111 نتیجه برای دیابت نوع دو
اکرم سلیمانی نیا، احمد منصوری، زهرا باقرزاده گلمکانی، احمد زنده دل،
دوره 22، شماره 4 - ( 8-1401 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو یکی از بیماریهای مزمن و ناتوانکننده است که بر امید به زندگی و رفتارهای خود مراقبتی زنان مبتلا به این بیماری اثر دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان وجودی بر امید به زندگی و رفتارهای خود مراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
روشها: روش پژوهش، کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل کلیهی زنان مبتلا به دیابت نوع دو شهر نیشابور بود. از بین آنان 40 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. شرکتکنندگان مقیاس امید اسنایدر و پرسشنامهی فعالیتهای خود مراقبتی در دیابت را تکمیل کردند. جهت تحلیل دادهها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین زنان گروه درمان وجودی و افراد گروه کنترل در متغیرهای امید به زندگی (0001/0=p، 11/10=F) و رفتارهای خود مراقبتی (003/0=p، 5/176=F) تفاوت وجود دارد. درمان وجودی سبب افزایش میانگین نمرهی شرکتکنندگان گروه آزمایش در متغیرهای امید به زندگی و رفتارهای خود مراقبتی شده است.
نتیجهگیری: درمان وجودی با تأکید بر مفاهیمی مثل آزادی، مسئولیتپذیری، معنا و هدف در زندگی، مرگ و روابط با دیگران میتواند سبب افزایش امید به زندگی و رفتارهای خود مراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو شود؛ بنابراین میتوان از این درمان در کنار درمانهای پزشکی استفاده کرد.
زهرا بدری، مریم دلفان، سعید دانش یار،
دوره 22، شماره 4 - ( 8-1401 )
چکیده
مقدمه: مایوژنین و مایواستاتین عواملی هستند که بهترتیب در رشد و تحلیل عضلانی نقش دارند. هدف از این پژوهش بررسی اثر توأم تمرین تناوبی شدید و داروی متفورمین بر بیان این دو عامل یعنی مایوژنین و مایواستاتین در عضلهی اسکلتی موشهای مبتلا به دیابت نوع بود.
روشها: 25 موش سوری نژاد C57BL/6 به دو گروه کنترل (پنج سر) و غذای پُرچرب (20 سر) تقسیم شدند. موشهای گروه غذای پُرچرب بهمدت 16 هفته با غذای پُرچرب تغذیه شدند. پس از 16 هفته، موشهایی که قند خون بالای 200 میلیگرم بر دسیلیتر داشتند بهعنوان موشهای دیابتی (نوع دو) انتخاب شدند. سپس موشهای دیابتی شده (20 سر) به چهار گروه تقسیم شدند: گروه دیابتی کنترل (پنج سر)، دیابتی- متفورمین (پنج سر)، دیابتی-تمرین تناوبی شدید (پنج سر)، دیابتی-متفورمین-تمرین تناوبی شدید (پنج سر). موشها بهمدت هشت هفته تحت مداخله قرار گرفتند. از روش Real-Time–PCR برای سنجش بیان ژن مایوژنین و مایواستاتین در عضلهی راست رانی استفاده شد.
یافتهها: تمرین تناوبی شدید (اما نه متفورمین) در بیان مایوژنین تأثیر افزایشی داشت (05/0=P)؛ متفورمین تأثیر معنیداری در بیان مایواستاتین نداشت (45/0=P)، با این حال تمرین تناوبی شدید، بیان مایواستاتین را کاهش داد (001/0=P)، متفورمین تأثیر افزاینده یا کاهنده در تغییر بیان مایواستاتین ناشی از تمرین تناوبی شدید نداشت (95/0=P).
نتیجهگیری: داروی متفورمین احتمالاً تأثیر منفی یا مثبتی بر اثر تمرین تناوبی شدید در افزایش بیان مایوژنین و کاهش بیان مایواستاتین در موشهای مبتلا به دیابت نوع دو نمیگذارد.
سجاد میرزائی، محمد شرافتی مقدم، نگین دژدار، مهدیه عبدی،
دوره 22، شماره 5 - ( 10-1401 )
چکیده
مقدمه: پروتئینهای mTOR و CREBدو عامل مهم در مسیرهای سلولی و تنظیم متابولیسم بافت چربی هستند. بنابراین هدف از مطالعهی حاضر، تأثیر تمرین استقامتی بر میزان پروتئینهای mTOR و CREB در بافت چربی رتهای دیابتی نوع دو است.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 18 سر رت نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ داولی با میانگین وزن 20±270 گرم انتخاب شدند. 12 سر از رتها از طریق تزریق درون صفاقی محلولهای استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید دیابتی نوع دو شدند. این رتها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (هر گروه 6 سر) و کنترل دیابتی تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم (6 سر) نیز درنظر گرفته شد؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامهی تمرینی بهمدت 6 هفته به تمرین استقامتی پرداختند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخهی 23 و آزمونهای آنوای-یکطرفه و تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: محتوای پروتئین mTOR بهدنبال 6 هفته تمرین استقامتی، تغییر معنیداری را نشان داد (0001/0P=)؛ آزمون تعقیبی توکی نشان داد این تغییر معنیدار بین جفت گروههای تمرین دیابتی نسبتبه کنترل سالم (004/0P=) و گروههای کنترل دیابتی نسبت به کنترل سالم است (0001/0P=). محتوای پروتئین CREB تغییر معنیداری را نشان داد (0001/0P=)؛ این تغییر معنیدار بین جفت گروههای تمرین دیابتی نسبتبه کنترل دیابتی (02/0P=)، تمرین دیابتی نسبتبه کنترل سالم (0001/0P=) و گروههای کنترل دیابتی نسبتبه کنترل سالم (0001/0P=) بود.
نتیجهگیری: پروتئینهای mTORو CREBبهدنبال تمرین استقامتی کاهش یافتند که میتواند در تنظیم سوختوساز بافت چربی مؤثر باشند؛ با این وجود باید شرایط تمرینی بیشتری مدّ نظر قرار گیرد.
مسعود جهانتاش، حسین عابدنطنزی، ماندانا غلامی، فرشاد غزالیان،
دوره 22، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو شایعترین بیماری درونریز است که میتواند باعث صـدمه بـافتی و آپوپتوز شود. هدف پژوهش حاضر مطالعهی بیان ژن مرتبط با آپوپتوز بافت کبد پس از تمرین تناوبی و ژل رویال در رتهای دیابتی نوع دو بود.
روشها: نمونهی آماری پژوهش 36 سر موش صحرایی نر بودند که پس از20 هفته رژیم پُرچرب و تزریق ml/kg 25 STZ دیابتی شدند. گلوکز ناشتای بین150 تا400 mg/dl ملاک دیابتی نوع دوم در نظر گرفته شد. موشهای دیابتی در4 گروه کنترل، تمرین، ژل و تمرین- ژل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی بهصورت هشت هفته تمرین تناوبی، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید 2 دقیقهای با 80 تا 90 درصد vo2max و تناوب استراحت یک دقیقهای با 50 تا 56 درصد vo2max و گاواژ ژل به میزان 100 mg/kg برای 5 روز در هفته قبل تمرین داده شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دوعاملی و آزمون تعقیبی انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید به کاهش معنیدار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین منجر شد. همچنین تمرین تناوبی و مصرف ژل رویال به کاهش بیان ژن Bax و افزایش بیان Bcl2 و کاهش نسبت Bax/Bcl2 در سلولهای کبدی در مقایسه با گروه کنترل منجر شد (P<0.05).
نتیجهگیری: تمرینهای تناوبی همراه با ژل رویال در رتهای دیابتی منجر به کاهش و بهبود شاخص قندی و مقاومت به انسولین و تغییرات مناسب در بیان ژنهای آپوپتوزی کبدی شد.
محبوبه رنگرز طباطبایی، مسعود نیکبخت، روح الله رنجبر، فرهاد دریانوش، محسن قنبرزاده،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: ترشح آدیپوکاینها از مخازن بافت چربی نقش کلیدی در تنظیم سوختوساز متابولیک و چندین فرآیند فیزیولوژیکی دیگر از جمله دیابت، چاقی و بیماریهای قلبی-عروقی را داراست. در این مطالعه اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر آسپروزین، پروفایل لیپیدی و مقاومت به انسولین رتهای نر مدل دیابت نوع دو بررسی شد.
روشها: تعداد 24 سر رت نر اسپراگداولی بهطور تصادفی به چهار گروه مساوی سالم (C)، سالم تمرین (C+T)، دیابت (D) و دیابت تمرین (D+T) تقسیم شدند. دیابت با روش ترکیبی رژیم پُرچرب و تزریق استرپتوزوتوسین با دوز کم القا شد. گروه تمرین به مدت هشت هفته برنامهی HIIT را روی تردمیل انجام دادند. دادهها با استفاده از آزمون آماری ANOVA یکطرفه و آزمون بونفرونی و در سطح معنیداری 05/0P< تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که القای دیابت باعث افزایش آسپروزین سرم شد(000۱/0=P)، آسپروزین پلاسما در گروه سالم تمرین نسبت به گروه سالم (03/0=P) و دیابت نسبت به دیابت تمرین (04/0=P) کاهش یافت. بین گروه سالم و سالم تمرین از نظر HOMA-IR تفاوت معنادار وجود نداشت (9/0= P)، اما در گروه دیابت تمرین نسبت به دیابت کاهش یافت (0001/0=P). درگروه دیابت تمرین نسبت به گروه دیابت میانگین HDL افزایش (0001/0=p) و TG، LDL کاهش یافت (001/0=P). در گروه سالم تمرین نسبت به سالم میانگین HDLافزایش (01/0=P) اما TG، LDL تفاوت معنادار نداشت.
نتیجهگیری: غلظت آسپروسین در رتهای مبتلا به دیابت دو افزایش مییابد و HIIT میتواند با کاهش آسپروزین، شاخص مقاومت به انسولین و بهبود پروفایل لیپیدی عوارض ناشی از دیابت را کاهش دهد.
شهناز محمدی، آزاده نظری، مهناز محمدی،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو بهعنوان شایعترین بیماری متابولیکی، یک اختلال مزمن و پیشرونده است که باعث ایجاد عوارض پایدار و افزایش بیماریهای قلبی عروقی، عروق مغز، عروق محیطی، نفروپاتی، رتینوپاتی، نوروپاتی، پای دیابتی، آمپوتاسیون و مرگومیر در افراد مبتلا میشود. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیشبینیکنندهی افکار تکرارشوندهی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی در پذیرش و تبعیت درمانی مبتلایان به دیابت نوع دو بود.
روشها: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعهی آماری شامل تمامی افراد مبتلابه دیابت نوع دو انجمن دیابت استان چهارمحال و بختیاری بود که از این میان با استفاده از نمونهگیری در دسترس و براساس جدول مورگان، تعداد 300 نفر از مبتلایان به دیابت نوع دو انتخاب شدند. آزمودنیها بهوسیلهی پرسشنامهی افکار تکرارشوندهی منفی، پرسشنامهی نظمجویی هیجان، پرسشنامهی خودمراقبتی و پرسشنامهی تبعیت از درمان، مورد ارزیابی قرار گرفتند و برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که افکار تکرارشوندهی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی هر سه بهصورت معناداری پذیرش و تبعیت از درمان را در مبتلایان به دیابت نوع دو پیشبینی میکنند.
نتیجهگیری: با توجه به مشخص شدن نقش پیشبینی کنندهی معنادار افکار تکرارشوندهی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی در پذیرش و تبعیت از درمان مبتلایان به دیابت نوع دو، همچنین بهدلیل شیوع بالای این بیماری، بهنظر میرسد مداخلات روانشناختی با در نظر داشتن نقش متغیرهای مذکور جهت کاهش مشکلات روانشناختی و افزایش پیروی از درمان این بیماران مثمر ثمر واقع شود، همچنین توجه به نقش افکار منفی تکرارشونده، راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان و پایبندی به مراقبت از خود میتواند به منزلهی پیشگیری از وخیم شدن دیابت نوع دو و کنترل بهتر آن باشد.
مهدی میرزایی علویجه، سیدنصراله حسینی، مرضیه نیک سیرت، امیرحسین هاشمیان، فرزاد جلیلیان،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: کنترل دیابت نوع دو تحت تأثیر سبک زندگی است. هدف این پژوهش تعیین پیشبینی کنندههای پایبندی به درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو با بهرهگیری از ساختارهای نظریهی شناختیجامعهای بود.
روشها: این پژوهش توصیفی تحلیلی در میان 500 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر تهران در سال 1400 انجام شد. نمونهگیری بهصورت تصادفی ساده از بیماران دارای پروندهی درمانی در درمانگاه کنترل دیابت منطقهی پنج تهران انجام شد. ابزار سنجش، پرسشنامهی کتبی مبتنی بر ساختارهای نظریهی شناختیجامعهای بود. دادهها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و آمار تحلیلی (همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی) در نرمافزار SPSS ویرایش 16 تجزیهوتحلیل گردید.
یافتهها: میانگین نمرهی انجام رفتارهای پایبندی به درمان 41/10±34/56 در دامنهی نمرهی 16 تا 80 بود. انتظارات پیامد، خودکارآمدی درک شده و پشتیبانی جامعهای در مجموع 43 درصد از واریانس انجام رفتارهای پایبندی به درمان را برآورد کردند. خودکارآمدی درک شده، قویترین ساختار پیشبینی کننده بود (430/0=ß و 001/0 > P). افزایش سن (126/0-=ß و 004/0 = P)، درمان با انسولین (250/0-=ß و 001/0 > P) و مصرف سیگار (146/0-=ß و 001/0 = P) بهطور معکوس و داشتن بیمه درمانی (181/0=ß و 001/0 > P) بهطور مثبت پیشبینی کنندهی انجام رفتارهای پایبندی به درمان بودند.
نتیجهگیری: توسعه، پیادهسازی و ارزشیابی مداخلههای آموزشی مبتنی بر نظریهی شناختیجامعهای با تأکید بر ارتقاء خودکارآمدی درک شده میتواند یافتههای سودمندی در ارتقاء رفتارهای پایبندی به درمان در میان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو داشته باشد.
سجاد رمضانی، آمنه پوررحیم قورچی، محسن یعقوبی، رقیه افرونده، مینا رسولی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: در طول دهههای اخیر فعالیت بدنی بهعنوان یک ابزار کمکی کلیدی در کنترل بسیاری از بیماریها از جمله بیماری دیابت درآمده است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پلاسمایی پرپتین و اندوتلین 1 مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: پژوهش حاضر از نوع نیمهتجربی است. نمونۀ آماری این پژوهش را 38 مرد مبتلا به دیابت نوع دو تشکیل دادند که بهصورت تصادفی به دوگروه 19 نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تجربی 8 هفته تمرین مقاومتی را سه جلسه در هفته با شدت متوسط اجرا کردند. 24 ساعت قبل و بعد از 8 هفته تمرین، سطوح پلاسمایی پرپتین، اندوتلین 1 و شاخصهای مرتبط با دیابت نوع دو به روش الایزا اندازهگیری شد. برای بررسی تغییرات درونگروهی از آزمونt همبسته و تفاوت بینگروهی ازآزمون t مستقل استفاده شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS استفاده شد (05/0≥P).
یافتهها: نتایج t همبسته نشان داد که سطوح پلاسمایی پرپتین و شاخص مقاومت به انسولین (001/0=P) و همچنین اندوتلین 1 پلاسما (001/0=P) در پس آزمون نسبت به پیشآزمون گروه تجربی کاهش معنیداری یافته است. همچنین نتایج آزمون t مستقل نیز نشان داد که سطوح پلاسمایی پرپتین وشاخص مقاومت به انسولین (001/0=P) و اندوتلین 1 (002/0=P) در پس آزمون گروه تجربی نسبت به کنترل بهطور معنیداری کمتر است.
نتیجهگیری: باتوجه به نتایج بهدست آمده بهنظر میرسد انجام تمرینهای مقاومتی باعث بهبود حساسیت به گلوکز از طریق کاهش پرپتین و کاهش احتمال ابتلا به فشارخون از طریق کاهش اندوتلین 1 در افراد مبتلا به دیابت نوع دو میشود.
فاطمه صباغیان، فاطمه کاظمی نسب، امیر قنبرپور،
دوره 23، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
مقدمه: هدف مطالعۀ حاضر بررسی اثر تمرین هوازی بر عملکرد سیستم رنین-آنژیوتانسین موضعی و مقاومت به انسولین در عضلۀ دوقلو موشهای دیابتی نوع دو بود.
روشها: تعداد 18 سر موش نر نژاد C57BL/6 به دو گروه تقسیم شدند: 1- موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی استاندارد بهمدت 12 هفته (گروه کنترل)، 2- موشهای تغذیه شده با رژیم غذایی پُرچرب بهمدت 12 هفته همراه با تزریق استرپتوزوتوسین (گروه دیابت). موشهای دیابتی بهطور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: 1- گروه دیابت-بی تحرک، 2- گروه دیابت-تمرین. موش-های تمرینی بهمدت هشت هفته و پنج روز در هفته با سرعت متوسط 19 متر بر دقیقه و مدت 45 دقیقه بر روی نوارگردان تمرین کردند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، موشها قربانی شدند. عضلۀ دو قلو استخراج و برای اندازهگیری بیان ژنهای آنژیوتانسین 2، گیرندۀ Mass، گیرنده At1 و انتقال دهنده گلوکز 4 (Glut4) در فریز 80- درجۀ سانتیگراد نگهداری شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بیان ژن گیرندۀ Mass و Glut4 در موشهای دیابت-تمرین بهطور معناداری از گروه دیابت-بیتحرک بیشتر بود. همچنین، بیان ژن آنژیوتانسین 2، شاخص مقاومت به انسولین و گلوکز خون ناشتا در عضله موشهای دیابت-تمرین در مقایسه با موشهای دیابت-بیتحرک بهطور معناداری کمتر بود. همچنین، بیان گیرنده At1 در گروه دیابت-تمرین نسبت به گروه دیابت -بیتحرک به طور غیرمعناداری کمتر بود.
نتیجهگیری: یافتههای مطالعۀ حاضر نقش مهم تمرین ورزشی در بهبود سیستم رنین-آنژیوتانسین موضعی در عضلۀ اسکلتی را نشان میدهد. هشت هفته تمرین هوازی از طریق کاهش بیان آنژیوتانسین 2، گیرنده At1 و افزایش سطوح گیرنده Mass، میتواند سبب کاهش مقاومت به انسولین عضلانی و بهبود بیماری دیابت نوع دو شود.
محمد زحمتکش، حسینعلی ساسان، فاطمه سفید، محمد یحیی وحیدی مهرجردی،
دوره 23، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو یک بیماری شایع چند فاکتوری است که در قرن حاضر مورد کاوش متخصصان و پژوهشگران بسیاری قرار گرفته است. مطالعات انجام شده، اهمیت و جایگاه ژنتیک در ارتباط با دیابت را به خوبی نشان میدهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی شیوع پلیمورفیسمهای rs5219 و rs5215 در جمعیت دیابتی نوع دو فامیلی استان یزد است.
روشها: این مطالعه، یک مطالعۀ مورد-شاهدی است که بر روی 200 نفر (100 نفر بیمار مبتلا به دیابت نوع دو با سابقۀ مثبت خانوادگی ابتلا به دیابت نوع دو و 100 نفر سالم بدون سابقۀ ابتلا به دیابت در خانواده) صورت گرفت. در این مطالعه با استفاده از تکنیک ARMS-PCR به بررسی ژنوتیپ گروه بیمار و گروه شاهد پرداخته شده است و برای بیان نتایج از شاخصهای پراکندگی و تستهای آماری پارامتری همچون P-value و Chi-square استفاده شد.
یافتهها: آنالیز آماری نشان داد که اختلاف معناداری بین فراوانی آللی و ژنوتیپی در دو گروه بیمار و کنترل در پلیمورفیسم rs5215 با میزان P=0.0015 و در پلیمورفیسم rs5219 با میزان P=0.0342 وجود دارد.
نتیجهگیری: نتایج حاضر نشان داد که پلیمورفیسم rs5215 وrs5219 ژنKCNJ11 میتواند با بیماری دیابت نوع دو در جمعیت استان یزد در ارتباط باشد اگرچه برای تأیید این نتایج نیاز به انجام مطالعات گسترده است.
فاطمه نیک سرشت،
دوره 23، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت ورزش در پیشگیری و درمان بیماریهای مرتبط با چاقی، مطالعۀ تجربی حاضر با هدف تعیین اثر 6 هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان PEPCK در بافت کبد همچنین گلوکز و انسولین در رتهای چاق دیابتی نوع دو و مقایسه با گروه چاق غیر دیابتی انجام گرفت.
روشها: 28 سر رت نر ویستار 10 هفتهای (20 ± 220 گرم) بهواسطۀ 6 هفته رژیم غذایی پُرچرب چاق شدند. سپس 14 رت توسط تزریق درون صفاقی mg/Kg 30STZ دیابتی نوع دو شدند. رتهای مورد مطالعه در 4 گروه: 1) چاق (7 =n)، کنترل، 2) چاق تناوبی، 3) دیابتی کنترل، 4) دیابتی تناوبی تقسیم شدند. گروههای تناوبی برای مدت 6 هفته در تمرینهای تناوبی به تعداد 5 جلسه در هفته در قالب 10 تکرار دویدن 40 ثانیهای روی تریدمیل با فواصل استراحتی 2 دقیقهای بین تکرارها شرکت نمودند. در نهایت 48 ساعت پس از آخرین جلسه، سطوح ناشتایی گلوکز، انسولین، بیان PEPCK در بافت کبد اندازهگیری و توسط آنوای دو سویه مقایسه شدند.
یافتهها: در مقایسه با گروههای کنترل، تمرینهای تناوبی در رتهای دیابتی و غیر دیابتی به کاهش معنیدار گلوکز ناشتا منجر شد (001/0 P=). تمرینهای تناوبی همچنین به افزایش انسولین سرم نسبت به گروه کنترل دیابتی (006/0 P=) وکاهش در بیان PEPCK نسبت به گروه کنترل دیابتی منجر شد (005/0 P=).
نتیجهگیری: بهبود گلوکز در پاسخ به تمرینهای تناوبی در رتهای دیابتی نوع دو احتمالاً ریشه در افزایش انسولین و افزایش در بیان PEPCK کبدی دارد. اندازهگیری فعالیت یا بیان دیگر آنزیمهای کبدی جهت نتیجهگیری کلی پیشنهاد میشود.
سمیه امام رضایی، وحید ولی پور ده نو، علی یاور عزیزپور فرد،
دوره 23، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده
مقدمه: عامل مغذی عصبی مشتق از مغز (BDNF) در افراد دیابتی کاهش و آسپروسین و هموگلوبین A1c (HbA1c) افزایش مییابد و ورزش میتواند این اثرات را معکوس کند، اما اثر ورزش شدید بر آسپروسین و BDNF در افراد سالمند دیابتی مشخص نیست. بنابراین، هدف مطالعۀ حاضر بررسی اثر ورزش عملکردی با شدت بالا بر سطوح آسپروسین و BDNF و ارتباط آنها با گلوکز و HbA1c مردان و زنان سالمند دیابتی بود.
روشها: در این مطالعۀ نیمه تجربی، 24 مرد و زن سالمند دیابتی (سن: 84/5 ± 25/67 سال، وزن: 01/13 ± 29/70 کیلوگرم، قد: 29/10 ± 92/160 سانتیمتر) شرکت کردند. در حالت ناشتا نمونۀ خون اولیه گرفته شد. 90 دقیقه بعد، آزمودنیها ورزش عملکردی با شدت بالا را بهمدت 50 دقیقه انجام دادند. نمونۀ خونی دوم 10 دقیقه بعد از ورزش انجام شد. سطوح آسپروسین، BDNF، HbA1c و گلوکز به روش الایزا اندازهگیری شد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای t، کوواریانس و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها: آسپروسین و BDNF در هر دو گروه بهترتیب کاهش (0005/0 >P) و افزایش یافت (0005/0 >P). بین BDNF و آسپروسین مردان و زنان سالمند دیابتی در پیشآزمون و پسآزمون تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0 <P). همبستگی منفی معناداری بین BDNF با آسپروسین، HbA1c و گلوکز و همبستگی مثبت معناداری بین آسپروسین با HbA1c و گلوکز وجود داشت (05/0 >P).
نتیجهگیری: ورزش با شدت بالا آسپروسین و BDNF را در مردان و زنان سالمند دیابتی بهترتیب کاهش و افزایش میدهد. همچنین، با توجه به رابطۀ منفی معنادار بین BDNF با گلوکز و HbA1c و رابطۀ مثبت معنادار بین آسپروسین با گلوکز و HbA1c بهنظر میرسد ورزش با شدت بالا با معکوس کردن تغییرات آسپروسین و BDNF، موجب بهبود احتمالی سطوح گلوکز و HbA1c میشود.
سحر ریاستی، حسین عابدنطنزی، ماندانا غلامی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تأثیر تمرین تناوبی شدید و ژل رویال بر بیان ژنهای مسیر miR-423-5P- FAM3A-AKt2 کبد موشهای صحرایی دیابتی نوع دو بود.
روشها: در این پژوهش 36 سرموش نر ویستار بهعنوان نمونۀ آماری انتخاب و پس از دو هفته سازگاری و رسیدن به وزن 20±193 گرم برای مدت 5 ماه با رژیم پُرچرب تغذیه شدند و پس از رسیدن به میانگین وزنی حدود 50±409 گرم با تزریق درون صفاقی 25 mg/kg استرپتوزوتوسین (STZ) دیابتی شدند. یک هفته پس از القای دیابت، گلوکز خون ناشتا اندازهگیری و قند خون بالای 150 تا 400 mg/dl بهعنوان معیاری برای دیابت نوع دو در نظر گرفته شد. موشهای دیابتی نوع دو در 4 گروه (کنترل، تمرین تناوبی، ژل رویال و گروه تمرین-ژل) قرار گرفتند.گروه تجربی که تمرین داشتند تمرین تناوبی شدید را با شدت 20 تا 36 متر در دقیقه برای 16 تا 45 دقیقه در هر جلسه و 5 جلسه در هفته برای 8 هفته انجام دادند. وگروههای تجربی مصرف ژل رویال مقدار 100 mg/kg وزن موشها ژل رویال بهصورت گاواژ مصرف کردند. 48 ساعت از آخرین جلسه تمرین و 12 ساعت ناشتایی موشها با اتر بیهوش و خونگیری از قلب و بافت برداری از کبد برای مطالعات بعدی انجام شد. نمونۀ بافتی نیز بلافاصله پس از جداسازی در نیتروژن مایع به دمای 80- فریزر انتقال یافت. اندازهگیریهای سرمی گلوکز توسط دستگاه اتوآنالیزر انجام شد. انسولین توسط کیت الایزا اندازهگیری شد و شاخص مقاومت به انسولین با فرمول اندازهگیری شد. میزان بیان ژنهای miR-423-5P، mRNA FAM3A و mRNA AKt2 کبد با استفاده از روش RT-PCR و بهکارگیری کیتهای مخصوص اندازهگیری و یافتهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل بیان ژن miR-423-5P کاهش معنیدار و بیان mRNA FAM3A افزایش داشت اما معنیدار نبود و بیان mRNA AKt2 در گروههای تمرین و تمرین همراه با ژل رویال نسبت به گروه کنترل افزایش معنیدار و در گروه ژل رویال نیز افزایش داشت که از نظر آماری معنیدار نبود (سطح معناداری 05/0>P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین تناوبی و مصرف ژل رویال هر دو به تنهایی و بهصورت تعاملی با تاثیر بیشتر، بتوانند به ایجاد تغییرات مطلوب در بیان ژنهای مذکور کبد موشهای صحرایی دیابتی نوع دو کمک کنند.
اسفندیار جهانفر، عبدالحسین طاهری کلانی، محمود نیک سرشت،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت شیرین نوع دو همانند سایر بیماریهای التهابی، موجب تغییر در سطوح نشانگرهای ضدالتهابی مانند پنتراکسین-3 و پیشالتهابی مثل گرملین-1 میشود. هدف پژوهش حاضر مقایسۀ آثار 10 هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر سطوح سرمی پنتراکسین-3، گرملین-1 و مقاومت به انسولین در مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: در این مطالعۀ نیمهتجربی، 29 مرد مبتلا به دیابت نوع دو در دامنۀ سنی 25 تا 40 سال انتخاب و به روش تصادفی به سه گروه تمرین هوازی، تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. برنامۀ تمرین گروه هوازی با شدت 55 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه و مقاومتی با شدت 55 تا 75 درصد یک تکرار بیشینه طی 10 هفته و سه جلسه در هفته اجرا گردید. پیش و پس از دورۀ مداخله سطوح سرمی پنتراکسین-3، گرملین-1 اندازهگیری و شاخص مقاومت به انسولین نیز محاسبه شد.
یافتهها: در هردو گروه تمرین هوازی (039/0 =P) و مقاومتی (019/0 =P) سطح سرمی پنتراکسین-3 در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت؛ اما بین دو گروه تفاوتی دیده نشد (703/0 =P). همچنین، سطوح سرمی گرملین- 1 و مقاومت به انسولین گروههای تمرین هوازی (بهترتیب؛ 022/0 =P و 040/0 =P) و مقاومتی (بهترتیب؛ 037/0 =P و 031/0 =P) نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری را نشان داد؛ گرچه بین گروههای تمرینی تفاوتی وجود نداشت (بهترتیب؛ 815/0 =P و 659/0 =P).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که هر دو نوع تمرین هوازی و مقاومتی دارای آثار مشابهی در بهبود نشانگرهای التهابی و مقاومت به انسولین بیماران مبتلا به دیابت نوع دو هستند.
محیا شریفیراینی، فرهاد دریانوش، محسن ثالثی، مریم کوشکی جهرمی،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده
مقدمه: میتوفاژی نوعی مرگ سلولی برای تنظیم کیفیت میتوکندری است که در شرایط بیماری مانند دیابت میتواند منجر به اختلال شود؛ بنابراین، هدف از انجام تحقیق حاضر، تأثیر تمرین تناوبی پُرشدت (HIIT) بر میزان پروتئینهای مرتبط با مسیر میتوفاژی (LC3 و BNIP3L) در بافت عضلانی نعلی رتهای مبتلا به دیابت نوع دو است.
روشها: در این مطالعۀ تجربی، 18 سر رت نر سه ماهه از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 30±270 گرم انتخاب شدند. رتها از طریق تزریق درونصفاقی محلول استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید مبتلا به دیابت نوع دو شدند. این رتها به روش تصادفی به دو گروه، تمرین دیابتی و کنترل دیابتی تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم نیز در نظر گرفته شد. گروه تمرینی، HIIT را بهمدت هشت هفته با شدتی معادل 85 تا 95 درصد حداکثر سرعت انجام دادند. تجزیهوتحلیل دادهها از طریق آزمون آنوای یکطرفه در نرمافزار گرافپد پریسم نسخۀ 5/9 انجام شد. سطح معناداری 05/0 P≤ در نظر گرفته شد.
یافتهها: محتوای پروتئینهای LC3 و BNIP3L افزایش معنیداری را پس از هشت هفته HIIT نسبت به هر دو گروه کنترل دیابتی و کنترل سالم نشان داد (0001/0P= ).
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت که HIIT با افزایش عوامل مرتبط با میتوفاژی میتواند سبب پاکسازی میتوکندریهای ناکارآمد در عضلۀ آزمودنیهای دیابتی شود؛ با این وجود میتوفاژی بیش از حد نیز میتواند سبب نقص عملکردی در تنظیم کیفیت میتوکندریها شود.
سجاد رمضانی، معرفت سیاه کوهیان،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده
مقدمه: هدف مطالعۀ مروری حاضر بررسی و تحلیل مطالعات اخیر در ارتباط با اثر تمرینهای ورزشی مختلف بر آدیپوکاینهای مترشحه از بافت چربی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو است.
روشها: جستجو در بانکهای اطلاعاتی فارسی و لاتین PubMed، ScienceDirect،Google scholar، Magiran و SID با کلیدواژههای Aerobic Training، Resistance Training، High- Intensity Interval Training،Diabetes ، Adipokine، Leptin، Adiponectin و Resistin، تمرین مقاومتی، تمرین تناوبی شدید، تمرین استقامتی، تمرین ترکیبی، آدیپوکاین، لپتین، آدیپونکتین و رزیستین برای بازیابی مقالات منتشر شده در بازۀ زمانی 2010 تا 2023 انجام شد.
یافتهها: نتایج بهدست آمده از بررسی مطالعات نشان داد، تمرین هوازی با شدتهای (50 تا 80 درصد) باعث کاهش سطوح لپتین بیماران دیابتی میشود، با این حال اثر تمرینهای ترکیبی (هوازی و مقاومتی) نسبت به سایر انواع تمرینها به مراتب بیشتر است. علاوه بر این تمرینهای هوازی با شدتهای (50 تا 70 درصد) منجر به افزایش سطوح آدیپونکتین در بیماران دیابتی میشود، با این حال تمرینهای تناوبی شدید (HIIT) نسبت به سایر تمرینها اثر بیشتری در آفزایش سطوح آدیپونکتین داشت. همچنین مطالعات نشان داد که هر سه نوع تمرین هوازی (با شدت 50 تا 70 درصد)، تناوبی شدید و تمرین مقاومتی (30 تا 70 درصد 1RM) اثرات یکسانی در کاهش سطوح رزستین بیماران دیابتی دارد.
نتیجهگیری: تمرینهای هوازی با شدت متوسط و بالا و بهخصوص تمرینهای ترکیبی (هوازی و مقاومتی) ضمن بهبود آدیپوکاینها، باعث کاهش سطوح لپتین و رزیستین، و همچنین افزایش آدیپونکتین در بیماران دیابتی میشود.
بتول یمنی اردکانی، ملیحه مبارکیان، ولی بهره ور، مرادعلی زارعی پور، صادق کاظمی، مجتبی فتاحی اردکانی،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده
مقدمه: علیرغم افزایش استفادۀ بیماران دیابتی از داروهای مکمل، تخمین روشنی از مصرف داروهای مکمل و گیاهی توسط این بیماران در ایران وجود ندارد. این مطالعه با هدف تعیین کنندههای استفاده از گیاهان دارویی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو براساس تئوری رفتار برنامهریزی شده انجام شد.
روشها: یک مطالعۀ توصیفی تحلیلی بر روی 633 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعهکننده به مرکز تحقیقات دیابت نوع دو شهر یزد انجام شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامۀ مبتنی بر نظریۀ رفتار برنامهریزیشده استفاده شد. این ابزار علاوه بر اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با بیماری، شامل سؤالاتی در مورد استفاده از داروهای گیاهی مورد استفاده بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی، کای دو، آزمون دقیق فیشر، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد.
یافتهها: رایجترین گیاه مصرفی دارچین (7/34%) بود. اکثر بیماران از گیاهان بهصورت روزانه (9/56%) استفاده میکردند. استفاده از داروهای گیاهی با نگرش (r= 0.48, p< 0.001)، هنجار ذهنی (r= 0.39, p< 0.001)، کنترل رفتار درک شده (r= 0.38, p< 0.001)، و قصد (r= 0.4, p< 0.001) ارتباط معنیداری نشان داد. سازههای تئوری رفتار برنامهریزی شده 73 درصد تمایل به استفاده از داروهای گیاهی را پیشبینی کردند. و سازۀ هنجار انتزاعی بیشترین قدرت پیشگویی کنندهای قصد به مصرف گیاهان دارویی ( 0.49, p< 0.001=ß) را داشت.
نتیجهگیری: هنجار انتزاعی بیشترین پیشگویی کنندۀ تمایل به استفاده از گیاهان دارویی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود. لذا توجه به عقاید، رسوم و فرهنگ محیط اطراف جامعه در خودمدیریتی صحیح کنترل بیماری و مصرف داروهای تأثیرگذار در کنترل بسیار مهم است.
آرش پارسایی راد، داود خورشیدی، فاطمه کیانی،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: TCF7L2 یکی از قویترین عوامل خطر ژنتیکی مرتبط با دیابت نوع دو است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر 10 هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن TCF7L2 در سلولهای کبدی موشهای صحرایی دیابتی نوع دو بود.
روشها: در این مطالعۀ تجربی 14 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با تزریق نیکوتین آمید-استرپتوزوتوسین به دیابت نوع دو مبتلا شدند و تصادفی در دو گروه تمرین (7 n=) و کنترل (7n= ) قرار گرفتند. گروه تمرین، برنامۀ تمرینهای تناوبی شدید را بهمدت10 هفته و 5 روز در هفته با دویدن روی تردمیل اجرا کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسۀ تمرینی، بیان ژن TCF7L2 در کبد، سطح گلوکز خون، انسولین، هموگلوبین گلیکوزیله و مقاومت انسولین در هر دو گروه اندازه گیری شدند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون تی مستقل در سطح 05/0 P< انجام شد.
یافتهها: پس از مداخلۀ ورزشی، بیان ژن TCF7L2 و سطح سرمی انسولین در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به میزان معنیداری بالاتر بودند (05/0 P<). سطح گلوکز خون، هموگلوبین گلیکوزیله و مقاومت انسولین در گروه تمرین به میزان معنیداری پایینتر از گروه کنترل بودند (05/0 P<).
نتیجهگیری: بر اساس این یافتهها، بهنظر میرسد بهبود کنترل گلایسمیک در پاسخ به تمرینهای تناوبی شدید تا اندازهای به کاهش گلوکونئوژنز ناشی از افزایش بیان TCF7L2 کبدی وابسته است.
فرزانه شجاعی، زهره لطیفی، شیدا جبل عاملی، منصور سیاوش،
دوره 24، شماره 4 - ( 8-1403 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو بیماری شایعی است که با مشکلات روانشناختی همراه است. لذا هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودشفابخشی بر دشواری تنظیم هیجان و شاخص قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع دو است.
روشها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون -پسآزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعۀ آماری شامل افراد مبتلا به دیابت نوع دو بود که به درمانگاه صدیقه طاهره اصفهان در سال 1400 مراجعه میکردند. تعداد 40 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و پس از انجام پیشآزمون، بهطور تصادفی در دو گروه خودشفابخشی و کنترل قرار گرفتند. مداخلات خود شفابخشی لطیفی و مروی (1397) هفتهای یک جلسه 90 دقیقهای بهصورت آنلاین برگزار شد. پس از 12 جلسه از هردو گروه پسآزمون و سه ماه بعد آزمون پیگیری صورت گرفت. ابزار پژوهش پرسشنامۀ دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) و تجهیزات آزمایشگاهی برای اندازهگیری شاخص قند خون بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر وآزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرمافزار SPSS-24 استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد خود شفابخشی باعث کاهش دشواری تنظیم هیجان و شاخص قند خون میشود (05/0 P<) و این نتایج در گذر زمان ادامهدار هستند (05/0 P<).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان گفت از درمان خودشفابخشی میتوان در مدیریت دیابت نوع دو استفاده کرد.
مهدی فراموشی، رامین امیرساسان، وحید ساری صراف،
دوره 24، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو یک بیماری مزمن متابولیکی و اختلال پیچیده با چندین عارضه کوچک و بزرگ عروقی در قسمت های مختلف بدن است که با فیبروز قلبی همراه است. از طرفی به نظر می رسد تمرین استقامتی با کاهش میزان گلوکز ناشتا و افزایش شاخص های آنتی اکسیدانی موجب پیشگیری از توسعه فیبروز قلبی در دیابت می شود.
روش تحقیق: 24 سر موش نر نژاد ویستار پس از آشناسازی با محیط آزمایشگاه به طور تصادفی به سه گروه سالم کنترل
(8=NC.n) دیابت کنترل(8=DC.n) و دیابت ورزش(8=DT.n) تقسیم شدند. دیابت از طریق مصرف رژیم غذایی پر چرب و تزریق استرپتوزوتوسین القا شد. گروه های تمرینی، 8 هفته تمرین تناوبی استقامتی را روی نوارگردان اجرا کردند. برای بررسی میزان فیبروز و بهم ریختگی سلولی از رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین و ماسون تری کروم استفاده شد. مالون دی آلدهیدسرم (MDA) توسط اسپکتروفتومتری تیوباربیتوریک اسید اندازه گیری شد. همچنین آنتـی اکـسیدان کل سـرم نیز به روش FRAP سنجیده شد.
نتایج: موشها در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل دیابتی کاهش در میزان فیبروز، گلوکز ناشتا و همچنین کاهش در تریگلیسرید و کلسترول تام مشاهده شد(05/0P<).
نتیجه گیری: تمرین استقامتی در بیماران دیابتی با کاهش قند خون ناشتا، پروفایل لیپیدی و افزایش آنتی اکسیدان کل موجب پیشگیری از توسعه فیبروز قلبی ناشی از دیابت می شود. با این حال مطالعات بیشتری مورد نیاز است.