22 نتیجه برای Ng
باقر لاریجانی، مژگان سنجری، فرزانه زاهدی، رضا برادر جلیلی، محمدرضا امینی، ایمان رحیمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1381 )
چکیده
مقدمه: اختلاف نظرهایی در باره اثر روزه داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت سرمی گلوکز ناشتا (بدون تغییر، افزایش خفیف، کاهش خفیف) وجود دارد. این مطالعه بهمنظور تعیین اثر روزهداری در ماه مبارک رمضان بر غلظت گلوکز سرمی ناشتا در بالغین سالم انجام میشود.
روشها: مطالعه از نوع نیمهتجربی (قبل و بعد) بر روی 115 داوطلب سالم (67 مرد و 48 زن) که حداقل 25 روز در ماه روزهدار بودهاند صورت پذیرفت. نمونه گیری از خون یک هفته پیش از شروع ماه رمضان در ساعت 7 صبح (پس از 8 ساعت ناشتایی)، روز 14 و 28 ماه رمضان (یک ساعت پیش از غروب آفتاب) انجام شد. مدت زمان روزهداری
5/05/11 ساعت بود. سنجش گلوکز پلاسما توسط روش آنزیمی بوده و تحلیل آماری دادهها توسط paired t-test وآنالیز واریانس با کمک نرمافزار SPSS نسخه 10.0 بهعمل آمد.
یافتهها: غلظت سرمی گلوکز ناشتا از mg/dl0/94/88 به mg/dl3/154/75 در روز 14 و به mg/dl7/79/62
(001/0p<) در پایان ماه رمضان کاهش یافت. تغییرات غلظت هم در مردان (mg/dl8/85/87 به mg/dl4/68/60) (001/0p<) و هم در زنان (mg/dl3/97/89 به mg/dl4/87/65) (001/0p<) مشاهده شد. کاهش کالری دریافتی نیز در تمام افراد مشاهده گردید (001/0p<) و تغییرات آن رابطه مستقیمی با کاهش گلوکز در تمام جمعیت مورد مطالعه داشت (01/0p<).
نتیجهگیری: غلظت سرمی گلوکز ناشتا بهدنبال روزهداری در ماه رمضان کاهش مییابد و این تغییرات با کاهش کالری دریافتی نیز همراه هستند. بهنظر نمیرسد که روزهداری در ماه مبارک رمضان عوارض ناخواسته جدی بر قندخون در افراد سالم داشته باشد.
آنو کاندرا، عباسعلی مهدی، وجیه ریضوی، ر-ک سینق، سهیل احمد، ل-س میشرا،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده
تا کنون داروهای گیاهی بسیاری با فرمولهای خوراکی متفاوت برای درمان دیابت توصیه شدهاند. این مطالعه با هدف بررسی اثر درمانی4 نوع گیاه دارویی شامل سیر , (Allium sativum) نیم ,(Azadirachta indica) تولسی (Ocimum sanctum) و خیار تلخ (Momordica charantia)بر کنترل قند خون، آنزیمهای آنتی اکسیدان و یونهای فلزی انجام شد.
روشها: در این کارآزمایی بالینی پس از تهیه عصاره گیاهان دارویی فوق، هر یک از آنها به یک گروه از موشهای دیابتی شده با استرپتوزوتوسین داده شد. همچنین دو گروه دیگر موشهای دیابتی با انسولین و گلی بن کلامید درمان شدند. دو گروه رتهای سالم و موشهای دیابتی درمان شده با سالین به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. میزان قند خون ناشتا، وزن بدن، آنزیمهای آنتیاکسیدان و یونهای فلزی شامل مس، روی، کروم، آهن، منیزیوم و سلنیوم قبل و بعد از پایان مطالعه اندازه گیری شد.
یافتهها: همه ترکیبات ضد دیابت شامل ترکیبات گیاهی، انسولین و گلیبنکلامید بصورت معنی داری سطوح قندخون و پراکسید لیپید را در مقایسه با کنترلهای دیابتی کاهش دادند. کاهش معنیدار فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان در کنترلهای دیابتی مشاهده شد (001/0P<). پس از تجویز ترکیبات گیاهی کاهنده قند خون، انسولین و گلیبنکلامید آنزیمهای آنتیاکسیدان در موشهای دیابتی به صورت معنیداری افزایش یافت. مقدار یونهای فلزی بهصورت معنیدار در موشهای دیابتی کنترل کاهش یافت، اما در موشهای درمان شده با گیاهان دارویی، انسولین و گلیبنکلامید این داروها باعث بهبود میزان یونهای فلزی شدند .
نتیجهگیری: گیاهان دارویی فوق ممکن است در درمان دیابت مفید باشند، زیرا آنها نه تنها اثرات کاهنده قند خون دارند بلکه با بهبود فعالیت آنزیمهای آنتیآکسیدان موشها را از آسیبهای سلولی با واسطه رادیکالهای آزاد محافظت میکنند. علاوه بر این آنها سطح یونهای فلزی را که با آنزیمهای آنتیاکسیدان همراه هستند، بهبود میدهند.
نصرت اله ضرغامی ، بهرنگ علنی، حبیب عنصری، اکرم تمیزی، مهران مسگری،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1384 )
چکیده
لپتین، یک هورمون پپتیدی است که محصول ژن ob می باشد. نقش این هورمون لیپواستاتیک، کنترل و تنظیم وزن بدن از طریق کاهش اشتها یا افزایش صرف انرژی در انسان و جوندگان است. در این مطالعه تغییرات بیان ژن لپتین در بافتهای مختلف موشهای صحرایی دیابتی القاء شده توسط استرپتوزوتوسین بررسی شدند.
روشها: تعداد 40 موش صحرایی نر از نژاد اسپراگ دالی انتخاب شدند. 20 رت پس از تزریق داخل صفاقی mg/kg 60 استرپتوزوتوسین دیابتی شدند. میزان قند خون به روش آنزیمی گلوکز اکسیداز، لپتین به روش ایمنواسی و انسولین به روش الیزا اندازه گیری شدند. بعد از یک هفته، از هر دو گروه بافت چربی اپیدیدیم، کبد و طحال برداشت گردید. برای بررسی تغییرات بیان ژن لپتین، RNA بافتی استخراج گردیده و cDNA لپتین با تکنیک RT-PCR بعنوان ژن مورد مطالعه به همراه cDNA بتا اکتین، به عنوان کنترل داخلی بدست آمد و متعاقباً PCR انجام گردید. محصول عمل RT-PCR بر روی ژل آگارز 2 درصد الکترفورز گردید.
یافته ها: میانگین غلظت سرمی لپتین در قبل از ایجاد دیابت 45/0 ±23/5 نانوگرم در میلی لیتر محاسبه شد. این مقدار پس از دیابتی کردن رتها با استرپتوزوتوسین به مقدار 25/0 ± 79/0 نانوگرم در میلی لیتر رسید که این کاهش کاملاً معنیدار بود (05/0P<). بین میانگین غلظت لپتین با انسولین در رتهای دیابتی، همبستگی مستقیم و معنی داری مشاهده شد (05/0, P<37/0 r=). در صورتی که این همبستگی در قبل از تیمار با استرپتوزوتوسین معکوس و معنی دار بود (05/0P<، 28/0- r=). مطالعه بیان ژن لپتین با روش RT-PCR در بافتهای چربی اپیدیدیم، کبد و طحال، نشان داد که شدت باند لپتین با وزن ملکولی bp 453 در رت های دیابتی نسبت به رتهای سالم کاهش یافته بود. ولی شدت باند بتا اکتین به عنوان کنترل داخلی با وزن ملکولی bp403 در هر دو گروه ثابت باقی مانده بود. بعلاوه کاهش بیان ژن لپتین در بافت چربی اپیدیدیم نسبت به دو بافت کبد و طحال کاملاً چشمگیر بود.
نتیجه گیری: از این یافته می توان استنباط کرد که بیان ژن لپتین تحت کنترل سازوکار است که می تواند وابسته به انسولین باشد و شاید با تعدیل تنظیم بیان ژن لپتین در بیماران دیابتی بتوان از آن در موارد کاربردی بالینی استفاده کرد.
نصرت اله ضرغامی، امیر بهرامی ، مجید مبصری، باقر لاریجانی، پوران کریمی، بهرنگ علنی،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
دیابت، شایعترین بیماری متابولیک در انسان است. در اکثریت افراد مبتلا به دیابت نوع دو، افزایش وزن و چاقی از موارد جدی تهدید کننده سلامتی به شمار میروند. عوامل مختلف درونریز شناخته شدهای در توازن میان وزن و ترکیب بدن نقش تنظیمی ایفاء مینمایند. لپتین و سیستم فاکتور رشد شبه انسولین نوع یک (IGF-I) از جمله این موارد هستند. در این تحقیق ارتباط لپتین و IGF-I در بیماران دیابتی نوع 2 با نمایه توده بدن (BMI) بالا و افراد سالم مطالعه گردید.
روشها: این مطالعه مورد-شاهدی مقطعی بر روی سی و هشت بیمار دیابتی نوع دو (20 مرد و 18 زن با میانگین سنی 22/49 سال) انجام گردید. گروه شاهد شامل چهل و شش فرد سالم (16 مرد و 30 زن با میانگین سنی 52/49 سال) بود. سطوح قند پلاسمای ناشتا (FPG) با استفاده از روش گلوکز اکسیداز، HbA1c با استفاده از روشHPLC سیستم Hb gold Analyzer، لپتین، I-IGF ، IGFBP-3 و انسولین به روش آنزیم ایمنواسی اندازهگیری شدند. از آزمون t مزدوج جهت مقایسه میانگینهای کمی بین دو گروه مورد و شاهد استفاده گردید. معنی دار بودن آماری برای سطح05/0 P< دو دنباله در نظر گرفته شد.
یافتهها: در بیماران دیابتی نوع 2 و گروه شاهد از نظر نمایه توده بدن (BMI) و سن اختلاف معنی داری وجود نداشت. میانگین سطح سرمی لپتین، IGF-I، FPG و HbA1c در بیماران بطور معنی داری بالاتر از افراد شاهد بود(05/0P<). همچنین در هر دو گروه مورد و شاهد، میانگین غلظت سرمی لپتین در مردان بطور معنی داری پایینتر از زنان بود. (05/0P<). بین میانگین غلظت IGF-I با IGFBP-3، لپتین با انسولین ،IGF-I با سن و نمایه توده بدن با FPG همبستگی معنی داری ملاحظه گردید(05/0P<).
نتیجهگیری: با توجه به یافته های این مطالعه شاید بتوان پیشنهاد کرد که لپتین و IGF-I در تنظیم وزن و ترکیب بدن و همچنین در ایجاد اختلالات متابولیکی مختلف در بیماران دیابتی مؤثر بوده و قویا با انسولین، گلوکز، نمایه توده بدن و سن ارتباط دارند.
مریم السادات فروید، T.W.K Ng، Chan D.C، Barrett P.H.R. ، Watts G.F. ،
دوره 5، شماره 3 - ( 2-1385 )
چکیده
چاقی از جمله مشکلات اصلی سلامت به حساب میآید و یک عامل خطر اصلی برای آترواسکلروز، هیپرتانسیون و دیابت نوع 2 است. از آنجا که میزان آدیپوسیتوکینها با چاقی و دیسلیپیدمی در ارتباط است، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط میان غلظت پلاسمایی آدیپوسیتوکینها با کینتیک VLDL apoB در مردان انجام شد.
روشها: این مطالعه در 41 مرد داوطلب با نمایه توده بدن 22 تا 35 در استرالیا انجام شد. غلظت پلاسمایی آدیپونکتین، لپتین، رزیستین، تومور نکروز فاکتور آلفا (TNF-α) و اینترلوکین 6 (IL-6) با استفاده از روش الیزا اندازهگیری شد. مقاومت به انسولین با اسکور HOMA محاسبه شد. کینتیک VLDL apoB به روش stable isotope، با تزریق ایزوتوپ لوسین 13 و با دستگاه گاز کروماتوگرافی توسط مدل سه بعدی تعیین شد. اجزای بافت آدیپوز شامل بافت آدیپوز احشایی و زیر جلدی با استفاده ازmagnetic resonance imaging (MRI) تعیین گردید. توده بافت آدیپوز تام (TATM) با استفاده از bioelectrical impedance اندازه گیری شد.
یافتهها: در رگرسیون یک متغیره، غلظت آدیپونکتین و لپتین پلاسما به ترتیب با تری گلیسرید و مقاومت به انسولین، همبستگی منفی و مثبت داشتند. همچنین، همبستگی مثبت میان آدیپونکتین با کاتابولیسم VLDL apoB و HDL-C و همبستگی منفی لپتین با این دو متغیر مشاهده شد (05/0P<). همبستگی معنی داری میان رزیستین، TNF-α و IL-6 با کینتیک VDLD apoB مشاهده نشد. در رگرسیون چند متغیره، آدیپونکتین به عنوان بهترین پیشگویی کننده میزان کاتابولیسم VLDL apoB مطرح شد (001/0P=) و به همراه بافت آدیپوز احشایی، بهترین پیشگویی کننده میزان VLDL apoB پلاسما(015/0P=) بود. مقاومت به انسولین بهترین تعیین کننده تولید کبدی VLDL apoB بود (049/0P=). اما، لپتین تعیین کننده مستقل برای کینتیک VLDL apoB نبود.
نتیجه گیری: کینتیک VLDL apoB پلاسما توسط آدیپونکتین و مقاومت به انسولین کنترل میشود. به این مفهوم که آدیپونکتین میزان کاتابولیسم VLDL apoB و مقاومت به انسولین میزان تولید کبدی VLDL apoB را در مردان تنظیم مینماید. اما لپتین، رزیستین، IL-6 و TNF-α اثر معنی داری بر تنظیم کینتیک VLDL apoB ندارند.
محمد جعفر محمودی، سودابه اعلاتاب، فرشاد شریفی، فرهنگ درخشان، حسین فخرزاده،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: سندرم متابولیک شامل مجموعهای از اختلالاتی است که خطر بیماریهای قلبی- عروقی و دیابت نوع دو را افزایش میدهد. در این مطالعه میزان اثربخشی مصرف اسیدهای چرب امگا 3 بر اجزای این سندرم مورد بررسی قرارگرفت.
روشها: این مطالعه یک مطالعه مداخلهای دوسو کور بود که بر روی 199 نفر از سالمندان آسایشگاه کهریزک تهران انجام گرفت. شرکت کنندگان به دو گروه دارو (100 نفر) و دارونما (99 نفر) تقسیم شدند. در گروه دارو، بیماران کپسولهای حاوی180 میلیگرم EPA و 120 میلیگرم DHA و در گروه دارونما، دارونما را بهمدت 6 ماه دریافت کردند. فشارخون، اندازه دور کمر، و پارامترهای خونی و همچنین سطح سرمی APO A1, APO B, hs-CRP, ESR , و انسولین در هر دو گروه در ابتدای مطالعه و پس از شش ماه بررسی شد.
یافتهها: در گروه دارو 89 نفر و در گروه دارونما 87 بیمار مطالعه را به پایان رساندند. میانگین سنی افراد در دو گروه دارو و دارونما به ترتیب 96/9 ±13/74 و 70/8 ±17/75 سال بود. در گروه دارو، استفاده از امگا 3 توانست سطح فشارخون دیاستولیک(001/0P=) و همچنین میزان تریگلیسرید خون (01/0 P=) را بهصورت معنیداری نسبت به گروه دارو نما کاهش دهد. اما در سایر پارامترهای اندازهگیری شده تغییر آماری ملاحظه نشد.
نتیجهگیری: مصرف اسیدهای چرب امگا 3 با دوز استفاده شده در این مطالعه ممکن است که بتواند در بهبود علائم سندرم متابولیک در سالمندان کمک کننده باشد.
سید محمد مظلومی، محسن محمدی سرتنگ، نادر تنیده، عباس رضائیان زاده،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: دیابت ملیتوس از شایعترین بیماریهای متابولیک می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر شیرسویای تخمیر شده با بیفیدوباکتریوم لاکتیس و حاوی امگا-3 برروی پارامترهای هماتولوژی، استرساکسیداتیو، آنتی اکسیدانی و التهابی در موشهای صحرایی دیابتی شده نوع2 انجام گرفت. روش ها: در این مطالعه تجربی مداخله ای، 65 موش صحرایی به 5 گروه تقسیم شدند. دیابت نوع دو از طریق تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید القاء گردید. به گروه کنترل سالم و کنترل دیابتی روزانهی 1 میلیلیتر آب مقطر، و به 3 گروه دیابتی، روزانه 1 میلیلیتر از هر یک از محصولات شیرسویا، شیرسویای پروبیوتیک و شیرسویای پروبیوتیک غنی شده با امگا-3 از طریق گاواژ به مدت 28 روز داده شد. پارامترهای هماتولوژی، استرساکسیداتیو، آنتی اکسیدانی و التهابی در انتهای مطالعه اندازه-گیری شد. یافته ها: در پایان مطالعه، میانگین پارامترهای هموگلوبین، گلبولقرمز، هماتوکریت و سوپراکسید دیسموتاز در هر 3 گروه تحت درمان در مقایسه با گروه کنترل دیابتی به طور معناداری بیشتر و میانگین پارامتر مالوندیآلدهید به طور معنادارای کمتر بود (05/0P). کاهش مالوندیآلدهید و افزایش هموگلوبین، گلبولقرمز، هماتوکریت و سوپراکسید دیسموتاز در گروه دیابتی مصرف کننده ی شیرسویای پروبیوتیک غنی شده با امگا-3 نسبت به 2 گروه دیگر بیشتر بود. از طرفی میزان hs-CRP در گروه دیابتی مصرف کننده ی شیرسویای پروبیوتیک غنی شده با امگا-3 نسبت به گروه کنترل دیابتی و گروه دیابتی مصرفکننده ی شیرسویای پروبیوتیک به طور معناداری کمتر بود (05/0 P). نتیجهگیری: به طور کلی ترکیب شیرسویا، پروبیوتیک ها و امگا-3، احتمالا در کاهش استرساکسیداتیو در دیابت موثر می باشد.
مسعود رحمتی، عبدالرضا کاظمی، محمد حسین ارچنگی، سید جلال طاهرآبادی،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
مقدمه: درد نوروپاتیک با تاثیر عمیق بر کیفیت زندگی و عملکرد روزانه بیماران همراه بوده و هزینههای درمانی بالایی را اعمال میکند. در این بیماری بهخاطر طبیعت تخریبی اعصاب درآن، توجه بالایی به نوروتروفینها بهخاطر تاثیرات احتمالی آنها بر حیات، رشد، توسعه و تنظیم عملکرد نورونها بهعنوان یک راه درمانی احتمالی شده است. بنابرین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثرات مزمن کاهش فعالیت بدنی به شکل درد نوروپاتیک در بیان ژن NFG (Nerve Growth Factor) در عصب سیاتیک رتهای دچار لیگاسیون عصب نخاعی است.
روشها: 10 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزن 30±250 گرم به 2 گروه کنترل سالم (5n=) و گروه درد نوروپاتیک (SNL) (5n=) تقسیم شدند. طی شش هفته، آزمونهای رفتاری درد نوروپاتیک در گروههای پژوهشی بهطور مستمر انجام شد. در پایان 6 هفته تغییرات بیان ژنNGF در عصب سیاتیک با تکنیک Real time PCR اندازهگیری و با روش2-&Delta&DeltaCT محاسبه شد.
یافتهها: پس از 6 هفته، آزمونهای رفتاری درد نوروپاتیک آلوداینیای مکانیکی و پردردی حرارتی نشان داد که در گروه لیگاتور بندی آستانه تحریک درد نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری کمتر بود (05/0&le P). همچنین میزان بیان ژن NGF در عصب سیاتیک در گروه لیگاتور بندی شده بهطور معنیداری نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد (05/0&le P).
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر نشان میدهند که توسعه درد نوروپاتی و کاهش فعالیت بدنی در اثر آن با افزایش درونزاد NGF همراه است. هرچند در مطالعه حاضر مشخص نیست افزایش در بیانNGF از فعالیت کاهش یافته حاصل از درد نوروپاتی است یا از ذات آسیب عصبی، با این حال مسلم است افزایش بیان NGF، با درد نوروپاتیک همراه است.
سعیده عسگربیک، مهسا محمدآملی، سید عبدالحمید انگجی، فریده رضی، انسیه نسلی اصفهانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه:نفروپاتی دیابتی یکی ازمهمترین عوارض میکروواسکولار دیابت است. دیابت یک اختلال متابولیک بوده که هایپرگلایسمی مزمن مهمترین علامت آن است که منجر به اختلال در کلیه، و در نهایت از دست دادن کامل عملکرد کلیه میشود. ژن متیلن تتراهیدروفولات ردکتاز بهعنوان یکی از ژنهای کاندید در نفروپاتی دیابتی مطرح شده است. پلیمورفیسم C677T در این ژن منجر به کاهش عملکرد کاتالیتیکی آنزیم متیلن تتراهیدروفولات ردکتاز و افزایش سطوح هموسیستئین پلاسما میشود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط پلیمورفیسم C677T با نفروپاتی دیابتی میباشد.
روشها:این مطالعه از نوع مورد و شاهد بوده و در سه گروه 300 نفری شامل گروه مبتلا به دیابت نوع 2 و نفروپاتی (104N=)، مبتلا به دیابت نوع دو و بدون نفروپاتی (100N=) و کنترل (افراد سالم) (96N=) میباشد. پلیمورفیسم C677T ژن MTHFR با استفاده از روشPCR-RFLP مورد ارزیابی قرار گرفت. فاکتورهای بیوشیمیایی نیز در افراد مورد مطالعه اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد که میان فراوانی ژنوتیپی گروه دیابتی مبتلا به نفروپاتی و گروه دیابتی بدون نفروپاتی اختلاف معنیدار وجود دارد (02/0P=،9/0-3/0CI:، 5/0OR:). بین فراوانی اللی در دو گروه دیابتی مبتلا به نفروپاتی و دیابتی بدون نفروپاتی از نظر آماری تفاوت معنیدار وجود دارد (013/0P=،740/2-123/1CI:، 754/1OR:).
نتیجهگیری:یافتهها نشان میدهد که بین پلیمورفیسم C677T با نفروپاتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو ارتباط وجود دارد. به بیان دیگر الل C سبب استعداد ابتلا به نفروپاتی شده و الل T دارای نقش حفاظتی در ابتلا به این بیماری میباشد.
مریم زنگنه، ناهید محمدی، طاهره کلاهی، قدرت الله روشنایی، مسعود خداویسی، آرزو شایان،
دوره 17، شماره 3 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه: دیابت بارداری شایعترین اختلال متابولیک زمان بارداری است. هدف این مطالعه تعیین عوامل مؤثر بر دیابت بارداری در زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی –درمانی شهر همدان در سال 1394 میباشد.
روشها: این مطالعهی توصیفی_مقطعی در سال1394 بهصورت تصادفی، بر روی 620 زن باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی –درمانی شهر همدان صورت گرفت. اطلاعات لازم بهوسیله پرسشنامهی محقق ساخته جمعآوری گردید. برای تعیین اعتبار علمی پرسشنامه از نظرات 15 نفر از افراد صاحب نظر استفاده شد و نظرات آنها اعمال گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS/16 و آزمونهای کای اسکوئر و فیشر در سطح معنیدار 05/0= α تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: از 620 زن در هفته 28-24 ، 6/8% مبتلا به دیابت بارداری بودند. میانگین سنی زنان 5/0± 6/30 سال و میانگین نمایهی تودهی بدنی 1/4± 3/25 بود. با افزایش میزان ساعت کار مادر در بیرون از منزل، نمایهی تودهی بدنی، بعد خانوار، تعداد و سابقهی سقط، تعداد حاملگی و زایمان و وجود سابقهی دیابت در خانواده، شانس ابتلا به دیابت نیز بهطور معنیداری افزایش مییابد (05/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به روند افزایش میزان ابتلای زنان باردار به دیابت بارداری و تأثیر عوامل دموگرافیک و مامایی در ایجاد آن، غربالگری زنان قبل ازازدواج ازنظر ابتلا به دیابت و آموزش سبک زندگی سالم توصیه میگردد.
روح انگیز علیرضایی شهرکی، احمد علی اکبری کامرانی، رباب صحاف، یداله ابوالفتحی ممتاز، نرجس خسروی سامانی،
دوره 17، شماره 5 - ( 4-1397 )
چکیده
مقدمه: دیابت یکی از شایعترین بیماریهای غدد است که در جوامع مختلف شیوع متفاوتی دارد. 90 % تا 95 % انواع دیابت را دیابت نوع دو شامل میشود. زندگی صنعتی و شهرنشینی عامل اصلی افزایش تعداد مبتلایان به این بیماری است. برنامهی کشوری پیشگیری و کنترل دیابت در راستای پیشگیری و کنترل دیابت و عوارض ناشی از آن، در کشور درحال انجام است و هنوز تأثیردقیق برنامه بررسی نشده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر برنامه بر میزان قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیلهی بیماران در زمینهی کنترل دیابت انجام شد.
روشها: پژوهش حاضر یک مطالعهی مقطعی از نوع قبل و بعد بود که بر روی 100سالمند دیابتی که قصد ورود به برنامه را داشتند، بهصورت در دسترس در شهر اصفهان انجام شد. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه دو قسمتی شامل: اطلاعات جمعیت شناختی، سلامت و سنجش بیوشیمیایی قندخون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله استفاده شد. اطلاعات بهصورت قبل از ورود به برنامه و سپس سه ماه پس از ورود به برنامه جمعآوری شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار قند خون ناشتای بیماران قبل از ورود به برنامه بهترتیب 73/172و 68/71 و سه ماه بعد از برنامه 02/ 143، 19/51 بود (30/5 = t، 001/0>P). همچنین میانگین و انحراف معیار قند هموگلوبین گلیکوزیله بیماران قبل از ورود به برنامه بهترتیب 24/8 و 90/1 و بعد از برنامه بهترتیب 44/7 و 66/1 بود (79/4 = t، 001/0>P).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه، تأثیر برنامهی کشوری پیشگیری و کنترل دیابت را در کنترل میزان قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله سالمندان دیابتی نشان داد. پیشنهاد میگردد این برنامه در همهی مراکز بهداشتی-درمانی کشور انجام شود.
رحمان سوری، مهدی انگوتی، محمدرضا اسد، صادق ستاری فرد، اعظم رمضان خانی،
دوره 17، شماره 6 - ( 7-1397 )
چکیده
مقدمه: روی آلفا-2- گلیکوپروتئین (ZAG)، اخیراً در تنظیم متابولیسم بافت چربی بهعلت ارتباط منفی آن با چاقی و مقاومت به انسولین مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین پر شدت تناوبی (HIIT) بر میزان ZAG پلاسما و بافت چربی رتهای نر مبتلا به دیابت نوع دو میباشد.
روشها: در این مطالعه، 21 سر رت نر در سه گروه شاهد (سالم)، کنترل (دیابتی) و تمرین تناوبی (دیابتی با تمرین) مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه تمرین، بهمدت 8 هفته به فعالیت تناوبی با تناوبهای کوتاه 15 تا 30 ثانیه و تعداد 5 تا 12 تکرار (1 دقیقه استراحت فعال بین هر تناوب) و سرعت 27 تا 34 متر بر دقیقه بر روی تردمیل پرداختند. 24 ساعت پس از پایان جلسهی تمرینی، نمونهی خونی و بافت چربی بهمنظور اندازهگیری سطوح ZAG از رتها گرفته شد. دادهها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه و تعقیبی توکی در سطح معناداری (٠٥/٠P<) تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان دادند که تفاوت معناداری در میزان ZAG بافت چربی بین گروههای شاهد و کنترل وجود داشت که در گروه کنترل دیابتی پایینتر بود (001/0P<). همچنین بین دو گروه شاهد و تمرین تناوبی نیز تفاوت معناداری در میزان ZAG بافت چربی دیده شد که در گروه شاهد بالاتر بود (005/0=P). هشت هفته تمرین HIIT باعث افزایش معنادار میزان ترشح پروتئین ZAG بافت چربی در مقایسه با گروه کنترل دیابتی گردید (003/0=P). تفاوت معناداری در میزان سطوح پلاسمایی ZAG بین هیچ یک از گروهها مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرین پرشدت تناوبی باعث افزایش میزان ZAG در بافت چربی رتهای نر دیابتی میشود که این امر میتواند باعث کاهش مقاومت انسولین در دیابت نوع دو گردد.
عطاءاله پورعباسی، زهرا خیری، سارا نوری ینگجه، سلمازسادات نقوی الحسینی، فرناز بناکار،
دوره 18، شماره 3 - ( 12-1397 )
چکیده
مقدمه: مشکل اصلی انسان مدرن بیماریهای غیرواگیری مانند دیابت است که با بالاترین شیوع، بیشترین هزینه را به جامعه و بیمار تحمیل میکند. بیماران دیابتی نیازهای ویژهای را برای زندگی با کیفیت دارند که از جمله مأموریتهای سیستم پژوهشی، شناسایی نیازها و تلاش برای رفع آنها است. در این مطالعه به بررسی نیازهای واقعی یک بیمار دیابتی و کارآمدی تحقیقات انجام شده در این زمینه پرداخته شده است.
روشها: مشکل اصلی انسان مدرن بیماریهای غیرواگیری مانند دیابت است که با بالاترین شیوع، بیشترین هزینه را به جامعه و بیمار تحمیل میکند. بیماران دیابتی نیازهای ویژهای را برای زندگی با کیفیت دارند که از جمله مأموریتهای سیستم پژوهشی، شناسایی نیازها و تلاش برای رفع آنها است. در این مطالعه به بررسی نیازهای واقعی یک بیمار دیابتی و کارآمدی تحقیقات انجام شده در این زمینه پرداخته شده است.
نتایج: اظهارات والدین کودکان دیابتی در قالب 12 نیاز واقعی احصا شد. بزرگترین دغدغه والدین روش تهاجمی تست گلوکز خون و درخواست برای ابداع روشی غیرتهاجمی برای اندازهگیری قند خون بود. از میان مقالات منتشر شده از سوی پژوهشگران ایرانی در طی ده سال، 3% مقالات به نوعی با نیازهای واقعی بیماران دیابتی مرتبط بودند. همچنین از مجموع 1017 اختراع ثبت شده از ایران در بانکهای اطلاعاتی جستجو شده، 3 اختراع مرتبط با دیابت بود.
بحث: در حمایت از انجام پژوهشها و تعیین اولویتهای پژوهشی در کشور، لازم است نسبت متعادلی میان پژوهشهای بنیادین و کاربردی لحاظ گردد تا جامعه بیماران از نتایج زودرس پژوهشها نیز به خوبی و به موقع بهرهمند گردند.
نگین بزرگ نژاد، حمید رضا آقایی میبدی، مهدی افشاری، نگار سرهنگی، ماندانا حسن زاد،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1398 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو شایعترین نوع دیابت است که بهطور کلاسیک با اختلال عملکرد سلولهای β پانکراس مشخص میشود. یکی از دلایلی که باعث افزایش بروز دیابت میشود، تغییر در الگوها و ریتمهای شبانهروزی است. ملاتونین یکی از مولکولهای بیولوژیکی است که نقش مهمی در تنظیم ساعت شبانهروزی و همچنین اثر مهاری بر ترشح انسولین در سلولهای β دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط واریانت rs10830962 ژن MTNR1B و خطر ابتلا به دیابت نوع دو در گروهی از بیماران ایرانی است.
روشها: تعیین ژنوتیپ 208 نفر شامل 108 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو و 100 نمونه کنترل بهعنوان گروه شاهد با استفاده از تکنیک واکنش زنجیرهای پلیمراز- چند شکلیِ طول قطعه محدود شونده (PCR-RFLP) انجام شد.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپهایCC ، GC و GG در بیماران بهترتیب 6/54، 1/85 و 5/43 درصد و در گروه شاهد بهترتیب 81 ، 0 و 19 درصد بود. فراوانی آلل G در بیماران دیابتی بهطور معنیداری بیشتر از افراد غیر دیابتی بود (3/3 OR=، 3/5-1/2CI= ، 001/0P<).
نتیجهگیری: شواهد مطالعه نشان داد که واریانت rs10830962 ژن MTNR1B میتواند مستقیماً با دیابت نوع دو در ارتباط باشد.
آناهیتا فخرایی نسب، حمید رضا آقایی میبدی، مهدی افشاری، نگار سرهنگی، ماندانا حسن زاد،
دوره 19، شماره 4 - ( 2-1399 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو یک بیماری پلیژنیک است که بهدلیل اختلال در ترشح انسولین، مقاومت به انسولین و عملکرد نادرست سلولهای β ایجاد میشود. ملاتونین یک تنظیم کنندهی ریتم شبانهروزی است و عدم تعادل در سطح آن میتواند ناشی از اختلالات متابولیکی باشد. بررسیها نشان داده است که ملاتونین و واریانتهای ژنتیکی MTNR1B با ابتلا به دیابت نوع دو مرتبط هستند. ما در این مطالعه ارتباط بین واریانت rs4753426 ژن MTNR1B و خطر ابتلا به دیابت نوع دو را در گروهی از بیماران ایرانی بررسی کردیم.
روشها: در این مطالعهی مورد-شاهدی 108 فرد مبتلا به دیابت نوع دو و 100 فرد سالم جهت تعیین ژنوتیپ با استفاده از تکنیک RFLP-PCR انتخاب شدند.
یافتهها: تفاوت معنیدار در فراوانی ژنوتیپهای TT،CT و CC بین دو گروه مبتلا به دیابت نوع دو و نرمال مشاهده شد (001/0P<). فراوانی آلل C در بین افراد بیمار بهطور معنیداری پایینتر از افراد سالم بود (3/8 در مقابل 5/42 درصد و001/0P<) و ناقلین آلل C در مقایسه با T، 88 درصد خطر کمتری برای ابتلا به دیابت نوع دو داشتند.
نتیجهگیری: نتایج حاصل نشان داد که واریانت rs4753426 در ژن MTNR1B میتواند خطر ابتلا به دیابت نوع دو را کاهش دهد.
ماندانا حسن زاد، نگار سرهنگی، شکوفه نیک فر، باقر لاریجانی،
دوره 20، شماره 1 - ( ویژه نامه گرامیداشت 25 سال فعالیت 1399 )
چکیده
مقدمه: پزشکی فرد محور یک رویکرد جدید و در حال ظهور در عرصهی علوم پزشکی است که از مشخصات ژنتیکی هر فرد همراه با اطلاعات بالینی در جهت هدایت تصمیمات مربوط به پیشگیری، تشخیص زود هنگام بیماریها بهویژه بیماریهای غیرواگیر استفاده مینماید. مرکز تحقیقات پزشکی فردی تنها مرکز مصوب وزارت بهداشت در حوزهی پزشکی فرد محور است که در زمینهی مفهوم پزشکی فرد محور و علوم مرتبط فعالیت میکند.
روشها: در این بررسی مروری، مطالعات انجام شده در مرکز تحقیقات پزشکی فردی با موضوعیت پزشکی فرد محور براساس معیارهای ورود و خروج مشخص و همچنین تدوین راهبرد جستجو در سه پایگاه اطلاعاتی PubMed، Scopus وWeb of Science (WoS) در فاصله زمانی دسامبر 2016 تا دسامبر 2019 بازیابی شدند.
یافتهها: در نهایت با توجه به معیارهای ورود و خروج، 18 مطالعه با تمرکز بر پزشکی فرد محور در بیماریهای غیر واگیر (دیابت) و سرطان (پروستات و تیروئید) جهت بررسیها بیشتر انتخاب شد.
نتیجهگیری: از آنجا که یکی از اهداف مهم پزشکی فرد محور پیشبینی و پیشگیری است، از تغییرات ژنتیکی شناسایی شده میتوان در تشخیص افراد در معرض خطر ابتلا به بیماری استفاده کرد. با چنین مطالعاتی میتوان به اهداف پزشکی فرد محور برای افزایش کیفیت مراقبتهای سلامت دست یافت.
مهدی انگوتی، حمید رجبی، رضا قراخانلو، محمد رضا دهخدا،
دوره 20، شماره 2 - ( 11-1399 )
چکیده
مقدمه: دیابت باعث اختلال و آسیب بافت عصبی و در نهایت به مرگ سلول عصبی بهویژه در قسمتهای مهمی همچون هیپوکمپ میشود. بهنظر میرسد فعالیت ورزشی و مکملهای ضد التهابی بتوانند این شرایط را تعدیل کنند. هدف این پژوهش تعیین تأثیر تمرین هوازی و مصرف ال کارنیتین بر میزان پروتئینهای CNTF و CNTFRدر هیپوکمپ رتهای دیابتی بود.
روشها: 45 سر رت نژاد ویستار 250 تا 300 گرمی، بهطور تصادفی به شش گروه شامل گروههای کنترل سالم، شم، کنترل دیابتی، دیابتی تمرین هوازی، دیابتی مکمل ال کارنیتین و دیابتی تمرین هوازی – مکمل ال کارنیتین تقسیم شدند. گروههای دیابتی با تزریق 55 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن STZ بهصورت زیر صفاقی دیابتی شدند و گروههای مکمل نیز روزانه 100 میلیگرم ال کارنیتین بهصورت خوراکی دریافت کردند. برنامهی تمرین هوازی بهمدت 6 هفته و 5 روز در هفته انجام شد و متغیرهای تحقیق 24 ساعت پس از آخرین جلسهی تمرین بهوسیلهی دستگاه الایزا و در بافت هیپوکمپ اندازهگیری شده و با یگدیگر مقایسه گردید.
یافتهها: تحقیق حاضر تأثیر افزایشی تمرین هوازی و مصرف ال کارنیتین بر میزان پروتئین CNTFو CNTFR بافت هیپوکمپ را نشان داد (001/٠P=) که اثر ترکیبی آنها بیشتر بود.
نتیجهگیری: با توجه تأثیر تمرین هوازی و مکمل ال کارنتیتن به تنهایی و در تعامل با هم روی بافت هیپوکمپ، استفاده از این روش میتواند بهعنوان حفظ بافت عصبی در شرایط دیابت مورد توجه قرار بگیرد.
علی غندالی، سید محمد توانگر، امیر پژمان هاشمی طاهری، فرشاد شریفی، وحید حق پناه، ندا حاتمی، محمد رضا مهاجری تهرانی، سید محمود سجادی جزی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
مقدمه: در این مطالعه به بررسی قدرت تشخیصی سونوگرافی در تشخیص ندولهای بدخیم تیروئیدی در بیماران ایرانی پرداختیم. بدین منظور، ارتباط میان یافتههای حاصل از سونوگرافی را با یافتههای پاتولوژی مورد بررسی قرار دادیم.
روشها: مطالعهی حاضر یک بررسی گذشتهنگر است که بر روی بیماران با تشخیص ندول تیروئید که سونوگرافی و FNA شدهاند، انجام شده است. برای بررسی ارتباط بین نتایج حاصل از FNA با خصوصیات سونوگرافیک ندولها، نتایج حاصل از FNA را به دو گروه بدخیم و خوشخیم تقسیم کردیم و سپس به مقایسهی خصوصیات سونوگرافیک بین این دو گروه پرداختیم. در مواردی که جواب FNA نامشخص بود (AUS/FLUS یا FN/SFN)، جواب پاتولوژی بعد از جراحی ملاک قرار گرفت (در صورت جراحی ندول بیمار و موجود بودن جواب آن).
یافتهها: در مجموع 201 ندول در این مطالعه وارد شدند. نتایج مطالعه نشان داد که هیپواکوژنیسیتی، حاشیه نامشخص/نامنظم، میکروکلسیفیکاسیون، الگوی عروقی بدخیم در سونوگرافی داپلر و وجود همزمان لنفادنوپاتی گردنی با خصوصیات بدخیم بهطور معنیداری در ندولهای بدخیم بیشتر از ندولهای خوشخیم وجود دارند. در عین حال، سایر یافتههای سونوگرافیک مانند اندازه و مکان ندول، کیستیک بودن ندول، وجود Halo sign و وجود شکل Taller-than-wide قادر به افتراق بین ندولهای خوشخیم و بدخیم نبودند. در نهایت، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سونوگرافی از دقت بالایی در تشخیص بدخیمی در ندول تیروئید برخوردار است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که استفاده از سونوگرافی میتواند در تشخیص بدخیمی در ندول تیروئید بسیار موثر واقع شود.
محبوبه رنگرز طباطبایی، مسعود نیکبخت، روح الله رنجبر، فرهاد دریانوش، محسن قنبرزاده،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: ترشح آدیپوکاینها از مخازن بافت چربی نقش کلیدی در تنظیم سوختوساز متابولیک و چندین فرآیند فیزیولوژیکی دیگر از جمله دیابت، چاقی و بیماریهای قلبی-عروقی را داراست. در این مطالعه اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر آسپروزین، پروفایل لیپیدی و مقاومت به انسولین رتهای نر مدل دیابت نوع دو بررسی شد.
روشها: تعداد 24 سر رت نر اسپراگداولی بهطور تصادفی به چهار گروه مساوی سالم (C)، سالم تمرین (C+T)، دیابت (D) و دیابت تمرین (D+T) تقسیم شدند. دیابت با روش ترکیبی رژیم پُرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین با دوز کم القا شد. گروه تمرین به مدت هشت هفته برنامهی HIIT را روی تردمیل انجام دادند. دادهها با استفاده از آزمون آماری ANOVA یکطرفه و آزمون بونفرونی و در سطح معنیداری 05/0P< تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که القای دیابت باعث افزایش آسپروزین سرم شد(000۱/0=P)، آسپروزین پلاسما در گروه سالم تمرین نسبت به گروه سالم (03/0=P) و دیابت نسبت به دیابت تمرین (04/0=P) کاهش یافت. بین گروه سالم و سالم تمرین از نظر HOMA-IR تفاوت معنادار وجود نداشت (9/0= P)، اما در گروه دیابت تمرین نسبت به دیابت کاهش یافت (0001/0=P). درگروه دیابت تمرین نسبت به گروه دیابت میانگین HDL افزایش (0001/0=p) و TG، LDL کاهش یافت (001/0=P). در گروه سالم تمرین نسبت به سالم میانگین HDLافزایش (01/0=P) اما TG، LDL تفاوت معنادار نداشت.
نتیجهگیری: غلظت آسپروسین در رتهای مبتلا به دیابت دو افزایش مییابد و HIIT میتواند با کاهش آسپروزین، شاخص مقاومت به انسولین و بهبود پروفایل لیپیدی عوارض ناشی از دیابت را کاهش دهد.
حمیدرضا زلفی، امیر شکیب، مهدی زارعی، نگیسا فرهنگی،
دوره 24، شماره 4 - ( 8-1403 )
چکیده
مقدمه: اثرات ورزش منظم بر پروفایل miRNA و شاخصهای استرس اکسیداتیو کمتر شناخته شده است. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی تغییرات بیان ژن mRNA17 و شاخصهای استرس اکسیداتیو در زنان دارای اضافه وزن و چاق بهدنبال تمرینهای عملکردی با شدت بالا بود.
روشها: در این مطالعۀ نیمهتجربی،22 زن دارای اضافه وزن و چاق بهصورت تصادفی در دو گروه تمرین عملکردی با شدت بالا (10 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرینی 3 جلسه در هفته بهمدت 8 هفته به اجرای تمرینهای عملکردی با شدت بالا (مقیاس درک فشار بالاتر و مساوی 7) پرداختند. قبل و پس از 8 هفته، نمونههای خونی جهت اندازهگیری بیان miR-17، مالون دی آلدئید (MDA)، سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام (TAC) به عمل آمد. از آزمون تحلیل کواریانس جهت تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: بعد از هشت هفته تمرینهای عملکردی با شدت بالا، بیان miR-17 در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری کاهش یافت(001/0 =P). بعد از هشت هفته تمرینهای عملکردی با شدت بالا TAC (0001/0 =P)، GPX (007/0 =P) و SOD (001/0 =P) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت. تغییر معناداری در MDA مشاهده نشد (778/0 =P).
نتیجهگیری: نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد هشت هفته تمرین عملکردی با شدت بالا ممکن است منجر به کاهش بیان miR-17 و بهبود شاخصهای استرس اکسیداتیو و آنزیمهای آنتیاکسیدانی گردد که احتمال دارد در بهبود شاخصهای متابولیک و عوارض چاقی مؤثر باشد.