جستجو در مقالات منتشر شده


111 نتیجه برای دیابت نوع دو

علی دل پیشه، حسین عزیزی، الهام داوطلب اسماعیلی، لطفعلی حقیری، غلامعلی کریمی، فریبا عباسی،
دوره 14، شماره 3 - ( 12-1393 )
چکیده

مقدمه: با توجه به اهمیت نتیجه طرح پزشک خانواده در مناطق روستایی و تصمیم کشور برای اجرای این برنامه در مناطق شهری، مطالعه حاضر به‌منظور تعیین کیفیت مراقبت و کنترل قندخون، فشارخون و لیپیدهای خونی بیماران دیابتی نوع دو مناطق روستایی تحت پوشش پزشکان خانواده انجام شده است. روش‌ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی، تعداد380 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو دارای پرونده در خانه‌های بهداشت شهرستان ملکان در سال1391 با دامنه سنی 76-30 سال پس از موافقت آگاهانه از بین 1400 بیمار به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب و داده‌ها از طریق پرسشنامه، مصاحبه حضوری، اطلاعات موجود در پرونده پزشک خانواده و اندازه‌گیری (HbA1c) Glycohemoglobin گردآوری شد. داده ها پس از ورود در نرم افزار SPSS19 از آنالیز رگرسیون لجستیک چندگانه جهت برآورد نسبت شانس تعدیل شده خطر ابتلا به عوارض دیابت در حضور سایر عوامل مرتبط با آن استفاده شد. یافته‌ها: براساس نتایج به‌دست آمده، 68% افراد مورد مطالعه را زنان و میانگین سن بیماران 9/11±86/57 بود. نسبت جنسی زنان به مردان تقریباً 2/2 به 1 بود. میانگین HbA1c بیماران 69/1±38/8% و تنها 9/23% بیماران کنترل مطلوب قندخون (کمتر از 7%) داشتند. در تجزیه و تحلیل نهایی اندازه HbA1c بیش از 7 درصد (002/0P=)، کلسترول بیش از mm/dl240 (04/0P=) و فشارخون بالای mm/Hg90/140 (007/0P=)، بهترتیب 52/1، 44/2 و 44/1برابرشانس ابتلا به عوارض دیابت را افزایش دادند. نتیجه گیری: کیفیت مراقبت و کنترل قندخون بیماران دیابتی منطقه مورد مطالعه، نزدیک به مطالعات سطح کشوری ولی از استانداردهای مطرح شده به ویژه انجمن دیابت آمریکا2ADA)) America Diabetes Association فاصله نسبتاً زیادی دارد.


مهنوش رئیسی، فیروزه مصطفوی، سيد همام الدین جوادزاده، بهزاد مهکی، الهه توسلی، غلامرضا شریفی‌راد،
دوره 14، شماره 3 - ( 12-1393 )
چکیده

مقدمه: دیابت بیماری مزمنی است که می‌تواند عوارض حاد و ناتوان کننده‌ای چون بیماری‌های قلبی عروقی، نابینایی و نارسایی مراحل پایانی کلیه را ایجاد کند. با توجه به اهمیت خودمراقبتی در بیماران دیابتی و با توجه به اینکه سواد سلامت ناکافی یک مانع جدی برای مدیریت دیابت بهشمار آمده و می‌تواند مشارکت بیماران را در خود مراقبتی تحت تاثیر قرار دهد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت سواد سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در سه حیطه عملکردی، ارتباطی و انتقادی و تعیین ارتباط این عوامل با انجام رفتارهای خودمراقبتی در این بیماران صورت پذیرفت. روش‌ها: این پژوهش یک مطالعه‌ توصیفی- تحلیلی است که به شیوه مقطعی بر روی 187 بیمار دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت حضرت علی اصفهان انجام شده است. نمونه مورد پژوهش به روش نمونه‌گیری تصادفی آسان از میان بیماران مراجعه کننده به این کلینیک انتخاب شدند. سطح سواد سلامت و وضعیت انجام رفتارهای خودمراقبتی در بیماران به‌ترتیب توسط پرسشنامه‌های استاندارد (FCCHL) و (SDSCA) مورد ارزیابی قرار گـرفت. اﻃـﻼﻋـﺎت ﺟﻤـﻊآوری ﺷـﺪه ﺑﺎ اﺳـﺘﻔـﺎده از آزﻣﻮن‌ﻫﺎی آنالیز واریـانس یک طـرفه، t مستقل، ﺿﺮﻳﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ پیرسون و رگرسیون خطی در ﻧﺮم اﻓﺰار آﻣﺎر ی SPSS v.17 ﻣﻮرد ﺗﺠﺰﻳـﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. یافته‌ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 07/11±40/57 بود. میانگین نمره سواد سلامت و رفتارهای خود مراقبتی در شرکت کنندگان به‌ترتیب 57/0±28/2 و 56/1±84/3 بود. ارتباط آماری معنیداری ﺑﯿﻦ سواد سلامت کل، سواد سلامت ارتباطی و انتقادی ﺑﺎ ﺧﻮدﻣﺮاﻗﺒﺘﯽ دیده شد و سواد سلامت عملکردی و خودمراقبتی در بیماران ارتباط نداشت. سواد سلامت ارتباطی با رفتارهای خود مراقبتی تبعیت از رژیم غذایی، انجام فعالیت فیزیکی، پایش قند خون و مراقبت از پا مرتبط بود. سواد سلامت انتقادی نیز در بیماران با انجام فعالیت فیزیکی، پایش قند خون، مراقبت از پا و مصرف دارو ارتباط داشت. بین سواد سلامت ارتباطی و مصرف دارو و سواد سلامت انتقادی و تبعییت از رژیم غذایی در آزمودنی‌ها ارتباط آماری معنیداری مشاهده نشد. از میان ابعاد مختلف سواد سلامت، سواد سلامت ارتباطی به‌عنوان پیشگویی کننده بهتری برای انجام رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیابتی شناخته شد. نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه سواد سلامت ارتباطی و انتقادی با خودمراقبتی در بیمارن دیابتی مرتبط بود، لذا توجه به مهارت‌های مرتبط با این ابعاد از سواد سلامت و ارائه اطلاعات متناسب با سطح سواد سلامت بیماران در سیستم‌های بهداشت و درمان ضروری به‌نظر می‌رسد. از آنجا که سواد سلامت عملکردی در بیماران که بیشتر با مهارت‌های خواندن و نوشتن مرتبط است با خودمراقبتی رابطه نداشت لذا توجه صرف به سطح تحصیلات افراد جهت برقراری ارتباط و ارائه آموزش‌ها به آن‌ها توصیه نمی‌گردد.


زینب شایقیان، پریسا امیری، ماریا آگیلار وفایی، محمدعلی بشارت، محمود پروین، کبری روحی گیلانی،
دوره 14، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده

مقدمه: یکی از اهداف مهم در کنترل دیابت حفظ هموگلوبین گلیکوزیله در سطح نرمال است اما عوامل اجتماعی و روانشناختی متعدد همچون حمایت اجتماعی و الکسیتایمیا بر روند این کنترل نقش دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش الکسیتایمیا در رابطه‌ حمایت اجتماعی ادراک شده و هموگلوبین گلیکوزیله بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش‌ها: این مطالعه از نوع مقطعی بود. نمونه پژوهش شامل 100 نفر (60% زن؛ 40 تا 60 سال) از بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان لبافی‌نژاد در سال 1392 بود. نمونه‌گیری به روش در دسترس انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه‌ اطلاعات دموگرافیک و آنتروپومتریک، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده، مقیاس الکسیتایمیا تورنتو و آزمایش خون هموگلوبین گلیکوزیله بود. داده‌ها با استفاده از تحلیل رگرسیون تعدیل‌کننده سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته‌ها: نتایج همبستگی پیرسون رابطه معنی‌داری را بین حمایت اجتماعی بالا، الکسیتایمیا و هموگلوبین پایین‌تر نشان داد. نتایج حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که حمایت اجتماعی، 23% و الکسیتایمیا 31% از واریانس هموگلوبین گلیکوزیله را تبیین می‌کند. همچنین الکسیتایمیا در رابطه حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، نقش تعدیل‌کننده را ایفا می‌کند. نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های حاضر، الکسیتایمیا نقش تعدیل‌کننده را در رابطه حمایت اجتماعی و هموگلوبین گلیکوزیله بیماران مبتلا به دیابت نوع دو دارد. نتایج این پژوهش راهنمایی در جهت توجه به عوامل روانشناختی موثر در بهبود هموگلوبین گلیکوزیله بیماران می‌باشد که می‌تواند راهگشای مفهوم‌سازی، برنامه‌ریزی و طراحی سیاست‌گزاری‌های درمانی در درمان و کنترل دیابت نوع دو باشد.


عبدالعزیز افلاک سیر، ساره رئوفی، جواد ملازاده، فرهاد خرمائی، اعظم فرمانی،
دوره 14، شماره 5 - ( 4-1394 )
چکیده

مقدمه: کانون کنترل سلامت موضوعی مهم در بیماری دیابت است. اهداف پژوهش حاضر بررسی نقش کانون کنترل سلامت در پیش‌بینی سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری و مقایسه سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری و ابعاد کانون کنترل سلامت در مردان و زنان دیابتی نوع دو بوده است.

روش‌ها: تعداد 118 نفر به‌عنوان گروه نمونه به روش نمونه‌گیری در دسترس از بین بیماران دیابتی نوع دو که به کلینیک دیابت درمانگاه شهید مطهری شهر شیراز مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. افراد گروه نمونه با تکمیل پرسشنامه کانون کنترل سلامت و پرسشنامه سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری در این پژوهش شرکت نمودند.

یافته‌ها: بر طبق نتایج این پژوهش، کانون کنترل سلامت درونی (001/0 P<، 30/0r=) و کانون کنترل سلامت خدا (05/0 P<، 18/0r=) با سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری، همبستگی مثبت معنادار نشان دادند. همچنین کانون کنترل سلامت درونی، (01/0 P<، 28/0&beta =) سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری را به‌صورت معناداری پیش‌بینی نمود. زنان و مردان تنها در بعد کانون کنترل سلامت شانس با یکدیگر تفاوت معنادار نشان دادند، به‌طوری که بیماران زن میانگین بالاتری را کسب کردند. همچنین میان زنان و مردان در سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری تفاوت معناداری مشاهده نشد.

نتیجه‌گیری: بررسی یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که کانون کنترل سلامت درونی و کانون کنترل سلامت خدا نقش بسزایی در سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری ایفا می‌کند. بنابراین به روانشناسان و مشاوران پیشنهاد می‌گردد در درمان مشکلات روانشناختی بیماران دیابتی به ابعاد کانون کنترل سلامت توجه داشته باشند.


جعفرصادق تبریزی، یگانه پرتوی، سعیده علیدوست، ام لیلان علیزاده، فاطمه زریئی گاوگانی، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره 14، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو یکی از بیماریهای مزمن بوده و کیفیت مراقبت‌های ارائه شده به بیماران مبتلا به آن از اهمیت زیادی برخوردار است. از این‌رو، اندازه گیری کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران منجر به شناسایی نقاط ضعف مراقبت‌ها شده و زمینه را برای تامین نیازهای بیماران و بهبود کیفیت خدمات فراهم می‌کند. لذا هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کیفیت مراقبتهای ارائه شده به بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم براساس مدل جامع انداز‌گیری کیفیت مراقبتهای سلامت (CQMH) می باشد.

روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی مقطعی بوده و جامعه مورد بررسی بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان سینا در شهر تبریز در سال 1391 می‌باشد. شرکت کنندگان در مطالعه 180 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بوده و روش نمونه‌گیری از نوع در دسترس میباشد. ابزار جمع آوری داده‌ها پرسشنامه CQMH است و شامل سه قسمت کیفیت فنی، کیفیت خدمت و کیفیت مشتری می‌باشد که روایی و پایایی هر سه قسمت مورد تایید قرار گرفته است. برای محاسبه شاخص کیفیت (براساس امتیاز کیفیت فنی، کیفیت خدمت و کیفیت مشتری) از روش آماری تحلیل مولفه‌های اصلی (PCA)  Principal Component Analysis استفاده گردید و فرمول این شاخص براساس ضرایب حاصل از این تحلیل بهدست آمد. با استفاده از آزمون‌های آماری T مستقل، کای دو و تحلیل واریانس همبستگی بین متغیرها تعیین شد. تحلیل آماری داده‌ها با نرم افزار SPSS 17 انجام و سطح معنی‌داری 05/0 در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: بین استانداردها و مراقبت‌های ارائه شده به بیماران مبتلا به دیابت به‌ویژه در مراقبت‌های مربوط به سبک زندگی و خودمدیریتی بیماری، شکاف وسیعی وجود دارد. در بعد کیفیت خدمت، جنبههای استمرار خدمات و ایمنی بهترتیب بالاترین و پایینترین امتیاز کیفیت خدمت را به خود اختصاص دادند. امتیاز کیفیت مشتری نیز، 62/72 (از 100) بوده و تنها 4/9 درصد مشارکت کنندگان به مرحله 4 خودمدیریتی رسیده‌اند که حاکی از ضعف این بعد از کیفیت می‌باشد. همچنین بین سطح تحصیلات و وضعیت کنترل بیماری با نمره کیفیت مشتری ارتباط معنی‌داری وجود دارد (Pvalue =0.001).

نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاکی از وجود شکاف وسیع بین استانداردها و مراقبت‌های ارائه شده و همچنین بین انتظارات مشتریان و عملکرد واقعی سیستم است. از طرف دیگر، خود بیماران مبتلا به دیابت نیز در خودمدیریتی بیماری موفق عمل نکرده و اغلب آن‌ها قادر به استمرار مراقبت در شرایط سخت جسمی و روانی نبودند. مجموعه این موارد، در امتیاز پایین شاخص کیفیت نمایان است و نشان دهنده ضرورت بهبود کیفیت می‌باشد.


نازنین مصلحی، فیروزه حسینی-اصفهانی، فرهاد حسین پناه، پروین میرمیران، پروانه حجت، فریدون عزیزی،
دوره 15، شماره 2 - ( 10-1394 )
چکیده

مقدمه: مطالعه حاضر به‌منظور شناسایی الگوهای غذایی غالب در افراد بزرگسال ایرانی و ارتباط آن با خطر دیابت نوع دو انجام شد.

روش‌ها: این مطالعه‌ مورد-شاهدی آشیانه‌ای، در قالب مطالعه‌ قند و لیپید تهران در 698 زن و مرد بزرگسال با میانگین سنی 0/12±6/43 سال انجام شد. افراد گروه مورد شامل افرادی بودند که در ابتدای مطالعه سالم و در طی آزمون‌های پیگیری، مبتلا به دیابت نوع دو شدند و دارای داده‌های غذایی نیز بودند. برای هر مورد، 3 نفر به‌عنوان شاهد انتخاب و از نظر سن، جنس و ماه خونگیری همسان شدند. تعیین الگوهای غذایی به روش تحلیل عاملی و ارتباط میزان پیروی از هریک از الگوهای غذایی با ابتلا به دیابت با روش رگرسیون لجستیک شرطی انجام شد.

یافته‌ها: سه الگوی غذایی غالب شناسایی شد. پس از کنترل عوامل خطر ابتلا به دیابت، نسبت شانس ابتلا به دیابت نوع دو، به ازای هر یک انحراف معیار افزایش در امتیاز الگوی غذایی حاوی مقادیر بالای غلات کامل، حبوبات، تخم‌مرغ و گوشت قرمز (الگوی غذایی سنتی ) کاهش معنی‌داری داشت (نسبت شانس : 82/0 ، فاصله اطمینان 99/0-67/0).

نتیجه‌گیری: الگوی غذایی حاوی مقادیر بالای غلات کامل و حبوبات ممکن است بتواند خطر بروز دیابت نوع دو را کاهش دهد.


سیروس کبودی، مهر علی رحیمی، الهام نیرومند، الهه عجمی، افسانه اقبالیان، مجید براتی، نادر رجبی گیلان،
دوره 15، شماره 2 - ( 10-1394 )
چکیده

مقدمه: نیاز به دریافت انسولین در بین بیماران دیابتی نوع دو در مرحله‌ای که بیماری آن‌ها با سایر درمان‌ها قابل کنترل نباشد، امری حیاتی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی باورهای مرتبط با عدم پذیرش انسولین در بین بیماران دیابتی نوع دوم با بهره‌گیری از مدل اعتقاد بهداشتی انجام گردید.

روشها: این مطالعه توصیفی– مقطعی بر روی 400 نفر از بیماران دیابتی نوع دو مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت شهر کرمانشاه انجام پذیرفت. بیماران به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه‌ای که مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و سازه‌های مدل اعتقاد بهداشتی (محقق ساخته) بود از طریق مصاحبه با بیماران تکمیل گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS-16 و با آزمون‌های آماری (ضریب همبستگی پیرسون، من ویتنی و کورسکال والیس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: شرکت کنندگان به ترتیب 95/66، 7/60، 95/59، 97/51، 04/68، 74/74 درصد نمرات قابل اکتساب برای حساسیت‌درک شده، شدت‌درک‌شده، خودکارآمدی، منافع‌درکشده، راهنمای عمل و موانع‌درک‌شده را بدست آوردند. نتایج نشان داد که باورهای حساسیت، شدت و خودکارآمدی‌درک شده بیماران دیابتی(نوع دو) نیازمند به انسولین در سطح متوسطی بود ودر مقابل موانع موجود برای پذیرش درمان با انسولین در آنها بیشتر بود.

نتیجه‌گیری: تهیه و تدوین بسته‌های آموزشی مناسب در راستای ارتقاء سطح آگاهی و خودکارآمدی و رفع موانع مرتبط با پذیرش انسولین در بیماران دیابتی ضروری است.


زهرا جعفری، ندا مهرداد، فرشاد شریفی، حمید حقانی، صغری نیکپور،
دوره 15، شماره 4 - ( 2-1395 )
چکیده

مقدمه: شیوع دیابت با افزایش سن افزایش می‌یابد. به علل مختلفی بروز زمین خوردن در سالمندان مبتلا به دیابت بیشتر است. این مطالعه به‌منظور تعیین عوامل مرتبط با زمین خوردن در سالمندان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شده است.

روش ها: مطالعه از نوع مورد - شاهدی بر روی 160 سالمند (80 نفر گروه مورد-80 نفر گروه شاهد) 60 سال به بالا مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به بیمارستان‌های منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش مستمر انجام شد. گروه مورد سابقۀ زمین خوردن در طی یک سال قبل را داشتند و گروه شاهد سابقه زمین خوردن در طی یک سال قبل را نداشتند. پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک و عوامل مرتبط با زمین خوردن استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون‌های تی مستقل، کای دو و رگرسیون لوجستیک تجزیه و تحلیل شدند.

یافتهها: نتایج تحقیق نشان دادند که عوامل افت فشار خون وضعیتی (02/0P=)، سرگیجه (05/0P=)، بی اختیاری مدفوع (01/0P<)، اختلال شنوایی (01/0P<)، اختلال بینایی (01/0P<)، درد اندامهای تحتانی (027/0P=)، مصرف داروهای ضد انعقاد خون (017/0P=) با زمین خوردن ارتباط معناداری داشتند.

نتیجهگیری: نتایج رگرسیون لوجستیک چند متغیره مشخص کردکه عوامل بی اختیاری مدفوع و اختلال شنوایی با خطر زمین خوردن در سالمندان مبتلا به دیابت نوع دو همراه است. توجهات لازم جهت پیشگیری از زمین خوردن باید در برنامه مراقبین از این گروه از سالمندان گنجانده شود.


مهناز سیدالشهدایی، مرتضی خاقانی زاده، محسن نظامی قلعه نوئی، بهزاد همدانی، سلمان برسته،
دوره 15، شماره 5 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو یک معضل مهم برای سلامت عمومی است که باعث اثرات گسترده‌ای بر عملکردهای فردی و اجتماعی افراد می‌شود. مطالعه‌ پیش‌رو با هدف تعیین ارتباط سواد سلامت با سلامت عمومی در بیماران دیابت نوع دو انجام شد.

روشها: این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی بر روی 200 بیمار مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1393 انجام گردید. روش انتخاب نمونه‌ها به‌صورت آسان بود. ابزار جمع‌آوری اطلاعات سه پرسش‌نامه مشخصات فردی، سواد سلامت (TOFHLA)، پرسش‌نامه استاندارد سلامت عمومی GHQ28 بود. داده‌ها به‌وسیله نرم‌افزار SPSS نسخه 16 و با کمک آزمون‌هایی آمار توصیفی، جدول توزیع فراوانی و آزمون‌های آماری (آزمون t،ANOVA  و ضریب همبستگی پیرسون) تجزیه و تحلیل شد.

یافته ها: بیش از نیمی از شرکت‌کنندگان (58 درصد) از سواد سلامت کافی برخوردار نبودند و سلامت عمومی آنان متوسط گزارش شد (میانگین نمره 53/7±58/48). ارتباط معنی‌داری بین سواد سلامت و سلامت عمومی مشاهده شد (191/0-r= و007/0P=). سواد سلامت با سه بعد سلامت عمومی، اضطراب و اختلال خواب (154/0- r= و0029/.P=)، کارکرد اجتماعی (176/0- r= و013/0P=) و افسردگی (218/0-r=و002/0P=) ارتباط آماری معنی‌داری داشت.

نتیجه‌گیری: به‌طور کلی بیماری‌های مزمن، از جمله دیابت، مشکلات بالینی، اجتماعی و روانی زیادی به‌دنبال دارند که این مشکلات به نوبه خود سبب محدودیت فعالیت‌های جسمانی و روانی افراد می‌شود. این مطالعه نشان داد که سواد سلامت و سلامت عمومی ناکافی مشکل شایعی است و بیماران دیابتی نیاز به آموزش‌های بیشتری جهت بهبود سطح سواد سلامت و سلامت عمومی دارند.


مریم مرتضایی، عباسعلی راز، شعله منصوری، زهره عنابستانی، زهرا میرزایی زاده، باقر لاریجانی، مهرداد هاشمی، کبری امیدفر،
دوره 15، شماره 5 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: مقاومت به انسولین و نارسایی پیشرونده سلول‌های بتا، فاکتورهای کلیدی در بیماریزایی دیابت نوع دو هستند. مطالعات متعددی نشاندهنده‌ نقش RBP4 در بروز مقاومت به انسولین و ابتلا به دیابت بوده و لذا پلی‌مورفیسم‌هایی که بر روی بیان و یا عملکرد این ژن تأثیر بگذارند، در خطر ابتلا به T2DM و عوارض آن می‌توانند نقش داشته باشند. پای دیابتی از جمله عوارض اصلی دیابت شیرین است که علت اصلی ناتوانی و بستری شدن بیماران می‌باشد و علاوه بر کاهش شدید کیفیت زندگی فرد هزینه‌های فراوانی را به وی تحمیل می‌کند. هدف این مطالعه، بررسی ارتباط دو پلی مورفیسم  rs10882283 و rs10882273 ژن rbp4 با پای دیابتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو است تا در صورت تایید همبستگی، از آن به عنوان مارکر زیستی پیش‌آگهی‌دهنده استفاده شود.

روش‌ها: این مطالعه از نوع مورد-شاهد است. دو پلی مورفیسم rs10882283 و  rs10882273ژن rbp4 در 100 بیمار دیابتی دارای زخم پا با درجه 1 یا 2 از طبقه‌بندی وگنر در گروه مورد و 133 بیمار دیابتی فاقد زخم در گروه شاهد، با استفاده ازتکنیکPCR   Tetra ARMS تعیین ژنوتیپ گردید.

یافته‌ها: آزمون Chi-square بین دو گروه شاهد و مورد، از نظر آماری اختلاف معنیداری را در فراوانی ژنوتیپ‌های (CC)، (CT) و (TT)  rsl0882273نشان نداد (414/0P=). همچنین مقایسه‌ ژنوتیپ‌های (CC)، (AC)و (AA) متعلق به پلی‌مورفیسم rsl0882283 در دو گروه نشان‌دهنده اختلاف معنی‌داری بین دو گروه نبود (85/0P=).

نتیجه‌گیری: طبق این مطالعه، ارتباط معنی‌داری بین پلی‌مورفیسم‌های  rs10882283و  rs10882273 ژن rbp4و خطر ابتلای به زخم پای دیابتی در بین افراد مبتلا به دیابت نوع دو وجود ندارد.


سید سعید هاشمی نظری، محمدعلی بیگدلی، سهیلا خداکریم، حمید برودتی،
دوره 15، شماره 6 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: دیابت شایع‌ترین اختلال متابولیکی است. پیشرفت عوارض دیابت، عمدتاً به‌دلیل عدم کنترل قندخون است. هدف از اجرای این تحقیق، آزمون مدل فرضی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر کنترل قندخون است.

روشها: مطالعه‌ی حاضر مقطعی و بیماران با استفاده از نمونه‎گیری تصادفی طبقهبندی شده انتخاب شدند. تحلیل مسیر برای بررسی اثر متغیرهای دانش دیابتی، ارتباط پزشک و بیمار، خودمراقبتی، تعداد سالهای تحصیل، درآمد خانوار و مدت زمان ابتلا به دیابت بر میزان هموگلوبین‎گلیکوزیله انجام شد. جهت نیکویی برازش مدل از شاخصهای زیر استفاده شد: آماره‌ی کای اسکوئر، ریشه‌ی میانگین مربعات خطای برآورد (RMSEA)، شاخص برازش تطبیقی (CFI) و ریشه‌ی دوم میانگین مربعات باقیمانده استاندارد (SRMR).

یافتهها: مدل برآورد شده برازش مناسبی داشت، (4/0=p، 5=χ2)، (006/0=RMSEA)، (99/0=CFI) و (022/0=SRMR). اثر کلی و اثر غیرمستقیم کلی سن بر میزان هموگلوبین‎ گلیکوزیله معنیدار بود. سن از طریق طول مدت زمان ابتلا به دیابت بر میزان هموگلوبین‎ گلیکوزیله اثر غیرمستقیم معنیدار داشت. اثر کلی مدت زمان ابتلا به دیابت بر میزان هموگلوبین ‎گلیکوزیله معنیدار بود. با افزایش مدت زمان ابتلا به دیابت میزان هموگلوبین‎گلیکوزیله نیز افزایش داشت. اثر کلی نسبت دور کمر به باسن بر میزان هموگلوبین‎ گلیکوزیله معنیدار بود. نسبت دور کمر به باسن اثر مستقیم معنیدار بر میزان هموگلوبین‎ گلیکوزیله داشت.

نتیجهگیری: در مطالعه‌ی حاضر اثرات عوامل فردی مانند سن، نسبت دور کمر به باسن، افسردگی و مدت زمان ابتلا به دیابت بر کنترل قندخون شناسایی شد. با توجه به قابلیتهای به‌کارگرفته در این روش بتوان نتایج حاصل از این مطالعه را با در اختیار گذاشتن به بیماران و سیاست‌گذاران محلی بتوان مراقبت از بیماران دیابتی را ارتقاء بخشید.


میرحجت موسوی نژاد، حسن متین همایی، محمدعلی آذربایجانی، مقصود پیری،
دوره 15، شماره 6 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: تمرین‌های ورزشی به‌عنوان جزء سودمند برنامه‌ی درمانی مبتلایان به دیابت معرفی شده است. فرآیند آنژیوژنز در افراد دیابتی، می‌تواند با فعالیت‌های ورزشی تحت تأثیر قرار بگیرد. هدف ما در این پژوهش، تعیین تأثیر تمرین هوازی بر بیان mir-126 و تراکم مویرگی بافت قلبی در رت‌های نر دیابتی بود.

روش‌ها: تعداد 20 سر رت نژاد ویستار با میانگین وزنی 85/10± 9/191 گرم، تصادفی به دو گروه کنترل دیابتی (10n=)، و تمرینی دیابتی (10n=) تقسیم و گروه‌ها براساس وزن همسان‌سازی شدند. دیابت از طریق ترکیب مصرف غذای پُرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین ایجاد شد. برنامه‌ی تمرینی شامل 8 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط بر روی نوارگردان بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، و پس از ناشتایی شبانه نمونه‌گیری بافت قلبی به‌عمل آمد. بیان ژن mir-126 با استفاده از روش Real Time PCR انجام شد. جهت اندازه‌گیری دانسیته مویرگی عضله‌ی قلبی از روش ایمونوهیستوشیمی (فعالیت آلکالین فسفاتاز) استفاده شد. برای مقایسه‌ی اختلاف میانگین‌ها از آزمون تی مستقل استفاده گردید و سطح معنی داری آزمون ها 05/0 P < در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد، اجرای 8 هفته تمرین هوازی موجب افزایش معنی‌دار بیان mir-126 (001/0 =P) و تراکم مویرگی (018/0 =P) بافت قلبی در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل شد.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه‌ی حاضر که نشان دهنده‌ی توسعه‌ی آنژیوژنز توسط تمرین هوازی در شرایط دیابتی می‌باشد، می‌توان بیان کرد تمرین هوازی به‌عنوان یک درمان غیردارویی برای بهبود خون رسانی قلب می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.


ملیحه اکبری عبدل آبادی، بهرام محبی، رویا صادقی، آذر طل، محمود محمودی مجدآبادی،
دوره 16، شماره 1 - ( 10-1395 )
چکیده

مقدمه: غلبه بر موانع مرتبط با مراقبت از دیابت به‌عنوان زیرساختی منطقی در راستای توانمندسازی بیماران مبتلا در مدیریت زندگی با دیابت و شناخت عوامل مؤثر بر این موانع به شمار می‌آید. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مداخله‌ی آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر موانع آگاهی، سبک زندگی، سازگاری و حمایتی در زندگی با دیابت در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو و عوامل مؤثر بر آن طراحی و اجرا شد.
روش‌ها: این مطالعه یک مداخله‌ی نیمه تجربی دو گروهی بود که روی 168 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی ماه‌های مرداد و شهریور سال 94 انجام شد. قبل از اجرای مداخله، پرسش‌نامه موانع زندگی با دیابت و پرسش‌نامه براساس سازه‌های الگوی بزنف تکمیل گردید که بعد از انجام پیش آزمون با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و مقایسه با روش بلوک‌های چهارتایی تصادفی شده انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و کنترل تحت بررسی قرار گرفتند. بیماران مبتلا به دیابت گروه مداخله، تحت شش جلسه‌ی آموزشی 45 تا 60 دقیقه‌ای به‌عنوان مداخله آموزشی قرار گرفتند و آموزش جلسه‌ی پنجم را به همراه خانواده خود و کادر درمانی مربوطه دریافت کردند. طراحی برنامه‌ی آموزشی براساس سازه‌های مدل بزنف (آگاهی، نگرش، نرم‌های انتزاعی، عوامل قادر کننده و قصد رفتاری) و محتوی آموزشی براساس موانع زندگی با دیابت (آگاهی و باور، سبک زندگی، حمایتی و سازگاری) تدوین گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 20 و آزمون‌های آماری T مستقل و T زوجی تجزیه، ویلکاکسون، مک نمار و من یو ویتنی تحلیل شدند. سطح معناداری در مطالعه، کمتر از 5% در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد، بین نمره‌ی دریافتی مربوط به مؤلفه‌های آگاهی، سبک زندگی، سازگاری و حمایتی موانع زندگی با دیابت و آگاهی، نگرش، نرم‌های انتزاعی، عوامل قادر کننده و قصد رفتاری متغیرهای اجزای مدل بزنف در گروه مورد قبل و بعد از مداخله آموزشی اختلاف معناداری وجود داشت (05/0P<).
نتیجه‌گیری: آموزش بیماران دیابتی نوع دو بر اساس الگوی بزنف به‌عنوان الگوی آموزشی مؤثر می‌تواند به کاهش مؤلفه‌های آگاهی، سبک زندگی، حمایتی و سازگاری موانع زندگی با دیابت منجر شود.
مهدی زارعی، محمدرضا حامدی نیا، امیرحسین حقیقی، رها نورافشار، سارا امینی،
دوره 16، شماره 1 - ( 10-1395 )
چکیده

مقدمه: هدف مطالعه‌ی حاضر بررسی تأثیر سه برنامه‌ی تمرینات هوازی- مقاومتی با شدت‌های مختلف بر کنترل متابولیک و سطوح ویسفاتین در مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش‌ها: 43 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو به‌صورت تصادفی در 4 گروه (سه گروه تمرینات ترکیبی 1، 2 ،3 و گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه‌های تمرینی به‌مدت 12 هفته، 3 جلسه در هفته تمرینات ترکیبی هوازی- مقاومتی را با شدت‌های مشخص (گروه 1: مقاومتی60-50% یک ‌تکرار ‌بیشینه- هوازی 80-70 % ضربان قلب بیشینه، گروه 2: مقاومتی70-60% یک ‌تکرار ‌بیشینه- هوازی70-60% ضربان قلب بیشینه و گروه 3: مقاومتی80-70% یک‌ تکرار ‌بیشینه- هوازی 60-50% ضربان قلب بیشینه) اجرا کردند. فرآیند خونگیری به‌منظور تعیین سطوح ویسفاتین، انسولین، گلوکز ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله قبل و پس از 12 هفته، اجرا شد.
یافته‌ها: پس از 12 هفته تمرین سطوح ویسفاتین و مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله در هرسه گروه تمرینی و گلوکز ناشتا در گروه 2 تمرینات ترکیبی نسبت به گروه‌ کنترل به‌طور معنی‌داری کاهش یافت (05/0>P). در هر سه گروه تمرینی حداکثر اکسیژن مصرفی به‌طور معناداری افزایش یافت (05/0>P). تفاوت معنی‌داری در وزن، نمایه‌ی توده‌ی بدنی، درصد چربی، سطوح انسولین و مقاومت به انسولین بین گروه‌ها مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: 12 هفته تمرینات ترکیبی با شدت‌های اجرا شده به‌واسطه‌ی کاهش سطوح ویسفاتین و هموگلوبین گلیکوزیله و بهبود توان هوازی می‌تواند در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مفید ‌باشد. علاوه بر فواید فوق، تمرینات ترکیبی با شدت70-60 % یک‌تکرار‌بیشینه، 70-60 % ضربان قلب بیشینه به‌واسطه‌ی کاهش گلوکز ناشتا می‌تواند مزیت‌های مثبت بیشتری را نصیب این بیماران نماید.
آذر طل، بهرام محبی، رویا صادقی، مهدی یاسری، ملیحه اکبری عبدل آبادی، فاطمه دادراست، پروین عباسی بروجانی،
دوره 16، شماره 1 - ( 10-1395 )
چکیده

مقدمه: خودکارآمدی با بهبود رفتارهای خودمراقبتی موجب ارتقاء کیفیت زندگی بیماران می‌گردد. مطالعه‌ی حاضر با هدف تعیین عوامل مرتبط با خودکارآمدی سازگاری درک شده در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو اجرا گردید.
روش‌ها: این مطالعه‌ی مقطعی، از نوع توصیفی تحلیلی بود که به‌مدت 9 ماه در سال 1394 انجام شد. 536 نفراز بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی تابعه‌ی دانشگاه علوم پزشکی تهران به‌صورت تصادفی انتخاب و از طریق پرسش‌نامه روایی و پایای خودکارآمدی سازگاری درک شده، وضعیت خودکارآمدی سازگاری و عوامل مرتبط با آن، در آن‌ها مورد بررسی قرار گرفت. برای آنالیز داده‌ها از آزمون‌های آماری تی تست، من - ویتنی، آنالیز واریانس و نرم‌افزار آماری SPSS نسخه‌ی 23 استفاده شد.
یافته‌ها: میان سن (013/0P=)، تحصیلات (036/0P=)، درآمد (002/0P=) و میزان HbA1c (049/0P=) با خودکارآمدی سازگاری درک شده کل رابطه‌ی آماری معنادار وجود داشت. اما متغیرهای جنس، شغل، مدت زمان ابتلا، وضعیت تأهل و سابقه‌ی خانوادگی و سابقه‌ی بیماری مزمن با هیچ کدام از ابعاد خودکارآمدی سازگاری درک شده ارتباط آماری معنی‌داری نداشتند.
نتیجه‌گیری: مداخلات مبتنی بر نظریه‌های سازگاری جهت افزایش خودکارآمدی سازگاری درک شده بیماران دیابتی بیشتر بر روی بیمارانی که دارای شرایط اقتصادی- اجتماعی پایین، سن بالا و با کنترل نامطلوب دیابت پیشنهاد می‌گردد.
 


فهیمه کاظمی، صالح زاهدی اصل،
دوره 16، شماره 2 - ( 10-1395 )
چکیده

مقدمه: اخیراً نقش اپلین در التهاب مشخص شده است، ولی اثر سایتوکاینی اپلین ناشی از تمرین ورزشی در وضعیت دیابت بررسی نشده است. هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر ضد التهابی 8 هفته تمرین هوازی بر غلظت پلاسمایی اپلین موش‌های صحرایی نر دیابتی بود.
روش‌ها: تعداد 28 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار به‌طور تصادفی به 3 گروه غیر دیابتی (9 سر)، دیابتی کنترل (9 سر) و دیابتی تمرین (10 سر) تقسیم شدند. دیابت نوع دو با تجویز درون صفاقی نیکوتین آمید (95 میلی‌گرم/ کیلوگرم وزن بدن) و استروپتوتوزوسین (60 میلی‌گرم/ کیلوگرم وزن بدن) القاء شد. گروه تمرین، 8 هفته روی نوارگردان به‌طور فزاینده با سرعت 24 متر بر دقیقه، به‌مدت 45 دقیقه و شیب 5 درصد دویدند. پس از تمرین، غلظت پلاسمایی گلوکز، انسولین، فاکتور نکرروز تومور-آلفا (TNF-α) و اپلین اندازه‌گیری و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) محاسبه شد. از آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل داده‌ها استفاده و سطح معنی‌داری 05/0P< در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج تحقیق، کاهش معنی‌دار غلظت پلاسمایی گلوکز و انسولین و TNF-α و HOMA-IR گروه دیابتی تمرین را نسبت به گروه دیابتی کنترل، افزایش معنی‌دار غلظت پلاسمایی اپلین گروه دیابتی تمرین را نسبت به گروه غیردیابتی و دیابتی کنترل و ارتباط منفی معنی‌دار بین غلظت پلاسمایی اپلین و TNF-α گروه دیابتی تمرین را نشان داد.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد 8 هفته تمرین هوازی با بهبود حساسیت به انسولین و کاهش التهاب می‌تواند غلظت پلاسمایی اپلین موش‌های صحرایی نر دیابتی را افزایش دهد.
 
ملیکا بیهقی، حمیده قدرتی آزادی، ژیلا طاهر زاده، حمیدرضا بهرامی،
دوره 16، شماره 3 - ( 12-1395 )
چکیده

مقدمه: در سال‌های اخیر، مکمل‌های غذایی نقش مهمی در حفظ رژیم غذایی مناسب در اغلب بیماری های مزمن از جمله دیابت پیدا کرده‌اند. اسپیرولینا پلتنسیس به‌عنوان یک مکمل غذایی مناسب مطرح گردیده است و حاوی ویتامین‌های گروه B، بتا کاروتن، ویتامین E، پروتیئن‌های با ارزش بالا، مواد معدنی، اسید گاما لینولئیک و آنتی اکسیدان‌های قوی است.
روش ها: 50 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو در محدوده سنی 30 الی 60 سال که 10-5 سال تحت درمان استاندارد یکسانی (از لحاظ مصرف دارو) برای دیابت قرار داشتند به‌صورت تصادفی به دو گروه مساوی شامل شاهد و بیمار تقسیم شدند. به گروه بیمار روزانه 8 گرم اسپیرولینا پلتنسیس به شکل قرص‌های یک گرمی به‌مدت سه ماه تجویز گردید. گلوکز خون ناشتا بیماران هر دو گروه ماهانه و هموگلوبین A1C در ابتدا و انتهای طرح اندازه‌گیری شد و نتایج آن‌ها با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: گلوکز خون ناشتا در گروه بیماران پس از 3 ماه تجویز پودر اسپیرولینا کاهش معنی‌داری را نشان داد و از mg/dl 158/1±44/2 در روز نخست به mg/dl 127/8±36/7 در روز پایانی تغییر یافت. ولی در گروه شاهد تغییر معنی‌دار نبود. هموگلوبین گلیکوزیله نیز در هر دو گروه کاهش یافت (05/0>P).
نتیجه‌گیری: اسپیرولینا پلتنسیس به‌عنوان یک مکمل می‌تواند در بیماران دیابت نوع دو همراه با داروهای خوراکی ضد دیابت استفاده گردد و در کاهش گلوکز خون بیماران در کوتاه مدت مؤثر است ولی اثر آن بر هموگلوبین  A1C نیاز به تجویز طولانی‌تر دارد.
مرضیه ارشدی مشکانی، مهسا محمداملی، ایمان سلحشوری فر، دکتر فریده رضی،
دوره 16، شماره 3 - ( 12-1395 )
چکیده

مقدمه: دیابت شایع‌ترین بیماری غدد درون‌ریز است که سالیانه افراد زیادی را درگیر می‌کند. جمعیت زیادی از افراد مبتلا به دیابت از نفروپاتی و رتینوپاتی دیابتی رنج می‌برند. اثرات  renoprotectiveویتامین D و آنالوگ‌های آن در بیماری‌های مزمن کلیه از جمله نفروپاتی دیابتی گزارش شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی‌مورفیسم (rs731236 (TaqI در ژن رسپتور ویتامین D (VDR)، و خطر نفروپاتی دیابتی در افراد مبتلا به دیابت نوع دو است.
روش‌ها: در این مطالعه مورد - شاهد (Case-Control)، 204 نفر از بیماران با سابقه‌ی 5 سال ابتلا به دیابت نوع دو (104 بیمار مبتلا به نفروپاتی و 100 نفر بدون نفروپاتی) و نیز ۹۸ نفر  افراد بدون دیابت و نفروپاتی (گروه شاهد)، مراجعه کننده به کلینیک دیابت و بیماری‌های متابولیک دانشگاه علوم پزشکی تهران بررسی شدند. پس از جمع آوری اطلاعات بالینی و انجام تست‌های آزمایشگاهی، نمونه‌های DNA از نمونه‌های خون به روش فنل کلروفرم استخراج و پلی‌مورفیسم (rs731236) TaqI در نمونه‌ها باروش ژنوتیپ اختصاصی TaqMan مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: در گروه مبتلا به نفروپاتی، مقادیر اوره، کراتیینین و دفع آلبومین بالاتر و فیلتراسیون گلومرولی کمتر از گروه دیابتی و گروه شاهد بود (P value<0.05). علی‌رغم اینکه فراوانی ژنوتیپ TT و الل T  در گروه نفروپاتی بالاتر از دو گروه دیگر بود، این اختلاف معنی‌دار نبود (P value>0.05).
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه‌ی حاضر نشان می‌دهد اگر چه پلی‌مورفیسم Taq1 در جامعه مبتلا به نفروپاتی شیوع بیشتری دارد ولی وجود آن الزاماً با خطرایجاد نفروپاتی دیابتی نوع دو همراه نمی‌باشد.
سمیه کریمی مقدم، الهه لعل منفرد، روح اله برقبانی، محمدرضا قزلقارشی، رضوان رجب زاده، داود رباط سرپوشی،
دوره 16، شماره 6 - ( 7-1396 )
چکیده

مقدمه: با عنایت به ماهیت مزمن بیماری دیابت و تأثیر قابل ملاحظه‌ی آن بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا، مطالعه‌ای با هدف بررسی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران دیابتی نوع دوم مراجعه کننده به کلینیک دیابت سبزوار و عوامل مرتبط با آن به‌منظور برنامه‌ریزی مداخلات در حوزه‌ی ارتقای سلامت طراحی و مورد بررسی قرار گرفت.
روش‌ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 197 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت به روش نمونه‌گیری در دسترس شرکت نمودند. داده‌ها از طریق پرسشنامه‌ی دو قسمتی شامل مشخصات فردی و پرسشنامه‌ی کیفیت زندگی SF36 با 8 مقیاس عملکرد جسمی، محدودیت جسمی، درد جسمی، سلامت عمومی، نشاط، عملکرد اجتماعی، مشکلات روحی، سلامت روان جمع‌آوری شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS16 و آماره‌های توصیفی(فراوانی و درصد، میانگین و انحراف‌ معیار) و آزمون‌های کای دو، آنالیز واریانس یک طرفه، تی تست و همبستگی در سطح معناداری 05/0 انجام ‌شد.
یافتهها: نتایج بیانگر آن است بالاترین نمره مربوط به عملکرد جسمی 38/22±61/74 و کمترین میانگین نمره را مقیاس محدودیت‌های ایفای نقش به‌علت مشکلات جسمانی 41/30±89/42 به خود اختصاص داده بود اما در کل، نمره‌ی میانگین سایر مقیاس‌ها در وضعیت "تا حدودی مطلوب" قرار داشتند. بین نمره‌ی عملکرد فیزیکی، احساس خوب بودن و درد برحسب تحصیلات افراد تفاوت آماری معنی‌دار وجود داشت (005/0 P ).
نتیجه‌گیری: یافته‌های این بررسی مارا در زمینه‌ی تأثیر بیماری دیابت بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به این بیماری آگاه ساخته که می‌توان از این اطلاعات در راستای برنامه‌ریزی درمانی مراقبتی بیماران مزمن و اصلاح کیفیت زندگی آنان بهره جست.
زهرا صادقیان فر، عبدالکریم شیخی، سید محمد غیبی حیات،
دوره 16، شماره 6 - ( 7-1396 )
چکیده

مقدمه: به‌طور معمول مازاد تغذیه، در بدن به‌صورت چربی ذخیره و به چاقی منجر می‌شود. یکی از عوامل ابتلا به دیابت نوع دو، چاقی است. سایتوکاین‌های پیش التهابی مانند Tumor necrosis factorγ (TNF- α) و Interferon gamma (IFNγ) به پیام‌رسانی انسولین در بافت‌های حساس انسولین آسیب می‌زنند. در این مطالعه تأثیر عصاره سیر بر بیان سایتوکاین‌های IFNγ و TNF- α مترشحه از سلول‌های منونوکلئار اندازه‌گیری شد.
روش‌ها: پس از گرفتن خون محیطی بیماران مبتلابه دیابت نوع دو، سلول‌های منونوکلئار آن با روش فایکول جداسازی گردید و با دو غلظت عصاره سیر (30% و 10%)، برای مدت 48 و 72 ساعت کشت داده شد. سپس برای اندازه‌گیری میزان ترشح سایتوکاین IFNγ و TNF- α از روش الایزا استفاده شد.
یافته‌ها: عصاره‌ی سیر سبب کاهش میزان ترشح TNF-α از سلول‌های منونوکلئار شد هرچند که زمان و غلظت عصاره بر نتایج بی‌تأثیر بود همچنین عصاره‌ی سیر در میزان ترشح IFNγ نقشی نداشت.
نتیجه‌گیری: با استفاده از عصاره‌ی سیر می‌توان استراتژی‌های درمانی را در پیش گرفت که هدف آن‌ها هم التهاب و هم مقاومت به انسولین بافت چربی است که برای پیشگیری و درمان دیابت نوع دو مفید است.

صفحه 2 از 6     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb