جستجو در مقالات منتشر شده


27 نتیجه برای قند خون

مریم راد، مریم السادات هاشمی پور، محمد رضا کریمی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده

مقدمه: دیابت دارای اثرات متعددی بر روی بافت‌های دهان است.تظاهرات دهانی به‌ویژه بیماری‌های پریودنتال و عفونت‌های قارچی و باکتریایی عودکننده در بیمارانی که قند خون آنها کنترل نشده باشد،با شدت بیشتری بروز می کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط تظاهرات دهانی در مراجعین به مرکز دیابت کرمان با مدت ابتلا و نحوه کنترل قند خون بود.
روش‌ها: جامعه مورد مطالعه116 بیمار دیابتی درمانگاه دیابت بیمارستان شهید باهنر کرمان بودند.این افراداز نظر وضعیت دندان‌ها، بافت پریودنشیوم، خشکی، سوزش دهان و تغییرات مخاطی مورد ارزیابی قرار گرفتند.همچنین اطلاعات مورد نیازدر رابطه با تاریخچه دیابت و نحوه کنترل قند خون ثبت گردید. نتایج با استفاده از برنامه SPSS و آزمون مجذور کای وt-test مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: شایعترین تظاهرات دهانی در جامعه مورد مطالعه شامل ژنژیویت (3/96%)،پریودنتیت (2/90%) وخشکی دهان (24/67%) بودند.ارتباط معنی‌داری بین مدت ابتلا به دیابت و بیماری‌های پریودنتال (012/0=P) و سوزش دهان (002/0=P) وجود داشت. در این مطالعه بین کنترل قند خون و بیماری‌های پریودنتال رابطه معنی‌داری وجود نداشت، ولی این بیماری‌ها در افرادی که قند خونشان کنترل شده بود، بامیزان کمتری مشاهده گردید.
نتیجه‌گیری :نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که بیماری‌های پریودنتال و خشکی دهان از عوارض شایع دیابت می باشند. بنابراین دندانپزشکان باید برای کنترل وحفظ وضعیت سلامت دهانی در مبتلایان به دیابت ،عملکرد غده بزاقی و وضعیت پریودنتال رابه طور دقیق ارزیابی کنند .


محمد رضا روئینی، سیما صدرای، یلدا حسین زاده اردکانی، مریم مخبری، سولماز صداقت،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده


زهرا شیردل، حسین مدنی، رویا میربدل‌زاده،
دوره 7، شماره 3 - ( 4-1387 )
چکیده

 

مقدمه : دیابت، شایع ترین بیماری آندوکرین است که در آن قند خون و به دنبال آن چربی خون افزایش می یابند . این بیماری دارای عوارض دراز مدت چشمی، کلیوی، عصبی و عروق خونی است. تحقیقات نشان داده‌اند که برخی عصاره‌های گیاهی اثر ضد دیابتی دارند و لذا می توانند در افراد مبتلا به دیابت به منظور پایین آوردن قند خون، مورد استفاده واقع شوند. لذا در این تحقیق تصمیم گرفته شد با ایجاد رت های دیابتی به طور آزمایشگاهی، شرایطی مشابه با دیابت نوع 1 در موش‌های صحرائی ایجاد شود و بعد از تایید دیابت، تاثیر هیپوگلیسمیک عصاره هیدروالکلی برگ عناب و نیز تغییرات متابولیسمی گلوکز، لیپوپروتئین ها(LDL,VLDL,HDL )،تری گلیسرید و کلسترول تام مورد بررسی واقع شود.

 روش‌ها: در این تحقیق رت‌ها به 3 گروه 10 تایی بصورت زیر تقسیم شدند : 1-گروه شاهد: تزریق سرم فیزیولوژی ( به صورت داخل صفاقی ) 2- گروه کنترل دیابتی: تزریق آلوکسان منوهیدرات mg/kg120( به صورت داخل صفاقی ) در سه روز متناوب  (پس از این مدت قند خون بررسی و دیابت تایید شد). 3- گروه عناب : تزریق آلوکسان منوهیدرات mg/kg120( به صورت داخل صفاقی ) در سه روز متناوب ، پس از این مدت قند خون بررسی و دیابت  تایید شده و به دنبال تایید دیابت ، تزریق عصاره هیدروالکلی برگ عناب به میزان mg/kg100، به صورت داخل صفاقی و به مدت 5 روز متناوب انجام شد. پس از 48 ساعت ، حیوانات بیهوش شده و از همه گروه ها خونگیری به عمل آمد و عوامل سرمی گلوکز، لیپوپروتئین‌ها (HDL,LDL,VLDL)، تری گلیسرید و کلسترول تام توسط کیت های آنزیمی بررسی شدند.

یافته‌ها: نتایج حاصل از آنالیز واریانس نشان داد عصاره برگ عناب توانسته میزان سرمی گلوکز، تری‌گلیسرید، کلسترول و VLDL را در رت‌های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل دیابتی بطور معنی داری (001/0 P=) کاهش دهد. در ضمن برگ عناب بطور معنی‌داری (02/0P=) HLD خون را در رت‌های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل افزایش داد. در ضمن عصاره مذکور، میزان LDL رت‌های دیابتی را هم کم کرد ولی در مقایسه با گروه کنترل از نظر آماری اختلاف معنی‌دار نداشت(12/0P=).

نتیجه‌گیری: با در نظرگرفتن یافته ها، مشخص می شود که برگ عناب می تواند در افراد دیابتی برای کاهش قند و چربی خون مورد استفاده قرار گیرد.


شیوا حیدری، مریم نوری تاجری، فاطمه شیرازی، مهناز سنجری، مهناز شوقی، صدیقه سالمی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: از آنجایی که بخش عمده‌ای از مراقبت از بیماران دیابتی در منزل و در داخل محیط خانواده انجام می‌‌شود، این نهاد می‌تواند نقش چشمگیری در کنترل مناسب قند خون داشته باشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین حمایت خانواده و کنترل قندخون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد.

روش‌ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، تعداد 230 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع2 مراجعه کننده به انستیتو غدد درون‌ریز و متابولیسم وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران به صورت تصادفی انتخاب و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه‌ای که شامل دو بخش، فرم اطلاعات فردی و ابزار استاندارد"حمایت اجتماعی از بیماران دیابتی- نسخه خانواده" بود جمع‌آوری گردید و جهت بررسی چگونگی کنترل قند خون نیز از شاخص HbA1c  استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آزمون آماری کای‌دو و پیرسون از طریق نرم‌‌ افزار SPSS ویرایش 15 تجزیه و تحلیل شد.

یافته‌ها: آزمون آماری پیرسون، همبستگی معکوس معنی‌داری را بین حمایت خانواده و HbA1c نشان داد (0001/0>P، 56/0-r=). همچنین یافته‌ها نشان‌دهنده وجود ارتباط معنی‌دار بین حمایت خانواده و متغیرهای سن(04/0P=)، جنس (02/0P=)، وضعیت تاهل (0001/0P<)، بعد خانوار (003/0P=)  و نوع ساختار خانواده (0001/0>P) بود.

نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از آن بود که حمایت خانواده سبب بهبود کنترل قند خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 می‌شود. لذا پیشنهاد می‌گردد اعضای خانواده بیماران دیابتی به عنوان عضوی از تیم درمان در برنامه درمانی این بیماران مشارکت داده شوند.


علی محرابی، لادن فتی، محمدحسن دوازده امامی، اسدالله رجب،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس شناختی­ـ­رفتاری بر کنترل قند خون و کاهش مشکلات هیجانی­(افسردگی، اضطراب و استرس) در بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 بود.

روش­ها: 25 نفر از بیماران دیابتی نوع یک عضو انجمن دیابت ایران به شیوه نمونه­گیری داوطلبانه­ در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش­(13=n) و کنترل­(12=n) قرار گرفتند و علاوه بر پاسخ دادن به مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس­(DASS)، آزمایش HbA1c خون از آنها به عمل آمد. پس از آن، گروه آزمایش در یک دوره آموزش مدیریت استرس که طی 12 جلسه­ 2­ساعته­ هفتگی و به شیوه شناختی­ـ­رفتاری گروهی برگزار شد، شرکت کردند و در پایان، افراد هر دو گروه دوباره به DASS پاسخ دادند. 3 ماه پس از مداخله، آزمایش خون پس­آزمون در مورد هر دو گروه و آزمون پیگیری DASS در مورد گروه آزمایش اجرا شد. برای تحلیل داده­ها، از آمار توصیفی، تحلیل کواریانس، تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

یافته­ ها: پس از مداخله، میانگین نمرات HbA1c، افسردگی، استرس (001/0>P) و اضطراب­(012/0=P) در گروه آزمایش به­طور معنی­داری کاهش یافت. در­ضمن اثرهای مشاهده شده در مورد افسردگی، اضطراب و استرس، 3 ماه پس از مداخله باقی مانده بود­­(01/0>P).

نتیجه ­گیری: آموزش مدیریت استرس می­تواند به­عنوان بخشی از مراقبت جامع دیابت سودمند باشد.  


زهرا شیردل، رویا میربدل‌زاده، حسین مدنی،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه: دیابت شامل گروه ناهمگونی از بیماری‌های متابولیک است که مشخصه آنها افزایش قند خون و اختلال در متابولیسم کربوهیدرات، چربی و پروتئین می‌باشد. در این تحقیق تاثیر هیپوگلیسمیک عصاره هیدروالکلی زنجبیل با داروی گلیبن کلامید مورد مقایسه قرار گرفت.

روش‌ها: در این مطالعه رت‌ها به 4 گروه 10 تایی بصورت زیر تقسیم شدند: گروه شاهد، گروه کنترل دیابتی، گروه زنجبیل و گروه گلی بن کلامید. پس از 48 ساعت، حیوانات بیهوش شده و از همه گروه‌ها خونگیری به عمل آمد و سطح سرمی گلوکز، لیپوپروتئین‌ها (HDL,LDL,VLDL)، تری گلیسرید و کلسترول تام توسط کیت‌های آنزیمی بررسی شدند.

یافته‌ها: نتایج حاصل از آنالیز واریانس نشان داد که زنجبیل توانسته میزان سرمی گلوکز، تری گلیسرید،  VLDLو LDL را در رت‌های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل دیابتی بطور معنی‌داری (001/0 P=) کاهش دهد. کاهش گلوکز و  LDLتوسط زنجبیل به اندازه داروی گلی بن کلامید و کاهش تری گلیسرید و VLDLتوسط زنجبیل بیشتر از کاهش این مقادیر توسط داروی گلی بن کلامید بود. در ضمن زنجبیل توانست به اندازه گلی بن کلامید  HLDخون را در رت‌های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل (001/0P=)  افزایش دهد.

نتیجه‌گیری: با در نظرگرفتن یافته‌ها، مشخص می شود که زنجبیل دارای پتانسیل بالقوه‌ای برای کاهش قند و چربی خون می‌باشد که البته نیازمند مطالعات بیشتری است.


محمدرضا شهرکی، حمیده میرشکاری، احمدرضا شهرکی، الهام شهرکی،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه: صبر زرد(Aloe Vera)، از گیاهان دارویی است که به عنوان کاهش  دهنده قند خون استفاده می‌شود. چون مصرف غذای سرشار از فرکتوز موجب افزایش مقاومت به انسولین می‌شود، در این مطالعه، اثر عصاره آبی آلوورا  بر قند، انسولین و لیپوپروتئین‌های سرم  در موش‌های صحرایی نر تغذیه شده با فرکتوز مورد بررسی قرارگرفت.

روش‌ها: این  بررسی بر روی 45 سر موش صحرایی نر از نژاد Wistar - Albino انجام شد: گروه شاهد سالم (A) که در تمام مدت مطالعه از آب و غذای معمولی استفاده کرد و 4 گروه آزمودنی E، D، C و B (9=n ) که در این مدت  از آب آشامیدنی سرشار از فرکتوز (به نسبت 10%وزنی- حجمی)  و مقادیر صفر،100، 150و mg/kg 200 عصاره آبی آلوورا به مدت 4 هفته از طریق گاواژ دریافت کردند. در پایان دوره، طی بیهوشی کامل، خونگیری از وریدهای گردن  انجام و  قند خون، انسولین و لیپوپروتئین‌های سرم اندازه‌گیری شد. اطلاعات بدست آمده با نرم افزار رایانه‌ای SPSS ویرایش 11 و آزمون‌های آماری آنالیز واریانس و توکی و تست کای زوج آنالیز گردید. نتایج به صورت Mean±SE گزارش و اختلافات آماری با05/0 P < معنی‌دار تلقی شد.

یافته‌ها: نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که  میزان قند خون و انسولین سرم گروه E نسبت به مقدار این کمیت‌ها درگروه B کاهش و میزان HDL گروه‌های D و E نسبت به مقدار این کمیت در گروه B افزایش معنی‌داری (05/0 = P، 04/0 = P، 01/0 =P) نشان داد. به علاوه میزان مصرف آب در دو گروه D و E نسبت به گروه B کاهش معنی‌داری (002/0 =P، 006/0=P) نشان داد ولی میزان مصرف غذا در گروه ِ E نسبت به گروه B افزایش معنی‌داری (03/0 =P) نشان داد. همچنین وزن نهایی گروه E نیز نسبت به  وزن نهایی گروه B کاهش معنی‌داری (04/0 =P) نشان داد.

 نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که عصاره آبی آلوورا موجب بهبود قند خون، انسولین و لیپوپروتئین‌های سرم  در موش‌های صحرایی دریافت کننده فروکتوز بالا همراه آب آشامیدنی می‌شود. ساز و کار دقیق آن  نیاز به مطالعه بیشتر دارد.


فرزاد نجفی‌پور، معصومه زارعی زاده، لیلا بگلر، فرناز صحاف،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه: برای غربالگری دیابت بارداری، روش های متفاوتی پیشنهاد شده است. برای تایید دیابت حاملگی، آزمون گلوکز 100 گرمی مرسوم تر است اما گاهی با رخداد قند خون بالا در آزمون تحمل گلوکز 50 گرمی می توان دیابت حاملگی را تشخیص داد و نیازی به تست تحمل گلوکز 100 گرمی نیست. هدف از این مطالعه، تعیین کارایی آزمون قند خون ناشتا و آزمون تحمل گلوکز 50 گرمی در تایید و یا رد دیابت حاملگی بود.

روش‌ها: در این مطالعه 350 زن حامله در هفته 28-24 حاملگی تحت بررسی قند خون ناشتا و تحمل گلوکز 50 گرمی قرار گرفتند. بیمارانی که در آزمون تحمل گلوکز قند خون مساوی یا بالاتر از mg/dL 130 داشتند، تحت آزمون تحمل گلوکز 100 گرمی قرار گرفتند. اطلاعات با نرم افزار SPSS ویرایش 14 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: از 350 زن حامله، 45 نفر از مطالعه خارج شدند. 109 نفر (7/35%) در آزمون تحمل گلوکز 50 گرمی قند خون مساوی یا بالاتر از mg/dL 130 داشتند. در این مطالعه 28 نفر (2/9%) دیابت حاملگی و 33 نفر (8/10%) اختلال تحمل گلوکز در حاملگی داشتند. در این بررسی، قند خون بالاتر از mg/dL 200، برابر با دیابت حاملگی بود.

نتیجه‌گیری: در زمانی که قند خون ناشتا بالا باشد، باید بررسی تحمل گلوکز 50 گرمی انجام شود. با قند خون بالاتر از mg/dL 200 در آزمون تحمل گلوکز 50 گرمی، دیابت حاملگی مسجل است و نیازی به انجام بررسی گلوکز 100 گرمی نیست.


شهناز شهرجردی، نادر شوندی، مسعود گلپایگانی، رحمان شیخ حسینی،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه: دیابت، اختلالی متابولیک است که مشخصه آنها افزایش مزمن قند خون و اختلال متابولیسم کربوهیدرات ، چربی و پروتئین می باشد.

روش‌ها: در این تحقیق نیمه تجربی، از بین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه شرکت نفت اراک، تعداد 27 نفر انتخاب و در سه گروه کنترل (8 نفر)، استقامتی (10 نفر) و قدرتی (9 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرینات قدرتی و استقامتی، به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته و هر جلسه 50-30 دقیقه) تمرینات را اجرا نمودند. در این پژوهش از سطح HbA1C ناشتا، پرسشنامه های کیفیت زندگی SF-36 و سلامت روان GHQ ( Global Health Questionnaire) استفاده شد. تحلیل داده‌ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 12 با استفاده از آزمون های t زوجی شده و تحلیل واریانس یک طرفه و در سطح معنی داری 01/0 انجام شد.

یافته ها: میانگین داده های HbA1C در گروه استقامتی از 554/0±80/7 در پیش آزمون به 517/0±13/7 در پس آزمون و گروه قدرتی از 231/2±766/9 به 507/1±9/7 رسید. با آزمون t زوجی، شده بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون گروه استقامتی (004/0 =P) و قدرتی (700/0 =P) اختلاف معنی داری مشاهده می شود. همچنین بین میانگین داده های پیش آزمون و پس آزمون کیفیت زندگی گروه استقامتی (0001/0=P) و قدرتی(007/0=P) و سلامت روان گروه استقامتی(0001/0=P) و قدرتی(0001/0=P) اختلاف معنی داری وجود داشت. در ANOVA بین میانگین داده‌های پیش آزمون کیفیت زندگی (2/0=P) و سلامت روان (2/0=P) سه گروه، اختلاف معنی‌داری وجود نداشت ولی در پس آزمون کیفیت زندگی (007/0=P) و سلامت روان (0001/0=P) وجود داشت.

نتیجه گیری: تمرینات استقامتی و قدرتی بر کنترل قند خون، کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران دیابتی تأثیر دارند اما تأثیر تمرینات بر کیفیت زندگی این بیماران بیشتر است.


رویا میربدل‌زاده، زهرا شیردل،
دوره 9، شماره 4 - ( 6-1389 )
چکیده

مقدمه: دیابت از نظر بالینی یکی از مهمترین عوامل خطر برای برخی اختلالات نظیر نفروپاتی، رتینوپاتی، نوروپاتی و بیماری‌های قلبی عروقی محسوب می‌شود که بر اساس پیش‌بینی به عمل آمده،  شیوع آن در جامعه انسانی در آینده افزایش خواهد یافت. در این تحقیق تصمیم گرفته شد به طور تجربی شرایطی مشابه با دیابت نوع 1 انسانی در موش‌های صحرایی ایجاد شود و بعد از تایید دیابت، تاثیر هیپوگلیسمیک عصاره هیدروالکلی زغال اخته و نیز تغییرات متابولیسمی گلوکز، لیپوپروتئین‌ها (HDL،VLDL،LDL)، تری‌گلیسرید و کلسترول تام بطور همزمان در مقایسه با داروی گلی بن کلامید مورد بررسی قرار گیرد.
روش‌ها: در این تحقیق 40 موش صحرایی به صورت تصادفی به 4 گروه 10 تایی تقسیم شدند: 1- گروه شاهد؛ موش‌های صحرایی سالم که معادل حجم عصاره تزریقی، سرم فیزیولوژی دریافت نمودند، 2- گروه کنترل دیابتی: موش‌های صحرایی دیابتی که با سرم فیزیولوژی تیمار شدند، 3- گروه تیمار با زغال اخته: موش‌های صحرایی دیابتی که با عصاره هیدروالکلی زغال اخته به میزان mg/kg100 (و بمدت 10 روز متوالی)تیمار شدند و 4-گروه گلی بن کلامید: موش‌های صحرایی دیابتی که با داروی گلی بن کلامید به صورت محلول در سرم فیزیولوژی و با دوز mcg/kg500 (در 10 روز متوالی) تیمار شدند. پس از 48 ساعت، حیوانات بیهوش شده و از همه گروه‌ها خونگیری به عمل آمد و فاکتورهای سرمی گلوکز، لیپوپروتئین‌ها (VLDL،LDL،HDL)، تری گلیسرید و کلسترول تام توسط کیت‌های آنزیمی بررسی شدند.
یافته‌ها: نتایج حاصل از آنالیز واریانس نشان داد زغال اخته توانسته میزان سرمی فاکتورهای گلوکز، تری گلیسرید، VLDLو LDL را در موش‌های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل دیابتی بطور معنی‌داری (001/0P<) کاهش دهد. کاهش گلوکز و LDL توسط زغال اخته به اندازه داروی گلی بن کلامید و کاهش تری گلیسرید و VLDLتوسط زغال اخته بیشتر از کاهش این فاکتورها توسط داروی گلی بن کلامید بود. در ضمن زغال اخته توانست به اندازه داروی گلی بن کلامید،  HLDخون را در موش‌های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل (001/0P<) افزایش دهد.
نتیجه‌گیری: اگرچه یافته‌های این مطالعه نشان داد که عصاره زغال اخته تاثیر قابل توجهی بر میزان قند و چربی خون در حیوانات دیابتی دارد، مشخص نمودن ساز و کار دقیق این اثر نیاز به مطالعات بیشتری دارد.


فاطمه شیرانی، امین صالحی ابرقویی، لیلا آزادبخت،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1391 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع 2 به عنوان یک مشکل عمده بهداشت عمومی مطرح است. اجزاء رژیم غذایی DASH (Dietary Approaches to Stop Hypertension) ممکن است باعث کنترل عوامل خطرابتلا به دیابت نوع 2 از جمله مقاومت به انسولین و هیپرگلایسمی گردد، شواهد موجود در این زمینه همسو نمی‌باشد، هدف از مطالعه حاضر یک مرور سیستماتیک و متاآنالیز بر روی کارآزمایی‌های بالینی تصادفی می‌باشد که به بررسی تاثیر رژیم غذایی DASH بر روی شاخص‌های کنترل قند خون (قند خون ناشتا، انسولین، HOMA-IR (Homeostatic Model Assessment insulin resistance)) پرداخته‌اند.
روش‌ها: با استفاده از موتورهای جستجوی ISI Web of Science PubMed, EMBASE, Science direct, وgoogle scholar کلیه مطالعات چاپ شده از ژانویه 1960 تا جولای 2012، مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت 9، 7 و 4 مقاله که به ترتیب به بررسی اثر رژیم غذایی DASH بر قند خون ناشتا، انسولین ناشتا و HOMA-IR پرداخته بودند، برای متاآنالیز انتخاب شدند.
یافته‌ها: تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که رژیم غذایی DASH می‌تواند باعث کاهش معنی‌دار غلظت انسولین ناشتا شود. (Mean difference=-0.15, 95%, CI=-0.22,-0.08, P value<0.001). پیروی از رژیم غذایی DASH اثر معنی‌داری برکاهش قند خون ناشتا [Mean difference:-0.26 95%CI:-0.56, 0.05, P value =0.1] و HOMA-IR ندارد. (Mean difference:-0.26 95%CI:-0.56, 0.05, P value =0.1).
نتیجه‌گیری: الگوی غذایی DASH می‌تواند منجر به بهبود حساسیت به انسولین شود. مطالعات بیشتر در زمینه ارتباط بین رژیم غذایی DASH و خطرات ناشی از دیابت نوع 2 لازم است.

محمدرضا شریف، سعید نوری،
دوره 13، شماره 5 - ( 4-1393 )
چکیده

مقدمه: دیابت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن است که با عوارض متعددی از جمله نارسایی کلیه، کوری و قطع عضو همراهی دارد. اما می‌توان با پایش دقیق قندخون از بروز عوارض آن پیشگیری نمود. با توجه به کاربرد سریع، آسان، کم هزینه و عمومی گلوکومتر برای پایش قند خون، بر آن شدیم تا میزان دقت و هم‌خوانی یافته‌های حاصل از دو دستگاه گلوکومتر را با روش استاندارد سنجش قندخون مورد مقایسه قرار دهیم. روش‌ها: در این مطالعه 369 بیمار مبتلا به دیابت مراجعه کننده به آزمایشگاه بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال92-91 به روش ساده و بهطور داوطلبانه انتخاب و پس از انجام آزمایش قندخون ناشتا، توسط لانست مخصوص دستگاه گلوکومتر برای دو دستگاه گلوکارد و ONCALL خون مویرگی گرفته شد، سپس توسط نوار مخصوص این دستگاه‌ها سنجش قند انجام شد و یافته‌های حاصل توسط آزمون‌های آماری مربوط مانند میانگین ± انحراف معیار و همبستگی پیرسون مقایسه شد. یافته‌ها: میانگین‌اندازه قند در دستگاه گلوکومتر گلوکارد، گلوکومتر ONCALL و روش متعارف آزمایشگاه به‌ترتیب 6/51±127 ،1/42±9/117 و 9/51 ± 09/118 گزارش گردید. میزان سنجش قند خون دستگاه گلوکومتر ONCALL با روش استاندارد اختلاف معنادار نداشت [p=0. 901] اما نتایج گلوکومتر گلوکوکارد با روش استاندارد اختـلاف معـنادار داشـت [p≤0. 001]. نتیجه‌گیری: تنوع دستگاه‌های گلوکومتر مورد استفاده در نقاط مختلف کشور ضرورت انجام مطالعات مشابه را برجسته می‌کند. استفاده از گلوکومتر ONCALL با رعایت اصول استاندارد نمونه‌گیری برای سنجش قندخون توصیه می‌شود.
حسین فرضعلی وند،
دوره 14، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده

مقدمه: یکی از عوارض خطرناک بیماری دیابت نوع یک افزایش و کاهش ناگهانی سطح غلظت قند خون می‌باشد که باعث بروز خطراتی چون اغماء و بیهوشی خواهد شد. بنابراین استفاده از روش‌هایی با درصد خطای پایین و هوشمند با اطلاعات موجود در جهت پیش بینی و در نهایت پیشگیری از این عوارض،گام مهمی در جهت کنترل بهینه بیماری محسوب می‌شود. به همین منظور در این مقاله ما از الگوریتم ترکیبی Fuzzy SARSA برای طراحی سیستم خبره در جهت پیش بینی نوسانات سطح قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع یک استفاده کرده‌ایم. هدف از این مقاله، ارائه و پیاده سازی یک الگوریتم ترکیبی جدید مبتنی بر یادگیری تقویتی و منطق فازی به نام FSA(Fuzzy SARSA Algorithm) برای طراحی سیستم خبره می‌باشد. روش‌ها: داده‌های پزشکی مورد استفاده در این مقاله مربوط به 3 بیمار زن ایرانی مبتلا به دیابت نوع یک است، که شامل الگوهایی چون نوع و دز انسولین تزریقی، فاصله زمانی بین ساعات ثبت سطح غلظت قند خون و نیز سطح غلظت قند خون در ابتدای بازه زمانی می‌باشد. در این مقاله از الگوریتم معروف یادگیری تقویتی به نام SARSA استفاده شده و با منطق فازی پیاده‌سازی شده و الگوریتم Fuzzy SARSA را در سیستم خبره برای پیش بینی نوسانات سطح قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع یک به‌کار برده‌ایم. یافته‌ها: نتایج به‌دست آمده برای سیستم خبره با الگوریتم پیشنهادی FSA برای عامل یادگیرنده با استفاده از پارامترهای، سطح غلظت قند خون در ابتدای بازه زمانی (mg/dlit)، دز انسولین کوتاه اثر تزریقی به بدن (unit)، دز انسولین طولانی اثر تزریقی به بدن (unit)، سطح استرس (unit)، سطح فعالیت بدنی (unit)، کربوهیدرات مصرفی (gr)، فاصله میان ابتدا و انتهای بازه زمانی (hour) نشان می‌دهد که عامل توانسته در 85 درصد سطح قند خون را در بازه نرمال 80 تا 120 نگه داردو در 15 درصد خطایی که عامل داشته مواقعی‌است که عامل اکتشاف درستی برای تزریق انسولین کوتاه اثر و طولانی اثر نداشته است. نتیجه گیری: در پایان تحقیق با توجه به نتایج به‌دست آمده مشخص شد که الگوریتم پیشنهادی برای سیستم هوشمند با کاهش تقریباً 15 درصدی خطای پیش‌بینی نسبت به دیگر روش‌های متدوال و از جمله روش‌های مبتنی بر یادگیری تقویتی، می‌توانند به‌عنوان مدلی مناسب به‌منظور پیش بینی نوسانات سطح غلظت قند خون در بیماران مبتلا به دیابت نوع یک تلقی گردد، ضمن اینکه می‌توان از سایر روش‌های پیش بینی مبتنی بر هوش مصنوعی مانند شبکه‌های عصبی جهت پیش‌بینی دقیق استفاده کرد.


سمیه فتاحی فرادنبه، باقر لاریجانی، دکتر لیلا آزادبخت،
دوره 16، شماره 3 - ( 12-1395 )
چکیده

مقدمه: بار اسیدی بالای رژیم غذایی ممکن است فشار خون، سطوح قند و انسولین خون را تحت تأثیر قرار دهد. هدف از این مطالعه سیستماتیک بررسی ارتباط بار اسیدی رژیم غذایی با فشار خون و نمایه‌های مرتبط با کنترل قند خون می‌باشد.
روش‌ها: با جستجو در Pubmed، Google scholar، Scopus و Medline تا July 2016 و با استفاده از کلید واژه‌های "dietary acid load "Serum glucose"،"insulin resistance"، hypertentation، درنهایت 12 مطالعه (6 مقطعی، 5 کوهورت و 1 مداخله‌ای) به‌دست آمد که در این مطالعه سیستماتیک مورد استفاده قرار گرفت.
یافته‌ها: از بین 11 مقاله مرتبط با فشار خون، سه مطالعه بین نمرات بار اسیدی رژیم غذایی و پُرفشاری خون ارتباط معنی‌داری نشان داد. سه مطالعه ارتباط بار اسیدی رژیم غذایی را تنها با فشار خون سیستولیک مشاهده نمودند، در حالی که سایر مطالعات هیچ ارتباط معنی‌داری بین بار اسیدی رژیم غذایی با فشار خون سیستولیک و دیاستولیک گزارش نکردند. هم‌چنین در ارتباط با نمایه‌های مرتبط با کنترل قند خون از بین هشت مقاله، یکی از مطالعات ارتباط معنی‌داری بین افزایش بار اسیدی رژیم غذایی و بروز دیابت نشان داد. یک مطالعه ارتباط معنی‌داری بین بار اسیدی رژیم غذایی با سطح قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله را گزارش نمود. دو مطالعه نیز ارتباط معنی‌داری بین افزایش بار اسیدی رژیم غذایی با حساسیت به انسولین و مقاومت به انسولین نشان دادند ولی سایر مطالعات ارتباط معنی‌داری گزارش ندادند.
نتیجه‌گیری: از آن‌جایی‌که اکثر مطالعات بیان کننده ارتباط معنی‌داری مابین افزایش بار اسیدی رژیم غذایی و پُرفشاری خون هستند، بنابراین به‌نظر می‌رسد بار اسیدی بر فشار خون مؤثر می‌باشد. در ارتباط با تأثیر بار اسیدی رژیم غذایی با دیابت و سطح انسولین، نتایج حاصل از یافته‌ها تناقضات بیشتری نشان می‌دهند. از طرفی به‌دلیل محدود بودن مطالعات مداخله‌ای در این زمینه نیاز به بررسی بیشتری در رابطه با اثر بار اسیدی رژیم غذایی بر میزان بروز دیابت، سطح انسولین و سایر مارکرهای قند خون وجود دارد.
 


مهتاب علی قلی پور، حسین فیض اله زاده، مظفر غفاری، فرانک جبارزاده،
دوره 18، شماره 2 - ( 11-1397 )
چکیده

مقدمه: بیماران مبتلا به دیابت جهت افزایش کیفیت زندگی نیازمند آموزش مؤثر و کارآمد هستند. با توجه به پیشرفت‌های فن‌آوری امروزی آموزش‌های مبتنی بر پیام کوتاه چندرسانه‌ای یکی از راهبردهای مؤثر آموزشی محسوب می‌شود. هدف این مطالعه مقایسه‌ی‌ تأثیر دو نوع آموزش حضوری ومبتنی بر پیام کوتاه چندرسانه‌ای در محیط تلگرام بر مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله و قندخون ناشتای بیماران مبتلا به دیابت تحت درمان با انسولین بود.
روش‌ها: در این کارآزمایی بالینی، ۶۶ نفر از بیماران مبتلا به دیابت تحت درمان با انسولین مراجعه کننده به بیمارستان سینا تبریز به‌صورت تصادفی در بلوک‌های دوتایی به دو گروه آموزش حضوری (۳۳ نفر) و آموزش پیام کوتاه چند رسانه‌ای (۳۳ نفر) تخصیص یافتند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه‌ی ثبت مشخصات دموگرافیک، مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله و قند خون ناشتای بیماران قبل و سه ماه بعد از مداخله آموزشی بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با آزمون‌های آماری تی مستقل و وابسته انجام گرفت.
یافته‌ها: قبل و بعد از آموزش بین دو گروه آموزشی از نظر میانگین مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله و قند خون ناشتا اختلاف معنی‌دار آماری مشاهده نشد (05/0 <P ). در مقایسه درون گروهی بعد از آموزش، در گروه پیام کوتاه چندرسانه‌ای کاهش معنی‌دار آماری در میانگین مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله مشاهده شد (02/0P=).
نتیجه‌گیری: آموزش مبتنی بر پیام کوتاه چندرسانه‌ای در محیط تلگرام در مقایسه با شیوه‌ی آموزش حضوری موجب بهبود مراقبت از خود و کاهش مقادیر میانگین هموگلوبین کلیکوزیله در بیماران مبتلا به دیابت می‌شود. از این بستر آموزشی می‌توان برای تسهیل فرآیند آموزش مراقبت از خود در بیماران استفاده کرد.
لیلا صادقیان، محبوبه چین آوه، علیرضا فیلی،
دوره 20، شماره 2 - ( 11-1399 )
چکیده

مقدمه: هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی تکنیک‌های مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی بر میزان قند خون بیماران دیابتی می‌باشد.
روش‌ها: روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و به‌صورت تجربی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل بوده است. بدین منظور از بین بیماران مبتلا به دیابت مراجعه‌کننده به مرکز دیابت شهر بوشهر، 45 نفر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر در هر گروه) و در یک گروه کنترل (15 نفر) به روش نمونه‌گیری هدفمند با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. به گروه‌های آزمایش تکنیک‌های مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی بهمدت 8 جلسه 90 دقیقه‌ای آموزش داده شد. در این تحقیق برای سنجش قندخون از دستگاه گلوکومتر اکیوچک اکتیو استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS ویرایش 25 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مرحله‌ی پیگیری با فاصله دو ماه پس از مداخله درمانی انجام شد.
یافته‌ها: آموزش به دو شیوه‌ی تکنیک‌های مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی سبب کاهش قندخون بیماران دیابتی شده است (0001/0=P) و تأثیر آن در طول زمان پایدار بوده است (05/0>P). همچنین بین اثربخشی تکنیک‌های مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی بر میزان قند خون بیماران دیابتی تفاوت معنی‌داری وجود دارد (05/0>P)؛ به‌طوریکه آموزش تکنیک‌های مقابله با استرس تأثیر بیشتری بر کاهش میزان قند خون بیماران دیابتی داشته است.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر آن است که آموزش تکنیک‌های مقابله با استرس و راهبردهای خودتنظیمی می‌تواند به‌طور قابل توجهی میزان قندخون بیماران دیابتی را کاهش دهد و در درمان دیابت مؤثر واقع شود.
رضا صادقی، سعید کشاورز، مهدی کارگرفرد، جمشید بنایی،
دوره 20، شماره 3 - ( 12-1399 )
چکیده

مقدمه: نشان داده شده است که پروتئین مربوط به C1q/TNF-α (CTRP5)، یک آدیپوکین جدید ومولکول مهم مربوط به تنظیم متابولیسم گلوکز است. اهداف این مطالعه ارزیابی اثر بخشی پروتکل‌های تمرینی مختلف بر روی بهبود سطوح سرمی CTRP5، قند خون، انسولین و مقاومت انسولین در مردان به مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش‌ها: 60 مرد بیماران مبتلا به دیابت نوع دو (سن: 26/4±45/51 سال) به‌صورت تصادفی در سه گروه تمرین ترکیبی (15 نفر)، گروه هوازی (15 نفر)، مقاومتی (15 نفر) و یا گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برنامه‌های تمرینی شامل تمرین هوازی با شدت (75%-50% ضربان قلب ذخیره‌ی بیشینه) و مقاومتی (80%-40% یک تکرار بیشینه) با حجم برابر، 3 بار در هفته، 30 تا 60 دقیقه در هر جلسه برای مدت 12 هفته بود. سطوح سرمی CTRP5، قند خون، انسولین، مقاومت انسولین وزن و نمایه‌ی توده‌ی بدن در حالت پایه و در پایان مطالعه اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری تکراری در سطح کمتر از 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: پس از 12 هفته مداخله، کاهش معناداری در سطوح پارامترهای قند خون، مقاومت انسولین و نمایه‌ی توده‌ی بدن و افزایش معناداری در سطوح سرمی CTRP5 در گروه‌های تمرین ترکیبی، هوازی و مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل یافت شد (05/0p<).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد افزایش سطوح CTRP5 پس از مداخله‌های ورزشی در کاهش خطر دیابت نوع دو نقش دارد.
شهناز معصوم زاده، خسرو جلالی دهکردی، مهدی کارگرفرد،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

مقدمه: نشان داده شده است که اعضای خانواده‌ی C1q/tumor necrosis factor (TNF) related proteins (CTRPs) نقش مهمی در متابولیسم و التهاب دارند. با این حال، اطلاعات محدودی در مورد ارتباط تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) با سطوح پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو وجود دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی اثرات 12 هفته تمرین HIIT بر روی پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 در زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش‌ها: در یک مطالعه‌ی نیمه تجربی و طرح پیش آزمون- پس آزمون، تعداد 30 نفر زن مبتلا به دیابت نوع دو (با میانگین و انحراف معیار؛ سن: 21/4±69/40 سال و نمایه‌ی توده‌ی بدن: 88/2±81/34 کیلوگرم بر مجذور قدر به متر) به‌طور تصادفی در دو گروه تمرین HIIT (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین یک برنامه‌ی تمرین تناوبی، 3 جلسه در هر هفته، با شدت 90-80% ضربان قلب بیشینه، 60 دقیقه در هر جلسه به‌مدت 12 هفته اجرا کردند. وزن، نمایه‌ی توده‌ی بدن، اوج اکسیژن مصرفی، قند خون ناشتا و سطوح سرمی پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 قبل و بعد از دوره‌ی مطالعه اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از آزمون t وابسته و تحلیل کوواریانس در سطح کمتر از 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: پس از 12 هفته تمرین، تفاوت معناداری در وزن، نمایه‌ی توده‌ی بدن، اوج اکسیژن مصرفی، قند خون ناشتا و سطوح سرمی پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 بین گروه‌ها وجود داشت (05/0p<). با این حال، آزمون کوواریانس کاهش معناداری در وزن، نمایه‌ی توده‌ی بدن، قند خون ناشتا، سطوح سرمی پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 و افزایش معناداری در اوج اکسیژن مصرفی گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل پس از 12 هفته مداخله را نشان داد (05/0p<).
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان داد، 12 هفته برنامه‌ی HIIT یک روش مؤثر و ایمن برای بهبود سطوح سرمی پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود. با این حال، تحقیق بیشتری با کنترل بیشتر برای تعیین اثرات این مداخله‌ی غیر دارویی روی آدیپونکتین های ضد التهابی مورد نیاز است.
سیده سوگند حسینی، محمدرضا اسماعیل زاده طلوعی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

مقدمه: پروتئین TORC1 عاملی مهم در تنظیم سوخت و ساز بافت چربی است. دیابت نوع دو می‌تواند منجر به نقص در عملکرد آن و توسعه‌ی چاقی شود. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) و استقامتی بر میزان قند خون و محتوای پروتئین‌ TORC1 در بافت چربی زیرجلدی موش‌های صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع دو است.
روش‌ها: در این مطالعه، 18 سر موش صحرایی نر 2 ماهه‌ی نر از نژاد اسپراگ‌داولی با میانگین وزن 30±270 گرم انتخاب ‏شدند. پس از دیابتی شدن از طریق محلول استرپتوزوتوسین و نیکوتین‌آمید، به روش تصادفی به 3 گروه: 1) تمرین HIIT 2) تمرین استقامتی و 3) کنترل (هر گروه 6 سر) تقسیم ‏شدند. گروه‌های تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامه‌های تمرینی HIIT و استقامتی به‏‌مدت 8 هفته به تمرین ورزشی پرداختند. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 23، آزمون آنوای-یک‌طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده‏ شد.
یافته‌ها: هشت هفته تمرین HIIT و استقامتی منجر به کاهش معنی‌دار سطوح قند خون (0001/0>P) و افزایش معنی‌دار در محتوای پروتئین TORC1 (0001/0>p) نسبت به گروه کنترل شدند.
نتیجه‌گیری: تمرین HIIT و استقامتی، سطوح قند خون را کاهش و محتوای پروتئین TORC1 را افزایش داده اند، که این تمرین‌های ورزشی می‌تواند راه درمانی مناسب و غیرتهاجمی برای کنترل دیابت و همچنین تنظیم سوخت و ساز بافت چربی در افراد دیابتی نوع 2 که مستعد چاقی هستند، باشند.
فرزانه شجاعی، زهره لطیفی، شیدا جبل عاملی، منصور سیاوش،
دوره 24، شماره 4 - ( 8-1403 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو بیماری شایعی است که با مشکلات روانشناختی همراه است. لذا هدف از این پژوهش بررسی تأثیر خودشفابخشی بر دشواری تنظیم هیجان و شاخص قند خون بیماران مبتلا به دیابت نوع دو است.
روش‌ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون -پس‌آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعۀ آماری شامل افراد مبتلا به دیابت نوع دو بود که به درمانگاه صدیقه طاهره اصفهان در سال 1400 مراجعه می‌کردند. تعداد 40 نفر به‌صورت نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و پس از انجام پیش‌آزمون، به‌طور تصادفی در دو گروه خودشفابخشی و کنترل قرار گرفتند. مداخلات خود شفابخشی لطیفی و مروی (1397) هفته‌ای یک جلسه 90 دقیقه‌ای به‌صورت آنلاین برگزار شد. پس از 12 جلسه از هردو گروه پس‌آزمون و سه ماه بعد آزمون پیگیری صورت گرفت. ابزار پژوهش پرسشنامۀ دشواری تنظیم هیجان گراتز و رومر (2004) و تجهیزات آزمایشگاهی برای اندازه‌گیری شاخص قند خون بود. برای تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر وآزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرم‌افزار SPSS-24 استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد خود شفابخشی باعث کاهش دشواری تنظیم هیجان و شاخص قند خون می‌شود (05/0 P<) و این نتایج در گذر زمان ادامه‌دار هستند (05/0 P<).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج می‌توان گفت از درمان خودشفابخشی می‌توان در مدیریت دیابت نوع دو استفاده کرد.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb