27 نتیجه برای قند خون
سمیه فتاحی فرادنبه، باقر لاریجانی، دکتر لیلا آزادبخت،
دوره 16، شماره 3 - ( 12-1395 )
چکیده
مقدمه: بار اسیدی بالای رژیم غذایی ممکن است فشار خون، سطوح قند و انسولین خون را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از این مطالعه سیستماتیک بررسی ارتباط بار اسیدی رژیم غذایی با فشار خون و نمایههای مرتبط با کنترل قند خون میباشد.
روشها: با جستجو در Pubmed، Google scholar، Scopus و Medline تا July 2016 و با استفاده از کلید واژههای "dietary acid load"، "Serum glucose"،"insulin resistance"، hypertentation، درنهایت 12 مطالعه (6 مقطعی، 5 کوهورت و 1 مداخلهای) بهدست آمد که در این مطالعه سیستماتیک مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: از بین 11 مقاله مرتبط با فشار خون، سه مطالعه بین نمرات بار اسیدی رژیم غذایی و پُرفشاری خون ارتباط معنیداری نشان داد. سه مطالعه ارتباط بار اسیدی رژیم غذایی را تنها با فشار خون سیستولیک مشاهده نمودند، در حالی که سایر مطالعات هیچ ارتباط معنیداری بین بار اسیدی رژیم غذایی با فشار خون سیستولیک و دیاستولیک گزارش نکردند. همچنین در ارتباط با نمایههای مرتبط با کنترل قند خون از بین هشت مقاله، یکی از مطالعات ارتباط معنیداری بین افزایش بار اسیدی رژیم غذایی و بروز دیابت نشان داد. یک مطالعه ارتباط معنیداری بین بار اسیدی رژیم غذایی با سطح قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله را گزارش نمود. دو مطالعه نیز ارتباط معنیداری بین افزایش بار اسیدی رژیم غذایی با حساسیت به انسولین و مقاومت به انسولین نشان دادند ولی سایر مطالعات ارتباط معنیداری گزارش ندادند.
نتیجهگیری: از آنجاییکه اکثر مطالعات بیان کننده ارتباط معنیداری مابین افزایش بار اسیدی رژیم غذایی و پُرفشاری خون هستند، بنابراین بهنظر میرسد بار اسیدی بر فشار خون مؤثر میباشد. در ارتباط با تأثیر بار اسیدی رژیم غذایی با دیابت و سطح انسولین، نتایج حاصل از یافتهها تناقضات بیشتری نشان میدهند. از طرفی بهدلیل محدود بودن مطالعات مداخلهای در این زمینه نیاز به بررسی بیشتری در رابطه با اثر بار اسیدی رژیم غذایی بر میزان بروز دیابت، سطح انسولین و سایر مارکرهای قند خون وجود دارد.
مهتاب علی قلی پور، حسین فیض اله زاده، مظفر غفاری، فرانک جبارزاده،
دوره 18، شماره 2 - ( 11-1397 )
چکیده
مقدمه: بیماران مبتلا به دیابت جهت افزایش کیفیت زندگی نیازمند آموزش مؤثر و کارآمد هستند. با توجه به پیشرفتهای فنآوری امروزی آموزشهای مبتنی بر پیام کوتاه چندرسانهای یکی از راهبردهای مؤثر آموزشی محسوب میشود. هدف این مطالعه مقایسهی تأثیر دو نوع آموزش حضوری ومبتنی بر پیام کوتاه چندرسانهای در محیط تلگرام بر مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله و قندخون ناشتای بیماران مبتلا به دیابت تحت درمان با انسولین بود.
روشها: در این کارآزمایی بالینی، ۶۶ نفر از بیماران مبتلا به دیابت تحت درمان با انسولین مراجعه کننده به بیمارستان سینا تبریز بهصورت تصادفی در بلوکهای دوتایی به دو گروه آموزش حضوری (۳۳ نفر) و آموزش پیام کوتاه چند رسانهای (۳۳ نفر) تخصیص یافتند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامهی ثبت مشخصات دموگرافیک، مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله و قند خون ناشتای بیماران قبل و سه ماه بعد از مداخله آموزشی بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با آزمونهای آماری تی مستقل و وابسته انجام گرفت.
یافتهها: قبل و بعد از آموزش بین دو گروه آموزشی از نظر میانگین مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله و قند خون ناشتا اختلاف معنیدار آماری مشاهده نشد (05/0 <P ). در مقایسه درون گروهی بعد از آموزش، در گروه پیام کوتاه چندرسانهای کاهش معنیدار آماری در میانگین مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله مشاهده شد (02/0P=).
نتیجهگیری: آموزش مبتنی بر پیام کوتاه چندرسانهای در محیط تلگرام در مقایسه با شیوهی آموزش حضوری موجب بهبود مراقبت از خود و کاهش مقادیر میانگین هموگلوبین کلیکوزیله در بیماران مبتلا به دیابت میشود. از این بستر آموزشی میتوان برای تسهیل فرآیند آموزش مراقبت از خود در بیماران استفاده کرد.
لیلا صادقیان، محبوبه چین آوه، علیرضا فیلی،
دوره 20، شماره 2 - ( 11-1399 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی تکنیکهای مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی بر میزان قند خون بیماران دیابتی میباشد.
روشها: روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و بهصورت تجربی از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بوده است. بدین منظور از بین بیماران مبتلا به دیابت مراجعهکننده به مرکز دیابت شهر بوشهر، 45 نفر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر در هر گروه) و در یک گروه کنترل (15 نفر) به روش نمونهگیری هدفمند با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. به گروههای آزمایش تکنیکهای مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی بهمدت 8 جلسه 90 دقیقهای آموزش داده شد. در این تحقیق برای سنجش قندخون از دستگاه گلوکومتر اکیوچک اکتیو استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS ویرایش 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مرحلهی پیگیری با فاصله دو ماه پس از مداخله درمانی انجام شد.
یافتهها: آموزش به دو شیوهی تکنیکهای مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی سبب کاهش قندخون بیماران دیابتی شده است (0001/0=P) و تأثیر آن در طول زمان پایدار بوده است (05/0>P). همچنین بین اثربخشی تکنیکهای مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی بر میزان قند خون بیماران دیابتی تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0>P)؛ بهطوریکه آموزش تکنیکهای مقابله با استرس تأثیر بیشتری بر کاهش میزان قند خون بیماران دیابتی داشته است.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر آن است که آموزش تکنیکهای مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی میتواند بهطور قابل توجهی میزان قندخون بیماران دیابتی را کاهش دهد و در درمان دیابت مؤثر واقع شود.
رضا صادقی، سعید کشاورز، مهدی کارگرفرد، جمشید بنایی،
دوره 20، شماره 3 - ( 12-1399 )
چکیده
مقدمه: نشان داده شده است که پروتئین مربوط به C1q/TNF-α (CTRP5)، یک آدیپوکین جدید ومولکول مهم مربوط به تنظیم متابولیسم گلوکز است. اهداف این مطالعه ارزیابی اثر بخشی پروتکلهای تمرینی مختلف بر روی بهبود سطوح سرمی CTRP5، قند خون، انسولین و مقاومت انسولین در مردان به مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: 60 مرد بیماران مبتلا به دیابت نوع دو (سن: 26/4±45/51 سال) بهصورت تصادفی در سه گروه تمرین ترکیبی (15 نفر)، گروه هوازی (15 نفر)، مقاومتی (15 نفر) و یا گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برنامههای تمرینی شامل تمرین هوازی با شدت (75%-50% ضربان قلب ذخیرهی بیشینه) و مقاومتی (80%-40% یک تکرار بیشینه) با حجم برابر، 3 بار در هفته، 30 تا 60 دقیقه در هر جلسه برای مدت 12 هفته بود. سطوح سرمی CTRP5، قند خون، انسولین، مقاومت انسولین وزن و نمایهی تودهی بدن در حالت پایه و در پایان مطالعه اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری تکراری در سطح کمتر از 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: پس از 12 هفته مداخله، کاهش معناداری در سطوح پارامترهای قند خون، مقاومت انسولین و نمایهی تودهی بدن و افزایش معناداری در سطوح سرمی CTRP5 در گروههای تمرین ترکیبی، هوازی و مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل یافت شد (05/0p<).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد افزایش سطوح CTRP5 پس از مداخلههای ورزشی در کاهش خطر دیابت نوع دو نقش دارد.
شهناز معصوم زاده، خسرو جلالی دهکردی، مهدی کارگرفرد،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
مقدمه: نشان داده شده است که اعضای خانوادهی C1q/tumor necrosis factor (TNF) related proteins (CTRPs) نقش مهمی در متابولیسم و التهاب دارند. با این حال، اطلاعات محدودی در مورد ارتباط تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) با سطوح پروتئینهای CTRP1 و CTRP3 در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو وجود دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی اثرات 12 هفته تمرین HIIT بر روی پروتئینهای CTRP1 و CTRP3 در زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: در یک مطالعهی نیمه تجربی و طرح پیش آزمون- پس آزمون، تعداد 30 نفر زن مبتلا به دیابت نوع دو (با میانگین و انحراف معیار؛ سن: 21/4±69/40 سال و نمایهی تودهی بدن: 88/2±81/34 کیلوگرم بر مجذور قدر به متر) بهطور تصادفی در دو گروه تمرین HIIT (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین یک برنامهی تمرین تناوبی، 3 جلسه در هر هفته، با شدت 90-80% ضربان قلب بیشینه، 60 دقیقه در هر جلسه بهمدت 12 هفته اجرا کردند. وزن، نمایهی تودهی بدن، اوج اکسیژن مصرفی، قند خون ناشتا و سطوح سرمی پروتئینهای CTRP1 و CTRP3 قبل و بعد از دورهی مطالعه اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمون t وابسته و تحلیل کوواریانس در سطح کمتر از 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: پس از 12 هفته تمرین، تفاوت معناداری در وزن، نمایهی تودهی بدن، اوج اکسیژن مصرفی، قند خون ناشتا و سطوح سرمی پروتئینهای CTRP1 و CTRP3 بین گروهها وجود داشت (05/0p<). با این حال، آزمون کوواریانس کاهش معناداری در وزن، نمایهی تودهی بدن، قند خون ناشتا، سطوح سرمی پروتئینهای CTRP1 و CTRP3 و افزایش معناداری در اوج اکسیژن مصرفی گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل پس از 12 هفته مداخله را نشان داد (05/0p<).
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد، 12 هفته برنامهی HIIT یک روش مؤثر و ایمن برای بهبود سطوح سرمی پروتئینهای CTRP1 و CTRP3 در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود. با این حال، تحقیق بیشتری با کنترل بیشتر برای تعیین اثرات این مداخلهی غیر دارویی روی آدیپونکتین های ضد التهابی مورد نیاز است.
سیده سوگند حسینی، محمدرضا اسماعیل زاده طلوعی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
مقدمه: پروتئین TORC1 عاملی مهم در تنظیم سوخت و ساز بافت چربی است. دیابت نوع دو میتواند منجر به نقص در عملکرد آن و توسعهی چاقی شود. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) و استقامتی بر میزان قند خون و محتوای پروتئین TORC1 در بافت چربی زیرجلدی موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع دو است.
روشها: در این مطالعه، 18 سر موش صحرایی نر 2 ماههی نر از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 30±270 گرم انتخاب شدند. پس از دیابتی شدن از طریق محلول استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید، به روش تصادفی به 3 گروه: 1) تمرین HIIT 2) تمرین استقامتی و 3) کنترل (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند. گروههای تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامههای تمرینی HIIT و استقامتی بهمدت 8 هفته به تمرین ورزشی پرداختند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخهی 23، آزمون آنوای-یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: هشت هفته تمرین HIIT و استقامتی منجر به کاهش معنیدار سطوح قند خون (0001/0>P) و افزایش معنیدار در محتوای پروتئین TORC1 (0001/0>p) نسبت به گروه کنترل شدند.
نتیجهگیری: تمرین HIIT و استقامتی، سطوح قند خون را کاهش و محتوای پروتئین TORC1 را افزایش داده اند، که این تمرینهای ورزشی میتواند راه درمانی مناسب و غیرتهاجمی برای کنترل دیابت و همچنین تنظیم سوخت و ساز بافت چربی در افراد دیابتی نوع 2 که مستعد چاقی هستند، باشند.
فرزانه شجاعی، زهره لطیفی، شیدا جبل عاملی، منصور سیاوش،
دوره 24، شماره 4 - ( 8-1403 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو بیماری شایعی است که با مشکلات روانشناختی همراه است. لذا هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودشفابخشی بر دشواری تنظیم هیجان و شاخص قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع دو است.
روشها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون -پسآزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعۀ آماری شامل افراد مبتلا به دیابت نوع دو بود که به درمانگاه صدیقه طاهره اصفهان در سال 1400 مراجعه میکردند. تعداد 40 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و پس از انجام پیشآزمون، بهطور تصادفی در دو گروه خودشفابخشی و کنترل قرار گرفتند. مداخلات خود شفابخشی لطیفی و مروی (1397) هفتهای یک جلسه 90 دقیقهای بهصورت آنلاین برگزار شد. پس از 12 جلسه از هردو گروه پسآزمون و سه ماه بعد آزمون پیگیری صورت گرفت. ابزار پژوهش پرسشنامۀ دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) و تجهیزات آزمایشگاهی برای اندازهگیری شاخص قند خون بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر وآزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرمافزار SPSS-24 استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد خود شفابخشی باعث کاهش دشواری تنظیم هیجان و شاخص قند خون میشود (05/0 P<) و این نتایج در گذر زمان ادامهدار هستند (05/0 P<).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج میتوان گفت از درمان خودشفابخشی میتوان در مدیریت دیابت نوع دو استفاده کرد.