جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای بشارت

حوریه ثقفی، ژیلا مقبولی، خدیجه میرزایی، کبری امیدفر، فرزانه کریمی، مظاهر رحمانی، افسانه بشارتی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده

مقدمه : شواهد موجود نشان می‌دهند که  (Retinol binding protein 4) RBP4نقش مهمی در تنظیم هموستاز گلوکز و حساسیت به انسولین دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین غلظت RBP4 پلاسما ،دیابت بارداری و سندرم متابولیک پس از بارداری بود.

روش‌ها : این مطالعه مورد شاهدی بر روی 192زن باردار (که 92 نفر مبتلا به دیابت بارداری بودند) صورت گرفت. غربالگری با آزمون تحمل 50 گرم گلوکز خوراکی انجام شد. دیابت بارداری با آزمون تحمل 100گرم گلوکز بارداری بر طبق معیار  SullivanوMahan و در صورت وجود سطح گلوکز پلاسمایی بیش از mg/dl130تشخیص داده شد. غلظت پلاسمایی RBP4 همه زنان باردار شرکت کننده در مطالعه اندازه گیری شد. منحنی  ROC برای برآورد سطح آستانه غلظت RBP4 برای پیشگویی ابتلا به دیابت بارداری رسم گردید.

یافته‌ها : غلظت RBP4 در بیماران دیابت بارداری به طور معناداری نسبت به گروه کنترل بالاتر بود. رسم منحنی ROC نشان داد که  سطح  RBP4برابر یا بیش از m/ml42 ،ابتلا به دیابت دوران بارداری  را با حساسیت 8/75% و ویژگی 3/65% پیشگویی می کند (001/0P=). آنالیز رگرسیون مستقل از سن و نمایه توده بدنی نشان داد که دیابت بارداری و غلظت سرمی RBP4 ، ارتباط معنی داری دارند. بین بروز سندرم متابولیک پس از زایمان و سطح سرمی   RBP4در دوران بارداری ارتباط معناداری یافت نشد.

نتیجه گیری : سنجش RBP4 همراه با ارزیابی سایر عوامل خطر، می تواند در شناسایی زنان در معرض خطر ابتلا به دیابت بارداری، مفید باشد.


سعیده بزازیان، محمدعلی بشارت، اسداله رجب،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: تحقیقات مختلف نقش سبک‌های دلبستگی و ادراک بیماری را در رابطه با شاخص‌های سازگاری با بیماری‌های مزمن بررسی کرده‌اند. سبک دلبستگی به رابطه عاطفی بین کودک و اولین مراقب اشاره دارد که پایه روابط بعدی را شکل می‌دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک‌های دلبستگی و ادراک بیماری با بهزیستی روانشناختی و هموگلوبین گلیکوزیله در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 انجام شده است.
روش‌ها: نمونه پژوهش شامل 300 نفر (172 دختر و 128 پسر، سنین 18- 30 سال) از بیماران عضو انجمن دیابت ایران بودند. از شرکت کننده ها خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAS)، مقیاس ادراک بیماری (IPQ) و زیر مقیاس بهزیستی روانشناختی پرسشنامه سلامت روانی (MHI-28) را تکمیل کنند. هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) از نتایج آخرین آزمایش بیماران استخراج شد.
یافته‌ها: نتایج همبستگی پیرسون نشانگر رابطه معنادار بین متغیرهای پیش بین و ملاک بود. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد پاسخ عاطفی به بیماری، پی آمدها، و سبک‌های دلبستگی ایمن، دوسوگرا و اجتنابی تبیین کننده واریانس بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 بودند. همچنین شناخت بیماری، ماهیت بیماری و سبک دلبستگی ایمن، در حد قابل قبولی واریانس هموگلوبین گلیکوزیله را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 تبیین می‌کنند.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌ها، زیرمقیاس‌های ادراک بیماری می‌تواند رابطه بین سبک‌های دلبستگی، بهزیستی روانشناختی و هموگلوبین گلیکوزیله را تحت تاثیر قرار دهد. نتایج این پژوهش می‌تواند راهگشای سیاست‌گذاری‌های پیشگیرانه و کمک به افراد در معرض خطر و ارائه مداخلات درمانی روانشناختی باشد.


محمد علی بشارت، فروغ شجاعی، علیرضا کیامنش، حمید امیری،
دوره 14، شماره 2 - ( 10-1393 )
چکیده

مقدمه: نقش چاقی و اضافه وزن در پیدایش و تداوم بیماری‌های جدی پزشکی و اختلال‌های روان‌شناختی از یک سو، و تاثیر عوامل روانشناختی بر چاقی از سوی دیگر، اهمیت پژوهش در این حوزه را مضاعف کرده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک‌های دلبستگی و سبک‌های فرزند پروری در بزرگسالان مبتلا به چاقی و افراد غیرمبتلا بود. روش‌ها: تعداد 144نفر، شامل 72 مبتلا به چاقی (48 زن و 24 مرد) و 72 غیر مبتلا (48 زن و 24 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس دلبستگی بزرگسالان (Adult Attachment Inventory) و پرسشنامه اقتدار والدین (Parental Authority Questionnaire) را تکمیل کردند. یافته‌ها: بین سبک دلبستگی ایمن و نمایه توده بدنی (Body Mass Index) در افراد مبتلا به چاقی، رابطه منفی معنی‌دار وجود داشت، اما بین سبک‌های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) و نمایه توده بدنی رابطه معنی‌دار تایید نشد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که بین میانگین سبک‌های دلبستگی ایمن و ناایمن- دوسوگرا با نمایه توده بدنی در دو گروه مبتلا به چاقی و گروه غیرمبتلا تفاوت معنی‌دار وجود دارد. در بررسی سبک‌های فرزندپروری و نمایه توده بدنی، بین سبک فرزند پروری مقتدرانه پدری و نمایه توده بدنی رابطه معنی‌دار به‌دست آمد، اما بین سبک‌های فرزند پروری آمرانه و سهل‌گیرانه والدین (پدر/ مادر) و نمایه توده بدنی رابطه معنی‌دار تایید نشد. نتیجه‌گیری: با در نظر گرفتن نقش سبک‌های دلبستگی و سبک‌های فرزندپروری می‌توان زمینه مساعدی در مداخلات پیشگیری و برنامه‌های درمانی، به‌منظور ارتقاء سلامت جسمانی و روان‌شناختی افراد فراهم آورد.


زینب شایقیان، پریسا امیری، ماریا آگیلار وفایی، محمدعلی بشارت، محمود پروین، کبری روحی گیلانی،
دوره 14، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده

مقدمه: یکی از اهداف مهم در کنترل دیابت حفظ هموگلوبین گلیکوزیله در سطح نرمال است اما عوامل اجتماعی و روانشناختی متعدد همچون حمایت اجتماعی و الکسیتایمیا بر روند این کنترل نقش دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش الکسیتایمیا در رابطه‌ حمایت اجتماعی ادراک شده و هموگلوبین گلیکوزیله بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش‌ها: این مطالعه از نوع مقطعی بود. نمونه پژوهش شامل 100 نفر (60% زن؛ 40 تا 60 سال) از بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان لبافی‌نژاد در سال 1392 بود. نمونه‌گیری به روش در دسترس انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه‌ اطلاعات دموگرافیک و آنتروپومتریک، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده، مقیاس الکسیتایمیا تورنتو و آزمایش خون هموگلوبین گلیکوزیله بود. داده‌ها با استفاده از تحلیل رگرسیون تعدیل‌کننده سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته‌ها: نتایج همبستگی پیرسون رابطه معنی‌داری را بین حمایت اجتماعی بالا، الکسیتایمیا و هموگلوبین پایین‌تر نشان داد. نتایج حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که حمایت اجتماعی، 23% و الکسیتایمیا 31% از واریانس هموگلوبین گلیکوزیله را تبیین می‌کند. همچنین الکسیتایمیا در رابطه حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، نقش تعدیل‌کننده را ایفا می‌کند. نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های حاضر، الکسیتایمیا نقش تعدیل‌کننده را در رابطه حمایت اجتماعی و هموگلوبین گلیکوزیله بیماران مبتلا به دیابت نوع دو دارد. نتایج این پژوهش راهنمایی در جهت توجه به عوامل روانشناختی موثر در بهبود هموگلوبین گلیکوزیله بیماران می‌باشد که می‌تواند راهگشای مفهوم‌سازی، برنامه‌ریزی و طراحی سیاست‌گزاری‌های درمانی در درمان و کنترل دیابت نوع دو باشد.


مرتضی نقی پور، محمدعلی بشارت،
دوره 20، شماره 2 - ( 11-1399 )
چکیده

مقدمه: دیابت بیماری شایع، مزمن و ناتوان‌کننده‌ای است و باعث ایجاد مشکلات روانی، اجتماعی و جسمانی متعددی می‌شود. تشخیص دیابت، سبک زندگی جدید و رژیم محدودکننده می‌تواند باعث مشکلات روان‌شناختی بسیاری از جمله افسردگی برای بیماران دیابتی شود. وجود نشانه‌های افسردگی به‌عوامل متعددی نسبت داده شده است. هدف این پژوهش بررسی نقش ناگویی هیجانی، خشم و نشخوار خشم در پیش‌بینی نشانه‌های افسردگی بیماران دیابتی نوع یک و دو بود.
روش: تعداد 218 نفر(94 مرد و 124 زن) از بیماران دیابتی نوع یک و دو در پژوهش شرکت کردند و به مقیاس خشم چندبعدی (MAI)، مقیاس نشخوار خشم (ARS)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) پاسخ دادند.
یافته‌ها: بین تمامی مؤلفه‌های خشم، نشخوار خشم و ناگویی هیجانی با نشانه‌های افسردگی همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت، هرچند شدت این همبستگی در خشم بیرونی (**14/0r=) و تفکر عینی (**17/0r=) کمتر از مؤلفه‌های دیگر بود. همچنین، از بین ابعاد خشم، نشخوار خشم و ناگویی هیجانی، مؤلفه‌ی خشم انگیختگی (20/0B=،05/0P<)، پس‌فکرهای خشم (32/0B=،05/0P<)، افکار انتقام (25/0B=،05/0P<)، دشواری در شناسایی احساسات (32/0B=،05/0P<) توانستند نشانه‌های افسردگی را در بیماران دیابتی پیش‌بینی کنند.
نتیجه‌گیری: خشم، نشخوار خشم و ناگویی هیجانی در ایجاد نشانه‌های افسردگی نقشی اساسی ایفا می‌کنند. وجود نشانه‌های افسردگی بار بیماری را در بیماران دیابتی افزایش می‌دهد. در نتیجه، گنجاندن این متغیرها در پروتکل‌های درمانی و توجه اساسی به شیوه‌ی شناسایی، توصیف و ابراز احساسات منفی و مثبت در این بیماران حائز اهمیت است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb