جستجو در مقالات منتشر شده


26 نتیجه برای آزاده

مریم چینی ساز، آزاده ابراهیم حبیبی، پریچهره یغمایی، کاظم پریور، احمد رضا دهپور،
دوره 13، شماره 4 - ( 2-1393 )
چکیده

مقدمه: ساختار انعطاف‌پذیر پروتئین باعث می‌شود که پروتئین‌ها به‌سمت تشکیل تجمعات نظم یافته (فیبریل آمیلوئیدی) هدایت شوند. این حالت برای پروتئین‌‌های ضروری مانند انسولین که کاربرد دارویی دارند، یک مشکل مهم تلقی می‌شود. بررسی فرایند فیبریل‌زایی از طریق القاء و مهار آن با استفاده از ترکیبات خاص مانند مشتقات آروماتیک می‌تواند اطلاعات مفیدی در جهت پایدارسازی ساختار پروتئین در اختیار قرار دهد. روش‌ها: جهت القای فیبریل‌زایی به‌مدت 24 ساعت انسولین رگولار در بافر فسفات با pH خنثی انکوبه شد. ایجاد آمیلوئید با استفاده از روش‌های اسپکتروسکوپی جذب کنگورد و میکروسکوپ الکترونی (TEM) بررسی شد. سپس تاثیر تزریق زیرپوستی آمیلوئیدهای به‌دست آمده در شرایط in vitro در موش سوری بعد از بافت برداری با استفاده از رنگ آمیزی کنگورد و میکروسکوپ پولاریزه مورد مطالعه قرار گرفت. در عین حال از لیگاندهای آروماتیک جهت بررسی تاثیر آنها بر فرایند فیبریلاسیون استفاده شد. یافته‌ها: انسولین رگولار در pH خنثی و دمای C°37 قادر به تشکیل ساختار فیبریلار آمیلوئیدی است. از بین لیگاندها، سیلیبینین و کلروپروپامید بیشترین تاثیر مهاری را داشتند. همچنین در اثر تزریق فیبریل‌های به‌دست آمده در شرایط in vitro، شرایطی مشابه با آمیلوئیدوزیز ندولار ایجاد شد. نتیجه‌گیری: انسولین رگولار استعداد بالایی در تشکیل تجمعات آمیلوئیدی دارد. همچنین ایجاد شرایطی مشابه با آمیلوئیدوزیز ندولار، فیبریل‌زایی توسط انسولین رگولار را در شرایط in vitro تایید کرد. جهت مهار این پدیده سیلیبینین دارای بیشترین تاثیر بود و می‌تواند به‌عنوان داروی بالقوه در پایداری ساختار پروتئین مطرح باشند.
پریچهر یغمایی، فرزانه عباسی، آزاده ابراهیم حبیبی، عطیئه حصارکی،
دوره 13، شماره 5 - ( 4-1393 )
چکیده

مقدمه: سندرم تخمدان پلی کیستیک (Polycystic Ovary Syndrome=PCOS) یک بیماری نسبتا شایع در زنان در سنین باروری است. بیس فنول‌ها گروه‌های شیمیایی هستند که از دو گروه هیدروکسیل عملکردی تشکیل شده‌اند و بیشتر آن‌ها بر پایه‌ی دومتیل متان هستند. در این پژوهش اثر‌ترکیبات بیس فنول A و بیس فنول AP در سندرم تخمدان پلی کیستیک مورد بررسی قرارگرفته است. روش‌‌ها: رت‌های ماده بالع نژاد ویستار در 6 گروه طبقه‌بندی شدند. گروه کنترل سالم (رت‌های سالم که روغن هسته انگور را به عنوان حلال دارو دریافت نمودند). گروه PCOS (القای بیماری توسط تستوسترون پروپیونات) وگرو‌های تجربی ١٫٢٫٣٫٤ که به‌ترتیب پس از القای PCOS، بیس فنول A و بیس فنول AP را با دوز های mg/kg 25mg/kg , 50 از طریق گاواژ دریافت کردند. در پایان از قلب خون گیری به عمل آمد و هورمون‌های LH,FSH‌اندازه گیری شد. تخمدان‌ها نیز جهت بررسی‌های بافت شناسی مطالعه شدند. یافته‌ها: نتایج این بررسی نشان داد که بیس فنول A و بیس فنول AP، میزان هورمون LH را نسبت به FSH افزایش می‌دهند. هم‌چنین این دو ماده با کاهش معنادار تعداد فولیکول در حال رشد و کاهش فولیکول گراف و همین‌طور افزایش سرعت آترزی فولیکولی و کاهش احتمال ایجاد کیست (از بین بردن فولیکول‌ها و عدم تبدیل به کیست)، باعث ایجاد اثرات منفی بر روی سندروم تخمدان پلی کیستیک می‌شوند.
مهسا سلطانی نوبخت ، پریچهره یغمایی، آزاده ابراهیم حبیبی،
دوره 14، شماره 3 - ( 12-1393 )
چکیده

مقدمه: آلفا آمیلاز مهم‌ترین آنزیم تجزیه کننده نشاسته است. فعال کننده‌های این آنزیم بالقوه می‌توانند عامل کمکی در هضم باشند و مهارکننده‌های آن از جذب مواد نشاسته‌ای جلوگیری و در نتیجه میزان قند خون را کنترل می‌کنند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ترکیبات آروماتیک بر فعالیت آلفا آمیلاز سرم گاو بود. روش‌ها: تاثیر ترکیبات کارواکرول، کومیل فنل، تریپتامین، تریپتوفان، N-استیل- L - تریپتوفان، بیس فنل A و 2- بنزیل اکسی فنل،2و6– دی ایزوپروپیل فنل، 4-کلرو-2- ایزوپروپیل-5- متیل فنل، بر فعالیت آلفا آمیلاز سرم گاو در حضور سوبسترای مصنوعی (کیت آزمایشگاهی) بررسی شد. یافته‌ها: در بررسی ترکیبات آروماتیک بر فعالیت آلفا آمیلاز سرم گاو اکثر آن‌ها از الگوی رفتاری مشابهی پیروی کردند. همه ترکیبات بهجز تریپتامین اثر مهاری در محدوده 5 – 30 % بر فعالیت آلفا آمیلاز سرم گاو داشتند، به‌‌طوری‌که کومیل فنل بهترین تاثیر را در مهار آنزیم حدود30 % داشت، و تریپتامین فعالیت آلفا آمیلاز سرم گاو را 20 % افزایش داد. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که ترکیبات آروماتیک یک و دو حلقه‌ای تاثیر مهار اندکی بر آلفا آمیلاز سرم گاو دارند و در ترکیب تریپتامین اثر فعال کنندگی مختصری دیده شد. با توجه به این نتایج از میان ساختارهای بررسی شده ساختارهای ایندولی و فنلی می‌توانند دارای تاثیر بر آنزیم آلفا آمیلاز باشند و در مرحله بعد بررسی مشتقات این ترکیبات پیشنهاد می‌شود.


ابوذر رمضانی، لیلا شاهمرادی، فریدون آزاده، فاطمه شیخ شعاعی، رشا اطلسی، نازلی نمازی، باقر لاریجانی،
دوره 20، شماره 1 - ( ویژه نامه گرامیداشت 25 سال فعالیت 1399 )
چکیده

مقدمه: همکاری‌های علمی باعث افزایش بهره‌وری علمی می‌شود. هدف مطالعه حاضر ترسیم شبکه‌ی همکاری علمی تحقیقات پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران در دو پایگاه استنادی است.
روش‌ها: این پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی و به روش‌ علم‌سنجی انجام شده است. جامعه‌ی پژوهش شامل کل مقالات پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم (EMRI) در پایگاه‌های هسته‌ی Web of Science و Scopus از سال 2002 تا 30 اکتبر 2020 بود. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و نرم‌افزارهایExcel ، HistCite  ، VOSviewer وScientoPy استفاده ‌شد.
یافته‌ها: مجموعاً 4190 رکورد با وابستگی سازمانی پژوهشگاه در دو پایگاه بین‌المللی نمایه گردیده که 89480 استناد به آنها شده است. به‌طور متوسط هر مقاله 3/21 استناد دریافت کرده است. محققان پژوهشگاه تحقیقات خود را در 1118 مجله منتشر کردند. روند رشد سالانه انتشار تولیدات علمی پژوهشگاه در دو پایگاه Web of Science و Scopus به‌ترتیب 3/20 و 7/22 درصد بود. در انتشار مقالات مجموعاً 17662 نویسنده از 186 کشور مشارکت داشتند. در این مطالعه الگوی هم تألیفی (وابستگی سازمانی و کشور) و کلید واژه‌ها (بسامد واژگان) طبقه‌بندی و مصورسازی شدند.
نتیجه‌گیری: این یافته‌ها الگوی همکاری‌ها در مقالات پژوهشگاه را تعیین کرد که در نتیجه‌ی همکاری‌های بین‌المللی، تعامل با کشورهای پیشرو و همکاری‌های بین رشته‌ای، جریان دانش میان محققان پژوهشگاه افزایش می‌یابد. مطالعات دیگری برای تهیه تصویری جامع از شبکه‌ی همکاری‌ها پیشنهاد می‌شود تا وضعیت موجود را با سایر شاخص‌های تحلیل شبکه‌ی اجتماعی تحلیل نمایند.
آزاده آل طاها، مریم اعلا، اکبر سلطانی، باقر لاریجانی،
دوره 20، شماره 1 - ( ویژه نامه گرامیداشت 25 سال فعالیت 1399 )
چکیده

مقدمه: در این مطالعه به شناسایی الگوهای به اشتراک‌گذاری اطلاعات بین مجلات پزشکی مبتنی بر شواهد برای تعیین حوزه‌های اصلی این حیطه و ارائه‌ی افق علمی برای بهبود نشر پژوهش‌های حوزه‌ی پزشکی مبتنی بر شواهد در ایران و شناسایی روند موضوعی حوزه‌ی پزشکی مبتنی بر شواهد مرکز پزشکی مبتنی بر شواهد پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخته شده است.
روشها: این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی-مقطعی با رویکرد علم‌سنجی است. جامعه‌ی آماری شامل 121 مدرکی است که در سال‌های 2004 تا 2019 در پایگاه داده‌ی Scopus نمایه شده‌اند، منتشر شده است. ترسیم شبکه‌ی هم‌رخدادی واژگان و شبکه‌های هم‌نویسندگی با کمک نرم‌افزار VOS Viewer انجام شد.
یافته‌ها: مجله‌ی دیابت و اختلالات متابولیک شامل مجموعه‌ی بزرگی از اطلاعات مربوط به پزشکی مبتنی بر شواهد است و مطالب آن به‌طور گسترده در بسیاری از مجلات در ایران ذکر شده است. بررسی شبکه‌ی همکاری نویسندگی مشترک نشان داد که از 121 مقاله در حوزه‌ی پزشکی مبتنی بر شواهد از 191 نویسنده، اکبر سلطانی بیشترین استناد را در پژوهش‌های حوزه‌ی پزشکی مبتنی بر شواهد دارد و به‌عنوان فردی پیشگام در این حوزه به شمار می‌روند. سهم علمی مجله‌ی دیابت و اختلالات متابولیک به پزشکی مبتنی بر شواهد در حوزه‌های کنترل و درمان بیماری است. مرکز تحقیقات پزشکی مبتنی بر شواهد بیشتر در زمینه‌هایی مانند آموزش، درمان و تحقیقات، طبابت بالینی مبتنی بر شواهد، سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد و بهبود استدلال بالینی و تفکر بالینی متمرکز شده است. در شبکه‌ی هم‌رخدادی واژگان، بیشترین تولیدات علمی در پوکی استخوان بود. مجله‌های اصلی که بیشترین انتشار را داشتند، مجله‌ی دیابت و اختلالات متابولیکی (GDMD) بود. پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم دارای مجموعه‌ای گسترده از مقالات مرتبط با پزشکی مبتنی بر شواهد است که به‌طور گسترده در 171 سازمان در ایران مورد استناد قرار گرفته‌اند.
نتیجهگیری: در بحث مشارکت علمی، شبکه‌ی هم‌نویسندگی پزشکی مبتنی بر شواهد در ایران شامل 191 نویسندهی اصلی، در 23 طبقه‌بندی مختلف موضوعی است، که نویسندگان هسته در این شبکه را اکبر سلطانی، باقر لاریجانی، شیرین حسنی رنجبر، آرش معیری، آرش حسین‌نژاد، ایرج نبی‌پور، رامین حشمت، حمیده موسی‌پور، آزاده آل‌طه، محبوبه خباز مافی‌نژاد تشکیل داده‌اند. همچنین حیطه‌های موضوعی تخصصی پزشکی مبتنی بر شواهد به‌طور گسترده‌ای به سایر زمینه‌های پزشکی مانند پوکی استخوان و چاقی مرتبط است که از طبابت بالینی مبتنی بر شواهد به مدیریت مبتنی بر شواهد تغییر کرده است.
شهناز محمدی، آزاده نظری، مهناز محمدی،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو به‌عنوان شایع‌ترین بیماری متابولیکی، یک اختلال مزمن و پیش‌رونده است که باعث ایجاد عوارض پایدار و افزایش بیماری‌های قلبی عروقی، عروق مغز، عروق محیطی، نفروپاتی، رتینوپاتی، نوروپاتی، پای دیابتی، آمپوتاسیون و مرگ‌ومیر در افراد مبتلا می‌شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش‌بینی‌کننده‌ی افکار تکرارشوند‌ه‌ی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی در پذیرش و تبعیت درمانی مبتلایان به دیابت نوع دو بود.
روش‌ها: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه‌ی آماری شامل تمامی افراد مبتلابه دیابت نوع دو انجمن دیابت استان چهارمحال و بختیاری بود که از این میان با استفاده از نمونه‌گیری در دسترس و براساس جدول مورگان، تعداد 300 نفر از مبتلایان به دیابت نوع دو انتخاب شدند. آزمودنی‌ها به‌وسیلهی پرسشنامه‌ی افکار تکرارشونده‌ی منفی، پرسشنامه‌ی نظم‌جویی هیجان، پرسشنامه‌ی خودمراقبتی و پرسشنامه‌ی تبعیت از درمان، مورد ارزیابی قرار گرفتند و برای تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش حاکی از آن بود که افکار تکرارشونده‌ی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی هر سه به‌صورت معناداری پذیرش و تبعیت از درمان را در مبتلایان به دیابت نوع دو پیش‌بینی می‌کنند.
نتیجه‌گیری: با توجه به مشخص شدن نقش پیش‌بینی کننده‌ی معنادار افکار تکرارشونده‌ی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی در پذیرش و تبعیت از درمان مبتلایان به دیابت نوع دو، همچنین به‌دلیل شیوع بالای این بیماری، به‌نظر می‌رسد مداخلات روان‌شناختی با در نظر داشتن نقش متغیرهای مذکور جهت کاهش مشکلات روان‌شناختی و افزایش پیروی از درمان این بیماران مثمر ثمر واقع شود، همچنین توجه به نقش افکار منفی تکرارشونده، راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان و پایبندی به مراقبت از خود می‌تواند به منزله‌ی پیشگیری از وخیم شدن دیابت نوع دو و کنترل بهتر آن باشد.

صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb