87 نتیجه برای Il
حمیده موسی پور، فرزانه سعیدی فرد، باقر لاریجانی، اکبر سلطانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 12-1395 )
چکیده
پژوهش که روندی نظاممند برای کشف، تفسیر، تبیین، پیشبینی، بازنگری و کنترل رخدادهاست، متضمن عملکرد مبتنی بر دانش برای افراد، سازمانها و نظامهاست. امروزه، دانش بیش از آنکه محصول توسعه باشد، یک ابزار برای توسعه، کارآفرینی، و ارزش افزوده اقتصادی است. نظامهای سلامت نیز بالاخص با پیچیدگی و وسعت روز افزون خود، علت و معلول سرعت فزاینده تولید، انتقال و بهکارگیری دانش مرتبط با سلامت هستند. دانشی پیچیده با محدودهی وسیع و تنوعی که عمدتاً ریشه در نوع سؤال یا مسألهی پیش رو و مبانی معرفتی مفروض دارد.
نویسندگان با اعتقاد به اینکه در نظر داشتن نگاهی جامع به انواع پژوهشها میتواند از نگاه کلیشهای به پژوهش در حوزهی سلامت جلوگیری کند، براساس تمایز استقرایی خود از تجربه و مواجهه با ادبیات حوزهی سلامت، طبقه بندیهای متنوع موجود را در قالب مروری روایتی در این مقاله برای اولین بار (تا آنجا که نویسندگان مطلع هستند) گردآوری کردهاند. هدف این گردآوری کمک به متخصصان در سطوح مختلف حوزهی سلامت برای فهم و بهکارگیری بهتر نتایج پژوهشهای پیش رو، طراحی بهتر پژوهشها برای حل مشکلات این حوزه و بالاخص مدیریت، اولویت بندی و تخصیص بهتر منابع پژوهشی است.
منظرهای مختلف مورد استفاده برای طبقهبندی پژوهشهای حوزهی سلامت در این مقاله عبارتند از: هدف و عملکرد پژوهش، پارادایم پژوهشی، انواع دانش ضمنی یا صریح، انواع دانش اولیه یا ثانویه، ارتباط با حوزههای تخصصی دانش، کارکردهای نظام سلامت، میزان مشارکت افراد غیر دانشگاهی، سطح تصمیم گیری و نیز طبقهبندی انواع سؤالات و سطوح شواهد.
حامد رضایی نسب، روح اله رنجبر، عبدالحمید حبیبی، محمد طاهر افشون پور،
دوره 17، شماره 1 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه: ترشح ویسفاتین توسط عوامل مختلف، از جمله سایتوکاینهایی نظیر TNF–α و ۶IL- تحت تأثیر قرار میگیرد. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی (مقاومتی دایره ای – هوازی) بر غلظت ویسفاتین، IL-6 و TNF-α در مردان چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: در این پژوهش نیمه تجربی 24 مرد بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بهصورت هدفمند انتخاب و پس از اندازهگیری شاخصهای تنسنجی و ترکیب بدن بهطور تصادفی در دو گروه ترکیبی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار داده شدند. مداخلهی تمرینی شامل تمرین ترکیبی (هوازی و مقاومتی دایرهای) بود که بهمدت هشت هفته، 5 جلسه در هفته و هر جلسه 30 تا 50 دقیقه انجام شد. برای تجزیه و تحلیل متغیرهای اندازهگیری شده از تحلیل کوواریانس و t وابسته در سطح معناداری 05/0P≤ استفاده شد.
یافتهها: هشت هفته تمرین ترکیبی باعث کاهش معنادار در غلظتهای گلوکز خون ناشتا و ویسفاتین پلاسما (05/0P≤) و عدم تغییر در سطوح IL-6 و TNF-α گردید (05/0≤P). همچنین ارتباط مثبت و معناداری بین ویسفاتین پلاسما با IL-6 و TNF-α مشاهده گردید (05/0P≤).
نتیجهگیری: هشت هفته تمرین ترکیبی علیرغم تأثیر معنادار بر ویسفاتین پلاسما، سبب تغییرات معنادار IL-6 و TNF-α پلاسما در افراد مبتلا به دیابت نوع دو نشد؛ بهنظر میرسد این نوع تمرین در کاهش چاقی و چربی احشایی و در نتیجهی کاهش ویسفاتین پلاسما مناسب است، اما پتانسیل ایجاد تغییر در IL-6 و TNF-α را ندارد.
مهدی غفاری، محمد فرامرزی، ابراهیم بنیطالبی،
دوره 17، شماره 4 - ( 2-1397 )
چکیده
مقدمه: اختلال متابولیسم لیپیدهای درون عضلانی در ایجاد مقاومت به انسولین و دیابت نقش مهمی ایفا میکنند. پریلیپین 3 از جمله پروتئینهای مهم خانوادهی پری لیپین در تنظیم لیپولیز و ذخیرهی آن در سلولهای عضلانی است. لذا هدف از این مطالعه مقایسه دو شدت متفاوت تمرین استقامتی (کم شدت و شدت بالا) بر بیان پروتئین پریلیپین 3 عضلهی اسکلتی، سطوح سرمی گلوکز و انسولین موش صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوسین است.
روشها: تعداد 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بهصورت تصادفی ساده به سه گروه (تمرین استقامتی کم شدت ، تمرین استقامتی با شدت بالا و کنترل) تقسیم شدند. تمرین استقامتی به مدت هشت هفته و شدت تمرین در گروه کمشدت 60 درصد Vo2max ، شدت بالا ۸5 درصد Vo2max بود و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. بیان نسبی پروتئین پریلیپین 3 با تکنیک وسترن بلات انجام شد. جهت تعیین معنیدار بودن تفاوت بین متغیرها از آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: نتایج مقایسه بین گروهی، اختلاف معنیداری بین سه گروه در متغیرهای پریلیپین 3 نشان داد (012/0=P). نتایج آزمون تعقیبی بیانگر افزایش معنیدار بیان پروتئین پریلیپین3 در تمرینات شدید استقامتی نسبت به گروه کنترل دیابتی بود (009/0=P)، اما تفاوت معنیداری در میزان پریلیپین 3 در گروه تمرین کم شدت استقامتی نسبت به گروه کنترل وجود نداشت (442/0P=). نتایج مقایسه بین گروهی، اختلاف معنیداری بین سه گروه در سطوح سرومی گلوکز و انسولین نشان داد (به ترتیب 0001/0=p و 0003/0= P).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش میتوان به تأثیر تمرینات استقامتی با شدت بالا بر افزایش بیان پریلیپین3 در نمونههای دیابتی اشاره کرد.
زهرا کرم پور قبچاق، سید میثم ابطحی فروشانی، فرح فرخی،
دوره 18، شماره 1 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه: با توجه به پیشرفت روزافزون دیابت و استفاده از داروهای جایگزین و کم خطر گیاهی، در این مطالعه اثر ﻣﻮﺳﻴﻼژ استخراج شده از غلاف میوه بامیه ﺑﺮ میزان گلوکز و چربیهای سرم و بازسازی سلولهای بتای پانکراس در موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزتوسین بررسی شد.
روشها: در اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪی تجربی 24 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار استفاده شد. رتها بهطور تصادفی در 4 گروه 6 تایی شامل: شاهد نرمال، شاهد دیابتی و دو گروه دیابتی تیمار شده (خوراکی) با دوزهای 300 و 500 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن از موسیلاژ گیاه بامیه قرار گرفتند. پس از تهیه و تأیید گونه گیاه بامیه، استخراج موسیلاژ از غلاف سبز رنگ میوه توسط دستگاه تبخیر در خلاء انجام شد. سه گروه شاهد دیابتی و گروههای دیابتی تحت تیمار در آغاز دوره با تزریق درون صفاقی mg/kg 60 استرپتوزوتوسین دیابتی شدند. پس از طی دورهی تیمار (4 هفته)، با استفاده از خونگیری از قلب، سطوح سرمی گلوکز، LDL، HDL، کلسترول تام و تریگلیسرید در گروههای مود مطالعه اندازهگیری شد. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ، هیستوپاتولوژی جزایر لانگرهانس در چهار گروه با استفاده از روش رنگآمیزی H&E مورد بررسی قرار گرفت. دادهها توسط نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمونهای آماری ANOVA و Tukey تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج حاکی از افزایش معنیدار (05/0P<) میزان گلوکز،کلسترول، تریگلیسرید، LDL و کاهش معنیدار HDL در موشهای دیابتی نسبت به گروه شاهد نرمال بود. مصرف موسیلاژ میوهی بامیه سبب کاهش معنیدار گلوکز، تریگلیسرید، کلسترول، LDL و افزایش معنیدار (05/0P<) HDL در موشهای دیابتی به صورت وابسته به دوز شد.
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه بهنظر میرسد موسیلاژ گیاه بامیه ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ در ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از ﻋﻮارض ﻫﻴﭙﺮﻟﻴﭙﻴﺪﻣﻴﻚ و ﻫﻴﭙﺮﮔﻼﻳﺴﻤﻴﻚ ﻧﺎﺷﻲ از دﻳﺎﺑﺖ ﺷﻴﺮﻳﻦ ﻣؤﺛﺮ ﺑﺎﺷﺪ.
سمانه راه نورد، نسرین الهی، داریوش رخ افروز، مجمد حسین حقیقی زاده، مهرنوش ذاکرکیش،
دوره 18، شماره 2 - ( 11-1397 )
چکیده
مقدمه: مهمترین عامل زمینه ساز مرگ و میر بیماران دیابتی عدم انجام خودمراقبتی است. روشهای آموزشی مختلفی جهت بهبود خودمراقبتی استفاده میشود. این مطالعه با هدف مقایسهی تأثیر آموزش گروهی و مبتنی بر موبایل بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
روشها: در کارآزمایی بالینی 90 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی انتخاب و با توجه به برخی ویژگیهای فردی به سه گره همگن آموزش گروهی، آموزش مبتنی بر موبایل و کنترل تقسیم شدند. درگروه آموزش گروهی هشت جلسه آموزش و در آموزش مبتنی بر موبایل نرمافزار آموزشی بر روی گوشی بیماران نصب گردید. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامهی نیازسنجی خودمراقبتی (اصغریان)، و پرسشنامهی دموگرافیک در بیماران دیابتی نوع دو بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 22 و آزمونهای آماری واریانس یک طرفه و تی زوجی در سطح معنیداری 05/0 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: آموزش گروهی و آموزش مبتنی بر موبایل نسبت به آموزش روتین اثربخشی معناداری داشت (001/0=P). آموزش خودمراقبتی به جز در حیطهی مراقبت از پا که تأثیر آموزش مبتنی بر موبایل بیشتر از آموزش گروهی بوده است، در سایر موارد اختلاف معنی داری نداشتند. در مقایسهی نمره خود مراقبتی در سه گروه اختلاف معنیدار آماری دیده شد.
نتیجهگیری: هرچند در یافتهها اثربخشی آموزش گروهی و مبتنی بر موبایل مشاهده شد. امّا استفاده از برنامههای آموزشی مبتنی بر موبایل بهدلیل دسترسی آسان، فقدان محدودیت زمانی و مکانی توصیه میشود.
آسیه خسروانیان، سعید آیت،
دوره 18، شماره 2 - ( 11-1397 )
چکیده
مقدمه: تشخیص زودهنگام بیماری دیابت بهمنظور جلوگیری از عوارض و آسیبهای ناشی از این بیماری امری حیاتی است. هدف از این مقاله طراحی یک سیستم هوشمند در دستهبندی افراد مبتلا به دیابت، با روش رگرسیون مبتنی بر شبکه عصبی پرسپترون چندلایه است.
روشها: در این مطالعهی توصیفی- تحلیلی یک سیستم هوشمند برای دستهبندی افراد به دو دسته سالم و مبتلا به بیماری دیابت طراحیشده است. سیستم طراحیشده با استفاده از نرمافزار MATLAB نسخهی 2015 (197613/0/5/8) شبیهسازیشده است. مجموعه داده مورد استفاده در این پژوهش، مجموعه داده معیار PID موجود در مخزن داده یادگیری ماشین دانشگاه ایروین کالیفرنیا است. این مجموعه داده شامل 768 رکورد از زنان هندی و 8 فاکتور تشخیصی برای بیماری دیابت است.
یافتهها: دادههای این مجموعه پس از پیشپردازش بهصورت تصادفی به 20 دسته از کل مجموعه داده تقسیم شدند که شامل دادههای آموزش و آزمون متفاوت بودند. در هر دسته داده از 90 درصد دادهها برای مرحلهی آموزش و 10 درصد باقیمانده برای مرحلهی آزمون استفاده شد. نتایج حاصل در بهترین حالت براساس شاخصهای حساسیت، اختصاصیت، صحت و دقت در دستهبندی افراد، بهترتیب معادل اعداد 4815/0، 9804/0، 8077/0، 9286/0 بهدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده برتری سیستم هوشمند طراحیشده در دستهبندی افراد به دو دسته سالم و بیمار را نسبت به سایر روشهای پیادهسازی شده بر این مجموعه داده تأئید میکند. استفاده از شبکه عصبی پرسپترون چندلایه برای تقریب تابع، موجب افزایش دقت سیستم پیشنهادی شده است.
معصومه اکبری، عماد اشرفی، اسدالله رجب،
دوره 18، شماره 4 - ( 2-1398 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع یک، بیماری مزمنی است که کودکان و نوجوانان با وجود داشتن اطلاعات کافی در مورد انواع مراقبتها از خود (تغذیه، زدن انسولین، ورزش و ...) توان مراقبت مناسب از خود را ندارند. مراقبت نکردن از خود مانند هر رفتاری میتواند متأثر از شیوهی تفکر باشد و شیوهی آموزش فلسفه میتواند آموزشی مناسب برای تغییر تفکر باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خطاهای شناختی به شیوهی آموزش فلسفه برای کودکان و نوجوانان بر افزایش تندرستی و کاهش خطاهای شناختی و میزان قندخون کودکان و نوجوانان دارای دیابت نوع یک است.
روش: پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل (لیست انتظار) است. نمونهی پژهش حاضر شامل 22 نفراز کودکان و نوجوانان انجمن دیابت ایران بودند که به مقیاسهای خطاهای شناختی کودکان و نوجوانان کویین و همکاران (CDS)، پرسشنامه تندرستی (WHO-5) ومیزان قند خون (A1C) پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) استفاده شد.
نتایج: نتایج آزمون تحلیل کواریانس معنادار بود. بهدنبال آن تفاوت خطاهای شناختی (008/0=P، 01/9=(1و17)F) و تندرستی (01/0=P، 4/7=(1و17) F) در دو گروه معنادار بود ولی میزان قند خون ( 8/0=P، 01/0=(1و17) F) معنادار نگردید.
نتیجهگیری: آموزش خطاهای شناختی به شیوهی فلسفه برای کودکان و نوجوانان باعث رشد استدلال، تفکر منطقی کودکان و نوجوانان میشود و به آنها کمک میکند تا در شرایط ناکامی، استرس و اضطراب از خود مراقبت کنند و تندرستی هیجانیشان بهبود یابد. اگرچه بهنظر میرسد برای تأثیر روی قند خون، مدت زمان بیشتری لازم است.
بی نظیر گل آور، علی شیبانی، معصومه طباطبایی،
دوره 18، شماره 5 - ( 4-1398 )
چکیده
مقدمه: طیفسنج تحرک یونی یک تکنیک تجزیهای است که بهدلیل حساسیت و سرعت بالا برای آشکارسازی مولکولهای یونیزه در فاز گازی و در فشار اتمسفر، از کاربرد فراوانی برخوردار است. آنالیز تنفسی یک روش جدید تجزیهای برای بهدست آوردن اطلاعات در مورد وضعیت بالینی یک فرد است. هوای بازدم انسان شامل اجزای متنوعی از جمله بخار آب، هیدروژن و استون است که در صورت بروز بیماری در فرد مقدار این مواد افزایش یا کاهش مییابد. برخی از این مواد به شدت با بیماریهایی مانند آسم، سرطان ریه، دیابت مرتبط هستند. در کار تحقیقاتی حاضر، شناسایی و اندازهگیری میزان استون در بازدم تنفسی افراد دیابتی با استفاده از طیفسنج تحرک یونی با منبع یونیزاسیون کرونا مثبت توصیف میشود.
روشها: عوامل دستگاهی شامل دمای سل و محفظه تزریق، ولتاژ شناوری و منبع کرونا، جریان گاز حامل و شناوری و همچنین پهنای پالس مورد بررسی قرار گرفت. در شرایط بهینه، نمودار درجهبندی رسم شد و دیگر ارقام شایستگی تعیین شدند. بازدم تنفسی افراد مبتلا به بیماری دیابت در سرنگ جمعآوری و در شرایط بهینه به دستگاه تزریق شد.
نتایج: در شرایط بهینه تجربی، نمودار درجهبندی در محدوده ng80-10 خطی شد. انحراف استاندارد نسبی برای محلولهای 20 و ng 50 از استون با 6 بار اندازهگیری بهترتیب 2/7 و % 2/6 تعیین شد. حد تشخیص و حد تعیین روش بهترتیب 7/2 و ng 9 برای استون بهدست آمد. روش پیشنهادی و توسعه یافته بهطور رضایت بخشی جهت اندازهگیری استون در بازدم تنفسی افراد دیابتی بهکار برده شده است.
مریم قربانی، رزیتا فتحی، خدیجه نصیری، فرهاد احمدی،
دوره 19، شماره 1 - ( 11-1398 )
چکیده
مقدمه: عضلهی اسکلتی بهعنوان یک بافت درونریز در تنظیم فعالیت متابولیکی، تولید و ترشح هورمونهایی از جمله میوکینها دارای فعالیت است. هدف مطالعهی حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مصرف اتانول بر مقادیر نیمرخ لیپیدی و گلوکز پلاسما، محتوای تریگلیسرید و بیان ژن مایونکتین، آیریزین و لپتین عضله دوقلو موشهای صحرایی نر بود.
روشها: تعداد 32 سر موش شش هفتهای با میانگین وزنی10±200 گرم به چهار گروه کنترل، تمرین هوازی، اتانول با دوز 4 گرم برکیلوگرم وزن بدن و اتانول به همراه تمرین تقسیم شدند. در پایان دوره، مقادیر نیمرخ لیپید و گلوکز پلاسما به همراه محتوای تریگلیسرید عضلهی دوقلو و سطوح نسبی بیان ژنهای مایونکتین، آیریزین و لپتین ارزیابی شدند. دادهها توسط آزمون تحلیل واریانس دو سویه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در بین مقادیر نیمرخ لیپید میزان سطوح تریگلیسرید پلاسما در گروههای تمربن هوازی و تمرین هوازی+ اتانول در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیداری داشت (05/0≥P). مقادیر تریگلیسرید عضلهی دوقلو در گروههای تمرین هوازی+اتانول (0001/0≥P) و تمرین هوازی (01/0≥P) افزایش معنیداری در مقایسه با گروه کنترل نشان داد. نتایج نشان داد که تمرین هوازی سبب افزایش معنیداری در بیان ژن مایونکتین در گروه تمرین هوازی نسبت به گروه کنترل شد (05/0P≤)، اما بیان ژنهای آیریزین و لپتین در گروههای مختلف تغییرات معنیداری را نشان ندادند.
نتیجهگیری: تمرین هوازی در طی هشت هفته توانسته بود از طریق تغییر در سطوح میوکینها بهویژه مایونکتین سبب بهبود در محتوای چربی بهخصوص تریگلیسرید پلاسما و عضلهی اسکلتی شود و احتمالاً بتواند تنظیم کننده متابولیسم بدن باشد.
امیر اکبری، حمید محبی، الما تبری،
دوره 19، شماره 2 - ( 11-1398 )
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر چاقی ناشی از رژیم غذایی پرچرب و تمرینات ورزشی تناوبی و تداومی بر SIRT1 بافت چربی احشایی و مقاومت به انسولین در رتهای نر است.
روشها: 40 سر رت نر نژاد ویستار در دو گروه بهمدت 10 هفته تحت رژیم غذایی پرچرب (HFD، 32 سر) و رژیم غذایی استاندارد (C، 8 سر) قرار گرفتند. پس از القاء چاقی، 8 سر رت از گروه HFD و 8 سر رت گروه C قربانی شدند و سایر رتهای چاق بهطور تصادفی به 3 گروه کنترل چاق (OC)، تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) و تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم شدند. پروتکلهایHIIT و MICT بهمدت 12 هفته و 5 جلسه در هر هفته اجرا شدند. نمونههای چربی احشایی برای اندازهگیری مقادیر پروتئینی SIRT1 به روش وسترن بلات جمعآوری شدند.
یافتهها: القاء چاقی با کاهش معنیدار SIRT1 چربی احشایی و افزایش مقاومت به انسولین همراه بود (05/0P˂). در مقابل، هر دو پروتکل HIIT و MICT مقادیر پروتئینی SIRT1 چربی احشایی را بهطور معنیدار افزایش دادند (05/0P˂)، در حالی که اثرات HIIT بهطور معنیدار بیشتر بود (05/0P˂). همچنین، هر دو پروتکل HIIT و MICT منجر به بهبود مقاومت به انسولین شدند (05/0P˂).
نتیجهگیری: تمرین ورزشی احتمالاً میتواند نقش مهمی در تنظیم SIRT1 چربی احشایی داشته باشد و بهواسطهی آن میتواند در بهبود مقاومت به انسولین موثر باشد. همچنین بهنظر میرسد افزایش در SIRT1 وابسته به شدت تمرین ورزشی باشد.
معصومه حسینی، مریم حسینی،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1398 )
چکیده
مقدمه: سایتوکاینهای پیش التهابی عامل نکروز تومور آلفا TNF-α و ضد التهابی اینترلوکین -10 بهترتیب نقش مهمی در ایجاد و جلوگیری از التهاب سیستمیک دارند. هدف از مطالعهی حاضر بررسی تأثیر همافزایی تمرین تناوبی شدید و مصرف رزوراترول بر مقادیر IL-10 و TNF-α در موشهای دیابتی بود.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 32 سر موش صحرایی 10±225 گرم براساس جدول برآورد حجم نمونهی کوهن دیابتی شده با ترکیب رژیم پرچرب و تزریق استرپتوزوسین (STZ) بهطور تصادفی به چهار گروه کنترل (C)، مکمل (M)، تمرین (T)، تمرین+مکمل (TM) تقسیم شدند. گروههای تمرین بهمدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته، هر جلسه 18 دقیقه تحت تأثیر تمرین تناوبی شدید با شدت 90 تا 100 درصد VO2max قرار گرفتند. گروههای دریافت کنندهی مکمل روزانه mg/kg 10 رزوراترول بهمدت هشت هفته، سه بار در هفته بهصورت گاواژ دریافت کردند. 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسهی تمرین، نمونهی خونی از آزمودنیها گرفته شد. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک طرفه و نرمافزارspss ورژن 24 ارزیابی شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد در گروههای تجربی IL-10 افزایش یافت اما معنادار نبود (P=0.109)، مقادیر TNF-α در گروه TM کاهش یافت در حالی که در گروههای T وM افزایش یافت که در مقایسه با گروه TM معنادار بود (P=.000)، گلوکز ناشتا، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین گروههای تجربی کاهش معنا داری پیدا کرد (P=.000).
نتیجهگیری: اجرای هشت هفته تمرین تناوبی به همراه مصرف رزوراترول میتواند با افزایشIL-10 و کاهش TNF-α تأثیر مثبت بر عوامل التهاب و مقاومت به انسولین بگذارد.
زهره فتح الهیان، امیرعباس منظمی، وحید تادیبی، علی مصطفایی،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1398 )
چکیده
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر تعیین آثار تمرین همزمان ( مقاومتی-استقامتی) بر بیان ژن سایتوکاینهای پیش التهابی و ضد التهابی در زنان دیابتی نوع دو بود.
روشها: 18 نفر از زنان دیابتی با محدودهی سنی 38-30 سال بهصورت تصادفی انتخاب و در سه گروه تمرین همزمان (سالم 6 نفر)، تمرین همزمان (دیابتی 6 نفر) و کنترل (6 نفر) قرار گرفتند. پروتکل تمرینی همزمان شامل اجرای تمرین مقاومتی به روش درونگرا سه ست 8 تکراری با80 درصد یک تکرار بیشینه ( ) و سپس تمرین استقامتی دویدن بر روی تردمیل بهمدت سی دقیقه (سه ست 10 دقیقهای) با شدت 80-70 درصد حداکثر ضربان قلب بود. میزان بیان ژن mRNA (IL-1β, IL-10 and TNF-α) از طریق تکنیک Real time-PCR و بیان کمی ژنها با استفاده از روش2-∆∆CT محاسبه گردید. از آزمون آماری (permutation t- test) و آنوای یک راهه مستقل جهت تعیین تفاوت متغیرها استفاده گردید.
یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد میزان بیان ژن اینترلوکین یک بتا و عامل نکروزدهندهی تومور آلفا در زنان دیابتی نوع دو و گروه سالم یک ساعت بعد از فعالیت نسبت به گروه کنترل کاهش پیدا کرده است و این کاهش معنادار بوده است (P<0.05). علاوه بر این، نتایج تحقیق نشان داد که ژن اینترلوکین 10 در لکوسیت زنان دیابتی نوع دو و گروه سالم یک ساعت بعد از تمرین بیان نشده است (P>0.05).
نتیجهگیری: نتاج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر آن است که تمرین همزمان موجب تعدیل بیان فاکتورهای پیش التهابی در زنان دیابتی میشود اما تغییری در عوامل ضدالتهابی ایجاد نکرده است. بهنظر میرسد این نوع تمرینات همزمان حاد بیشتر بر کاهش بیان عوامل پیش التهابی اثر دارند تا عوامل ضد التهابی.
سید محمود سجادی جزی، فرشاد شریفی، مهدی ورمقانی، حمید رضا آقایی میبدی، فرشاد فرزادفر، وحید حق پناه، باقر لاریجانی،
دوره 19، شماره 3 - ( 12-1398 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه استفاده از دادههای دارویی جهت تعیین شیوع پُرکاری تیروئید بالینی در سطح ملی و استانی است.
روشها: دادههای فروش کشوری داروهای ضدتیروئیدی (متی مازول و پروپیل تیوراسیل) از آمارنامهی دارویی سال 1393 که توسط سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت منتشر میشود استخراج شد. سپس با استفاده از دادههای نسخ تأمین اجتماعی و خدمات درمانی سال 1393، نسبتهای داروهای ضدتیروئیدی تجویز شده برای هر گروه سنی-جنسی در هر استان و همچنین دوز تعریف شده روزانه داروهای مورد نظر استخراج شد. همچنین با استفاده از مرور نظاممند و انجام متاآنالیز در مطالعات انجام شده در پُرکاری تیروئید بالینی در ایران، میزان تجویز داروهای ضدتیروئیدی استخراج گردید. در نهایت با ترکیب دادههای فوق شیوع پُرکاری تیروئید بالینی در هر گروه سنی-جنسی در هر استان و در سطح ملی محاسبه شد.
یافتهها: شیوع (فاصلهی عدم قطعیت ۹۵ درصد) پُرکاری تیروئید بالینی در سال 1393 در کشور 32/0 (51/0-21/0) درصد محاسبه شد که 44/0 (68/0-29/0) درصد در زنان و 2/0 (33/0-12/0) درصد در مردان بود. در بین استانها کمترین شیوع مربوط به استان سیستان و بلوچستان با 24/0 (38/0-16/0) درصد و بیشترین شیوع مربوط به استان گیلان با 38/0 (6/0-24/0) درصد بود.
نتیجهگیری: شیوع بهدست آمده در این مطالعه با مطالعات انجام شده در جهان و ایران مطابقت داشت و لذا میتوان نتیجه گرفت که دادههای دارویی منبع خوبی جهت تعیین شیوع بیماریهای مزمن در بیماریهایی که داروهای اختصاصی دارند، هستند.
رضا مسعودی، سلیمان خیری، فاطمه علی اکبری، احمد علی اسلامی، لیلی ربیعی،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه: ارزیابی سواد سلامت بیماران دیابتی نیازمند وجود ابزاری مختص این گروه است. پرسشنامهی سنجش سواد سلامت بیماران دیابتی (LAD) از ابزارهای مورد استفاده برای سنجش سواد سلامت بیماران دیابتی است. پژوهش حاضر با هدف ترجمه و اعتباریابی نسخهی فارسی پرسشنامهی (LAD) Diabetes Health Literacy Assessment Questionnaire انجام گرفته است.
روشها: پژوهش حاضر با هدف تعیین روایی و پایایی نسخهی فارسی پرسشنامه سنجش سواد سلامت بیماران دیابتی، روی 300 بیمار مبتلا به دیابت در سال 1398، به روش نمونهگیری انجام شد. مراحل اجرای مطالعه شامل: اول، ترجمه و تهیهی نسخهی فارسی پرسشنامهی سواد سلامت بهمنظور طراحی و انتخاب گویهها و ارزیابی کیفی آنها توسط گروه متخصصین؛ دوم، ارزیابی کمّی ویژگیهای روایی با استفاده از نظرات گروه متخصصین؛ سوم، ارزیابی روایی صوری (قابلیت درک) و پایایی پرسشنامه توسط گروه کوچکی از جامعهی هدف در یک مطالعه آزمایشی؛ چهارم، تحلیل گویهها، ارزیابی روایی و پایایی پرسشنامهی نهایی بود.
یافتهها: در تحلیل گویههای سازهی سازماندهی، اثرات سقف و کف مشاهده نشد. بیشترین میانگین مربوط به گویهی 8 و12 و کمترین میانگین مربوط به گویهی 6 بود. با توجه به شاخص Skewness، کجی در گویهها مشاهده نشد. براساس نتایج بهدستآمده، ابزار از ثبات درونی قابل قبولی برخوردار بود. تحلیل عامل اکتشافی 2 عامل را برای پرسشنامهی سواد سلامت بیماران دیابتی شناسایی کرد یک عامل درک فردی و عامل دوم حمایت اجتماعی بود.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از تحلیل عامل اکتشافی، پرسشنامهی سواد سلامت بیماران دیابتی (LAD)از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و میتوان جهت سنجش سواد سلامت بیماران دیابتی از آن استفاده کرد.
محمود اصل محمدی زاده، صالح افراسیابی، زینب اصل محمدی،
دوره 20، شماره 2 - ( 11-1399 )
چکیده
مقدمه: اختلال متابولیکی ناشی التهاب در اثر چاقی و دیابت افزایش مییابد که از طریق ورزش و رژیم غذایی کنترل میشود. از اینرو هدف این پژوهش بررسی اثر 24 هفته مداخلهی تمرین تناوبی شدید و رژیمهای غذایی بر تغییرات شاخص اینترلوکین 6 در بیماران دیابتی نوع دو چاق است.
روشها: 70 مرد (بیمار دیابت نوع دو و چاق) بهصورت تصادفی به 7 گروه (4 گروه در رژیم غذایی متفاوت بهعلاوه مداخلهی HIIT و 3 گروه تنها در رژیم غذایی متفاوت) که در برنامهی غذایی 1200 تا 1900 کیلوکالری/روز برای هفته 24 شرکت کردند، در حالی که بیماران در برنامهی HIIT تحت نظارت (12 هفتهای) قرار گرفتند که با 4 هفته رژیمهای غذایی اولیه دنبال شد. شاخصهای آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی، ترکیب بدن و نمونهی خون ناشتای در هفتههای 0 ، 4، 8، 14، 20 و 24 جمعآوری شدند.
یافتهها: پس از اتمام 24 هفته مداخله، بیشترین درصد افزایش و کاهش IL-6 بهترتیب به رژیم غذایی پرچربی(80/19 ± 09/28) و رژیم غذایی کم کربوهیدرات+تمرین تناوبی (13/25 ± 89/28-) اختصاص داشت. پس از 12 هفته تمرین تناوبی به همراه رژیم غذایی بیشترین درصد افزایش IL-6 به گروه رژیم غذایی پرچربی(33/25 ± 74/26) مرتبط است، با این وجود بیشترین درصد کاهش IL-6 مختص به گروه کم چربی+تمرین تناوبی (17/29 ± 11/32-) بود.
نتیجهگیری: یافتهها نشان دادند که رژیم کم کربوهیدرات و کم چربی با HIIT و وعدههای کم کربوهیدرات همراه با HIIE ممکن است برای بیماران دیابت نوع دو چاق مفید باشد.
مینا دکانی، محمدکاظم فخری، رمضان حسن زاده،
دوره 21، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده
مقدمه: تحمل پریشانی و انعطافپذیری شناختی دو بعد اثرگذار در زندگی مبتلایان به بیماری دیابت است، درمانهای شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی نقش مهمی در سلامت روانی و جسمی آنها دارد. هدف از مطالعهی حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تحمل پریشانی و انعطافپذیری شناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعهی آماری شامل تمامی بیماران دیابتی نوع دو مراجعه کننده به مرکز دیابت مادر، درمانگاه تخصصی و فوق تخصصی طوبی و درمانگاه مصطفویان شهرستان ساری در سال 99-1398 بود. 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس بهعنوان نمونه انتخاب و بهصورت تصادفی در یک گروه آزمایش (15نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه مداخله طی 8 جلسه تحت درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی 90 دقیقهای و بهصورت گروهی هفتهای یکبار قرار گرفتند اما در مورد گروه کنترل در این مدت مداخلهای انجام نشد. پرسشنامهی تحمل پریشانی هیجانی Simons و Gaher (2005) و پرسشنامهی انعطاف پذیری شناختی Dennis و Wal Vander (2010) در مورد آنها اجرا شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرمافزار SPSS-23 انجام شد. میزان P کمتر از 05/0 معنیداری در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تحمل پریشانی (001/0, P< 74/28F=) و انعطافپذیری شناختی (001/0, P<57/31 F=) تأثیر معناداری داشت.
نتیجهگیری: درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر تحمل پریشانی و انعطافپذیری شناختی مؤثر بود. بنابراین این مداخله میتواند برای کاهش مشکلات روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، مورد استفاده قرار گیرد.
الهه ساعی، فریبا محمودی، عزت نوری زاده، فرزانه محمودی،
دوره 21، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده
مقدمه: اثرات هیپوگلیسمی گالگا (Galega officinalis) و نانوذرات نقره ثابت شده است. در تحقیق حاضر، اثرات نانوذرات نقره سنتز شده با عصارهی آبی گالگا بر بیان ژنهای TNF-α، IL-6 و غلظت سرمی آنزیمهای کبدی در دیابت نوع دو بررسی شد.
روشها: در تحقیق حاضر، 20 موش صحرایی نر در 4 گروه 5تایی از نژاد ویستار با وزن 200- 180 گرم استفاده شد. موشهای صحرایی کنترل یا دیابتی نوع دو القایی با نیکوتین آمید و استرپتوزوتوسین بهترتیب تزریق داخل صفاقی سالین یا 5/2 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن نانوذرات نقره سنتز شده با عصارهی گالگا یا روش شیمیایی را دو هفته دریافت کردند. یک روز بعد از آخرین تزریق، نمونههای سرمی و بافت چربی جمعآوری شدند. غلظت سرمی گلوکز، اوره، کراتینین، آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز (ALT) وآسپارتات آمینوترانسفراز (AST) با اسپکتروفتومتری تعیین شدند. میانگین بیان نسبی ژنهای TNF-α و IL-6 با ریل تایم- PCR تعیین شد.
یافتهها: میانگین غلظت سرمی آنزیمهای ALT ،AST ، گلوکز و اوره درگروههای دیابتی دریافتکننده نانوذره نقره سنتز شده به روش شیمیایی یا سبز در مقایسه با گروه دیابتی از نظر آماری بهطور معنیداری کاهش یافت. میانگین بیان نسبی ژنهای IL-6 و TNF-α درگروههای دیابتی دریافت کننده نانو ذرهی نقره سنتزشده به روش شیمیایی یا سبز در مقایسه با گروه دیابتی بهطور معنی داری کاهش یافت.
نتیجهگیری: هر دو نانو ذرهی سنتز شده به روش شیمیایی یا سبز ممکن است از آسیب هپاتوسیتهای کبدی جلوگیری کرده و با کاهش بیان فاکتورهای پیش التهابی در بهبود مقاومت به انسولین دیابت نوع دو مؤثر باشند.
فهیمه کلهر، سجاد ارشدی، اردشیر ظفری، عبدالعلی بنائیفر،
دوره 22، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
مقدمه: چاقی یکی از 10 مشکل نخست در حوزهی سلامت و بهداشت است. هدف از انجام تحقیق پیشرو، تعیین تأثیر 8 هفته تمرین هوازی بر شاخصهای آتروژین، ائوتاکسین و IL-10 در زنان چاق بود.
روشها: تحقیق کاربردی حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که برای انجام آن از بین زنان چاق 30-45 سالهی دانشگاه آزاد تهران جنوب (1398-1399) 30 نفر بهصورت در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی و کنترل تقسیم شدند. 24 ساعت قبل از شروع تمرینها، ویژگیهای فردی آزمودنیها و متغیرهای تحقیق (آتروژین، ائوتاکسین و IL-10) در بافت خون اندازهگیری شد، سپس آزمودنیهای گروه تجربی برنامهی تمرین خود را بهمدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 45-30 دقیقه زیر نظر محقق انجام دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی وابسته و مستقل استفاده شد.
یافتهها: با توجه به عدم تفاوت در نمرات پیش آزمون مشخص شد گروهها همسان بودند. همچنین مشخص شد 8 هفته تمرین هوازی بر میزان ائوتاکسین، آتروژین و اینترلوکین-10 در زنان چاق تأثیر معنیداری وجود دارد (P=0/001)
نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد میشود زنان چاق از تمرینات هوازی جهت کاهش آثار منفی چاقی استفاده کنند.
فریده مرادی، ندا آقایی بهمنبگلو، حبیب اصغرپور، سعیده شادمهری،
دوره 22، شماره 5 - ( 10-1401 )
چکیده
مقدمه: پروتئین ﮐﯿﻨﺎز ﻓﻌﺎلﮐﻨﻨﺪهی اﺗﻮﻓﺎژی-1 شبه Unc-52 (ULK1) و ﭘﺮوﺗﺌﯿﻦ ﺗﻌﺎﻣﻞﮐﻨﻨﺪه ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮاده ﮐﯿﻨﺎزﻫﺎی ﭼﺴﺒﺎن ﻣﺮﮐﺰی ﺑﺎ وزن 200 ﮐﯿﻠﻮداﻟﺘﻮن (FIP200) نقشی اساسی در کنترل اتوفاژی و حجم عضلانی دارند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر محتوای درون سلولی پروتئینهای ULK1 و FIP200 در بطن چپ رتهای مبتلا به دیابت نوع یک است.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 18 سر رت نر 2 ماهه از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب شدند. 12 سر از رتها از طریق تزریق درون صفاقی محلولهای استرپتوزوتوسین دیابتی شدند. این رتها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی و کنترل دیابتی (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم (6 سر) نیز در نظر گرفته شد. گروه تمرینی 4 روز در هفته، بهمدت 6 هفته به تمرین استقامتی پرداختند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخهی 23 و آزمونهای آنوای یکطرفه و تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: محتوای ULK1 (افزایش) و FIP200 (کاهش) بهدنبال تمرین استقامتی، در بین گروههای تحقیق در بطن چپ تغییر معنیداری را نشان داد (0001/0P=). آزمون تعقیبی توکی نشان داد این تغییر معنیدار بین جفت گروههای تمرین دیابتی نسبت به کنترل دیابتی، گروههای تمرین دیابتی نسبت به سالم و همچنین گروههای کنترل دیابتی نسبت به سالم است (05/0P≤).
نتیجهگیری: تمرین استقامتی نشان داد که میتواند با افزایش ULK1 و کاهش FIP200 ماهیتی دوگانه برای کنترل اتوفاژی در آزمودنیهای دیابتی داشته باشد. در کل، نیاز به بررسیهای بیشتر در زمینهی فیزیولوژی ورزشی بر پروتئینهای مسئول اتوفاژی بهویژه در آزمودنیهای دیابتی نوع یک است.
مائده امام جمعه، مجید حسن پورعزتی، عاطفه حسینعلی،
دوره 22، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده
مقدمه: در این مطالعه، اثر تجویز خوراکی اینترلوکین-2 نوترکیب انسانی (rhIL-2) بر سطح NO و فعالیت AChE مغزی در شرایط هیپرگلایسمی القا شده توسط رژیم غذایی با ساکارز بالا (HSD)، بعنوان مدل دیابت نوع دو، در مگس سرکه بررسی شد.
روشها: در این تحقیق تجربی، مگسهای سرکه بالغ از هر دو جنس (30 عدد در هر گروه) به شش گروه دریافت کنندهی غذای استاندارد (ND)، غذایی با ساکارز بالا (HSD)، دریافت کنندهی rhIL-2 در غلظتهای 01/0 و 1/0 نانوگرم در میلیلیتر بهعلاوه ND و دریافت کنندهی rhIL-2 در غلظتهای 01/0 و 1/0 نانوگرم در میلیلیتر بهعلاوه HSD تقسیمبندی شدند. مگسها بهمدت سه هفته روی این محیطهای کشت پرورش داده شدند. مغز مگسهای سرکه استخراج، هموژن و سطح گلوکز، NO و فعالیت AChE در انتهای آزمایشها سنجیده شد.
یافتهها: سطح گلوکز، فعالیت کولین استراز و سطح نیتریک اکساید در هموژنای مغز مگسهای سرکه HFD در مقایسه با گروه ND افزایش یافت. وزن بدن مگسهای HSD در مقایسه با ND کاهش یافت. تجویز rhIL-2 در هر دو دوز همراه با HSD بهطور قابل توجهی از بروز این تغییرات پیشگیری کرد.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که rhIL-2 تا حدی از نوروپاتی دیابتی در مگسهای سرکه جلوگیری میکند. بهنظر میرسد که اثرات پیشگیرانه این ترکیب از طریق سازِکارهای وابسته به نیتریک اکساید و استیل کولین استراز در مغز واسطهگری میشود.