جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای کیوان

لیلا عینی، نگار نقاش، باقر لاریجانی ، جعفر آی، کیوان مجیدزاده، اسماعیل صدرالدینی، کبری امیدفر،
دوره 13، شماره 2 - ( 10-1392 )
چکیده

مقدمه: سلول‌های بنیادی مزانشیمی به‌عنوان یک منبع مهم سلول‌های بنیادی بالغ کاربرد فراوانی در مهندسی بافت و سلول درمانی پیدا کرده‌اند‌. این سلول‌ها پتانسیل تبدیل به انواع بافت‌های دیگر را داشته و در اغلب بافت‌های بدن از جمله اندومتر به‌عنوان سلول‌های حمایتی وجود دارند. با توجه به جایگاه آناتومیکی سلول‌های بنیادی اندومتر که آنان را در مواجه با جنین قرار می‌دهد تصور می‌شود این سلول‌ها عامل تولید فاکتورهای مهار ایمنی در طول زمان بارداری جهت تحمل جنین باشند. در تحقیق حاضر پتانسیل خاصیت مهارکنندگی سلول‌های مزانشیمی اندومتر مورد بررسی قرار گرفته است. روش‌ها: جمعیت سلول‌های مزانشیمی مغز استخوان و اندومتر کشت داده شده با تراکم حدود 105× 2 سلول در هر میلی‌لیتر در مجاورت اینترفرون گاما با مقادیر IU/ml 100 وIU/ml 500 تیمار شدند و پس از گذشت 72 ساعت بیان ایندول آمین 2 و 3 دی اکسی ژناز (IDO ) با استفاده از روش‌های ایمنوسیتو شیمی و Real Time PCR بررسی شد. یافته‏ها: داده‌های مطالعه حاضر نشان داد که بیان ایندول آمین 2و3 دی اکسیژناز در این سلول‌ها در مواجهه با اینترفرون گاما نسبت به حالت بدون مواجهه به‌صورت معنی‌داری افزایش داشته است و این مـیزان افزایشـی بیان IDO ((p=0.001 در سـلول‌های مزانشیمی اندومتر در مقایسه با سلول‌های بنیادی مغز استخوان نیز بیشتر بود. نتیجه‏گیری: اختلاف افزایشی بیان IDO در سلول‌های بنیادی مزانشیمی اندومتر در مقایسه با سلول‌های بنیادی مغز استخوان می‌تواند اشاره به پتانسیل بالای سلول‌های بنیادی اندومتر در مهار سیستم ایمنی در هنگام پیوند داشته باشد و این سلول‌ها را به‌عنوان کاندیدای مناسبی در سلول درمانی مطرح می‌نماید.
شیما کیوان، نوشیروان خضری مقدم، اسدالله رجب،
دوره 17، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده

مقدمه: دیابت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن است که با مشکلات روان‌شناختی به‌ویژه استرس رابطه‌ی زیادی دارد. در این زمینه مداخلات روان‌شناختی می‌تواند مفید واقع شود. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی (MBSR) بر سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش‌ها: در این پژوهش از طرح نیمه‌تجربی پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه‌ی آماری پژوهش حاضر را بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تشکیل دادند که عضو انجمن دیابت ایران شهر تهران محسوب می‌شدند. برای نمونه‌ی پژوهش، تعداد 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو در نظر گرفته شد که به‌طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری (PAIS) بود.
یافته‌ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد، درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی (MBSR) تأثیر معناداری بر سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری داشته است. همچنین یافته‌ها نشان داد، روش فوق بر نگرش نسبت به بیماری و محیط اجتماعی تأثیر معناداری داشت (05/0>P).
نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان داد، کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی (MBSR) می‌تواند بر افزایش سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مؤثر باشد. این یافته‌ها تبیین‌کننده‌ی نیازمندی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو به افزایش سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری خود می‌باشد.
موسی خلفی، مرضیه فرامرزی، کیوان شریف مرادی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه: CTRP3 به‌عنوان هورمون ضد التهابی مشتق شده از بافت چربی شناخته شده است که منجر به بهبود مقاومت به انسولین می‌شود. با این وجود، آثار تمرین ورزشی بر این آدیپوکاین درک نشده است. از این‌رو، هدف فراتحلیل حاضر بررسی تأثیر تمرین ورزشی بر مقادیر گردش خونی CTRP3 در افراد با اختلالات متابولیکی بود.
روش‌ها: جستجوی جامع در پایگاه‌های اطلاعاتی pubmed و web of science تا اکتبر 2022 (مهرماه 1401) با استفاده از کلید واژه‌های «تمرین ورزشی» و «CTRP3» انجام شد. معیارهای ورود به تحقیق حاضر شامل دارا بودن مطالعات انسانی با اختلالات متابولیکی، مداخلۀ تمرین ورزشی و مقادیر گردش خونی CTRP3 بود. تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD) و فاصلۀ اطمینان 95 درصد با استفاده از روش تصادفی محاسبه شد.
یافته‌ها: در مجموع 9 مطالعه شامل 12 مداخلۀ ورزشی و 365 آزمودنی مبتلا به اختلالات متابولیکی وارد فراتحلیل شدند. نتایج تحلیل داده‌ها نشان داد که تمرین ورزشی منجر به افزایش معنی‌دار CTRP3 شد [03/0P=، (10/1 الی 03/0CI: ) 57/0]. همچنین، نتایج آزمون I2 ناهمگونی بالا و معنی‌داری (001/0, P=59/84I2=) و نتایج آزمون Egger سوگیری معنی‌داری انتشار (001/0P=) را نشان دادند.
نتیجه‌گیری: تمرین ورزشی با اندازه اثر متوسط منجر به افزایش معنی‌دار مقادیر گردش خونی CTRP3 در افراد با بیماری‌های متابولیکی و قلبی عروقی می‌شود که ممکن است یک میانجی برای اثرات مفید تمرینات ورزشی باشد.
موسی خلفی، امیر قنبرپورنصرتی، کیوان شریف مرادی،
دوره 23، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده

مقدمه: فتوئین-A به‌عنوان یک هپاتوکین نقش مهمی در تنظیم متابولیسم بدن ایفا میکند که با بیماری‌های قلبی-عروقی افزایش می‌یابد. از این‌رو، هدف فراتحلیل حاضر بررسی تأثیر تمرین ورزشی بر سطوح فتوئین-A در افراد با بیماریهای متابولیکی و کلیوی بود.
روش‌ها: جستجوی نظاممند در پایگاههای اطلاعاتی PubMed، Web of Science و همچنین Google Scholar تا آبان 1401 (November 2022) با استفاده از کلید واژههای «تمرین ورزشی» و «فتوئین-A» انجام شد. برای تعیین اندازه اثر، تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD) و فاصلۀ اطمینان 95% با استفاده از نرم‌افزار CMA2 محاسبه شد. ناهمگونی با استفاده از آزمون I2 و سوگیری انتشار با تحلیل بصری فونل پلات و آزمون Egger بررسی شدند. بررسی کیفیت مطالعات وارد شده به فراتحلیل با استفاده از چک لیست PEDRO انجام شد.
یافته‌ها: در مجموع 16 مطالعه شامل 21 مداخله ورزشی و 554 آزمودنی مبتلا به دیابت نوع 2، چاق و بیماری کلیوی وارد فراتحلیل شدند. تمرین ورزشی منجر به کاهش معنی دار سطوح فتوئین-A [001/0p= ،(51/0- الی 35/1CI: -) 93/0-] شد. ناهمگونی بالا (001/0, p=24/89I2=) و همچنین سوگیری معنی داری (001/0(p= وجود داشت. نتایج تحلیل زیر گروهی براساس نوع تمرین ورزشی نشان داد که تمرین هوازی منجر به کاهش معنی دار فتوئین-A می¬شود (001/0p=) در حالی که کاهش این نشانگر با تمرین ترکیبی معنی دار نبود (33/0=p). 
نتیجه‌گیری: تمرین ورزشی به‌ویژه تمرین هوازی منجر به کاهش سطوح فتوئین-A در بیماران متابولیکی میشود که ممکن است در آثار مفید تمرینهای ورزشی نقش داشته باشد.
عبدالله علاالدین احمد المعموری، کیوان شریف مرادی، موسی خلفی، زهرا پزشکی،
دوره 24، شماره 6 - ( 12-1402 )
چکیده

مقدمه :  هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر دو نوع تمرین تناوبی و تداومی بر مارکرهای آپولیپوپروتئین M، TNF-α و IL-6 چربی احشایی در رت­های تغذیه‌شده با رژیم غذایی پرچرب می باشد.
روش ها: 24 سر رت نر نژاد ویستار به‌طور تصادفی به چهار گروه رژیم غذایی استاندارد (ND)، پرچرب (HFD)، پرچرب با تمرین تداومی با شدت متوسط (HFD+MICT)، پرچرب با تمرین تناوبی با شدت بالا (HFD+HIIT)، تقسیم شدند. گروه‌های HIIT و MICT به مدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته، به فعالیت ورزشی مختص گروه خود پرداختند. پروتکل HIIT شامل 6 وهله‌ فعالیت 4 دقیقه­ای با شدت 90-85 درصد حداکثر سرعت و استراحت فعال 2 دقیقه‌ای و پروتکل MICT که با شدت 70-65 درصد حداکثر بود. مقادیر پروتئینی آپولیپوپروتئین M، TNF-αو IL-6 چربی احشایی  با استفاده از روش وسترن بلات اندازه‌گیری شد.
یافته ها: مصرف هشت هفته HFD، مقادیر پروتئینی آپولیپوپروتئین M، TNF-αو IL-6 چربی احشایی را نسبت به گروه ND افزایش داد (05/0P<). در مقابل هردو پروتکل HIIT و MICT منجر به کاهش معنادار IL-6 چربی احشایی نسبت به گروه HFD شدند (001/0=P). همچنین MICT موجب کاهش معنادار مقادیر پروتئینی آپولیپوپروتئین M چربی احشایی نسبت به گروه HFD شد (04/0=P). با این حال، هر دو پروتکل ورزشی اثر معناداری بر TNF-α چربی احشایی نداشتند (05/0P<). همچنین، تفاوت معنی‌داری بین گروه‌های تمرینی وجود نداشت (05/0<P).
نتیجه‌گیری. تمرینات ورزشی منجر به بهبود ماکرهای التهابی بافت چربی در رت های تغذیه شده با رژیم غذایی پرچرب می شوند که تمرین تداومی با شدت متوسط ممکن است رویکرد مناسب تری باشد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb