جستجو در مقالات منتشر شده


111 نتیجه برای دیابت نوع دو

ندا آقایی بهمن‌بگلو، رضا صلبوخی، محمد شرافتی مقدم،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

مقدمه: پروتئین‌های خانواده FOXO عوامل مهم در مسیر اتوفاژی هستند. پروتئین کیناز-B تنظیم‌کننده مهم برای این خانواده است که می‌تواند از طریق تمرین ورزشی تنظیم شوند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر پروتئین کیناز- B(PKB) بر پروتئین‌های خانواده اتوفاژی FOXO (FOXO1 و FOXO3a) به دنبال تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) در بطن چپ قلب موش‌های صحرایی دیابتی‌شده توسط استرپتوزوتوسین (STZ) و نیکوتین‌آمید می‌باشد.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ ‌و داولی با میانگین وزن 20±270 گرم انتخاب و پس از ایجاد دیابت نوع دو از طریق القاء STZ و نیکوتین‌آمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (6 سر) و کنترل دیابتی (6 سر) تقسیم ‏شدند؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامه‌ی تمرینی به‌مدت 8 هفته به تمرین HIIT پرداختند. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه 23 و آزمون t-مستقل استفاده‏ شد. سطح معنی‌داری 05/0P≤ در نظر گرفته شده است.
یافته‌ها: تمرین HIIT منجر به افزایش معنی‌داری در محتوای پروتئین‌های PKB بین گروه‌های تمرین و کنترل شد (0001/0P=). در مقابل کاهش معنی‌داری در محتوای پروتئین‌های FOXO1 (003/0P=) و FOXO3a (006/0P=) بین گروه‌های تمرین و کنترل مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به‌نظر می‌رسد تمرین HIIT ، با افزایش و تنظیم PKB منجر به کاهش و غیرفعال‌شدن پروتئین‌های FOXO1 و FOXO3a در قلب آزمودنی‌های دیابتی می‌شود. مهار این پروتئین‌ها می‌تواند از اتوفاژی بیش از حد قلبی در آزمودنی‌های دیابتی جلوگیری کند.
مهناز علی اکبری دهکردی، فاطمه عیسی زاده، علیرضا منزوی چالشتری،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

مقدمه: بیماری کرونا یک عفونت ویروسی است که به یک بیماری پاندمیک تبدیل شده است. با توجه به تأثیر همه جانبه‌ای که این بیماری بر سبک زندگی افراد، وضعیت اقتصادی کشور، داروهای وارداتی گذاشته است، پژوهش حاضر درصدد است وضعیت خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در دوران همه گیری کووید-19 را بررسی کند.
روش‌ها: جامعه‌ی مورد پژوهش در مطالعه‌ی حاضر، افراد مبتلا به دیابت شهر بوشهر بودند. روش نمونه‌گیری در پژوهش حاضر از نوع نمونه‌گیری هدفمند و در دسترس بوده و حجم نمونه 13 نفر (7 مرد و 6 زن) بود. اطلاعات تحقیق از طریق مصاحبه‌ای نیمه‌ساختار یافته به‌مدت 40 تا 60 دقیقه و با استفاده از سؤالاتی باز پاسخ جمع‌آوری گردید، پس از اتمام فرآیند مصاحبه پاسخ‌ها با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تفسیر و کُدگذاری قرار گرفت.
یافته‌ها: براساس نتایج تحقیق حاضر به‌طور کلی مبتلایان به دیابت نوع دو در طول دوران همه گیری کووید- 19 از وضعیت خودمراقبتی مطلوبی برخوردار نبوده و مشکلات بسیاری را در زمینه‌ی رفتار خودمراقبتی (دارو، تغذیه و ورزش و تحرک) و در سایر زمینه‌ها تجربه نموده‌اند.
نتیجه‌گیری: مبتلایان به دیابت در دوران همه گیری بیماری کووید- 19 مشکلات بسیاری را تجربه کرده‌اند که همین امر موجب کاهش هرچه بیشتر کیفیت زندگی آنان می‌شود. لذا، می‌توان جهت کاهش این مشکلات از دولت، رسانه، خانواده‌ی بیمار، خود بیمار، پزشکان، روانشناسان و مشاوران بهره گرفت.
بهرام جمالی قراخانلو، اکرم آمقانی، علی ضرغامی خامنه،
دوره 21، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده

مقدمه: تولید نامتوازن آدیپوکین‌هایی همچون لپتین و آدیپونکتین در بیماران دیابتی ممکن است منجر به گسترش عوارض متابولیکی گردد. لذا، هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثرات دو ماه مصرف کافئین همراه با تمرین هوازی بر تغییرات سطوح لپتین و آدیپونکتین سرم و نسبت لپتین/آدیپونکتین (LAR) در مردان دیابتی نوع دو بود.
روش‌ها: 32 مرد مبتلاء به دیابت نوع دو در قالب یک طرح نیمه تجربی چهار گروهی به‌مدت دو ماه در یک دوره تمرینات هوازی (3 جلسه در هفته راه‌رفتن نوارگردان، 5/1 ساعت در جلسه، 85-65% HRR) با و بدون مصرف کافئین (3 mg.kg-1) شرکت کردند. تغییرات سرمی لپتین و آدیپونکتین طی دو مرحله (حالت پایه و 24 ساعت پس از اتمام برنامه‌ی تمرینی) اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های ANOVA یک راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح 05/0P بررسی شد.
یافته‌ها: تجویز دو ماه مکمل کافئین (CA) به تنهایی و همراه با تمرینات هوازی (AT) توانست به‌ترتیب سبب کاهش و افزایش معنی‌دار در لپتین و آدیپونکتین شود (001/0P=). به‌طوری‌که، آثار گروه ترکیبی (AT+CA) به‌مراتب مداخله‌ی مناسبتری در تغییر شاخص‌های مورد مطالعه بود (001/0P=). همچنین، روش LAR به‌طور مطلوبی در همه‌ی گروه‌های مورد مطالعه به میزان قابل توجهی کاهش یافته بود، چنانچه این آثار در گروه ترکیبی (AT+CA) معنی‌دارتر بود (001/0P=).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که تجویز دو ماه مکمل کافئین و تمرین هوازی تأثیر مناسبی بر بهبود نسبی شاخص‌های لپتین و آدیپونکتین و همچنین نسبت آنها در افراد دیابتی داشته باشد، هرچند نشان داده شد ترکیب این دو متغیر دارای آثار به‌مراتب مضاعف‌تری است.
مینا دکانی، محمدکاظم فخری، رمضان حسن زاده،
دوره 21، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده

مقدمه: تحمل پریشانی و انعطافپذیری شناختی دو بعد اثرگذار در زندگی مبتلایان به بیماری دیابت است، درمانهای شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی نقش مهمی در سلامت روانی و جسمی آنها دارد. هدف از مطالعه‌ی حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تحمل پریشانی و انعطافپذیری شناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش‌ها: طرح پژوهش نیمه‌ آزمایشی از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه‌ی آماری شامل تمامی بیماران دیابتی نوع دو مراجعه کننده به مرکز دیابت مادر، درمانگاه تخصصی و فوق تخصصی طوبی و درمانگاه مصطفویان شهرستان ساری در سال 99-1398 بود. 30 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس به‌عنوان نمونه انتخاب و به‌صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه مداخله طی 8 جلسه تحت درمان شناختی مبتنی بر ذهن‌آگاهی 90 دقیقه‌ای و به‌صورت گروهی هفته‌ای یک‌بار قرار گرفتند اما در مورد گروه کنترل در این مدت مداخله‌ای انجام نشد. پرسشنامه‌ی تحمل پریشانی هیجانی Simons و Gaher (2005) و پرسشنامه‌ی انعطاف پذیری شناختی Dennis و Wal Vander (2010) در مورد آنها اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم‌افزار SPSS-23 انجام شد. میزان P کمتر از 05/0 معنی‌داری در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تحمل پریشانی (001/0, P< 74/28F=) و انعطافپذیری شناختی (001/0, P<57/31 F=) تأثیر معناداری داشت.
نتیجه‌گیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر تحمل پریشانی و انعطافپذیری شناختی مؤثر بود. بنابراین این مداخله می‌تواند برای کاهش مشکلات روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، مورد استفاده قرار گیرد.
پریسا دانا، نسیم حیاتی رودباری، پریچهره یغمایی، زهرا حاج ابراهیمی،
دوره 21، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

مقدمه: امپاگلیفلوزین، مهارکننده‌ی انتخابی گلوکز _ سدیم از جدیدترین داروها در درمان دیابت نوع دو است. هیپوگنادیسم ناشی از دیابت موجب اختلال در عملکرد جنسی می‌شود. رابطه‌ی مستقیمی بین کاهش گلوکز خون و کاهش میل جنسی وجود دارد. در این پروژه داروی ضد دیابتی امپاگلیفلوزین علاوه بر درمان از نظر تأثیر‌گذاری بر عملکرد جنسی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش‌ها: دیابت نوع دو با تزریق 60 میلی‌گرم بر کیلوگرم استرپتوزوتوسین به ازای وزن بدن به‌صورت داخل صفاقی ایجاد شد. درمان دیابت اولیه با دو دوز 10 و 25 امپاگلیفلوزین میلی‌گرم بر کیلوگرم به ازای وزن بدن انجام شد. میزان هورمون‌های جنسی، پارامترهای بیوشیمیایی و پروفایل لپیدی اندازه‌گیری شد. ارزیابی پارامترهای اسپرم و نیز مطالعات مورفولوژی بر روی بافت بیضه، پانکرانس و اپیدیدم انجام شد. داده‌ها با روش تحلیل واریانس یک طرفه در نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 22 بررسی شد و P˂0/05 به‌عنوان سطح معنی‌دار در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: امپاگلیفلوزین کیفیت، زنده‌مانی و حفظ حالت طبیعی سر و دم اسپرم را به‌طور معناداری افزایش می‌دهد. امپاگلیفلوزین باعث کاهش وزن در رت‌های دیابتی می‌شود. امپاگلیفلوزین بدون افزایش هیپرگلیسمی، با کاهش قند خون بر استروئیدوژنز اثر می‌گذارد و باعث حفظ قدرت باروری در بیضه و افزایش سطح هورمون‌های جنسی می‌شود. امپاگلیفلوزین ترشح انسولین را به‌طور معناداری افزایش می‌دهد. امپاگلیفلوزین موجب حفظ و یکپارچگی سلول‌های بتای پانکرانس می‌شود. امپاگلیفلوزین بر روی پروفایل لپیدی تأثیری ندارد.
نتیجه گیری: امپاگلیفلوزین علاوه بر درمان دیابت در مراحل اولیه، موجب بهبود عملکرد جنسی در رت‌های جوان میشود.
فاطمه نیک سرشت، مصطفی بهرامی، مسعود رحمتی،
دوره 21، شماره 5 - ( 11-1400 )
چکیده

مقدمه: مطالعه‌ی تجربی حاضر با هدف تعیین اثر 6 هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر بیان G6Pase در بافت کبد همچنین گلوکز و انسولین سرم در رت‌های چاق دیابتی نوع دو و مقایسه با گروه چاق غیر دیابتی انجام گرفت.
روش‌ها: 28 سر رت نر ویستار 10 هفته‌ای (10±220 گرم) به‌واسطه‌ی 6 هفته رژیم غذایی پُرچرب چاق شدند. سپس 14 رت توسط تزریق درون صفاقی STZ ( mg/Kg30) دیابتی نوع دو شدند. نهایتاً رت‌های مورد مطالعه در 4 گروه مساوی: 1) چاق کنترل، 2) چاق تناوبی، 3) دیابتی کنترل، 4) دیابتی تناوبی تقسیم شدند. گروه‌های تناوبی برای مدت 6 هفته در تمرینات تناوبی به تعداد 5 جلسه در هفته در قالب 10 تکرار دویدن 40 ثانیه‌ای روی تریدمیل با فواصل استراحتی 2 دقیقه‌ای (استراحت فعال) بین تکرارها شرکت نمودند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه، سطوح ناشتایی گلوکز، انسولین سرم، بیان G6Pase در بافت کبد اندازه‌گیری و توسط آزمون آنوای دوسویه مقایسه شدند.
یافته‌ها: در مقایسه با گروه دیابتی کنترل، تمرینات تناوبی در رت‌های دیابتی به کاهش معنی‌دار گلوکز منجر شد (001/0=P). تمرینات تناوبی در گروه دیابتی همچنین به افزایش انسولین نسبت به گروه کنترل دیابتی (006/0=P) بدون تغییر در بیان G6Pase نسبت به گروه کنترل دیابتی منجر شد (102/0=P).
نتیجه‌گیری: بهبود گلوکز در پاسخ به تمرینات تناوبی در رت‌های دیابتی نوع دو احتمالاً ریشه در افزایش انسولین بدون تغییر در بیان G6Pase کبدی دارد. اندازه‌گیری فعالیت یا بیان دیگر آنزیم‌های کبدی جهت نتیجه‌گیری کلی پیشنهاد می‌شود.
مهدی فراموشی، رامین امیرساسان،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو طی سال‌ها علاوه بر این که عوارض جبران ناپذیری در قسمت‌های مختلف بدن می‌گذارد موجب اختلال در عملکرد کبد می‌شود و خطر افزایش نارسایی قلب را افزایش می‌دهد ولی به‌دلیل عدم بروز علایم ظاهری، کمتر مورد توجه قرار گرفته است، بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی، بر شاخص‌های دیابتی و میزان GLUT4 قلبی و آنزیم‌های کبدی موش‌های صحرایی دیابتی نوع دو بود.
روش‌ها: بدین منظور تعداد 24 سر موش صحرایی ویستار (وزن اولیه 20±220 گرم) به سه گروه هشت تایی تقسیم شدند: گروه اول: کنترل سالم، گروه دوم: دیابتی، گروه سوم: تمرین استقامتی دیابتی. جهت القای دیابت نوع دو ابتدا دو هفته غذای پُرچرب به موش‌های صحرایی داده شد سپس استرپتوزوتوسین (تهیه ‌شده از شرکت سیگما آلدریچ) با دوز mg/kg37 در بافر سیترات M1/0 (PH5/4) بعد از شش ساعت ناشتایی به‌صورت درون صفاقی تزریق شد برای گروه کنترل سالم همان میزان، بافر تزریق شد، همچنین گروه‌های تمرین هوازی پنج جلسه در هفته و هشت هفته بر روی نوار گردان موتوردار دویدند. سپس شاخص‌های دیابتی، GLUT4 میوکارد (وسترن بلات) و آنزیم‌های کبدی (الایزا) موش‌های صحرایی اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: تمرین استقامتی موجب کاهش معنی‌دار گلوکز خون ناشتا، شاخص مقاومت به انسولین (هر دو 00/0=P) شد. همچنین موجب افزایش معنی‌دار انسولین (01/0=P) و شاخص حساسیت انسولینی (00/0=P) نسبت به گروه کنترل دیابتی شد. از طرفی میزان GLUT4 در گروه دیابتی تمرین افزایش معنیداری داشت (01/0=P). همچنین نتایج نشان داد در مقایسه با گروه کنترل دیابتی، ALT و AST در دیابتیها با تمرین استقامتی افزایش معنیداری نداشتند (بهترتیب 30/0=P ، 0 5/0=P).
نتیجه‌گیری: براساس نتایج به‌دست‌آمده به‌ نظر می‌رسد که تمرین استقامتی ضمن افزایش معنی‌دار میزان GLUT4 قلب موجب کاهش معنی‌دار شاخص‌های دیابتی ازجمله گلوکز ناشتا، شاخص HOMA-IR و نیز آنزیم‌های کبدی می‌شود.
پوریا محمدیان، داود خورشیدی، فاطمه کیانی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

مقدمه: ژن مرتبط با تودۀ چربی و چاقی (FTO) با خطر افزایش چاقی و دیابت نوع دو ارتباط مستقیم دارد.  هدف این مطالعه بررسی تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن FTO در بافت چربی زیر پوستی موش‌های صحرایی دیابتی نوع دو بود.
روش‌ها: در این مطالعۀ تجربی 12 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 10±220 گرم با تزریق نیکوتین آمید-استرپتوزوتوسین به دیابت نوع دو مبتلا شدند و تصادفی در دو گروه تمرین (6n=) و کنترل (6n=) قرار گرفتند. گروه تمرین، برنامۀ تمرینات تناوبی شدید را به‌مدت 12 هفته و 5 روز در هفته با دویدن روی تردمیل اجرا کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسۀ تمرینی، بیان ژن FTO در بافت چربی زیر پوستی، سطح گلوکز خون، انسولین و مقاومت انسولین در هر دو گروه اندازه‌گیری شدند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تی مستقل در سطح P<0.05 انجام شد.
یافته‌ها: پس از مداخلۀ ورزشی، سطح گلوکز خون، مقاومت انسولین و بیان ژن FTOبافت چربی در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به میزان معنی‌داری کاهش یافتند (05/0P<). سطح سرمی انسولین در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به میزان معنی‌داری افزایش یافت (05/0P<).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد تمرین تناوبی شدید می‌تواند سبب کاهش گلوکز خون، مقاومت انسولین و بیان FTO در بافت چربی رت‌های دیابتی نوع دو شود. بهبود کنترل گلیسمیک در رت‌های دیابتی ممکن است به کاهش بیان ژن FTO در پاسخ به تمرینات تناوبی شدید نسبت داده شود.
سهیلا مردانی، سید عباس بی نیاز، سجاد رمضانی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

مقدمه: آیریزین مایوکاینی است که از پروتئین غشایی FNDC5 آزاد می‌شود و تأثیرات مثبتی بر متابولیسم کربوهیدرات‌ها دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی بر میزان آیریزین و مقاومت به انسولین زنان میانسال مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش‌ها: در این مطالعۀ نیمه تجربی 24 زن مبتلا به دیابت نوع دو به‌صورت هدفمند انتخاب و به‌طور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی (12 نفر) و کنترل (12نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به‌مدت 8 هفته (3جلسه در هفته) به‌مدت 50 دقیقه به اجرای تمرین تمرین‌های هوازی با شدت 45-85 درصد ضربان قلب بیشینه بر روی تردمیل پرداختند. گروه کنترل در مدت تمرین هیچ‌گونه فعالیت بدنی نداشتند. نمونه‌های خونی 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از آخرین جلسۀ تمرینی جمع‌آوری شد و سرم حاصل جهت اندازه‌گیری سطوح آیرزین، شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR)، گلوکز ناشتا و انسولین استفاده گردید. جهت بررسی تغییرات درون‌گروهی از آزمونt  همبسته و تفاوت بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS (نسخۀ 22) در سطح معناداری (05/0P) استفاده شد.
یافته‌ها: تغییرات درون گروهی نشان داد، 8 هفته تمرین هوازی موجب افزایش سطح سرمی آیریزین (000/0P=)، کاهش معنادار شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) (000/0P=)، گلوکز ناشتاو انسولین (001/0P=) نسبت به گروه کنترل دیابتی شد. همچنین در مقایسه بین گروهی تمرین‌های هوازی موجب افزایش معنادار سطوح آیریزین (001/0P=) و کاهش شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR)، گلوکز ناشتا (001/0P=) و انسولین (001/0P=) نسبت به گروه کنترل دیابتی شد.
نتیجه‌گیری: تمرین هوازی از طریق تأثیر مطلوب بر افزایش سطوح آیریزین و کاهش شاخص مقاومت به انسولین، عامل کارآمدی جهت بهبود وضعیت متابولیسم گلوکز در بیماران دیابتی نوع دو است.
فرشاد صادقی، یاسر کاظم زاده، عبدالعلی بنایی فر،
دوره 22، شماره 3 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه: میوپاتی دیابتیک یکی از مشکلات عمده در افراد دیابتی نوع دو است. دو پروتئین‌های PAX7 و PGC-1α از جمله پروتئین‌های مؤثر در نوسازی و متابولیسم کربوهیدرات‌ها در عضلات اسکلتی هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین ‌مقاومتی در شرایط هایپوکسی برمحتوای پروتئین‌های PAX 7 و PGC-1α در عضله نعلی رت‌های دیابتی نوع دو بود.
روش‌ها: در این تحقیق 40 سر رت نر ویستار 10هفته‌ای پس از القا دیابت نوع دو، به پنج گروه کنترل سالم(HC)، کنترل‌ دیابتی(DC)، تمرین مقاومتی (RT)، تمرین مقاومتی در هایپوکسی (RT-HPX) و گروه هایپوکسی (HPX) تقسیم شدند. تمرین‌های مقاومتی به‌مدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته، در گروه‌های تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی در هایپوکسی انجام شد. پس از اتمام تمرین‌ها، نمونه‌ی بافت از عضله‌ی نعلی انجام و جهت اندازه‌گیری غلظت پروتئین‌های PAX 7 و PGC-1α مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد، بین گروه‌های تحقیق در هر دو پروتئین‌های PAX7 و PGC-1α تفاوت معنی‌داری (0001/0=P) وجود دارد. القای دیابت منجر به کاهش معنی‌دار PAX7 شد اما گروه تمرین مقاومتی در هایپوکسی تفاوت معنی‌داری با گروه کنترل سالم نداشت (451/0 P=). مقادیر پروتئین PGC1-α نیز در گروه القای دیابت کاهش معنی‌داری را در مقایسه با گروه کنترل داشت (01/0 P=)، اما تمرین در هایپوکسی مقادیر آن را به بیشتر از گروه کنترل سالم افزایش داد (0001/0 P=).
نتیجه‌گیری: می‌توان به تمرینات مقاومتی و قرار گرفتن در معرض هایپوکسی موقت و غیرفعال نیز به‌عنوان یک راهکار پیشنهادی در بهبود شاخص‌های مرتبط به بیماری دیابت نوع دو در انسان توجه کرد.
عبدالناصر سیدی، ندا آقایی بهمن‌بگلو، حبیب اصغرپور، مژگان احمدی،
دوره 22، شماره 3 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه: پروتئین‌های MAFbx و MuRF1 عوامل مهم در مسیر یوبی‌کوئیتین و مسئول آتروفی عضلانی هستند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر تمرین تناوبی طولانی‌‌مدت پُرشدت (HIIT) بر محتوای درون سلولی پروتئین‌های MAFbx و MuRF1 در بطن چپ قلب رت‌های مبتلا به دیابت نوع دو است.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 18 سر رت نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ‌داولی با میانگین وزن 20±270 گرم انتخاب شدند. 12 سر از رت‌ها از طریق تزریق درون صفاقی محلول‌های استرپتوزوتوسین و نیکوتین‌آمید دیابتی شدند. این رت‌ها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی و کنترل دیابتی (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم (6 سر) نیز در نظر گرفته شد. گروه تمرینی 4 روز در هفته، به‌مدت 8 هفته به HIIT پرداختند. برای تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 23 و آزمون‌های آنوای یک‌طرفه و تعقیبی توکی استفاده‏ شد.
یافته‌ها: محتوای پروتئین MAFbx به‌دنبال 8 هفته HIIT، کاهش معنی‌داری را نشان داد (0001/0P=)؛ آزمون تعقیبی توکی نشان داد این تغییر معنی‌دار بین جفت گروه‌های تمرین دیابتی و کنترل دیابتی و همچنین بین جفت گروه‌های کنترل دیابتی و کنترل سالم است (0001/0P=). محتوای پروتئین MuRF1 کاهش معنی‌داری را نشان داد (0001/0P=)؛ این تغییر معنی‌دار بین جفت گروه‌های تمرین دیابتی و کنترل دیابتی، گروه‌های تمرین دیابتی و کنترل سالم و همچنین گروه‌های کنترل دیابتی و کنترل سالم بود (0001/0P=).
نتیجه‌گیری: به ‌نظر می‌رسد HIIT، با کاهش محتوای پروتئین‌های MAFbx و MuRF1 در قلب آزمودنی‌های دیابتی روند آتروفی و اتوفاژی کاردیومیوست‌های را مهار کند.
اکرم سلیمانی نیا، احمد منصوری، زهرا باقرزاده گلمکانی، احمد زنده دل،
دوره 22، شماره 4 - ( 8-1401 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو یکی از بیماری‌های مزمن و ناتوان‌کننده است که بر امید به زندگی و رفتارهای خود مراقبتی زنان مبتلا به این بیماری اثر دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان وجودی بر امید به زندگی و رفتارهای خود مراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
روش‌ها: روش پژوهش، کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه‌ی آماری شامل کلیه‌ی زنان مبتلا به دیابت نوع دو شهر نیشابور بود. از بین آنان 40 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. شرکت‌کنندگان مقیاس امید اسنایدر و پرسشنامه‌ی فعالیت‌های خود مراقبتی در دیابت را تکمیل کردند. جهت تحلیل داده‌ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین زنان گروه درمان وجودی و افراد گروه کنترل در متغیرهای امید به زندگی (0001/0=p، 11/10=F) و رفتارهای خود مراقبتی (003/0=p، 5/176=F) تفاوت وجود دارد. درمان وجودی سبب افزایش میانگین نمره‌ی شرکت‌کنندگان گروه آزمایش در متغیرهای امید به زندگی و رفتارهای خود مراقبتی شده است.
نتیجه‌گیری: درمان وجودی با تأکید بر مفاهیمی مثل آزادی، مسئولیت‌پذیری، معنا و هدف در زندگی، مرگ و روابط با دیگران می‌تواند سبب افزایش امید به زندگی و رفتارهای خود مراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو ‌شود؛ بنابراین می‌توان از این درمان در کنار درمان‌های پزشکی استفاده کرد.
زهرا بدری، مریم دلفان، سعید دانش یار،
دوره 22، شماره 4 - ( 8-1401 )
چکیده

مقدمه: مایوژنین و مایواستاتین عواملی هستند که به‌ترتیب در رشد و تحلیل عضلانی نقش دارند. هدف از این پژوهش بررسی اثر توأم تمرین تناوبی شدید و داروی متفورمین بر بیان این دو عامل یعنی مایوژنین و مایواستاتین در عضله‌ی اسکلتی موش‌های مبتلا به دیابت نوع بود.
روش‌ها: 25 موش سوری نژاد C57BL/6 به دو گروه کنترل (پنج سر) و غذای پُرچرب (20 سر) تقسیم شدند. موش‌های گروه غذای پُرچرب به‌مدت 16 هفته با غذای پُرچرب تغذیه شدند. پس از 16 هفته، موش‌هایی که قند خون بالای 200 میلی‌گرم بر دسی‌لیتر داشتند به‌عنوان موش‌های دیابتی (نوع دو) انتخاب شدند. سپس موش‌های دیابتی شده (20 سر) به چهار گروه تقسیم شدند: گروه دیابتی کنترل (پنج سر)، دیابتی- متفورمین (پنج سر)، دیابتی-تمرین تناوبی شدید (پنج سر)، دیابتی-متفورمین-تمرین تناوبی شدید (پنج سر). موش‌ها به‌مدت هشت هفته تحت مداخله قرار گرفتند. از روش Real-Time–PCR برای سنجش بیان ژن مایوژنین و مایواستاتین در عضله‌ی راست رانی استفاده شد.
یافته‌ها: تمرین تناوبی شدید (اما نه متفورمین) در بیان مایوژنین تأثیر افزایشی داشت (05/0=P متفورمین تأثیر معنی‌داری در بیان مایواستاتین نداشت (45/0=P)، با این حال تمرین تناوبی شدید، بیان مایواستاتین را کاهش داد (001/0=P متفورمین تأثیر افزاینده یا کاهنده در تغییر بیان مایواستاتین ناشی از تمرین تناوبی شدید نداشت (95/0=P).
نتیجه‌گیری: داروی متفورمین احتمالاً تأثیر منفی یا مثبتی بر اثر تمرین تناوبی شدید در افزایش بیان مایوژنین و کاهش بیان مایواستاتین در موش‌های مبتلا به دیابت نوع دو نمی‌گذارد.
سجاد میرزائی، محمد شرافتی مقدم، نگین دژدار، مهدیه عبدی،
دوره 22، شماره 5 - ( 10-1401 )
چکیده

مقدمه: پروتئین‌های mTOR و CREBدو عامل مهم در مسیرهای سلولی و تنظیم متابولیسم بافت چربی هستند. بنابراین هدف از مطالعه‌ی حاضر، تأثیر تمرین استقامتی بر میزان پروتئین‌های mTOR و CREB در بافت چربی رت‌های دیابتی نوع دو است.
روش‌ها: در این مطالعه‌ی تجربی، 18 سر رت نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ ‌داولی با میانگین وزن 20±270 گرم انتخاب شدند. 12 سر از رت‌ها از طریق تزریق درون ‌صفاقی محلول‌های استرپتوزوتوسین و نیکوتین‌آمید دیابتی نوع دو شدند. این رت‌ها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (هر گروه 6 سر) و کنترل دیابتی تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم (6 سر) نیز درنظر گرفته شد؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامه‌ی تمرینی به‌مدت 6 هفته به تمرین استقامتی پرداختند. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 23 و آزمون‌های آنوای-یک‌طرفه و تعقیبی توکی استفاده‏ شد.
یافته‌ها: محتوای پروتئین mTOR به‌دنبال 6 هفته تمرین استقامتی، تغییر معنی‌داری را نشان داد (0001/0P=)؛ آزمون تعقیبی توکی نشان داد این تغییر معنی‌دار بین جفت گروه‌های تمرین دیابتی نسبت‌به کنترل سالم (004/0P=) و گروه‌های کنترل دیابتی نسبت ‌به کنترل سالم است (0001/0P=). محتوای پروتئین CREB تغییر معنی‌داری را نشان داد (0001/0P=)؛ این تغییر معنی‌دار بین جفت گروه‌های تمرین دیابتی نسبت‌به کنترل دیابتی (02/0P=)، تمرین دیابتی نسبت‌به کنترل سالم (0001/0P=) و گروه‌های کنترل دیابتی نسبت‌به کنترل سالم (0001/0P=) بود.
نتیجه‌گیری: پروتئین‌های  mTORو  CREBبه‌دنبال تمرین استقامتی کاهش یافتند که می‌تواند در تنظیم سوخت‌و‌ساز بافت چربی مؤثر باشند؛ با این وجود باید شرایط تمرینی بیشتری مدّ نظر قرار گیرد.
مسعود جهانتاش، حسین عابدنطنزی، ماندانا غلامی، فرشاد غزالیان،
دوره 22، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو شایعترین بیماری درونریز است که میتواند باعث صـدمه بـافتی و آپوپتوز شود. هدف پژوهش حاضر مطالعه‌ی بیان ژن مرتبط با آپوپتوز بافت کبد پس از تمرین تناوبی و ژل رویال در رتهای دیابتی نوع دو بود.
روش‌ها: نمونه‌ی آماری پژوهش 36 سر موش صحرایی نر بودند که پس از20 هفته رژیم پُرچرب و تزریق ml/kg 25 STZ دیابتی شدند. گلوکز ناشتای بین150 تا400 mg/dl ملاک دیابتی نوع دوم در نظر گرفته شد. موشهای دیابتی در4 گروه کنترل، تمرین، ژل و تمرین- ژل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی به‌صورت هشت هفته تمرین تناوبی، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید 2 دقیقهای با 80 تا 90 درصد vo2max و تناوب استراحت یک دقیقهای با 50 تا 56 درصد vo2max و گاواژ ژل به میزان 100 mg/kg برای 5 روز در هفته قبل تمرین داده شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دوعاملی و آزمون تعقیبی انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید به کاهش معنیدار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین منجر شد. همچنین تمرین تناوبی و مصرف ژل رویال به کاهش بیان ژن Bax و افزایش بیان Bcl2 و کاهش نسبت Bax/Bcl2 در سلول‌های کبدی در مقایسه با گروه کنترل منجر شد (P<0.05).
نتیجه‌گیری: تمرینهای تناوبی همراه با ژل رویال در رتهای دیابتی منجر به کاهش و بهبود شاخص قندی و مقاومت به انسولین و تغییرات مناسب در بیان ژنهای آپوپتوزی کبدی شد.
محبوبه رنگرز طباطبایی، مسعود نیکبخت، روح الله رنجبر، فرهاد دریانوش، محسن قنبرزاده،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه: ترشح آدیپوکاین‌ها از مخازن بافت چربی نقش کلیدی در تنظیم سوخت‌و‌ساز متابولیک و چندین فرآیند فیزیولوژیکی دیگر از جمله دیابت، چاقی و بیماری‌های قلبی-عروقی را داراست. در این مطالعه اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر آسپروزین، پروفایل لیپیدی و مقاومت به انسولین رت‌های نر مدل دیابت نوع دو بررسی شد.
روش‌ها: تعداد 24 سر رت نر اسپراگ‌داولی به‌‌طور تصادفی به چهار گروه مساوی سالم (C)، سالم تمرین (C+T)، دیابت (D) و دیابت تمرین (D+T) تقسیم شدند. دیابت با روش ترکیبی رژیم پُرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین با دوز کم القا شد. گروه‌ تمرین به ‌مدت هشت هفته برنامه‌ی HIIT را روی تردمیل انجام دادند. داده‌ها با استفاده از آزمون آماری ANOVA یکطرفه و آزمون بونفرونی و در سطح معنی‌داری 05/0P< تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که القای دیابت باعث افزایش آسپروزین سرم  شد(000۱/0=P)، آسپروزین پلاسما در گروه سالم تمرین نسبت به گروه سالم (03/0=P) و دیابت نسبت به دیابت تمرین (04/0=P) کاهش یافت. بین گروه سالم و سالم تمرین از نظر HOMA-IR تفاوت معنا‌دار وجود نداشت (9/0= P اما در گروه دیابت تمرین نسبت به دیابت کاهش یافت (0001/0=P). درگروه دیابت تمرین نسبت به گروه دیابت میانگین HDL افزایش (0001/0=p) و TG، LDL کاهش یافت (001/0=P). در گروه سالم تمرین نسبت به سالم میانگین  HDLافزایش (01/0=P) اما TG، LDL تفاوت معنادار نداشت.
نتیجه‌گیری: غلظت آسپروسین در رت‌های مبتلا به دیابت دو افزایش می‌یابد و HIIT می‌تواند با کاهش آسپروزین، شاخص‌ مقاومت به انسولین و بهبود پروفایل لیپیدی عوارض ناشی از دیابت را کاهش دهد.
شهناز محمدی، آزاده نظری، مهناز محمدی،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو به‌عنوان شایع‌ترین بیماری متابولیکی، یک اختلال مزمن و پیش‌رونده است که باعث ایجاد عوارض پایدار و افزایش بیماری‌های قلبی عروقی، عروق مغز، عروق محیطی، نفروپاتی، رتینوپاتی، نوروپاتی، پای دیابتی، آمپوتاسیون و مرگ‌ومیر در افراد مبتلا می‌شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش‌بینی‌کننده‌ی افکار تکرارشوند‌ه‌ی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی در پذیرش و تبعیت درمانی مبتلایان به دیابت نوع دو بود.
روش‌ها: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه‌ی آماری شامل تمامی افراد مبتلابه دیابت نوع دو انجمن دیابت استان چهارمحال و بختیاری بود که از این میان با استفاده از نمونه‌گیری در دسترس و براساس جدول مورگان، تعداد 300 نفر از مبتلایان به دیابت نوع دو انتخاب شدند. آزمودنی‌ها به‌وسیلهی پرسشنامه‌ی افکار تکرارشونده‌ی منفی، پرسشنامه‌ی نظم‌جویی هیجان، پرسشنامه‌ی خودمراقبتی و پرسشنامه‌ی تبعیت از درمان، مورد ارزیابی قرار گرفتند و برای تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش حاکی از آن بود که افکار تکرارشونده‌ی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی هر سه به‌صورت معناداری پذیرش و تبعیت از درمان را در مبتلایان به دیابت نوع دو پیش‌بینی می‌کنند.
نتیجه‌گیری: با توجه به مشخص شدن نقش پیش‌بینی کننده‌ی معنادار افکار تکرارشونده‌ی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی در پذیرش و تبعیت از درمان مبتلایان به دیابت نوع دو، همچنین به‌دلیل شیوع بالای این بیماری، به‌نظر می‌رسد مداخلات روان‌شناختی با در نظر داشتن نقش متغیرهای مذکور جهت کاهش مشکلات روان‌شناختی و افزایش پیروی از درمان این بیماران مثمر ثمر واقع شود، همچنین توجه به نقش افکار منفی تکرارشونده، راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان و پایبندی به مراقبت از خود می‌تواند به منزله‌ی پیشگیری از وخیم شدن دیابت نوع دو و کنترل بهتر آن باشد.
مهدی میرزایی علویجه، سیدنصراله حسینی، مرضیه نیک سیرت، امیرحسین هاشمیان، فرزاد جلیلیان،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه: کنترل دیابت نوع دو تحت تأثیر سبک ‌زندگی است. هدف این پژوهش تعیین پیش‌بینی کننده‌های پایبندی به درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع‌ دو با بهره‌گیری از ساختارهای نظریهی شناختی‌جامعه‌ای بود.
روش‌ها: این پژوهش توصیفی تحلیلی در میان 500 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر تهران در سال 1400 انجام شد. نمونه‌گیری به‌صورت تصادفی ساده از بیماران دارای پرونده‌ی درمانی در درمانگاه کنترل دیابت منطقه‌ی پنج تهران انجام شد. ابزار سنجش، پرسشنامه‌ی کتبی مبتنی بر ساختارهای نظریهی شناختی‌جامعه‌ای بود. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و آمار تحلیلی (همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی) در نرم‌افزار SPSS ویرایش 16 تجزیه‌و‌تحلیل گردید.
یافته‌ها: میانگین نمره‌ی انجام رفتارهای پایبندی به درمان 41/10±34/56 در دامنه‌ی نمره‌ی 16 تا 80 بود. انتظارات پیامد، خودکارآمدی درک شده و پشتیبانی جامعه‌ای در مجموع 43 درصد از واریانس انجام رفتارهای پایبندی به درمان را برآورد کردند. خودکارآمدی درک شده، قوی‌ترین ساختار پیش‌بینی کننده بود (430/0=ß و 001/0 > P). افزایش سن (126/0-=ß و 004/0 = P)، درمان با انسولین (250/0-=ß و 001/0 > P) و مصرف سیگار (146/0-=ß و 001/0 = P) به‌طور معکوس و داشتن بیمه درمانی (181/0=ß و 001/0 > P) به‌طور مثبت پیش‌بینی کننده‌ی انجام رفتارهای پایبندی به درمان بودند.
نتیجه‌گیری: توسعه، پیاده‌سازی و ارزشیابی مداخله‌های آموزشی مبتنی بر نظریهی شناختی‌جامعه‌ای با تأکید بر ارتقاء خودکارآمدی درک شده می‌تواند یافته‌های سودمندی در ارتقاء رفتارهای پایبندی به درمان در میان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو داشته باشد.
سجاد رمضانی، آمنه پوررحیم قورچی، محسن یعقوبی، رقیه افرونده، مینا رسولی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه: در طول دهه‌های اخیر فعالیت بدنی به‌عنوان یک ابزار کمکی کلیدی در کنترل بسیاری از بیماری‌ها از جمله بیماری دیابت درآمده است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پلاسمایی پرپتین و اندوتلین 1 مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش‌ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه‌تجربی است. نمونۀ آماری این پژوهش را 38 مرد مبتلا به دیابت نوع دو تشکیل دادند که به‌صورت تصادفی به دوگروه 19 نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تجربی 8 هفته تمرین مقاومتی را سه جلسه در هفته با شدت متوسط اجرا کردند. 24 ساعت قبل و بعد از 8 هفته تمرین، سطوح پلاسمایی پرپتین، اندوتلین 1 و شاخص‌های مرتبط با دیابت نوع دو به روش الایزا اندازه‌گیری شد. برای بررسی تغییرات درون‌گروهی از آزمونt  همبسته و تفاوت بین‌گروهی ازآزمون t مستقل استفاده شد. جهت تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS استفاده شد (05/0P).
یافته‌ها: نتایج t همبسته نشان داد که سطوح پلاسمایی پرپتین و شاخص مقاومت به انسولین (001/0=P) و همچنین اندوتلین 1 پلاسما (001/0=P) در پس آزمون نسبت به پیش‌آزمون گروه تجربی کاهش معنی‌داری یافته است. همچنین نتایج آزمون t مستقل نیز نشان داد که سطوح پلاسمایی پرپتین وشاخص مقاومت به انسولین (001/0=P) و اندوتلین 1 (002/0=P) در پس آزمون گروه تجربی نسبت به کنترل به‌طور معنی‌داری کمتر است.
نتیجه‌گیری: باتوجه به نتایج به‌دست آمده به‌نظر می‌رسد انجام تمرین‌های مقاومتی باعث بهبود حساسیت به گلوکز از طریق کاهش پرپتین و کاهش احتمال ابتلا به فشارخون از طریق کاهش اندوتلین 1 در افراد مبتلا به دیابت نوع دو می‌شود.
فاطمه صباغیان، فاطمه کاظمی نسب، امیر قنبرپور،
دوره 23، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده

مقدمه: هدف مطالعۀ حاضر بررسی اثر تمرین هوازی بر عملکرد سیستم رنین-آنژیوتانسین موضعی و مقاومت به انسولین در عضلۀ دوقلو موشهای دیابتی نوع دو بود.
روش‌ها: تعداد 18 سر موش نر نژاد C57BL/6 به دو گروه تقسیم شدند: 1- موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی استاندارد به‌مدت 12 هفته (گروه کنترل)، 2- موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی پُرچرب به‌مدت 12 هفته همراه با تزریق استرپتوزوتوسین (گروه دیابت). موشهای دیابتی به‌طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: 1- گروه دیابت-بی تحرک، 2- گروه دیابت-تمرین. موش-های تمرینی به‌مدت هشت هفته و پنج روز در هفته با سرعت متوسط 19 متر بر دقیقه و مدت 45 دقیقه بر روی نوارگردان تمرین کردند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موشها قربانی شدند. عضلۀ دو قلو استخراج و برای اندازهگیری بیان ژنهای آنژیوتانسین 2، گیرندۀ Mass، گیرنده At1 و انتقال دهنده گلوکز 4 (Glut4) در فریز 80- درجۀ سانتی‌گراد نگه‌داری شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد بیان ژن گیرندۀ Mass و Glut4 در موشهای دیابت-تمرین به‌طور معناداری از گروه دیابت-بیتحرک بیشتر بود. همچنین، بیان ژن آنژیوتانسین 2، شاخص مقاومت به انسولین و گلوکز خون ناشتا در عضله موشهای دیابت-تمرین در مقایسه با موشهای دیابت-بیتحرک بهطور معناداری کمتر بود. همچنین، بیان گیرنده At1 در گروه دیابت-تمرین نسبت به گروه دیابت -بیتحرک به طور غیرمعناداری کمتر بود.
نتیجه‌گیری: یافتههای مطالعۀ حاضر نقش مهم ‌تمرین ورزشی در بهبود سیستم رنین-آنژیوتانسین موضعی در عضلۀ اسکلتی را نشان می‌دهد. هشت هفته تمرین هوازی از طریق کاهش بیان آنژیوتانسین 2، گیرنده At1 و افزایش سطوح گیرنده Mass، میتواند سبب کاهش مقاومت به انسولین عضلانی و بهبود بیماری دیابت نوع دو شود.

صفحه 5 از 6     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb