جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای کچویی

سیدمحمد محمدی، مژگان کاویانی، اشرف امین الرعایا، حسن رضوانیان، علی کچویی، مسعود امینی،
دوره 4، شماره 4 - ( 3-1384 )
چکیده

هیپرهموسیستیینمی با اختلال در عملکرد سلول‌های اندوتلیال عروق ممکن است باعث افزایش فشار خون شود. هدف از این مطالعه تعیین رابطه بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون در بیماران دیابتی نوع 2 تازه تشخیص داده شده بود.
روش‌ها : در یک مطالعه مقطعی، 46 بیمار دیابتی نوع 2 تازه تشخیص داده شده به روش آسان انتخاب شدند. پس از معاینه بالینی، فشار خون تمامی افراد در دو روز متوالی و در دو نوبت به فاصله نیم ساعت اندازه‌گیری و میانگین فشار خون‌هـا ثبت شد. نمونه خون جهت آزمـایش گلوکز ناشتای پلاسما، HbA1c، هموسیستیـین (Hcy)، کراتینین، کلسترول تـام، HDL-C و تری گلیسرید گرفته شد. سپس رابطه بین میانگین غلظت Hcy و فشار خون سیستولی و دیاستولی افراد با استفـاده از ضریب همبستـگی پیرسون تعیین گردید. بیمـاران براساس سطح هموسیستیـین پلاسمـا به 3 گروه با μmol/l 10< Hcy ، μmol/l15 Hcy <  10 و μmol/l 15≥ Hcy تقسیم شدند. سپس میانگین فشار خون سیستولی و دیاستولی بین این گروه‌ها با استفاده از ANOVA یک طرفه و آزمون Tuckey- HSD مقایسه شد.
یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار غلظت هموسیستیینμmol/l (8/6)2/12 و میانگین و انحراف معیار فشار خون سیستولی و دیاستولی به ترتیب (1/18)8/128 و (9) 3/82 میلی‌متر جیوه بود. بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون سیستولی (01/0< Pو 39/0=r) و دیاستولی (01/0P< و 44/0= r) رابطه معنی‌دار وجود داشت. میـانگین فشـار خون سیستولی و دیاستولی بیماران با μmol/l 15≥ Hcy به ترتیب (7/17)5/152 و (5/27)8/91 میلیمتر جیوه بود که بالاتر از بیماران در دو گروه دیگر بود (001/0P<). بین سطح هموسیستیین پلاسما با FPG ، HbA1c، و لیپیدهای سرم رابطه‌ای وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: در بیماران دیابتی نوع 2 تازه تشخیص داده شده، بین سطح هموسیستیین پلاسما و فشار خون سیستولی و دیاستولی رابطه معنی‌دار وجود دارد. بیماران با هیپرهموسیستینمی فشار خون بالاتری دارند.


محسن کچویی، سحر شاهمرادی،
دوره 19، شماره 2 - ( 11-1398 )
چکیده

مقدمه: امروزه لاغری عموماً معیاری برای زیبایی زنان در نظر گرفته می‌شود و نمایه‌ی توده‌ی بدنی بالا با پیامدهای منفی جسمانی و روانی از جمله تصویر بدنی منفی و اختلال‌های خوردن در میان زنان همراه است. بنابراین شناسایی عوامل مؤثر در کاهش این پیامدها ضروری به‌نظر می‌رسد. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش تعدیل کنندگی خودشفقتی در رابطه بین نمایه‌ی توده‌ی بدنی، قدردانی از بدن و نشانه‌های اختلال‌های خوردن بود.
روش‌ها: روش پژوهش همبستگی و جامعه‌ی آماری، کلیه‌ی دانشجویان دختر شهر تهران در سال 1397 بودند که از این میان، 345 دانشجو به‌صورت نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیصی اختلال‌های خوردن (EDDS)، مقیاس خودشفقتی (SCS) و مقیاس قدردانی از بدن (BAS-2) بود. داده‌ها، با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (به شیوه‌ی سلسله مراتبی) تجزیه و تحلیل شد
یافته‌ها: نتایج نشان داد که نمایه‌ی توده‌ی بدنی با نشانه‌های اختلال خوردن رابطه‌ی مثبت معنادار (01/0>P) و با قدردانی از بدن و خودشفقتی رابطه‌ی منفی معنادار (01/0>P) دارد. از سوی دیگر، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که خودشفقتی در رابطه‌ی بین نمایه‌ی توده‌ی بدنی و نشانه‌های اختلال خوردن نقش تعدیل‌کننده دارد (01/0>P)، اما خودشفقتی رابطه‌ی بین نمایه‌ی توده‌ی بدنی و قدردانی از بدن را تعدیل نکرد (05/0<P).
نتیجه‌گیری: این یافته‌ها نشان می‌دهند خودشفقتی می‌تواند از زنان در برابر پیامدهای منفی نمایه‌ی توده‌ی بالا، محافظت کند. در نتیجه افزایش خودشفقتی، می‌تواند در بهبود سلامت روان‌شناختی و پیشگیری از اختلال‌ها، سودمند باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb