینی آن‌ها در حدود 85% برای مدت زمان کمتر از 3 ساعت بوده است) به خوبی مشخص شد که، عملکرد سیستم پیشنهادی، مناسب‌تر، سریعتر و تا حدودی مطمئن‌تر از سایر روش‌های ترکیبی هوشمند است.
نتیجه‌گیری: این تحقیق با ارائه یک روش و مدل برگرفته از واقعیت و شرایط بیماران؛ میزان صحیح و تجویز شده دارو برای آنها را مشخص می‌کند، این در حالی است که نسبت به روند طبیعی تجویز توسط پزشکان، علاوه بر افزایش سرعت در تعیین میزان دارو، دارای صحت و مقبولیت و دقت قابل قبولی می‌باشد.

سيد محمد کاظم نوربخش، الهام هاشمی دهکردی، کیاوش فکری، افسانه نکویی، عاطفه عمادی،
دوره 14، شماره 2 - ( 10-1393 )
چکیده

گانگلیوزیدوزیسGM1 یک اختلال ذخیره سازی لیپید به‌دلیل کمبود آنزیم &beta- گالاکتوزیداز لیزوزوم است. این کمبود منجر به تجمع گانگلیوزیدوزGM1 در لیزوزوم‌ها می‌شود، که نهایتاً منجر به تورم، آسیب سلولی و اختلال در عملکرد ارگان می‌شود. این بیماری یک اختلال نورودژنراتیو نادر می‌باشد. لکههای مغولی (ضایعات هیپرپیگمانته وسیع) وسیع یک نشانه بالینی در برخی از بیماری‌های متابولیک از جمله بیماری گانگلیوزیدوزیسGM1 نوع یک میباشد. هپاتومگالی، هیپوتونی، ادم، تشنج و ناهنجاری‌های اسکلتی و لکه ماکولای آلبالویی از جمله علائم دیگر این بیماری است. ما در این مقاله یک کودک 10 ماهه مبتلا به گانگلیوزیدوزیس GM1نوع یک که با لکههای مغولی وسیع به مرکز آموزشی درمانی هاجر(س) شهرکرد مراجعه کرده بود را گزارش میکنیم.


مریم مرتضایی، عباسعلی راز، شعله منصوری، زهره عنابستانی، زهرا میرزایی زاده، باقر لاریجانی، مهرداد هاشمی، کبری امیدفر،
دوره 15، شماره 5 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: مقاومت به انسولین و نارسایی پیشرونده سلول‌های بتا، فاکتورهای کلیدی در بیماریزایی دیابت نوع دو هستند. مطالعات متعددی نشاندهنده‌ نقش RBP4 در بروز مقاومت به انسولین و ابتلا به دیابت بوده و لذا پلی‌مورفیسم‌هایی که بر روی بیان و یا عملکرد این ژن تأثیر بگذارند، در خطر ابتلا به T2DM و عوارض آن می‌توانند نقش داشته باشند. پای دیابتی از جمله عوارض اصلی دیابت شیرین است که علت اصلی ناتوانی و بستری شدن بیماران می‌باشد و علاوه بر کاهش شدید کیفیت زندگی فرد هزینه‌های فراوانی را به وی تحمیل می‌کند. هدف این مطالعه، بررسی ارتباط دو پلی مورفیسم  rs10882283 و rs10882273 ژن rbp4 با پای دیابتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو است تا در صورت تایید همبستگی، از آن به عنوان مارکر زیستی پیش‌آگهی‌دهنده استفاده شود.

روش‌ها: این مطالعه از نوع مورد-شاهد است. دو پلی مورفیسم rs10882283 و  rs10882273ژن rbp4 در 100 بیمار دیابتی دارای زخم پا با درجه 1 یا 2 از طبقه‌بندی وگنر در گروه مورد و 133 بیمار دیابتی فاقد زخم در گروه شاهد، با استفاده ازتکنیکPCR   Tetra ARMS تعیین ژنوتیپ گردید.

یافته‌ها: آزمون Chi-square بین دو گروه شاهد و مورد، از نظر آماری اختلاف معنیداری را در فراوانی ژنوتیپ‌های (CC)، (CT) و (TT)  rsl0882273نشان نداد (414/0P=). همچنین مقایسه‌ ژنوتیپ‌های (CC)، (AC)و (AA) متعلق به پلی‌مورفیسم rsl0882283 در دو گروه نشان‌دهنده اختلاف معنی‌داری بین دو گروه نبود (85/0P=).

نتیجه‌گیری: طبق این مطالعه، ارتباط معنی‌داری بین پلی‌مورفیسم‌های  rs10882283و  rs10882273 ژن rbp4و خطر ابتلای به زخم پای دیابتی در بین افراد مبتلا به دیابت نوع دو وجود ندارد.


سید سعید هاشمی نظری، محمدعلی بیگدلی، سهیلا خداکریم، حمید برودتی،
دوره 15، شماره 6 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: دیابت شایع‌ترین اختلال متابولیکی است. پیشرفت عوارض دیابت، عمدتاً به‌دلیل عدم کنترل قندخون است. هدف از اجرای این تحقیق، آزمون مدل فرضی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر کنترل قندخون است.

روشها: مطالعه‌ی حاضر مقطعی و بیماران با استفاده از نمونه‎گیری تصادفی طبقهبندی شده انتخاب شدند. تحلیل مسیر برای بررسی اثر متغیرهای دانش دیابتی، ارتباط پزشک و بیمار، خودمراقبتی، تعداد سالهای تحصیل، درآمد خانوار و مدت زمان ابتلا به دیابت بر میزان هموگلوبین‎گلیکوزیله انجام شد. جهت نیکویی برازش مدل از شاخصهای زیر استفاده شد: آماره‌ی کای اسکوئر، ریشه‌ی میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA)، شاخص برازش تطبیقی (CFI) و ریشه‌ی دوم میانگین مربعات باقیمانده استاندارد (SRMR).

یافتهها: مدل برآورد شده برازش مناسبی داشت، (4/0=p، 5=χ2)، (006/0=RMSEA)، (99/0=CFI) و (022/0=SRMR). اثر کلی و اثر غیرمستقیم کلی سن بر میزان هموگلوبین‎ گلیکوزیله معنیدار بود. سن از طریق طول مدت زمان ابتلا به دیابت بر میزان هموگلوبین‎ گلیکوزیله اثر غیرمستقیم معنیدار داشت. اثر کلی مدت زمان ابتلا به دیابت بر میزان هموگلوبین ‎گلیکوزیله معنیدار بود. با افزایش مدت زمان ابتلا به دیابت میزان هموگلوبین‎گلیکوزیله نیز افزایش داشت. اثر کلی نسبت دور کمر به باسن بر میزان هموگلوبین‎ گلیکوزیله معنیدار بود. نسبت دور کمر به باسن اثر مستقیم معنیدار بر میزان هموگلوبین‎ گلیکوزیله داشت.

نتیجهگیری: در مطالعه‌ی حاضر اثرات عوامل فردی مانند سن، نسبت دور کمر به باسن، افسردگی و مدت زمان ابتلا به دیابت بر کنترل قندخون شناسایی شد. با توجه به قابلیتهای به‌کارگرفته در این روش بتوان نتایج حاصل از این مطالعه را با در اختیار گذاشتن به بیماران و سیاست‌گذاران محلی بتوان مراقبت از بیماران دیابتی را ارتقاء بخشید.


پریسا حاجی هاشمی، لیلا آزادبخت، مهین هاشمی پور، رویا کلیشادی، احمد اسماعیل زاده،
دوره 15، شماره 6 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: اگرچه گزارش شده است که غذاهای غنی از غلات کامل سطوح سرمی مارکرهای التهابی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. هرچند، طبق دانش کنونی ما هیچ مطالعه‌ای به بررسی مصرف غلات کامل بر سطح سرمی مارکرهای التهابی در کودکان چاق نپرداخته است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مصرف غلات کامل بر سطوح بیومارکرهای التهابی و آدیپوسیتوکین‌های سرم در کودکان چاق صورت گرفت.

روش ها: در این کارآزمایی بالینی تصادفی متقاطع (cross-over) 44 دختر چاق یا دارای اضافه وزن (نمایه‌ی توده‌ی بدنی بالاتر از صدک 85 برای قد و وزن) 8-15 ساله شرکت کردند. پس از یک دوره‌ی دو هفته‌ای run-in، افراد به‌صورت تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. به افراد گروه مداخله لیستی از غلات کامل داده شد و از آنان خواسته شد که برای مدت 6 هفته روزانه 50% از تعداد سروینگ غلات به‌دست آمده را به غلات کامل اختصاص دهند. به افراد گروه کنترل نیز لیست کاملی از غلات کامل داده شد و از آنان خواسته شد که اقلام ذکر شده در این لیست را تا زمان پایان مرحله‌ی مداخله دریافت نکنند. پس از یک دوره 4 هفته‌ای wash-out فاز دوم مطالعه شروع شد و گروه‌های مداخله جابجا شدند. نمونه‌های خون ناشتا قبل و بعد از هر فاز مطالعه برای اندازه‌گیری فاکتورهای التهابی جمع آوری شدند.

یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 5/0±2/11 سال بود. میانگین وزن و نمایه‌ی توده‌ی بدنی (BMI) افراد به ترتیب 27/10±26/51 کیلوگرم و 5/2±57/23 کیلوگرم بر متر مربع بود. تفاوت معنی‌داری در تغییرات ایجاد شده از نظر شاخص‌‌های تن سنجی در دو گروه وجود نداشت. تأثیر معنی‌داری از مصرف غلات کامل بر وزن و نمایه‌ی توده‌ی بدنی (BMI) در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل دیده نشد. یافته های ما حاکی از تأثیر معنی‌دار مصرف غلات کامل بر کاهش سطح سرمی پروتئین واکنشگر با ماده C با حساسیت بالا (hs-CRP) (55/0- در مقایسه با 20/0 میلی‌گرم در لیتر P=0.03)، مولکول چسبنده بین سلولی نوع 1 (sICAM) (121- در مقایسه با 23 میکروگرم در لیترP=0.02 )، سرم آمیلوئید A (SAA) (59/0- در مقایسه با 32/0 میلی‌گرم در لیتر P=0.02) و لپتین (5/11- در مقایسه با 8/36 نانوگرم در لیترP=0.02) در مقایسه با گروه کنترل پس از 6 هفته بود. افراد گروه مداخله تمایل به کاهش بیشتر در سطح سرمی مولکول چسبنده سلول‌های عروقی نوع 1 (sVCAM) در مقایسه با گروه کنترل داشتند (166- در مقایسه با 32- میکروگرم در لیترP=0.07).

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه از تأثیر مثبت مصرف غلات کامل بر سطوح بیومارکرهای التهابی و آدیپوسیتوکین‌ها در کودکان چاق حمایت می‌کند.


شراره حسن زاده، عباسعلی راز، معصومه منصوری، زهرا میرزایی زاده، باقر لاریجانی، مهرداد هاشمی، کبری امیدفر،
دوره 16، شماره 1 - ( 10-1395 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو یک اختلال متابولیکی است که با افزایش قند خون می‌تواند به اعصاب آسیب بزند. در این میان اندام‌های بسیاری تحت تأثیر قرار می‌گیرند، به‌ویژه پا که آسیب منجر به درد و در نهایت از دست دادن حس لامسه در این اندام می‌گردد که این عوامل، شرایط را برای ابتلا به زخم پای دیابتی مساعد می‌سازند. پلی‌مورفیسم (Thr399Ile) از ژن (TLR4) Toll Like Receptor4 سبب نقص در عملکرد پروتئین TLR4 که یک پروتئین مهم تنظیم کننده‌ی التهاب زخم است می‌گردد. این مطالعات با هدف بررسی پارامترهای تأثیر گذار بر عدم تعادل برنامه‌ی ضد التهاب و در نتیجه مزمن شدن التهاب و عدم بهبود زخم بنا گردیده است و در صورت تأیید همبستگی پلی‌مورفیسم (Thr399Ile) با زخم پای دیابتی می‌توان از آن به‌عنوان مارکر زیستی پیش آگاهی دهنده استفاده کرد.
روش‌ها: این مطالعه از نوع مورد - شاهد است. پلی‌مورفیسم (Thr399Ile) از ژن TLR4 در 100 بیمار دیابتی دارای زخم در گروه مورد و 120 بیمار دیابتی فاقد زخم در گروه شاهد با استفاده از تکنیک Tetra ARMS PCR تعیین ژنوتیپ گردید.
یافته‌ها: آزمون Chi-square بین دو گروه شاهد و مورد، از نظر آماری یک اختلاف معنی‌دار را در فراوانی ژنوتیپ‌های (CC)، (TT) و(CT) متعلق به پلی‌مورفیسم (Thr399Ile) نشان داد (P=0.021).
نتیجه‌گیری: یک ارتباط معنی‌دار بین پلی‌مورفیسم (Thr399Ile) از ژن (TLR4) و خطر ابتلا به زخم پای دیابتی در بین افراد مبتلا به دیابت نوع دو وجود دارد.
سحر شفیعی، عباسعلی راز، ندا ادیبی، معصومه منصوری، زهره عنابستانی، زهرا میرزایی زاده، مهرداد هاشمی، کبری امیدفر،
دوره 17، شماره 1 - ( 12-1396 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو شایع‌ترین نوع دیابت و یک اختلال متابولیک و درون‌ریز پیچیده است که از جمله عوارض اصلی آن زخم پای دیابتی می‌باشد. ماتریکس متالوپروتئینازها از جمله آنزیم‌های کلیدی در بازسازی ماتریکس خارج سلولی‌اند و دارای فعالیت پروتئولیتیکی هستند. هدف ما از پژوهش حاضر بررسی ارتباط واریانت -1562C>T (rs3918242) پروموتر ژن MMP-9 با زخم پای دیابتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو است تا در صورت تأیید همبستگی، از آن به‌عنوان مارکر زیستی پیش‌آگهی دهنده در بیماران با خطر بالای ابتلا استفاده شود.
روش‌ها: این مطالعه از نوع مورد-شاهد است. پلی‌مورفیسم -1562C>T  پروموتر ژن MMP-9 در 100 بیمار دیابتی دارای زخم پا با درجه‌ی 1 یا 2 طبق طبقه‌بندی وگنر در گروه مورد و 132 بیمار دیابتی فاقد زخم در گروه شاهد، با استفاده از تکنیک PCR Tetra ARMS تعیین ژنوتیپ گردید.
یافته ها: آزمون Chi-square بین دو گروه شاهد و مورد، از نظر آماری یک اختلاف معنادار را در فراوانی ژنوتیپ‌های (CC )، (CT) و(TT) متعلق به پلی‌مورفیسم -1562C>T در پروموتر ژن MMP-9 نشان داد. (P=0.000).
نتیجه گیری‌: طبق این مطالعه ارتباط معنی داری بین پلی مورفیسم -1562C>T در پروموتر ژن MMP-9 و خطر ابتلا به زخم پای دیابتی در بین افراد مبتلا به دیابت نوع دو وجود دارد. بنابراین می‌توان این بیومارکر را برای بررسی میزان و پیش‌آگهی خطر ابتلا به زخم پای دیابتی معرفی کرد.
 


علی غندالی، سید محمد توانگر، امیر پژمان هاشمی طاهری، فرشاد شریفی، وحید حق پناه، ندا حاتمی، محمد رضا مهاجری تهرانی، سید محمود سجادی جزی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

مقدمه: در این مطالعه به بررسی قدرت تشخیصی سونوگرافی در تشخیص ندول‌های بدخیم تیروئیدی در بیماران ایرانی پرداختیم. بدین منظور، ارتباط میان یافته‌های حاصل از سونوگرافی را با یافته‌های پاتولوژی مورد بررسی قرار دادیم.
روش‌ها: مطالعه‌ی حاضر یک بررسی گذشته‌نگر است که بر روی بیماران با تشخیص ندول تیروئید که سونوگرافی و FNA شده‌اند، انجام شده است. برای بررسی ارتباط بین نتایج حاصل از FNA با خصوصیات سونوگرافیک ندولها، نتایج حاصل از FNA را به دو گروه بدخیم و خوشخیم تقسیم کردیم و سپس به مقایسهی خصوصیات سونوگرافیک بین این دو گروه پرداختیم. در مواردی که جواب FNA نامشخص بود (AUS/FLUS یا FN/SFN)، جواب پاتولوژی بعد از جراحی ملاک قرار گرفت (در صورت جراحی ندول بیمار و موجود بودن جواب آن).
یافته‌ها: در مجموع 201 ندول در این مطالعه وارد شدند. نتایج مطالعه نشان داد که هیپواکوژنیسیتی، حاشیه نامشخص/نامنظم، میکروکلسیفیکاسیون، الگوی عروقی بدخیم در سونوگرافی داپلر و وجود همزمان لنفادنوپاتی گردنی با خصوصیات بدخیم به‌طور معنی‌داری در ندول‌های بدخیم بیشتر از ندول‌های خوش‌خیم وجود دارند. در عین حال، سایر یافته‌های سونوگرافیک مانند اندازه و مکان ندول، کیستیک بودن ندول، وجود Halo sign و وجود شکل Taller-than-wide قادر به افتراق بین ندول‌های خوش‌خیم و بدخیم نبودند. در نهایت، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سونوگرافی از دقت بالایی در تشخیص بدخیمی در ندول تیروئید برخوردار است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که استفاده از سونوگرافی می‌تواند در تشخیص بدخیمی در ندول تیروئید بسیار موثر واقع شود.
زهرا حاج هاشمی، الهام مسلمی، پروانه صانعی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

مقدمه: اگرچه بسیاری از مطالعات مشاهده‌ای ارتباط میان سطوح سرمی ویتامین D و چاقی شکمی را بررسی کرده‌اند، یافته‌ها متناقض است. این مرورسیستماتیک و متاآنالیز دوز-پاسخ به‌منظور جمع‌بندی این ارتباط در بزرگسالان در مطالعات مشاهده‌ای انجام شد. روش‌ها: تمامی مطالعات چاپ شده تا مِی2020میلادی در 5 پایگاه اطلاعاتی مورد جست‌وجو قرارگرفتند. 41 مطالعه‌ی مشاهده‌ای که ارتباط بین سطوح سرمی ویتامین D و چاقی شکمی را به‌صورت نسبت شانس (OR)، نسبت خطر(RR) یا خطر نسبی (HR) به‌همراه فاصله‌ی اطمینان 95% (CI) گزارش کرده بودند، در این مطالعه گنجانده شدند. یافته‌ها: به‌طور کلی44 اندازه‌ی اثر، از 36 مطالعه‌ی مقطعی که بر روی 257699 فرد انجام شده، نشان داد که سطوح سرمی بالای ویتامین D در مقایسه با سطوح پایینی، با 23% کاهش شانس چاقی شکمی مرتبط است (83/0-71/0:CI%95;77/0:OR). پس از انجام آنالیز زیرگروهی، تقریباً درهمه‌ی زیرگروه‌ها ارتباط معناداری مشاهده شد. براساس آنالیز دوز-پاسخ خطی، هر nmol/l 25 افزایش در سطوح سرمی ویتامین D با8% کاهش خطر چاقی شکمی همراه بود (99/0-85/0:CI%95;92/0:OR). بعد از محدود کردن آنالیز به مطالعات با نمونه‌گیری تصادفی (17 مطالعه با 242135 نفر)، همان ارتباط معنادار و معکوس حاصل شد (87/0-71/0:CI%95;79/0:OR). همچنین در مطالعات با نمونه‌گیری تصادفی، هرnmol/l 25 افزایش در سطوح سرمی ویتامین D با10% کاهش خطر چاقی شکمی همراه بود (99/0-82/0:CI%95;90/0:OR). نتیجه‌گیری: در این مطالعه‌ی متاآنالیز که بر روی مطالعات اپیدمیولوژیک انجام شد، ارتباط معنادار و معکوس و خطی بین سطوح سرمی ویتامین D و چاقی شکمی مشاهده گردید. این ارتباط در مطالعات با نمونه‌گیری تصادفی نیز مشاهده شد. در پایان، برای تعیین ارتباط علت و معلولی نیاز به مطالعات آینده‌نگر است.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb