9 نتیجه برای پیمانی
مریم پیمانی، زهرا منجمد، منصوره اصغر پور،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: یک عارضه شایع و خطرناک دیابت، نوروپاتی است که بیشترین مرگ ومیر و هزینه مراقبتی را در این گونه بیماران در پی دارد. مطالعات نشان می دهند که نوروپاتی دیابتی تأثیر منفی بسزایی روی کیفیت زندگی بیماران به جا می گذارد با این حال مطالعات چندانی درباره کیفیت زندگی بیماران مبتلا به این عارضه در ایران انجام نشده است؛ لذا این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین عوارض نوروپاتی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی به انجام رسیده است.
روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 304 بیمار دیابتی مبتلا به عوارض نوروپاتی به روش نمونه گیری آسان مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها از طریق مصاحبه(پرسش وپاسخ )، ثبت اطلاعات از پرونده بیمار و معاینه فیزیکی جمع آوری شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای سه قسمتی شامل سوالات مربوط به مشخصات فردی و بیماری واحدهای مورد پژوهش ، جدول عوارض نوروپاتی دیابتی و سوالات مربوط به بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی بود. اعتبار پرسشنامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن به روش آزمون مجدد تعیین گردید.
یافته ها: در رابطه با عارضه نوروپاتی حسی ، بیشترین درصد به علامت گزگز اندامها (1/96%) و درد در اندامها (1/92%) مربوط بود و در رابطه با عارضه نوروپاتی اتونوم، بیشترین درصد به اختلال عملکرد جنسی (4/72%) و اختلال گوارشی (4/70%) تعلق داشت. نتایج نشان داد کلیه بیماران دیابتی با تمامی علایم و عوارض نوروپاتی، از کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب برخوردار هستند. همچنین افزایش تعدد علایم وعوارض نوروپاتی با کاهش نمرات پرسشنامه کیفیت زندگی ارتباط آماری معناداری نشان داد(001/0 P<) بدین معنی که وجود علایم نوروپاتی، سطح کیفیت زندگی بیماران را بیشتر کاهش میدهد.
نتیجهگیری: با توجه به یافته های این مطالعه ، بین کیفیت زندگی و عوارض نوروپاتی ارتباط آماری معنی داری وجود دارد . لذا پیشنهاد می شود مدیران پرستاری و مربیان آموزشی، در برنامه های بازآموزی پرستاران، بیشتر به اهمیت ارتقای سطح کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عوارض نوروپاتی دیابتی در ابعاد مختلف بپردازند.
محسن خوشنیت، زهرا کمیلیان، منصوره معادی، مریم پیمانی، رامین حشمت، رضا برادر جلیلی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 4 - ( 3-1386 )
چکیده
دیابت نوع 1، یکی از مهم ترین معضلات بهداشتی درسراسر دنیا محسوب می شود. مراقبین بهداشتی در مدارس باید در زمینه دیابت اطلاعات لازم را داشته باشند تا کودکان دیابتی بتوانند از فرصتهای آموزشی خود به درستی بهره برند. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر 3 روش مختلف آموزش بر میزان آگاهی مراقبین بهداشتی در برخورد با کودکان دیابتی است تا براساس آن بتوان روش مناسبی را جهت ارتقای سطح آگاهی مراقبین بهداشتی مدارس ارائه نمود.
روشها :در این مطالعه مداخله ای ، نمونهها (132نفر) از فهرست مراقبین بهداشتی تهران به صورت تصادفی انتخاب و بر مبنای نوع آموزش به 3 گروه (پوستر ، کتابچه،آموزش گروهی) تقسیم شدند .برای هر 3 گروه پرسشنامهای قبل و بعد از آموزش تکمیل گردید. پرسشنامه شامل دو بخش بود، بخش اول آن، اطلاعات دموگرافیک و بخش دوم پرسشنامه از 16 سؤال تشکیل شده بود که اطلاعاتشان را درباره دیابت مشخص میکرد. آنالیز داده ها با استفاده از آزمون t وآنالیز واریانس انجام شد.
یافتهها : میزان آگاهی افراد مورد مطالعه، قبل از آموزش بر اساس نمرات ،5/23% ضعیف ، 8/59% متوسط و7/16% خوب بود. بعد از مداخله، میزان آگاهی در گروه آموزش با استفاده ازکتابچه و آموزش گروهی به طور معنی داری افزایش یافته بود در حالیکه در گروه آموزشی پوستر ارتقای معناداری در سطح آگاهی مراقبین بهداشتی دیده نشد.
نتیجه گیری : بر اساس یافتههای این مطالعه ، از بین روشهای آموزشی، ابتدا آموزش گروهی و بعد از آن آموزش از طریق کتابچه در افزایش آگاهی مراقبین بهداشتی مؤثر باشد.
مریم پیمانی، زهرا منجمد، منصوره علی اصغر پور، رامین حشمت،
دوره 8، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده
مقدمه:
رتینوپاتی دیابتی، یک اختلال بینایی مزمن شناخته شده و مهمترین عامل ایجاد کوری در افراد 20 تا 74 ساله می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین رابطه بین عوارض رتینوپاتی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی بوده است.
روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 178 بیمار دیابتی رتینوپاتی مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها از طریق مصاحبه و ثبت اطلاعات از پرونده جمع آوری شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای سه قسمتی شامل سوالات مربوط به مشخصات فردی و بیماری، جدول علایم و عوارض رتینوپاتی دیابتی و سوالات مربوط به بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی بود.
یافته ها: در رابطه با فراوانی عوارض رتینوپاتی، بیشترین درصد(9/98درصد) به کاهش بینایی و9/89 درصد به تاری دید و مگس پران مربوط بود. نتایج نشان داد بیماران دیابتی مبتلا به عوارض رتینوپاتی از کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب برخوردار بودند. همچنین افزایش تعدد علایم و عوارض رتینوپاتی با کاهش نمرات پرسشنامه کیفیت زندگی ارتباط داشت(037/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، بین کیفیت زندگی و عوارض رتینوپاتی ارتباط آماری معنی داری وجود دارد. پیشنهاد می شود کادر بهداشتی درمانی، سطح آگاهی بیماران را درخصوص مراقبت روزانه دیابت و کنترل دراز مدت عوارض بیماری بالا برده، موجبات ارتقای سطح کیفیت زندگی بیماران را فراهم آورند.
مریم پیمانی، عذرا طباطبایی-ملاذی، محمد پژوهی،
دوره 9، شماره 2 - ( 9-1388 )
چکیده
با افزایش رشد جمعیت وگسترش شهرنشینی، دیابت به یک معضل جهانی تبدیل شده است. یکی از بزرگ ترین چالشهایی که بیماران دیابتی با آن مواجه هستند، یادگیری نحوه زندگی با دیابت و کنترل قند خون روزانه میباشد؛ از این رو آموزش بیمار جهت توانمندسازی وی در خود مراقبتی و کنترل مطلوب قند خون و در نهایت ارتقای سطح کیفیت زندگی، یک بخش مهم درمان دیابت به شمار میرود. تعداد زیادی از بیماران دیابتی، تصور میکنند که مراقبت و آموزش را بایستی صرفاً از پزشک خود دریافت کنند؛ حال آن که مجامع جهانی در طی 25 سال اخیر به نقش پرسنل بهداشتی غیر پزشک در این زمینه بیشتر پرداختهاند؛ به طوری که امروزه به توافق رسیدهاند که پرستاران باید نقش مؤثرتری در درمان و مراقبت از دیابت و عوارض آن بازی کنند. بر اساس نتایج مطالعات کارآزمایی بالینی و مشاهدهای، پرستاران میتوانند مراقبت را با کیفیت مطلوب و صرف هزینه کمتر ارائه نمایند. به نظر میرسد با آموزش مدون و سیستماتیک به پرستاران و مراقبین بهداشتی و سپس بهرهمندی از توانمندیهای آنان جهت ارائه خدمات سازمان یافتهتر در بیمارستانها، واحدهای آموزشی و محیطهای مختلف اجتماعی مانند مدارس، میتوان حجم زیادی از مراجعات گران و غیر ضروری به متخصصین را کاهش داد. تحقق این امر در گرو برنامهریزی سیاست گذاران سلامت کشور و ساماندهی نظام ارجاع در ارائه خدمات بهداشتی - درمانی در سطوح مختلف است.
مریم پیمانی، عذرا طباطبایی ملاذی، رامین حشمت، سمیه امیری مقدم، مژگان سنجری، محمد پژوهی،
دوره 9، شماره 4 - ( 6-1389 )
چکیده
مقدمه: علی رغم شیوع بالای دیابت در سراسر دنیا، اطلاع دقیقی از آگاهی، نگرش و عملکرد پزشکان در این مورد در کشور ما وجود ندارد. این مطالعه با هدف پاسخ به این سوال طراحی شد.
روشها: این مطالعه پیش آزمون با همکاری 69 پزشک از تخصصهای مختلف انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامهای مشتمل بر4 بخش: اطلاعات دموگرافیک، سوالات آگاهی، نگرش و عملکرد در زمینه دیابت و عوارض آن بود. از روشهای آماری توصیفی و استنباطی جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردید.
یافتهها: در 29 درصد کل پزشکان، آگاهی کافی بود. نمره آگاهی رابطه خطی منفی با تخصصیتر شدن مدرک تحصیلی و یا افزایش سنوات طبابت داشت. این ارتباط تنها برای افزایش سنوات طبابت معنیدار بود. نمره نگرش نیز رابطه خطی منفی با تخصصیتر شدن مدرک تحصیلی و با افزایش سنوات طبابت داشت ولی هیچ کدام از نظر آماری معنیدار نبودند. 2/36 درصد کل پزشکان عملکرد مناسبی داشتند که اکثریت آنان (50 درصد) پزشک عمومی بودند. نمره عملکرد رابطه خطی منفی و معنیداری با تخصصیتر شدن مدرک تحصیلی و با افزایش سنوات طبابت داشت. همچنین رابطه خطی مثبت و معنیداری بین نمره آگاهی با نگرش (54/0=r)، آگاهی با عملکرد (47/0=r) و نگرش با عملکرد (48/0=r) مشاهده شد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد آگاهی، نگرش و عملکرد پزشکان در زمینه درمان و کنترل دیابت و عوارض آن در کشور ما مناسب نیست. برگزاری برنامههای آموزش مداوم، توأم با پایش مناسب آنها جهت ارتقای سطح آگاهی، نگرش و عملکرد پزشکان ضروری است.
عذرا طباطبایی ملاذی، مریم پیمانی، رامین حشمت، محمد پژوهی،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
مقدمه: دیابت شایعترین بیماری متابولیک دنیاست که شیوع آن با
افزایش سن، افزایش مییابد. بیشترین شیوع دیابت در هر جامعه در مسنترین گروه سنی
همان جامعه است. در ایران حداقل 14 درصد دیابتی سالمند (≥ 60 سال) وجود دارد که ما از وضعیت موجود در مراقبت دیابت
در آنان اطلاعات کافی در اختیار نداریم. این مطالعه با هدف بررسی این موضوع طراحی
شد.
روشها: این مطالعه مقطعی در سالهای1387 -1385 برای بررسی وضعیت
مراقبت دیابت بر اساس پروندههای موجود از افراد بالای 60 سال مراجعه کننده به
کلینیک دیابت بیمارستان شریعتی انجام شد. اطلاعات مورد نیاز شامل وضعیت دموگرافیک،
فشارخون، لیپیدهای سرم، قندخون ناشتا و دو ساعته، وضعیت کنترل قندخون، رژیم درمانی
مورد استفاده جهت درمان دیابت و عوارض آن بود. برای آنالیز، روشهای آماری مطالعات
توصیفی مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: در بررسی 200 پرونده واجد شرایط ورود به مطالعه، 103 نفر
زن و مابقی مرد بودند. بیشترین عارضه دیابت در زمان مراجعه، حضور همزمان چند عارضه
با هم بود. رژیم درمانی مورد استفاده توسط 5/72% بیماران قرصهای خوراکی پایین
آورنده قندخون بود. 5/81% بیماران برای فشارخون بالا، 72% برای دیس لیپیدمی و73%
برای نوروپاتی تحت درمان بودند. در بیش از 50 % بیماران دیابتی خصوصاً زنان سالمند،
فشارخون، قندخون و لیپید پروفایل کنترل نشده بود.
نتیجهگیری: بنظر میرسد وضعیت مراقبت دیابت در سالمندان کشور ما در
شرایط مطلوبی نیست. با توجه به شیوع روزافزون
دیابت و سالمند شدن جامعه، پیشنهاد میشود به بهبود و ارتقای وضعیت مراقبت دیابت
در سالمندان به لحاظ پیچیدگی فرایند دیابت در این گروه سنی توجه بیشتری شود.
مریم اعلاء، مریم پیمانی، حمیدرضا آقایی میبدی،
دوره 13، شماره 3 - ( 12-1392 )
چکیده
مقدمه: امروزه اینترنت رسانهای موثر با توان بسیار گسترده و بالا جهت تبادل اطلاعات بشمار میآید و در سالهای اخیر استفاده از برنامههای آموزشی مبتنی بر وب در پیشگیری و درمان بیماریهای مزمن مانند دیابت مورد توجه قرار گرفته است. این فنآوری فرصتی را فراهم میآورد که آموزش و مراقبت از انحصار کلینیک و بیمارستان خارج شده و به محل کار و زندگی بیماران منتقل شود، بدون اینکه به ازای اضافه شدن هر کاربر هزینه بیشتری تحمیل گردد. این مرور، بحثی توصیفی از مداخلات رفتاری وب محور در درمان دیابت نوع دو ارائه میدهد.
روشها: جستجوی این مرور نظاممند در پایگاههای Medline ,Cochrane ,EMBASE, Web of Science و PsycINFO انجام شده و مقالات انگلیسی زبان منتشر شده در فاصله سالهای 2000 تا 2012 که مرتبط با مداخلات اینترنت محور در مورد رفتارهای خودمراقبتی، فعالیت بدنی، رژیم غذایی یا کاهش وزن در بالغین با هدف کنترل دیابت نوع دو بودند بازیابی شدند. کلید واژههای جستجو عبارتاند از “diabetes” and “intervention” and (“web” or “internet”). تنها مطالعات کارآزمایی بالینی و نیمه تجربی وارد این مطالعه شدند.
یافتهها: با توجه به معیارهای ورود، 15 مطالعه کارآزمایی بالینی یا مداخله نیمه تجربی وارد مطالعه حاضر شدند. تعیین هدف، آموزش و تعلیم وابسته به شخص، داشتن بازخوردهای تعاملی و متقابل، و همچنین گروههای آنلاین حمایت همتایان از جمله رویکردهای موفق در مداخلات الکترونیکی درمان دیابت نوع دو بودند. از طرف دیگر، داشتن زمینه تئورتیکال قوی، استفاده همزمان از سایر فنآوریها نظیر تلفن همراه و پست الکترونیکی، و طولانیتر کردن مدت زمان مداخلات از جمله راهبردهای موثر در افزایش موفقیت مداخلات بودند.
نتیجهگیری: چنین بهنظر میرسد که مداخلات مبتنی بر وب، پیامدهای مطلوبی بههمراه خواهند داشت تنها به شرطی که از راهبردهای مناسب پژوهشهای الکترونیکی، بیشتر استفاده شود.
مریم پیمانی، کاملیا رامبد، ربابه قدسی، انسیه نسلی اصفهانی،
دوره 15، شماره 4 - ( 2-1395 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی میزان کارایی سرویس پیام کوتاه (SMS) تلفن همراه جهت آموزش حوزههای اصلی مهارتهای خودمراقبتی دیابت بود. همچنین این موضوع مورد بررسی قرار گرفت که آیا ارسال پیامهای آموزشی هدفمند بر اساس نیازهای فردی بیمار، موثرتر از ارسال پیامهای آموزشی عمومی است یا خیر.
روشها: 150 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بهطور تصادفی در سه گروه تقسیم شدند: گروه پیامک هدفمند، گروه پیامک غیر هدفمند و گروه کنترل. پارامترهای بیوشیمیایی شامل HbA1c ،FBS و پروفایلهای لیپید در هر سه گروه در زمان شروع مطالعه (میزان پایه) و 12 هفته بعد از مداخله اندازهگیری شدند. علاوه بر این، پرسشنامۀ خودمراقبتی (SCI)، پرسشنامۀ سنجش خودکارآمدی مدیریت دیابت (DMSES) و پرسشنامۀ بررسی موانع خودمراقبتی دیابت برای سالمندان (DSCB-OA) تکمیل شدند. در گروه پیامک هدفمند، 75 درصد از پیامها بر اساس دو تا از موانع عمدۀ پایبندی به خودمراقبتی که توسط هر بیمار در پرسشنامه ذکر شده بود تنظیم و فرستاده شد. لیکن در گروه پیامک غیر هدفمند پیامها بهصورت تصادفی انتخاب و برای هر بیمار فرستاده شد.
یافتهها: بعد از 12 هفته، اگرچه مقدار HbA1c تغییر معناداری نداشت لیکن کاهش قابل توجهی در مقادیر FBS و میانگین نمایه توده بدنی در هر دو گروه مداخله مشاهده شد. میانگین نمرات خودمراقبتی بهطور معناداری افزایش و میانگین نمرات خودکارآمدی و موانع خودمراقبتی در هر دو گروه مداخله به میزان قابل ملاحظهای کاهش یافت (001/0P<)، حال آنکه در گروه کنترل نتایج معکوس بود.
نتیجهگیری: ارسال پیام کوتاه بهعنوان رسانهای برای آموزش بیمار در کنار درمان متداول دیابت نه تنها میتواند کنترل گلیسمیک را بهبود بخشد بلکه همچنین میتواند اثرات مطلوبی بر سایر ابعاد خودمراقبتی دیابت بهجا گذارد. بر طبق یافتههای این مطالعه، ارسال پیامک آموزشی عمومی بهطور مرتب و در یک زمان مشخص برای بیماران، به همان اندازه ارسال پیامکهای آموزشی انفرادی و هدفمند مؤثر می باشند.
رومینا پیمانی، حسین زائری، سراج الدین عارف نیا،
دوره 23، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه: کمکاری مادرزادی تیروئید یکی از علل مهم قابل پیشگیری عقب افتادگی ذهنی در کودکان است. با توجه به اهمیت اتیولوژی بیماری در مدیریت بهتر بیماران در سالهای بعدی زندگی و بزرگسالی این مطالعه با هدف بررسی اتیولوژیک کمکاری تیروئید مادرزادی دائمی در بیماران مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان طالقانی گرگان انجام شد.
روشها: این مطالعه مقطعی بر روی 75 پرونده کودک مبتلا به کمکاری تیروئید مادرزادی دائمی بهصورت سرشماری انجام شد. تشخیص بیماری براساس یافتههای اسکن تکنتیوم 99 تیروئید پس از اتمام دوره سه ساله درمان صورت پذیرفت. نتایج آزمایشگاهی، اسکن تیروئید و اطلاعات مربوط به ریسک فاکتورها از پرونده بیماران استخراج شد. اطلاعات جمعآوری شده در نرمافزار SPSS نسخۀ 18 با استفاده از آزمون یو من ویتنی، کروسکال والیس در سطح 05/0 تحلیل شد.
یافتهها: 56% از نوزادان پسر و 32% متولد زمستان بودند. بیشترین تشخیص کمکاری تیروئید دائمی از نوع اکتوپیک بود. 33/37% نوزادان با کمکاری تیروئید دائمی، پره ترم متولد شده بودند. 67/6 درصد نوزادان متولد شده با کمکاری تیروئید مادرزادی دائمی دارای وزن کمتر از 2500 گرم بود و 3/41 درصد مادران سابقهای از کمکاری تیروئید داشتند و در 7/42 درصد نوزادان دچار کمکاری تیروئید دائمی، والدین نسبت فامیلی داشتند.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر، نارس بودن نوزادان، کم کاری تیروئید مادر و ازدواج فامیلی والدین در نوزادان مبتلا به کمکاری تیروئید مادرزادی دائمی شیوع نسبتاً زیادی دارد.