234 نتیجه برای حسین
سیده سوگند حسینی، محمدرضا اسماعیل زاده طلوعی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
مقدمه: پروتئین TORC1 عاملی مهم در تنظیم سوخت و ساز بافت چربی است. دیابت نوع دو میتواند منجر به نقص در عملکرد آن و توسعهی چاقی شود. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) و استقامتی بر میزان قند خون و محتوای پروتئین TORC1 در بافت چربی زیرجلدی موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع دو است.
روشها: در این مطالعه، 18 سر موش صحرایی نر 2 ماههی نر از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 30±270 گرم انتخاب شدند. پس از دیابتی شدن از طریق محلول استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید، به روش تصادفی به 3 گروه: 1) تمرین HIIT 2) تمرین استقامتی و 3) کنترل (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند. گروههای تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامههای تمرینی HIIT و استقامتی بهمدت 8 هفته به تمرین ورزشی پرداختند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخهی 23، آزمون آنوای-یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: هشت هفته تمرین HIIT و استقامتی منجر به کاهش معنیدار سطوح قند خون (0001/0>P) و افزایش معنیدار در محتوای پروتئین TORC1 (0001/0>p) نسبت به گروه کنترل شدند.
نتیجهگیری: تمرین HIIT و استقامتی، سطوح قند خون را کاهش و محتوای پروتئین TORC1 را افزایش داده اند، که این تمرینهای ورزشی میتواند راه درمانی مناسب و غیرتهاجمی برای کنترل دیابت و همچنین تنظیم سوخت و ساز بافت چربی در افراد دیابتی نوع 2 که مستعد چاقی هستند، باشند.
محمد درخشنده، فرزانه تقیان، خسرو جلالی دهکردی، سید علی حسینی،
دوره 21، شماره 6 - ( 12-1400 )
چکیده
مقدمه: تجزیه و تحلیل هوش مصنوعی بر اساس مجموعه دادههای بهدست آمده از پایگاه دادهDisGeNET، ژنهای مهم دخیل در فرآیند آسیب قلبی را تعیین کرد. از اینرو، ما میل ترکیبی مولکولهای شیمیایی و زیست فعال گیاه خارخاسک را بر روی پروتئین سیتوکرومC- محاسبه کردیم. هدف این مطالعه، تعیین اثرات هشت هفته تمرین مقاومتی همرا با مصرف عصارهی خارخاسک بر سازِکار آپوپتوز در بافت قلب موشهای صحرایی در معرض استانوزولول انجام شد.
روش ها: در این مطالعهی تجربی سی و پنج موش صحرایی نر بهصورت تصادفی به هفت گروه پنج تایی تقسیم شدند که شامل: 1- گروه کنترل، 2- موشهای تحت تیمار با استانوزولول، 3- موشهای تحت تیمار داروی استانوزولول و داروی گیاهی خارخاسک با غلظت 100 میلیگرم بر کیلوگرم، 4- موشهای تحت تیمار داروی استانوزولول و داروی گیاهی خارخاسک با غلظت 50 میلیگرم بر کیلوگرم، 5- موشهای با تمرین مقاومتی و تحت تیمار استانوزولول، 6- موشهای با تمرین مقاومتی و تحت تیمار با داروی استانوزولول و داروی گیاهی خارخاسک با غلظت 100 میلیگرم بر کیلوگرم، و 7- موشهای صحرایی با تمرین مقاومتی و تحت تیمار با داروی استانوزولول و داروی گیاهی خارخاسک با غلظت 50 میلیگرم بر کیلوگرم. بیان ژنهای CRP و Cytochrome-c با تکنیکqPCR-Real Time در بافت قلب موشهای صحرایی اندازهگیری شد. در تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیک مسیر آپوپتوز بهعنوان فرآیند بحرانی در آسیبهای قلبی تعریف شد. همچنین، اثرات خارخاسک و استانوزولول در بافت قلب از طریق مسیر آپوپتوز با مدلسازی فارماکوفور و اتصال مولکولی تشخیص داده شد.
یافته ها: تمرینات مقاومتی همراه با مصرف عصارهی خارخاسک با غلظت 100 میلیگرم بر کیلوگرم سبب کاهش میزان بیان ژنهای CRP وcytochrome-c گردد. همچنین، مصرف میزان دوز 100 میلیگرم بر کیلوگرم عصارهی خارخاسک میتواند بر روی عملکرد ورزشکاران مقاومتی اثرات مفیدی نسبت به دوز 50 میلی گرم بر کیلوگرم داشته باشد.
نتیجهگیری: از سویی، با توجه به اثرات مفید خارخاسک نشان داده شد که این زیست فعال گیاهی میتواند خطرات قلبی را از طریق بهبود آپوپتوزومی و التهاب کاهش دهد.
فاطمه جان بزرگی، فرشاد غزالیان، خسرو ابراهیم، حسین عابد نطنزی، ماندانا غلامی،
دوره 22، شماره 4 - ( 8-1401 )
چکیده
مقدمه: هدف از این تحقیق تبیین اثر محافظتی کوئرستین بر خستگی قلبی ناشی از ورزش در دوندگان اسکای رانینگ بود.
روشها: در این مطالعهی نیمه تجربی 26 ورزشکار حرفهای اسکای رانینگ بهصورت تصادفی در 2 گروه کوئرستین (13 نفر) و دارونما (13 نفر) قرار گرفتند. مسابقه در کوههای البرز مرکزی اجرا شد، کل مسافت پیموده شده21 کیلومتر و 200 متر بود، ارتفاع محل شروع 1650 متر از سطح دریا بود. قبل، بلافاصله و 1ساعت پس از اتمام مسابقه از آزمودنیها خونگیری انجام شد. جهت بررسی تغییرات متغیرهای مورد مطالعه از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در سطح معنیداری آلفای 05/0 استفاده شد.
یافتهها: مقدار تروپونین قلبی T بلافاصله و 1 ساعت پس از اتمام مسابقه در گروه کوئرستین نسبت به گروه دارونما بهطور معنیداری کاهش یافت (001/0P<). اما اختلاف معنیداری در میزان اسیدهای چرب آزاد بین دو گروه کوئرستین و دارونما در پیش آزمون، بلافاصله و 1 ساعت پس از آزمون مشاهده نشد (506/0P=).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد افزایش اسیدهای چرب آزاد پس از مسابقه و ورزشهای طولانی مدت، نقش مهمی در کاهش اینوتروپیک قلبی در همان دوره داشته باشد. مسابقات اسکای رانینگ سبب افزایش شاخصهای آسیب قلبی در ورزشکاران حرفهای میشود، با وجود این مصرف مکمل کوئرستین افزایش تروپونین قلبی T را کاهش داده و میتواند اثر محافظتی بر قلب ورزشکار داشته باشد.
مصطفی بسکاآبادی، نجمه مهاجری، علی تقی پور، حبیب الله اسماعیلی، سید جواد حسینی، احسان موسی فرخانی،
دوره 22، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده
مقدمه: در ایران با پیشرفت فناوری و توسعهی آمارهای ثبتی لزوم استفاده از روشهای داده کاوی بیشتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. درخت رگرسیون و طبقهبندی یکی از روشهای مهم در مُدلبندی دادههای حجیم است که برای کنترل جامعه و پیشبینی مورد توجه محققین زیادی قرار گرفته است. هدف این مطالعه تعیین متغیرهای تأثیرگذار بر فراوانی رخداد عوارض ناشی از دیابت است.
روشها: این پژوهش از نوع مقطعی-تحلیلی است. در این پژوهش، اطلاعات تمام افراد مراجعه کنندهی دیابتی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1397 از سامانهی سینا استخراج گردید. 5016 نفر از افراد وارد شده به مطالعه دارای عارضهی دیابت و 53613 نفر نیز بدون عارضه بودند. روش برازش مدل درخت رگرسیون و طبقهبندی و معیار سنجش مدل ضریب تعیین و مساحت منحنی راک و نمودار Lift است.
یافتهها: منحنی راک برای مدل درختی برازش داده شده 8/73 درصد که نشان دهندهی توان نسبتاً بالای مدل است. براساس نمودار Lift قدرت تصمیمگیری بروز عارضهی دیابت برای فردی که مراجعه میکند 5/3 برابر افزایش مییابد.
نتیجهگیری: نتایج مدل رگرسیون و طبقهبندی درختی نشان داد که از متغیرهای کمی بهترتیب نزولی سن، عامل خطرسنجی، FBS، HbA1C، مجموع زمان فعالیت، کلسترول، FBS وHDL، بیماری قلبی و عروقی، سابقهی سکته، فشار خون، کلسترول، تجویز استاتین، شغل با فعالیت فیزیکی سخت، منطقهی زندگی، روغن مصرفی، پیادهروی، مصرف سبزیها و جنسیت در فراوانی رخداد عارضهی دیابت مؤثرتر از عوامل دیگر هستند.
مهکامه عبدالهی، معصومه حسینی، شاهین ریاحی ملایری،
دوره 22، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده
مقدمه: NRF1 و TFAM از پروتئینهای مؤثر بر بایوژنز میتوکندریایی هستند که نقش مهمی در دیابت ایفا میکنند. هدف از مطالعه حاضر تبیین تأثیر تمرین با شدت بالا (HIT) و مصرف بیتروت بر NRF1 و TFAM موشهای نر سالمند دیابتی نوع دو بود.
روشها: در این مطالعهی تجربی، ۴۰ سر موش صحرایی نر (دامنهی وزن ۲۷۰-۳۰۰ گرم و سن ۱۲ تا ۱۴ هفته) دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بهطور تصادفی به 5 گروه (کنترل سالم، کنترل دیابتی، مکمل، تمرین، تمرین+مکمل) تقسیم شدند. گروههای تمرین بهمدت ۴ هفته و هر هفته ۴ جلسه و هر جلسه ۴۴ دقیقه تحت تأثیر تمرین تناوبی شدید با شدت ۵۰ تا ۹۰ درصد حداکثر سرعت قرار گرفتند. گروههای دریافت کنندهی مکمل روزانه ۱۰ میلیگرم بیتروت به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بهمدت ۴ هفته و ۴ بار در هفته بهصورت خوراکی دریافت کردند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه در سطح معنیداری (۰۵/۰≥P) ارزیابی شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که القاء دیابت منجر به کاهش قابل توجه سطوح پروتئینی NRF1 و TFAM شد بهطوری که در گروه تمرین و بیتروت اثر معنیداری بر تغییرات NRF1 در بافت چربی احشایی موشهای صحرایی سالمند مبتلا به دیابت دارند (۰۰۱/۰=P). اما تعامل تمرین HIT و مکمل بیتروت در تغییرات NRF1 معنیدار نیست (۵۶/۰=P) و نیز عامل تمرین و مکمل بیتروت همچنین تعامل تمرین HIT و بیتروت نیز اثر معنیداری بر تغییرات TFAM در بافت چربی احشایی موشهای صحرایی سالمند مبتلا به دیابت دارند (۰۰۱/۰=P).
نتیجهگیری: براساس یافتههای تحقیق حاضر بهنظر میرسد تمرین ورزشی تناوبی همراه با مصرف بیتروت میتواند به افزایش بیان ژن NRF1 و TFAM منجر شود و در نتیجه به بهبود و کنترل دیابت در سالمندان کمک کند.
مائده امام جمعه، مجید حسن پورعزتی، عاطفه حسینعلی،
دوره 22، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده
مقدمه: در این مطالعه، اثر تجویز خوراکی اینترلوکین-2 نوترکیب انسانی (rhIL-2) بر سطح NO و فعالیت AChE مغزی در شرایط هیپرگلایسمی القا شده توسط رژیم غذایی با ساکارز بالا (HSD)، بعنوان مدل دیابت نوع دو، در مگس سرکه بررسی شد.
روشها: در این تحقیق تجربی، مگسهای سرکه بالغ از هر دو جنس (30 عدد در هر گروه) به شش گروه دریافت کنندهی غذای استاندارد (ND)، غذایی با ساکارز بالا (HSD)، دریافت کنندهی rhIL-2 در غلظتهای 01/0 و 1/0 نانوگرم در میلیلیتر بهعلاوه ND و دریافت کنندهی rhIL-2 در غلظتهای 01/0 و 1/0 نانوگرم در میلیلیتر بهعلاوه HSD تقسیمبندی شدند. مگسها بهمدت سه هفته روی این محیطهای کشت پرورش داده شدند. مغز مگسهای سرکه استخراج، هموژن و سطح گلوکز، NO و فعالیت AChE در انتهای آزمایشها سنجیده شد.
یافتهها: سطح گلوکز، فعالیت کولین استراز و سطح نیتریک اکساید در هموژنای مغز مگسهای سرکه HFD در مقایسه با گروه ND افزایش یافت. وزن بدن مگسهای HSD در مقایسه با ND کاهش یافت. تجویز rhIL-2 در هر دو دوز همراه با HSD بهطور قابل توجهی از بروز این تغییرات پیشگیری کرد.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که rhIL-2 تا حدی از نوروپاتی دیابتی در مگسهای سرکه جلوگیری میکند. بهنظر میرسد که اثرات پیشگیرانه این ترکیب از طریق سازِکارهای وابسته به نیتریک اکساید و استیل کولین استراز در مغز واسطهگری میشود.
مسعود جهانتاش، حسین عابدنطنزی، ماندانا غلامی، فرشاد غزالیان،
دوره 22، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو شایعترین بیماری درونریز است که میتواند باعث صـدمه بـافتی و آپوپتوز شود. هدف پژوهش حاضر مطالعهی بیان ژن مرتبط با آپوپتوز بافت کبد پس از تمرین تناوبی و ژل رویال در رتهای دیابتی نوع دو بود.
روشها: نمونهی آماری پژوهش 36 سر موش صحرایی نر بودند که پس از20 هفته رژیم پُرچرب و تزریق ml/kg 25 STZ دیابتی شدند. گلوکز ناشتای بین150 تا400 mg/dl ملاک دیابتی نوع دوم در نظر گرفته شد. موشهای دیابتی در4 گروه کنترل، تمرین، ژل و تمرین- ژل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی بهصورت هشت هفته تمرین تناوبی، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید 2 دقیقهای با 80 تا 90 درصد vo2max و تناوب استراحت یک دقیقهای با 50 تا 56 درصد vo2max و گاواژ ژل به میزان 100 mg/kg برای 5 روز در هفته قبل تمرین داده شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دوعاملی و آزمون تعقیبی انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید به کاهش معنیدار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین منجر شد. همچنین تمرین تناوبی و مصرف ژل رویال به کاهش بیان ژن Bax و افزایش بیان Bcl2 و کاهش نسبت Bax/Bcl2 در سلولهای کبدی در مقایسه با گروه کنترل منجر شد (P<0.05).
نتیجهگیری: تمرینهای تناوبی همراه با ژل رویال در رتهای دیابتی منجر به کاهش و بهبود شاخص قندی و مقاومت به انسولین و تغییرات مناسب در بیان ژنهای آپوپتوزی کبدی شد.
مهدی میرزایی علویجه، سیدنصراله حسینی، مرضیه نیک سیرت، امیرحسین هاشمیان، فرزاد جلیلیان،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: کنترل دیابت نوع دو تحت تأثیر سبک زندگی است. هدف این پژوهش تعیین پیشبینی کنندههای پایبندی به درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو با بهرهگیری از ساختارهای نظریهی شناختیجامعهای بود.
روشها: این پژوهش توصیفی تحلیلی در میان 500 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر تهران در سال 1400 انجام شد. نمونهگیری بهصورت تصادفی ساده از بیماران دارای پروندهی درمانی در درمانگاه کنترل دیابت منطقهی پنج تهران انجام شد. ابزار سنجش، پرسشنامهی کتبی مبتنی بر ساختارهای نظریهی شناختیجامعهای بود. دادهها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و آمار تحلیلی (همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی) در نرمافزار SPSS ویرایش 16 تجزیهوتحلیل گردید.
یافتهها: میانگین نمرهی انجام رفتارهای پایبندی به درمان 41/10±34/56 در دامنهی نمرهی 16 تا 80 بود. انتظارات پیامد، خودکارآمدی درک شده و پشتیبانی جامعهای در مجموع 43 درصد از واریانس انجام رفتارهای پایبندی به درمان را برآورد کردند. خودکارآمدی درک شده، قویترین ساختار پیشبینی کننده بود (430/0=ß و 001/0 > P). افزایش سن (126/0-=ß و 004/0 = P)، درمان با انسولین (250/0-=ß و 001/0 > P) و مصرف سیگار (146/0-=ß و 001/0 = P) بهطور معکوس و داشتن بیمه درمانی (181/0=ß و 001/0 > P) بهطور مثبت پیشبینی کنندهی انجام رفتارهای پایبندی به درمان بودند.
نتیجهگیری: توسعه، پیادهسازی و ارزشیابی مداخلههای آموزشی مبتنی بر نظریهی شناختیجامعهای با تأکید بر ارتقاء خودکارآمدی درک شده میتواند یافتههای سودمندی در ارتقاء رفتارهای پایبندی به درمان در میان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو داشته باشد.
سیده ندا موسوی، سارا قراچه، میرسعید سیددراجی، الهام حسینی، فریبا کوهدانی،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: مطالعات حیوانی نشان دادهاند که رژیم غذایی کم/پُرکالری مادر در دوران بارداری میتواند با تغییر در بیان ژن سیرتوئین-1، بهعنوان یک سنسور متابولیک، بر متابولیسم فرزندان اثر بگذارد. اما تاکنون مطالعهای به بررسی اثر رژیم غذایی ایزوکالریک در این زمینه نپرداخته است. در این مطالعه اثر دو نوع رژیم غذایی ایزوکالریک با مقادیر متفاوت چربی بر بیان ژن و پروتئین سیروتوئین-1 در بافت کبد تولههای نر و ماده بررسی شده است.
روشها: گروه کنترل رژیم غذایی AIN93G دریافت نمودند. در این رژیم غذایی 16% و 64% از کل کالری بهترتیب از چربی و کربوهیدرات تأمین شد. گروه مداخله رژیم غذایی پُرچرب AIN93G دریافت نمودند که بهترتیب 48% و 32% از کل کالری روزانه از چربی و کربوهیدرات تأمین شد. چربی رژیم غذایی از روغن سویا در هر دوگروه تأمین شد. رژیمهای غذایی ایزوکالریک بوده و 20% از کل کالری روزانه از پروتئین فراهم شد. مادران در کل دوران بارداری و شیردهی یکی از این دونوع رژیم غذایی را دریافت کرده و همهی تولهها پس از دورهی از شیرگیری (3 هفته پس از تولد)، رژیم غذایی کنترل را دریافت نمودند.
یافتهها: میزان بیان ژن و پروتئین سیرتوئین-1 در تولههای نر و ماده متولد شده از موشهای مادری که رژیم غذایی پُرچرب دریافت کرده بودند کمتر از تولههای گروه کنترل بود (001/0>P).
نتیجهگیری: تغییر در میزان چربی دریافتی در رژیم غذایی مادر، بدون افزایش میزان انرژی دریافتی، بر بیان ژن و پروتئین سیرتوئین-1در کبد نسل بعد مؤثر است.
رومینا پیمانی، حسین زائری، سراج الدین عارف نیا،
دوره 23، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه: کمکاری مادرزادی تیروئید یکی از علل مهم قابل پیشگیری عقب افتادگی ذهنی در کودکان است. با توجه به اهمیت اتیولوژی بیماری در مدیریت بهتر بیماران در سالهای بعدی زندگی و بزرگسالی این مطالعه با هدف بررسی اتیولوژیک کمکاری تیروئید مادرزادی دائمی در بیماران مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان طالقانی گرگان انجام شد.
روشها: این مطالعه مقطعی بر روی 75 پرونده کودک مبتلا به کمکاری تیروئید مادرزادی دائمی بهصورت سرشماری انجام شد. تشخیص بیماری براساس یافتههای اسکن تکنتیوم 99 تیروئید پس از اتمام دوره سه ساله درمان صورت پذیرفت. نتایج آزمایشگاهی، اسکن تیروئید و اطلاعات مربوط به ریسک فاکتورها از پرونده بیماران استخراج شد. اطلاعات جمعآوری شده در نرمافزار SPSS نسخۀ 18 با استفاده از آزمون یو من ویتنی، کروسکال والیس در سطح 05/0 تحلیل شد.
یافتهها: 56% از نوزادان پسر و 32% متولد زمستان بودند. بیشترین تشخیص کمکاری تیروئید دائمی از نوع اکتوپیک بود. 33/37% نوزادان با کمکاری تیروئید دائمی، پره ترم متولد شده بودند. 67/6 درصد نوزادان متولد شده با کمکاری تیروئید مادرزادی دائمی دارای وزن کمتر از 2500 گرم بود و 3/41 درصد مادران سابقهای از کمکاری تیروئید داشتند و در 7/42 درصد نوزادان دچار کمکاری تیروئید دائمی، والدین نسبت فامیلی داشتند.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر، نارس بودن نوزادان، کم کاری تیروئید مادر و ازدواج فامیلی والدین در نوزادان مبتلا به کمکاری تیروئید مادرزادی دائمی شیوع نسبتاً زیادی دارد.
علیرضا زندی نژاد، حسین عابدنطنزی، فرشاد غزالیان، علیرضا براری،
دوره 23، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تغییرات بیان ژنCox-1 و Cox-2 بافت کبد و حجم تومور پس از انجام تمرین هوازی و مصرف عصارۀ آناناس در موشهای مبتلا به سرطان پوست بود.
روشها: این مطالعۀ بنیادی- آزمایشگاهی بر روی 32 سر موشهای نر نژاد C57BL/6 در چهار گروه شامل کنترل، تمرین هوازی، عصارۀ آناناس و تمرین هوازی- آناناس انجام شد. حیوانات پس از القای تومور، برنامۀ تمرین هوازی بهمدت شش هفته انجام شد و عصارۀ آناناس به میزان mg/kg 300 گاواژ شد. وزن و حجم تومور موشها اندازهگیری شد. پس از تهیۀ خون و نمونههای بافتی، بیان ژن Cox-1 و Cox-2 بافت کبد به روش RT-PCR انجام گرفت. سپس دادهها با استفاده آنالیز واریانس یکطرفه، آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و تعقیبی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند و سطح معنیداری 05/0 P≤ در نظر گرفته شد.
یافتهها: براساس نتایج مطالعه در گروه تمرین هوازی و تمرین- آناناس کاهش معنیدار حجم تومور و کاهش بیان ژن Cox-1 (97/0±59/0) و Cox-2 (4/0±5/0) بافت کبدی و در گروه تجربی تعاملی تمرین– آناناس نسبت به کنترل (0±1) مشاهده شد (05/0 P≤). بیان ژن Cox 1 در گروه تمرین هوازی افزایش معنیدار داشت ولی در گروه تمرین- آناناس کاهش معنیدار مشاهده شد. همچنین بیان ژن Cox 2 بافت کبد در گروه تمرین هوازی و گروه تجربی تعاملی تمرین- آناناس نسبت به کنترل کاهش معنیداری داشت ولی در گروه آناناس نسبت به کنترل تفاوت بیان این ژن معنیدار نبود.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بیان ژن Cox 1 در گروه تمرین هوازی افزایش معنیدار و در گروه تمرین- آناناس کاهش معنیدار مشاهده شد. بیان ژن Cox 2 بافت کبد در گروه تمرین هوازی و گروه تعاملی تمرین- آناناس نسبت به کنترل کاهش معنیداری داشت از آنجا که آنزیم Cox-2 با التهاب و درد، رگزایی، سرطان و بیماری آلزایمر ارتباط دارد کند. بنابراین می توان نتیجه گرفت مهار و یا کاهش آن بهعنوان یک راهبرد امیدبخش و مؤثر برای درمان و جلوگیری از سرطان میتواند مورد توجه قرار گیرد.
شادی جلالیان، حسین عابد نطنزی، ماندانا غلامی، فرشاد غزالیان،
دوره 23، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
مقدمه: استرس اکسیداتیو و مقاومت به انسولین در دیابت نوع دو یکی از عوامل پیشرفت و تسریع اختلالات شناختی و آلزایمر بوده و سنجش تغییرات بیان ژن بتا آمیلوئید و مقاومت به انسولین به عنوان یکی از اختلالات بارز در دیابت نوع دو، متعاقب تمرین تناوبی شدید و مصرف همزمان عسلِ آویشن هدف پژوهش میباشد.
روشها: مطالعهی حاضر با 36 سَر موشِ نرِ جوان از نژاد ویستار که در 4 گروه کنترل (C)، تمرین تناوبی (T)، عسلِ آویشن (H) و تمرین تناوبی-عسلِ آویشن(TH) تقسیم شدند، انجام گرفت. موشها در گروه T و TH با افزایش تدریجی تعداد تناوب و شدت، دو ماه تحت تمرین قرار گرفته و در گروه H و TH، g/kg 3 عسلِ آویشن دریافت کردند. سنجش وزن، گلوکز ناشتا و انسولین ناشتا از طریق کیت و شاخص مقاومت به انسولین از طریق فرمول انجام و تغییرات بیان ژن توسط RT-PCR ارزیابی گردید. یافتهها تحت آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دو عاملی و آزمون تعقیبی بونفرونی قرار گرفتند.
یافتهها: افزایش غیرمعنادار وزن، افزایش معنادار انسولین و کاهش معنادار بیان ژن در تمامی گروههای مداخله نسبت به C، کاهش معنادار گلوکز ناشتا در گروه T و TH نسبت به C، کاهش معنادار مقاومت به انسولین در گروه T نسبت به سایر گروهها، افزایش غیرمعنادار در گروه H و TH نسبت به C مشاهده گردید.
نتیجهگیری: تمرینهای HIIT و عسلِ آویشن اثر فزایندهای جهت کاهش گلوکز و بیان ژن بتا آمیلوئید بهعنوان یک راهکار پیشگیری کننده از بروز ویژگیهای پاتولوژیک مرتبط با آلزایمر و اختلال حافظه در افراد دیابتی دارد.
عاطفه کتابدار، سیدرضا عطارزاده حسینی، مهرداد فتحی، محمد مسافری،
دوره 23، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: بیماری کبد چرب و ارتباط آن با بیماریهای قلبی عروقی یکی از دغدغههای جامعه امروزی است، لذا هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی و تزریق هورمون رشد بر محتوی PGC1α میتوکندریایی قلبی و برخی شاخصهای استرس اکسیداتیو موشهای سوری مبتلا به آسیب کبدی است.
روشها: در این پژوهش تجربی 21 سر موش بهصورت تصادفی به سه گروه هفت تایی، کنترل (C)، تمرین (E)، تمرین+هورمون رشد (EGH) تقسیم شدند. برنامۀ تمرین استقامتی بهمدت هشت هفته و پنج جلسه با شدت 50 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی در هفته اجرا شد. پروتکل تزریق GH روزانه یک میلیگرم/کیلوگرم/وزن بدن بود. سنجش دادهها توسط SPSS و با آزمون آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی محاسبه شد.
یافتهها: مقادیر PGC1a در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیداری داشت. همچنین مقادیر SOD و MDA در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل بهترتیب افزایش و کاهش معنیداری داشت. کاهش مقادیر HOMA تنها در گروه E نسبت به گروه کنترل معنیدار بود. همچنین تفاوت بین گروه E و E-GH نیز در سطح معنیداری بود. نسبت ALT/AST در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیداری به همراه داشت. کاهش نسبت LDL/HDL تنها در گروه E نسبت به گروه کنترل معنیدار بود.
نتیجهگیری: تمرین استقامتی پاسخ مؤثرتری در بهبود نشانگرهای NAFLD به نسبت پپتید GH ایجاد کرده و تزریق این هورمون به تنهایی میتواند تبعات منفی بر برخی شاخصهای این ناهنجاری به همراه داشته باشد.
محمد زحمتکش، حسینعلی ساسان، فاطمه سفید، محمد یحیی وحیدی مهرجردی،
دوره 23، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو یک بیماری شایع چند فاکتوری است که در قرن حاضر مورد کاوش متخصصان و پژوهشگران بسیاری قرار گرفته است. مطالعات انجام شده، اهمیت و جایگاه ژنتیک در ارتباط با دیابت را به خوبی نشان میدهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی شیوع پلیمورفیسمهای rs5219 و rs5215 در جمعیت دیابتی نوع دو فامیلی استان یزد است.
روشها: این مطالعه، یک مطالعۀ مورد-شاهدی است که بر روی 200 نفر (100 نفر بیمار مبتلا به دیابت نوع دو با سابقۀ مثبت خانوادگی ابتلا به دیابت نوع دو و 100 نفر سالم بدون سابقۀ ابتلا به دیابت در خانواده) صورت گرفت. در این مطالعه با استفاده از تکنیک ARMS-PCR به بررسی ژنوتیپ گروه بیمار و گروه شاهد پرداخته شده است و برای بیان نتایج از شاخصهای پراکندگی و تستهای آماری پارامتری همچون P-value و Chi-square استفاده شد.
یافتهها: آنالیز آماری نشان داد که اختلاف معناداری بین فراوانی آللی و ژنوتیپی در دو گروه بیمار و کنترل در پلیمورفیسم rs5215 با میزان P=0.0015 و در پلیمورفیسم rs5219 با میزان P=0.0342 وجود دارد.
نتیجهگیری: نتایج حاضر نشان داد که پلیمورفیسم rs5215 وrs5219 ژنKCNJ11 میتواند با بیماری دیابت نوع دو در جمعیت استان یزد در ارتباط باشد اگرچه برای تأیید این نتایج نیاز به انجام مطالعات گسترده است.
لاله باقری، محمد فرامرزی، زهرا همتی فارسانی، معصومه حسین زاده،
دوره 23، شماره 6 - ( 11-1402 )
چکیده
مقدمه: فتوئین A- و B هپاتوکاینهای هستند که با دیابت نوع دو ارتباط دارند. هدف پژوهش حاضر مقایسۀ تأثیر یک دوره تمرین مقاومتی و استقامتی همراه با دریافت اورسولیک اسید بر سطوح فتوئین-A و -B بافت کبدی رتهای سالمند دیابتی شده با HFD-STZ بود.
روشها: 56 سر رت 21 ماهه دیابتیشده بهطور تصادفی به هفت گروه مساوی کنترل (C)، مکمل اورسولیک اسید (UA)، مکمل+تمرین مقاومتی ((UA+R، مکمل+تمرین استقامتی (UA+E)، تمرین مقاومتی (R)، تمرین استقامتی (E) و گروه شم (D) تقسیم شدند. پروتکل تمرین مقاومتی با شدت 60% MVCC، 20-14 مرتبه بالارفتن از نردبان با یک دقیقه استراحت در بین هر تلاش و تمرین استقامتی شامل دویدن روی نوارگردان با شدت بالا 60-75% و شدت پایین 30-40% سرعت بیشینه پنج روز در هفته و بهمدت هشت هفته بود. گروههای دریافتکنندۀ مکمل، میزان500 میلیگرم بر کیلوگرم UA در ترکیب با غذای پُرچرب دریافت کردند.
یافتهها: میزان فتوئین-A در گروه UA،E ، UA+E کاهش معنیداری داشت (05/0 ≥P) و تنها در گروه R و UA+R، کاهش معنیدار نبود. همچنین میزان فتوئین-B در موشهای دیابتی در گروه UA،E ، R، UA+E کاهش معنیداری داشت (05/0 ≥P) و تنها در گروه تمرین UA+R تغییرات معنیدار نبود. میزان فتوئین -A و فتوئین -B در بین گروه E با R و UA+R با UA+E تفاوت معنیداری داشت (05/0 ≥P) که بیشترین کاهش در گروه UA+E بود.
نتیجهگیری: با توجه به آثار مفید تمرینات و مکمل UA بر هپاتوکینها بهنظر میرسد ارائۀ همزمان دو مداخلۀ تمرین ورزشی و مکمل UA تأثیر درمانی مؤثرتری بر هپاتوکینهای کبدی دیابتیها داشته باشد.
سحر ریاستی، حسین عابدنطنزی، ماندانا غلامی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تأثیر تمرین تناوبی شدید و ژل رویال بر بیان ژنهای مسیر miR-423-5P- FAM3A-AKt2 کبد موشهای صحرایی دیابتی نوع دو بود.
روشها: در این پژوهش 36 سرموش نر ویستار بهعنوان نمونۀ آماری انتخاب و پس از دو هفته سازگاری و رسیدن به وزن 20±193 گرم برای مدت 5 ماه با رژیم پُرچرب تغذیه شدند و پس از رسیدن به میانگین وزنی حدود 50±409 گرم با تزریق درون صفاقی 25 mg/kg استرپتوزوتوسین (STZ) دیابتی شدند. یک هفته پس از القای دیابت، گلوکز خون ناشتا اندازهگیری و قند خون بالای 150 تا 400 mg/dl بهعنوان معیاری برای دیابت نوع دو در نظر گرفته شد. موشهای دیابتی نوع دو در 4 گروه (کنترل، تمرین تناوبی، ژل رویال و گروه تمرین-ژل) قرار گرفتند.گروه تجربی که تمرین داشتند تمرین تناوبی شدید را با شدت 20 تا 36 متر در دقیقه برای 16 تا 45 دقیقه در هر جلسه و 5 جلسه در هفته برای 8 هفته انجام دادند. وگروههای تجربی مصرف ژل رویال مقدار 100 mg/kg وزن موشها ژل رویال بهصورت گاواژ مصرف کردند. 48 ساعت از آخرین جلسه تمرین و 12 ساعت ناشتایی موشها با اتر بیهوش و خونگیری از قلب و بافت برداری از کبد برای مطالعات بعدی انجام شد. نمونۀ بافتی نیز بلافاصله پس از جداسازی در نیتروژن مایع به دمای 80- فریزر انتقال یافت. اندازهگیریهای سرمی گلوکز توسط دستگاه اتوآنالیزر انجام شد. انسولین توسط کیت الایزا اندازهگیری شد و شاخص مقاومت به انسولین با فرمول اندازهگیری شد. میزان بیان ژنهای miR-423-5P، mRNA FAM3A و mRNA AKt2 کبد با استفاده از روش RT-PCR و بهکارگیری کیتهای مخصوص اندازهگیری و یافتهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل بیان ژن miR-423-5P کاهش معنیدار و بیان mRNA FAM3A افزایش داشت اما معنیدار نبود و بیان mRNA AKt2 در گروههای تمرین و تمرین همراه با ژل رویال نسبت به گروه کنترل افزایش معنیدار و در گروه ژل رویال نیز افزایش داشت که از نظر آماری معنیدار نبود (سطح معناداری 05/0>P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین تناوبی و مصرف ژل رویال هر دو به تنهایی و بهصورت تعاملی با تاثیر بیشتر، بتوانند به ایجاد تغییرات مطلوب در بیان ژنهای مذکور کبد موشهای صحرایی دیابتی نوع دو کمک کنند.
اسفندیار جهانفر، عبدالحسین طاهری کلانی، محمود نیک سرشت،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت شیرین نوع دو همانند سایر بیماریهای التهابی، موجب تغییر در سطوح نشانگرهای ضدالتهابی مانند پنتراکسین-3 و پیشالتهابی مثل گرملین-1 میشود. هدف پژوهش حاضر مقایسۀ آثار 10 هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر سطوح سرمی پنتراکسین-3، گرملین-1 و مقاومت به انسولین در مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: در این مطالعۀ نیمهتجربی، 29 مرد مبتلا به دیابت نوع دو در دامنۀ سنی 25 تا 40 سال انتخاب و به روش تصادفی به سه گروه تمرین هوازی، تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. برنامۀ تمرین گروه هوازی با شدت 55 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه و مقاومتی با شدت 55 تا 75 درصد یک تکرار بیشینه طی 10 هفته و سه جلسه در هفته اجرا گردید. پیش و پس از دورۀ مداخله سطوح سرمی پنتراکسین-3، گرملین-1 اندازهگیری و شاخص مقاومت به انسولین نیز محاسبه شد.
یافتهها: در هردو گروه تمرین هوازی (039/0 =P) و مقاومتی (019/0 =P) سطح سرمی پنتراکسین-3 در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشت؛ اما بین دو گروه تفاوتی دیده نشد (703/0 =P). همچنین، سطوح سرمی گرملین- 1 و مقاومت به انسولین گروههای تمرین هوازی (بهترتیب؛ 022/0 =P و 040/0 =P) و مقاومتی (بهترتیب؛ 037/0 =P و 031/0 =P) نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری را نشان داد؛ گرچه بین گروههای تمرینی تفاوتی وجود نداشت (بهترتیب؛ 815/0 =P و 659/0 =P).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که هر دو نوع تمرین هوازی و مقاومتی دارای آثار مشابهی در بهبود نشانگرهای التهابی و مقاومت به انسولین بیماران مبتلا به دیابت نوع دو هستند.
مهرداد یوسفی نژاد، مهناز امیدی، عبدالحسین طاهری کلانی،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: دیابت، یک بیماری همهگیر جهانی و شایعترین اختلال متابولیک است که در اثر اختلال در ترشح انسولین و متابولیسم گلوکز ایجاد میشود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر ۸ هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی آسپروزین و شاخص مقاومت به انسولین در رتهای دیابتی بود.
روشها: جامعۀ آماری تحقیق حاضر شامل 40 سر موش 10 هفتهای با وزن اولیه 20±250 گرم بود که به روش تصادفی ساده به چهار گروه (هر گروه 10 سر موش) شامل: گروه دیابتی-تمرین (DT)، گروه دیابتی-کنترل (DC)، گروه سالم-تمرین (HT) و گروه سالم-کنترل (HC) تقسیم شدند. برنامۀ تمرینهای هوازی بهمدت 8 هفته (5 جلسه در هفته) بهصورت دویدن بر روی نوارگردان اجرا شد. جهت مقایسه گروهها از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه (آنوا) با آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. کلیۀ دادهها در سطح معنیداری 05/0 و با استفاده از نرمافزار SPSS-25 تجزیهوتحلیل شدند.
یافتهها: نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد که تزریق استرپتوزوتوسین موجب القای دیابت در موشها شده است (001/0 =P). القاء دیابت باعث افزایش معنادار سطوح سرمی آسپروزین و ایجاد مقاومت به انسولین در موشها شد (بهترتیب 048/0 =P و 012/0 =P). هشت هفته تمرین هوازی موجب کاهش سطوح سرمی آسپروزین و کاهش مقاومت به انسولین در موشهای دیابتی شد (بهترتیب 001/0 =P و 036/0 =P).
نتیجهگیری: دیابت القائی موجب ایجاد مقاومت به انسولین و افزایش سطوح سرمی آسپروزین میشود که با انجام تمرینهای هوازی میتوان این عوارض را بهبود بخشید.
دکتر علیرضا مومیوند1، دکتر بهاره توکلی فر، دکتر گلاره وهاب زاده، دکتر سعیده ممتاز، دکتر ملیحه فرید، دکتر حسین رفیع منش، دکتر مهدی گودرزوند،
دوره 24، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت یکی از شایعترین اختلالات غدد آندوکرین می باشد که مشخصه اصلی آن افزایش غلظت گلوکز در سرم بیماران است. داروهای گیاهی به دلیل عوارض کمتر دارای مقبولیت زیادی در نزد مردم هستند. هدف این مطالعه بررسی اثر محافظتی مخلوط عصاره گیاهان شنبلیله، قرهقاط، خارمریم، گزنه، بادرنجبویه و هندوانه ابوجهل در مدل سلولی PC12 در محیط حاوی گلوکز بالا.
مواد و روشها: پس از زمانهای 24 ، 48 و72 ساعت از مجاور دادن غلظت های مختلف عصاره های گیاهی (شنبلیله، قره قاط، خارمریم، گزنه، بادرنجبویه و هندوانه ابوجهل) در محیط کشت نرمالِ سلولهایِ PC12 و محیط کشت با گلوکز بالا (mg/ml 25، 5/13)، میزان حیات سلولی از طریق روش MTT انجام گردید.
یافتهها: میزان زنده مانی سلول های PC12 در24، 48 و 72 ساعت بعد از تیمار کردن با مخلوط عصاره های گیاهی تغییری در حیات سلولی ایجاد نکرد. میزان زنده مانی سلول ها در گروه دوز بالای گلوکز، نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشته و مخلوط عصاره های گیاهی دردوزهای بالا به طور معنی داری منجر به کاهش مرگ سلولی در این شرایط گردید.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای موجود، گلوکز با غلظت (mg/ml 25، 5/13)، موجب مرگ سلولهای PC12 گردیده و مخلوط عصاره های گیاهی توانست در غلظت های بالا منجر به کاهش مرگ سلولی ناشی از گلوکز بالا در هر سه زمان 24، 48 و 72 ساعت بعد از مواجهه با سلولهای عصبی شود.
خانم فاطمه صائبی، آقای حسین عابد نطنزی، آقای محمد علی آذربایجانی، خانم ماندانا غلامی،
دوره 24، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه تغییرات بیان ژن GLUT4 بافت عضله نعلی و شاخص مقاومت بهانسولین پس از انجام تمرین تناوبی شدید و ژل رویال در رتهای چاق دیابتی نوع دو بود. روش کار: نمونه آماری پژوهش حاضر 36 سر موشهای صحرایی نر دیابتی چاق بودند.پس از20 هفته تغذیه با رژیم پرچرب با تزریق درون صفاقی 25 میلی گرم STZ به ازای کیلوگرم وزن موش ها دیابتی شدند. موش های دیابتی در 4 گروه کنترل ، تمرین تناوبی ،ژل رویال ، تمرین - ژل گروه بندی شدند. هشت هفته تمرین تناوبی شدید ، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید 2 دقیقه ای80 تا 90 درصد و تناوب استراحت یک دقیقه ای اجرا شد. ژل رویال بصورت گاواژ با دوز 100mg/kg قبل تمرین داده شد. یافته ها : تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دوعاملی و آزمون تعقیبی نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید به کاهش معنیدار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین منجر شد. تمرین تناوبی شدید و ژل رویال به افزایش معنی دار بیان ژن GLUT4 عضله نعلی در مقایسه با گروه کنترل منجر شد(0.001P=). نتیجه گیری : تمرین تناوبی و ژل رویال در کاهش شاخص مقاومت به انسولین و بیان ژن های موثر در مصرف گلوکز در عضله نعلی موثر بود. همچنین تمرین تناوبی و ژل رویال منجر به افزابش بیان ژن GLUT4 در عضله نعلی در مقایسه با گروه کنترل شد که در مصرف گلوکز در افراد دیابتی اهمیت دارد .