کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
6 نتیجه برای موضوع مقاله:
حمیدرضا ذاکری، جمشید ایزدی،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: آترواسکلروز در بیماران مبتلا به دیابت نسبت به افراد طبیعی زودتر و با انتشار وسیعتر ایجاد میشود. هموسیستیین از جمله عواملی است که باعث تسریع روند آترواسکلروز در بیماران دیابتی میگردد. از آنجا که هموسیستیین خون به طور معنیداری در بیماران مبتلا به بیماری گرفتگی عروق کرونر افزایش می یابد، در این مطالعه تفاوت سطح هموسیستیین سرم در بیماران مبتلا به بیماریهای عروق کرونری قلب در بیماران دیابتی و غیر دیابتی بررسی شد.
روشها: یک مطالعه مورد- شاهدی انجام گردید که نحوه نمونهگیری غیراحتمالی و مبتنی بر هدف بود. 33 بیمار دیابتی با انفارکتوس قلبی حاد یا قدیمی و 34 فرد در گروه شاهد با OGTT منفی به همراه انفارکتوس قلبی حاد یا قدیمی در این مطالعه شرکت کردند. افراد دو گروه از نظر سن ، جنس ، سابقه خانوادگی آترواسکلروز، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، مصرف سیگار، تریگلیسرید و کلسترول تام، LDLو BMI با هم همسانسازی شدند. هموسیستیین ناشتای پلاسما به کمک روش ELISA و سایر متغیرها به کمک روشهای آزمایشگاهی سنجیده شدند. متغیرهای کمی دو گروه با تست t و متغیرهای کیفی با X2 مورد مقایسه قرار گرفته و برای تعیین ارتباط از آزمون اسپیرمن و پیرسون استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه، 33 بیمار در گروه مورد و 34 فرد در گروه شاهد حضور داشتند. میانگین سن و انحراف معیار افراد در گروه مورد 5/10 ± 5/59 سال و در گروه شاهد 5/9 ± 5/62 سال بود. تفاوت میان میانگین هموسیستیین ناشتا سرم در گروه مورد به میزان mmo/L 80/4 ± 2/16 در مقابل گروه مورد به میزان 8/4 ± 6/10 mmol/L با 05/0 < P معنی دار بود. رابطهای بین هموسیستیین سرم و قند خون ، اسید اوریک سرم و تری گلیسرید سرم بیماران وجود داشت. به ترتیب
(69/0= r، 46/0= r، 51/0= r).
نتیجهگیری: میزان هموسیستیین ناشتای پلاسما در بیماران دیابتیک مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب بالاتر از بیماران غیر دیابتیک مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب میباشد . این امر ممکن است در پاتوژنز شیوع بالای آترواسکلروز در بیماران دیابتی نقش داشته باشد.
زهرا کاشی، شیوا برزویی، عذرا اخی، نرگس مسلمی زاده، حمیدرضا ذاکری، رضا محمدپور تهمتن، رفعت بنافتی، لیلا شهباز نژاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 5-1385 )
چکیده
مقدمه: تشخیص دیابت بارداری (GDM) نه تنها از نظر پیشگیری از بیماریها و اختلالات پری ناتال مهم است، بلکه بر پیامدهای طولانی مدت سلامت مادر و کودک نیز تأثیر بسزایی دارد. آزمون های غربالگری دیابت بارداری که هم اکنون مورد استفاده قرار میگیرند، وقت گیر و پرهزینه اند. لذا یافتن آزمونهای ساده تر و ارزانتر با حساسیت و ویژگی قابل قبول، ضروری به نظر میرسند. هدف از انجام این مطالعه، یافتن یک نقطه مناسب از قند پلاسمای ناشتا بهعنوان تست غربالگری دیابت دوران بارداری می باشد.
روشها: در این کارآزمایی بالینی، 200 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه پری ناتال بیمارستان امام خمینی ساری که حداقل یک عامل خطر ابتلا به GDM، شامل سن بیشتر یا مساوی 25 سال، سابقه حاملگی پر خطر (سقط تکراری، پرهاکلامپسی، GDM، ماکروزومی، آنومالی جنینی و مرده زایی)، نمایه توده بدنی (BMI) قبل از بارداری بیشتر یا مساوی kg/m2 25 و سابقه دیابت ملیتوس در فامیل درجه یک داشتند، وارد مطالعه شدند. مبتلایان به دیابت پیش از بارداری، از مطالعه خارج شدند. جهت همه افراد مذکور در هفته 24 تا 28 بارداری، آزمون گلوکز 50 گرمی درخواست شد و در صورتیکه گلوکز پلاسمای یک ساعت بعد ، بیشتر از mg/dl 130 بود، آزمون تحمل گلوکز خوراکی 100 گرمی بر اساس پروتکل ADA، 2006 و معیارهای تشخیصی کارپنتر و کوستان انجام شد و افراد مبتلا به دیابت بارداری مشخص شدند. سپس با استفاده از منحنی Receiver Operating Characteristic (ROC)، سطحی از قند پلاسمای ناشتا (FPG) که در تشخیص دیابت بارداری بالاترین حساسیت و ویژگی را دارا بود، تعیین گردید.
یافتهها: آزمون 50 گرمی گلوکز در 65 نفر (5/32%) مثبت شد و از این مقدار 58 نفر (میزان بازگشت 89%) جهت آزمون 100 گرمی مراجعه کردند که 20 نفر (10%) مبتلا به GDM تشخیص داده شدند. با استفاده از منحنی ROC با سطح زیر منحنی 853/0، سطح قند خون ناشتای mg/dl 5/91، بهترین حساسیت و ویژگی (به ترتیب80% و92% ) را در تشخیص دیابت بارداری، دارا بود.
نتیجهگیری: سطح قند خون ناشتای mg/dl 5/91 ≤ حساسیت و ویژگی مناسبی برای تشخیص دیابت بارداری دارد لذا با توجه به ساده تر و ارزانتر بودن آن نسبت به آزمون 50 گرمی ،به عنوان روش غربالگری دیابت بارداری توصیه میگردد.
قاسم عابدی، ابوالحسن نقیبی، مهتاب علیزاده ، حسین فخرزاده، فرشاد شریفی، مجتبی رضایی راد، رضا یوسفی، فرشته فرشیدی،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
هدف: سلامت سالمندان یکی از مسائل و مشکلات بهداشتی در اکثر جوامع است و مقابله با این مشکلات نیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی های دقیق وصحیح می باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه "اثربخشی دو روش آموزشی سنتی والکترونیکی شیوه زندگی سالم در زمینه آموزش تغذیه به افراد سالمند صورت گرفته است.
روشها: این پژوهش به روش نیمه تجربی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بر روی سالمندان65 سال و بالاتر کانون بازنشستگان شهرستان ساری در سال 1390انجام شد. در این بررسی تعداد 60 نفر سالمند به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو کلاس 15 نفره مجزا برای خانمها و آقایان (هریک30نفر) با استفاده از فیلم و دوکلاس مجزا 15 نفره برای خانمها و آقایان (30نفر) با استفاده از ابزار کتاب، آموزش های تغذیه ایی را دریافت کردند. سنجش آگاهی فراگیران در زمینه تغذیه با استفاده از پرسشنامه استاندارد مرکز بهداشت استان مازندران بوده است که میزان روایی و پایایی آن در این مطالعه سنجیده شد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS ، و با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی ) میانگین و انحراف معیار( توصیف شدند جهت تجزیه و تحلیل از شاخصهای آمار استنباطی(T مستقل و Tوابسته) استفاده شد.
یافتهها: میانگین نمرات گروه آموزش دیده با فیلم در زمینه افزایش آگاهی 57/18و میانگین نمرات گروه آموزش دیده با کتاب 90/16 و با درجه آزادی 58 (299/5=t) بهدست آمد. برای سنجش میزان رضایت میانگین نمره گروه آموزش دیده به روش فیلم به میزان 59 و میانگین نمره گروه آموزش دیده با استفاده از کتاب به میزان 73/35 و با درجه آزادی 58 ( 96/1=t) بدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که آموزش به شیوه استفاده از فیلم آموزشی بر بالا رفتن میزان آگاهیهای تغذیهایی سالمندان موثرتر است و همچنین افراد سالمند از شیوه آموزش زندگی سالم با استفاده از فیلم آموزشی در مقایسه با شیوه سنتی رضایت بیشتری داشتند. از طرفی هزینه آموزش از طریق فیلم آموزشی به سالمندان در مقایسه با آموزش از طریق کتاب کمتر میباشد. لذا آموزش از طریق فیلم جهت ارتقاء سلامت سالمندان یک روش کارا و موثرتر پیشنهادی میباشد
مهناز سیدالشهدایی، مرتضی خاقانی زاده، محسن نظامی قلعه نوئی، بهزاد همدانی، سلمان برسته،
دوره 15، شماره 5 - ( 4-1395 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو یک معضل مهم برای سلامت عمومی است که باعث اثرات گستردهای بر عملکردهای فردی و اجتماعی افراد میشود. مطالعه پیشرو با هدف تعیین ارتباط سواد سلامت با سلامت عمومی در بیماران دیابت نوع دو انجام شد.
روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی بر روی 200 بیمار مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1393 انجام گردید. روش انتخاب نمونهها بهصورت آسان بود. ابزار جمعآوری اطلاعات سه پرسشنامه مشخصات فردی، سواد سلامت (TOFHLA)، پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی GHQ28 بود. دادهها بهوسیله نرمافزار SPSS نسخه 16 و با کمک آزمونهایی آمار توصیفی، جدول توزیع فراوانی و آزمونهای آماری (آزمون t،ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون) تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: بیش از نیمی از شرکتکنندگان (58 درصد) از سواد سلامت کافی برخوردار نبودند و سلامت عمومی آنان متوسط گزارش شد (میانگین نمره 53/7±58/48). ارتباط معنیداری بین سواد سلامت و سلامت عمومی مشاهده شد (191/0-r= و007/0P=). سواد سلامت با سه بعد سلامت عمومی، اضطراب و اختلال خواب (154/0- r= و0029/.P=)، کارکرد اجتماعی (176/0- r= و013/0P=) و افسردگی (218/0-r=و002/0P=) ارتباط آماری معنیداری داشت.
نتیجهگیری: بهطور کلی بیماریهای مزمن، از جمله دیابت، مشکلات بالینی، اجتماعی و روانی زیادی بهدنبال دارند که این مشکلات به نوبه خود سبب محدودیت فعالیتهای جسمانی و روانی افراد میشود. این مطالعه نشان داد که سواد سلامت و سلامت عمومی ناکافی مشکل شایعی است و بیماران دیابتی نیاز به آموزشهای بیشتری جهت بهبود سطح سواد سلامت و سلامت عمومی دارند.
مهدی بختیاری مقدم، حسین شعبانی نژاد، علیرضا شمس معطّر، مریم ساریخانی، اسری اصغرزاده،
دوره 17، شماره 6 - ( 7-1397 )
چکیده
مقدمه: بررسی اثر پیام متنی تلفن همراه بر کنترل قند خون (هموگلوبین گلیکوزیله) در ارائه مراقبت دیابت نوع دو (دیابت غیروابسته به انسولین).
روشها: مطالعه حاضر یک مرور نظام مند به همراه متارگرسیون میباشد. یک جستجو در مهمترین بانکهای اطلاعات الکترونیکی منابع پزشکی از یک دسامبر1992 تا یک ژانویه 2017 به شکل نظاممند از جمله: CRD ، Ovid Medline ، PubMed ، Cochrane Library و علاوه بر آن با مراجعه به منابع مقالات یافت شده و جستجوی دستی در سایتهای مرتبط با این فناوری و در صورت لزوم با افراد خبره در این زمینه تماس گرفته شد. تمام مطالعات کارآزمایی بالینی تصادفی و کوهورت وارد شده مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: شرکت کنندگان از نه مطالعه (818 نفر) که همه کارآزمایی بالینی تصادفی بودند وارد و ارزیابی کیفیت شدند. میانگین کاهش در استفاده کنندگان از خدمات پیام کوتاه در مقایسه با گروه کنترل (SMD-0.324, 95% CI, − 0.526 to − 0.121; I2 = 51.0) بود. تجزیه و تحلیل زیرگروهها نشان داد که بیماران جوان، به احتمال بیشتری در استفاده از برنامههای دیابت بهره میبرند و اندازه اثر با دوره کوتاه مداخلات و اندازه نمونههای بزرگ افزایش مییابد.
نتیجه گیری: خدمات پیام کوتاه تلفن همراه ممکن است یک مؤلفه موثری برای کمک به کنترل هموگلوبین گلیکوزیله و بهعنوان یک مداخلهی جانبی برای مراقبت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در نظر گرفته شود.
پریسا صابری حسن آبادی،
دوره 24، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده
مقدمه: دیابت شایعترین بیماری متابولیک ناشی از کمبود نسبی ترشح یا عملکرد انسولین است. دیابت میتواند منجر به عوارض گوناگونی در بدن از جمله آسیب کبدی و کلیوی شود. هدف از این مطالعه، ارزیابی اثرات حفاظتی دی متیل فومارات بر سمیّت کبدی و کلیوی موشهای دیابتی ناشی از تزریق آلوکسان از مسیرهای التهاب و استرس اکسیداتیو بود.
روشها: موشهای ماده از نژاد (C57BL/6) با تزریق داخل صفاقی آلوکسان مونوهیدرات محلول در سرم فیزیولوژی (به میزان 120 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) در 3 روز متوالی دیابتی شدند. موشها به 7 گروه 5 تایی شامل گروههای دریافت کنندۀ آلوکسان و دی متیل فومارات دستهبندی شدند. موشهای دیابتی نوع اوّل با 3 دوز از دی متیل فومارات (بهترتیب،mg/kg 20، 40 و 80) بهمدت 21 روز تحت درمان قرار گرفتند. سپس، آزمونهای اختصاصی جهت ارزیابی پارامترهای بیوشیمیایی خون، نشانگرهای استرس اکسیداتیو، بیان ژنهای التهابی (TNF-α، IL-6 و NF-kB) و ژنهای مرتبط با پیشگیری از تشدید استرس اکسیداتیو و عوارض ناشی از دیابت (شامل بیان دو ژن Sirt-1 (سیرتوئین) و Nrf2) به کمک روش ریلتایم PCR انجام شد. در پایان، مشاهدات هیستوپاتولوژیکی در دو بافت کبد و کلیه موشها هم ارزیابی گردید.
یافتهها: تجویز دی متیل فومارات به موشهای دیابتی در یک رفتار وابسته به دوز منجر به کاهش معنادار سطوح گلوکز، AST، ALT و کراتنین خون در مقایسه با گروه شاهد شد. تغییرات هیستوپاتولوژیک کمتر و کاهش بیشتری در سطح شاخصهای استرس اکسیداتیو در کلیه و کبد گروههای تیمارشده با دی متیل فومارات در مقایسه با موشهای دیابتی مشاهده شد (001/0P< ). مواجهه با دی متیل فومارات به شکل معناداری موجب افزایش بیان ژنهای Sirt-1 و Nrf2 و کاهش بیان ژنهای دخیل در بروز التهاب نسبت به گروه دیابتی در هر دو بافت کبد و کلیه شد.
نتیجهگیری: تجویز دی متیل فومارات موجب بهبود شاخصهای بیوشیمیایی خون، استرس اکسیداتیو، هیستوپاتولوژی وتعدیل مسیر بیان دو ژن Sirt-1 و Nrf2 در دو بافت کلیه و کبد موشهای دیابتی شد.