جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
13 نتیجه برای موضوع مقاله:

محمدجواد حسین زاده، خدیجه میرزایی، آرش حسین نژاد، مهرداد کریمی، نازیلا جعفری، محمد کمالی نژاد، اعظم نجم‌افشار، مظاهر رحمانی، محمدرضا اشراقیان،
دوره 8، شماره 3 - ( 1-1388 )
چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر واریانت های پروموتر ژن ویسفاتین (SNP rs2110385) بر عملکرد عصاره چای سبز در کنترل بیماری دیابت در میان بیماران بود.

روش‌ها: در یک مطالعه بالینی دو سوکور کنترل شده با دارونما با استفاده از روش تصادفی Stratified ، 105 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2، به 2 گروه مداخله با چای سبز و کنترل تقسیم شدند. به گروه مداخله به مدت 8 هفته روزانه 3 کپسول عصاره چای سبز500  میلی گرمی پس از هر وعده غذایی اصلی داده شد. گروه کنترل نیز به همین نحو  در طول زمان مداخله کپسول دارونما دریافت می نمودند. ارزیابی های آزمایشگاهی و تن سنجی شامل FBG، 2hPP، HbA1C، پروفایل چربی، غلظت ویسفاتین، آدیپونکتین و انسولین در حالت ناشتا و نیز محاسبه BMI و WHR قبل و بعد از انجام مداخله بودند. ژنوتیپ پلی مورفیسم مورد مطالعه با استفاده از روش PCR- RFLP انجام گردید.

یافته‌ها: ارزیابی تاثیر عصاره چای سبز بر تغییرات پارامترهای بالینی اختلاف معناداری در کاهش سطوح تری گلیسرید، LDL و کلسترول تام بیماران با ژنوتیپ TT در مدت مداخله نشان داد. در ژنوتیپ GG فقط تغییرات کلسترول تام اختلاف معناداری پس از مداخله داشت. شواهد حاصل از مطالعه حاضر تغییرات معناداری در سطوح تری گلیسرید و آدیپونکتین با مداخله در میان دو گروه نشان داد که این تغییرات در میان ژنوتیپ ها معنادار نبود.

نتیجه گیری: پلی مورفیسم ژن ویسفاتین در اثرات چای سبز بر تعدیل اختلالات چربی خون در بیماران دیابتی موثر است. برای فهم چگونگی این ارتباط، انجام مطالعات تجربی پیشنهاد می گردد.


فریبرز هوانلو، طاهره عارفی راد، سجاد احمدی زاد، مهدی هدایتی،
دوره 11، شماره 2 - ( 11-1390 )
چکیده

مقدمه: در مطالعات مقطعی و طولی، اثر ضدالتهابی تمرین ورزشی تائید و به تاثیر آن بر سایتوکاین‌های مختلف التهابی و نیز پیش‌التهابی اشاره شده است. هدف از تحقیق حاضر مقایسه دو شیوه تمرین سرعتی - تناوبی با شدت بالا و حجم پایین و تمرین استقامتی - تداومی با شدت متوسط و حجم بالا بر سطوح مارکرهای التهابی می‌باشد.
روش‌ها: شانزده دانشجو با میانگین و انحراف معیار سنی 2 ± 23 سال و وزن 3/9 ± 2/65 کیلوگرم و حداکثر اکسیژن مصرفی 26/5 ± 96/33 میلی‌لیتر بر کیلوگرم در دقیقه داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. تمرین  سرعتی - تناوبی شامل وهله‌های 4 تا6 تایی آزمون وینگیت با حداکثر توان با 4 دقیقه ریکاوری بین وهله‌ها و تمرین استقامتی - تداومی شامل 90 تا 120 دقیقه فعالیت با شدت 65% حداکثر اکسیژن مصرفی بروی دوچرخه کارسنج که هر دو تمرین (برای 3 روز/ هفته) به مدت 2 هفته بود. در هر دو گروه قبل و 2 روز پس از اتمام پروتکل نمونه‌های خون و سرم جهت بررسی سطح اینترلوکین 6 (Interleukin 6)، اینترلوکین10 و (Interleukin 10)پروتئین واکنش پذیر C (C Reactive Protein)، سلول‌های سفید خون (White Blood Cell)، گلوکز و انسولین گرفته شد. شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) با استفاده از غلظت گلوکز و انسولین محاسبه گردید. داده‌ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس مکرر و من ویتنی یو مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد، بین تاثیر دو نوع برنامه تمرینی منتخب بر کلیه عوامل مذکور تفاوت معنی‌داری وجود ندارد (05/0P>). 
نتیجه‌گیری: در مجموع، بر اساس یافته‌های تحقیق حاضر نتیجه‌گیری می‌شود که تمرین سرعتی - تناوبی و تمرین استقامتی - تداومی بر مارکرهای التهابی تاثیر یکسانی دارند.


وریا طهماسبی، فریبرز هوانلو، طاهره عارفی راد، مصطفی قربانی،
دوره 11، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: غلظت‌های سیستمیک CRP و IL-6 به عنوان فاکتورهایی شناخته شده‌اند که می‌توانند در شناسایی بیماری‌های قلبی-عروقی و متابولیکی مورد توجه قرار گیرند و فعالیت بدنی موجب تغییر در سطح پلاسمایی آنها می‌گردد. در همین راستا هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر فعالیت مقاومتی دایره‌ای بر مارکرهای التهابی و مقاومت به انسولین بود.
روش‌ها: جهت انجام مطالعه تعداد 10 مرد جوان سالم (انحراف معیار± میانگین؛ سن 8/1±9/22 سال؛ قد 4/8±8/179 سانتی‌متر و وزن 7/5±6/68 کیلوگرم) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی‌ها پس آشناسازی و تعیین
1-RM در یک جلسه فعالیت و یک جلسه کنترل شرکت نمودند. در جلسه فعالیت افراد با شدت 55% 1-RM و 3 ست با 15 تکرار و 2 دقیقه استراحت بین هر چرخه را اجرا نموده، قبل از فعالیت و سریعاً پس از فعالیت یک نمونه خونی گرفته شد و برای اندازه‌گیری گلوکز، انسولین، IL-6، IL-10 و hs-CRP مورد استفاده قرار گرفت. مقاومت به انسولین (IR) با استفاده از غلظت گلوکز و انسولین محاسبه گردید. از آزمون تی وابسته برای مقایسه میانگین دو جلسه استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج افزایش معنادار IL-6، IL-10 و IR را بلافاصله پس از فعالیت نشان داد (05/0>P) و hs-CRP پس از فعالیت افزایش معنی‌داری نداشت (05/0
نتیجه‌گیری: افزایش سایتوکاین‌های ضد التهابی IL-6 و IL-10 و مقاومت به انسولین بلافاصله پس از فعالیت مقاومتی دایره‌ای به نظر می‌رسد که بعد از فعالیت و در دوره‌های ریکاوری موجب تحریک و بکارگیری منابع سوخت چربی و گلیکوژن کبد گردد، و احتمال می‌رود تمرین مقاومتی موجب فعال سازی سازوکارهای کاهنده واکنش‌های التهابی بدن می‌باشد.


زهرا جمشیدی خضرلو، سجاد احمدی زاد، مهدی هدایتی ، هیوا رحمانی ، آزاده موحدی،
دوره 13، شماره 4 - ( 2-1393 )
چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه مقایسه پاسخ ویسفاتین و شاخص مقاومت به ‌انسولین به پروتکل‌های فعالیت مقاومتی بود. روش‌ها: تعداد 10 مرد جوان سالم، سه پروتکل فعالیت مقاومتی قدرتی (3 ست 4 الی 5 تکراری با 85% یک تکرار بیشینه و 3 دقیقه استراحت بین ست‌ها و حرکات)، هایپرتروفی (3 ست10 تکراری با 70% یک تکرار بیشینه و 2 دقیقه استراحت بین ست‌ها و حرکات) و قدرتی-استقامتی (3 ست 15 تکراری با 55% یک تکرار بیشینه و 1 دقیقه استراحت بین ست‌ها و حرکات) را در سه جلسه اجرا کردند. در هر جلسه دو نمونه خون قبل و بلافاصله پس از فعالیت گرفته شد. برای مقایسه داده‌ها از آزمون تحلیل‌واریانس دو‌طرفه مکرر (2×3) استفاده شد. یافته‌ها: صرف‌نظر از نوع فعالیت مقاومتی، غلظت پلاسمایی ویسفاتین بعد از سه نوع فعالیت مقاومتی کاهش معنی‌دار داشت (05/0>P)، که این کاهش ویسفاتین در پاسخ به پروتکل قدرتی- استقامتی و هایپرتروفی به‌طور معنی‌داری بیشتر از پاسخ به پروتکل قدرتی بود (05/0>P). نتایج نشان داد که نه‌تنها گلوکز، انسولین و مقاومت‌انسولین در پاسخ به فعالیت مقاومتی تغییر معنی‌داری نداشتند بلکه بین تغییرات آن در پاسخ به پروتکل‌های فعالیت مقاومتی نیز تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد (05/0> P). بررسی همبستگی بین تغییرات ویسفاتین و سایر پارامترها نشان داد که ارتباطی بین آنها وجود ندارد (05/0P>). نتیجه‌گیری: انجام فعالیت مقاومتی به‌ویژه فعالیت قدرتی-استقامتی و هایپرتروفی که کاهش بیشتری را در غلظت ویسفاتین پلاسما به‌دلیل افزایش احتمالی برخی از فاکتورهای بازدارنده از قبیل هورمون رشد نشان می‌دهند، می‌تواند جهت پیشگیری از ابتلا به هایپرانسولینمی مفید باشد.
مهرنوش مهرو، عباسعلی گائینی، سیروس چوبینه، محسن جاویدی،
دوره 14، شماره 1 - ( 10-1393 )
چکیده

مقدمه: فعالیت ورزشی کنترل کننده بیماری‌هاست و مشاهده گردیده است در مبتلایان به دیابت به‌ویژه دیابتی‌هایی که به فعالیت ورزشی می‌پردازند عوامل بازدارنده رگزایی کنترل شده و عوامل پیش برنده رگزایی تقویت می‌شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات عوامل تحریکی رگزایی ناشی از تمرین مقاومتی فزاینده در رت‌های دیابتی می‌باشد. روش‌ها: تعداد 24 سر رت نر ویستار با همگن سازی بر اساس وزن به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل یک نوبت 10 تکراری بالا رفتن از نردبان تمرینات مقاومتی همراه با وزنه متصل به قاعده دم (با توجه به حداکثر ظرفیت حمل وزنه هر رت) سه جلسه در هفته و به‌مدت 8 هفته بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت‌ها بی‌هوش شده و خون‌گیری از قلب انجام شد، سپس، سرم رت‌ها برای سنجش شاخص‌های VEGF ، NO،گلوکز و انسولین استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS16 انجام شد. سطح معناداری 05/0> α در نظر گرفته شد. یافته‌ها: نتایج آزمون t مستقل نشان داد در این پژوهش هشت هفته تمرین مقاومتی باعث افزایش معنی‌دار VEGF (776/0P=) و NO[946/0P=] سرم رت‌های نر دیابتی نشده است بلکه موجب کاهش معنی‌دار قند خون گردیده است (001/0=P)، اگرچه میزان انسولین خون بین گروه‌ها تفاوت معنی‌داری نداشت (931/0=P). نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد تمرینات مقاومتی علی‌رغم بهتر شدن مقادیر گلوکز تأثیر مثبتی بر عوامل تحریکی رگزایی در رت‌های دیابتی ندارد.
سیده ساحره قریشی، سجاد احمدی زاد، داریوش شیخ السلامی وطنی، فرهاد آذری،
دوره 15، شماره 4 - ( 2-1395 )
چکیده

مقدمه: هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر جنسیت بر غلظت گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در پاسخ به فعالیت حاد استقامتی و دوره‌های ریکاوری متعاقب آن در افراد سالم بود.

روش‌ها: هشت زن و هفت مرد 30-20 ساله (سن زنان 50/1±37/22 و مردان 27/1±42/23 سال، وزن زنان 14/8±50/55 و مردان 16/15±85/79 کیلوگرم، قد زنان 18/4±12/160 و مردان 57/6±71/179 سانتی‌‌متر) به‌صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت نمودند. آزمودنی‌ها دو جلسه فعالیت و کنترل را طی دو هفته متوالی اجرا نمودند. ترتیب اجرای جلسات به‌صورت تصادفی برای هر شخص تعیین شده بود. برنامه ورزشی شامل 45 دقیقه فعالیت حاد استقامتی با شدت 75 درصد ضربان قلب بیشینه بر روی تردمیل بود و متعاقب آن آزمودنی یک ساعت ریکاوری در حالت نشسته داشت. چهار نمونه خونی (6 میلی‌لیتر) به‌ترتیب قبل و بلافاصله بعد از فعالیت، همچنین 1 و 24 ساعت بعد از فعالیت جمع‌آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از تحلیل واریانس دو طرفۀ مکرر استفاده شد.

یافته‌ها: بدون در نظر گرفتن جنسیت آزمودنی‌ها، اثر فعالیت و ریکاوری بر غلظت انسولین و شاخص مقاومت به انسولین معنی‌دار بود (05/0p<) ولی برای گلوکز معنی‌دار نبود. همچنین هنگامی که داده‌ها با استفاده از تغییرات حجم پلاسما تصحیح گردیدند، نتایج مشابهی برای انسولین مشاهده گردید. اگر چه تغییرات فاکتورها در جلسه فعالیت در مردان نسبت به زنان بیشتر بود، اما جنسیت بر پاسخ تمامی فاکتورها (گلوکز، انسولین و مقاومت به انسولین) به فعالیت حاد استقامتی تأثیر معنی‌داری نداشت.

نتیجه‌گیری: فعالیت حاد استقامتی و ریکاوری موجب تغییر شاخص مقاومت به انسولین می‌شود اما این تغییرات وابسته به جنسیت نمی‌باشد.


نگین چهرازی، مینو باسامی، سجاد احمدی زاد،
دوره 17، شماره 5 - ( 4-1397 )
چکیده

مقدمه: شیوع بالای چاقی و اضافه وزن در زنان ابتلا به سندرم متابولیک و دیابت را بالا می‌برد. با توجه به تأثیر متفاوت فعالیت‌های ورزشی مختلف و تفاوت حجم عضلات بالا تنه و پایین تنه درگیر در فعالیت، احتمالاً اثر فعالیت تناوبی شدید با کارسنج دستی و پایی بر متابولیسم و مقاومت به انسولین متفاوت می‌باشد. لذا هدف از این تحقیق بررسی تأثیر فعالیت تناوبی اندام فوقانی و اندام تحتانی بر متابولیسم کربوهیدرات و مقاومت به انسولن در زنان چاق بود.
روش‌ها: بدین منظور 12 زن چاق (نمایه‌ی توده‌ی بدن 5/5±1/31 کیلوگرم بر مترمربع) به‌طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی‌ها یک جلسه فعالیت تناوبی را روی دوچرخه کارسنج و در جلسه‌ای دیگر روی کارسنج دستی با فاصله‌ی یک هفته، 2 دقیقه فعالیت با شدت 85% حداکثر اکسیژن مصرفی همراه با 4 دقیقه استراحت فعال با شدت 45% حداکثر اکسیژن مصرفی به‌مدت 30 دقیقه انجام دادند. قبل و بلافاصله پس از 30 دقیقه فعالیت دو نمونه‌ی خونی برای اندازه‌گیری انسولین و گلوکز گرفته شد. میزان اکسیژن مصرفی و دی‌اکسیدکربن تولیدی حین فعالیت برای محاسبه اکسیداسیون کربوهیدرات اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: اگرچه فعالیت تناوبی میزان انسولین را کاهش داد، اما پاسخ انسولین به فعالیت تناوبی اندام فوقانی و تحتانی تفاوت معنی‌داری نشان نداد (05/0P>). میزان گلوکز با فعالیت تناوبی کاهش یافت و این کاهش متعاقب فعالیت تناوبی اندام تحتانی بیشتر از فعالیت اندام فوقانی بود (05/0P<). همچنین میزان HOMA-IR در جلسه‌ی پائین تنه بیشتر از بالاتنه کاهش یافت (05/0P<). فعالیت تناوبی منجر به افزایش معنی‌دار اکسیداسیون کربوهیدرات شد (05/0P<)، اما مقایسه‌ی دو نوع فعالیت تناوبی اندام فوقانی و تحتانی، تفاوت معنی‌داری نشان نداد (05/0P>).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه پیش رو نشان داد فعالیت تناوبی در زنان چاق، متابولیسم کربوهیدرات و مقاومت به انسولین را تغییر می‌دهد و تغییرات مقاومت به انسولین وابسته به نوع فعالیت (اندام فوقانی و اندام تحتانی) می‌باشد، اما به اکسیداسیون کربوهیدرات وابسته نیست.
اکبر حاجی زاده مقدم، مرضیه احمدعلی زاده، رضا صیرفی، محبوبه آقاگل زاده، صدیقه خانجانی،
دوره 17، شماره 6 - ( 7-1397 )
چکیده

مقدمه: دیابت یکی از شایع‌ترین بیماریهای متابولیکی است و از عوارض مهم آن اختلالات لوله گوارش است. طیف گسترده‌ای از مطالعات روی ویژگی‌های فیزیکی شیمیایی و اثرات فارماکولوژیکی کورکومین روی بیماری‌های مختلف نظیر دیابت و سرطان انجام شده است. با وجود این، دسترسی زیستی ضعیف و بی ثباتی کورکومین، کاربردهای بیشتر آن را شدیداً محدود کرده است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات نانوکورکومین بر استرس اکسیداتیو و تغییرات بافت روده‌ی باریک در موش‌های دیابتی میباشد.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، حیوانات به پنج گروه: کنترل، شم، دیابتی (استرپتوزوتوسین با دوز120 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن، به روش درون صفاقی) و گروه‌های دیابتی تیمارشده با نانو کورکومین (دوز 5/7 و 15 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن برای 21 روز) تقسیم شدند. در پایان آزمایش فعالیت آنزیم کاتالاز، سطح مالون دی‌آلدهید در روده‌ی باریک اندازه‌گیری شد. برای ارزیابی بافتی، طول کرک و عمق کریپت روده‌ی باریک مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: مصرف خوراکی نانو کورکومین منجر به افزایش معنا‌دار فعالیت آنزیم کاتالاز (05/0P<) روده‌‌ای و کاهش سطح مالون دی‌آلدهید گردید (001/0P<). همچنین طول کرک در گروه‌های دیابتی تیمار شده با نانوکورکومین افزایش معناداری نسبت به گروه دیابتی نشان داد (05/0P<).
نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از این مطالعه نشان داد که نانوکورکومین به‌دلیل ویژگی‌های آنتی اکسیدانی، اثر حفاظتی روی اختلالات گوارشی ناشی از دیابت دارد.
افشار جعفری، علی ضرغامی خامنه، سعید نیکوخصلت، پوران کریمی،
دوره 19، شماره 4 - ( 2-1399 )
چکیده

مقدمه: اتوفاژی راهبرد درمانی جدیدی با هدف کاهش ناهنجاری‌های دیابتی است. در حالی‌که، فعالیت اتوفاژی تشدید شده یا ناکافی در طی دیابت منجربه تغییر در هومئوستاز سلولی می‌گردد. لذا، پژوهش حاضر به‌منظور تعیین اثرات هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) همراه با تزریق مکمل کافئین بر بیان برخی پروتئین‌های مرتبط با اتوفاژی در میوکارد موش‌های صحرایی دیابتی شده انجام شد.
روش‌‌ها: در طرحی نیمه‌تجربی، 50 سر موش صحرایی نر بالغ ویستار 3-2 ماهه (با میانگین وزنی 25±250 گرم) به‌طور تصادفی در 5 گروه همگن 10 سری شامل: کنترل سالم (C: تزریق درون صفاقی سرم سالین)، کنترل دیابتی (D: دیابتی شده با رژیم غذایی پُرچرب همراه با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین)، دیابتی تمرین کرده (D+T: دویدن با شدت 90-85% سرعت بیشینه در 5 الی 12 وهلۀ 2 دقیقه‌ای؛ 5 روز در هفته به مدت 8 هفته)، دیابتی با مکمل‌دهی کافئین (D+CA: تزریق درون صفاقی کافئین خالص به‌میزان 70 میلی‌گرم در کیلوگرم وزن بدن در 5 روز هفته به‌مدت 8 هفته) و دیابتی تمرین کرده با مکمل‌دهی کافئین (D+T+CA) تقسیم شدند. برای بررسی تغییرات در نیمرخ بیان پروتئین‌های‎ مرتبط با مسیر پیام‌رسانی اتوفاژی (LC3-II,ULK-1,Beclin1) در میوکارد (بطن چپ) از روش مبتنی‌بر روش وسترن بلات استفاده شد. از تحلیل واریانس یک‌طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی برای تحلیل داده‌ها استفاده گردید.
یافته‌ها: بیان تمامی پروتئین‌های اتوفاژیک در گروه‌های دیابتی تمرین نکرده و تمرین کرده بیشتر از گروه سالم بود (05/0˂P). از سویی، بیان پروتئین‌های‎ مرتبط اتوفاژی در گروه تمرین کرده همراه با مکمل‌دهی کافئین به‌طوری معنی‌داری بیشتر از گروه تمرین کرده بدون دریافت کافئین بود (001/0=P).
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه می‌توان اظهار داشت که تجویز مکمل کافئین باعث تشدید بیان پروتئین‌های اتوفاژیک ناشی از بروز دیابت می‌شود؛ از طرفی، تمرین تناوبی شدید می‌تواند به‌عنوان یک راهکار پیشگیرانه، باعث تعدیل اتوفاژی میوکاردی ناشی از دیابت شود.
مهناز علی اکبری دهکردی، فاطمه عیسی زاده، علیرضا منزوی چالشتری،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

مقدمه: بیماری کرونا یک عفونت ویروسی است که به یک بیماری پاندمیک تبدیل شده است. با توجه به تأثیر همه جانبه‌ای که این بیماری بر سبک زندگی افراد، وضعیت اقتصادی کشور، داروهای وارداتی گذاشته است، پژوهش حاضر درصدد است وضعیت خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در دوران همه گیری کووید-19 را بررسی کند.
روش‌ها: جامعه‌ی مورد پژوهش در مطالعه‌ی حاضر، افراد مبتلا به دیابت شهر بوشهر بودند. روش نمونه‌گیری در پژوهش حاضر از نوع نمونه‌گیری هدفمند و در دسترس بوده و حجم نمونه 13 نفر (7 مرد و 6 زن) بود. اطلاعات تحقیق از طریق مصاحبه‌ای نیمه‌ساختار یافته به‌مدت 40 تا 60 دقیقه و با استفاده از سؤالاتی باز پاسخ جمع‌آوری گردید، پس از اتمام فرآیند مصاحبه پاسخ‌ها با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تفسیر و کُدگذاری قرار گرفت.
یافته‌ها: براساس نتایج تحقیق حاضر به‌طور کلی مبتلایان به دیابت نوع دو در طول دوران همه گیری کووید- 19 از وضعیت خودمراقبتی مطلوبی برخوردار نبوده و مشکلات بسیاری را در زمینه‌ی رفتار خودمراقبتی (دارو، تغذیه و ورزش و تحرک) و در سایر زمینه‌ها تجربه نموده‌اند.
نتیجه‌گیری: مبتلایان به دیابت در دوران همه گیری بیماری کووید- 19 مشکلات بسیاری را تجربه کرده‌اند که همین امر موجب کاهش هرچه بیشتر کیفیت زندگی آنان می‌شود. لذا، می‌توان جهت کاهش این مشکلات از دولت، رسانه، خانواده‌ی بیمار، خود بیمار، پزشکان، روانشناسان و مشاوران بهره گرفت.
الهه ساعی، فریبا محمودی، عزت نوری زاده، فرزانه محمودی،
دوره 21، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

مقدمه: اثرات هیپوگلیسمی گالگا (Galega officinalis) و نانوذرات نقره ثابت شده است. در تحقیق حاضر، اثرات نانوذرات نقره سنتز شده با عصاره‌ی آبی گالگا بر بیان ژن‌های TNF-α،  IL-6 و غلظت سرمی آنزیم‌های کبدی در دیابت نوع دو بررسی شد.
روش‌‌ها: در تحقیق حاضر، 20 موش صحرایی نر در 4 گروه 5تایی از نژاد ویستار با وزن 200- 180 گرم استفاده شد. موش‌های صحرایی کنترل یا دیابتی نوع دو القایی با نیکوتین آمید و استرپتوزوتوسین به‌ترتیب تزریق داخل صفاقی سالین یا 5/2 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن نانوذرات نقره سنتز شده با عصاره‌ی گالگا یا روش شیمیایی را دو هفته دریافت کردند. یک روز بعد از آخرین تزریق، نمونه‌های سرمی و بافت چربی جمع‌آوری شدند. غلظت سرمی گلوکز، اوره، کراتینین، آنزیم‌های آلانین آمینوترانسفراز (ALT) وآسپارتات آمینوترانسفراز (AST) با اسپکتروفتومتری تعیین شدند. میانگین بیان نسبی ژن‌های TNF-α و IL-6 با ریل تایم- PCR تعیین شد.
یافته‌ها: میانگین غلظت سرمی آنزیم‌های ALT ،AST ، گلوکز و اوره درگروه‌های دیابتی دریافت‌کننده نانوذره نقره سنتز شده به روش شیمیایی یا سبز در مقایسه با گروه دیابتی از نظر آماری به‌طور معنی‌داری کاهش یافت. میانگین بیان نسبی ژن‌های IL-6 و TNF-α درگروه‌های دیابتی دریافت کننده نانو ذره‌ی نقره سنتزشده به روش شیمیایی یا سبز در مقایسه با گروه دیابتی به‌طور معنی داری کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: هر دو نانو ذره‌ی سنتز شده به روش شیمیایی یا سبز ممکن است از آسیب هپاتوسیت‌های کبدی جلوگیری کرده و با کاهش بیان فاکتورهای پیش التهابی در بهبود مقاومت به انسولین دیابت نوع دو مؤثر باشند.
فاطمه جان بزرگی، فرشاد غزالیان، خسرو ابراهیم، حسین عابد نطنزی، ماندانا غلامی،
دوره 22، شماره 4 - ( 8-1401 )
چکیده

مقدمه: هدف از این تحقیق تبیین اثر محافظتی کوئرستین بر خستگی قلبی ناشی از ورزش در دوندگان اسکای رانینگ بود.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی نیمه تجربی 26 ورزشکار حرفه‌ای اسکای رانینگ به‌صورت تصادفی در 2 گروه کوئرستین (13 نفر) و دارونما (13 نفر) قرار گرفتند. مسابقه در کوه‌های البرز مرکزی اجرا شد، کل مسافت پیموده شده21 کیلومتر و 200 متر بود، ارتفاع محل شروع 1650 متر از سطح دریا بود. قبل، بلافاصله و 1ساعت پس از اتمام مسابقه از آزمودنی‌ها خون‌گیری انجام شد. جهت بررسی تغییرات متغیرهای مورد مطالعه از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر در سطح معنی‌داری آلفای 05/0 استفاده شد.
یافته‌ها: مقدار تروپونین قلبی T بلافاصله و 1 ساعت پس از اتمام مسابقه در گروه کوئرستین نسبت به گروه دارونما به‌طور معنی‌داری کاهش یافت (001/0P<). اما اختلاف معنی‌داری در میزان اسیدهای چرب آزاد بین دو گروه کوئرستین و دارونما در پیش آزمون، بلافاصله و 1 ساعت پس از آزمون مشاهده نشد (506/0P=).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد افزایش اسیدهای چرب آزاد پس از مسابقه و ورزش‌های طولانی مدت، نقش مهمی در کاهش اینوتروپیک قلبی در همان دوره داشته باشد. مسابقات اسکای رانینگ سبب افزایش شاخص‌های آسیب قلبی در ورزشکاران حرفه‌ای می‌شود، با وجود این مصرف مکمل کوئرستین افزایش تروپونین قلبی T را کاهش داده و می‌تواند اثر محافظتی بر قلب ورزشکار داشته باشد.
دکتر شهناز محمدی، کارشناس ارشد شهلا آقایی بجستانی، دکتر مهناز محمدی،
دوره 24، شماره 6 - ( 12-1402 )
چکیده

مقدمه: بین دیابت و مشکلات روان شناختی رابطه دوسویه وجود دارد. هدف پژوهش جاری بررسی مقایسه باورهای کنترل سلامت ، راهبردهای تنظیم هیجان، و تعارضات زناشویی در بین زنان دیابتی و غیر دیابتی بود.
روش ها: طرح پژوهش مطالعه حاضر، از نوع علی مقایسه‌ای است جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زنان مبتلا به دیابت و غیر دیابتی در شهر تهران است که در نیمه اول سال 1401 به کلینیک تهران مراجعه کردند، از این میان نمونه‌ای به تعداد 43 نفر زن دیابتی با غربالگری و روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند، گروه کنترل نیزبه تعداد43 نفر زن غیر دیابتی با همتاسازی در متغیرهای جمعیت شناختی انتخاب گردید، از پرسشنامه‌های، مقیاس چندوجهی منبع کنترل سلامت ، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجانی  و مقیاس تعارضات زناشویی  برای گردآوری داده‌ها استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که زنان دارای دیابت در مقایسه با زنان غیر دیابتی از میزان بیشتر تنظیم هیجان فرونشانی، منبع کنترل افراد مؤثر، منبع کنترل شانس و تعارض زناشویی برخوردار بودند همچنین از میزان کمتر تنظیم هیجان ارزیابی مجدد و منبع کنترل درونی برخوردار بودند که تمامی این تفاوت‌ها معنادار بود.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش، تنظیم هیجان ناکارآمد، باورهای منبع کنترل معیوب و تعارض زناشویی در زنان دارای دیابت را نشان داد که لزوم توجه به عوامل فوق در قالب ارائه برنامه‌های درمانی و آموزشی به زنان دیابتی، خانواده‌ها و مراکز مرتبط با زنان دیابتی را آشکار می‌سازد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb