جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
377 نتیجه برای موضوع مقاله:

مهرشاد عباسی، منوچهر نخجوانی،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده

مقدمه: گزارشهایی مبنی بر اثر میدانهای مغناطیسی بر هم‎ایستایی(homeostasis) قند خون وجود دارد اما هنوز توافق نهایی برای رد یا قبول این گزارشها حاصل نشده است. ما در ادامه بررسیهای قبلی خود، در این مطالعه اثر میدان مغناطیسی ثابت بر قند خون و وزن‎گیری حیوان آزمایشگاهی را بررسی می‎کنیم.
روشها: بیست وهشت موش ماده جوان سویه BALB/C را به‎طور تصادفی به چهار گروه A، B، C و D تقسیم کردیم. گروه A 20 روز در میدان مغناطیسی ثابت قرار گرفت، گروه B 20 روز در میدان‎نما قرار گرفت، گروه C 10 روز در میدان مغناطیسی بود و سپس از میدان خارج شد و10 روز پایانی آزمایش را در خارج از میدان سپری کرد، گروه D 10 روز در میدان‎نما وسپس 10 روز در خارج میدان‎نما بود. قدرت القای میدان مغناطیسی 500 گوس بود و به‎وسیله دو تیغه آهنربای طبیعی ایجاد می‎شد. میدان‎نما به‎وسیله دو تیغه سنگ سیاه که از جهت ظاهری مشابه آهن‎رباها بودند، ایجاد گردید. طی آزمایش موشها روزانه وزن می‎شدند و در پایان 20 روز آزمایش، از موشها نمونه خون اخذ و قند آن تعیین می‎گردید.
یافته‎ها: وزن‎گیری موشهای چهار گروه یکسان بود. قند خون گروه C از نظر آماری به‎طور معنی‎داری از قند خون گروه‎های B و D کمتر بود. تفاوت قند خون بین دیگر گروه‎ها از نظر آماری معنی‎دار نبود.
نتیجه‎گیری: با وجودی که در مدت اقامت موشهای آزمایشگاهی در میدان مغناطیسی قند خون آنها تغییر نمی‎کند، قند خون موشها10 روز پس از خروج از میدان، از قند خون موشهایی که هرگز در میدان نبوده‎اند، کمتر است.


شهین یاراحمدی، باقر لاریجانی، ابراهیم جوادی، فرحناز نیکدوست، ارشمیدس صنعتی،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده

مقدمه: نشانگان X قلبی عبارت است از دردهای آنژینی که به علت اختلال حس درد در دستگاه قلبی عروقی بوجود می‏آید و اغلب دارای آنژیوگرام کاملاً طبیعی می‌باشد. نشانگان مقاومت به انسولین (نشانگان متابولیکX) نیز عامل مهمی در بروز بیماری عروق کرونری به‎شمار می‏رود. بررسی ارتباط بین نشانگانX قلبی و نشانگان مقاومت به انسولین نیاز به تحقیق بیشتری دارد. هدف این مطالعه مقایسه وضعیت هورمونی زنان یائسه در سه‎گروه مبتلا به نشانگان X قلبی ، بیماری عروق کرونری و گروه شاهد بود.
روشها: برای مطالعه ، 149 زن یائسه با محدوده سنی 48 - 58 سال و طول مدت یائسگی مشابه انتخاب شدند. هورمونهای جنسی، انسولین ناشتا، فشارخون و شاخص توده بدن(BMI) در سه‎گروه فوق ارزیابی و با یکدیگر مقایسه شدند.
یافتهها: غلظت FSH، LH، استرادیول و پروژسترون در سه‎گروه یکسان بود. هر دو گروه با درد قفسه صدری (با آنژیوگرافی طبیعی یا غیرطبیعی) BMI بالاتری نسبت به گروه شاهد داشتند. غلظت انسولین ناشتا نیز در این دو گروه نسبت به گروه شاهد بیشتر بود (01/0p<). غلظت انسولین ناشتا در دو گروه با آنژیوگرافی طبیعی و غیرطبیعی تفاوت معنی‏داری نداشت.غلظت انسولین ناشتا با هیچکدام از متغیرها ارتباط معنی‏داری نشان نداد. گرچه ارتباط بین میزان انسولین ناشتا و BMI در گروه با آنژیوگرافی غیرطبیعی مبتلا به بیماری عروق کرونر بسیار نزدیک به سطح معنی‏دار شدن بود (059/0p<).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که زنان با درد قفسه صدری با آنژیوگرافی طبیعی یا غیرطبیعی، دچار هیپرانسولینیسم بوده، نسبت به گروه شاهد چاق‏تر می‏باشند. به نظر می‏رسد هیپرانسولینیسم مکانیسم زیربنایی در هر دو «نشانگان X قلبی» و «نشانگانX متابولیک» باشد. این مطلب نیاز به مطالعات تکمیلی دارد.


آرش حسین‌نژاد، باقر لاریجانی،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده

مقدمه: تشخیص بموقع اختلال تحمل گلوکز در بارداری در پیشگیری از عوارض مادری و جنینی اهمیت دارد. هدف از این مطالعه بررسی همراهی یافته‌های بالینی و آزمایشگاهی با درجات اختلال تحمل کربوهیدرات در دوران بارداری در مقایسه با افراد طبیعی است.

روشها: 2416 خانم باردار به پنج درمانگاه دانشگاهی مراجعه نمودند. موارد شناخته شده دیابت قبل از بارداری از مطالعه خارج شدند. آزمون تحمل گلوکز یک ساعته 50 گرم با روش غربالگری همگانی مورد استفاده قرار گرفت. در مواردی‌که نتیجه این آزمون ≥ 130 میلی‌گرم در دسی‌لیتر بود، آزمون تحمل گلوکز سه ساعته 100 گرم انجام می‌شد. براساس نتایج آزمون‌های GCT و GTT، کلیه مراجعان به چهار گروه دیابت بارداری، IGCT، IGT و طبیعی تقسیم شدند. سابقه فامیلی و عوارض در بارداریهای قبلی از بیماران اخذ شد و معاینات کامل بالینی انجام گرفت که شامل تعیین شاخص توده بدن و فشار خون، ارزیابی افزایش وزن، پروتئینوری، گلیکوزوری، هیدرآمنیوس و ادم بودند. ادرار زیاد و پرنوشی مهمترین یافته‌های مورد توجه بودند.

یافته‌ها: از بین 2416 خانم باردار، 114 نفر (7/4%) مبتلا به دیابت بارداری بودند. از میان این 114 نفر، 42 نفر (8/36%) چاقی، 39 نفر (2/34%) گلیکوزوری، 5 نفر (3/4%) پره‌اکلامپسی و 22 نفر (2/19%) افزایش وزن غیرطبیعی داشتند. ادرار زیاد (9/14%) و پرنوشی (6/12%) مهمترین یافته‌ها بودند. بیماران مبتلا به دیابت بارداری در مقایسه با افراد طبیعی، گلیکوزوری، پلی‌هیدرآمنیوس، پروتئینوری، افزایش وزن و شاخص توده بدن بالاتری داشتند. همراهی این یافته‌ها در بیماران دیابت بارداری نسبت به افراد طبیعی از نظر آماری معنی‌دار بود. از بین بیماران دیابت بارداری 59 نفر (7/51%) هیچ یافته بالینی و آزمایشگاهی نداشتند.

نتیجه‌گیری: شیوع افراد بدون علامت در بیماران مبتلا به درجات اختلال تحمل کربوهیدرات نشان می‌دهد که غربالگری براساس یافته‌های بالینی و آزمایشگاهی، بیماران زیادی را ناشناخته باقی می‌گذارد. علی‌رغم اینکه غربالگری براساس این یافته‌ها کارآیی لازم را ندارد، می‌تواند در ارزیابی سلامت دوران بارداری در این بیماران سودمند باشند.


باقر لاریجانی، شهین یاراحمدی، ابراهیم جوادی، پیمان‏ شوشتری‌زاده، سید مجید اخوان حجازی، مهیار غلامپور دهکی،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع1 به‌طور اولیه در اثر تخریب خودایمنی یا ناشی از نقص اولیه در کارکرد سلولهای بتای پانکراس بارز می‌گردد. شایع‌ترین شکل دیابت نوع1، نوع خودایمن آن است که امکان همراهی آن با سایر اشکال اختلالات غددی مانند نارسایی آدرنال، تیروییدیت هاشیموتو و غیره وجود دارد. تیروییدیت خودایمن از جمله بیماریهای همراه دیابت نوع1 است که در طی آن پادتن‌هایی علیه تیروگلوبولین((TG، پروکسیداز تیرویید (TPO) و هورمون تحریک کننده تیرویید(TSH) در خون پدید می آیند. هدف از این مطالعه، بررسی میزان شیوع بیماریهای خودایمن تیرویید در افراد دیابتی نوع1 و مقایسه آن با افراد سالم است.

روش ها: بدین منظور 200 بیمار مبتلا به دیابت نوع1 و 200 فرد سالم غیر دیابتی که از نظر سن و جنس با گروه بیمار جور بودند از نظر میزان هورمونهای تیرویید(T3RU / T3/ T4/ TSH ) و پادتن‌های ضد تیرویید (TG-Ab، TPO-Ab ) مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‌ها:  غلظت TG-Ab و TPO-Ab در افراد دیابتی نوع 1مورد مطالعه به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود ( 001/0P<)، همچنین  میانگین غلظت سرمی TG-Ab در گروه بیماران  بیش از  چهار برابر و میانگین غلظت  سرمی  TPO-Ab حدوداً سه برابر گروه شاهد بود، همچنین میزان شیوع هیپرتیروییدی بالینی و فروبالینی (subclinical)در گروه بیماران دیابتی نوع1 چهار  برابر گروه سالم بود.

نتیجه‌گیری:  در مجموع به نظر می‌رسد انجام آزمونهای غربالگری هورمونی تیرویید و پادتن‌های ضد تیرویید در بیماران مبتلا به دیابت نوع1 به ویژه در کودکان، جهت شناسایی اختلالات خودایمنی تیرویید و انجام اقدامات درمانی ضروری باشد


باقر لاریجانی، فرشاد فروزنده،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده

دیابت قندی یکی از بیماریهای اصلی آسیب‌رسان به دستگاه‌های متعدد بدن است. تعداد زیادی عوارض ناشی از این بیماری وجود دارد که یکی از آنها اختلالات پای دیابتی است. تقریباً 15% از کسانی‌که مبتلا به دیابت هستند در طول زندگی خود مبتلا به عوارض پای دیابتی می‌شوند. عفونت، زخم یا گانگرن پا که در بعضی موارد به آمپوتاسیون انگشت یا قسمتی از پا منجر می‌شوند، شایعترین مشکلات این بیماران را تشکیل می‌دهند. هرچند بیش از 50% موارد آمپوتاسیون‌های غیرتروماتیک را اختلالات پای دیابتی تشکیل می‌دهند، اغلب این مشکلات با مراقبتهای منظم قابل پیشگیری هستند. پزشکان می‌توانند با ارائه اطلاعاتی در مورد اهمیت مشاهده هر روزه و دقیق پا توسط بیمار، تأمین کفش مناسب و درمان زودهنگام آسیب‌های ایجاد شده و سایر اقدامات نقش مؤثری در پیشگیری از اختلالات جدی داشته باشند. مشکلات پا در افراد دیابتی نتیجه سه عامل اولیه مهم است: نوروپاتی، اشکال در خونرسانی و کاهش مقاومت در برابر عفونتها. البته بدشکلی‌های پا و تروما نیز نقش مؤثری در زخم شدن و عفونت پا در این افراد دارند. هرچند همه اختلالات پای دیابتی به‌طور کامل قابل پیشگیری نیستند، می‌توان میزان بروز و ناتوانی حاصل از آنها را با پیشگیری و اقدامات مناسب و علمی به میزان زیادی کاهش داد.


ابراهیم جوادی، علیرضا شفایی، اردوان ایروانی،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده

مقدمه: شیوع بیماریهای قلبی- عروقی در جوامع بشری و ارتباط آن با بی‌تحرکی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. یکی از عوامل مهمی که در روند آترواسکلروز نقش بسزایی دارد اکسیداسیون LDL است و اکسیداسیون تابع عوامل آنتی‌اکسیداسیون و نوع LDLها می‌باشد. اکسیداسیون LDL منشأ بسیاری از مکانیسم‌هایی است که می‌تواند به تشکیل آتروم منجر گردد. در این رابطه فعالیت‌های بدنی دارای نقش حفاظتی هستند و با تغییر نوع  LDL در اثر فعالیت بدنی از حساسیت LDLها به اکسیداسیون کاسته می‌شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر فعالیت‌های بدنی روی حساسیت LDLها نسبت به اکسیداسیون می‌باشد.

روشها: تعداد 28 نفر مرد ، 14 نفر ورزشکار با میانگین سنی 2±48 و 14 نفر غیر ورزشکار با میانگین سنی 4±44 انتخاب گردید. مقدار cc10 خون ناشتا جهت بررسی‌ حساسیت LDLها به اکسیداسیون و لیپوپروتئین‌ها و لیپیدها گرفته شد. جهت بررسی حساسیت LDL به اکسیداسیون از روش conjugated diene  مطابق دستور‌العمل Puhl استفاده شد . کلسترول و تری‌گلیسرید به روش آنزیماتیک و HDL-c به روش رسوبی  و LDL-c با استفاده از فرمول فریدوالد محاسبه گردید.

یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد که LDLهای ورزشکاران مقاومت بیشتری در برابر اکسیداسیون در مقایسه با غیر ورزشکاران  دارند(lag time ورزشکاران 10±35/60 و در غیر ورزشکاران 10±64/54 ) اگرچه از نظر آماری این اختلاف معنی‌دار نبود و میزان HDL-c ورزشکاران بیش از غیر ورزشکاران (8±2/46 در مقابل 5/8±38) و از نظر آماری معنی‌دار می‌باشد و میزان LDL و VLDL ورزشکاران اختلاف معنی‌داری با غیر ورزشکاران نداشت.

نتیجه‌گیری: شواهد تجربی این فرضیه را که اکسیداسیون LDL به آترواسکلروز منجر می‌شود تأیید می‌کنند و گزارش‌ها حاکی از نقش فعالیت‌های بدنی و تمرینات ورزشی به عنوان یک عامل حفاظت کننده در برابر پیشرفت بیماری آترواسکلروز می‌باشد. اگرچه عوامل دیگری مانند غلظت ویتامین E به عنوان آنتی‌اکسیدان و ترکیب LDLها و نوع LDLها در فرآیند آترواسکلروز مؤثر می‌باشند که باید مورد بررسی قرار گیرند.


باقر لاریجانی، مریم خرم‎شاهی بیات، محبوبه خلیلی گرگانی، فاطمه بندریان، شاهین آخوندزاده،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در بیماران دیابتی است که بروز آن علاوه بر اثر در سیر درمان، می‎تواند پیش‎آگهی بیماری را نیز دستخوش تغییر ‎کند. این مطالعه‎ با هدف بررسی شیوع افسردگی در بیماران دیابتی و ارتباط آن با کنترل قند خون طراحی گردید.
روشها: در این مطالعه مقطعی، 375 بیمار دیابتی (نوع 1 و2) مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان دکتر شریعتی و انجمن دیابت ایران شرکت داشتند. ابتدا بیماران به وسیله آزمون بک از نظر افسردگی غربال شدند، سپس بیماران افسرده طبق معیارهای DSM- IV از جهت دو اختلال افسردگی اساسی و افسرده‌خویی (dysthymia) ارزیابی شدند.
یافته‌ها: 9/41% بیماران دیابتی مورد مطالعه طبق آزمون بک افسرده بودند که از این میان 7/23% مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، 3/9% مبتلا به افسرده‌خویی و 8/0% به هر دو اختلال مبتلا بودند. بیشترین شیوع اختلال افسردگی اساسی و افسرده‌خویی به ترتیب در گروه سنی 31-59 سال و گروه سنی بالای 60 سال بود. همچنین افسردگی در زنان بیمار، در بیماران با قند خون کنترل نشده و نیز بیمارانی که عوارض سیستمیک دیابت داشتند شایع‌تر بود.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج این مطالعه، افسردگی عارضه روانی مهم و شایعی در بیماران دیابتی است که در زنان بیمار، بیماران با قند خون کنترل نشده و دارای عوارض سیستمیک دیابت شیوع بالاتری دارد. این نتایج لزوم توجه به این عارضه وکنترل قند خون و پیشگیری از پیدایش عوارض دیابت جهت پیشگیری از ابتلا به افسردگی را نشان می‌دهد.


فرگل بویا، باقر لاریجانی، محمد پژوهی، جمشید لطفی، محمد مهدی نورایی، فاطمه بندریان،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: بیش از 5/1 میلیون نفر در ایران مبتلا به دیابت هستند. نوروپاتی یکی از شایعترین عوارض دیابت است که باعث کاهش کیفیت زندگی بیماران دیابتی می‌گردد و در نهایت ممکن است به زخم و آمپوتاسیون پا منجر شود. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر در پیدایش و پیشرفت نوروپاتی دیابتی می‌باشد.
روشها: در این مطالعه مورد - شاهدی که در بیمارستان شریعتی انجام شد،110 بیمار دیابتی شرکت داشتند. برای انتخاب گروه مورد و شاهد از سیستم امتیازدهی میشیگان استفاده شد. معیار تشخیص قطعی نوروپاتی EMG - NCV بود. سپس متغیرهای مختلف شامل غلظت لیپیدهای خونی، فشار خون، مصرف سیگار، روش کنترل دیابت و کیفیت آن بین دو گروه مقایسه شد.
یافته‌ها: در این مطالعه رابطه آماری معنی‌داری بین سن، (کیفیت) کنترل دیابت و مدت بیماری با نوروپاتی به‌دست آمد (005/0 و 04/0 و 04/0 :P). همچنین بین عوامل خطرزای آترواسکلروز (پرفشاری خون، هیپرلیپیدمی و مصرف سیگار) با نوروپاتی دیابتی ارتباطی وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: هیپرگلیسمی تنها عامل خطرزای قابل کنترل برای نوروپاتی دیابتی است. کنترل قند خون میزان بروز و سرعت پیشرفت نوروپاتی دیابتی را کاهش می‌دهد و کیفیت زندگی بیماران دیابتی را بهبود می‌بخشد. به همین علت باید بیماران مسن، بیماران مرد و بیماران با کنترل بد دیابت از نظر معاینه پاها و دریافت آموزش‌های عملی مورد توجه ویژه قرار گیرند.


محمدحسن باستان‌حق، باقر لاریجانی، علیرضا خلیلی فرد، آرش حسین نژاد، رامین حشمت، نسیم خالقیان، غزال خوشه‌چین،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه : دیابت شایعترین علت نارسایی کلیه، نابینایی و آمپوتاسیون غیرتروماتیک است. طبق توصیه ADA(American Diabetes Association)، پیشگیری از عوارض بیماری با انجام پایش سطوح قند خون بیماران امکان‌پذیر است.
روشها: نوار سنجش قند خون بتاچک (Betachek) ساخت کشور استرالیا که نیازی به دستگاههای الکترونیک گلوکومتر ندارد، قادر است طیف و محدوده‌ای از مقادیر قند خون را به بیمار نشان دهد. در این مطالعه در 100 بیمار دیابتی با سنین مختلف که به‌طور داوطلبانه از درمانگاه دیابت بیمارستان دکتر شریعتی انتخاب شدند، نمونه‌های خون مویرگی و وریدی با این نوار مورد آزمایش قرار گرفت و سپس با روش آنزیماتیک (روش استاندارد کیت آزمایشگاهی) مقایسه گردید.
یافته‌ها: اختلاف میانگین قند خون مویرگی و وریدی با روش استاندارد به ترتیب mg/dl 85/21 (0001/0P<) و mg/dl 09/17 (002/0P<) بود که به میزان 13/11% در خون مویرگی و 7/8% در خون وریدی بیشتر از روش استاندارد بود. در این مطالعه براساس همخوانی پیرسون مقادیر همخوانی در خون وریدی بیشتر از خون مویرگی بود (840/0 در مقایسه با 824/0) و با روش استاندارد به طور معنی‌دار همخوانی داشت (0001/0P<).
نتیجه‌گیری: براساس این نتایج، با توجه به وجود همخوانی قابل قبول نوارهای سنجش قند خون بتاچک با روش استاندارد آزمایشگاهی، استفاده از این نوارها برای پایش سطح قند خون خانگی قابل قبول به نظر می‌رسد.


آرش حسین‌نژاد، باقر لاریجانی، محمد پژوهی، حسین ادیبی، ژیلا مقبولی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: گزارشهای متناقضی درباره اثر دیابت نوع2 و شیوه زندگی افراد دیابتی بر میزان تراکم معدنی استخوان وپوکی استخوان وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین دیابت نوع2 و تراکم استخوان و آثار شیوه زندگی در این ارتباط در خانم‌ها در دوران قبل و بعد از یائسگی می‌باشد.
روشها: این مطالعه به‌صورت مقطعی برروی 20 نفر دیابتی و 57 نفر غیردیابتی در دوران قبل از یائسگی و 126 نفر دیابتی و 315 نفر غیر دیابتی در دوران یائسگی انجام شد. افراد مورد مطالعه خانمهای مراجعه‌کننده به بخش سنجش تراکم استخوان مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند. سنجش تراکم استخوان در مناطق ستون مهره‌ها (مهره های دوم تا چهارم کمری) و لگن (سر استخوان ران) با روش DXA انجام شد معیارهای خروج از مطالعه ابتلا به اختلالات هورمونی و غدد درون‌ریز، روماتولوژی یا بیماری مزمن در هر دو گروه بود. افراد دیابتی و غیردیابتی از لحاظ سن و شاخص توده بدن (BMI) در هر دو گروه قبل و بعد از یائسگی همسان شدند.
یافته‌ها: در مجموع 146 نفر مبتلا به دیابت و 372 نفر غیردیابتی بین سنین 40 تا 81 سال بررسی شدند. در دوران قبل از یائسگی تراکم معدنی استخوان در دو گروه دیابتی و غیردیابتی اختلاف معنی‌داری نداشت. در دوران بعد از یائسگی تراکم معدنی استخوان در ستون مهر‌ه‌های کمری در گروه دیابتی بالاتر از گروه غیردیابتی بود. تراکم معدنی استخوان در همه گروه‌ها با افزایش سن کاهش می‌یافت و با شاخص توده بدن ارتباط داشت. پس از تطبیق سن و شاخص توده بدن، اثر شیوه زندگی بر تراکم معدنی استخوان ارزیابی شد. شاغل بودن در دوران بعد از یائسگی اثر مثبتی بر میزان تراکم معدنی استخوان داشته است. مصرف لبنیات با افزایش تراکم معدنی استخوان در افراد دیابتی همراه بوده است. مصرف سیگار ارتباط معنی‌داری با تراکم استخوان نشان نداد.
نتیجه‌گیری: به‌نظر نمی‌رسد که پوکی استخوان و کاهش تراکم استخوان از مشکلات دیابت نوع 2 باشد. در خانمهای دیابتی در سنین یائسگی مصرف لبنیات و فعالیت بدنی برای پیشگیری از پوکی استخوان توصیه می شود.


شهین یاراحمدی، باقر لاریجانی، ابراهیم جوادی، محمدحسن باستان‌حق، محمد پژوهی، رضا ملک‌زاده، محمود محمودی، علیرضا شفائی، محمدرضا مهاجری تهرانی، علی رجبی، محمد فرهادی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: بیماری سلیاک و دیابت نوع 1 از نظرنشانگرهای HLA و جایگاههای کروموزومی یکسان با یکدیگر مربوط هستند که ممکن است علت وقوع این دو اختلال با یکدیگر در عده زیادی از زیر گروههای جمعیتی شبیه باشد. این مطالعه برای بررسی شیوع مثبت بودن پادتن ضدگلیادین (یک نشانگر در بیماری سلیاک) در بیماران دیابتی شهر تهران و تعیین اینکه آیا یافته‌های گزارش شده در مورد افزایش آنتی‌گلیادین مثبت در بیماران دیابتی در مطالعه ما نیز تکرار می‌شود یا خیر، طراحی گردید.
روشها: در این مطالعه 182 نفر (52 نفر با دیابت نوع 1 و 130 نفر با دیابت نوع 2) شرکت کردند که 110 نفر آنها زن بودند. محدوده سنی بیماران در گروه دیابت نوع1 3-5/29 سال و در گروه دیابت نوع 2 42-65 سال بود. از هر بیمار یک نمونه خون تهیه و با روش ایمونوفلورسانس غیرمستقیم از نظر IgG ضدگلیادین بررسی شد. لازم به ذکر است تمام بیماران در زمان نمونه‌گیری فاقد علائم گوارشی بودند.
یافته‌ها: در یک بیمار با دیابت نوع 1 (9/1%) و دو بیمار با دیابت نوع 2 (5/1%) IgG ضدگلیادین مثبت بود. شیوع مثبت بودن پادتن ضدگلیادین در افراد سالم دهنده خون در شهر تهران 064/0% است.
نتیجه‌گیری: شیوع آنتی‌گلیادین در بیماران دیابتی نوع 1 و 2 به ترتیب 30 و 24 برابر بیشتر از جمعیت عادی در شهر تهران است که این با گزارش سایر مناطق در مورد شیوع بیماری سلیاک در بیماران دیابتی سازگار و متناسب است. به‌علت حساسیت و ویژگی نسبتاً کم (هر دو حدود 80 %) آنتی‌بادی ضدگلیادین، از آن کمتر استفاده می‌شود (نسبت به ایده‌آل) اما سنجش با ایمونوفلورسانس غیرمستقیم یک روش سریع و ارزان قیمت است و برای برنامه‌های غربالگری زیرگروههای جمعیتی مناسب می‌باشد و می‌توان آن را برای همه بیماران دیابتی در معرض خطر توصیه نمود.


باقر لاریجانی، حسین فخرزاده، زهرا کمیلیان، رامین حشمت، رضا برادر جلیلی، منصوره معادی،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: هیپرلیپیدمی از مهمترین عوامل خطر پیدایش و پیشرفت بیماریهای قلبی - عروقی در جهان محسوب می‌شود. تعداد مرگ و میر ناشی از این بیماری در ایران روزانه 166 نفر و سالانه تقریباً 125000 نفر می‌باشد. مطالعات متعدد نشان می‌دهد که باید راهکارهایی در جهت پیشگیری و اصلاح شیوه زندگی انجام پذیرد که این میسر نمی‌شود مگر با آموزش فراگیر و مداوم که تیم درمان خصوصاً پرستاران می‌توانند نقش به سزایی در انجام آن داشته باشند. هدف از این ‌مطالعه بررسی مقایسه‌ای اثر آموزش از طریق برگزاری جلسات گروهی و کتابچه‌های آموزشی بر میزان آگاهی و عملکرد بیماران مراجعه‌کننده به درمانگاه لیپید است.
روشها: این بررسی از نوع مطالعات مداخله‌ای است که نمونه‌هایی به‌صورت تصادفی انتخاب شد و با استفاده از ابزار پرسشنامه میزان آگاهی و عملکرد قبل از آموزش و بعد از آموزش مورد سنجش قرار گرفت. تعداد نمونه‌ها 304 نفر بوده‌اند که به 152 نفر کتابچه داده شد و 152 نفر دیگر دعوت به بحث گروهی شدند.
یافته‌ها: در گروه یک (بحث گروهی) بعد از آموزش 27% افزایش آگاهی و عملکرد مشاهده شده و در گروه دو (کتابچه) 26% افزایش مشاهده گردید که بین دو گروه تفاوت معنی‌داری به‌دست نیامد.
نتیجه‌گیری: با توجه به یکسان بودن میانگین نمرات دو گروه ‌شاید بتوان ‌گفت که ‌اثر هر جلسه آموزشی می‌تواند معادل دادن کتابچه به بیماران باشد؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود که برای نتیجه‌گیری بهتر، این جلسات به‌طور مداوم و در فواصل منظم برگزار گردد.


حسن فلاح‌حسینی، باقر لاریجانی، حسین فخرزاده، بیتا رجبی‌پور، شاهین آخوندزاده، طیبه تولیت، رامین حشمت،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: اختلالات متابولیسمی و کاهش قدرت آنتی‌اکسیدانی خون در بیماران دیابتی مبتلا به چربی خون بالا منجر به افزایش تولید و کاهش دفع رادیکال‌های آزاد اکسیژن و از عوامل مؤثر در تشدید بسیاری از بیماری‌های ثانویه می‌باشد. تأثیر مثبت آنتی‌اکسیدان‌ها در بهبود اختلالات متابولیسمی فوق در مطالعات متعددی گزارش شده است. در این کارآزمایی بالینی تأثیر عصاره بذر گیاه دارویی ماریتیغال یا سیلیبوم ماریانوم (Silybum marianum) با خواص آنتی‌اکسیدانی که به سیلی‌مارین معروف است روی چربی خون در بیماران دیابتی مبتلا به چربی خون بالا بررسی شد.

روش‌ها: تعداد 54 بیمار دیابتی مراجعه‌کننده به بیمارستان شریعتی دارای کلسترول خون بین 200 الی 300 میلی‌گرم در دسی‌لیتر و قند خون 150 الی 200 میلی‌گرم در دسی‌لیتر انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه درمان با سیلی‌مارین(29 نفر) و دارونما(25 نفر) تقسیم شدند. بیماران هر دو گروه قبل از ورود به مطالعه و سپس بعد از 4 ماه از نظر میزان کلسترول، LDL،  HDL, تری‌گلیسرید, قند, SGOT  و SGPT خون در حالت ناشتا بررسی شدند. به بیماران گروه سیلی‌مارین بعد از ورود به مطالعه روزانه 3 عدد قرص 200 میلی‌گرمی سیلی‌مارین و به گروه دارونما روزی 3 عدد قرص دارونما تجویز شد.

یافتهها:  نتایج طرح حاکی از آن بود که در گروه سیلی‌مارین میزان کلسترول, LDL , تری‌گلیسرید, SGOT ، SGPT و قند خون ناشتا بعد از چهار ماه در مقایسه با زمان ورود به مطالعه بطور معنی‌دار کاهش یافت. این تغییرات در گروه دارونما مشاهده نشد ولی میزان قند خون بطور معنی‌داری افزایش یافت.

نتیجه‌گیری:  تجویز داروی گیاهی سیلی‌مارین به بیماران دیابتی نوع دوم مبتلا به چربی خون بالا موجب کاهش میزان کلسترول, LDL, تری‌گلیسرید, SGOT  و SGPT و همچنین قند خون ناشتا می‌شود.


حسین فخرزاده، عبدالحمید باقری، آناهیتا حمیدی، رسول پورابراهیم، رامین حشمت، معصومه نوری، یلدا رضائی‌خواه، باقر لاریجانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: چاقی از مهمترین مشکلات بهداشتی بسیاری از کشورهای جهان به شمار می‌رود که سبب افزایش بروز بیماریهای قلبی عروقی می‌شود. چاقی کودکان عوارض متعددی را هم در زمان کودکی و هم بزرگسالی ایجاد می‌کند. این مطالعه به منظور ارزیابی عوامل خطر ساز بیماریهای قلبی عروقی در کودکان چاق ایرانی انجام شده است.

روشها: در این مطالعه توصیفی 13086 کودک 12-7 ساله با استفاده از اندازه‌گیری دور کمر غربالگری شده‌اند. کودکانی که اندازه دور کمرشان بیشتر یا مساوی 61 سانتی‌متربود به منظور ارزیابی دقیق تر انتخاب شدند. تعداد این کودکان 284 پسر و 279 دختر بود که نمایه توده بدنی آنها بیش از مقدار طبیعی بود (اضافه‌ وزن، چاقی). در این کودکان عوامل خطرساز بیماریهای قلبی عروقی شامل کلسترول تام ، LDL، HDL، تری‌گلیسریدو فشار خون ارزیابی شد. علاوه بر آن میزان قند خون و انسولین ناشتا، apo-A، apo-B و لپتین نیز اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: تعداد7/2% از کودکان دچار افزایش وزن یا چاقی، هیچ‌یک از عوامل خطرساز بیماریهای قلبی عروقی را نداشتند در حالی‌که 6/20% کودکان حداقل یک عامل و 6/45% بیش از 3 عامل خطر از عوامل خطر قلبی عروقی را به‌همراه داشتند. شیوع افزایش میزان کلسترول در جمعیت مورد مطالعه 6/42% بود. همبستگی بین نمایه توده بدنی و فشار خون سیستولی و دیاستولی وجود داشت (05/0P<، 26/0=r  و 05/0P< 30/0=r) همچنین بین نمایه توده بدنی و apo-B و لپتین همبستگی قوی وجود داشتp<0.05)).                                                                                                

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده بالاتر بودن میزان شیوع عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در کودکان چاق می‌باشد و بر پیشگیری و کنترل هرچه سریعتر چاقی در کودکان از همان ابتدای زمان کودکی تأکید می‌نماید.


محمد حسین نیکنام، علی رفیعی نژاد، علی اکبر امیر زرگر، فریده خسروی، باقر لاریجانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع 1(T1 DM) بیماری خود ایمن مزمن وپیشرونده است که دراثر تخریب سلولهای بتای جزایر لانگرهانس با واسطه پاسخ های ایمنی پدید می‌آید. اتیولوژی دیابت نوع یک مانند دیگر بیماریهای خود ایمنی ناشناخته است و عوامل متعددی در بروزآن دخالت می‌کنند.هردونوع پاسخ ایمنی و هومورال و سلولی ، در پاتوژنز بیماری نقش اساسی دارند . سیتوکاین ها به‌عنوان پپتیدهای ایمونومدولاتوری مسؤول بسیج سلول های ایمنی و تولید خودپادتن‌ها توسط سلولهای اجرایی هستند. برای ارزیابی نقش پلی مرفیسم ژنهای سایتوکاین‌ها در ایجاد حساسیت و یا مقاومت در برابر بیماری دیابت نوع 1 ،ما  IFN را انتخاب کردیم و همراهی پلی مرفیسم ژن آن را با T1DM بررسی کردیم .
روشها: در این بررسی 30 بیمار مبتلا بهT1DM و 40 فرد سالم به‌عنوان گروه شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند . تکنیک PCR جهت تعیین پلی مرفیسم ژن  IFN بکار گرفته شد .جدا سازی DNA بر اساس روش salting out انجام گرفت. ژن  IFN در موقعیت 5`UTR+5644 بررسی شد نتایج حاصل از PCR به‌کمک ژل الکتروفورز ارزیابی گردید.
یافته‌ها: حاصل مطالعه ما نشان می‌دهد که بین گروه بیمار و گروه شاهد ما اختلاف معنی داری در بروز آللTT ژن IFN  وجود دارد .p<0.05 و RR:0.39(0.22نتیج
ه گیری :در این مطالعه ما یک رابطه منفی بین ژن    IFN در موقعیت UTR+5644` 5` و بیماری دیابت نوع 1 در گروه مورد بررسی یافته ایم و از این جهت می‌توان تصور کرد که که بروز آلل TT در ژن  IFN می‌تواند از بروز دیابت جلوگیری کند


بیژن فرزامی، ابوالفضل گلستانی، ایرج عجمی خیاوی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: دیابت قندی نوع 1 با کاهش در تولید و ترشح انسولین از سلولهای بتای پانکراس همراه است. از طرفی افزایش ترشح انسولین نیز سبب تخریب سلولهای بتای پانکراس می‌شود که باعث پیدایش دیابت می‌گردد. بنابراین عواملی که باعث تعدیل ترشح انسولین می‌شوند از بروز دیابت جلوگیری خواهند نمود. متابولیسم گلوکز که با فعالیت آنزیم گلوکوکیناز آغاز می‌شود، ارتباط نزدیکی با ترشح انسولین دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر کاتیون‌های روی، تنگستن و وانادیم بر ترشح انسولین و همچنین فعالیت آنزیم گلوکوکیناز که آنزیم کلیدی در ترشح انسولین می‌باشد، بوده است.
روش ها: تعداد 20 جزیره جدا شده از موشهای صحرایی سالم و دیابتی به‌طور جداگانه در هر لوله در محیط پرفیوژن استاتیک همراه با غلظت‌های متفاوت از هریک از کاتیون‌ها در مقابل گروه شاهد (بدون فلز) انکوبه شدند. میزان ترشح انسولین با روش IRMA اندازه‌گیری شد و فعالیت گلوکوکیناز از مایع رویی همگن جزایر سالم و دیابتی و گروههای شاهد بعد از انکوباسیون با روش اسپکتروفوتومتری سنجیده شد.
یافته‌ها: میزان ترشح انسولین از جزایر لانگرهانس سالم و دیابتی در اثر وانادات و تنگستن افزایش و در اثر روی کاهش یافت. همچنین اثر روی بر فعالیت آنزیم گلوکوکیناز کاهشی بود در حالی‌که تنگستن سبب افزایش فعالیت آنزیم گلوکوکیناز گردید (001/0 P <)، اما وانادات بر فعالیت گلوکوکیناز بی‌اثر بود.
نتیجه‌گیری: مهار ترشح انسولین توسط روی و تحریک ترشح آن توسط تنگستن به ترتیب با نتایج حاصل از اثر فلزات بر گلوکوکیناز همخوانی دارد. بنابراین مکانیسم اثر کاهش دهنده روی و افزایش دهنده تنگستن می‌تواند از طریق اثر بر آنزیم گلوکوکیناز باشد. اثر وانادات بر ترشح انسولین و نقش تحریکی آن ممکن است از طریق مکانیسم دیگری انجام گردد.


پدیده قائلی، محمد زمان کامکار، مژده مصباحی، سیمین دشتی خویدکی، اسماعیل شاهسوند، مجید صادقی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: این مطالعه به‌منظور مقایسه آثار فلوکستین و ایمیپرامین روی قند خون ناشتا در بیماران افسرده طراحی گردید.
روشها: 60 بیمار غیر دیابتی که بر مبنای معیارهای DSM-IV مبتلا به افسردگی بودند در این مطالعه تصادفی دو سویه کور (double blind) وارد شدند. این بیماران هیچگونه دارویی که روی گلوکز خون ناشتا FBG)) اثر بگذارد از دو هفته قبل از شروع مطالعه و در طی پژوهش دریافت نکردند. بیماران به طور تصادفی در یکی از دو گروه تحت درمان با فلوکستین ( 40-20 میلی‌گرم روزانه) یا ایمیپرامین ( 200-75 میلی‌گرم روزانه) به‌مدت 8 هفته قرار گرفتند. قند خون ناشتا برای هر بیمار درشروع دریافت داروی ضد افسردگی و سپس 4و8 هفته بعد از شروع درمان ضدافسردگی اندازه‌گیری می‌شد. 19 بیمار در گروه فلوکستین و 24 بیمار در گروه ایمیپرامین مطالعه را به پایان رسانیدند.
یافته‌ها: در گروه تحت درمان با فلوکستین میانگین غلظت FBG پایهmg/dL 5/88 بود که در هفته چهارم به mg/dL79/85 (73/0=p ) و در هفته هشتم به mg/dL 82/79 (001/0P<) کاهش یافت. در گروه بیماران مصرف کننده ایمیپرامین میانگین قند خون ناشتا قبل از شروع درمان mg/dL 96/86 بود که در هفته چهارم درمان به mg/dL 71/89 ( 079/0 P= ) و در هفته هشتم بهmg/dL 90/96 (001/0 ( P< افزایش یافت.
نتیجه‌گیری: این مطالعه 8 هفته‌ای نشان داد که درمان بیماران افسرده با فلوکستین ممکن است به کاهش FBG منجر گردد در حالی‌که درمان این بیماران با ایمیپرامین به مدت 8 هفته می‌تواند FBG را افزایش دهد. بنابراین پیشنهاد می شود که FBG در شروع و طی درمان با فلوکستین یا ایمیپرامین پایش گردد.


سید پژمان مدنی، باقر لاریجانی، محمدهاشم عرفانی، رامین حشمت،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: نوروپاتی یک عارضه بسیار شایع و خطرناک دیابت است که به مرگ و میر و صرف هزینه مراقبتی بسیار زیاد منجر می‌‌گردد. تشخیص زودهنگام نوروپاتی دورین (distal neuropathy)، حسی و حرکتی قرینه اندامها با افزایش امکان مداخله درمانی مؤثر می‌تواند عوارض را کاهش دهد.

روشها: در این مطالعه 68 بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 یا 2 پس از انجام ارزیابی‌های غربالگری بریتانیا (UK) و میشیگان، از نظر متغیرهای قابل اندازه‌گیری عصب سورال در هر دو اندام پایینی شامل سرعت هدایت عصبی، ارتفاع موج و تأخیر زمانی مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: شیوع نوروپاتی برپایه یافته‌های الکتروفیزیولوژیک عصب سورال 2/63% بود. 4/54% اعصاب سورال سمت راست و 50% اعصاب سورال سمت چپ دارای متغیرهای غیرطبیعی بودند و اختلال دوطرفه همزمان در 3/35% موارد دیده شد. همخوانی معنی‌داری بین تغییرات الکتروفیزیولوژیک و یافته‌های بالینی میشیگان موجود بود (003/0P<) اما یافته‌های الکتروفیزیولوژیک با معیار UK همخوانی معنی‌داری نداشتند (3/0P>). شایعترین پارامتر تغییر یافته در بیماران دیابتی مورد مطالعه، ارتفاع موج سورال بود.

نتیجه‌گیری: ارزیابی هدایتی عصب سورال به‌عنوان یکی از ساده‌ترین و شاخص‌ترین و حساس‌ترین اعصاب حسی درگیر شده در نوروپاتی محیطی دیابت در تمامی بیماران دیابتی بدون توجه به علایم بیمار، برای یافتن موارد فروبالینی (subclinical) پیشنهاد می‌شود. در این نوع ارزیابی‌ها برای افزایش حساسیت آزمون اندازه‌گیری ارتفاع امواج حسی سورال نیز مهم است.


نگین مسعودی علوی، فضل الله غفرانی پور، باقر لاریجانی، فضل الله احمدی، اسدالله رجب، غلامرضا بابایی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: بیماری دیابت از بیماریهای شایع و با عوارض خطرناک است. تحقیقات نشان می دهد با کنترل مناسب قند خون، می توان تا حد قابل توجهی از بروز عوارض دیابت کاست. هدف این تحقیق بررسی تاثیر روشهای بیمار محور و جامعه محور بر نحوه کنترل قند خون ، کیفیت زندگی ، رضایت بیمار از درمان و مراقبت ، میزان دانش و آگاهی و تعداد علائم گزارش شده است.

روش‌ها: این تحقیق از نوع کارآزمایی بالینی است که طی آن بیماران مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران که بیش از ۱۸ سال سن داشتند، بطور تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم شدند.  سه ماه پس از انجام مداخلات عمومی در دو گروه، شامل کلاس آموزشی و مداخلات اختصاصی مانند تماس تلفنی و اهدای جزوات آموزشی و مکاتبه با بیماران در گروه مداخله، متغیرهای تعیین شده در دو گروه بررسی و مقایسه شد.

یافته‌ها: از ۵۲ بیمار در هر گروه، ۱۷ نفر مرد و ۴۲ نفر مبتلا به دیابت نوع دوم بودند. متوسط سن در گروه مداخله ۴۹ و در گروه شاهد ۵۱ سال بود. بیماران در دو گروه از لحاظ سن، جنس، نوع دیابت، نوع درمان، وجود بیماریهای دیگر و میزان تحصیلات با یکدیگر تفاوتی نداشتند. پس از انجام مداخلات در هر دو گروه مداخله و شاهد کاهش معنی دار در میزان هموگلوبین گلیکوزیله دیده شد. میزان متوسط کاهش در گروه مداخله ۱/۴۵ و در گروه شاهد ۸۶/۰ درصد بود که حاکی از اختلاف معنی دار بین دو گروه است (۰۲/۰P = ). رضایت از مراقبت و درمان در هر دو گروه افزایش یافت که میزان افزایش در گروه مداخله به نحو معنی داری از گروه شاهد بیشتر بود. میزان دانش و آگاهی از بیماری دیابت در دو گروه افزایش معنی داری یافت. کیفیت زندگی در ابعاد مختلف تنها در گروه مداخله به نحو معنی داری افزایش یافت و تعداد علائم و نشانه ها در هیچیک از دو گروه تغییری نکرد.

نتیجه‌گیری: مداخلات جامعه محور و بیمار محور با تاکید بر آموزش و تداوم آن و حمایت از بیمار می تواند به میزان قابل توجهی بر روی کنترل گلیسمیک ، افزایش کیفیت زندگی ، رضایت بیمار از مراقبت و درمان و افزایش دانش و آگاهی تاثیر داشته باشد. 


سيد محمد اکرمی، پروین امیری،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

بیماریهای غدد و متابولیسم شامل بیماریهای شایعی نظیر دیابت، استئوپوروز، هیپرلیپیدمی، چاقی و سرطان هستند که بار عمده‌ای از مرگ و میر وناتوانی را بر کشور ما تحمیل می نمایند. با توجه به شیوع بالا و رو به افزایش این بیماریها و اهمیتی که کنترل آنها در کاهش عوارض و صرفه‎‎جویی در بودجه‏های بهداشتی، درمانی و ارتقای سطح سلامت جامعه دارد، مطالعات ژنتیکی علل بیماریهای غدد و متابولیسم ضروری به نظر می‏رسد. این بیماریها معمولا چندژنی بوده و از الگوی ساده وراثتی برخوردار نیستند (multifactorial inheritance). میزان بالای ازدواج‌های خانوادگی در ایران و تنوع نژادی، بر اهمیت این موضوع و ضرورت فعالیت در این بخش می افزایند. از سوی دیگر صفات کمی (quantitative traits) نظیر وزن، قد، فشار خون و بهره هوشی(IQ) نیز وراثت چندژنی دارند و مطالعات خاص با صرف هزینه و زمان زیاد را می طلبند. مطالعه در زمینه ژنتیک سرطانهای غدد (از جمله تیروئید، انسولینوما، فئوکروموسیتوما و نئوپلاسم های متعدد غددی [MEN]) در سطح سلولی و مولکولی، با توجه به نقش تعیین کننده ژنتیک سرطان و با عنایت به وجود سرطانهای خطرناک در کشور اهمیت ویژه ای دارد. این محور از پژوهش در روند پیشگیری، تشخیص زودرس، کنترل و درمان سرطانهای غدد سهم به سزایی خواهد داشت. با توجه به ضرورت و اهمیت تمرکز بر مطالعات مولکولی در زمینه بیماریهای غدد، با تلاش و پیگیری مستمر، حداقل تجهیزات مورد نیاز برای بررسیهای ژنتیکی تهیه گردید. مواد شیمیایی و اقلام مصرفی مورد نیاز جهت استخراج DNAو PCR و ژل الکتروفورز تهیه و از نظر کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه به منظور بررسی دقت و صحت سیستم، تکثیر قطعه 224bp DNA از اگزون 15 ژن BRAF توسط 35 سیکل PCR با استفاده از DNA استخراج شده از بافت پارافینی تیرویید و نیز از گویچه های سفید خون با موفقیت انجام گردید. امکان بررسی چندشکلی های طولی قطعات با استفاده از آنزیمهای محدودکننده (restriction fragment length polymorphism: [RFLP]) نیز در آزمایشگاه فراهم است. با راه اندازی سیستم، مطالعات مولکولی با مشارکت مراکز مختلف علمی و تحقیقاتی داخلی و خارجی امکان پذیر گردیده است. این مرکز به عضویت شبکه پزشکی مولکولی و شبکه بیوتکنولوژی پزشکی کشور درآمده است.

صفحه 2 از 19     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb