جستجو در مقالات منتشر شده


37 نتیجه برای مهاجری

سمیه اصغری، محمدجواد حسین زاده، محمدرضا مهاجری تهرانی، مجتبی صحت،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

مقدمه: آدیپونکتین، آدیپوکینی است که به طور اختصاصی از بافت چربی ترشح می‌شود و دارای خصوصیات ضد دیابتی، ضد التهابی و ضد آتروژنی است. روی در افزایش حساسیت به انسولین و تحریک برداشت گلوکز نقش دارد. علاوه بر این، روی جزء ساختاری و عملکردی PPARγ می‌باشد که فعالیت آن با افزایش بیان آدیپونکتین و افزایش حساسیت به انسولین همراه است. در این مطالعه ما به بررسی اثرات مکمل خوراکی روی بر سطح سرمی آدیپونکتین و وضعیت مقاومت به انسولین در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 پرداخته‌ایم.
روش‌ها: این پژوهش به روش کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور بر روی 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 ملیتوس مراجعه کننده به مرکز دیابت گلابچی شهرستان کاشان صورت گرفت. افراد واجد شرایط به طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده قرص گلوکونات روی (mg30) و یا دریافت کننده دارونما تقسیم شدند و به مدت 12 هفته این مکمل‌ها را مصرف کردند. از کلیه بیماران مورد بررسی در شروع مطالعه و در انتهای ماه سوم، جهت اندازه‌گیری روی سرم، نمایه‌های گلیسمی، آدیپونکتین و hs-CRP در حالت ناشتا، خونگیری به عمل آمد.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد پس از 3 ماه مصرف مکمل گلوکونات روی، میزان قند خون ناشتا در گروه مداخله کاهش و در گروه دارونما افزایش یافت؛ ولی هیچ یک از این تغییرات از نظر آماری معنی‌دار نبود. در گروه مداخله، سطح HbA1c کاهش و میزان آدیپونکتین سرم افزایش معنی‌داری یافت (به ترتیب 005/0P=، 05/0P=) ولی در مقایسه با گروه دارونما اختلاف آنها معنی‌دار نبود. انسولین سرم نیز در گروه مداخله نسبت به گروه دارونما افزایش معنی‌داری یافت (03/0P=). تنها میزان قند خون ناشتا با تعدیل متغیرهای مخدوش‌گر نسبت به گروه دارونما کاهش معنی‌داری داشت (006/0P=). مصرف مکمل روی تاثیر معنی‌داری بر HOMA و شاخص التهابی hs-CRP نداشت.
نتیجه‌گیری: در مطالعه حاضر مصرف مکمل روی با کاهش گلوکز ناشتای سرم همراه بود ولی در مورد تاثیر آن بر آدیپونکتین سرم، به مطالعات بیشتری نیاز است.


شبنم عباس‌زاده اهرنجانی، هما کاشانی، محمد حسین فروزانفر، باقر لاریجانی، حمیدرضا آقایی میبدی، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: چاقی یکی از مشکلات تهدید کننده حیات بوده که با بیماری‌های قلبی- عروقی، دیابت و دیس لیپیدمی مرتبط می‌باشد. با توجه به کمی اطلاعات در زمینه مقادیر نرمال شاخص‌های آنتروپومتریک در ایران خصوصاً در بزرگسالان؛ این مطالعه جهت بررسی توزیع مقادیر دور کمر، وزن و شاخص توده بدنی در جمعیت ایرانی طراحی شده است.
روش‌ها: در این مطالعه از داده‌های مطالعه بیماری‌های غیر واگیردار که در سال 2005 در ایران انجام شد استفاده گردیده است. 79611 نفر از افراد 20-64 ساله به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. روش LMS جهت تعیین صدک‌های مختلف برای متغیرهای دور کمر و شاخص توده بدنی در مقابل سن به کار برده شد.
یافته‌ها: میانگین دور کمر با افزایش سن افزایش داشته و در تمام سنین به جز 20 تا 24 سال در زنان بیش از مردان بود. میانگین BMI در تمام سنین در زنان بیش از مردان بود؛ در حالی که میانگین وزن و قد در تمام سنین در مردان بیش از زنان بود. افزایش BMI، وزن و دور کمر در مردان بیش از زنان با اختلالات متابولیک همچون دیابت، پرفشاری خون و هیپرکلسترولمی مرتبط بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به بالاتر بودن شاخص توده بدنی و دور کمر در زنان و ارتباط مستقیم چاقی با بیماری‌های قلبی، دیابت و دیس لیپیدمی؛ لزوم توجه بیشتر به چاقی خصوصاً در زنان و بهبود آموزش و کاهش وزن در این جنس مشخص می‌گردد.


مریم اعلا، عذرا طباطبایی ملاذی، مهناز سنجری، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 5 - ( 8-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 دیابت به عنوان یکی از بیماری‌های غیر واگیر سهم زیادی از هزینه، زمان و نیروی انسانی سیستم‌های بهداشتی را به خود اختصاص داده است. اکنون به دلیل تغییر در شیوه زندگی، فرایند صنعتی شدن و افزایش طول عمر بیماران، بروز دیابت و عوارض و مشکلات آن بیش از پیش رخ می‌نماید و در این میان پای دیابتی یکی از عوارض مهم دیابت محسوب می‌شود. پرستاران در واقع مراقبین بهداشتی در پیشگیری و تشخیص به هنگام دیابت و عوارض آن هستند از آن جمله می‌توان به نقش آنان در مراقبت از سلامت، بهداشت، آموزش جامعه، مدیریت سیستم بهداشتی، مراقبت از بیماران و ارتقای کیفیت زندگی اشاره نمود. پرستاران در بعد آموزش وظیفه خطیر پیشگیری از ابتلا به پای دیابتی، نحوه مراقبت از پا و جلوگیری از آسیب به آن را بر عهده دارند. در بعد مراقبت، تشخیص زود هنگام هر نوع تغییر در پوست و حس پا، مراقبت موثر و استفاده از پانسمان‌ها و تکنولوژی نوین را عهده‌دار هستند. در حیطه بازتوانی، کمک به تحرک بیمار مبتلا به زخم پا و بیمارانی که پای خود را در اثر این عارضه از دست داده‌اند، از وظایف پرستار دیابت است. لذا ضروری است پرستاران به صورت تخصصی آموزش‌های لازم را دریافت نموده و همیشه سعی در به روز کردن دانش خود داشته باشند تا بتوانند با استفاده از آخرین دستورالعمل‌های مراقبت از پای دیابتی به ارایه خدمات موثر پرداخته و موجب ارتقای سلامت در بیماران دیابتی شوند.
در راستای ارتقای سطح دانش پرستاران در این زمینه، پیشنهاد می‌شود ضمن تدوین دوره‌های کوتاه مدت آموزشی برای پرستاران، گایدلاین‌ها و الگوریتم‌های درمانی در بخش‌ها و مراکز درمانی مورد استفاده قرار گیرند تا علاوه بر آشنایی مداوم پرستاران با رویکردهای نوین درمانی، تمرکز بر مراقبت تخصصی در دیابت و پای دیابتی را افزایش دهند.


ساره امینی، محسن رضایی همامی، زهره عنابستانی، زهرا شایگان‌مهر، باقر لاریجانی، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 5 - ( 8-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: یکی از مهمترین اصول درمان زخم‌های پای دیابتی، دبریدمان جراحی یا شارپ است. این روش دبریدمان ممکن است به بافت‌های سالم آسیب رسانده و سبب تاخیر در بهبودی زخم شود. با توجه به مؤثر بودن امواج اولتراسوند با فرکانس پایین در درمان زخم‌های مزمن، بدون آسیب به بافت‌های سالم و درد و خونریزی، هدف از این مطالعه بررسی کارایی امواج اولتراسوند با فرکانس پایین در بهبودی زخم‌های مزمن به همراه استئومیلیت در بیماران زخم پای دیابتی می‌باشد.
روش‌ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 40 بیمار دیابتی مراجعه کننده به کلینیک زخم پای دیابتی مرکز دیابت و بیماری‌های متابولیک وابسته به پژوهشکده علوم غدد و متابولیسم دانشگاه تهران از فروردین 1388تا اردیبهشت 1389 انجام شده است. تمام بیمارانی که واجد زخم در اندام‌های تحتانی با گرید 3 بر اساس طبقه‌بندی وگنر با 2/1≥ABI≥6/0 بودند، به دو گروه 20 نفره، اولتراسوند درمانی به همراه مراقبت‌های استاندارد از زخم (UAW) و گروه کنترل که فقط مراقبت‌های استاندارد از زخم را دریافت می‌کردند، تقسیم شدند و به مدت 6 ماه از شروع مداخله پیگیری شدند.
یافته‌ها: میزان بهبودی کامل (wound closure) در گروهUAW،60% و در گروه کنترل 55% بود. میانگین درصد کاهش سایز زخم بین دو گروه فقط در ماه‌های دوم و سوم در گروه UAW بطور معنی‌داری بالاتر بود (به ترتیب 7/ 28 ± 78%، 5/24 ± 6/63% در مقابل4/31 ± 7/55%، 2/32 ± 3/39% و با 01/0 = P و 02/0 =P). ولی پس از اتمام دوره 6 ماهه و در پایان مطالعه با در نظر گرفتن زمان و سایز اولیه زخم، تفاوت معناداری از نظر میزان بهبودی و درصد کاهش سایز زخم بین دو گروه مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: در درمان زخم‌های مزمن پای دیابتی با درجه 3 بر اساس طبقه‌بندی وگنر، امواج اولتراسوند با فرکانس پایین به همراه مراقبت‌های استاندارد از زخم در مقایسه با مراقبت‌های استاندارد از زخم به تنهایی، در ابتدا سبب تسریع بهبودی زخم‌های مزمن پای دیابتی به ویژه در ماه‌های دوم و سوم می‌شود در حالی که بعد از 6 ماه پیگیری، تفاوت معناداری در میزان بهبودی زخم‌ها مشاهده نمی‌شود.


سمیه اصغری، محمدجواد حسین‌زاده عطار، محمدرضا مهاجری تهرانی، مجتبی صحت،
دوره 10، شماره 6 - ( 9-1390 )
چکیده

مقدمه: افزایش لیپیدهای خون از شایع‌ترین تظاهرات در بیماری دیابت می‌باشد که منجر به تشدید بروز عوارض دیر هنگام دیابت می‌شود. روی (Zn) نقش مهمی در متابولیسم و عملکرد انسولین، متابولیسم لیپیدها و شاخص‌های التهابی دارد و به نظر می‌رسد کمبود آن در افراد دیابتی باعث تشدید عوارض ماکرووسکولار و میکرووسکولار در این بیماران گردد. هدف از این مطالعه بررسی اثر مکمل خوراکی گلوکونات روی بر وضعیت لیپیدهای سرم و شاخص التهابی hs-CRP در افراد دیابتی دارای اضافه وزن می باشد.
روش‌ها: این پژوهش به روش کار آزمایی بالینی تصادفی دوسوکور بر روی 60 بیمار 50-30 ساله با نمایه توده بدنی (BMI) 30-25 مبتلا به نوع 2 دیابت ملیتوس صورت گرفت. افراد واجد شرایط به طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده قرص گلوکونات روی (mg30) و یا دریافت کننده دارونما تقسیم شدند و به مدت 12 هفته این مکمل‌ها را مصرف کردند. تاریخچه پزشکی و بالینی، دریافت‌های غذایی و اندازه‌گیری‌های تن‌سنجی و بیوشیمیایی برای کلیه بیماران مورد بررسی در شروع مطالعه و در انتهای ماه سوم به دست آمد.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد 3/53% بیماران دچار کمبود روی بودند (µg/dl70>)؛ پس از 3 ماه مصرف مکمل گلوکونات روی، سطح سرمی روی در گروه مداخله افزایش معنی‌داری یافت (001/0P=). میزان TG، TC، LDL-c و hs-CRP با مصرف مکمل روی در طول 3 ماه تغییر معنی داری حاصل نکردند ولی میزان HDL-c افزایش معنی داری در مقایسه با گروه دارونما داشت (02/0P=).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های مطالعه حاضر در مورد تاثیر روی در افزایش کلسترول HDL، به نظر می‌رسد روی نقش مثبتی بر وقایع قلبی عروقی در بیماران دیابتی داشته باشد. در این بیماران بهبود وضعیت التهاب با مصرف مکمل روی تایید نشد. برای نتیجه‌گیری بیشتر نیاز به مطالعات گسترده‌ای وجود دارد.


نرجس عاقل کلسرکی، آذر طل، رامین حشمت، باقر لاریجانی، مصطفی قربانی، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 11-1390 )
چکیده

مقدمه: با عنایت به اهمیت رضایت‌مندی بیماران و پرسنل و تأثیر قابل ملاحظه آن بر کیفیت خدمات ارائه شده به بیماران، مطالعه‌ای با هدف بررسی میزان رضایت‌مندی بیماران و پرسنل شاغل در بخش غدد مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی دکتر شریعتی در سال 1389 طراحی و انجام شد.
روش‌ها: این بررسی، یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که روی 160 بیمار بستری در بخش غدد بیمارستان دکتر شریعتی تهران و 26 نفر از شاغلین آن بخش در نیمه دوم سال 1389 انجام شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات در مورد رضایت‌مندی بیماران، پرسشنامه خودساخته‌ای شامل اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با بیماری، فضای عمومی بیمارستان، پرسنل پذیرش، امکانات موجود در بخش، تغذیه، پرسنل کادر پزشکی و پاراکلینیکی، پرسنل واحد ترخیص و رضایت عمومی بود. ابزار جمع‌آوری اطلاعات در مورد رضایت‌مندی پرسنل شاغل در بخش غدد، پرسشنامه خودساخته‌ای شامل اطلاعات دموگرافیک، امنیت شغلی، جبران خدمت، ویژگی شغلی، ویژگی نقش، ارتقای شغلی، فرهنگ، محیط کار و تعامل اجتماعی بود. اطلاعات پس از جمع‌آوری، توسط نرم‌افزار SPSS ویرایش 5/11 با استفاده از آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی T-test و One- way ANOVA  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در مجموع بیشترین درصد رضایت‌مندی کامل بیماران بستری مربوط به بعد کادر پزشکی و پاراکلینیکی (2/76%) و کمترین میزان رضایت‌مندی کامل را نسبت به پرسنل پذیرش (8/48%) ابراز گردید. در خصوص میزان رضایت‌مندی کادر درمانی بیشترین درصد رضایت‌مندی کامل متعلق به حیطه جبران خدمت (8/80%)، و کمترین متعلق به حیطه‌های ارتقای شغلی (50%) و ایفای نقش (50%) بود. نتایج بررسی ارتباط ابعاد رضایت‌مندی پرسنل شاغل ومتغیرهای فردی نشان داد که ارتباط معنی‌دار آماری بین بعد تعامل اجتماعی با وضعیت تاهل ( 05/0P=)، بعد فرهنگ با وضعیت تاهل ( 01/0P=)، بعد جبران خدمت با جنسیت ( 009/0P=) و بعد ویژگی نقش با جنسیت ( 03/0P=) وجود دارد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج بدست آمده از میزان رضایت‌مندی بیماران از پرسنل واحدهای مختلف درمانی، لزوم اجرای برنامه‌های منظم آموزشی به پرسنل شاغل در جهت به روز نمودن مهارت‌ها و ارتقای سطح آگاهی و دانش آنان نسبت به کیفیّت مراقبت و ارائه خدمات به بیماران پیشنهاد می‌گردد، ازسوی دیگر ارزیابی فعالیت‌های پرسنل درمانی، شناسائی مشکلات و موانع به منظور ارائه راهکارهای مناسب در جهت بهبود عملکرد و فراهم نمودن تسهیلات رفاهی برای پرسنل، ضروری است.


مریم میرفتاحی، گیتی ستوده، احمد ساعدی صومعه علیا، محمدرضا مهاجری تهرانی، سیدعلی کشاورز، مصطفی حسینی، سروش سیفی‌راد،
دوره 11، شماره 2 - ( 11-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: مکمل یاری ال - آرژنین در کنترل نمایه‌های گلیسمی در بیماران دیابتی می تواند مفید باشد، ولی در افراد مبتلا به پیش دیابت هنوز مطالعه ای صورت نگرفته است. بنابراین  هدف مطالعه حاظر تعیین اثر مکمل یاری ال- آرژنین بر مقاومت و حساسیت به انسولین، عملکرد سلول های بتا و سطوح گلوکز افراد مبتلا به پیش دیابت می باشد.
روش‌ها: نوع مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور بود. افراد مورد بررسی در این مطالعه 42 فرد مبتلا به پیش دیابت با نمایه توده بدن 25 تا 9/29 کیلوگرم بر متر مربع بودند. افراد با استفاده از روش تصادفی سازی طبقه ای بر اساس بلوک های سن و جنس، به دو گروه تقسیم شدند. گروه دریافت کننده مکمل آرژنین روزانه 3 گرم قرص ال- آرژنین و گروه دریافت کننده دارونما معادل آن قرص دارونما به مدت 8 هفته دریافت نمودند. در ابتدا و انتهای دوره از هر دو گروه به  صورت ناشتا و دو ساعت بعد از مصرف 75 گرم گلوکز، نمونه گیری خون انجام شد و قند خون ناشتا و دوساعته، انسولین، پروانسولین و هموگلوبین گلیکوزیله ناشتا اندازه گیری شد. مقاومت به انسولین با استفاده از فرمول مدل هوموستاز (HOMA-IR) و حساسیت به انسولین نیز با استفاده از فرمول QUICKI محاسبه شد. عملکرد سلول های بتا از طریق محاسبه نسبت غلظت پروانسولین به انسولین به دست آمد. برای مقایسه میانگین های دو گروه در مورد متغیرهای کمی و کیفی به ترتیب از t مستقل و آزمون کای مربع استفاده شد و جهت کنترل اثر فاکتورهای مخدوش کننده از آنالیز کوواریانس استفاده شد.
یافته‌ها: در انتهای مطالعه گروه دریافت کننده آرژنین در مقایسه با گروه دارونما میزان قند خون ناشتا (03/0P=) و مقاومت به انسولین پایین تر (04/0P=)و در میزان حساسیت به انسولین (03/0P=)، پرو انسولین (03/0P=) و عملکرد سلول‌های بتا (009/0P=) بالاتری داشتند. اما در میزان قند خون دو ساعته، انسولین و هموگلوبین گلیکوزیله قبل و بعد از مداخله اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد (05/0 p>).
نتیجه‌گیری: مصرف روزانه مکمل ال- آرژنین می تواند برخی از نمایه های گلیسمی را در افراد مبتلا به پیش دیابت به طور معنی داری بهبود بخشد.


مریم میرفتاحی، محمدرضا مهاجری تهرانی، احمد ساعدی صومعه علیا، گیتی ستوده، سیدعلی کشاورز، مصطفی حسینی، سروش سیفی‌راد،
دوره 11، شماره 3 - ( 12-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: سطوح اسیدهای آمینه از جمله ال- آرژنین در بیماران دیابتی تغییر می یابد. نتایج مفیدی از مکمل یاری ال- آرژنین روی اندازه های تن سنجی در مطالعات پیشین نشان داده شده است. همچنین  مکمل ال- آرژنین ممکن است باعث افزایش هورمون رشد شود. ولی در افراد مبتلا به پیش دیابت هنوز مطالعه ای صورت نگرفته است. بنابراین مطالعه حاضر به منظور تعیین اثرات ال- آرژنین بر وزن، نمایه توده بدن، دیگر نمایه های تن سنجی، ترکیب بدن و سطح سرمی هورمون رشد افراد مبتلا به پیش دیابت دارای اضافه وزن  انجام شد.
روش‌ها: افراد مورد بررسی در این مطالعه 42 فرد مبتلا به پیش دیابت با نمایه توده بدن 25 تا 9/29 کیلوگرم بر متر مربع بودند. افراد به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه دریافت کننده مکمل آرژنین روزانه 3 گرم قرص ال- آرژنین و گروه دریافت کننده دارونما معادل آن قرص دارونما به مدت 8 هفته دریافت نمودند. در ابتدا و انتهای دوره از هر دو گروه به صورت ناشتا نمونه گیری خون انجام شد و هورمون رشد سرم اندازه گیری گردید. همچنین، وزن، نمایه توده بدن، دور کمر، دور باسن، درصد توده چربی و توده بدون چربی بدن اندازه گیری شد.
یافته‌ها: در انتهای مطالعه گروه دریافت کننده آرژنین در مقایسه با گروه دارونما در میزان سرمی هورمون رشد، وزن، نمایه توده بدن، دور کمر، نسبت دور کمر به دور باسن، درصد توده چربی و توده بدون چربی بدن اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد.
نتیجه‌گیری: مصرف روازنه مکمل ال-آرژنین به مدت دو ماه سبب بهبود وضعیت وزن، سایر نمایه های تن سنجی و ترکیب بدن در افراد مبتلا به پیش دیابت نمی شود و همچنین باعث تغییرات معنی داری در سطح هورمون رشد نمی گردد.


مریم میرفتاحی، احمد ساعدی صومعه علیا، گیتی ستوده، محمدرضا مهاجری تهرانی، سیدعلی کشاورز، مصطفی حسینی، سروش سیفی‌راد،
دوره 11، شماره 4 - ( 3-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: در بیماران مبتلا به دیابت کاهش تولید اکسید نیتریک ((NO می‌تواند منجر به اختلال عملکرد آندوتلیال شود. ال- آرژنین پیش ساز اکسید نیتریک، به عنوان گشاد کننده عروق عمل می کند، که با این سازوکار می تواند موجب کاهش فشار خون شود. مکمل یاری با ال- آرژنین در این بیماران و در افراد مبتلا به فشار خون می تواند مفید باشد. ولی در افراد مبتلا به پیش دیابت هنوز مطالعه ای صورت نگرفته است. بنابراین پژوهش حاضر به منظور تعیین تأثیر مصرف مکمل یاری ال- آرژنین بر فشار خون سیستولی و دیاستولی در افراد مبتلا به پیش دیابت دارای اضافه وزن انجام شد.
روش‌ها: افراد مورد بررسی در این مطالعه 42 فرد مبتلا به پیش دیابت با نمایه توده بدن 25 تا 9/29 کیلوگرم بر متر مربع بودند. افراد مذکور به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه دریافت کننده مکمل ال- آرژنین  روزانه 3 گرم قرص ال- آرژنین و گروه دریافت کننده دارونما  معادل آن قرص دارونما  به مدت 8 هفته دریافت نمودند. در ابتدا و انتهای دوره از هر دو گروه به صورت ناشتا نمونه گیری خون انجام شد و سطح ال- آرژنین سرم اندازه گیری شد. همچنین، در ابتدا و انتهای مطالعه فشار خون سیستولی و دیاستولی بیماران اندازه گیری شد. 
یافته‌ها: 38 نفر مطالعه را به پایان رساندند. در انتهای مطالعه گروه دریافت کننده مکمل آرژنین در مقایسه با گروه دارونما میزان آرژنین سرم بالاتر (001/0 (P<و میزان فشار خون سیستولی و دیاستولی پایین تری (005/0 (P< داشتند.
نتیجه‌گیری: مصرف روازنه مکمل ال-آرژنین به مدت دو ماه سبب افزایش سطح ال- آرژنین و کاهش فشار خون سیستولی و دیاستولی در افراد مبتلا به پیش دیابت می شود.


داود شجاعی‌زاده، آذر طل، غلامرضا شریفی راد، محمدرضا مهاجری تهرانی، فاطمه الحانی،
دوره 11، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: توانمندسازی بیمار به عنوان یک برنامه موثر در راستای تغییر رفتار در مراقبت دیابت به شمار می‌آید. این مطالعه به بررسی ارزشیابی الگوی توانمندسازی بر ارتقای خودکارآمدی و ارتباط آن با کنترل دیابت در بیماران دیابتی نوع 2 شهر اصفهان می‌پردازد.
روش‌ها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی شاهددار بود که 140 بیمار در دو گروه مداخله و مقایسه پس از انجام پیش آزمون با انجام تخصیص تصادفی وارد شدند. در مرحله پیش آزمون، کلیه اطلاعات دموگرافیک و مرتبط با سلامت و بیماری از بیماران اخذ گردید. سپس افراد گروه مداخله، در 5 گروه 14 نفری تقسیم شده و در برنامه توانمندسازی با استفاده از استراتژی حل مساله گروهی و حمایت همسالان که براساس سازه‌های مدل طراحی شده بود شرکت نمودند. افراد گروه مقایسه آموزش رایج مرکز را طبق روال قبل ادامه دادند و به صورت جداگانه بدون تماس باگروه مداخله به تکمیل پرسشنامه‌ها اقدام نمودند. اهداف توانمندسازی در این مطالعه با مفهوم خودکارآمدی و کنترل دیابت با شاخص HbA1C مورد بررسی قرار گرفت. در پیگیری بلافاصله و سه ماه بعد ابزارخودکارآمدی دیابت بررسی گردید. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 5/11 و آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافته‌ها: دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند (05/0 نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه موید این مطلب است که آموزش مبتنی بر الگوی توانمندسازی در گروه مداخله با استراتژی‌های حل مسئله گروهی و گروه همسالان دارای اثربخشی در مقایسه با آموزش‌های رایج دیابت در متغیر خودکارآمدی و کنترل دیابت می‌باشد.


محمدرضا مهاجری تهرانی، شهرزاد محسنی،
دوره 12، شماره 5 - ( 4-1392 )
چکیده

چاقی به عنوان یک بیماری مزمن، خطر مورتالیتی و بسیاری از بیماری‌های مزمن از قبیل دیابت نوع 2، هیپرتانسیون و دیس‌ لیپیدمی و بیماری‌های عروق کرونر را افزایش می‌دهد. برای تشخیص و بیماریابی بیماران چاق، امروزه از نمایه توده بدنی یا Body Mass Index و اندازه‌گیری دور شکم استفاده می‌شود. در حال حاضر ارتباط بالابودن BMI و اندازه دور شکم با فشارخون بالا، هیپرلیپیدمی، دیابت نوع 2، بیماری‌های قلبی عروقی، سکته مغزی، بیماری‌های کیسه صفرا، استئوآرتریت، سندرم آپنه انسدادی خواب و سرطان کولون، پستان، آندومتر و پروستات به اثبات رسیده است شواهد قابل توجهی وجود دارد که کاهش وزن سبب کاهش فشار خون، قند خون، سطحLDL و تری گلیسرید و افزایش HDL در بیماران مبتلا به اضافه وزن و چاقی می‌‌شود. در ارزیابی بیماران چاق ابتدا لازم است بیمارانی که Absolute Risk بسیار بالایی دارند شناسائی شوند. ضروری است که در این بیماران ریسک فاکتورهایی از قبیل Low density Lipoprotein به شدت تعدیل شوند. این بیماران شامل موارد زیر هستند: بیمارانی که بیماری عروق کرونر اثبات شده دارند (سابقه سکته قلبی، سابقه آنژین صدری، آنژیوپلاستی)، بیمارانی که سابقه آترواسکلروز دارند(سابقه بیماری عروق محیطی، سابقه آنوریسم آئورت شکمی و تنگی شریان کاروتید)، دیابت نوع 2، سابقه آپنه انسدادی خواب. البته در شرح حال بیماران باید موارد دیگری که مانند موارد قبلی تهدید کننده حیات نیستند مورد توجه قرار گیرد از قبیل اختلالات قاعدگی، استئو آرتریت و سنگ کیسه صفرا. همچنین در شرح حال بیماران می‌بایست به سایر ریسک فاکتورهای قلبی عروقی توجه شود و اگر بیماری سه یا بیشتر از سه ریسک فاکتورهای زیر را داشته باشد، خطر عوارض قلبی و عروقی در وی بالا خواهد بود و لازم است سطح LDL و فشار خون وی را باید پایین نگه داریم. این ریسک فاکتورها شامل مصرف سیگار، LDL بالا، سابقه فشار خون بالا، اختلال تست تحمل گلوکز ناشتا،HDL پایین و سابقه فامیلی بیماری‌های عروق کرونر در سن پایین و همچنین سن بالای 45 سال برای آقایان و 55 سال برای خانم‌ها. همچنین کم تحرکی خطر بیماری‌های قلبی و عروقی و دیابت نوع 2 را افزایش داده و به عنوان یک عامل مستقل برای مرگ و میر قلبی و عروقی کلی عمل خواهد کرد.تری گلیسرید بالانیز خطر بیماری‌های قلبی و عروقی را افزایش خواهد داد. در نهایت پزشکی که بیماران چاق را ارزیابی و درمان می‌کند لازم است از انگیزه بیمار جهت کاهش وزن و آمادگی وی در جهت اقدام تغییر شیوه زندگی اطلاع داشته باشد. در این مقاله مروری به نحوه بیماریابی بیماران چاق و اقدامات تشخیصی در افراد دارای اضافه وزن و چاقی و عوارض وابسته به آن می پردازیم.
محبوبه مشایخی، باقر لاریجانی، محمدرضا مهاجری تهرانی، کاملیا رامبد،
دوره 12، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده

مقدمه: دیابت شایع‌ترین بیماری غدد درون‌ریز است که شیوع روز افزونی در جهان دارد. دیابت مهم‌ترین علت نابینایی اخیر در بین افراد 25 تا 74 سال و مهم‌ترین علت قطع غیر تروماتیک اندام می‌باشد. زخم پای دیابتی یکی از علل اصلی مورتالیتی و موربیدتی می‌باشد. این مطالعه با هدف بررسی روند زخم پای دیابتی و آمپوتاسیون آنها در بیمارستان شریعتی تهران در یک دهه گذشته طراحی و انجام گردید. روش‌ها: این مطالعه به صورت مقطعی-توصیفی و گذشته نگر بر روی تمامی بیمارانی که از ابتدای سال 1381 تا انتهای سال 1390 به علت زخم پای دیابتی در مرکز آموزشی، پژوشی و درمانی دکتر شریعتی تهران بستری شده بودند یا به صورت سرپایی به کلینیک دیابت مرکز شریعتی مراجعه نموده بودند با بررسی پرونده‌های بیماران انجام شد. از پرونده بیماران اطلاعاتی شامل متغییرهای دموگرافیک، نوع زخم، شدت زخم، مدت زمان دارا بودن زخم، نوع آمپوتاسیون و محل آمپوتاسیون بیماران استخراج و بررسی گردید. یافته‌ها: تعداد699 بیمار وارد مطالعه شدند که میانگین سنی آنها 5/12± 8/59 سال و 1/68 درصد بیماران مورد مطالعه مرد بودند. شایعترین محل زخم پا، انگشتان بود. 63 درصد از بیماران دارای زخم ایسکمیک، 26 درصد از بیماران دارای زخم نوروپاتیک و 11 درصد دارای زخم نورو ایسکمیک بودند. از نظر موقعیت زخم 4/83 درصد از بیماران، زخمشان در اندام تحتانی راست و 8/38 درصد در سمت چپ بوده است. 8/7 درصد از بیماران نیز در هر دو اندام تحتانی زخم پا داشتند. فراوانی آمپوتاسیون 58% بود که از این میان 97 درصد از موارد آمپوتاسیون مینور و در 3 درصد موارد آمپوتاسیون ماژور انجام شده بود. میانگین شدت زخم بیماران بر اساس معیار واگنر 3 بود. همچنین بین جنسیت مرد، سابقه بستری قبلی و سابقه آمپوتاسیون، عدم اشتغال، زخم ایسکمیک و زخم‌های با درجه واگنر بالای 3 با فراوانی آمپوتاسیون رابطه معنی دار آماری مشاهده گردید(p<0.005). نتیجه گیری: میزان شیوع بستری بیماران مبتلا به زخم پای دیابتی و‌ آمپوتاسیون در طی دهه گذشته علی‌رغم سیر نزولی از اواسط نیمه دوم، در سال‌های اخیر افزایش یافته است. بر این اساس نیاز به استفاده از داروهای جدید همچون آنژی پارس، آگاه سازی و آموزش به بیماران دیابتی و افراد جامعه و فرآیندهای غربال گری و کنترل دیابت احساس می‌شود.
شیرین سالک، فرید بحرپیما، محمدرضا مهاجری تهرانی، سقراط فقیه زاده،
دوره 14، شماره 1 - ( 10-1393 )
چکیده

مقدمه: یکی از مشکلات بیماران دیابتی اختلال تعادل است که از مهمترین علل آن، نوروپاتی محیطی و کاهش حساسیت سوماتوسنسوری است. از تئوری‌های مطرح در نوروپاتی دیابتی، اختلال جریان خون ناشی از آسیب آرتریول‌های تغذیه کننده اعصاب محیطی است. روش فشار متناوب هوایی (IPC) Intermittent Pneumatic Compression، با توجه به تأثیر بر همودینامیک عروقی و بهبود خون‌رسانی، در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه قصد دارد تأثیر این روش را بر بهبود علائم نوروپاتی بسنجد. همچنین با توجه به نقش نوروپاتی بر اختلال تعادل، هدف دیگر مطالعه بررسی اثر این روش بر بهبود تعادل دینامیک بیماران دیابتی است. روش‌ها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی است. 39 بیمار دیابتی نوع دو مبتلا به نوروپاتی به دو گروه درمان (20 بیمار) و کنترل (19 بیمار) تقسیم شدند. گروه درمان تحت 10 جلسه‌ مداخله با روش IPC هر جلسه به‌مدت 45 دقیقه یک روز در میان قرار گرفت. در هر دو گروه در جلسه‌ اول و نهایی، ارزیابی‌های مربوط به تغییرات شدت نوروپاتی با استفاده از پرسشنامه‌های والک و میشیگان، ارزیابی حس عمقی با استفاده از دیاپازون و ارزیابی تعادل با استفاده از دستگاه بیودکس انجام گرفت. یافته‌ها: شاخص‌های ثبات قدامی خلفی و کلی بیودکس در سطح 6 در گروه درمان، بهبودی معنی‌دار داشتند. حس ارتعاش و پرسشنامه‌های نوروپاتی والک و میشیگان نیز نشان دهنده‌ بهبودی معنی‌دار بود (05/0 P ). نتیجه‌گیری: تحقیق حاضر نشان داد روش درمانی IPC تأثیر مثبت بر بهبود شدت نوروپاتی و حس درک ارتعاش و تعادل دینامیک سنجیده شده با بیودکس دارد.
مریم کارخانه، احسانه طاهری، مصطفی قربانی، محمدرضا مهاجری‌تهرانی، سعید حسینی،
دوره 14، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده

مقدمه: نمایه توده بدنی نرمال (kg/m29/24-5/18=BMI) و درصد چربی بالا (بیشتر از 30 % در زنان و 23 % در مردان) به‌عنوان چاقی با وزن نرمال (Normal weight obese ) شناخته می‌شوند. در چاقی با وزن نرمال به‌دلیل ترشح سیتوکین‌های پیش التهابی از بافت چربی مازاد در بدن، خطر سندرم متابولیک و بیماری‌های مزمن مرتبط با چاقی افزایش می‌یابد. هدف مطالعه حاضر تأیید این فرض می‌باشد که درصد چربی بالا در بدن با وجود وزن و نمایه توده بدنی نرمال می‌تواند افراد چاق با وزن نرمال را در مقایسه با افراد غیر چاق به میزان بیشتری در معرض خطر اختلالات متابولیک و سندرم متابولیک قرار دهد. روش‌ها: این مطالعه به‌صورت مورد شاهدی طراحی شد.40 زن چاق با وزن نرمال (kg/m29/24-5/18=BMI) و درصد چربی بالای 30% (30%FM>) و 30 زن غیر چاق (kg/m29/24-5/18=BMI) و درصد چربی کمتر از 25% (25% FM<) که به لحاظ سن با یکدیگر جور شده بودند (میانگین سن= 28 سال) در این بررسی شرکت نمودند. شاخص‌های مرتبط با سندرم متابولیک شامل اندازه‌گیری‌های تن سنجی، فشارخون و غلظت خونی کلسترول تام، LDL کلسترول، HDL کلسترول، تری‌گلیسیرید، قند خون ناشتا و غلظت انسولین سرم ناشتا در دو گروه مورد سنجش قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه گردید. یافته‌ها: داده‌های حاصل از این مطالعه نشان داد که اندازه‌های تن سنجی شامل دور کمر و دور باسن در گروه چاق با وزن نرمال(NWO) بالاتر از گروه غیر چاق (non-NWO) بود (به‌ترتیب81/4±78/74 در مقابل 91/2±76/70 و 32/4±12/99 در مقابل 91/2±16/93 و 001/0 P-value<). در غلظت کلسترول تام، LDL کلسترول، HDL کلسترول، تری‌گلیسیرید، قند خون ناشتا در گروه NWO تفاوت‌های غیر‌معنی‌‌داری نسبت به گروه non-NWO مشاهده شد. فشار خون سیستولی و دیاستولی نیز در دو گروه تفاوت معنی‌‌داری به لحاظ آماری نشان نداد. درحالی‌که غلظت انسولین سرم در گروه NWO بالاتر از گروه non-NWO (66/4±92/8 در مقابل11/2±08/6 و 015/0 p-value=) و حساسیت به انسولین در NWO پایین‌تر از non-NWO بود (357/0 در مقابل 374/0و 043/0 p-value=). نتیجه‌گیری: با توجه به غلظت بالاتر انسولین سرم و حساسیت به انسولین پایین تر در زنان چاق با وزن نرمال در مقایسه با زنان سالم ،می توان دریافت که این گروه از افراد نسبت به افرادی با BMI مشابه اما درصد چربی پایین تر بیشتر در معرض خطر اختلالات متابولیک و سندرم متابولیک در سنین پایین می باشند.


وحید ملکی، محمد رضا مهاجری تهرانی، احسانه طاهری، مصطفی قربانی، محسن صدیقیان، سعید حسینی،
دوره 16، شماره 2 - ( 10-1395 )
چکیده

مقدمه: متابولیسم استراحت مهم‌ترین عامل تعیین کننده در سوخت و ساز بدن است. به گونه‌ای که کاهش آن می‌تواند باعث چاقی و افزایش توده‌ی چربی بدن شود. کم‌کاری آشکار تیروئید با متابولیسم استراحت پایین همراه است که با دریافت دارو میزان آن افزایش یافته و به حالت نرمال بر می‌گردد. در این میان گروهی از بیماران با وجود دریافت دارو و نرمال شدن سطح سرمی TSH و هورمون‌های تیروئید، همچنان از باقی ماندن علائم بالینی کم‌کاری تیروئید شکایت می‌کنند. هدف از انجام این پژوهش پی بردن به این موضوع است که آیا بیماران با علائم بالینی بهبود نیافته دارای متابولیسم استراحت و ترکیب بدن متفاوتی در مقایسه با گروه با علائم بالینی بهبود یافته هستند یا خیر؟
روش‌ها: این مطالعه مقطعی از نوع مقایسه‌ای می‌باشد که بر روی 100 بیمار زن مبتلا به کم‌کاری آشکار تیروئید و تحت درمان با لووتیروکسین انجام شد. بیماران شامل 2 گروه 50 نفری با و بدون علائم بالینی بودند. بیماران از نظر سن، سیکل قاعدگی و نمایه‌ی توده‌ی بدنی همسان شدند. 2 گروه از نظر پارامترهای تن‌ سنجی، متابولیسم استراحت، ترکیب بدن، هورمون‌های تیروئیدی، پروفایل لیپیدی و رژیم غذایی با یکدیگر مقایسه شدند.
یافته‌ها: میانگین متابولیسم استراحت و مقادیر تعدیل شده‌ی آن برای وزن در گروه دارای علائم به‌طور معناداری پایین‌تر بود ولی شکل مقادیر تعدیل شده‌ی آن برای توده‌ی بدون چربی بدن (FFM) و FT3 تفاوت معناداری بین 2 گروه نشان نداد. میزان توده‌ی چربی بدن (FM) در گروه دارای علائم بالاتر بود. اما درصد توده‌ی چربی بدن و توده‌ی بدون چربی بدن (FFM) بین 2 گروه تفاوت معناداری نداشت. سطح سرمی TSH ، TT4 ، FT4 ، TT3 ، FT3، کلسترول توتال، HDL ،LDL تفاوت معناداری بین 2 گروه نداشت. سطح سرمی تری‌گلیسرید در گروه دارای علائم به ‌طور معنا داری بیش‌تر از گروه فاقد علائم بالینی بود.
نتیجه‌گیری: در گروه دارای علائم بالینی میزان متابولیسم استراحت کم‌تر بود و میزان توده‌ی چربی بدن و سطح سرمی تری‌گلیسرید نسبت به بیماران فاقد علائم بالاتر می‌باشد.
مریم اعلا، محمد رضا مهاجری تهرانی، قباد رمضانی، محمد رضا امینی، مریم ابویی راد، مهناز سنجری،
دوره 19، شماره 1 - ( 11-1398 )
چکیده

مقدمه: یکی از مشکلات رایج بیماران دیابتی، نوروپاتی محیطی است. و افزایش خطر ایجاد زخم پا و آمپوتاسیون از عوارض نوروپاتی دیابتی است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی مقایسه میزان بهبودی زخم پای دیابتی در درجات مختلف نوروپاتی است.
روش‌ها: این مطالعه از نوع گذشته‌نگر است که در یک بازه‌ی زمانی دو ساله از فروردین 1395 تا اسفند 1396 به‌صورت مقطعی با توجه به اطلاعات مندرج در پرونده بیماران مبتلا به دیابت دارای زخم پای نوروپاتیک مراجعه کننده به کلینیک شماره‌ی یک دیابت و بیماری‌های متابولیک پژوهشگاه علوم غدد دانشگاه علوم پزشکی تهران به بررسی شاخص‌های بهبودی زخم شامل مساحت، عمق و مدت زمان التیام پرداخته است. بر این اساس تغییر مساحت و عمق زخم بیماران طی مراجعات آنها در ماه‌های نخست، سوم و ششم ارزیابی و گزارش شد. داده‌های حاصل از مطالعه با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 مورد تحلیل آمار توصیفی و استنباطی قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج حاصل از بررسی پرونده بیماران مبتلا به زخم نوروپاتیک گویای آن بود جنس مذکر در مقطع سنی 56 تا 65 سال بیشترین فراوانی را داشتند. به علاوه غالب این بیماران مبتلا به دیابت نوع دو ( 79%) بودند. میزان بهبودی زخم که شاخص اندازه گیری آن مساحت و عمق زخم در سه دوره‌ی زمانی بوده در درجات مختلف نوروپاتی با همدیگر تفاوت داشت؛ در سطح خفیف نوروپاتی میزان مساحت و عمق زخم سریع‌تر کاهش یافته ولی در نوروپاتی شدید، مدت زمان بهبودی زخم  در دو شاخص مساحت و عمق زخم، طولانی‌تر بود. با افزایش مدت ابتلا به دیابت به همان نسبت بهبودی نیز زمان بر شده و نیز با بالا رفتن سن میزان بهبودی زخم نیز کاهش پیدا کرده است (001/0P-value =).
نتیجه گیری: شواهد نشان می‌دهد که شناسایی زودرس نوروپاتی می‌تواند باعث کاهش بروز زخم پای دیابتی و قطع عضو شود. با توجه به اینکه میزان بهبودی سایز و نیز عمق زخم در افراد دیابتی مبتلا به نوروپاتی شدید به کندی صورت می‌گیرد ضرروری است تا با انجام مداخلات مراقبتی و آموزشی پیشگیری مدار، از آسیب پا جلوگیری نمود.
مهناز سنجری، مریم اعلا، محمدرضا امینی، ندا مهرداد، محمدرضا مهاجری،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1398 )
چکیده

مقدمه: پای دیابتی یکی از عوارض دیابت است که بخش عمده‌ای از بیماران مبتلا به دیابت به آن مبتلا شده و هزینه‌های بسیاری را به خانواده و نظام ارائه خدمت در جامعه تحمیل می‌کند. هدف این مقاله مروری بیان خلاصه آخرین یافته‌های حوزه‌ی پای دیابتی بر اساس راهنماهای بالینی است.
روش ها: در این مطالعه مروری به منظور دستیابی به بهترین راهنمای بالینی در حوزه‌ی پای دیابتی با تعیین راهبرد جستجو و معیار‌های ورود و خروج تمام راهنماهای بالینی مرتبط در پایگاه‌ها و وب سایت‌های دستورالعمل‌های بالینی جستجو شدند. راهنماهای بالینی مرتبط با مراقبت پای دیابتی در بازه‌ی زمانی ژانویه  2000 تا ابتدای 2019 جستجو و بازیابی شد و برای انتخاب راهنمای بالینی منتخب توسط دو پژوهشگر به‌طور مجزا غربالگری شد.
یافته‌ها: براساس معیارهای مطالعه راهنمای بالینی کارگروه بین المللی پای دیابتی به‌عنوان کامل‌ترین راهنمای حوزه‌ی پای دیابتی انتخاب شد. در این مرور اصول اساسی پیشگیری و درمان مشکلات پا در بیماران مبتلا به دیابت به‌طور خلاصه در بخش‌های پیشگیری از بروز زخم‌های پا در بیماران مبتلا به دیابت در معرض خطر، پوشش پا و ابزار کاهنده‌ی فشار جهت پیشگیری و بهبود زخم پا در بیماران مبتلا به دیابت، تشخیص، پیش آگهی و درمان بیماری شریان محیطی در بیماران مبتلا به زخم‌های پای دیابتی، تشخیص و درمان عفونت‌های پا در بیماران مبتلا به دیابت و مداخلات به‌منظور ارتقاء بهبود زخم‌های مزمن پا در بیماران مبتلا به دیابت ارایه شده است.
نتیجه‌گیری: این خلاصه به مهم‌ترین نکات بخش‌های پیشگیری و درمان مشکلات پا در بیماران مبتلا به دیابت می‌پردازد. به تیم درمان توصیه می‌شود که کل راهنما را در هر موضوع جهت دستیابی به توصیه‌های جزئی‌تر و همچنین مرورهای سیستماتیک با بحث‌های جزئی‌تر در مورد شواهد مطالعه نمایند.
علی غندالی، سید محمد توانگر، امیر پژمان هاشمی طاهری، فرشاد شریفی، وحید حق پناه، ندا حاتمی، محمد رضا مهاجری تهرانی، سید محمود سجادی جزی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

مقدمه: در این مطالعه به بررسی قدرت تشخیصی سونوگرافی در تشخیص ندول‌های بدخیم تیروئیدی در بیماران ایرانی پرداختیم. بدین منظور، ارتباط میان یافته‌های حاصل از سونوگرافی را با یافته‌های پاتولوژی مورد بررسی قرار دادیم.
روش‌ها: مطالعه‌ی حاضر یک بررسی گذشته‌نگر است که بر روی بیماران با تشخیص ندول تیروئید که سونوگرافی و FNA شده‌اند، انجام شده است. برای بررسی ارتباط بین نتایج حاصل از FNA با خصوصیات سونوگرافیک ندولها، نتایج حاصل از FNA را به دو گروه بدخیم و خوشخیم تقسیم کردیم و سپس به مقایسهی خصوصیات سونوگرافیک بین این دو گروه پرداختیم. در مواردی که جواب FNA نامشخص بود (AUS/FLUS یا FN/SFN)، جواب پاتولوژی بعد از جراحی ملاک قرار گرفت (در صورت جراحی ندول بیمار و موجود بودن جواب آن).
یافته‌ها: در مجموع 201 ندول در این مطالعه وارد شدند. نتایج مطالعه نشان داد که هیپواکوژنیسیتی، حاشیه نامشخص/نامنظم، میکروکلسیفیکاسیون، الگوی عروقی بدخیم در سونوگرافی داپلر و وجود همزمان لنفادنوپاتی گردنی با خصوصیات بدخیم به‌طور معنی‌داری در ندول‌های بدخیم بیشتر از ندول‌های خوش‌خیم وجود دارند. در عین حال، سایر یافته‌های سونوگرافیک مانند اندازه و مکان ندول، کیستیک بودن ندول، وجود Halo sign و وجود شکل Taller-than-wide قادر به افتراق بین ندول‌های خوش‌خیم و بدخیم نبودند. در نهایت، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سونوگرافی از دقت بالایی در تشخیص بدخیمی در ندول تیروئید برخوردار است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که استفاده از سونوگرافی می‌تواند در تشخیص بدخیمی در ندول تیروئید بسیار موثر واقع شود.
مصطفی بسکاآبادی، نجمه مهاجری، علی تقی پور، حبیب الله اسماعیلی، سید جواد حسینی، احسان موسی فرخانی،
دوره 22، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده

مقدمه: در ایران با پیشرفت فناوری و توسعه‌ی آمارهای ثبتی لزوم استفاده از روش‌های داده کاوی بیشتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. درخت رگرسیون و طبقه‌بندی یکی از روش‌های مهم در مُدل‌بندی داده‌های حجیم است که برای کنترل جامعه و پیش‌بینی مورد توجه محققین زیادی قرار گرفته است. هدف این مطالعه تعیین متغیرهای تأثیرگذار بر فراوانی رخداد عوارض ناشی از دیابت است.
روش‌ها: این پژوهش از نوع مقطعی-تحلیلی است. در این پژوهش، اطلاعات تمام افراد مراجعه کننده‌ی دیابتی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1397 از سامانه‌ی سینا استخراج گردید. 5016 نفر از افراد وارد شده به مطالعه دارای عارضه‌ی دیابت و 53613 نفر نیز بدون عارضه بودند. روش برازش مدل درخت رگرسیون و طبقه‌بندی و معیار سنجش مدل ضریب تعیین و مساحت منحنی راک و نمودار Lift است.
یافته‌ها: منحنی راک برای مدل درختی برازش داده شده 8/73 درصد که نشان دهنده‌ی توان نسبتاً بالای مدل است. براساس نمودار Lift قدرت تصمیم‌گیری بروز عارضه‌ی دیابت برای فردی که مراجعه می‌کند 5/3 برابر افزایش می‌یابد.
نتیجه‌گیری: نتایج مدل رگرسیون و طبقه‌بندی درختی نشان داد که از متغیرهای کمی به‌ترتیب نزولی سن، عامل خطرسنجی، FBS، HbA1C، مجموع زمان فعالیت، کلسترول، FBS وHDL، بیماری قلبی و عروقی، سابقه‌ی سکته، فشار خون، کلسترول، تجویز استاتین، شغل با فعالیت فیزیکی سخت، منطقه‌ی زندگی، روغن مصرفی، پیاده‌روی، مصرف سبزیها و جنسیت در فراوانی رخداد عارضه‌ی دیابت مؤثرتر از عوامل دیگر هستند.
هانیه سادات اجتهد، شیرین حسنی رنجبر، هانیه مالمیر، رضوان رزمنده، آذین پاک مهر، یاسمن خورشیدی، گلاله اصغری، امیرمحمد مرتضویان، محمدرضا مهاجری تهرانی، افشین استوار، باقر لاریجانی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

مقدمه: شیوع اضافه وزن، چاقی و عوارض مرتبط با آن، با سرعت بسیار زیاد در جهان در حال افزایش است. همچنین درمان این بیماری درصورت وجود یا نبود بیماری‌های همراه به یک چالش تبدیل شده است. در این مقاله بر پایۀ توصیه‌های بالینی انجمن غدد درون‌ریز آمریکا و کالج غدد درون‌ریز آمریکا راهنمای بالینی جامعی برای مراحل درمان بیماران مبتلا به چاقی و فردی‌سازی آن نوشته شده است و سعی شده براساس شرایط موجود در ایران تا حد امکان بومی‌سازی شود.
روش‌ها: به کمک یک راهبرد جستجوی مشخص، جستجوی کاملی در پایگاه‌های در دسترس انجام شد. سپس، راهنماهای بالینی متناسب با جامعۀ ایرانی انتخاب شدند و با استفاده از نظرات متخصصین و کارشناسان فعال در بالین و مقالات مرور سیستماتیک مرتبط، راهنمای بالینی برای درمان چاقی در بزرگسالان ایرانی تهیه شد.
یافته‌ها: در این مقاله، در ادامۀ بخش قبلی راهنمای بالینی به سوالات شمارۀ 4 تا 6 در خصوص مراحل درمان چاقی و شخصی‌سازی آن در افراد بزرگسال جامعۀ ایرانی پاسخ دادیم و در مجموع 60 توصیه در این خصوص ارایه کردیم.
نتیجه‌گیری: در بخش دوم راهنمای بالینی مدیریت چاقی در بزرگسالان ایرانی سعی بر آن شد که دید ویژهای به درمان این بیماران داشته باشیم و با ارایۀ توصیه‌ها و بیانیه‌های مبتنی بر شواهد، روند درمان را تا حد ممکن در بیماران با شرایط خاص فردی‌سازی کنیم تا تصمیم‌گیری در این خصوص برای همکاران کادر درمان تسهیل گردد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb